eitaa logo
عصر آب
218 دنبال‌کننده
419 عکس
77 ویدیو
33 فایل
مطالب اصلی کانال:نقد عرفانهای کاذب و تصوف است ارتباط با آدمین : @mv1388
مشاهده در ایتا
دانلود
5️⃣4️⃣ 📝📝 موضوع: ایام محسنیه ➖➖➖ الف) هر چند برخی اخبار شهادت حضرت مُحَسِّن را قدح کرده اند(الله اکبری،مُحَسِّن بن علی) اما نمیتوان این روایات را کنار گذاشت.و آنچه در مظلومیت ایشان است قابل طرد و جرح نیست. عبدالجلیل قزوینی رازی، متوفّی 560 هجری می نویسد : [کشته شدن محسن]خبریست درست؛و در کتب شیعه و سنی مذکور و مسطور است.(قزوینی،النقض،ص298. برای تحقیقات بیشتر نک: محمد رضا جباری،بررسی اخبار مُحَسِّن بن علی.). 〰️➖〰️ ب) تاریخ شهادت این فرزند مبارک و هجوم به خانه امام علی(ع) دقیقاً روشن نیست. در سالهای اخیر آقای خدامیان تحقیقی منتشر کرده و دلایلی اقامه نمود بر شهادت حضرت مُحَسِّن در فاصله کوتاهی از شهادت پیامبر اکرم (ص) . در مقابل آیت الله یوسفی غروی و حجة الاسلام دکتر جباری دلایلی دارند که هجوم و شهادت فاصله 50 روز پس از رحلت نبی اعظم(ص) بوده است.که به نظر نویسنده این متن، گروه دوم دلایلشان مقبولتر بود. خلاصه دلایل گروه دوم چنین است. ⤵️⤵️⤵️ 1.تحرکات اجتماعی سیاسی حضرت زهرا(علیها السلام) : این تحرکات اجتماعی عبارتند از:⬇️⬇️ 🔹الف:مددخواهی از انصار و مهاجر، 🔺یکی از تحرکات اجتماعی حضرت زهرا(علیها السلام) رفتن به خانه مهاجر وانصار برای طلب یاری بود. و اگر بنا بر قول مروجین دهه محسنیه بلافاصله بعد از شهادت رسول الله(صلی الله علیه وآله) حمله به بیت وحی صورت گرفته بود، سرور زنان عالم (علیها السلام) توان رفتن به در خانه تعداد زیادِ مهاجران و انصار(حتی فقط اهل بدر) را نداشت. 🔸ب:خطبه فدکیه، 🔺 خطبه فدکیه و نحوه حرکت حضرت فاطمه(علیها السلام) به مسجد، نشان از عدم بیماری ایشان دارد. ابن ابی الحدیدمی نویسد: آن حضرت با پوشش کامل در میان جمعی از زنان در حالی که چادرش بر اثر بلندی به زیر پاهایش می‌رفت و همچون رسول خدا(صلی الله علیه و اله) راه می‌رفت، به مسجد آمد. با توجه به این تعبیر که: «ما تخرم من مشیه رسول‌الله؛ راه رفتنش هیچ تفاوتی با راه رفتن رسول خدا(صلی الله علیه و اله) نداشت.» می‌توان چنین نتیجه گرفت که تا هنگام ایراد خطبه، هنوز هجمه‌ای به خانه حضرت فاطمه(علیها السلام) صورت نگرفته بود، زیرا در صورت مضروب شدنِ آن حضرت، نوعِ حرکت او نمی‌تواند معمولی باشد تا راوی آن را به راه رفتنِ رسول خدا(صلی الله علیه و اله) تشبیه کند.(شرح نهج البلاغه،ج16،ص211.) =-=- 2.برگشتن سپاه اسامه بن زید به مدینه طبق برخی شواهد هجوم به خانه حضرت فاطمه(علیه السلام) بعد از برگشت سپاه اسامه بن زید صورت گرفته است و سپاه اسامه بیش از یک ماه بعداز رحلت پیامبر(صلی الله علیه و اله) به مدینه باز گشت.(یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، ج۴، ص۹۹) شخصی به نام بریده بن حصیب اسلمی که در جریان حمله به خانه حضرت زهرا(علیه السلام) و بیعت گرفتن از امام علی(علیه السلام) حضور داشته و از ایشان طرفداری می‌کرده، در سپاه اسامه نیز به عناون پرچمدار حضور داشته است. او پس از بازگشت از جنگ، با اعتراض به خلیفه و طرفدارانش پرچمی در قبیله بنی اسلم نصب کرده و مردم را به بیعت با حضرت علی(علیه السلام) فرا خواند. پس از آن بود که طرفداران ابوبکر چاره‌ای جز بیعت گرفتن از حضرت علی(علیه السلام) ندیدند.(همان، ج۴، ص۹۶-۱۱۵) این گزارش‌ها گویای آن است که ماجرای حمله به خانه فاطمه زهرا نمی‌تواند در روزهای اول ماه ربیع الاول افتاده باشد. ➖〰️➖ ج) به نظر می رسد برگزاری و دعوت عمومی برای این موسِم جدید، آن هم بلافاصله پس از عزاداری طولانی محرم و صفر مناسب نباشد. و آنچه از مرجع شیعه آیت الله وحید خراسانی مطرح شده است ،نیز همین است. ( نک: https://t.me/kashani1395/3309 ) همچنین این بحث یک گفتگوی شیعی -شیعی است، باید بیشتر مراقب بود. در نوع مواجهه. 👈 اگر فرصت کردید صوت استاد حامد کاشانی در این زمینه را گوش بدید. ( https://t.me/kashani1395/4651. ) •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
6️⃣4️⃣ 📝 موضوع: شهادت امام عسکری (علیه السلام) 🔹فرسته 1 ➖➖➖ 1. پدر و مادر تولد: هشتم ربیع 232 ق در مدینه . شهادت: هشتمربیع الاول سال 260 ق در سامراء . شیخکلینی مینویسد:« وَ قُبِضَ ع يَوْمَ الْجُمُعَةِ لِثَمَانِ لَيَالٍ خَلَوْنَ مِنْ شَهْرِ رَبِيعٍ الْأَوَّلِ سَنَةَ سِتِّينَ وَ مِائَتَيْنِ وَ هُوَ ابْنُ ثَمَانٍ وَ عِشْرِينَ سَنَةً وَ دُفِنَ فِي دَارِهِ فِي الْبَيْتِ الَّذِي دُفِنَ فِيهِ أَبُوهُ بِسُرَّ مَنْ رَأَى‏» =-= 2.پدرو مادر مادر مکرمه‌اش: کنیزی بود با نام حَدِيثُ،سلیل یا سَوْسَنُ. ( الکافی،ج1،ص503.) . امام هادی (ع) در موردش فرموده: «سليل مسلولة من الآفات و العاهات و الأرجاس و الأنجاس. سلسل بیرون شده شده از افات و نجاسات است.» (مسعودی، اثبات الوصیة،ص244.) =-= 2.فضائل: 2.1. امام عسکری(ع) برادری داشت با نام محمد. او عظیم الشان است که امروزه مقبره وی محل زیارت است. پس از وفات وی امام هادی(ع) فرمود: ْ « لَمَّا تُوُفِّيَ ابْنُهُ مُحَمَّدٌ فَقَالَ لِلْحَسَنِ يَا بُنَيَّ أَحْدِثْ لِلَّهِ شُكْراً فَقَدْ أَحْدَثَ فِيكَ أَمْراً. پسر جان! خدا را شكر كن كه در باره تو امرى پديد آورد. (يعنى چون برادر بزرگترت وفات كرد، امامت براى تو مسلم و قطعى گشت و شيعه از ترديد و اختلاف نجات يافتند». + 2.2. عبید الله بن یحیی خاقان: « سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّه‏ میگه: أَحْمَدَ بْنِ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ يَحْيَى بْنِ خَاقَانَ «2» وَ هُوَ عَامِلُ السُّلْطَانِ يَوْمَئِذٍ عَلَى الْخَرَاجِ وَ الضِّيَاعِ بِكُورَةِ قُمَّ وَ كَانَ مِنْ أَنْصَبِ خَلْقِ اللَّهِ وَ أَشَدِّهِمْ عَدَاوَة حالا این ملعون امام را چنین توصیف میکنه : َ يَا بُنَيَّ ذَاكَ إِمَامُ الرَّافِضَةِ ذَاكَ ابْنُ الرِّضَا فَسَكَتَ سَاعَةً فَقَالَ يَا بُنَيَّ لَوْ زَالَتِ الْخِلَافَةُ عَنْ خُلَفَاءِ بَنِي الْعَبَّاسِ مَا اسْتَحَقَّهَا أَحَدٌ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ غَيْرُ هَذَا فَإِنَّ هَذَا يَسْتَحِقُّهَا فِي فَضْلِهِ وَ عَفَافِهِ وَ هَدْيِهِ وَ صِيَانَةِ نَفْسِهِ وَ زُهْدِهِ وَ عِبَادَتِهِ وَ جَمِيلِ أَخْلَاقِهِ وَ صَلَاحِه» (شیخ صدوق،کمال الدين و تمام النعمة، ج‏1،ص42.) + 2.3. معتمد عباسی به جعفر کذاب گفت:« و قد كان جعفر الكذاب حمل إلى الخليفة عشرين ألف دينار لما توفي الحسن بن علي ع و قال يا أمير المؤمنين تجعل لي مرتبة أخي الحسن و منزلته فقال الخليفة اعلم أن منزلة أخيك لم تكن بنا إنما كانت بالله عز و جل و نحن كنا نجتهد في حط منزلته و الوضع منه و كان الله عز و جل يأبى إلا أن يزيده كل يوم رفعة لما كان فيه من الصيانة و حسن السمت «2» و العلم و العبادة فإن كنت عند شيعة أخيك بمنزلته فلا حاجة بك إلينا و إن لم تكن عندهم بمنزلته و لم يكن فيك ما كانَ فِي أَخِيكَ لَمْ نُغْنِ عَنْكَ فِي ذَلِكَ شَيْئاً؛ و جعفر كذّاب هنگامى كه امام حسن عليه السّلام درگذشت بيست هزار دينار به نزد خليفه برد و گفت: اى امير المؤمنين! مرتبت و منزلت برادرم حسن را براى من قرار بده! و خليفه بدو گفت: بدان كه منزلت برادرت به واسطه ما نبود، بلكه به واسطه خداى تعالى بود و ما تلاش مى‏كرديم كه منزلت او را تنزّل دهيم و ناچيز گردانيم، امّا خداى تعالى از آن ابا كرد و هر روز رفعت او را افزود، زيرا او خوددارى و خوش رفتارى و علم و عبادت داشت، اگر تو نزد شيعيان برادرت همان منزلت را دارى نيازى به ما ندارى و اگر نزد آنها چنان منزلتى ندارى و اوصاف او هم در تو نيست در اين باب ما نمى‏توانيم كارى براى تو انجام دهيم.» ( صدوق،کمال الدین،ج2،ص479) + 2.4. بختیشوع طبیب مسیحی دربار عباسی : « وَ هُوَ أَعْلَمُ فِي يَوْمِنَا هَذَا بِمَنْ «6» تَحْتَ السَّمَاءِ فَاحْذَرْ أَنْ تَعْتَرِضَ عَلَيْهِ فِيمَا يَأْمُرُكَ بِهِ.» (راوندی، الخرائج،ج1،ص422.) + 2.5. قبر امام عسکری (ع) : « أَبِي هَاشِمٍ الْجَعْفَرِيِّ قَالَ قَالَ لِي أَبُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ ع قَبْرِي بِسُرَّ مَنْ رَأَى أَمَانٌ لِأَهْلِ الْجَانِبَيْنِ؛ قبرم برای شیعه و سنی سامراء امان است». •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
6️⃣4️⃣ 📝 موضوع: شهادت امام عسکری (علیه السلام) 🔹فرسته 2 ➖➖➖ 3.امامت پیشوای یازدهم حضرت عسکری (ع) در سن 22 سالگی به امامت رسیدند. و دوران اماتشان شش سال طول کشید. امام هادی(ع) در این زمینه فرمودند : «..مُحَمَّدٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْكُوفِيِّ عَنْ بَشَّارِ بْنِ أَحْمَدَ الْبَصْرِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ عُمَرَ النَّوْفَلِيِّ قَالَ: كُنْتُ مَعَ أَبِي الْحَسَنِ ع فِي صَحْنِ دَارِهِ فَمَرَّ بِنَا مُحَمَّدٌ ابْنُه‏ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ هَذَا صَاحِبُنَا بَعْدَكَ فَقَالَ لَا صَاحِبُكُمْ بَعْدِيَ الْحَسَنُ. » (کلینی،الکافی،ج1،ص326.) و : « قَالَ أَبُو الْحَسَنِ ع: صَاحِبُكُمْ بَعْدِي الَّذِي يُصَلِّي عَلَيَّ قَالَ وَ لَمْ نَكُنْ نَعْرِفُ أَبَا مُحَمَّدٍ قَبْلَ ذَلِكَ قَالَ فَخَرَجَ أَبُو مُحَمَّدٍ بَعْدَ وَفَاتِهِ فَصَلَّى عَلَيْه» (مفید،الارشاد،ج2،ص315.) حسن بن موسی نوبختی گزارش میدهد:« و قال سائر اصحاب علي بن محمد بامامة «الحسنبن علي» عليه السلام و ثبتوا له الامامة بوصية ابيه و كان يكنى بابي محمد » (نوبختی،فرق الشیعة،ص95.) + 4. سخنان حکیمانه احادیث فراوانی از آن امام بزرگ برایمان به یادگار مانده است.به اختصار چند روایت در زمینه اعتقادات و اخلاقیات تقدیم میشود. 4.1. اعتقادی: 4.1.1. تبعیت از مراجع: امام درباره حفص بن عمر العمری فرمود:« ... فَلَا تَخْرُجَنَّ مِنَ الْبَلَدِ حَتَّى تَلْقَى الْعَمْرِيَّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ بِرِضَايَ عَنْهُ وَ تُسَلِّمَ عَلَيْهِ وَ تَعْرِفَهُ وَ يَعْرِفَكَ فَإِنَّهُ الطَّاهِرُ الْأَمِينُ الْعَفِيفُ الْقَرِيبُ مِنَّا وَ إِلَيْنَا فَكُلُّ مَا يُحْمَلُ إِلَيْنَا مِنْ شَيْ‏ءٍ مِنَ النَّوَاحِي فَإِلَيْهِ يَصِيرُ آخِرُ أَمْرِهِ لِيُوصِلَ ذَلِكَ إِلَيْنَا وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ كَثِيراً » (مجلسی،بحار الانوار،ج50،ص323.) — درباره عبدالعظیم حسنی فرمودند:« سَمِعْتُ أَبَا حَمَّادٍ الرَّازِيَّ يَقُولُ: دَخَلْتُ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ ع بِسُرَّ مَنْ رَأَى فَسَأَلْتُهُ عَنْ أَشْيَاءَ مِنَ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ فَأَجَابَنِي فِيهَا فَلَمَّا وَدَّعْتُهُ قَالَ لِي يَا حَمَّادُ إِذَا أَشْكَلَ عَلَيْكَ شَيْ‏ءٌ مِنْ أَمْرِ دِينِكَ بِنَاحِيَتِكَ فَسَلْ عَنْهُ عَبْدَ الْعَظِيمِ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِيَّ وَ أَقْرِأْهُ مِنِّي السَّلَامَ. » ( محدث نوری،مستدرک الوسائل،ج17،ص321.). + 4.1.2. جواز توسل ابومحمد فرمودند: حضرت موسی برای عبور از رود نیل چنین گفت:« اللَّهُمَّ بِجَاهِهِمْ جَوِّزْنَا عَلَى مَتْنِ هَذَا الْمَاءِ. فَإِنَّ الْمَاءَ يَتَحَوَّلُ لَكُمْ أَرْضاً. » ( تفسیر منسوب به امام عسکری،ص245.) + 4.1.3. تولی و تبری « فَإِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي أَعْمَالَكَ وَ يُضَاعِفُهَا بِمُوَالاتِكَ لَهُمْ، وَ بَرَاءَتِكَ مِنْ أَعْدَائِهِمْ» (تفسیر منسوب به امام عسکری،ص365.) — « مَا مِنْ عَبْدٍ وَ لَا أَمَةٍ وَالَى مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ ع وَ عَادَى مَنْ عَادَاهُمْ إِلَّا كَانَ قَدِ اتَّخَذَ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ حِصْناً مَنِيعاً وَ جُنَّةً حَصِينَةً ...»(شیخصدوق،معانی الاخبار،ص37.) •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
6️⃣4️⃣ 📝 موضوع: شهادت امام عسکری (علیه السلام) 🔹فرسته 3 ➖➖➖ 4.1.4. در رد غلات و صوفیه یک غالی صوفی به نام ابن هلال بود.امام در طعن وی فرمودند: ««ِ احْذَرُوا الصُّوفِيَّ الْمُتَصَنِّع‏» در حدیث دیگری فرمودند:« قَالَ:، كَتَبَ إِلَيَّ أَبُو الْحَسَنِ الْعَسْكَرِيُّ ابْتِدَاءً مِنْهُ: لَعَنَ اللَّهُ الْقَاسِمَ الْيَقْطِينِيِّ وَ لَعَنَ اللَّهُ عَلِيَّ بْنَ حَسَكَةَ الْقُمِّيَّ، إِنَّ شَيْطَاناً تَرَاءَى لِلْقَاسِمِ فَيُوحِي إِلَيْهِ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً.» (رجال کشی،) + 4.2. اخلاقی آن امام مظلوم به پدر شیخ صدوق فرمودند : «وصیت به پدر شیخ صدوق أَمَّا بَعْدُ: أُوصِيكَ يَا شَيْخِي وَ مُعْتَمَدِي أَبَا الْحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ الْقُمِّيَّ وَفَّقَكَ اللَّهُ لِمَرْضَاتِهِ، وَ جَعَلَ مِنْ صُلْبِكَ أَوْلَاداً صَالِحِينَ بِرَحْمَتِهِ- بِتَقْوَى اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ، وَ إِيتاءِ الزَّكاةِ، فَإِنَّهُ لَا تُقْبَلُ الصَّلَاةُ مِنْ مَانِعِي الزَّكَاةِ.وَ أُوصِيكَ بِمَغْفِرَةِ الذَّنْبِ، وَ كَظْمِ الْغَيْظِ، وَ صِلَةِ الرَّحِمِ، وَ مُوَاسَاةِ الْإِخْوَانِ، وَ السَّعْيِ فِي حَوَائِجِهِمْ فِي الْعُسْرِ وَ الْيُسْرِ، وَ الْحِلْمِ عِنْدَ الْجَهْلِ، وَ التَّفَقُّهِ فِي الدِّينِ، وَ التَّثَبُّتِ فِي الْأُمُورِ، وَ التَّعَهُّدِ لِلْقُرْآنِ، وَ حُسْنِ الْخُلُقِ، وَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ، وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ، قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: «لا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْواهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلاحٍ بَيْنَ النَّاسِ»وَ اجْتِنَابِ الْفَوَاحِشِ كُلِّهَا، وَ عَلَيْكَ بِصَلَاةِ اللَّيْلِ، فَإِنَّ النَّبِيَّ- صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ- أَوْصَى عَلِيّاً عَلَيْهِ السَّلَامُ فَقَالَ: يَا عَلِيُّ عَلَيْكَ بِصَلَاةِ اللَّيْلِ (ثَلَاثَ مَرَّاتٍ) وَ مَنِ اسْتَخَفَّ بِصَلَاةِ اللَّيْلِ فَلَيْسَ مِنَّا، فَاعْمَلْ بِوَصِيَّتِي، وَ أْمُرْ جَمِيعَ شِيعَتِي حَتَّى يَعْمَلُوا عَلَيْهِ، وَ عَلَيْكَ بِالصَّبْرِ وَ انْتِظَارِ الْفَرَجِ فَإِنَّ النَّبِيَّ- صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ قَالَ: أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ، وَ لَا يَزَالُ شِيعَتُنَا فِي حُزْنٍ حَتَّى يَظْهَرَ وَلَدِيَ الَّذِي بَشَّرَ بِهِ النَّبِيُّ- صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ- أَنَّهُ يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً، كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً. فَاصْبِرْ يَا شَيْخِي وَ أْمُرْ جَمِيعَ شِيعَتِي بِالصَّبْرِ، فَ إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُها مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ، وَ السَّلَامُ عَلَيْكَ وَ عَلَى جَمِيعِ شِيعَتِنَا وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ، وَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ، نِعْمَ الْمَوْلى‏ وَ نِعْمَ النَّصِيرُ.» •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
6️⃣4️⃣ 📝 موضوع: شهادت امام عسکری (علیه السلام) 🔹فرسته 4 ➖➖➖ 5. مقتل امام ایشانرا در زندانهای متعددی قرار دادند. 5.1. زندان صالح: اولین زندان صالح بن وصیف بود .کارش شکنجه گری بود. یعقوبی می نویسد:« و عذبهم بأنواع العذاب»(یعقوبی،تاریخ یعقوبی،ج2،ص504.). شیخ مفید نیز می نویسد:« دَخَلَ الْعَبَّاسِيُّونَ عَلَى صَالِحِ بْنِ وَصِيفٍ عِنْدَ مَا حُبِسَ أَبُو مُحَمَّدٍ ع فَقَالُوا لَهُ ضَيِّقْ عَلَيْهِ وَ لَا تُوَسِّعْ فَقَالَ لَهُمْ صَالِحٌ مَا أَصْنَعُ بِهِ قَدْ وَكَّلْتُ بِهِ رَجُلَيْنِ شَرَّ مَنْ قَدَرْتُ عَلَيْهِ فَقَدْ صَارَا مِنَ الْعِبَادَةِ وَ الصَّلَاةِ وَ الصِّيَامِ إِلَى أَمْرٍ عَظِيمٍ ثُمَّ أَمَرَ بِإِحْضَارِ الْمُوَكَّلَيْنِ فَقَالَ لَهُمَا وَيْحَكُمَا مَا شَأْنُكُمَا فِي أَمْرِ هَذَا الرَّجُلِ فَقَالا لَهُ مَا نَقُولُ فِي رَجُلٍ يَصُومُ النَّهَارَ وَ يَقُومُ اللَّيْلَ كُلَّهُ لَا يَتَكَلَّمُ وَ لَا يَتَشَاغَلُ بِغَيْرِ الْعِبَادَةِ فَإِذَا نَظَرَ إِلَيْنَا ارْتَعَدَتْ فَرَائِصُنَا وَ دَاخَلَنَا مَا لَا نَمْلِكُهُ مِنْ أَنْفُسِنَا فَلَمَّا سَمِعَ ذَلِكَ الْعَبَّاسِيُّونَ انْصَرَفُوا خَاسِئِينَ.» (الارشاد،ج2،ص334.) + 5.2. زندان بعدی : علی بن اوتامِش « حُبِسَ أَبُو مُحَمَّدٍ ع عِنْدَ عَلِيِّ بْنِ أوتامش [أَوْتَاشٍ‏] وَ كَانَ شَدِيدَ الْعَدَاوَةِ لِآلِ مُحَمَّدٍ ع‏ غَلِيظاً عَلَى آلِ أَبِي طَالِبٍ وَ قِيلَ لَهُ افْعَلْ بِهِ وَ افْعَل‏ (=هرکاری میخواهی با وی بکن)» ( الارشاد،ج2،ص330.) + 5.3. عباسیون وقتی از زندان اثر ندیدند : معتزّ عباسی رسما به مأمور جلاّدش سعید حاجب، چنین فرمان داد: «اُخْرُجْ اَبا مُحَمَّدٍ اِلَی الْکُوفَةِ ثُمَّ اضْرِبْ عُنُقَهُ فِی الطّریق؛ ابومحمد (حسن عسکری) را به سوی کوفه بیرون ببر و در مسیر راه (در جای خلوت) گردنش را بزن» () که معتز خودش به درک واصل شد . + 5.4. مهتدی عباسی نیز همین شیوه را داشت . آن ملعون گفت: « فَقَدْ بَلَغَنِي أَنَّهُ يَتَهَدَّدُكَ وَ يَقُولُ وَ اللَّهِ لَأُجْلِيَنَّهُمْ عَنْ جَدِيدِ الْأَرْض‏ به خدا قسم او و علویان را از زمین محو میکنم »(کلینی،الکافی،ج1،ص510.) که او نیز مطابق پیشگویی امام عسکری(ع) در همان شبی که تصمیم داشت امام را بکشد .توسط ترکان به قتل رسید . امام فرمود: َ:« خَرَجَ عَنْ أَبِي مُحَمَّدٍ ع حِينَ قُتِلَ الزُّبَيْرِيُّ لَعَنَهُ اللَّهُ هَذَا جَزَاءُ مَنِ اجْتَرَأَ عَلَى اللَّهِ فِي أَوْلِيَائِهِ يَزْعُمُ أَنَّهُ يَقْتُلُنِي وَ لَيْسَ لِي عَقِبٌ فَكَيْفَ رَأَى قُدْرَةَ اللَّهِ فِيهِ » (کلینی،الکافی،ج1،ص329.) + 5.5. خانه نحریر معمتد عباسی نیز همین شیوه را گرفت و امام را در خانه نحریر زندانی کرد .او مامور باغ وحش معتمد بود.« سُلِّمَ أَبُو مُحَمَّدٍ ع إِلَى نِحْرِيرٍ وَ كَانَ يُضَيِّقُ عَلَيْهِ وَ يُؤْذِيه‏ ؛ و از جمعى از اصحاب روايت كرده كه حضرت عسكرى عليه السّلام را به نحرير (خادم مخصوص خليفه عباسى) سپردند، و او سختگيرى بر آن حضرت ميكرد و آزارش مينمود، » (الارشاد،ج2،ص334.) همسر نحریر به وی گفت:چقدر ایشانرا اذیت میکنی؟ آن ملعون گفت: وی را جلوی درندگان میاندازم. خلیفه وقت نیز سخن نحریر را تایید نمود.امام را به پیش درندگان انداختند،لیکن آنها هیچ آسیبی به امام نزدند.سه روز پس از این واقعه یحیی بن قیبه به اتفاق استادش به خیال اینکه انها نیز می توانند از گزند درندگان در امان باشند به محل درنگان رفتند. وقتی استاد یحیی وارد قفس شد،در دم ان حیوانات باوفا جانش را ستاندند. (ابن شهرآشوب،مناقب آل ابی طالب،ج4،ص462.) + 5.6. هر هفته دو مرتبه باید به دارالخلافه میرفت شیخ طوسی چنین گزارش میدهد:« وَ كَانَ يَرْكَبُ إِلَى دَارِ الْخِلَافَةِ بِسُرَّمَنْ رَأَى فِي كُلِّ إِثْنَيْنِ وَ خَمِيسٍ قَالَ وَ كَانَ يَوْمَ النَّوْبَةِ يَحْضُرُ مِنَ النَّاسِ شَيْ‏ءٌ عَظِيمٌ- وَ يَغَصُّ الشَّارِعُ بِالدَّوَابِّ وَ الْبِغَالِ وَ الْحَمِيرِ وَ الضَّجَّةِ فَلَا يَكُونُ لِأَحَدٍ مَوْضِعٌ يَمْشِي وَ لَا يَدْخُلُ بَيْنَهُمْ. قَالَ فَإِذَا جَاءَ أُسْتَاذِي سَكَنَتِ الضَّجَّةُ وَ هَدَأَ صَهِيلُ الْخَيْلِ وَ نُهَاقُ الْحَمِيرِ قَالَ وَ تَفَرَّقَتِ الْبَهَائِمُ حَتَّى يَصِيرَ الطَّرِيقُ وَاسِعاً لَا يَحْتَاجُ (أَنْ يَتَوَقَّى مِنَ الدَّوَابِّ تَحُفُّهُ لِيَزْحَمَهَا)؛ پیش از عبور امام سر و صدا زیاد بود وقتی امام گذر میکرد ، همه ساکت میشدند .حتی حیوانات. و نفسها در سینه حبس میشد از عظمت امام عسکری و راه باز میشد»(شیخ طوسی،الغیبة،ص416.) + 5.7. امام بیمار شدند :
روز قتل.pdf
335.9K
7️⃣4️⃣ 📝 موضوع: ایامی معروف به فرحة الزهراء 🔹 فرسته اول ➖➖➖ در این فایل به :شخصیت شناسی خلیفه دوم،خلیفه در نظر حضرت زهراء و امام علی ، جایگاهش در نزد عارفان شیعی و خلیفه در نزد صوفیان عامی اشاره شده است. •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
نهم ربیع حقیت یا افسانه.pdf
320.6K
7️⃣4️⃣ 📝 موضوع: ایامی معروف به فرحة الزهراء 🔹 فرسته دوم ➖➖➖ در این فایل به :بررسی تاریخ مرگ خلیفه دوم اشاره شده است. و بنا بر مدارک متعدد اثبات شده است قتل وی 26 ذیحجه بوده است نه نهم ربیع. و به نقش محقق کرکی در ترویج نهم ربیع به عنوان روز مرگ خلیفه در رساله فیروزیه پرداخته شده است. همچنین به توصیفی از ابولولو قاتل وی پرداخته ایم به زندگی و فرجامش اشاره شده است. به سیر تاریخی عید بودن نهم ربیع به عنوان عید امامت حضرت مهدی نیز اشاره شده است. •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
9️⃣4️⃣ 📝 موضوع: ازدواج رسول الله(صلی الله علیه و اله) با خدیجه کبری 🔹 فرسته اول : بررسی فضائل ام المومنین خدیجه در صحیحن (بخاری و مسلم) ➖➖➖ ام المومنین خدیجه،مورد احترام تمام مسلمانان است.فضائل این بانوی عظمی در منابع فرقین آمده است. صحیح بخاری و صحیح مسلم از مهمترین کتاب سنیان در بابی جداگانه چند نمونه از فضائل این بانوی مکرمه را ذکر کرده ‌اند. خلاصه ای از آن تقدیم میشود. 1. خدیجه کبری برترین بانوست. صحیح بخاری :«وَ خَيْرُ نِسَائِهَا خَدِيجَة» صحیح مسلم:« وَ خَيْرُ نِسَائِهَا خَدِيجَةُ بِنْتُ خُوَيْلِد» + 2. خدا به ایشان سلام داده و برایش قصری در بهشت آماده کرده است. صحیح بخاری : « وَ أَمَرَهُ رَبُّهُ- عَزَّ وَ جَلَّ- أَوْ جِبْرِيلُ عَلَيْهِ السَّلَام: أَنْ يُبَشِّرَهَا بِبَيْتٍ فِي الْجَنَّةِ مِنْ قَصَبٍ.» صحیح مسلم: « فَإِذَا هِيَ أَتَتْكَ فَاقْرَأْ عَلَيْهَا السَّلَامَ مِنْ رَبِّهَا عَزَّ وَ جَلَّ. وَ مِنِّي. وَ بَشِّرْهَا بِبَيْتٍ فِي الْجَنَّةِ مِنْ قَصَبٍ . لَا صَخَبَ فِيهِ وَ لَا نَصَبَ.» + 3. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) همیشه به یاد او بود. صحیح بخاری:«مِنْ كَثْرَةِ ذِكْرِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ إِيَّاهَا،» صحیح مسلم: « لِكَثْرَةِ ذِكْرِهِ إِيَّاهَا.» + 4. پیامبر (صلی الله علیه و اله) او را دوست داشت. محبتش به خدیجه را رزق الهی میدانست و همواره به یاد دوستان خدیجه عظمی بود. صحیح بخاری:«وَ لَكِنْ كَانَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ يُكْثِرُ ذِكْرَهَا، وَ رُبَّمَا ذَبَحَ الشَّاةَ، ثُمَّ يُقَطِّعُهَا أَعْضَاءً، ثُمَّ يَبْعَثُهَا فِي صَدَائِقِ خَدِيجَةَ،» صحیح مسلم:« وَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ إِذَا ذَبَحَ الشَّاةَ فَيَقُولُ «أَرْسِلُوا بِهَا إِلَى أَصْدِقَاءِ خَدِيجَةَ» قَالَتْ، فَأَغْضَبْتُهُ يَوْمًا فَقُلْتُ: خَدِيجَةَ؟ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ 👈إنِّي قَدْ رُزِقْتُ حُبَّهَا.» + 5.عایشه بر ایشان حسادت داشت. صحیح بخاری :« مَا غِرْتُ عَلَى امْرَأَةٍ لِلنَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ مَا غِرْتُ عَلَى خَدِيجَة.»* صحیح مسلم: « مَا غِرْتُ عَلَى امْرَأَةٍ مَا غِرْتُ عَلَى خَدِيجَة.» ➖➖ * در ترجمه صحیح بخاری به زبان فارسی که توسط سنیان ایرانی صورت گرفته این روایت چُنین معنا شده است:«بر هیچ زنی رشک نبرده‌ام،مانند آنچه بر خدیجه رشک بردم» (ترجمه صحیح بخاری،ج4،ص318). 👈 کلمه« رشک» همان حسادت معنا میشود. مرتضی زبیدی می نویسد:« قالَ إبْرَاهيمُ الحَربيُّ: و يُقالُ بالفارِسِيَّةِ رشكن إذا كانَ حَسُوداً،» (تاج العروس،ج13،ص569.) •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
🍀 0️⃣5️⃣ 📝 موضوع: پروژه دکتر امیر معزی 🔹فرسته اول ➖➖➖ 1. معزی کیست: محمد علی امیر معزی متولد پنچم بهمن ماه سال 1334 (۲۶ ژانویه ۱۹۵۶) در تهران است. امیرمعزی که بنابه گفته خود، به توصیه هانری کربن به تحصیل در دانشگاه سوربن فرانسه روی آورده، دکترای خاورشناسی و مطالعات ادیان را در سال ۱۹۹۱ از دانشگاه سوربن پاریس گرفته است. تز دکترای او،‌ «تفسیر شرعی و الهیاتی اسلام شیعی» تا آن زمان تنها تز مربوط به شیعه در جهان دانشگاهی غرب بوده است. وی علاوه بر همکاری و عضویت در موسسات علمی مختلف همچون موسسه مطالعات پیشرفته دانشگاه عبری اورشلیم، مرکز مطالعات ادیان فرانسه، موسسه مطالعات اسماعیلی و دایره المعارف ایرانیکا، بیش از 20 سال است که استاد کرسی شیعه شناسی مدرسه عالی سوربون بوده و از جمله معروفترین شیعه پژوهان و اسلام شناسان در فرانسه و اروپا به حساب می آید. امیرمعزی تاکنون هفت کتاب را به صورت فردی و هشت کتاب را با همکاری دیگران منتشر کرده است علاوه بر آنکه بیش از 120 مقاله داشته و چندین کتاب را نیز از عربی و فارسی به فرانسه برگردانده است. از جمله آثار معروف وی کتب «شیعه چیست؟»، «مذهب باطنی یا معنویت در اسلام شیعی»، «قرآن صامت و قرآن ناطق» «تشیع، ریشه ها و باورهای عرفانی»و «راهنمای الهی در تشیع نخستین» است . + 2. خلاصه ادعای وی هانری کربن که برخی وی را جاسوس می دانند ، در زمینه احیای تصوف و عرفان تلاش زیادی نمود . او سعی در القای تفسیری صوفیانه از تشیع نموده و مدعی است شیعه اصیل و صحیح فرقه شیخیه است.از جمله وی در دو کتابش "مکتب شیخی" و " ارض ملکوت " این اعتقاداش را توضیح داده است. چون امیر معزی خودش شیخی است همین این ادعا را دنبال کرده است. به باور ایشان، تشیع اصیل مذهبی باطنی و سرّی بوده است که با گذشت زمان و با توجه به سیطرهٔ نفوذ سنت فقهی و عقلی در شیعه به عقل‌گرایی نزدیک‌تر شده است. در واقع او با روش پدیدارشناسانه خود مدافع تشیع غالیانه است. وی می‌کوشد امام را شخصیتی معنوی و باطنی و در مجموع، به ‌دور از جنبه‌های سیاسی و کلامی معرفی کند. 👈 خلاصه و ساده اینکه: شیعه حقیقی غالی است و امامان نیز فقط جنبه باطنی دارند. و فقه و کلام نداشته‌اند. •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
🍀 0️⃣5️⃣ 📝 موضوع: پروژه دکتر امیر معزی 🔹فرسته دوم ➖➖➖ 3. اشکالات ایشان تلاش شایانی در جهت ارائه تصویری صوفیانه و عرفانی یا به قول خودشان«فراعقلی» از مبانی اندیشه تشیع امامی دارند و در این مسیر از منابع باطنی امامیه و اندیشه های جریان موسوم به غلو رسمی بهره میبرند. اشکالات متعددی بر ادعاها و دلایل ایشان وارد است،با توجه به کتاب «راهنمای ربانی در تشیع نخستین» وی سه اشکال اساسی ذکر می شود: =-= 3.1. ابهام مفاهیم : وی معرفت عقلی را به نوعی الهام قلبی ،مکاشفه و شهود تعبیر کرده و احادیث و آیات قران را متوجه همین مقصود میکند و هیچ ساحتی از عقل را به عنوان ابزار سنجش قبول ندارد : « عقلی را که در قران یافت می شود می توان نوعی آگاهی یا درکی الهی دانست که همزمان شامل بازتای مراقبه فوری،به یاد داشتن ،کشف و علم عمیق می شود که بر تصدیق و تسلیم قدرت الهی دلالت دارد (امیر معزی، راهنمای ربانی،22) و : « اماممیه عقل گرا یا بلکه عقل توجیه شده لااقل بعد از زمان امامان یا دیرتر از ان پیدا شده (همان، ص 20) و: « امامان از موافقت با اندیشه های عقلانی و روش شاگردان متکلم خود به دور بودند » (همان،ص32) =-= ▫️ امیر معزی واضح و روشن توضیح نمی دهد چگونه عقل به معنای "خرد قدسی" می شود. و چرا باید این همه آیات و روایات امامیه که در توجه به عقل است را به کشف صوفیان معنا نمود. همچنین "باطنی" بودن امام نیز مبهم است و توضیح واضحی داده نمی شود . اضافه بر اینکه: در منابع معتبر شیعه از توجه ائمه اطهار(علیهم السلام) به علم کلام و دفاع از اعتقادات اشاره شده است . مثلا: الف) « وَ أَدْخَلْتُ قَيْسَ بْنَ الْمَاصِرِ وَ كَانَ عِنْدِي أَحْسَنَهُمْ كَلَاماً وَ كَانَ قَدْ تَعَلَّمَ الْكَلَامَ مِنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْن‏ ؛ قیس الماثر در کلام قوی بود و این علم را از امام سجاد(ع) تعلیم گرفته بود» (کلینی،الکافی،ج1،ص171.) ب)در جریان مناظره هشام بن حکم با عمرو بن عبيد المعتزلي امام صادق(ع) فرمودند: «فَلْيُكَلّمِ النّاسَ فَاتّقِ الزّلّةَ وَ الشّفَاعَةُ مِنْ وَرَائِهَا إِنْ شَاءَ اللّهُ؛ (ای هشام)مانند تويي بايد با مردم سخن گويد. خود را از لغزش نگهدار، شفاعت ما دنبالش مي آيد ان شاء الله.» •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
🍀 0️⃣5️⃣ 📝 موضوع: پروژه دکتر امیر معزی 🔹فرسته سوم ➖➖➖ 3.2. ناکافی بودن شواهد ▫️وی در فصل اول کتاب ادعا می کند عقل در نزد امامیه نخستین، امور فراعقلی است که نشان می دهد اساس شیعه باطن گری است . لیکن شواهد ارائه شده کافی نیست و شواهد متعدد دیگری نیز درنقض چنین ادعایی وجود دارد. 🔺او علت لعن ائمه (علیهم السلام) بر غالیان را فاش کردن اسرار می داند نه بد بودن عقاید غُلات. در حالیکه در روایات متعدد امامان به نفی اعتقادات آنها اشاره کرده‌اند. نمونه: غالیان باور دارند امامان کشته نمیشوند که ائمه(علیهم السلام) در برابر این اعتقاد موضع دارند. شیخ طبرسی و کلینی روایت کرده اند که فرمانی به خط حضرت صاحب الأمر عليه السلام بیرون آمد که قول آنها که دعوی مینمایند که امام حسین علیه السلام کشته نشده کفر است و تکذیب رسول ائمه است و ضلالت و گمراهی است. (طبرسی،الاحتجاج،ج2،ص590.) •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
🍀 0️⃣5️⃣ 📝 موضوع: پروژه دکتر امیر معزی 🔹فرسته چهارم ➖➖➖ 3.3. یکی بودن تصوف و تشع هدف نهایی امیر معزی ایجاد تطبیق میان تشیع و تصوف میباشد .همو تنها راه درک روایات و آموزه های ائمه را از طریق ریاضت ،کشف و شهود می داند( راهنمای ربانی،ص۲۲_۲۳) اما نه تنها هیچ شاهدی بر این مدعای خود از قرآن و سنت ندارد، بلکه خود نیز بر این مطلب اعتراف میکند که طریقه ای برای دریافت این الهام غیبی و کیفیت انجام مراحل مکاشفه در روایات وارد نشده است و تنها راه یادگیری از طریق فنون اهل تصوف میباشد: « ....ناچار می باید احادیث ائمه را با مطالب نوشته های پسین تر ،به ویژه نوشته های اهل تصوف مقابله کرد.....منظور از این مقابله،آشکار کردن جنبه فنی و عملی و تجربی «دیدن با دل»است و بس.» (همان،ص۱۰۳) و: « ....اما تا آنجا که میدانیم،در مجموعه های قدیمی احادیث امامیه صحبتی از نشست یا طرز قرار گرفتن بدن به میان نیامده است.» (همان،ص۱۰۸). در نتیجه او پس از تحریف معنای عقل و غیر عقلانی دانستن تعالیم ائمه اطهار و سپس تخطئه کردن علمای شیعه و ناکافی دانستن احادیث؛مخاطب خود را که اکنون بدون ملاک صحیح سنجش رها شده است را در دامان تصوف می اندازد و از این امر فراتر رفته موسس سلسله های صوفیه را اهل بیت علیهم السلام معرفی میکند! «دیدن در دل در اغلب مکتب های تصوف شیعی، جزو اصول و هدف ها است و روش آن کاربست پاره ای چند از فنون تمرکزی همراه با ذکرهایی است که آموزش آنها،بنابر سلسله های طریقتی،از ائمه آغاز شده و نسل به نسل به پیران آن طریقت رسیده است.»(همان،ص۱۰۴) در حالیکه : 1. روایات متعددی از تضاد تصوف و تشیع در منابع معتبر وجود دارد. -=- 2. کتابهای تاریخ تصوف چه شیعه چه سنی و حتی متصوفه اذعان دارند تصوف در قرون اول نبوده است و در قرون بعدی صوفیان سلسله های خود را به ائمه(علیهم السلام) نسبت داده‌اند. -=- 3.تفسیر امیر معزی از عقل برگرفته از ادبیات صوفیان است نه نقل شیعیان نخستین .حیدر آملی در بی فایده بودن فلسفه و کلام در معرفت حق می نویسد:« و ليس يحصل لهم من هذين العلمين معرفة اللَّه و معرفة الأشياء قدر رأس ابرة، بل تزيد منهما الشكوك و الشبه.» (آملی،جامع الاسرار،ص474.) اسیری لاهیجی می نویسد:« مجذوب مطلق، کسی است که بعد از فناء بالکل مسلوب العقل شود و در آن سکر و بیخودی بماند.در این صورت قلم تکلیف از او برداشته شود.این گروه، مجانین حقند و خدای متعال آنها را برای خود برگزیده است و تمام مقامات آنها را حاصل شده است»(لاهیجی، مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز،ص89.) -=- 4. تا چند قرن تصوف در بین تشیع جایگاهی نداشت و فقط سنیان آنرا پذیرا بودند . 🔺قشیری از مهمترین صوفیان چنین گوید:« در آن جنجال که هر قومی ادعا می کرد در میان آنها زاهدانی وجود دارند👈 خاصگان اهل سنت جدا شدند دل خویش را از غفلت به نام تصوف[ حفظ کردند] این نام بر ایشان برفت و به این نام مشهور گشتند .» (الرسالة القشيرية،ص34.) 🔹ابو المظفر اسفراينى‏ ( 471 ق‏ ) می نویسد:« علم التصوف، و الإشارات، و ما لهم فيها من الدقائق و الحقائق لم يكن قط لأحد من أهل البدعة فيه حظ، بل كانوا محرومين مما فيه من الراحة، و الحلاوة، و السكينة، و الطمأنينة و قد ذكر أبو عبد الرحمن السلمى من مشايخهم قريبا من ألف، و جمع إشاراتهم و أحاديثهم و لم يوجد فى جملتهم قط من ينسب إلى شي‏ء من بدع القدرية و الروافض‏..؛سنیان در علم تصوف نیز پیشگامند،و اهل بدعت چون روافض(شیعیان) در این زمینه چیزی ندارند» (التبصير في الدين، ص: 164.). •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
🍀 1️⃣5️⃣ 📝 موضوع:میلاد حضرت زینب سلام الله علیها 🔹 ➖➖➖ همانطور که برخی جهات زندگانی معصومان بر ما مخفی است،تاریخ زندگی امامزادگان نیز چنین است. تاریخ زوایای روشنی از زندگی حضرت زینب برایمان بیان نکرده، جز برخی گزارشهایی که به تناسب واقعه کربلاء در دسترس است. آنچه درباره میلاد این بانوی عُظمی مشهور است به عنوان نمادی است برای یادکرد ایشان. بنابر آنچه یافت شد، ظاهرا اول کسی که پنجم جمادی الاولی را به عنوان سالروز میلاد زینب الکبری ذکر کرده است،مرحوم علامه نقدی است.سپس اولین شهید محراب ،شهید قاضی طباطبایی در حاشیه کتاب استادش مرحوم کاشف الغطاء بدین مطلب اشاره نمود و در آخر نیز شهید والا مقام آیت الله دستغیب (ره) بدین مطلب اشاره کردند و از آن پس، این روز در کشور عزیزمان ایران مشهور شده است. ↪️↪️ مرحوم شیخ جعفر النقدی (1370ق) نوشته‌اند : «..الخامس من شهر جمادى الأولى في السنة الخامسة؛پنجم جمادی الاولی در سال پنجم زینب کبری به دنیا آمد.» ( النقدی، الزینب الکبری،ص18.) =-= شهید قاضی طباطبایی می نویسد « ذكرها علماء الرجال من الفريقين في كتبهم، و أفرد بعضهم في حقها مؤلفا خاصا ككتاب «السيدة زينب»، و كتاب «زينب الكبرى» للعلامة النقدي رحمه اللّه، و كتاب «الطراز المذهب» بالفارسية لولد صاحب ناسخ التواريخ، و قد خلط مؤلفه فيه الصحيح بالسقيم، و لا ينبغي الاعتماد عليه من غير تثبّت و تحقيق..... في مدفنها و تأريخ وفاتها آراء و أقوال شتى لم أهتد إلى تحقيقها و التحري الدقيق فيها كي‌ تطمئن النفس بإحداها؛ لقلة المصادر؛ و لأسباب أخرى. قيل: إنها ولدت في حياة النبي صلّى اللّه عليه و آله من غير ذكر سنة الولادة كما في الإصابة و غيرها، و قيل: ولدت في الخامس من جمادى الأولى في السنة الخامسة للهجرة، 👈و هو الراجح في نظري، و قيل: في السنة السادسة، و قيل: في الرابعة، و توفيت نحو سنة 65 ه‍ كما ذهب إليه الزركلي في الأعلام: ج 1/ ص 351، و عمر رضا كحالة في أعلام النساء: ج 1/ ص 508، و في الأخير أنها دفنت بمصر، و إليه ذهب جمع من علماء أهل السنة، و ذهب العلامة الشهرستاني في نهضة الحسين عليه السّلام إلى أنها توفيت في نصف رجب سنة 65 ه‍، و قيل: إنها لم تمكث بعد أخيها إلّا يسيرا، و توفيت بعد ورودها المدينة بثمانين يوما، و أن قبرها بها، كما في تنقيح المقال: ج 3/ فصل النساء ص 80، و استظهر صاحب كتاب أعيان الشيعة: ج 33/ ص 207- 210 ط. بيروت أيضا أن قبرها بالمدينة، و قيل: إنها توفيت في النصف من رجب سنة 62 ه‍ بمصر كما ذهب إليه العبيدلي في رسالة «الزينبات» المنسوبة إليه، و قيل: إنها توفيت في إحدى قرى الشام و دفنت بها، و هذا القول بعيد عن الصواب؛ فإن الألسن تلهج في سبب ذلك بحديث (حديث المجاعة و مجي‌ء عبد اللّه بن جعفر مع زينب عليها السّلام إلى الشام) لا أثر له في صفحات التاريخ و السير، و ما ذكره العبيدلي من تاريخ وفاتها و مدفنها بمصر بعيد أيضا للقرائن التي لا يسعنا المجال و لا المقام لذكرها، و الحق أنّ👈 لهذه السيدة شباهة تامة لأمها الصديقة الطاهرة عليها السّلام في اختفاء قبرها و مدفنها، سلام اللّه عليهما.القاضي الطباطبائي » ‌ ( کاشف الغطاء،الفردوس الاعلی،صص 61-62.) خلاصه ترجمه: شهید طباطبایی بعد از کتابشناسی درباره حضرت زینب می فرماید:قول مورد قبول من درباره تولد حضرت زینب، پنجم جمادی الاولی است. لیکن دلیلی برای انتخاب این قول ذکر نمیکند. و در آخر هم نتیجه می گیرند: حضرت زینب مثل مادرشان حضرت زهراء(س) قبرشان نیز مخفی است. =-= •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
🍀 2️⃣5️⃣ 📝 موضوع:شهادت جعفر بن ابی طالب (رضی الله عنه) ➖➖➖ جعفر بن ابی‌طالب بن عبدالمطلب مشهور به جعفر طیار و ذوالجناحین سومین فرزند ابوطالب و فاطمه بنت اسد بود. جعفر پسرعموی پیامبر اكرم (ص)، برادر بزرگ‌تر امام علی(ع)، دومین فرد مسلمان پس از امام علی(ع) و صحابی رسول خدا(ص) بود. جعفر را مردی خطیب، سخاوتمند، بردبار و متواضع معرفی کرده‌اند. مفسران او را مصداق برخی از آیات قرآن از جمله آیه ۲۳ سوره احزاب «مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللهَ عَلَیهِ...» دانسته‌اند. جعفر در جنگ موته پنجاه جراحت دید که بیست و پنج موردش در صورتش بود.(1) سرانجام در ششم در جمادی الاولی سال هشتم هجری به شهادت رسید.(2) رسول الله (ص) قبل از اینکه خبر شهادت جعفر به مدینه برسد بر وی گریست (3) و فرمود: « بر مثل جعفر باید گریه کرد»(4) .همچنین از اندوه مرگ جعفر دل‌دردی بر آن حضرت(صلی الله علیه و اله) عارض شد.(4) ➖➖➖ 1.علامه مجلسی،بحارالانوار،ج21،،ص56. 2. بندانی نیشابوری،تقویم الشیعة،ص198. 3. عَنْ أَنَسٍ- رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ-: أَنَّ النَّبِيَّ، صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ، نَعَى زَيْدًا وَ جَعْفَرًا وَ ابْنَ رَوَاحَةَ لِلنَّاسِ، قَبْلَ أَنْ يَأْتِيَهُمْ خَبَرُهُمْ . صحیح بخاری،ج6،ص405. 4. «...على مثل جعفر فلتبك البواكي‏ » ابن عبدالبر،الاستیعاب،ج1،ص243.4. 5. « عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: بَيْنَا رَسُولُ اللَّهِ ص فِي الْمَسْجِدِ إِذْ خُفِضَ لَهُ كُلُّ رَفِيعٍ وَ رُفِعَ لَهُ كُلُّ خَفِيضٍ حَتَّى نَظَرَ إِلَى جَعْفَرٍ ع يُقَاتِلُ الْكُفَّارَ قَالَ فَقُتِلَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص قُتِلَ جَعْفَرٌ وَ أَخَذَهُ الْمَغْصُ فِي بَطْنِهِ.» الکافی،ج8،ص376. مرحوم علامه مجلسی این روایت را موثق دانسته و در تفسیرش می نویسد: « راجعان إلى النبي صلى الله عليه و آله أي أخذه صلى الله عليه و آله هذا الداء لشدة اغتمامه و حزنه عليه.» مرآة العقول،ج26،ص563. =-= •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
🍀 3️⃣5️⃣ 📝 موضوع:شب یلدا (در دو فرسته) ➖➖➖ 🔺بین ما ایرانیان عادت باستانی است با نام «» چند نکته‌ای در این‌باره تقدیم میکنم. 🔅🔅 ➕یکم: واژه‌شناسی ❄️یلدا Yalda یک واژه سُریانی است به معنی تولد. رومی‌ها خود واژه ناتالیس را به معنی تولد داشتند. مسیحیان سُریانی واژه یلدا را با خود به ایران آوردند و از آن زمان تاکنون در ایران ماندگار شده است. (هاشم رضی، گاه‌شماری و جشن‌های ایران باستان، صفحه ۵۵۶) ابوریحان بیرونی نیز می‌نویسد: «و هو ليلته- على مذهب الروم- عيد «يلدا» و هو ميلاد المسيح»، (الآثار الباقية عن القرون الخالية، ص: 363) دهخدا و عمید نیز یلدا را سریانی می‌دانند نه آریایی. متصوفه وعرفا، شب يلدا را بر نور سياه كه نور ذات است! و نور عالم جبروت است، اطلاق نمايند. (فخرالدین عراقی، عشاق نامه (كليات عراقى)، ص: 418). در اشعار برخی از صوفیان نیز نمادی است برای رهایی مستضعفان از سختی. حافظ گفته است: «داد مسكينان بده‌ای روز وصل/از شب يلداى هجران الغياث‏» و برخی هجران را به شب يَلدا تشبيه كرده‏اند. (محمدحسین طهرانی، معاد شناسی، ج 8، ص 260). + ➕ دوم: فلسفه این جشن باستانی: ▫️ ريچارد فولتس ایران‌شناس معروف کانادایی درباره شب یلدا می‌نویسد: «ايرانيان باستان اعتقاد داشتند که باید در بلندترین شب که نحس بود بیدار مانده و همگی با خوردن میوه‌های قرمز (خورشیدی) همچون انار و هندوانه، به خورشید جان تازه ایی بخشیده و کمک کنند خورشید قوی‌تر شده تا دوباره‌ روزها کم‌کم بلندتر شود «» (دین‌های ایران باستان، ریچارد فولتس، ترجمه امیر زمانی، نشر دیبایه، ص 83). + ➕سوم: واکنش دانشوران به این جشن باستانی 🔺رهبر معظم انقلاب: «برگزاری آیین سنتی شب یلدا با مراعات ضوابط شرعی به‌خودی‌خود اشکال ندارد بلکه از جهت انجام صله‌رحم، کار نیکویی هست.» (سایت معظم له). 🔺مرحوم محمدحسین تهرانی: «آداب و سنن ملّى مانند شب يلدا و ... غلط است. چرا به شب قدر و نهج‌البلاغه سفارش نمی‌شود؟» (فهرست كليه جلسات سخنرانى علامه طهرانى و آیت‌الله سيد محسن طهرانى، ص: 11). 🔺محمد محسن طهرانی، با نوروز مخالف است اما با شب یلدا موافق. او گفته است: «شب يلدا كه طولانى‏ترين شب سال است، ... امّا از ناحيه شرع، چنانچه امروزه شب‏نشينى و برگزارى محافل در اين شب نه بر اساس استمرار سنّت ديرپاى گذشتگان، كه صرفاً به جهت شأنيّت خود شب به عنوان طولانى‏ترين شب سال باشد، اشكالى متوجّه اين سنّت نخواهد بود؛» (نوروز در جاهليت و اسلام، ص: 283). ➖➖➖ 1 •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
🍀 4️⃣5️⃣ 📝 موضوع:ام البنین (س) ➖➖➖ 1.معرفی ام‌البنین، بنت‌ حزّام بن عامر بن کلاب. است و پدرش ابوالمجْل‌ حزّام‌ بن‌ خالد، از قبيلة بنى‌ كلاب‌. منابع متقدم شیعی و سنی نامش را «ام البنین» ذکر کرده‌اند. (1) =-= انتساب نام «فاطمه» برای ایشان در منابع و مقاتل قدیمی وجود ندارد. مرحوم تستری می نویسد: .» ثمّ تسمية المصنّف لها بفاطمة لم أدر إلى أيّ شيء استند؛ مشخص نیست از چه زمانی چنین انتسابی صورت گرفته است (2) + 2. جریان ازدواج با حضرت علی: ابن عنبه: (حدود ۷۴۸- ۸۲۸ ق‌): حضرت علی به عقیل گفت همسری از شجاعان عرب برایش بیابد و عقیل ام البنین را برای وی یافت چون: «ليس في العرب أشجع من آبائها؛ در عرب شجاعتر از آباء ام البنین نبود» (3) تاج الدین بنابر حدسی احتمال میدهد این ازدواج، در سال 25 و در 24 رجب بوده است. (4) + 3. عظمت این بانو: در منابع متاخر و متقدم مطالبی در عظمت ایشان ذکر شده است. در یکی از منابع زیدی می خوانیم: «و هؤلاء الثلاثة بنو أم جعفر و هي الكلابية و هي أم البنين. قال الحسن قال أبي: بلغني عن جعفر بن محمد عليهما السلام أنه قال: بكى الحسين عليه السلام خمس حجج و كانت أم جعفر الكلابية تندب الحسين و تبكيه و قد كف بصرها، فكان مروان و هو وال المدينة يجي‏ء متنكرا بالليل حتى يقف فيسمع بكاءها و ندبها.؛ ام البنین در مصیبت امام حسین (ع) چنان گریست که چشمش نابینا شد.» (5) مرحوم آیت الله باقر شریف قرشی (1433 ق) گفته است: «در تاریخ زنی همچون ام البنین دیده نشده که نسبت به فرزندان هووی خود محبتی خالصانه ورزد و آنان را بر فرزندان خویش مقدم بدارد.» (6) ✨آیت الله تبریزی رحمه الله در استفتائی گرفتن مجلس عزاء به نام ایشان و پهن کردن سفره غذایی به نام ایشانرا تایید نموده است.)7) =-= 📌البته انتساب برخی عظمتها به ایشان قابل تردید است. به چند مورد از این موارد اشاره میشود. مهدی السویج (8) در ادعایی بدون دلیل، ایشانرا در رتبه علمی شبیه حضرت زینب می داند (9) و مهدی حائری نیز بدون حجت و دلیل، ادعا می کند: «قال فی کنز المصائب ان العباس اخذ علما جما اوائل عمره عن ابیه و امه و اخواته؛ عباس بن علی، علم را از پدر و مادرش ام البنین اخذ نموده است» (10) سید احمد نجفی یکی از منبریهای است که با ذوقیات صوفیانه مجالسی دارد. او مدعی است: ام البنین زیارت نامه دارد، و مضمون این زیارت نشان میدهد قطعاًمعصوم چنین گفته است. (11) درحالیکه با تامل درمی یابیم این زیارت قابل قیاس با زیارات ماثوره از معصومان نیست. مرحوم سبزواری نیز وجود زیارتی منسوب به ایشان را رد کرده و می نویسد: «فاطمة بنت حزام الكلابية والدة العبّاس بن علي ابن أبي طالب عليه السّلام ... وليس لهم زيارة موقّتة، بل يجزي كل ما جرى على اللسان من السلام بعد قراءة شيء من القرآن.» (12). نجفی همچنین ادعا میکند، مختار ثقفی از ام البنین طلب یاری نمود و ایشان به او کمک کرد (13) و امام حسین (ع) بود که به وی لقب ام البنین را داد (14) درحالیکه دروغ بودن چنین حرفی بر محققان مخفی نیست. به ادعای وی،مولی علی (ع) به وی زهرا میگفت! (15) + 4. فرجام ایشان: مهدی السویج می نویسد: من با اینکه تحقیق کاملی کردم زمان و سال وفات این بانو را نیافتم. منتهی بر حسب یک قطعه شعری در کتابی با نام «کنز المطالب» نوشته «محمد باقر القره الباغی الهمدانی» است که این کتاب در 1312 ق نوشته شده است. وفات را 13 جمادی الثانی ذکر کرده است. روایتی از از اعمش نیز وجود دارد که او گوید: فضل بن عباس در روز 13 جمادی الثانی بر امام سجاد وارد شد و گفت: جده‌ام ام البنین فوت شد. بیرجندی در «وقائع الایام» نیز همین روز را به عنوان سالروز وفات آن بانو ذکر کرده است. (۱۶) گذشته از اینکه چنین روایتی در منابع معتبر نیست. این نقل هیچ سندی ندارد؛ خصوصاََ که جاعل ناشی نمی دانسته اعمش در سال ۶۱ هجری به دنیا آمده و در سال ۶۴ سه سال بیشتر نداشته است! علاوه بر این مطلب، محمد علی سالکی نیز می نویسد: من کتاب بیرجندی رو بررسی کردم چنین مطلبی در آن وجود نداشت. (۱۷) 🔸آیت الله سید محمد شیرازی برای اولین مرتبه در سال 1419 ق احتمال مسمومیت ایشانرا مطرح کرده است. (1۸) •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
هدایت شده از عصر آب
2️⃣3️⃣ 📝📝 موضوع: وفات ام کلثوم سلام الله علیها ⏬⏬⏬ 1. مراد ما از ام کلثوم: دختران امام علی (علیه‌السلام) که نام یا کنیه آن‌ها «ام‌کلثوم» باشد سه یا چهار نفرند.[امین، اعیان الشیعه، ج 3، ص 484] منظور ما در این فرسته، «ام‌کلثوم الکبری» است. ➖➖➖ 2. تولد: ▫️تاریخ ولادت او را سال ۶ قمری نوشته‌اند؛ [ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۱۳ ق، ج ۳، ص ۵۰۰]؛ البته برخی نیز بدون تعیین سال دقیق، ولادتش را در عصر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) آورده‌اند.[ ابن حجر، الاصابه، ۱۴۱۵ ق، ج ۸، ص ۴۶۴]. ▫️علمای شیعه، ایشان را در بین فرزندان امام علی(علیه السلام) کوچک‌تر و پس از زینب (س) دانسته‌اند [مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ ق، ج ۱، ص ۳۵۴]؛ شیخ مفید در شمار فرزندان امیرالمؤمنین (ع)، نام او را زینب صغرا ذکر می‌کند که مُکَنّا به ام‌کلثوم است.[مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ ق، ج ۱، ص ۳۵۴]. ➖➖➖ 3.وفات - شهادت 🔺در تاریخ وفات ایشان اختلاف است.↪️ ▫️مرحوم سید محسن امین می‌گوید: چون مشخص نیست کدام ام‌کلثوم در حادثه عاشورا بوده است.[همان، اعیان الشیعه، ج 3، ص 484] لهذا وفات ام‌کلثوم الکبری را در سلطنت معاویه قبل از سال 54 ق نوشته است؛ که در مدینه در حوالی سال 45 قمری دفن شدند. [امین، اعیان الشیعه، ج 3، ص 485]. ▫️ابن طیفور (م 280) خطبه‌ای از این بانو پس از عاشورا را ذکر کرده است [ابن طیفور، بلاغات النساء، ص 23] که برخی نتیجه گرفته‌اند، وفات این بانوی عظمی پس از عاشورای سال 61 قمری بوده است. شیخ ذبیح‌الله محلاتی (م 1366 ش) هرچند می‌نویسد زمان دقیق وفات ایشان معلوم نیست؛ اما گفته است: «بایستی تقریباً در اواخر شهر جمادی‌الثانی 62 از هجرت بوده الله العالم» [محلاتی، ریاحین الشریعه، ج 3، ص 256] و عبدالحسین نیشابوری بر پایه‌ی سخن محلاتی 29 جمادی الثانیه را سالروز مرگ ایشان ذکر کرده است [عبدالحسین نیشابوری، تقویم الشیعه، ص 225.] . ▫️صنعانی (م 211 ق) می‌نویسد: «فبلغنی ان عبدالملک بن مروان سمهما فماتا؛ عبدالملک مروان ایشانرا مسموم ساخت» [صنعانی، المصنف، ج 6، ص 164]. ➖➖➖ 4. عظمت ایشان : 🔅امام صادق (علیه السلام) او را آزادشده از جهنم ذکر فرمودند: «َ الْمُعْتَقُونَ مِنَ النَّارِ هُمْ وُلْدُ بَطْنِهَا الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ زَيْنَبُ وَ أُمُّ كُلْثُومٍ.» [شیخ صدوق، معاني الأخبار، ص 107]. 🔅مامقانی از رجالیون بزرگ شیعه،می‌گوید: «وی زنی جلیل‌القدر، فهیم و بلیغ بوده و او را از ثقات می‌دانم».[مامقانی، تنقیح المقال، ۱۳۵۲ ق، ج ۳، ص ۷۳]. 🔶جریر طبری سنی (م 330 ق) در کتابش با نام «ذَیلُ المُذَیَّل*» ، فصلی را به بانوانی اختصاص داده است که از آن‌ها علم اخذشده است. ابتدا نام فاطمه زهرا (علیها السلام) ذکر کرده سپس می‌نویسد: «ومنهن أُمَّ كُلْثُومٍ ابْنَةَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع.» [طبری،تاریخ طبری، ج 11،ص667] . 〰️〰️〰️ * این نوشته در آخر تاریخ طبری آمده است. •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
هدایت شده از عصر آب
6️⃣3️⃣ 📝📝 موضوع: ابراهیم بن رسول الله به مناسبت وفات ابراهیم فرزند رسول الله چند نکته ای تقدیم میشود. ⏬⏬⏬ ▫️مادرش ماریه قبطیه نام داشت که پادشاه اسکندریه بانام مُقَوْقِس‏ ایشان را به رسول‌الله (صلی‌الله علیه و اله) هدیه کرد و درباره‌اش نوشت: «مکان فی القبط عظیم» (یوسفی غروی، موسوعه التاریخ الاسلامی،2/665). ➕ ⤴️عایشه نقل می‌کند: او زنی زیبا با موهای مجعد بود و زمانی که رسول‌الله (صلی‌الله علیه و اله) وی را می‌دید: «معجبا بها» (بلا ذری، أنساب الأشراف،1/450). پیامبر (صلی‌الله علیه و اله) این بانو را دوست داشت (الهدایه الکبری، ص 297). ⤴️ محل زندگی وی بانام «مَشربه ام ابراهیم» معروف است نمازخواندن در آنجا مورد تأکید قرارگرفته است. به همین دلیل، این مسجد، همواره موردتوجه شیعیان قرار داشته است. 〰️〰️ 🔺ابراهیم در ذی‌حجه سال هشتم به دنیا آمد (الصحیح من سیره النبی الاعظم،26/16) رسول‌الله (صلی‌الله علیه واله) به عمر فرمودند: جبرئیل بشارت تولد او را به من داد و گفت نامش را ابراهیم بگذار. (الإصابة،3/335) پس ازتولدش جبرئیل نازل شد و به رسول‌الله فرمود: «َ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا إِبْرَاهِيم‏» . ➕ ⤴️وی 18 ماه داشت که از دنیا رفت؛ و در بهشت کسی وی را شیر می‌دهد (شیخ صدوق، الفقیه،3/490). بالای قبرش شاخ درخت خرمائى بود كه آنرا از آفتاب سايه می‌داد و نمی‌گذاشت كه آفتاب بر آن بتابد. (همان). ⤴️ پس از وفاتش رسول‌الله خیلی ناراحت بودند «لَمَّا مَاتَ إِبْرَاهِيمُ بْنُ رَسُولِ اللَّهِ ص حَزِنَ عَلَيْهِ حُزْناً شَدِيدا» (تفسیر قمی،2/99) . تغسیل و تکفین او بر عهده امام علی (علیه‌السلام) بود (المحاسن،2/313) پس‌ازاینکه علی (علیه‌السلام) او را در قبر گذاشت، رسول‌الله (صلی‌الله علیه و اله) گریه کردند و مسلمانان نیز به گریه افتادند تا جایی که صدای گریه مردان بلندتر از گریه زنان شد (ابن حیون، دعائم الاسلام،1/224). ➖➖➖ •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
🍀 5️⃣5️⃣ 📝 موضوع:آغاز بعثت رسول الله(ص) در اندیشه سنی و شیعیان امامی 🔅فرسته اول ➖➖➖ درباره آغاز وحی رسالی به پیامبر (ص) قول مشهور آن است که، در غار حرا فرشته وحی بر رسول الله (ص) نازل شد و ایشان دچار ترس شدیدی شدند و به خانه خدیجه رفته، ازوی تقاضای کمک کردند. آن بانوی عظمی پسر عمش ورقة بن نوفل را آورد و او بشارت به نبوت رسول الله(ص) را به یشان داد. (صحیح بخاری،دار ابن جوزی،کتاب بدء الوحی،باب 3،ص9) همچنین عایشه گزارش میکند رسول الله(ص) تصمیم گرفتند خود را از کوه به پائین بیندازد و خود کشی کند.( همان،کتاب التعبیر،باب اول،ص823.) این نقل ایرادهای اساسی دارد، در ادامه به اشکالاتش اشاره و سپس به نظر شیعه درباره آغاز وحی بر رسول الله(ص) اشاره میشود. === 1.اشکالات 1.1.این روایت به سندهای گوناگون و متفاوت و در کتابهای متعدد سنی نقل شده است. در تمام کتابهایی که به ذکر سند حدیث پرداخته‌اند، اسناد روایت به ابن شهاب زهری از عروة بن زبیر از عایشه منتهی میشود.بر اساس منابع تاریخی، عایشه امکان این را نداشت که در اولین وحی در کنار پیامبر(ص) حضور داشته باشد و امکان نقل این داستان برای وی مقدور نیست. عایشه سه سال پیش از هجرت، یعنی حدود ده سال بعد از بعثت و در سن هفت سالگی یا بیشتر با پیامبر ازدواج نمود.بنابر این ،وی به هنگام اولین نزول وحی به دنیا نیامده بود و نمی توانست شاهد ان باشد؛پس سند این روایت کامل نیست ( رسول رضوی،محل نزول اولین وحی،تحقیفات کلامی،سال سوم،شماره دهم،1394ش،ص68) + 1.2.همچنین بنابر این روایت، علم و هوش خدیجه و ورقه برتر از ایشان است. و بنابر روایت دیگر بخاری رسول الله(ص) تصمیم به خودکشی دارد که این امور از ساحت قدسی پیامبر به دور است. + 1.3.بر پایه همین روایات مستشرقین به تاثیر پذیری اسلام از آئین مسیحیت باور دارند. مارگلیوث بعد از ذکر آن روایت ،به جمله معروف ورقه بن نوفل «قدوس قدوس،هذا الناموس الاکبر» اشاره کرده و معتقد است، «قدوس» واژه‌ای عبری و «ناموس» واژه ای یونانی است. این سخن به معنای تاثیر مسیحیت بر ورقه است و ورقه نیز بر پیامبر تاثیرگذاشته است.و به طور غیر مستقیم پیامبر، از مسیحیان تاثیر پذیرفت. (همان،ص74) + 1.4.به نص قران ،مسیحیان و یهودیان ایشان را مثل فرزندان خود میشناختند(انعام،20؛بقره/146) ،قابل قبول نیست که خود پیامبر(ص) از نبوتشان بی خبر باشد. 👇👇 •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
👆👆 🍀 5️⃣5️⃣ 📝 موضوع:آغاز بعثت رسول الله(ص) در اندیشه سنی و شیعیان امامی 🔅فرسته دوم ➖➖➖ 2.آغاز وحی در اندیشه شیعی امامی در نزد شیعیان داستان بدء الوحی به گونه دیگری است. به طوری که هیچ خللی در نبوت رسول الله(ص) پیش نمی آید.ابتدا روایاتش ذکر شده و در ادامه به نتایج ان روایات اشاره میشود. =-= 2.1.روایت بدء الوحی 2.1.1.حذیفه بن یمان از رسول الله (ص) نقل میکند که در ابطح جبرئیل بر من نازل شد و گفت:« هَذَا مُحَمَّدٌ سَيِّدُ النَّبِيِّينَ » (تفسیر قمی،2/348) + 2.1.2.مسعودی(346ق) می نویسد: هنگامی که خدا خواست نور او را تمام کند و رسالت ایشان آشکار شود،درحالیکه پیش از این هم نبی بودند،اما مخفیانه،.رسول الله(ص) در ابطح بودند جبرئیل نزد سر ایشان و میکائیل نزد پای ایشان نشستند... جبرئیل به امیر المومنین گفت:پسرعمویت را بیدارکن! امام علی(ع) پیامبر(ص) را بیدار کردند. جبرئیل دستور آغاز رسالت را به ایشان ابلاغ کرد. (مسعودی،اثبات الوصیة،ص115) + 2.1.3.در مناشده امام علی (ع) در روز شوری ،امام چنین فرمود: « ... فَكُنْتُ نَائِماً بَيْنَ ابْنَي أَبِي طَالِبٍ فَجَاءَ جَبْرَئِيلُ وَ مَعَهُ مَلَكٌ فَقَالَ يَا جَبْرَئِيلُ إِلَى أَيِّ هَؤُلَاءِ أُرْسِلْتَ فَقَالَ إِلَى هَذَا ثُمَّ أَخَذَ بِيَدِي فَأَجْلَسَنِي غَيْرِي‏ ...؛ شما را بخدا در ميان شما كسى جز من است كه رسول خدا (ص) در باره‏اش فرموده باشد.خداوند خلق را آفريد و آن‏ها را دو دسته كرد و مرا در دسته بهتر نهاد سپس آن را چند قبيله كرد مرا در قبيله بهتر نهاد سپس آن‏ها را چند خاندان كرد و مرا در خاندان بهتر نهاد سپس از خاندان من مرا و على و جعفر را برگزيد و مرا بهتر از آنها گردانيد، من ميان دو فرزند ابى طالب (على و جعفر) خوابيده بودم كه جبرئيل بهمراه فرشته‏اى آمدند آن فرشته بجبرئيل گفت بكداميك اين سه كس نازل شدى؟ فرمود باين يك، دست مرا گرفت و مرا نشانيد؟ بخدا نه. » (صدوق،الخصال،2/559.) =-=-= 2.2.نتایج این اعتقاد بر پایه این روایات: 2.2.1.اولین وحی در ابطح بوده نه غار حرا . + 2.2.2.امیر المومنین(ع) همراه پیامبر بودند. + 2.2.3.رسول الله(ص) پیش از نزول وحی ملائکه را میدیدند و با جبرئیل و میکائیل آشنایی داشتند. در خطبه قاسعه می خوانیم: «پیامبر جبریل را میشناسد چون از روزی که از شیر گرفته شدند، شب و روز با این فرشته بزرگ الهی همراه‌اند. ( نهج البلاغه، خ192،خطبه قاصعه) + 2.2.4.این روایات،اعتقاد شیعه مبنی بر نبی بودن پیامبر اکرم(ص) از ابتدای خلقت را تایید می کند. + 2.2.5.اولین وحی در بیداری بوده است. + 2.2.6.هیچ نقلی درباره ترس پیامبر از نزول وحی،تشکیک ایشان در نبوت خویش ،نیاز به راهنمایی ورقه بن نوفل ،تلاش برای خودکشی و پرتاب از کوه وجود ندارد. •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
8️⃣5️⃣ 📝📝 موضوع: شخصیت شناسی خلیفه دوم ⏬⏬⏬ 🔺 دیدگاه حضرت زهراء (س) و امام علی(ع) درباره جناب خلیفه فاطمه زهراء فرمود: « و الله لأدعون الله عليك في كل صلاة أصليها ؛ در هر نمازي كه بجا مي‌آورم تو را نفرين خواهيم كرد.» (ابن قتیبه،الامامة و السیاسة،ج1،ص17.) امام علی(ع) به عمر فرمودند: « ُ كَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا ؛ تودروغگو،گنهکار،حیله گر و خیانت کننده ای» (صحیح مسلم،ج3،ص1379). 〰️➖〰️ 🔺 عارفان شیعه و جناب خلیفه امام خمینی: « و با یک نظر به حال خلفاء و مراجعه به کتب حدیث و تاریخ سنیان معلوم می شود تکلیف آن ها نیز اکنون ما با شیخین کار نداریم و مخالفت های آن ها با قرآن و بازیچه قرار دادن احکام خدا و حلال و حرام کردن از پیش خود و ستم هایی که به فاطمه دختر پیغمبر (ص) و اولاد او کردند و... » (امام خمینی،کشف الاسرار،ص110.) سید علی قاضی در قصیده ای که اشاره به سقیفه دارد،چنین گوید: اسمه ارجس اللعین بکلمة / مقالة شرک من کفور محارب و قد کان هذا الکفر سر ابن حنتمه/ فاظهره فی یومه غیر هایب فیالیت شعری هم صار خلیفة/ عتیق و هل من حظوة من مناقب بلی عمر سوی عتیقا خلیفته / فادلی له کی یاکلا بالتناوب ( دکتر هادی هاشمیان، کوه توحید،کنگره بزرگداشت حاج سید علی قاضی،تبریز،1391،ص221.) 〰️➖〰️ 🔺صوفیان عامی و جناب خلیفه مولوی، در ضمن داستان ملاقات عمر بن الخطاب و خواهرش، او را چنین تعظیم می کند:«زيرا عمر عظيم باقوّت و رجوليّت بود و به هر لشكرى كه روى نهادى البتّه غالب گشتى و ايشان را سرهاى بريده نشان آوردى... مهرى و عشقى در جانش پديد آمد و مى‏خواست كه در مصطفى «عليه السّلام» گداخته شود از غايت محبّت و محو گردد ‏ ». (مولوی،فیه ما فیه، ص 185.) =-= در مثنوی‌اش گفته: «چون عمر شيداى آن معشوق شد/ حق و باطل را چو دل فاروق شد ».(مثنوی،ص196.) همچنین: «عاشقان جانب فلك پرند /منكران در تك سقر ميرند* وانك اخلاق مصطفى جويند/چون ابو بكر و چون عمر ميرند » (دیوان کبیر شمس،تصحیح:فروزانفر،ج2،ص246،ش 972.) =-= به اندیشه مولوی عُمَر، از آنکسانی بود که همه عمرش را کمر بسته در خدمت پیامبر حاضر بود؛ و او را شمشیر تیزو برهنه ای در دستان رسول می بیند که در صورت امر آن حضرت بدون تأمل به اجرا می آمد.« اى مرا تو مصطفى من چون عمر/ از براى خدمتت بندم كمر » عمر در مثنوی به گونه ای معرفی میشود که گویی عارف است، ادب آموخته، با سعه صدر واهل تسامح و تساهل با پیروان مذاهب می باشد. (ریحانه حرم پناهی، تصویر خلفای راشدین در مثنوی معنوی، تاریخ ادبیات بهار و تابستان 1392 شماره 72، ص 99.) ++ ابن عربی دیگر صوفی عامی است که در وصفش گفته‌اند:«كان شيخنا ابن عربي متمكنا من الاجتماع بروح من شاء من الأنبياء والأولياء الماضين » (ابن عماد حنبلی، شذرات الذهب في أخبار من ذهب،ج7،ص341.) در رسالة القدس می نویسد: «هذا عمر بن الخطاب (رضي اللّه عنه) الصلب القوي الذي ليس للشيطان عليه سبيل حسب الشيطان أن ينجو منه نزل القرآن موافقا لحكمه و أداه أن يقول «لو كشف الغطاء ما أزددت يقينا » (ابن عربی،مجموعه رسائل،رساله روح القدس،ج1،ص205 .) در فتوحاتش دعوت میکند که عمری باشیم « كن عمري الفعل »‏ .(ابن عربی،الفتوحات،ج4،ص465.) =-= از جمله کتابهایی که در اواخر عمرش و دوران پختگی اش نوشته التجلیات الالهیه است . او در این کتاب در مکاشفه با اصحاب و صوفیان متقدم گفتگومیکند و ازتوحیدش دفاع میکند . شیخ می گوید: به تجلی نور سبز نشسته‌ام که اختصاص به عمر بن الخطاب دارد .سپس شروع میکند با عمر بن الخطاب صحبت کردن! عمر میگوید : «مقام خاتم ولایت خلافت را بگیر او می گوید: به دست توست. پس عمر نیز این مقام را به وی هبه میکند! سپس عمر به وی می گوید: این نور ممدود را بگیر » (التجلیات الالهیه،صص429-431.) •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
هدایت شده از عصر آب
4️⃣4️⃣ 📝📝 موضوع: روز بزرگداشت شمس (فرسته اول) ⏬⏬⏬ 1.نسبنامه محمد بن علی بن ملک داد تبریزی (متولد 582 و متوفای پس از 645 هَ. ق.) معروف به شمس تبریزی، شمس پرنده و شمس آفاقی . در تبریز متولد شد اما به آسیای صغیر و شام و بغداد سفر نمود. سلسله تصوف او به استادش شیخ ابوبکر سله (=زنبیل) باف می‌رسد. تذکره نویسان درباره او اعتراف دارند که زندگی‌اش بسیار اسرارآمیز است؛ و تا قبل از ملاقات با مولوی اطلاع دقیقی از وی نداریم. بنا بر اذعان چیتیک مولوی بوده است که شخصیتی اسطوره ای به شمس داده است. (چیتیک،من و مولانا،ص31.) استاد عبد القائم شوشتری در سخنی بدون دلیل، وی را سیَّد دانسته است، که نسبش با بیست واسطه به امام صادق(ع) می رسد. (موسوی مطلق، قبول اهل دل، ص 51.) به جهت رفع حالات عرفانی که بر او ظاهر میشد مَشاقی (آبکشی و حمالی) میکرد. (سپهسالار، زندگينامه مولانا جلال الدين مولوى، ص 125.)مرحوم فروزانفر گزارش می‌دهد مردم قونیه وی را ساحر می‌دانستند .(فروزانفر، زندگی مولانا، ص 67. شفیعی کدکنی، غزلیات شمس تبریز، مقدمه، ص 12.) •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
هدایت شده از عصر آب
4️⃣4️⃣ 📝📝 موضوع: روز بزرگداشت شمس (فرسته دوم) ⏬⏬⏬ 2. شمس در نگاه مولوی پس از دیدار جلال الدین مولوی با وی،مریدش گشت. روزی برای نظربازی و عشق‌بازی از مولوی سه چیز درخواست کرد: یکی همسر مولوی، یکی پسر مولوی که هنوز بالغ نشده بود و اَمرَد بود و دیگری شراب از محله زرتشتیان؛ مولوی هر سه را برای استاد خویش فراهم نمود .(جامی، نفحات الانس ص 466.) =-= و: « تو مرا غیر شمس دین مشمر/روح ما یک بود گذر زصور» به نقل خوارزمی پس از دیدار خداوندگار با شمس، وضع ظاهرش نیز شبیه مرادش شد. مولوی در جای‌جای آثارش به تقدیس وی پرداخته است. چیتیک در این زمینه می نویسد: «...مولوی خودش را در شمس محو کرده و وی را مطلوب آشکار و نهانِ محبت خویش ساخته بود.دیوان شمس تمام درباره عشق به خداوند است اما در شرحی که مولوی از محنت ها و خوشی های عشق به دست می دهد،شمس صرفا یک انسان نیست.او حتی یک هدایت کننده به شیوه پیامبران هم نیست بلکه تجسم واقعی و زنده محبوب حقیقی است،یعنی خداوند. »(چیتیک،من و مولانا،ص32.)فرانکلین لوئیس هم می نویسد: «مولانا،با انکه در دیوان غزلیات،شمس را به چهره‌ای خداگونه در می آورد ویژگیهای واقعی بسیاری را درباره شمس برای ما حکایت نمی کند »(لوئیس،مولانا دیروز تا امروز ،شرق تا غرب،ص178.) و «به راستی، مولانا در غزلیات دیوان خود شمس را اوصاف ربوبی می بخشد. » (همان،ص221) =-= شمس در نظر مولوی شارع حکم بود. زیرا از شیخ نباید انتظار داشت که متابعت احکام شرع کند.عقل و شرع عصای دست کوران است و چشم روشن بین نیازی به عصا ندارد.قداست و حرمت شرع از ان جاست که خدا آنرا خواسته است.اصل خواست خداست و خواست اولیا همان خواست خداست.« هرچه دلخواه وی است آن است شرع/ اوست اصل و شرع‌ها از وی چو فرع** هرچه او ورزد بود آن عین دین/هرچه او بگزیند آن باشد گزین» (رباب نامه،ص205.) =-= متقابلاشمس نیز درباره مریدش گفته :« نفاق کنم یا بی نفاق گویم؟این مولانا مهتاب است.به آفتاب وجود من دیده در نرسد،الا به ماه در رسد.» (مقالات شمس،ص115.) =-= سلطان ولد استغراق مولوی در شمس پس از غیبتش را چنین توصیف کرده است: « روز وشب در سماع رقصان شد/بر زمین همچو چرخ گردان شد** سیم و زر را به مطربان می داد/هرچه بودش زخان و مان می داد** یک نفس بی سماع و رقص نبود/روز و شب لحظه ای نمی‌اسود** غلغله اوفتاده اندر شهر/شهرچه بلکه در زمانه و دهر** خلق از وی زشرع و دین گشتند/همگان عشق را رهین گشتند** حافظان جمله شعر خوان شده‌اند/به سوی مطربان دوان شده‌اند** پیر و برنا سماع باره شدند/بربراق ولا سواره شدند** ورد ایشان شده است بیت و غزل/ غیر این نیستشان صلوة و عمل** کفر و اسلام نیست در رهشان/شمس تبریز شد شهنشهشان ** کارشان مستی است و بی خویشی /ملت عشق هست بی کیشی** گفته منکر زغایت انکار/ نیست بر وفق شرع و دین این کار ** جان دین را شمرده کفر آن دون/عقل کل را نهاده نام جنون** هم بر او بازگردد این گفتار/چه زند پیش شیر نر کفتار » (سلطان ولد،ولد‌نامه،تصحیح:جلال الدین همائی،ص47-48) •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
هدایت شده از عصر آب
4️⃣4️⃣ 📝📝 موضوع: روز بزرگداشت شمس (فرسته سوم) ⏬⏬⏬ 3. مذهب شمس شمس پیرو شافعیان است. اوگوید: «آخر فقیه بودم؛ تنبیه و غیر آن را خواندم ».(مقالات شمس، ص 252. و چاپ موحد ص183.) کتاب التنبیه فی فروع الشافعیه یکی از نوشته‌های مذهب شافعیان است. + 4. شمس و معصومان او پیامبر (ص) را به ندانستن متهم می کند! (مقالات،ص154).وی قرآن معجزه جاویدان پیامبر را کتابی کودکانه می‌نامد(همان،ص321.) و سماع را قرآن فارسی و ناطق پاک دانسته است. (همان،ص306) او حضرت فاطمه (س)سرور اولین و آخرین را عارف ندانسته، بلکه زاهد می داند.(همان،ص141) همچنین گریستن بر مصائب اهل بیت(ع)را جایز نمیداند و آنرا تقبیح کرده است. (همان،ص271 و 341.) + 5. شمس و خلفاء او مدعی است چهل سالی که عمر بن الخطاب بت پرست بود خداوند پاسخش را میداد.(همان،ص273). ابوبکر را زاهدی بی بدیل خوانده که هرگز چشم برهم زدنی به دنیا و ما فیها مشغول نشد و همواره خدا را در یاد داشت. (همان،ص67) بر حجاج یوسف ثقفی نیز رحمت می فرستد. (همان،ص343) + 6. شمس و دیگر صوفیان هرچند شمس مولوی را به بزرگی یاد می کند لیکن از ابن عربی بیزار است. و حتی ابن عربی را دربربر مولوی سنگ ریزه می داند (چیتیک،من و مولانا،ص38.) درباره اش می نویسد: « شگرف مردی بود شیخ محمد؛اما در متابعت نبود »(مقالات شمس،تصحیح مودحد،ص299.) 👈 البته برخی اندیشمندان معتقدند این «محمد» در مقالات شمس ابن عربی نیست و صوفی دیگری است. + 7. مرگ شمس درباره نحوه مرگ شمس و محل قبرش بین پژوهشگران اختلاف است. هرچند قصه های فراوانی در این زمینه هست. لیکن نمی توان یقین کرد فرجام شمس چه بوده است.دکتر صاحب الزمانی نیز معتقد است از سرنوشت شمس، به درستی اطلاعی در دست نیست. (صاحب الزمانی، خط سوم، ص 61.) معصوم علیشاه نیز چنین اعتقادی دارد. (معصوم علیشاه، طرائق الحقایق، ج 2، ص 317.) •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
هدایت شده از عصر آب
🍀 3️⃣5️⃣ 📝 موضوع:شب یلدا (در دو فرسته) ➖➖➖ 🔺بین ما ایرانیان عادت باستانی است با نام «» چند نکته‌ای در این‌باره تقدیم میکنم. 🔅🔅 ➕یکم: واژه‌شناسی ❄️یلدا Yalda یک واژه سُریانی است به معنی تولد. رومی‌ها خود واژه ناتالیس را به معنی تولد داشتند. مسیحیان سُریانی واژه یلدا را با خود به ایران آوردند و از آن زمان تاکنون در ایران ماندگار شده است. (هاشم رضی، گاه‌شماری و جشن‌های ایران باستان، صفحه ۵۵۶) ابوریحان بیرونی نیز می‌نویسد: «و هو ليلته- على مذهب الروم- عيد «يلدا» و هو ميلاد المسيح»، (الآثار الباقية عن القرون الخالية، ص: 363) دهخدا و عمید نیز یلدا را سریانی می‌دانند نه آریایی. متصوفه وعرفا، شب يلدا را بر نور سياه كه نور ذات است! و نور عالم جبروت است، اطلاق نمايند. (فخرالدین عراقی، عشاق نامه (كليات عراقى)، ص: 418). در اشعار برخی از صوفیان نیز نمادی است برای رهایی مستضعفان از سختی. حافظ گفته است: «داد مسكينان بده‌ای روز وصل/از شب يلداى هجران الغياث‏» و برخی هجران را به شب يَلدا تشبيه كرده‏اند. (محمدحسین طهرانی، معاد شناسی، ج 8، ص 260). + ➕ دوم: فلسفه این جشن باستانی: ▫️ ريچارد فولتس ایران‌شناس معروف کانادایی درباره شب یلدا می‌نویسد: «ايرانيان باستان اعتقاد داشتند که باید در بلندترین شب که نحس بود بیدار مانده و همگی با خوردن میوه‌های قرمز (خورشیدی) همچون انار و هندوانه، به خورشید جان تازه ایی بخشیده و کمک کنند خورشید قوی‌تر شده تا دوباره‌ روزها کم‌کم بلندتر شود «» (دین‌های ایران باستان، ریچارد فولتس، ترجمه امیر زمانی، نشر دیبایه، ص 83). + ➕سوم: واکنش دانشوران به این جشن باستانی 🔺رهبر معظم انقلاب: «برگزاری آیین سنتی شب یلدا با مراعات ضوابط شرعی به‌خودی‌خود اشکال ندارد بلکه از جهت انجام صله‌رحم، کار نیکویی هست.» (سایت معظم له). 🔺مرحوم محمدحسین تهرانی: «آداب و سنن ملّى مانند شب يلدا و ... غلط است. چرا به شب قدر و نهج‌البلاغه سفارش نمی‌شود؟» (فهرست كليه جلسات سخنرانى علامه طهرانى و آیت‌الله سيد محسن طهرانى، ص: 11). 🔺محمد محسن طهرانی، با نوروز مخالف است اما با شب یلدا موافق. او گفته است: «شب يلدا كه طولانى‏ترين شب سال است، ... امّا از ناحيه شرع، چنانچه امروزه شب‏نشينى و برگزارى محافل در اين شب نه بر اساس استمرار سنّت ديرپاى گذشتگان، كه صرفاً به جهت شأنيّت خود شب به عنوان طولانى‏ترين شب سال باشد، اشكالى متوجّه اين سنّت نخواهد بود؛» (نوروز در جاهليت و اسلام، ص: 283). ➖➖➖ 1 •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water