eitaa logo
آفتابگردان‌ها
528 دنبال‌کننده
180 عکس
34 ویدیو
1 فایل
«ما همه آفتابگردانیم» محلی برای نشر آثار شاعران جوان انقلاب اسلامی اعضای محترم دوره‌های آفتابگردان‌ها پل ارتباطی ما جهت ارسال شعر، پیشنهادات و انتقادات: https://eitaa.com/office4poem موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب @Aftabgardan_ha
مشاهده در ایتا
دانلود
نذر حضرت رباب سلام الله کاش می‌آمدی به این خانه  تا به تو عرض احترام کنم‌ جلوی پای تو بلند شوم  و دوباره به تو سلام کنم‌ خانه را دوست داشتی با من یاد روزی که با نخ و سوزن می‌نشستم به صد امید و خیال کار قنداقه را تمام کنم به فدای تو خانواده‌ی من  نذر راهت امام‌زاده‌ی من  من چه دارم مگر به جز این‌ها  که به قربان تو امام کنم قامتم زیر غصه‌ات خم شد داغ تو در دلم مگر کم شد  زیر دستان تازیانه ببخش که نشد پای نی قیام کنم ای دل زار من هواخواهت آفتابی که شد سر ماهت قول دادم که تا نفس دارم سایه را بر خودم حرام کنم @Aftabgardan_ha
مرثیه‌خوان غصه‌هایش آسمان بود آن لحظه‌ها شاید خدا هم روضه‌ خوان بود دردی که او را عاقبت انداخت از پا زخم فراوانش که نه، داغ جوان بود حتی برای سنگ‌ها آغوش وا کرد در گوشه‌ی گودال هم او مهربان بود انگشترش را چون پدر بخشید اما این بار سائل در لباس ساربان بود مظلوم بود و تشنه و تنها و زخمی با این‌همه، در بین صحرا بی‌نشان بود یک کاروان در سایه‌اش می‌رفت آرام اما خودش بر روی نی بی‌سایبان بود سربند، وقتی قصه‌اش را گفت دیدند از یا حسین سرخِ آن، اشکی روان بود @Aftab_gardan_ha
هزار سطر نوشتم ولی کتاب نشد برای از تو سرودن غزل حساب نشد گمان مکن که دلم بندِ ديگران شده است گمان مکن جگرم در غمت کباب نشد زمین به جوش نیامد وَ آسمان خشکید دعای العطشِ خیمه مستجاب نشد خراب شد همه‌ی آسمان به فرقِ زمين ولی چه فايده بنيادِ غم خراب نشد هزار قطره برايش گريست مادر، حيف برای کودکِ لب‌تشنه، اشک، آب نشد لبِ ترک ترکِ شیرخواره‌ی هاجر شبیه داغِ علی‌اصغر و رباب نشد حسین! گریه نکن این عزا فدای سرت اگر که سهمِ لبِ اصغرِ تو آب نشد ندا رسيد که صبرت دهد خدا، کافی‌ست سرش به نيزه نشست و دلش مجاب نشد هنوز هم که هنوز است بعد از اين‌ همه سال کسی ز خیلِ گدایانِ تو جواب نشد قسم به صبحِ قیامت که وای بر آن کس که با نگاهِ علی‌اصغر انتخاب نشد @Aftab_gardan_ha
شعرخوانی شاعر عضو را در سایت آفتابگردانها تماشا کنید https://b2n.ir/17733 @Aftab_gardan_ha
تا قبلِ طلوع، روسیاهان رفتند دنیازده بودند و پیِ نان رفتند از بارشِ تیر و سنگ می‌ترسیدند آنان که دمِ نزولِ باران رفتند @Aftab_gardan_ha
چنان پاییزی ای عباس عباس چنین می‌ریزی ای عباس عباس چه باید نذر کرد آخر که شاید ز جا برخیزی ای عباس عباس @Aftab_gardan_ha
دیگه تمومه تشنگی‌هات با اشکِ من لبهاتو تَر کن تا آسمون راهی نمونده داغِ زمینو تازه‌تر کن کلِ جهان توو کشفِ رازِ این عشقِ بی‌پایان اسیرن دریا رو توو مُشتِت گرفتی چشمات ولی از آب سیرن ایمان دیگه سقفی نداره وقتی تو مرزاشو شکستی تا پای جون موندی به پای پیمانی که با عشق بستی نایی دیگه واست نمونده از چی دوباره جون گرفتی؟ دستات کجای قصه جا موند؟ که مَشکو با دندون گرفتی ببین چطوری روی ماهت خورشیدو تا اینجا کشونده! طاقت بیار این چَند قدم رو تا آسمون راهی نمونده @Aftab_gardan_ha
طفلِ سه ساله می‌دود با پای کوچک جا مانده است از قافله زهرای کوچک تا شام حتی خم به ابرویش نیاورد این سروِ زخمی، سروِ پابرجای کوچک در چشم‌های روشنش اشکی نمانده خشکیده است انگار این دریای کوچک غمگین‌ترین تصویرِ دشتِ کربلا بود این دخترِ دلواپسِ تنهای کوچک بی‌شک دلی گسترده‌تر از این زمین داشت دیگر نمی‌مانَد در این دنیای کوچک خسته، گرسنه، تشنه با جسمی پر از درد خوابید و دیگر پا نشد زیبای کوچک ما شعرهامان را فقط نذرِ تو کردیم ما را دعاکن با همان لب‌های کوچک @Aftab_gardan_ha
آفتابگردان‌ها
فراخوان مرکز موسیقی حوزه هنری برای تولید آلبوم سرود نوجوانان به مناسبت اربعین مهلت ارسال اثر: تا پایان روز جمعه 22 شهریور 🔔 آثار منتخب در آلبوم مذکور منتشر خواهند شد و به صاحبان این آثار، مبلغ ده میلیون ریال هدیه نقدی تعلق خواهد گرفت. 🔔 سرودها بایستی خوش آهنگ، مناسب اجرای گروه نوجوان و ترجیحا دارای بیت ترجیع باشند. 🔔 آیدی دریافت آثار در پیامرسان های بله و تلگرام: @office4poem (با شماره اختصاصی برای ساعات اداری 09190022194) @Aftab_gardan_ha
زمین برای ابد بغض شعله‌ور دارد که داغ سختی از آن روز بر جگر دارد همان که آینه‌وار از کسی نمی‌رنجید چه آه‌ها به لب از قوم بی‌خبر دارد به گوش جمعیتی که به خواب زد خود را نهیب‌های پیاپی مگر اثر دارد؟ کسی به یاری خورشید شب نرفت، افسوس! که شب برای دغل‌پیشگان ثمر دارد درون سینه‌ی خود پیرِ زخمیِ تاریخ چه شرح‌ها که بر این نقل مختصر دارد مگر دهان بگشاید زمین به خونخواهی که از حقایق آن دشت پرده بردارد @Aftab_gardan_ha
به خون نشست غروبی تمام حاصل تو نماند غير هلالی ز ماه كامل تو تو آن بزرگ غريبی كه نيست واهمه‌ات ز لشكری كه كشيده‌ست صف مقابل تو هنوز با لب خشكيده ذكر می‌گويی به غير عشق كه فهميد چيست در دل تو؟ بخوان دوباره و گودال را به عرش ببر كه با خدات كمانی‌ست حدّ فاصل تو نبينمت كه به خاك آرميده‌ای اينسان به غير دوش پيمبر كجاست منزل تو؟ چنين كه هستی خود را فدای حق كردی شفاعت همه‌ی خلق نيست قابل تو تمام عمر به خورشيدت احتياجی نيست تويی كه زينب كبری‌ست شمع محفل تو @Aftab_gardan_ha