eitaa logo
عصر آب
217 دنبال‌کننده
419 عکس
77 ویدیو
33 فایل
مطالب اصلی کانال:نقد عرفانهای کاذب و تصوف است ارتباط با آدمین : @mv1388
مشاهده در ایتا
دانلود
vh-2.mp3
8.46M
( آشنایی با فرقه وهابیت) 📀جلسه 2 🎙 خلاصه: 1. سنی معرفی شدن اهل بیت (ع) و تضعیف نهاد مرجعیت شیعه از جمله دلایلی است که طرح بحث وهابیت را از منظر درون مذهبی لازم میکند. 2. «وحدت» از مفاهیم مرتبط با مبحث است. در دینی بودن آن شکی نیست. گروهی وحدت را به توحید المذاهب معنا میکنند. دسته ای با آن مخالف اند و بالاخره جمعی وحدت را به سیاسی -اجتماعی و نه اعتقادی ترویج میکنند. 💎مخاطب: سطح دو حوزه/ کارشناسی ⏱ زمان: 47 دقیقه •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
استحاله گران.pdf
454.8K
🔺 1 🔹 مقاله : استحاله گرایی در تعامل شیعه با مخالفان مذهبی. •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
خطابه-شیخ-عبدالحسین-رشتی.pdf
3.92M
🔺 2 🔹 خطابه عبدالحسین رشتی از شاگردان آخوند خراسانی در ضرورت اتحاد مسلمین. •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از مُستَبین
🚩 سبط النبی 📆 از دوستان پژوهشگر و دغدغه‌مند که برای ردّ یا اثبات یک نظریه در خصوص تاریخ ولادت یا شهادت در هفتم ماه صفر تلاش می‌کنند، می‌پرسیم کدام یک از تاریخ وفیات یا ولادت‌ها قطعی است که در باره این مورد تکاپو و بحث می‌کنید؟ بله درباره شهادت امام حسین(ع) در دهم محرم اتفاق نظر وجود دارد. تقویم مناسکی شیعه که بیشتر آن اعتباری است، بنا را بر بزرگداشت امام حسن(ع) در هفتم صفر گذاشته است. روایت مهم نیست. 🏴 پیکر مطهر سبط پیامبر را برای تجدید عهد و بنا به قولی برای دفن به کنار قبر جدّش بردند. محمد بن سعد (م 230) در قول نادری می‌گوید حتی امام حسین(ع) دستور کندن قبری در آنجا داد. بنی‌امیه مانع شدند و سلاح برگرفتند. بنی‌هاشم هم مسلح آمدند و نزاع بالا گرفت. ابن‌سعد تیراندازی را هم گزارش کرده است. ✍️ ابن‌شهر‌آشوب (م 588) که نقل‌های مناقبی و مناسکی او شهرت دارد، می‌گوید جنازه تیرباران شد و هفتاد تیر از آن جدا کردند! در ایتا https://eitaa.com/Mostabin در تلگرام https://t.me/AlMostabin در واتساپ https://chat.whatsapp.com/E3MGP4A6vvr8THW1GjH3NO
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کلام 1.mp3
9.65M
(مقایسه توحید امامیه با سایر فرق اسلامی و سلفیه) 📀جلسه 1 🎙 خلاصه: قبل از بیان مطالب اصلی ذکر چند امر مقدماتی لازم است. الف) کلام چیست؛ موضوع ان کدام است. تطورات کلامی چگونه بوده است. تاریخ کلام شیعه و سنی. انچه گفته شد از کتاب : کلام شیعه،محمد رضا کاشفی،خاستگاه تشیع،آقا نوری و تاریخ فرق اسلامی دکتر صابری بود. 💎مخاطب: سطح سه/ کارشناسی ارشد ⏱ زمان: 53 دقیقه •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺 03 ⤴️مجلس اول (2) 🔹او در ابتدای مجلس اول می نویسد: « صلی الله علیه و علی آله و اصحابه خصوصا علی ابی البکر الصدیق التقی و علی عمر الفاروق النقی و علی عثمان ذی النورین الزکی و علی علی المرتضی الوفی و علی سائر المهاجرین و الانصار» ( مولوی،مجالس سبعه،تصحیح : توفیق سبحانی،ص20) 〰️〰️〰️ 1.طبق روايات صحيح كه در بسياري از کتاب‌های اهل سنت وجود دارد، صدیق و فاروق، از القاب اختصاصي امیرالمؤمنین علیه‌السلام بوده است؛ اما اهل سنت تلاش کرده‌اند كه اين فضیلت را براي خلفاي ديگر نقل كنند. ▫️ابن ماجه قزويني در سننش كه يكي از صحاح سته اهل سنت به شمار می‌آید، با سند صحيح نقل كرده: «عَنْ عَبَّادِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ قَالَ عَلِيٌّ أَنَا عَبْدُ اللَّهِ وَأَخُو رَسُولِهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَأَنَا الصِّدِّيقُ الْأَكْبَرُ لَا يَقُولُهَا بَعْدِي إِلَّا كَذَّابٌ صَلَّيْتُ قَبْلَ النَّاسِ بِسَبْعِ سِنِينَ؛ عباد بن عبد الله گويد: علي علیه‌السلام فرمود: من بنده خدا، برادر رسول خدا و صديق اكبر هستم، پس از من جز دروغ‌گو كسي ديگر خود را «صديق» نخواهد خواند، من هفت سال قبل از ديگران نماز می‌خواندم.» (سنن ابن ماجة، ج 1، ص 44 و البداية والنهاية، ج 3، ص 26؛ المستدرك، حاكم نيشابوري، ج 3، ص 112) 👈🏻 محقق سنن ابن ماجه در ادامه می‌نویسد: «في الزوائد: هذا إسناد صحيح. رجاله ثقات. رواه الحاكم في المستدرك عن المنهال. وقال: صحيح علي شرط الشيخين. (بوصيري) اين روايت را در زوائد (سنن ابن ماجة) نقل كرده و گفته است: «سند آن صحيح و راويان آن مورد اعتماد هستند». همچنين حاكم نيشابوري آنرا نقل كرده و گفته است: «اين روايت طبق شرایط مسلم و بخاري صحيح است». + ابن قتيبه دينوري می‌نویسد: «عن معاذة بنت عبد الله العدوية سمعت علي بن أبي طالب علي منبر البصرة وهو يقول أنا الصديق الأكبر آمنت قبل ان يؤمن أبو بكر وأسلمت قبل أن يسلم أبو بكر؛ معاذه دختر عبدالله گويد كه از علي بن أبي طالب علیه‌السلام شنيدم كه بر بالاي منبر بصره می‌فرمود: من صديق اكبر هستم، ايمان آوردم قبل از آن‌که ابوبكر ايمان بياورد، اسلام آوردم قبل از آن‌که ابوبكر اسلام بياورد.» (المعارف، ص 169.) =-= 2.اعتراف علماي اهل سنت بر جعلي بودن اين دو لقب براي ابوبكر و عمر: از طرف ديگر بسياري از علماي اهل سنت اعتراف کرده‌اند كه اين دو لقب،شايسته ابوبكر و عمر نيست و حديث آن جعلي است. ابن جوزي، عالم معروف اهل سنت در كتاب الموضوعات می‌نویسد: أبي درداء از پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله و سلم نقل مي كند كه آن حضرت فرمود: در شب معراج ديدم كه در عرش خداوند بر لوحي سبز با نور سفيد نوشته‌شده بود «خدايي جز خداي يكتا نيست، محمد صلی‌الله عليه واله وسلم رسول او است، ابوبكر صديق و عمر فاروق است!.» بعد در نقد روايت می‌نویسد: «هذا حديث لا يصحّ، والمتّهم به عمر بن إسماعيل قال يحيي: ليس بشئ كذّاب، دجال، سوء، خبيث، وقال النسائي والدارقطني: متروك الحديث؛ اين حديث صحيح نيست و كسي كه به آن متهم است عمر بن اسماعيل است. يحيي بن معين درباره او گفته است: سخن او ارزش ندارد، دروغ‌گو است، آدمي بد و خبيث است. نسائي و دارقطني گفته‌اند: حديث او متروك است.» (ابن جوزی، الموضوعات، ج 1، صص 327- 336) + هيثمي نيز بعد از نقل روايت می‌نویسد: «اين روايت را طبراني نقل كرده و در سند آن علي بن جميل رقي است و او ضعيف است.» (هیثمی، مجمع الزوائد، ج 9، ص 58.) =-= 3.نخستين بار اهل كتاب عمر را فاروق ناميدند: محمد بن سعد در الطبقات الكبري، ابن عساكر در تاريخ مدینه دمشق، ابن اثير در اسد الغابة و محمد بن جرير طبري در تاريخش مي نويسند: «ابن شهاب گويد: اين گونه به ما رسيده است كه اهل كتاب نخستين كساني بودند كه به عمر لقب فاروق دادند و مسلمانان از سخن آن‌ها متأثر شدند و اين لقب را درباره عمر استعمال كردند و از پيامبر اسلام صلی‌الله عليه واله وسلم هيچ مطلبي دراین‌باره به ما نرسيده است.» (ابن سعد، الطبقات الكبري، ج 3، ص 270؛ ابن عساکر، تاريخ مدینه دمشق، ج 44، ص 51؛ ابن اثیر، اسد الغابة، ج 4، ص 57.) + ابن كثير دمشقي سلفي در ترجمه عمر بن الخطاب در كتاب معتبر البداية والنهاية می‌نویسد: «عمر بن الخطاب ... ملقب به فاروق، گويند كه اهل كتاب اين لقب را به عمر دادند.» (ابن کثیر، البداية والنهاية، ج 7، ص 150) ➖➖➖ 💡 درنتیجه، لقب «صديق» مخصوص امیرالمؤمنین است و هر آنچه اهل سنت از زبان پيامبر اسلام درباره ابوبكر نقل کرده‌اند، ساخته‌وپرداخته ديگران است؛ همان‌طور كه لقب «فاروق» نيز از آنِ امیرالمؤمنین بوده و اهل كتاب آنرا به خليفه دوم هديه کرده‌اند. و ملای رومی نیز مثل سنیان،دو لقب اختصاصی امام علی (ع) را برای خلفای مقبولش به کار برده است. •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 🌹 (20) ⤴️ ⤴️ 🔺بررسی سخنرانی جناب صدرالساداتی 🔹فرسته اول ➖➖➖ یکی از اعلام مدافع استاد غفاری، جناب صدر الساداتی هستند که در کانال‌های این جریان از ایشان با عنوان «آیت‌الله» تعبیر می‌شود. این ذریه زهرا سخنرانی دارد با موضوع «طلب حقیقی» با محوریت «رقیه بنت الحسین». چند نکته در تحلیل این سخنرانی تقدیم می‌کنم. =-= 1. پیام منبر جناب صدر الساداتی استواری در مسیر سلوک و طلب داشتن دائمی است که سخنی بسیار درست و دقیق است. + 2. رقیه، حسین(ع) شده بود! این عبارت برخاسته از مبنای استاد غفاری است که ادعا دارد «ما در مقامات معنوی می‌توانیم به درجات معصومان برسیم» هرچند این سخن را بارها نقد کردیم لیکن به‌اختصار می‌گوییم: ↪️↪️ 3.1.«وَحَدَّثَنِي عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ عُبَيْدٍ قَالَ حَدَّثَنَا عُثْمَانُ بْنُ يَحْيَى قَالَ حَدَّثَنَا شَقِيقٌ عَنْ أَبِي مَهْدِيٍّ قَالَ سَمِعْتُ الْحَسَنَ يَقُولُ قُتِلَ الْحُسَيْنُ رَحِمَهُ اللَّهُ وَمَعَهُ سِتَّةَ عَشَرَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ مَا عَلَى الأَرْضِ لَهُمْ شَبِيهٌ؛ شانزده نفر از اهل‌بیت در روز عاشورا شهید شدند که هیچ مثل و مانندی ندارند» [ابو العرب التمیمی، المحن، ص 155] 👈 وقتی شهدا کربلا هیچ شبیهی ندارند، سید شهدا (ع) نیز چنین است. == 3.2.آیت‌الله شیخ عبدالله مامقانی از بزرگان طایفه امامیه است، که قطعاً استاد غفاری و صدر الساداتی در علمیت به جایگاه وی نمی‌رسند. این عالم مکتبمان می‌نویسد: «...پسرم، هرروز و هر شب به امام حسین (ع) توسل کن. حتی روزی یک‌مرتبه از روی مقتل برای خود و خانواده‌ات روضه بخوان؛ زیرا حسین بن علی (ع) عزیز خداست. چون در مقام اطاعت خداوند به درجه‌ای رسید که هیچ مانندی ندارد. اوجانش، مال و خانواده‌اش را درراه خداوند داد» [مامقانی، مراة الرشاد، ص 101.] 🔅پس نه بی‌بی رقیه، حسین (ع) می‌شود، نه استاد صدر الساداتی و نه هیچ‌کدام از مریدان این جریان به چنین مقام‌هایی می‌رسند. 👇👇 ➖➖➖ •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
🌹 🌹 (20) ⤴️ ⤴️ 🔺بررسی سخنرانی جناب صدرالساداتی 🔹فرسته دوم ➖➖➖ 3. توضیح عبارت «حلت بفنائک» به نظرم آنچه ایشان در توضیح این فراز داده اند،دقیق نیست زیرا: 2.1.مفهوم‌شناسی کلمه «واو» عاطفه است و معنای عبارت چنین است (والسلام على الأرواح التي حلت بفنائك) کلمه «حَلَّتْ» به معنای فرد آمدن است [لسان العرب، ج 11 ص 163.] و «فناء» یعنی آستانه، پیشگاه درب منزل را می‌گویند [جوهری، الصحاح،ج 6 ،ص 2457.] و به معنای فانی شدن نیست. == 2.2.مصداق ارواح ارواح به‌طور مشخص همان شهدای همراه سید الشهداء اند. در زیارت‌نامه‌های دیگر برای سید الشهداء (ع) پس از زیارت بر امام حسین (ع) و علی‌اکبر (ع) واردشده است که رو به‌سوی شهدای کربلا کنید و این زیارت را بخوانید و حال این‌که در هیچ‌یک از زیارت‌نامه‌های گوناگون بر سید الشهداء (ع) ندارد که سلام بر زائرین یا تمام مدفونیم در آنجا کنید. درنتیجه از مجموع زیارت عاشورا و دیگر زیارت‌های سید الشهداء (ع) می‌شود به بیان قاطع گفت که مراد از ارواح مورد سلام در زیارت عاشورا همان شهدای همراه سید الشهداء اند. ▫️ لذا شاید گفته شود منظور از ارواح در این فراز نورانی، ملائكه اطراف قبر آن حضرت هستند كه رحل اقامت خود را بر در خانه‌ی آن حضرت انداخته و شب و روز بر آن حضرت گریان می‎باشند.[كليات مفاتيح نوين؛ ص 358.] همان‌گونه که در روایات مختلف می‌خوانیم هيچ ملك مقرّب و پيامبر مرسلى نيست مگر این‌که از خدا طلب می‌کند كه اذن زيارت امام حسين علیه‌السلام را برايش صادر كند، پس پيوسته، فوجى از ارواح انبيا و فرشتگان (از آسمان‌ها) پايين می‌آیند و فوجى بالا می‌روند.[كامل الزيارات؛ ب 39؛ ص 114؛ ح 4.] 🔹لیکن از قرائن موجود در زیارت‌نامه، می‌توان دریافت که مراد از ارواح مورد سلام، همان شهدای همراه سید الشهداء در سرزمین کربلا هستند. شهدایی که در چند ساعت به بالاترين شرافت‌های دنيوى و اخروى دست يافتند و كارشان آن‌چنان بركتى داشت که منشأ تمام انقلاب‌ها و برنامه‌های اسلامى شد [انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى؛ ص 74.] لذا می‌خوانیم: «السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ، وَعَلى اوْلادِ الْحُسَيْنِ، وَعَلى اصْحابِ الْحُسَيْنِ؛ سلام بر حسين و بر على فرزند حسين و بر فرزندان حسين و بر اصحاب و ياران حسين» اين نكته نیز مشهور است كه یکی از ابعاد اهميت زيارت عاشورا، به سبب زيارت شهداى كربلا است [عاشورا ریشه‌ها، انگیزه‌ها، رويدادها، پيامدها؛ ص 635.] همان‌گونه که محتوای کلی زیارت عاشورا سلام بر سید الشهداء، فرزندان ویاران او، اعلام دوستی و وفاداری نسبت به آن حضرت و بیان بیزاری از دشمنان ایشان است. [همان] 👇👇 ➖➖➖ •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
🌹 🌹 (20) ⤴️ ⤴️ 🔺بررسی سخنرانی جناب صدرالساداتی 🔹فرسته سوم ➖➖➖ 4.خیال استاد جناب صدر الساداتی دومرتبه در این صوت اذعان کردند، با خودشان سخنرانی می‌کنند و هیچ تخصص تاریخی ندارند. آفرین بر این اخلاق نیکو؛ اما ای‌کاش وقتی تخصص ندارند، اساس منبرشان را بر یک خیال ساخته ذهنشان نمی‌گذاشتند.↪️ ⤴️ توضیح آنکه: ایشان طلب داشتن در مسیر سلوک را از روضه‌های بی‌بی رقیه برگرفته است درحالی‌که چنین سخنی بهره‌ای از دلیل و سند ندارد. 👇👇 اولین کتابی که سخن از شهادت طفلی در شهر شام کرده است، عماد الدین طبری متوفای 700 ق در «کامل بهائی» است؛ و ایشان نامی برای این دختر ذکر نمی‌کند و سن مبارکش را چهار سال نوشته و محل شهادت را قصر یزید گزارش کرده نه خرابه. [كامل بهائی، ج 2، ص 179] سپس ملّا حسين كاشفي سبزواري (متوفی 910 ه) در کتاب روضة الشهداء با تفصیل بیشتر ذکر کرد؛ و گفته سر امام حسین (ع) را برای این طفل آوردند، با دیدن سر از دنیا رفت. [روضة الشهداء، ص 389.] فخرالدين طريحي (متوفی 1085 ه) این قصه را در کتابش «المنتخب» با اضافاتی آورد. که سن این دختر سه سال بود و شروع کرد با پدر سخن گفتن [المنتخب للطريحي: ص 136.] در اواخر قرن سیزدهم شخصی بانام محمدحسین الأرجستاني در کتاب «أنوار المجالس» نام این دختر را «زبیده» آورده و می‌نویسد غذا و طعام نداشتند [انوار المجالس، ص 161.]در اوایل قرن چهاردهم محمدجواد يزدي در کتاب «شعشعة الحسيني» چند اسم برای این دختر ذکر می‌کند [شعشعة الحسيني، ج 2، ص 171] و بالاخره فردی به نام محمد علیشاه عبدالعظيمي (متوفی 1334 ه) در کتاب «الإيقاد» ادعا می‌کند بی‌بی رقیه دختر امام حسین بوده و در سن سه‌سالگی از دنیا رفته است.] تسلية المجالس: ج 2 ص 93. ] 📕ری‌شهری، الصّحيح من مقتل سيّد الشّهداء و أصحابه عليهم السّلام، صص 177-180. 💡دو نکته 1. دوستان این جریان، با دقت بیشتری ادعاهای اساتیدشان را گوش دهند، چون ممکن است ادعاهای دیگر نیز مبتنی بر خیال باشد چون صاحب سخن هیچ تخصصی ندارد. 2. هرچند ما به بحث تاریخی در مورد این طفل مکرم پرداختیم و توضیح داده شد هویت تاریخی‌اش قابل‌اثبات نیست. ولی او را واجب‌التعظیم میدانیم؛ و از ایشان طلب بخشش می‌کنیم که به خاطر پاسخ به سؤالات و شبهات مجبوریم مطالب تخصصی را عمومی مطرح کنیم. ➖➖➖ •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
طلب حقیقی.mp3
7.52M
🎙 صوت کامل منبر استاد صدرالساداتی . •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 🌹 (21) ⤴️ ⤴️ 🔺بررسی سخنرانی جناب ناصر یوسفی ➖➖➖ یکی از دوستان این کلیپ را برای بنده ارسال کرد. من چند نکته‌ای در نقد ان برای جناب یوسفی فرستادم.ایشان چند پاسخ به اشکالات بنده دادند. متقابلا من دوباره چند نکته در تحلیل دلایلشان تقدیم کردم. چون گفتگو طولانی شد،خلاصه‌اش در فایلی تقدیم میشود. 🔹 خلاصه اینکه: پیام منبر جناب یوسفی این است که عبدالله شوهر حضرت زینب یک منحرف و دوستدار معاویه است و پاسخ ما: خیر چنین نبوده است. و شیخ محترم همه مطالب را در منبرشان بیان نکرده‌اند . •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
گفتگو با یوسفی.pdf
228.1K
🔺تبیین شخصیت جناب عبدالله همسر حضرت زینب. •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
4️⃣4️⃣ 📝📝 موضوع: روز بزرگداشت شمس (فرسته اول) ⏬⏬⏬ 1.نسبنامه محمد بن علی بن ملک داد تبریزی (متولد 582 و متوفای پس از 645 هَ. ق.) معروف به شمس تبریزی، شمس پرنده و شمس آفاقی . در تبریز متولد شد اما به آسیای صغیر و شام و بغداد سفر نمود. سلسله تصوف او به استادش شیخ ابوبکر سله (=زنبیل) باف می‌رسد. تذکره نویسان درباره او اعتراف دارند که زندگی‌اش بسیار اسرارآمیز است؛ و تا قبل از ملاقات با مولوی اطلاع دقیقی از وی نداریم. بنا بر اذعان چیتیک مولوی بوده است که شخصیتی اسطوره ای به شمس داده است. (چیتیک،من و مولانا،ص31.) استاد عبد القائم شوشتری در سخنی بدون دلیل، وی را سیَّد دانسته است، که نسبش با بیست واسطه به امام صادق(ع) می رسد. (موسوی مطلق، قبول اهل دل، ص 51.) به جهت رفع حالات عرفانی که بر او ظاهر میشد مَشاقی (آبکشی و حمالی) میکرد. (سپهسالار، زندگينامه مولانا جلال الدين مولوى، ص 125.)مرحوم فروزانفر گزارش می‌دهد مردم قونیه وی را ساحر می‌دانستند .(فروزانفر، زندگی مولانا، ص 67. شفیعی کدکنی، غزلیات شمس تبریز، مقدمه، ص 12.) •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
4️⃣4️⃣ 📝📝 موضوع: روز بزرگداشت شمس (فرسته دوم) ⏬⏬⏬ 2. شمس در نگاه مولوی پس از دیدار جلال الدین مولوی با وی،مریدش گشت. روزی برای نظربازی و عشق‌بازی از مولوی سه چیز درخواست کرد: یکی همسر مولوی، یکی پسر مولوی که هنوز بالغ نشده بود و اَمرَد بود و دیگری شراب از محله زرتشتیان؛ مولوی هر سه را برای استاد خویش فراهم نمود .(جامی، نفحات الانس ص 466.) =-= و: « تو مرا غیر شمس دین مشمر/روح ما یک بود گذر زصور» به نقل خوارزمی پس از دیدار خداوندگار با شمس، وضع ظاهرش نیز شبیه مرادش شد. مولوی در جای‌جای آثارش به تقدیس وی پرداخته است. چیتیک در این زمینه می نویسد: «...مولوی خودش را در شمس محو کرده و وی را مطلوب آشکار و نهانِ محبت خویش ساخته بود.دیوان شمس تمام درباره عشق به خداوند است اما در شرحی که مولوی از محنت ها و خوشی های عشق به دست می دهد،شمس صرفا یک انسان نیست.او حتی یک هدایت کننده به شیوه پیامبران هم نیست بلکه تجسم واقعی و زنده محبوب حقیقی است،یعنی خداوند. »(چیتیک،من و مولانا،ص32.)فرانکلین لوئیس هم می نویسد: «مولانا،با انکه در دیوان غزلیات،شمس را به چهره‌ای خداگونه در می آورد ویژگیهای واقعی بسیاری را درباره شمس برای ما حکایت نمی کند »(لوئیس،مولانا دیروز تا امروز ،شرق تا غرب،ص178.) و «به راستی، مولانا در غزلیات دیوان خود شمس را اوصاف ربوبی می بخشد. » (همان،ص221) =-= شمس در نظر مولوی شارع حکم بود. زیرا از شیخ نباید انتظار داشت که متابعت احکام شرع کند.عقل و شرع عصای دست کوران است و چشم روشن بین نیازی به عصا ندارد.قداست و حرمت شرع از ان جاست که خدا آنرا خواسته است.اصل خواست خداست و خواست اولیا همان خواست خداست.« هرچه دلخواه وی است آن است شرع/ اوست اصل و شرع‌ها از وی چو فرع** هرچه او ورزد بود آن عین دین/هرچه او بگزیند آن باشد گزین» (رباب نامه،ص205.) =-= متقابلاشمس نیز درباره مریدش گفته :« نفاق کنم یا بی نفاق گویم؟این مولانا مهتاب است.به آفتاب وجود من دیده در نرسد،الا به ماه در رسد.» (مقالات شمس،ص115.) =-= سلطان ولد استغراق مولوی در شمس پس از غیبتش را چنین توصیف کرده است: « روز وشب در سماع رقصان شد/بر زمین همچو چرخ گردان شد** سیم و زر را به مطربان می داد/هرچه بودش زخان و مان می داد** یک نفس بی سماع و رقص نبود/روز و شب لحظه ای نمی‌اسود** غلغله اوفتاده اندر شهر/شهرچه بلکه در زمانه و دهر** خلق از وی زشرع و دین گشتند/همگان عشق را رهین گشتند** حافظان جمله شعر خوان شده‌اند/به سوی مطربان دوان شده‌اند** پیر و برنا سماع باره شدند/بربراق ولا سواره شدند** ورد ایشان شده است بیت و غزل/ غیر این نیستشان صلوة و عمل** کفر و اسلام نیست در رهشان/شمس تبریز شد شهنشهشان ** کارشان مستی است و بی خویشی /ملت عشق هست بی کیشی** گفته منکر زغایت انکار/ نیست بر وفق شرع و دین این کار ** جان دین را شمرده کفر آن دون/عقل کل را نهاده نام جنون** هم بر او بازگردد این گفتار/چه زند پیش شیر نر کفتار » (سلطان ولد،ولد‌نامه،تصحیح:جلال الدین همائی،ص47-48) •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
4️⃣4️⃣ 📝📝 موضوع: روز بزرگداشت شمس (فرسته سوم) ⏬⏬⏬ 3. مذهب شمس شمس پیرو شافعیان است. اوگوید: «آخر فقیه بودم؛ تنبیه و غیر آن را خواندم ».(مقالات شمس، ص 252. و چاپ موحد ص183.) کتاب التنبیه فی فروع الشافعیه یکی از نوشته‌های مذهب شافعیان است. + 4. شمس و معصومان او پیامبر (ص) را به ندانستن متهم می کند! (مقالات،ص154).وی قرآن معجزه جاویدان پیامبر را کتابی کودکانه می‌نامد(همان،ص321.) و سماع را قرآن فارسی و ناطق پاک دانسته است. (همان،ص306) او حضرت فاطمه (س)سرور اولین و آخرین را عارف ندانسته، بلکه زاهد می داند.(همان،ص141) همچنین گریستن بر مصائب اهل بیت(ع)را جایز نمیداند و آنرا تقبیح کرده است. (همان،ص271 و 341.) + 5. شمس و خلفاء او مدعی است چهل سالی که عمر بن الخطاب بت پرست بود خداوند پاسخش را میداد.(همان،ص273). ابوبکر را زاهدی بی بدیل خوانده که هرگز چشم برهم زدنی به دنیا و ما فیها مشغول نشد و همواره خدا را در یاد داشت. (همان،ص67) بر حجاج یوسف ثقفی نیز رحمت می فرستد. (همان،ص343) + 6. شمس و دیگر صوفیان هرچند شمس مولوی را به بزرگی یاد می کند لیکن از ابن عربی بیزار است. و حتی ابن عربی را دربربر مولوی سنگ ریزه می داند (چیتیک،من و مولانا،ص38.) درباره اش می نویسد: « شگرف مردی بود شیخ محمد؛اما در متابعت نبود »(مقالات شمس،تصحیح مودحد،ص299.) 👈 البته برخی اندیشمندان معتقدند این «محمد» در مقالات شمس ابن عربی نیست و صوفی دیگری است. + 7. مرگ شمس درباره نحوه مرگ شمس و محل قبرش بین پژوهشگران اختلاف است. هرچند قصه های فراوانی در این زمینه هست. لیکن نمی توان یقین کرد فرجام شمس چه بوده است.دکتر صاحب الزمانی نیز معتقد است از سرنوشت شمس، به درستی اطلاعی در دست نیست. (صاحب الزمانی، خط سوم، ص 61.) معصوم علیشاه نیز چنین اعتقادی دارد. (معصوم علیشاه، طرائق الحقایق، ج 2، ص 317.) •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
🔺امام کیست؟
🔼 فایده امام چیست؟
🔺در سلوک شیعی سعادت و شقاوت با تبعیت از امام است نه قُطب و مرشد.
🔺 توحید شیعی با محوریت امام معصوم است. و توحیدی که راه فهمش امام معصوم نباشد،توهم است.
5️⃣4️⃣ 📝📝 موضوع: ایام محسنیه ➖➖➖ الف) هر چند برخی اخبار شهادت حضرت مُحَسِّن را قدح کرده اند(الله اکبری،مُحَسِّن بن علی) اما نمیتوان این روایات را کنار گذاشت.و آنچه در مظلومیت ایشان است قابل طرد و جرح نیست. عبدالجلیل قزوینی رازی، متوفّی 560 هجری می نویسد : [کشته شدن محسن]خبریست درست؛و در کتب شیعه و سنی مذکور و مسطور است.(قزوینی،النقض،ص298. برای تحقیقات بیشتر نک: محمد رضا جباری،بررسی اخبار مُحَسِّن بن علی.). 〰️➖〰️ ب) تاریخ شهادت این فرزند مبارک و هجوم به خانه امام علی(ع) دقیقاً روشن نیست. در سالهای اخیر آقای خدامیان تحقیقی منتشر کرده و دلایلی اقامه نمود بر شهادت حضرت مُحَسِّن در فاصله کوتاهی از شهادت پیامبر اکرم (ص) . در مقابل آیت الله یوسفی غروی و حجة الاسلام دکتر جباری دلایلی دارند که هجوم و شهادت فاصله 50 روز پس از رحلت نبی اعظم(ص) بوده است.که به نظر نویسنده این متن، گروه دوم دلایلشان مقبولتر بود. خلاصه دلایل گروه دوم چنین است. ⤵️⤵️⤵️ 1.تحرکات اجتماعی سیاسی حضرت زهرا(علیها السلام) : این تحرکات اجتماعی عبارتند از:⬇️⬇️ 🔹الف:مددخواهی از انصار و مهاجر، 🔺یکی از تحرکات اجتماعی حضرت زهرا(علیها السلام) رفتن به خانه مهاجر وانصار برای طلب یاری بود. و اگر بنا بر قول مروجین دهه محسنیه بلافاصله بعد از شهادت رسول الله(صلی الله علیه وآله) حمله به بیت وحی صورت گرفته بود، سرور زنان عالم (علیها السلام) توان رفتن به در خانه تعداد زیادِ مهاجران و انصار(حتی فقط اهل بدر) را نداشت. 🔸ب:خطبه فدکیه، 🔺 خطبه فدکیه و نحوه حرکت حضرت فاطمه(علیها السلام) به مسجد، نشان از عدم بیماری ایشان دارد. ابن ابی الحدیدمی نویسد: آن حضرت با پوشش کامل در میان جمعی از زنان در حالی که چادرش بر اثر بلندی به زیر پاهایش می‌رفت و همچون رسول خدا(صلی الله علیه و اله) راه می‌رفت، به مسجد آمد. با توجه به این تعبیر که: «ما تخرم من مشیه رسول‌الله؛ راه رفتنش هیچ تفاوتی با راه رفتن رسول خدا(صلی الله علیه و اله) نداشت.» می‌توان چنین نتیجه گرفت که تا هنگام ایراد خطبه، هنوز هجمه‌ای به خانه حضرت فاطمه(علیها السلام) صورت نگرفته بود، زیرا در صورت مضروب شدنِ آن حضرت، نوعِ حرکت او نمی‌تواند معمولی باشد تا راوی آن را به راه رفتنِ رسول خدا(صلی الله علیه و اله) تشبیه کند.(شرح نهج البلاغه،ج16،ص211.) =-=- 2.برگشتن سپاه اسامه بن زید به مدینه طبق برخی شواهد هجوم به خانه حضرت فاطمه(علیه السلام) بعد از برگشت سپاه اسامه بن زید صورت گرفته است و سپاه اسامه بیش از یک ماه بعداز رحلت پیامبر(صلی الله علیه و اله) به مدینه باز گشت.(یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، ج۴، ص۹۹) شخصی به نام بریده بن حصیب اسلمی که در جریان حمله به خانه حضرت زهرا(علیه السلام) و بیعت گرفتن از امام علی(علیه السلام) حضور داشته و از ایشان طرفداری می‌کرده، در سپاه اسامه نیز به عناون پرچمدار حضور داشته است. او پس از بازگشت از جنگ، با اعتراض به خلیفه و طرفدارانش پرچمی در قبیله بنی اسلم نصب کرده و مردم را به بیعت با حضرت علی(علیه السلام) فرا خواند. پس از آن بود که طرفداران ابوبکر چاره‌ای جز بیعت گرفتن از حضرت علی(علیه السلام) ندیدند.(همان، ج۴، ص۹۶-۱۱۵) این گزارش‌ها گویای آن است که ماجرای حمله به خانه فاطمه زهرا نمی‌تواند در روزهای اول ماه ربیع الاول افتاده باشد. ➖〰️➖ ج) به نظر می رسد برگزاری و دعوت عمومی برای این موسِم جدید، آن هم بلافاصله پس از عزاداری طولانی محرم و صفر مناسب نباشد. و آنچه از مرجع شیعه آیت الله وحید خراسانی مطرح شده است ،نیز همین است. ( نک: https://t.me/kashani1395/3309 ) همچنین این بحث یک گفتگوی شیعی -شیعی است، باید بیشتر مراقب بود. در نوع مواجهه. 👈 اگر فرصت کردید صوت استاد حامد کاشانی در این زمینه را گوش بدید. ( https://t.me/kashani1395/4651. ) •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
اسکن از پیج معظم له . •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water