eitaa logo
عصر آب
216 دنبال‌کننده
412 عکس
74 ویدیو
30 فایل
مطالب اصلی کانال:نقد عرفانهای کاذب و تصوف است ارتباط با آدمین : @mv1388
مشاهده در ایتا
دانلود
( داستانهایی از صوفیان). 04 ▫️ این قسمت: قاتی‌پاتی 〰️〰️ ▫️حسن بصری،آنچنان از خوف خدا می گریست که اشگهایش از ناودان خانه روان شد !(تذکرة الاولیاء،ص34.) == ▫️رابعه عدویه: بدو گفتند:شیطان را دشمن داری؟گفت:نه🤔 (ارش میراث صوفیه،ص52.) این زن چنان مقامی داشت که کعبه معظمه به پیشواز او امد! (تذکره الاولیاء،ص67.) =-= ▫️ابراهیم ادهم:در بلخ از حضرت خضر اسم اعظم را فراگرفت.(الکواکب الدریه،ج1،ص196.) =-= ▫️بشر حافی: کسی می خواست به حج برود این صوفی بیسواد گفت:به یتیمان کمک کن.(تذکرة الاولیاء،ص115.) =-= ▫️حارث محاسبی: هیچ کس را لعنت نکن ولو ظالم باشد!. =-= ▫️حکیم ترمذی: در طول عمرش هزار و یک بار خدا را در خواب دیده است (تذکره الاولیاء،ص457.) 😍 کی به کیه بگو دو هزار مرتبه =-= ▫️بایزید بسطامی: وی خدا را می دید و با او صحبت میکرد(نفحات الانس،ص55.) =-= ▫️عبدالقادر گیلانی: دم در بغداد حضرت خضر وی را دید ( دقیقا دم در بوده 😂) و ریاضتهایی به وی تعلیم داد. وی در 51 سالگی ازدواج کرد و در 91 سالگی مرد. از وی 49 فرزند باقی ماند🤔 . =-= 👈 به راستی این مخلوقات الهی با این بافته‌ها بیمارند یا سالم. 👈واقعا باید آنان را جزو اولیاء دانست؟ •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺 (شرحی بر مجالس سبعه مولوی) 06 ⤴️مجلس اول (5) 〰️〰️〰️ جلال الدین برای داشتن اخلاص، حدیث دروغین دیگری را در مجلسش بیان کرده است. وی می گوید: تاجی بر سر حضرت سلیمان بود، اندیشه ای که لایق مقامش نبود در ذهنش آمد،تاجش کژ شد .تا اینکه سلیمان نبی در سجده شد و توبه کرد. دوباره تاجش راست شد. ( مجالس سبعه،ص27) همچنین وی این روایت ساختگی را در دفتر چهارم مثنوی ‌اش آورده است: « هشت بارش راست كرد و گشت كژ/گفت تاجا چيست آخر كژ مغژ * گفت اگر صد ره كنى تو راست من/كژ روم چون كژ روى اى موتمن‏ * پس سليمان اندرونه راست كرد/ دل بر آن شهوت كه بودش كرد سرد *بعد از آن تاجش همان دم راست شد/آن چنان كه تاج را مى‏خواست شد» ➖➖➖ در ارزیابی این ادعا باید گفت : منبع اصلی این روایت ساختگی کتاب «قصص الانبیاء » نوشته ثعلبی است. ⬆️ ثعلبی چند داستان درباره حضرت سلیمان و انگشتر ایشان نقل کرده است که تمامش از اسرائیلیات است. وی داستانی که مولوی از آن برای درس اخلاص داشتن ! استفاده کرده چنین نقل میکند: «در برخی از روایاتها آمده است که: زمانی که سلیمان گرفتار فتنه شد * انگشتر از دستش بیرون افتاد. او انگشتر را دوباره به دستش کرد،انگشتر باز از دستش جدا شد . آصف بن برخیا به ایشان گفت: تو به خاطر فتنه گرفتار گناه شدی و تا چهارده روز این واقعه ادامه دارد. حضرت سلیمان به توبه و انابه پرداخت پس از چهارده‌روز توبه‌اش پذیرفته شد و انگشترش دوباره در دستش قرار گرفت. » ( ثعلبی،قصص الانبیاء،ص358.) - ⤴️ همانطور که روشن است: اولا: این داست با عصمت انبیاء الهی منافات دارد و لذا قابل قبول نیست. ثانیا:ثعلبی هیچ سندی برای ادعایش بیان نمیکند. ثانیا: داستان دروغینش درباره انگشتر سلیمان است نه تاج او. رابعا: مرحوم مهدی پیشوایی به تفصیل داستناهایی که در مورد انگشتر حضرت سلیمان است را بررسی و نتیجه میگیرد : این داستانها دروغ و اسرائیلیات است. ( نک: مهدی پیشوایی،مهدى پیشوایى، خاتم سلیمان نبى(علیه السلام) افسانه یا واقعیت، تاریخ در آیینه پژوهش، 1384 ، شماره 7 ) + 🔹 نتیجه: الف) مولوی باز از حدیثی مجعول و ساختگی برای هدایت مردم استفاده کرده است. + ب) مولوی همین روایت دروغین را به گونه‌ی دیگری نقل کرده است. + ج) نقل چنین روایات ساختگی توهینی آشکار به انبیاء بزرگ الهی چون حضرت سلیمان است. این داستان ساختگی را مقایسه کنید با کلام خدا درباره حضرت سلیمان که فرمود: «وَ وَهَبْنا لِداوُدَ سُلَيْمانَ نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ؛ [سلیمان] بنده‌ی خوبی است که همیشه به یاد خداوند بود» (ص/30) -=- 📍توصیه: میدانیم مولوی اندیشه و جهان بینی اش متاثر از ادیان و مذاهب مختلف است. در زمینه تاثیر پذیری و وجود باورهای یهودیان و اسرائیلیات در آثارش تحقیقی سراغ ندارم. امید است در این زمینه تحقیقی نوشته شود. =-= * این فتنه چه بوده است نظرات مختلفی وجود دارد. •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
متاسفانه در اثر اشتباهی برخی از فرسته‌های قبلی پاک شد. چون انها را در آرشیو نداشتم نشد دوباره بارگزاری کنم. باید دومرتبه مستنداتش مطالعه شود. به توفیق الهی به اشتراک خواهم گذاشت.
6️⃣6️⃣ 📝بدعت اعتکاف در خانه 🔺فرسته اول ➖➖➖ نقد و بررسی این ادعا در فرسته دوم. •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
📝بدعت اعتکاف در خانه 🔺فرسته دوم ➖➖➖ 1.بنابر اذعان علمای بزرگ مذهب، عبادات توقیقی است. یعنی نحوه انجامش را شارع مقدس فقط مشخص نماید. شهید ثانی می نویسد:« لأنّ العبادات توقيفيّة لا مجال للرأي فيها؛عبادات توقیفی است و به رای فرد غیر معصوم مربوط نیست» ( شهید ثانی،روض الجنان في شرح إرشاد الأذهان،ج2،ص686.) مرحوم سبزواری : « لأن العبادات توقيفية يجب تلقيها من الشّارع فمتى لم يكن معهودا منه لم يحصل به الامتثال؛ عبادات توقیفی است پس اگر عبادتی از غیر شارع صادر شود، تبعیت از ان واجب نیست» ( سبزواری، ذخیرة المعاد،ج2،ص266.) محدث بحرانی : « فان العبادات توقيفية من الشارع واجبة كانت أو مستحبة فلا بد لها من دليل صريح و نص صحيح يدل على مشروعيتها؛ عبادات اعم از واجب و مستحب توقیفی است. پس برای آن باید دلیل صریح و نص صحیح بر مشروعیتش باشد» ( بحرانی،الحدائق الناظرة،ج4،ص201.) و فقهاء بزرگ دیگری چون: شیخ انصاری،کاشف الغطاء ،امام خمینی ،مرحوم آیت الله شاهرودی و..بدین مطلب اشاره فرموده اند. + 2.یکی از عبادات اعتکاف است. فقهاء بزرگ ما به تبع اهل بیت علیهم السلام محل این عبادت الهی را مسجد میدانند. آن هم با شرایطش. مرحوم آیت الله خوئی از بزرگترین مراجع و فقهاء دوران معاصر می نویسد: « اعتکاف از منظر شرعی ماندن در مسجد را گویند.و ماندن در مسجد خودش عبادت مستقل است به دلیل قران و روایات. در آیه 125 بقره اعتکاف قسیم طواف و رکوع شده است. و همچنین در روایت صحیح داود بن سرحان امام صادق ع بدین مطلب اشاره کرده‌اند.» (موسوعة الإمام الخوئي، ج‌22، ص: 336.) + 3.وقتی ما از مدار تشیع که همان مکتب فقاهت است دور شویم. و معیار شود حالات کشف و کرامت چنین میشود. زمانی که عده ای عالم ربانی را نیز مشرِع حکم بدانند. که قدرت دارد حلال خدا را حرام و حرامش را حلال کند. ( نمونه نک: محمد محسن تهرانی،اسرار ملکوت،ج2،ص43؛محمد صادق تهرانی،نور مجرد،ج1،ص553-554.) این ادعاها دور از انتظار نیست. + 4.ما از قصد استاد غفاری بی‌خبریم که چرا چنین سخنی گفته است. لیکن اگر به قصد ورود حکمی در دین باشد،قطعاً مصداق بدعت است. مرحوم صاحب مدارک مینوسید: «فإن البدعة من العبادة لا تكون إلا محرمة. و قد روى زرارة و محمد بن مسلم و الفضيل في الصحيح، عن الصادقين عليهما السلام أنهما قالا: «ألا و إن كل بدعة ضلالة، و كل ضلالة سبيلها إلى النار؛ بدعت در عبادت حرام است. در روایت صحیح از امام صادق ع و امام باقر ع میخوانیم: هر بدعتی گمراهی است و هر گمراهی راهش به جهنم ختم میشود» (مدارك الأحكام في شرح عبادات شرائع الإسلام، ج‌4، ص: 75.) آیت الله خوئی می نویسد:« البدعة إدخال ما ليس من الدين فيه، بأن يجعل ما ليس من الدين من احكامه و قوانينه، و العبادة غير المشروعة جعلها عبادة‌ ‌مشروعة في الدين؛ بدعت یعنی داخل کردن امری در دین،که دینی نیست. 👈مثلا حکمی یا قانونی یا عبادت غیر شرعی را عبادت شرعی در دین نشان دهیم.» ( خوئی،صراط النجاه،ج3،ص429.) •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
AUD-20220827-WA0003.mp3
4.2M
⭕️درباره علوم غریبه و جنیان و ...سوال زیاد می شود⁉️ پاسخ را از آیت الله مفیدی یزدی بشنوید . کلامی کوتاه اما دقیق. @basaer_l
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺 (شرحی بر مجالس سبعه مولوی) 07 ⤴️مجلس اول (6) 〰️〰️〰️ جلال الدین ، به داستان شهادت حمزه رحمه الله و قاتلش وحشی بن حرب اشاره میکند. وی مدعی شده است که جناب حمزه پس از مسلمان شدن زره به تن نمیکرد و برهنه میجنگید.( مولوی،مجالس سبعه،ص40 و 42.) قاتلش پشیمان شد و چنان گریست که خداوند آیه‌ای درباره‌اش نازل کرد و توبه‌اش پذیرفته شد. ➖➖➖ در ارزیابی این ادعا باید گفت : 1. داستان جنگیدن بدون زره: او در مثنوی نیز این ادعای بی اساس را مطرح کرده و گوید: «اندر آخر حمزه چون در صف شدی / بی زره سرمست در غزو آمدی». از جمله صوفیانِ شارح مثنوی،کریم زمانی است. وی می نویسد:« اما اینکه او در اواخر دوران حیات خود بدون زره به میدان جنگ می رفته در ماخذی یافت نشد. و این از اسلوب بیان مولاناست که گاه با ذهن خلاق خود،حوادثی می آفریند» ( کریم زمانی،شرح جامع مثنوی معنوی،ج۳،ص874.) =-= 2. توبه وحشی : جلال الدین متذکر میشود رسول الله ص در شهادت حمزه شروع به گریستن نمود (همان،ص43.) پس از اینکه وحشی مسلمان شد، بر سر گور هر مرده ای که تازه دفن میشد چنان عزاداری میکرد که همه متحیر می‌شدند.(همان.) در اثر ناله های وی خدا آیه: «إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ [نساء/48] » رانازل کرد (همان) این قاتل ، آیه را میخواند و از چشمهایش خون میگریست(همان،ص44.) در اثر چنین رفتاری دریای رحمت خدا بجوش آمد.!جویهای بهشت از شیر رحمت مالامال شد. (همان) در اینجا آیه دیگری نازل شد :«قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيم»( همان) همانطور که خداوند آتش را بر حضرت ابراهیم گلستان نمود،اشکهای وحشی ، آتش غضب الهی را فرونشاند. (همان) وی به حضور رسول الله ص رفت و ایشان شهادتین را با ذوق به وی یاد داد و او مسلمان شد.(همان، 45 ) ⬆️⬆️ آنچه مولوی درباره فرجام وحشی نوشته برگرفته از روایات سنیان در تفسیر این آیه است. راویانی که این شان نزول را مطرح کرده‌اند یا معلوم نیست کیانند. و دانشیان سنی در غالب موارد با عبارت « گفته شده» این نقل را آورده‌اند. در برخی موارد نیز به نام راویان تصریح شده است. راویانی چون ضحاک. ⏏️ مرحوم علامه بلاغی مینویسد: « برای تفسیر قرآن و شأن نزول آن مراجعه به امثال عکرمه و مجاهد و عطا و 👈ضحاک- که کتب تفسیر پر از ذکر اقوال مرسل و بدون سند این گونه افراد است- هیچ گونه عذری برای یک مسلمان در بر نخواهد داشت، و در نزد خدای متعال فاقدحجت خواهد بود.چرا که گفتار این گونه افراد اگر به صورت روایت باشد مرسل و مقطوع السند خواهد بود.برای بی اعتباری و ضعیف بودن این افراد {و بی ارزشی سخنانشان}همین بس که در کتب رجالی خود اهل سنت از آنان مذمت شده است.» ( آلاء الرحمن في تفسير القرآن، ج‏1، ص: 45 ) 🕳🕳🕳 📌نتیجه: برای دعوت مردم به اخلاقیات! مولوی سخن بی اساسِ دیگری را استفاده کرده است. •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺 ( بررسی رقص و سماع در تصوف مولوی) ▫️ فرسته چهارم ➕پیشینه و حکم سماع ➖〰️➖ 📌عزالدین محمود کاشانی اعتراف میکند، صوفیان اموری را از نزد خود وضع و جَعل كرده‌‏اند، بی ‏آنك دليلى واضح و برهانى از سنّت بر آن وجود داشته باشد. (کاشانی، مصباح الهداية و مفتاح الكفاية، ص 146.) از جمله مُستَحسَنات متصوّفه سماع است. وی هرچند اذعان دارد چنین عملی بدعت است و هیچ سابقه ای در عصر حضور رسول الله و اصحاب ایشان نداشته، اما آنرا مذموم نمی داند. ( همان، ص 179. همچنین نک: حسن رمضانی، مستحسنات عرفانی: بدعت هدایت یا بدعت ضلالت؟ حکمت اسرا، سال هشتم، شماره اول، بهار و تابستان 1395 ش.) =-= 📌ابوعلی دقاق معتقد بود سماع برای عوام حرام است،خواص حلال است و خواص خواص که از محققان هستند برایشان واجب است.(عبادی مروزی،مناقب الصوفیه،ص145.) نسفی نیز معتقد است: « این علم[موسیقی] بغایت شریف است و مدد و معاون قوی است مر سالکان و مجاهدان را در جمعیت خاطر و رفع تفرقه و کشف حجاب و رفع رسوم و عادات و ترقی از عالمی به عالم دیگر و صبر کردن به ریاضات و مجاهدات... اصوات و الحان خوش در حق بعضی سبب حزن و در حق بعضی سبب فرح و در حق بعضی سبب عیش و و در حق بعضی سبب کشف است. و از اینجاست که از یکی پرسیدند که اثر سماع چیست؟فرمود که تا مستمع کیست؟ » ( نسفی،بیان التنزیل،اصل دوم،صص۱۹۵- 194.) ☝️البته دقت دارید این حکم از منظر صوفیان است نه فقهاء متشرع مسلمان. ⤴️⤴️ چون فهم شخصیت مولوی در رهن دانستن رقص درویشان است. در چند فرسته آنرا توضیح خواهم داد. باشد که قبول افتد. •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
رحمت و صلوات خداوند بر مولایمان علی بن ابی طالب : 📌 « و كان لأمير المؤمنين ع‏ بيت سماه بيت القصص يلقي الناس‏؛ براى امیر مؤمنان، خانه‌اى بود. آن‌را بیت القصص (خانه گزارش‌ها یا شکایات) نامید و مردم، نامه‌هاى خود را در آن می‌افکندند» ( ابن ابی الحدید،شرح نهج البلاغة،ج17،ص87) + 📌 « و قال عليّ بن أبي طالب رضي اللّه عنه لأصحابه: من كانت له إليّ منكم حاجة فليرفعها في كتاب، لأصون وجوهكم عن المسألة؛ على بن ابی‌طالب(ع) به یارانش فرمود: «هرکس از شما از من خواسته‌اى دارد، آن‌را در کاغذى بنگارد تا چهره‌ها و آبروی شما را از خواستن و خواری، حفظ کند» ( ابن عبد ربه اندلسی، أحمد بن محمد بن عبد ربه، العقد الفرید، ج 1، ص 199.) •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌 5️⃣ 🔺 موضوع: شمس تبریزی مردی الهی یا انسانی ناسزاگو ➖➖➖ الف: دیدگاه حجه الاسلام شوشتری مدعی هستند شمس تبریزی سید است و از فرزندان امام صادق ع می باشد که باعث تشیع مولوی شد .( موسوی مطلق،قبول اهل دل،ص52.) ایشان در ادعایی بدون دلیل مدعی‌اند: در دیدار اول شمس و مولوی وی جلال الدین را شیعه نمود و سپس همسر و فرزندش را ( همان،ص25.) البته در سفری به قونیه دنبال راستی آزمایی این ادعایشان برآمدند که خانم چلپی نوه بیست و دوم مولوی این ادعا را تایید نکرده است. ( همان،ص46.) مرحوم سید محمد حسین تهرانی از مرشد و قطبشان نقل میکنند که شمس یکی از مردان خدا بود. ( طهرانی،روح مجرد،ص507.) 〰️〰️〰️ ب: بررسی : بنابر اذعان این دو استاد اخلاق، شمس انسانی مومن و فرهیخته است. اما بنابر منابع معتبر در شناخت شمس چون: ابتدانامه،رساله سپهسالار، مجمل فصیحی و... ادعای استاد شوشتری و هاشم حداد قابل اثبات نیست. توضیح آنکه: تنها اثر برجای مانده از شمس،مقالات است که شاگردش سلطان ولد آنرا جمع اوری و نوشته است.(مقالات شمس،تصحیح موحد،ص39 و 57 -60.) با توجه به همین اثر، وی نمیتواند یکی از مردان خدا باشد. ⏏️⬆️ زیرا: وی به شدت ناسزاگو و فحاش است. دشنامهای شمس به چند لفظ معدود محدود نمیشود. ناسزاهای او هرکدام رنگی دارند و در کل،طیف گسترده ای را در بر میگیریند. از خر،سگ،و ابله گرفته تا دشنامهای بسیار رکیک. شمس هرگاه که سخنی را بر نمی تابد، وارد دشنام میشود . آنها چنان شنیع است که خودتان به مقالات مراجعه کنید. چند نمونه که قابل ذکر است: ⬇️⬇️ | ای ابله/از غر خواهر که تویی /ره رو ای خر/این بوی به..زنت و..قواده اش زهی خر،از خری گفت/ اینهای چه سگاند/ای احمق/احمق فضول ابله چه میرنجی / تو گنده بغل/ کافر چه سگ است/ حدیشش در ...خواهر و زنش/ ای خر ای خر! ای سگ ای تندیس/ پیش من گوز خر / این مخنث زهی غر خواهر،حدیثش در..خواهر و زنش . | ( سعید لیان،زشتگویی های جلال الدین بلخی و تاثیر شمس الدین تبریزی در آن،مجموعه مقالات همایش شمس تبریزی،ص788-800) 👈 مولوی نیز در این زمینه متاثر از استادش می باشد. در فرسته دیگری بدین مطلب اشاره میکنم. •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_wate
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از عصر آب
🔺 2 ⤴️ابوطالب کیست؟ ➖➖➖ نام: عبدُ مَنَاف (1) یا عمران (1) و یا شیبه + القاب: شیخ الابطح، سید البطحاء و رئیس مکه + کنیه: ابوطالب + پدر: عبدالمطلب (شرف‌الدین، شیخ الابطح، ص 5). درباره او گفته‌اند: زیباترین فرد قریش، جسم قوی، حِلم زیاد، بخشش فراوان داشت؛ و سید قریش بود (سیره ابن هشام، ج 1، ص 51) مادر: فاطمه بنت عمر بن عائذ. ایشان مادر عبدالله پدر بزرگوار رسول‌الله نیز هست. + پدربزرگ: هاشم بن عبدمناف که بزرگ مکه و جزیره العرب بود. سنت کوچ کردن را اولین بار او بین اهل مکه رواج داد. اول کسی که به مردم مکه طعام آبگوشت می‌داد. (سیره ابن هشام، ج 1، ص 143). در سن بیست‌سالگی از دنیا رفت. + تولد: 35 سال قبل از رسول‌الله (ابن حجر، الاصابه، ج 4، ص 115) در مکه در سال 535 م به دنیا آمد. (سید حیدر محمد سعید العرفی، ابوطالب بطل الاسلام، ص 33). + وفات: در تاریخ وفات ایشان اختلاف هست. خاتون‌آبادی 26 رجب را سالروز وفاتشان ذکر کرده (جنات الخلود، ص 16) برخی هفتم ماه رمضان را ذکر کرده‌اند. نقدی می‌نویسد قول صحیح این است که خدیجه و ابوطالب در یک سال از دنیا رفته‌اند (النقدی، مواهب الواهب، ص 276). در سال دهم بعثت در سن هشتاد و اندی از دنیا رفت (ابن سعد، الطبقات الکبری، قرن 1، ص 79) در زمان وفاتش پیامبر 49 سال و 8 ماه و 21 روز داشتند (عبدالله الحسینی السمرقندی، تحفه الطالب، ص 16) و در حجون کنار پدرش به خاک سپرده شد. (بغیة الطالب فی ایمان ابی‌طالب، ص 36). رسول خدا بر سر جنازه عمويش ابوطالب آمد پوششی بر رویش انداخت و فرمود اى عمو جان در يتيمى پرستارم بودى و در خردسالى مرا پروش دادی و در سالخوردگى يارى كردى خدا تو را از من پاداش نيك دهد سپس دستور داد على او را غسل دهد. (شیخ صدوق، الامالی، ص 404). + همسر: فاطمه بنت اسد. رسول‌الله در حقش فرمود مادر. + قیافه: زیباروی سفید، + فرزندان: طالب (3)، جعفر (4)، عقیل (5) و امام علی (علیه السلام) پسران اویند. ام هانی (6)، جُمانه، رَیطَة و اسماء دخترانش هستند. (دیوان ابی‌طالب، مقدمه، ص 14). ➖➖➖ پی نوشت: 1.عبدالمطلب در آخر عمرش به ابوطالب وصیت نمود و او را عبدمناف خطاب کرد. «اوصیک یا عبدمناف بعدی بموحد بعد ابیه فردی ...» (بغیه الطالب فی حال ابی طالب، ص 30) 2.مجلسی می‌نویسد: در کتاب قدیمی از شیعه دیدم که خطاب به ابوطالب آمده است: «السَّلَامُ عَلَى عَمِّكَ عِمْرَانَ أَبِي طَالِب‏» (بحار الانوار، ج 97، ص 189). 3.او عالِم به انساب عرب بوده است؛ و پس از جنگ بدر مشخص نیست چه بر سرش آمده است. (ابن جوزی، تذکره الخواص، ص 11). در روایت مرسلی از امام صادق آمده است که او مسلمان از دنیا رفته است. (کلینی، الکافی، ج 8، ص 375) 4.جعفر مسلمان شد و به دستور پیامبر به حبشه رفت. در سال 7 هجری قمری پس از فتح خیبر به رسول‌الله پیوست. ایشان فرمود: «ما أدري بأيهما أشد فرحا، بفتح خيبر أم بقدوم جعفر» (شیخ صدوق، الهدایه، ص 153). 5.پیامبر وی را دوست می داشت. 6.وقتی زنان بنی هاشم شنیدند امام حسین (علیه السلام) به قصد عراق از مدینه بیرون می رود به همراه ام هانی به حضور امام حسین (علیه السلام) رسیدند. و او با گریه شعر پدرش را برای سید الشهداء (علیه السلام) خواند (موسوعه کلمات الامام الحسین، ص 359). •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_wate
هدایت شده از عصر آب
🔺 3 ⤴️فضائل و مناقب حضرت ابوطالب ➖➖➖ 💡در میان روایات حدیثی و تاریخی عامه و خاصه، مناقِب فراوانی برای سید بطحاء ذکر شده است. این فضایل بهترین گواه بر ایمانشان نیز هست.این مناقب در بیان معصومان و غیر معصومان تقسیم می شود. در چند فرسته تقدیم میکنم. 1️⃣ : مقام وصایت حضرت ابوطالب: 1.1. دادن وصایا به رسول الله: ْ دُرُسْتَ بْنِ أَبِي مَنْصُور،از ابو الحسن اول (امام هفتم) پرسيد: آيا رسول خدا (ص) مأمور پيروى از ابو طالب بود؟ و ابو طالب از طرف خدا بر او حجت بود؟ فرمود: نه، ولى ابو طالب نگهدار ودائع نبوت بود و وصايا نزد وى سپرده بود و آنها را به آن حضرت داد...گفتم: پس ابو طالب از نظر كيش اسلام چه وضعى دارد؟ فرمود: به پيغمبر و هر چه آورده بود اقرار كرد و وصايا را به او داد و همان روز در گذشت. (کلینی،الکافی،ج1،ص445). + 1.2. علم غیب ابوطالب: امام صادق (ع) در حدیثی پیشگویی ابوطالب را چنین بیان فرموده است: « فاطمه بنت اسد نزد ابى طالب آمد تا مژده ولادت پيغمبر را به او رساند، ابو طالب گفت: سَبتى صبر كن من تو را به مانند او جز مقام نبوت مژده مى‏دهم، فرمود:امير المؤمنين (ع) سى سال فاصله بود» ( الکافی،ج1،ص452). + 1.3. شفاعت مقبول ابوطالب امیر بیان (ع) فرمود: «ً لَوْ شَفَعَ أَبِي فِي كُلِّ مُذْنِبٍ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ لَشَفَّعَهُ اللَّه‏؛اگر پدرم برای تمام مردم زمین شفاعت کند خدا شفاعتش را می پذیرد» (کراجکی،کنزالفوائد،ج1،ص183). + 1.4. خلقت نوری ابوطالب میدانیم از جمله فضائل اهل بیت(علیهم السلام) خلقت نوری ایشان است.در زیارت جامعه می خوانیم:«خَلَقَكُمُ اللَّهُ أَنْوَاراً فَجَعَلَكُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقِين‏» در حدیثی می خوانیم : «... إِنَّ نُورَ أَبِي طَالِبٍ يَوْمَ الْقِيَامَةِ لَيُطْفِئُ أَنْوَارَ الْخَلْقِ إِلَّا خَمْسَةَ أَنْوَارٍ... لِأَنَّ نُورَهُ مِنْ نُورِنَا الَّذِي خَلَقَهُ اللَّهُ (عَزَّ وَ جَلَّ) مِنْ قَبْلِ خَلْقِ آدَمَ بِأَلْفَيْ عَامٍ؛ نور ابوطالب بر بقیه خلائق برتری دارد مگر اهل بیت رسول الله. نور ابوطالب از نور ماست که هزار سال قبل از خلقت آدم آفریده شده است» (طوسی،الامالی،ص305.) + 1.5. شیخ المحدثین صدوق در روایت مرسلی می نویسد: «و مرويست كه عبد المطلب حجت خدا بوده و ابو طالب وصيش بود رضوان اللَّه عليهما» (صدوق،الاعتقادات،ص110) . + 🔺 نتیجه: بنا بر آنچه گذشت وصایت از حجت الهی از جمله فضائل حضرت ابوطالب است،و قطعاً چنین شخصی با این ویژگی کافر نخواهد بود. علامه مجلسی در این زمینه می نویسد: «.... بل كان من أوصياء إبراهيم عليه السلام ؛بلکه ایشان از اوصیاء حضرت ابراهیم است» (مجلسی،مراة العقول،ج5،ص235). ➖➖➖ •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_wate
هدایت شده از عصر آب
🔺 4 ⤴️فضائل و مناقب حضرت ابوطالب ➖➖➖ 💡در میان روایات حدیثی و تاریخی عامه و خاصه، مناقِب فراوانی برای سید بطحاء ذکر شده است. این فضایل بهترین گواه بر ایمانشان نیز هست.این مناقب در بیان معصومان و غیر معصومان تقسیم می شود. در چند فرسته تقدیم میکنم. 2️⃣ : مقام ابوطالب در کلام معصومان 1.2. رسول الله (صلی الله علیه و اله) : الف) «لَأَشْفَعَنَّ لِعَمِّي شَفَاعَةً يَعْجَبُ بِهَا أَهْلُ الثَّقَلَيْن‏؛ بخدا براى عمويم به گونه‏اى شفاعت خواهم كرد كه جن و انس به شگفت آيند.» (شیخ مفید،ایمان ابی طالب،ص26) . ب) «يَا عَمِّ كَفَّلْتَ يَتِيماً وَ رَبَّيْتَ صَغِيراً وَ نَصَرْتَ كَبِيراً فَجَزَاكَ اللَّهُ عَنِّي خَيْرا» (صدوق،الامالی،ص404). + 2.2. امام علی(علیه السلام): الف) فردی به ایشان گفت پدرت در عذاب است! .مولی علی (ع) فرمودند: «فَضَّ اللَّهُ فَاكَ وَ الَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ نَبِيّاً لَوْ شَفَعَ أَبِي فِي كُلِّ مُذْنِبٍ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ لَشَفَّعَهُ اللَّه‏؛ خدا زبانت را ببرد! قسم به خدایى که محمّد را به پیامبرى مبعوث فرمود، اگر پدرم تمام گناهکاران زمین را شفاعت کند خداوند آن را مى‏ پذیرد» ( کنزالفوائد،ج1،ص183) ب) سبط بن جوزى در تذکرة الخواص، شعر زیبائى از امیر مؤمنان (علیه السلام) را در باره پدر گرامیش حضرت ابوطالب (علیه السلام) نقل مى‌کند که امام على (علیه السلام) در این شعر تصریح مى‌کند که جایگاه آن حضرت بهشت خواهد بود. «أَبَا طَالِبٍ عِصْمَةَ الْمُسْتَجِیرِ *** وَ غَیْثَ الْمُحُولِ وَ نُورَ الظُّلَمِ‏ لَقَدْ هَدَّ فَقْدُکَ أَهْلَ الْحِفَاظِ *** فَصَلَّى عَلَیْکَ وَلِیُّ النِّعَمِ‏ وَ لَقَّاکَ رَبُّکَ رِضْوَانَه *** فَقَدْ کُنْتَ لِلطُّهْرِ مِنْ خَیْرِ عَم‏»؛ (ابوطالب، اى پناه پناهندگان و اى باران خشکسالى‌ها و اى نور تاریکى‌ها، فقدان تو اهل دین را به لرزه درآورد و صاحب نعمت ها (خداوند) بر تو درود فرستاد. خداوند بهشت خویش را بر تو ارزانى دهد که براى پیامبر بهترین عمو و یاور بودى).(تذکرة الخواص، ص37 ـ 39) . + 2.3. امام سجاد(علیه السلام) : فردی به ایشان گفت: ابوطالب کافر است.حضرت (ع) پاسخ فرمودند: «وَ لَا يَشُكُّ أَحَدٌ أَنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ أَسَدٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ السَّابِقَاتِ فَإِنَّهَا لَمْ تَزَلْ تَحْتَ أَبِي طَالِبٍ حَتَّى مَاتَ أَبُو طَالِبٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ » (فخار بن معد،ایمان ابی طالب،ص124). + 2.4. امام باقر (علیه السلام): « مَاتَ أَبُو طَالِبِ بْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ مُسْلِماً مُؤْمِنا؛ابوطالب مسلمان و مومن از دنیا رفت» (همان،ص140). + 2.5.امام صادق(علیه السلام): الف) «... إِنَّ أَبَا طَالِبٍ مِنْ رُفَقَاءِ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقاً؛ابوطالب از رفیقانِ انبیاء،صدیقین و شهداء است»(کنزالفوائد،ج1،ص183). ب) فردی به امام صادق(ع) برای پرداخت بدهی درخواست دعا نمود. ایشان فرمودند: « ...طُفْ عَنْ أَبِي طَالِبٍ طَوَافاً وَ صَلِّ عَنْهُ رَكْعَتَيْن؛ یک طواف کعبه و دو رکعت نماز به نیابت ابوطالب بخوان » (کلینی،الکافی،ج4،ص544). ج) « إِنَّ مَثَلَ أَبِي طَالِبٍ مَثَلُ أَصْحَابِ الْكَهْفِ أَسَرُّوا الْإِيمَانَ وَ أَظْهَرُوا الشِّرْكَ فَآتَاهُمُ اللَّهُ أَجْرَهُمْ مَرَّتَيْنِ.» (کلینی،الکافی،ج1،ص448). + 2.6. امام کاظم(علیه السلام) : وصایای انبیاء گذشته را ابوطالب به رسول الله (صلی الله علیه و اله) داد.( کلینی،الکافی،ج1،ص445). + 2.7. امام رضا (علیه السلام): الف) در پاسخ فردی که در ایمان ابوطالب شک داشت فرمودند: «َ إِنْ لَمْ تُقِرَّ بِإِيمَانِ أَبِي طَالِبِ كَانَ مَصِيرُكَ إِلَى النَّارِ» ( کراجکی،کنزالفوائد،ج1،ص183). ب) « نقش انگشترى ابو طالب اين بود : رضيت باللّه ربّا و بابن اخي محمّد نبيّا، و با بني علىّ له وصيّا» (رازی،روض الجنان و روح الجنان في تفسيرالقرآن،ج15،ص150) + 2.8. امام عسکری(علیه السلام) : خداوند به رسول الله گفت: دو گروه تو را یاری کردند. گروهی مخفیانه و گروهی آشکار. «...فَأَمَّا الَّتِي تَنْصُرُكَ سِرّاً فَسَيِّدُهُمْ وَ أَفْضَلُهُمْ عَمُّكَ أَبُو طَالِب‏؛ سرور و افضل یاوران مخفی تو ابوطالب است» ( شیخ حر عاملی، الجواهر السنية في الأحاديث القدسية،ص436). + 🔺 نتیجه: در نظر پیامبر و اهل بیت ابوطالب،مومن است. ➖➖➖ •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_wate
هدایت شده از عصر آب
🔺 5 ⤴️فضائل و مناقب حضرت ابوطالب ➖➖➖ 💡در میان روایات حدیثی و تاریخی عامه و خاصه، مناقِب فراوانی برای سید بطحاء ذکر شده است. این فضایل بهترین گواه بر ایمانشان نیز هست.این مناقب در بیان معصومان و غیر معصومان تقسیم می شود. در چند فرسته تقدیم میکنم. 3️⃣ : مقام ابوطالب در کلام اصحاب رسول الله 3.1.عَبّاس بن عَبدُالمُطَّلِب ( م 132ق) : «فلما تقارب من أبي طالب الموت، جعل يحرك شفتيه، فأصغى إِليه العباس بأذنه، وقال: والله يا ابن أخي لقد قال الكلمة التي أمرته أن يقولها، فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم " الحمد لله الذي هداك يا عم "؛ وقتی ابوطالب نزدکیمرگ بود،لبانش به هم می خورد نزدیک شدم و آنچه می گفت را به رسول الله گفتم. ایشان فرمودند: به خدا او مسلمان شد. » (ابوالفداء،المختَصر فی اخبار البَشر،ج1،ص120). + 3.2.عبدالله بن عباس : « أخبرني أبي أنّ أبا طالب رضى الله عنه شهد عند الموت أن لا إله إلّا اللَّه و أنّ محمداً رسول اللَّه.» ( علامه امینی،الغدیر،ج7،ص535). + 3.3. ابوذر غفاری: « و اللّه الّذي لا إله غيره ما مات أبو طالب حتى أسلم بلسان الحبشة» (بحار الانوار،ج35،ص78). + 3.4. ابوبکر: « جاء أبو بكر بأبيه أبي قحافة رضي الله عنهما إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم يقوده شيخ أعمى يوم فتح مكة، فقال له رسول الله صلى الله عليه وسلم «ألا تركتَ الشيخ في بيته حتى نأتيه؟» قال: أردت أن يؤجره الله، لأنا كنت بإسلام أبي طالب أشد فرحاً مني بإسلام أبي، ألتمس بذلك قرة عينك يا رسول الله. فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم «صدقت» » ( الکاندهلوی،حیات الصحابه،ج2،ص21). ➖➖➖ •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_wate
هدایت شده از عصر آب
🔺 6 ⤴️فضائل و مناقب حضرت ابوطالب ➖➖➖ 💡در میان روایات حدیثی و تاریخی عامه و خاصه، مناقِب فراوانی برای سید بطحاء ذکر شده است. این فضایل بهترین گواه بر ایمانشان نیز هست.این مناقب در بیان معصومان و غیر معصومان تقسیم می شود. در چند فرسته تقدیم میکنم. 4️⃣ : مقام ابوطالب در کلام علمای شیعه ( فرسته اول) 4.1. حسین بن روح نوبختی (متوفای ۳۲۶ق): « محمّد بن احمد داودى گويد: پدرم گفت من نزد ابو القاسم حسين بن روح- قدّس اللَّه روحه- بودم، مردى از او پرسيد: مفهوم اين سخن عبّاس به پيغمبر خدا صلى اللَّه عليه و آله كه گفت: «عموى تو ابو طالب به حساب ابجد به عدد 63 اسلام آورد» چيست؟ پاسخ داد: منظور از 63، اين جمله است (اله احد جواد خداى يكتاى عطابخش) و توضيح آن بدين گونه است به حساب ابجد «الف» يك، و «لام» سى، و «ها» پنج، و «ألف» يك، و «حاء» هشت، و «دال» چهار، و «جيم» سه، و «واو» شش، و «الف» يك، و «دال» چهار جمعا مى‏شود «شصت و سه». ( شیخ صدوق،معانی الاخبار،ص286) . + 4.2. شیخ صدوق ( 381 ق) : « إن أبا طالب كان مؤمنا و لكنه يظهر الشرك و يستتر الإيمان ليكون أشد تمكنا من نصرة رسول الله » ( شیخ صدوق،کمال الدین،ج1،ص174). + 4.3. شیخ مفید ( 413 ق) : «و أجمعوا على أن عمه أبا طالب رحمه الله مات مؤمنا» ( شیخ مفید،أوائل المقالات في المذاهب و المختارات، ص46). + 4.4.شهید ابن فتال نیشابوری ( 508ق): «اعلم أن الطائفة المحقة قد اجتمعت على أن أبا طالب و عبد الله بن عبد المطلب و آمنة بنت وهب كانوا مؤمنين و إجماعهم حجة على ما ذكر في غير موضع‏» ( ابن فتال، روضة الواعظين و بصيرة المتعظين،ج1،ص139). + 4.5. ابو طاووس ( 664ق): «...وجدت علماء هذه العترة مجمعين على إيمان أبي طالب ع و ما رأيت هؤلاء الأربعة المذاهب كابروا فيمن قيل عنه إنه مسلم مثل هذه المكابرة... .» (ابن طاووس،الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف، ج1،ص298). + 4.6. فضل بن حسن طبرسی: « و قد ثبت إجماع أهل البيت (ع) على إيمان أبي طالب و إجماعهم حجة لأنهم أحد الثقلين اللذين أمر النبي (ص) بالتمسك بهم» ( طبرسی،مجمع البیان،ج4،ص445). + 4.6. علامه مجلسی (1110 ق): «و قد أجمعت الشيعة على إسلامه و أنه قد آمن بالنبي ص في أول الأمر و لم يعبد صنما قط بل كان من أوصياء إبراهيم ع و اشتهر إسلامه من مذهب الشيعة حتى أن المخالفين كلهم نسبوا ذلك إليهم و تواترت الأخبار من طرق الخاصة و العامة في ذلك‏ و صنف كثير من علمائنا و محدثينا كتابا مفردا في ذلك كما لا يخفى على من تتبع كتب الرجال.» ( مجلسی،بحار الأنوار، ج35،ص139). + 4.7. سید عبدالله شبر (1220ق): « و يجب الإيمان بإيمان أبوي النبي صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و أبي طالب لإجماع الشيعة على ذلك، و رووا الروايات في ذلك من طرق العامة و الخاصة و لقوله تعالى: وَ الَّذِينَ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا (انفال/74) » ( شبر،حق اليقين في معرفة أصول الدين،ج1،ص144). ➖➖➖ •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_wate
هدایت شده از عصر آب
🔺 6 ⤴️فضائل و مناقب حضرت ابوطالب ➖➖➖ 💡در میان روایات حدیثی و تاریخی عامه و خاصه، مناقِب فراوانی برای سید بطحاء ذکر شده است. این فضایل بهترین گواه بر ایمانشان نیز هست.این مناقب در بیان معصومان و غیر معصومان تقسیم می شود. در چند فرسته تقدیم میکنم. 4️⃣ : مقام ابوطالب در کلام علمای شیعه ( فرسته دوم) 4.8. شهید مطهری ( 1358 ش) : «بنى العباس براى پيشبرد سياست خود شروع كردند به تبليغ عليه بنى الحسن. از جمله تبليغات نارواى آنها اين بود كه گفتند ابوطالب- كه جد اعلاى بنى الحسن و عموى پيغمبر است- مسلمان نبود و كافر از دنيا رفت و اما عباس كه عموى ديگر پيغمبر است وجد اعلاى ماست مسلمان شد و مسلمان از دنيا رفت. پس ما كه اولاد عموى مسلمان پيغمبريم از بنى الحسن كه اولاد عموى كافر پيغمبرند براى خلافت شايسته تريم. در اين راه پولها خرج كردند و قصه‏ها جعل كردند. هنوز هم كه هست، گروهى از اهل تسنن تحت تأثير همان تبليغات و اقدامات فتوا به كفر ابوطالب مى‏دهند. هر چند اخيراً تحقيقاتى در ميان محققان اهل تسنن در اين زمينه به عمل آمده و افق تاريخ از اين نظر روشنتر مى‏شود.» ( مجموعه‏آثاراستادشهيدمطهرى، ج‏19، ص: 256) . + 4.9. امام خمینی (1368ش): «همانا خداوند بود آن گاه كه هيچ بودى نبود. پس كون و مكان را آفريد. بعد، نور الانوار را آفريد كه همه نورها از آن نورانى شده و از نور خود كه انوار از آن نورانى گشته در آن جارى كرد. و اين همان نورى است كه از آن محمد و على را آفريد. پس آن دو همواره نور نخستين بودند، زيرا چيزى پيش از آن دو به وجود نيامده بود. اين دو نور پاك و پاكيزه در صلب‏هاى پاك جارى بودند تا در پاك‏ترين پاكان، عبدالله و ابوطالب، از هم جدا شدند». (شرح دعاء السحر(ترجمه فارسى)،ص43). + 4.10. مقام معظم رهبری : الف) « بعد در روايت دارد كه «ثمّ اغرورقت عيناه من الدّمع»؛ چشم مبارك پيغمبر لبريز اشك شد و از جا بلند شد. ابوطالب اين ايمان، اين استقامت را وقتى كه ديد، منقلب شد و گفت: «يابن اخى اذهب و قل ما احببت»؛ برو هركارى كه ميخواهى بكن؛ هدفت را دنبال كن. «واللَّه لا اسلّمنّك بشى ء»؛ سوگند به خدا من تو را با هيچ چيز عوض نميكنم. اين ايستادگى، ايستادگى مى آفريند. اين استقامت از پيغمبر، ريشه ى استقامت را در ابوطالب مستحكم ميكند.» ( 9 مرداد 1387ش) . ب) « ابوطالب هم قبول کرد و او را به خانه خودش برد و مثل جان گرامی او را مورد پذیرایی قرار داد. ابوطالب و همسرش - شیرزن عرب؛ یعنی فاطمه بنت‌اسد؛ مادر امیرالمؤمنین - تقریباً چهل سال مثل پدر و مادر، این انسان والا را مورد حمایت و کمک خود قرار دادند. نبی‌اکرم در چنین شرایطی دوران کودکی و نوجوانی خود را گذارند.» ( 23/02/1379) . 🔺 نتیجه: در نظر علمای شیعه،ابوطالب مومن قریش است و یاور مهم رسول الله می باشد. ➖➖➖ •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_wate
هدایت شده از عصر آب
🔺 7 ⤴️فضائل و مناقب حضرت ابوطالب ➖➖➖ 💡در میان روایات حدیثی و تاریخی عامه و خاصه، مناقِب فراوانی برای سید بطحاء ذکر شده است. این فضایل بهترین گواه بر ایمانشان نیز هست.این مناقب در بیان معصومان و غیر معصومان تقسیم می شود. در چند فرسته تقدیم میکنم. 5️⃣ : مقام ابوطالب در کلام علمای عامه (فرسته دوم) ⤴️ تمام دانشواران عامی از همراهی و دفاع حضرت ابوطالب سخن گفته‌اند. ابن کثیر می نویسد: «أَنَّهُ كَانَ نَاصِرًا لَهُ وَقَائِمًا فِي صَفِّهِ وَمُدَافِعًا عَنْهُ بِكُلِّ مَا يَقْدِرُ عَلَيْهِ مِنْ نفس ومال ومقال وَفِعَالٍ، فَلَمَّا مَاتَ اجْتَرَأَ سُفَهَاءُ قُرَيْشٍ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَنَالُوا مِنْهُ مَا لَمْ يَكُونُوا يَصِلُونَ إِلَيْهِ وَلَا يَقْدِرُونَ عَلَيْهِ.» (ابن کثیر،البدایه و النهایه،ج3،ص164). لیکن درباره مومن بودن سید بطحاء اختلاف دارند. گروهی ایشانرا مومن و گروهی وی را غیر مومن می دانند. به هر دو گروه اشاره میشود. ➕ 5.2. ابوطالب مومن نیست 5.2.1. ابن ابی الحدید ( 656 ق) : «و قال أكثر الناس من أهل الحديث و العامة من شيوخنا البصريين و غيرهم مات على دين قومه‏» ( شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد،ج14،ص66). + 5.2.2. ابن حجر: « قال ابن عساكر في صدر ترجمته: قيل إنه أسلم، و لا يصحّ إسلامه.» (الاصابة،ج7،ص198) + 5.2.3. ابن العربی( 638ق) : 5.2.3.1. «و أمر النبي صلى اللَّه عليه و سلم بغسل عمه أبي طالب‏ و هو مشرك و؛ پیامبر امر کرد تا ابوطالب را غسل دهند درحالی‌که او مشرک بود ». (الفتوحات المكية (اربع مجلدات)، ج‏1، ص: 521) ➖ 5.2.3.2. ««لم يكن أحد أكمل من رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و سلم و لا أعلى و لا أقوى همة منه و ما أثَّرتْ في إسلام أبي طالب عمِّه، ؛ و اگر براى همت اثرى بود كسى اكمل از رسول اللّه و اعلى و اقوى همت‏تر از او نبود و حال اينكه همت او در اسلام ابوطالب عموى او اثر نكرد و درباره اسلام ابوطالب آيه فوق نازل شد. »( فصوص الحکم، ج 1، ص 130، فص لوطیه.). ⤴️ علامه حسن زاده در نقد دیدگاه شیخ اکبر می نویسند: «شيخ در اين مطلب از عقيده رايج در اهل سنت تبعيت نموده كه ناشى از جعليات و تبليغات بنى اميه است » (حسنزاده،ممد الهمم،ص325). ➖ 5.2.3.3.««قال: من تحكم في الإيمان و تصرف، فذلك الذي استحق اسم المؤمن و ليس إلّا اللّه تعالى لم يستطع النبي (ص) و هو أكرم الخلق على اللّه أن يجعل عمه أبا طالب مؤمنا إِنَّكَ لا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ. » (ابن عربی، العَبادله، ص 112.) محیی الدین در رساله‌ای که در سن 55 سالگی نوشته است سخن از ایمان می‌کند و توضیح می‌دهد ایمان امری است که خداوند باید بپذیرد و اگر رسول‌الله هم بخواهد فایده ندارد و بعد تنها مثالی که برای این مطلب میزند حضرت ابوطالب است. یعنی: رسول‌الله می‌خواست که او مؤمن باشد ولی خداوند چون خبر داشت و می‌دانست او کافر از دنیا رفته است رسول‌الله را تصدیق نکرد! + 5.2.4. مولوی (672 ق) : مولوی نیز یکی از مشاهیر علمای کشف است گفته است: خود يكى بو طالب آن عمِّ رسول مى نمودش شُنعَه عُربان مَهُول‏ ( مثنوی، دفتر ششم، نكوهيدن ناموسهاى پوسيده را كه مانع ذوق ايمان و دليل ضعف صدق‏اند، ص 824.) ⤴️شهیدی در شرح این بیت گفته است: «ابوطالب: پسر عبدالمطلب، پسر عبد مناف. عموى رسول خدا (ص) و پدر على (ع) است. شُنعَه: سرزنش. شُنعه عُربان: سرزنش عرب ها. مَهُول: بيمناك، مخوف. كه چه گويندم ...: اگر دين تو را بپذيرم اعراب را چه پاسخ دهم كه گويند ابوطالب به القَاء طفل خود دينى را كه تکیه‌گاه او بود واگذارد. خصومت: در اين بيت به معنى داورى و ميانجيگرى است. » (شرح مثنوى (شهيدى)، ج‏7، ص: 30) . ➖➖➖ 🔺 سخن را با کلام زینی دحلال از دانشوران نامی عامی (سنی) پایان می دهم: ««انه ثبت عند اهل الکشف ایمان ابی طالب ثبوتا لا شک فیه ؛ در نزد علمای کشف ثابت شده است که ابوطالب مومن ازدنیا رفته است»( احمد زینی دحلان، أسنی المطالب فی نجاة أبی طالب، ص 14.) •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_wate
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا