eitaa logo
آفتابگردان‌ها
527 دنبال‌کننده
180 عکس
34 ویدیو
1 فایل
«ما همه آفتابگردانیم» محلی برای نشر آثار شاعران جوان انقلاب اسلامی اعضای محترم دوره‌های آفتابگردان‌ها پل ارتباطی ما جهت ارسال شعر، پیشنهادات و انتقادات: https://eitaa.com/office4poem موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب @Aftabgardan_ha
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ درخشش آفتابگردانها در جشنواره بین‌المللی نوروزِ من سومین دوره جشنواره بین‌المللی نوروز من در شهر رباط‌کریم برگزار شد. خانم‌ها عضو و عضو و همچنین آقای عضو از برگزیدگان این جشنواره بودند. مشروح خبر را در سایت آفتابگردانها بخوانید: http://yon.ir/qjm6o @Aftab_gardan_ha
علی را می‌فرستد سمت میدان یا محمد را قلم بنویس با خون شرح این اندوه بی‌حد را چه حالی می‌شوی وقتی میان لشکر دشمن عزیزت مرکبش در معرکه گم کرده مقصد را چه حالی می‌شوی وقتی ببینی که پذیرا شد تنش شمشیرهای تشنه‌ی در رفت و آمد را چه حالی می‌شوی وقتی بدانی که دمی دیگر به خون آغشته خواهی دید گیسویی مجعد را چنان جان اذان را تیغ‌هاشان اربا اربا کرد که دیگر در دم آخر فقط می‌خواند اشهد را رشیدا اکبرا جانا تنت چون آیه‌ای گشته که وقت خواندنش قاری فراوان می‌کشد مد را به آهی که کشید از سینه راحت شد ولی بگذاشت به روی سینه‌ی ارباب عالم آه ممتد را اگر دنبال مفهومی برای عشق می‌گردی بیا در کربلا بنگر علی نامی، محمد را @Aftab_gardan_ha
خواندن روضه‌ات از بس که جگر می‌خواهد کار هر بی‌هنری نیست هنر می‌خواهد یاکریمی به تمنای کریمی که تویی پرشکسته به بقیع آمده، پر می‌خواهد ابرها روی مزارت دلشان می‌گیرد باد هم از سر کوی تو خبر می‌خواهد گرچه بی شمع و چراغ است مزار تو ولی شب ماتم‌زدگان از تو سحر می‌خواهد ای وجودت همه اکسیر، نفهمیده تو را یارت از دشمن اگر کیسه‌ی زر می‌خواهد حرز بازوی پسر داشت نشان از اینکه سرفرازی همه جا اذن پدر می‌خواهد صحبت از عاشقی قاسم و عبدالله است صحبت از وادی عشق است که سر می‌خواهد روضه‌ات با جگر و تشت فقط، کامل نیست روضه‌ات بی کسی و کوچه و در می‌خواهد تشنه‌ی حُسن تو هستند حَسن، مرثیه‌ها شاعر از چشمه‌ی چشم تو نظر می‌خواهد @Aftab_gardan_ha
به اسیرت کرد دست شب، نفهمید که یه دنیا می‌شه آزاد با تو نمی‌دونست خاک تشنه می‌شه پر از سرو و پر از شمشاد با تو اسیرت کرد دست شب، نفهمید که خورشیدو نمی‌شه تو قفس کشت تو نزدیکی به قلب هر ستاره تبارت غرق نوره پشت در پشت یه دنیا حرف داری توی چشمات برا دنیایی که تو شب اسیره تو می‌گفتی: عدالت، عشق، مردم نفهمیدن تو رو قلبای تیره تو از نسل حسینی، راهت اینه شهادت، مرد بودن، پایداری منم سربازِ تو گهواره‌ای که خودت گفتی بهم امیدواری شبیه رود جریان داره راهت شبیه کوه محکم ایستادیم بدونن دشمنا مرد نبردیم بدونن دشمنا اهل جهادیم رسیدی مثل بارون بهاری گلای لاله رو سیراب کردی روزامونو پر از نور محبت شبامونو پر از مهتاب کردی هنوزم کوچه‌ی قاضی به یادت پر از حسرت، پر از فریاد مونده تموم شعرهاشو نیمه‌شبها به یاد پونزده خرداد خونده @Aftab_gardan_ha
تقدیم به حضرت معصومه سلام الله علیها بانو شب میلاد تو دیدم صحن حرم آیینه‌بندان بود حال عجیبی داشت گلدسته لبریز از آیات قران بود یادم می‌آید مادرم می‌گفت حوض حرم دریاست ساحل باش اینجا که می‌آیی به رسم عشق پا تا به‌ سر، سر تا به‌ پا دل باش این‌جا همه مانند آهویند ضامن شدن ارثی‌ست، می‌دانند چشمان مردم غرق امید است وقتی زیارت‌نامه می‌خوانند معصومه اخت‌الرضا المعصوم نطلب شفاعه منک یا حورا کل اسرتک بلجود معروفین حیدر ابوک و امک الزهرا هر بار در صحن تو، مشهد را از راه خیلی دور می‌بینم شب هم که باشد شهر را سرشار از نور بیت‌النور می‌بینم گم می‌شود تنهایی‌ام در شهر وقتی که باشم با تو رو در رو هر بار در ایوان آیینه می‌بینی‌ام می‌بینمت بانو دل‌های ما را مرقدت در قم راهی به سوی مشهد و ری کرد آری برای درک خوش‌بختی باید ارم را تا حرم طی کرد @Aftab_gardan_ha
واسه اینکه پدر تنها نباشه پسر می‌خواد تو میدون پا بذاره تو گهواره سر اومد دیگه صبرش چه قد واسه شهادت بیقراره چرا بی‌تابه و آروم نداره؟ شاید دلتنگ روی ماه سقاست باید خیلی مواظب بود آخه سفیدی گلوش از دور پیداست فقط یه غنچه‌ی شش‌ماهه بودی رو دستای پدر گل کردی آخر نشون مرد درده، مرد میدون! چه دردایی تحمل کردی آخر حسین از رفتنت حسرت به دل موند یه بارم از لبت نشنید «بابا» تو رو آروم زیر خاک خوابوند لالا لالا لالا لالا لالا لا یکی می‌شه تو میدون اربا اربا یکی هم با سه‌شعبه می‌شه پرپر اگه باشی علی فرقی نداره که اصغر باشی دیگه یا که اکبر @Aftab_gardan_ha
از زبان همسر شهید به لحظه لحظه‌ی لبخندهای تو سوگند که رفت بعد تو از لحظه لحظه‌ام لبخند چه قدر بودنمان در کنار هم کوتاه چه قدر بعد تو آوای گریه‌هام بلند که گفته است در خانه بعد تو بسته‌ست؟ مدام خاطره‌ها می‌روند و می‌آیند گرفته حلقه‌ی اشکی فضای چشمم را به یاد حلقه‌ی دستت که مثل گردنبند... پر از تلاطمم آری نمی‌رسد هرگز به بی‌قراری من بی‌قراری اروند خوش است دور سر تو همیشه چرخیدن چه غبطه‌ها که نخوردم به حال آن سربند نمانده وقت زیادی به عید، می‌آیی؟ به شوق آمدنت دود می‌شود اسفند @Aftab_gardan_ha
به اسیرت کرد دست شب، نفهمید که یه دنیا می‌شه آزاد با تو نمی‌دونست خاک تشنه می‌شه پر از سرو و پر از شمشاد با تو اسیرت کرد دست شب، نفهمید که خورشیدو نمی‌شه تو قفس کشت تو نزدیکی به قلب هر ستاره تبارت غرق نوره پشت در پشت یه دنیا حرف داری توی چشمات برا دنیایی که تو شب اسیره تو می‌گفتی: عدالت، عشق، مردم نفهمیدن تو رو قلبای تیره تو از نسل حسینی، راهت اینه شهادت، مرد بودن، پایداری منم سربازِ تو گهواره‌ای که خودت گفتی بهم امیدواری شبیه رود جریان داره راهت شبیه کوه محکم ایستادیم بدونن دشمنا مرد نبردیم بدونن دشمنا اهل جهادیم رسیدی مثل بارون بهاری گلای لاله رو سیراب کردی روزامونو پر از نور محبت شبامونو پر از مهتاب کردی هنوزم کوچه‌ی قاضی به یادت پر از حسرت، پر از فریاد مونده تموم شعرهاشو نیمه‌شبها به یاد پونزده خرداد خونده @Aftab_gardan_ha
🇮🇷 ما همه قطره‌های یک دریا وقت طوفان غم، کنار همیم برگریزان فصل پاییز است ما ولی فصل نوبهار همیم زخمی از روزگار نامردیم از خدا آمده‌ست‌ مرهم ما دست در دست آسمان دارد سبز و سرخ و سپید پرچم‌ ما شب اگر رو کند قشونش را با سپاه طلوع می‌آییم هر‌کجا حرف حق جوانه زده با تمام وجود آنجاییم بر سر هر کویر، بارانیم جنگ داریم با فریب و سراب همه در صحنه‌ایم و می‌مانیم تا ابد دشمن دروغ و نقاب آه، تاریخ بی‌کران با من از شهیدان انقلاب بگو لشکر شب تباه خواهد شد با من از نور و آفتاب بگو 🇮🇷 @Aftabgardan_ha