eitaa logo
کانال فرق و ادیان
2.6هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
619 ویدیو
145 فایل
👇جهت عضویت کلیک کنید. لینک مستقیم عضویت در کانال: https://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e - انتشار مطالب، خبر و آثار در کانال - ارتباط با ادمین - تبلیغات 🔰 @Adminkhatam🔰⁦
مشاهده در ایتا
دانلود
استناد بی‌ربطِ پیروان به مادر موسی (ع) برای اثبات ؛ هیچ تصریح یا اشاره‌ای بر تصدیق «رؤیای» مادر موسی (علیه‌السلام) نه در قرآن و نه در روایات نیست. اساسا سخنی از رؤیای مادر موسی(علیه‌السلام) در قرآن کریم نیست؛ تنها سخنی که در قرآن آمده است این است که «وأوحينا إلى أم موسى[قصص/7] ما به مادر موسی وحی نمودیم.». ؛ در مواجهه‌ی با اتباع احمد بصری (مدعی یمانی) وقتی دلیل گرایش به این شخص را می‌پرسیم، نهایت دلیلی که می‌توانند بیاورند، رؤیا است. البته هیچ دلیلی بر حجیت وجود ندارد یعنی اگر انسان رؤیایی ببیند چه صادقه و چه اضغاث احلام نیازی به پی‌گیری آن در بیداری نیست. حال وقتی که از اتباع احمد دلیل برای بودن می‌خواهیم به بعضی داستان‌ها اشاره می‌کنند. یکی از این داستان‌ها، ماجرای (علیه‌السلام) است. هیچ تصریح یا اشاره‌ای بر تصدیق «رؤیای» مادر موسی (علیه‌السلام) نه در و نه در نیست. اساسا سخنی از رؤیای مادر موسی(علیه‌السلام) در قرآن کریم نیست؛ تنها سخنی که در قرآن آمده است این است که «وأوحينا إلى أم موسى[قصص/7] ما به مادر موسی وحی نمودیم.». در جریان بحث با اتباع در موضوع رؤیا و حجیت آن در صفحه اینستاگرام (نقد احمدالحسن) شخصی گفت: خداوند چگونه به مادر موسی (علیه‌السلام) وحی کرد؟» : «این وحی نه وحی تشریعی است و نه وحی در خواب (که قبلا گفتیم مختص انبیاست)[2]؛ بلکه ندای در بود و الهام به و ارسال فردی دستور یافته از جانب خداوند. در آمده است: «امام باقر (علیه‌السلام) فرمود: زمانی که مادر موسی، موسی (علیه‌السلام) را به دنیا آورد، به موسی (علیه‌السلام) نگاهی کرده و محزون و غمگین گشته و گفت: امروز تو را هم سر می‌بُرند؛ پس خداوند بر قلب او عطوفتی نمود و موکله‌ای برانگیخت و او به مادر موسی گفت: چه شده است که رنگت پریده؟ مادر موسی گفت: از سر بریده شدن فرزندم ترسانم؛ پس موکله گفت: نترس! را جز آن‌که دوست‌دارش است نمی‌بیند.»[1] تصریح کلام امام باقر (علیه‌السلام) است که وحی بر مادر موسی (علیه‌السلام) بواسطه الهام بر قلب و نزول موکله از سوی خداوند بوده و نه خواب و رؤیا. پس هیچ دلیلی در دست نیست که وحی به مادر حضرت موسی (علیه‌السلام) در خواب بوده باشد.[3] : [1]. تفسیر قمی، علی بن ابراهیم قمی، نشر دار السرور، ج2، ص 135. [2]. مراجعه کنید به «مقایسه خواب خود با رؤیای انبیاء!» [3]. فرقه احمد اسماعیل در بوته نمود و نقد، اکبر بیرامی، بی‌تا ، بی‌جا، ص 203. 🌐فرق و ادیان استان قم🌐 جهت عضویت بر روی لینک زیر کلیک کنید.👇 🆔 @adyaneqom
مهم‌ترین وجوه مشترک این افراد، بازی کردن با و توجیه و این روایات بر اساس تفسیر به رأی و بخصوص تقطیع روایات است. یعنی اصل روایت و را به‌درستی مطرح می‌کنند اما از این روایت، نتیجه‌ای ساختگی و مورد نظر و منفعت خود می‌گیرند و مثلاً می‌گویند نشانه‌هایی که در این روایت بیان شده به من برمی‌گردد! یا روایت را تقطیع می‌کنند و بخشی از آن را به صورت ناقص بیان می‌کنند و سپس نتیجه انحرافی خود را می‌گیرند. روش دیگر این‌ها تمسک به و است. مثلاً غلام‌ مردم را با خواب به امامت خود دعوت می‌کرد یا علی‌محمد باب هم خواب را عَلم می‌کرد و مدعیان دروغین امروزی مانند که خود را سید یمانی می‌خواند هم با دلایلی مانند خواب و استخاره، مردم را فریب می‌دهند. این‌ها یک سری مطالب را به صورت کلی‌ بیان می‌کنند و با سوءاستفاده از احساسات دینی مردم، ابتدا از راه دین وارد می‌شوند و سپس مطامع پست دنیوی خود را دنبال می‌کنند و موجب انحراف برخی افراد ناآگاه می‌شوند. 🌐فرق و ادیان استان قم🌐 جهت عضویت بر روی لینک زیر کلیک کنید.👇 @adyaneqom
مدعی دروغین با کمی تحقیق در کتب و منابع فرقه‌ها، جعل اصطلاح‌‌ های زیادی به چشم می‌خورد که وجه استدلالی پشت آن نیست. یکی از اصطلاحاتی که در فرقه (مدعی یمانی) ساخته و پرداخته شده است کلمه «نص تشخیصی» در انتصاب احمد بصری به عنوان خدا است. اما ما می‌دانیم که نص، حکمی است که از متن و ظاهر و برداشت می‌شود. اما لفظ «تشخیصی»، که این فرقه به کلمه «نص» اضافه کرده‌اند ظاهرا همان «نصب حجت الهی» است، که این مردود است. در بحث با یکی از اتباع این فرقه، گفت: «فارغ از بحث سید ، شما نظرتان را درباره‌ی ضرورت وجود نص تشخیصی در معرفی حجت‌های خدا بفرمایید.» گفتم: «می‌شود شما بفرمایید منظور از تشخیصی چیست؟» جواب داد: «همان تنصیب و معرفی. مثل این‌که (صلی‌الله‌علیه‌وآله) امام (علیه‌السلام) را معرفی می‌کنند (نص مستقیم) و این‌که خود پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) با متون اهل کتاب احتجاج کردند و خودشان را معرفی کردند (نص غیر مستقیم).» گفتم: «ببینید من جوابم را به دو بخش تقسیم می‌کنم؛ : اگر منظور نصی است که توسط خداوند است و سپس شناساندن توسط حجت قبل است، بله ضرورتش وجود دارد. : اگر منظور شما در مورد«نص تشخیصی» نصب افراد توسط این نص است به طوری که مردم آن‌ها را فقط به وسیله‌ی این نص بشناسند و تشخیص دهند، خیر؛ لزومی ندارد. بلکه می‌تواند توسط دلایل دیگر مثل معجزه، علم و... شناخته و منصوب شود.» : «می‌شود یکی از دلیل برای حرفتان بیاورید؟» پیام دادم: «یکی از دلایل برای قسم اول، این است که و یک فیض معنوی از جانب خداوند است و بر اساس قاعده لطف چنین لطفی باید همیشگی باشد. و معرفی حجت هم از لوازم آن است که باید از طرف خداوند متعال صورت بگیرد. اما در مورد قسم دوم: روایاتی که در مورد نصب وجود دارد که حتما باید تشخیص فرد به صورت شناخت بعینه و یا به اشاره امام قبل باشد. «سألت أبا جعفر الباقر (علیه‌السلام) بم يعرف الامام؟ قال : بخصال : أولها نص من الله تبارك وتعالى عليه ، ونصبه علما للناس حتى يكون عليهم حجة لان رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نصب عليا (علیه‌السلام) وعرفه الناس باسمه وعينه و كذلك الائمة : ينصب الاول الثاني ...[1] ابو جارود گفت: از حضرت امام محمد باقر (عليه‌السلام) پرسيدم، چگونه و به چه نشانی شناخته می‌‌شود؟ امام (علیه‌السلام) فرمود: با این خصال و ويژگي‌ها: نخستين آن‌ها نص خدای تبارک و تعالی است. و خدای عز و جل امام (علیه‌السلام) را مانند پرچمی در ميان مردم برمیافرازد تا نسبت به آنان اتمام کند. همان‌گونه که پيامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) امام علی (علیه‌السلام) را به امامت مردم نصب کرد، و او را به نام و شخص به مردم شناسانيد و آن حضرت را به مقام امامت تعيين کرد. و همين‌گونه ائمه‌ی اطهار (عليهم‌السلام) در مورد امام پس از خود عمل می‌کنند، يعنی امام نخستين امام دوم را نصب و معين می‌‌کند و...» پس نص برای این‌که دقیق مشخص کند فرد را یا به قول شما «تشخیصی» باشد، حتما با نصب است آن‌هم توسط امام قبل صورت می‌گیرد. در نتیجه نص به خودی خود تشخیص شخص را برای ما نمی‌رساند.» : «پس فایده نص چیست؟ یعنی نص ارزشی ندارد؟ و حتما باید نصب باشد؟» جواب دادم: «چرا ارزش و فایده دارد، همین‌که مثلا در نص پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمده است. امامان بعد از من تا قیامت 12 نفرند اولشان علی(علیه‌السلام) و آخرشان مهدی (عجل‌الله‌تعالی فرجه الشریف) است به ما اجمالا می‌فماند که 12 امام که اسامی آن‌ها چنین است وجود دارد ولی برای تشخیص مصداق، نص ساکت است.» ادامه دادم: «این‌که در بالا گفتید پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) با نص موجود در کتب و خودش را معرفی کرده و احتجاج کرده است درست نیست، بله پیامبر خویش را توسط آن نص معرفی کرده است و این صرفا یک ادعا است و هیچ وقت وی نفرمودند چون اسم من در کتب شماست به من ایمان بیاورید، بلکه حضرت خاتم (صلی‌الله‌علی‌وآله) با دلایل دیگر مثل علم، معجزه و.... به اثبات ادعای خود پرداختند.» : [1]. بحار الانوار، علامه مجلسی، دار الاحیاءالتراث العربی، ج 25، ص 141. 🌐کانال تخصصی فرق و ادیان🌐 جهت عضویت بر روی لینک زیر کلیک کنید.👇 @adyanuniv
مهم‌ترین وجوه مشترک این افراد، بازی کردن با و توجیه و این روایات بر اساس تفسیر به رأی و بخصوص تقطیع روایات است. یعنی اصل روایت و را به‌درستی مطرح می‌کنند اما از این روایت، نتیجه‌ای ساختگی و مورد نظر و منفعت خود می‌گیرند و مثلاً می‌گویند نشانه‌هایی که در این روایت بیان شده به من برمی‌گردد! یا روایت را تقطیع می‌کنند و بخشی از آن را به صورت ناقص بیان می‌کنند و سپس نتیجه انحرافی خود را می‌گیرند. روش دیگر این‌ها تمسک به و است. مثلاً غلام‌ مردم را با خواب به امامت خود دعوت می‌کرد یا علی‌محمد باب هم خواب را عَلم می‌کرد و مدعیان دروغین امروزی مانند که خود را سید یمانی می‌خواند هم با دلایلی مانند خواب و استخاره، مردم را فریب می‌دهند. این‌ها یک سری مطالب را به صورت کلی‌ بیان می‌کنند و با سوءاستفاده از احساسات دینی مردم، ابتدا از راه دین وارد می‌شوند و سپس مطامع پست دنیوی خود را دنبال می‌کنند و موجب انحراف برخی افراد ناآگاه می‌شوند. 🌐کانال تخصصی فرق و ادیان🌐 جهت عضویت بر روی لینک زیر کلیک کنید.👇 @adyanuniv
در گذشته و امروز مهم‌ترین وجوه مشترک این افراد، بازی کردن با و توجیه و این روایات بر اساس تفسیر به رأی و بخصوص تقطیع روایات است. یعنی اصل روایت و را به‌درستی مطرح می‌کنند اما از این روایت، نتیجه‌ای ساختگی و مورد نظر و منفعت خود می‌گیرند و مثلاً می‌گویند نشانه‌هایی که در این روایت بیان شده به من برمی‌گردد! یا روایت را تقطیع می‌کنند و بخشی از آن را به صورت ناقص بیان می‌کنند و سپس نتیجه انحرافی خود را می‌گیرند. روش دیگر این‌ها تمسک به و است. مثلاً غلام‌ مردم را با خواب به امامت خود دعوت می‌کرد یا علی‌محمد باب هم خواب را عَلم می‌کرد و مدعیان دروغین امروزی مانند که خود را سید یمانی می‌خواند هم با دلایلی مانند خواب و استخاره، مردم را فریب می‌دهند. این‌ها یک سری مطالب را به صورت کلی‌ بیان می‌کنند و با سوءاستفاده از احساسات دینی مردم، ابتدا از راه دین وارد می‌شوند و سپس مطامع پست دنیوی خود را دنبال می‌کنند و موجب انحراف برخی افراد ناآگاه می‌شوند. 🔰 @Adyanuniv
💠رد اسقاط تکلیف صوفیه با تمسک به روایات 🔸روایات فراوان و متواتری از معصومین (علیهم السلام) رسیده که بر وجوب تمسک به دین و استمرار آن تا لحظه مرگ دلالت دارد و حلال حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) را تا قیامت حلال و حرام او تا روز قیامت حرام اعلام است. 👈«عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ فَقَالَ حَلَالُ مُحَمَّدٍ حَلَالٌ أَبَداً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ حَرَامُهُ حَرَامٌ أَبَداً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا يَكُونُ غَيْرُهُ وَ لَا يَجِي‏ءُ غَيْرُهُ وَ قَالَ قَالَ عَلِيٌّ مَا أَحَدٌ ابْتَدَعَ بِدْعَةً إِلَّا تَرَكَ بِهَا سُنَّة.[1] 🔻زرارة می‌گويد از امام صادق (علیه السلام) راجع به حلال و حرام پرسيدم. ایشان فرمودند: حلال محمد هميشه تا روز قيامت حلال‌ست و حرامش هميشه تا روز قيامت حرام، غير حكم او حكمى نيست و جز او پيغمبرى نيايد و على (علیه السلام) فرمود هيچ كس بدعتى ننهاد جز آنكه به سبب آن سنتى را ترك كرد.» 🔰روایات و احادیث یاد شده با وجود فراوانی، عموماً و خصوصاً بر این معنا تصریح دارند و اهل دقت هیچ‌گونه تردیدی در آنها نمی‌یابند. ♻️بنابراین سستی ادعای صوفیه مبنی بر اسقاط تکلیف شرعی از مکلفین بی‌اساس است. 📚پی‌نوشت: 1.کلینی، اصول كافی، ترجمه مصطفوى، اسلامیه، تهران، ج ‏1، ص 75. عضویت در کانال👇 🔰 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e🔰