eitaa logo
احادیث ناب ۱۴ معصوم
209 دنبال‌کننده
330 عکس
45 ویدیو
0 فایل
قال الامام صادق علیه السلام: کسی که احادیث ما را در دل شیعیان ما جای می دهد از هزار عابد برترست. 📚اصول کافی جلد۱صفحه۳۳ #کپی با ذکر #صلوات کانال اول ما #نشر فضایل #امیرالمومنین علی علیه السلام 💫 @ya_amiralmomenin110 💫 خادم کانال @Amirovisi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 ▪️✨✨✨ (1) به امام علیه السلام در خوانی متعال برای حضرت علیه السلام و او ▪️✨🍃 اشاره به ذبح امام حسین علیه السلام در روضه خوانی خداوند متعال برای حضرت ابراهیم علیه السلام و گریه او در 📚صفحه ۲۲۵ جلد ۴۴ بحار حدیث ۶ به نقل از امالی صدوق آمده است: ابن عبدوس از ابن قتیبه از فضل نقل کرده می‌گوید: از امام رضا علیه السلامشنیدم که فرمودند: وقتیکه خداوند به ابراهیم علیه السلام امرکرد که بجای فرزندش اسماعیل علیه السلام گوسفندی را که برای ابراهیم فرستاد ذبح کند، ابراهیم می‌خواست که پسرش اسماعیل را با دست خود ذبح می‌کرد و به ذبح گوسفند جای پسرش امر نمی شد تا به قلبش برسد آن چیزی که به قلب پدری که عزیزترین فرزندش را با دست خود ذبح می‌کند تا به سبب این عمل بالاترین مقام اهل ثواب بر مصائب را مستحق گردد. خداوند به او وحی کرد: ای ابراهیم محبوب ترین خلقم نزد تو کیست؟ عرض کرد: پروردگارا خلقی رانیافریده ای که نزد من محبوب تر از حبیب تو محمد صلی الله علیه و آله وسلم باشد. خداوند باز به او وحی کرد: آیا او را بیشتر دوست داری یا خودت را؟ عرض کرد: او را بیشتر دوست دارم. فرمود: آیا فرزند او نزد تو محبوب تر است یا فرزند خودت؟ عرض کرد: فرزند او محبوب تر است. فرمود: آیا ذبح فرزند او با ستم به دست دشمنانش دردآورتر است به قلب تو یا ذبح فرزندت با دست خود، در طاعت من؟ عرض کرد: پروردگارا ذبح او به دست دشمنانش برای دل من دردآورتر است. فرمود: ای ابراهیم گروهی که گمان دارند امت محمد صلی الله علیه و آله وسلم هستند فرزند او حسین را بعد از او با ظلم و عدوان می‌کشند و بخاطر این عمل سزاوار غضب من می‌گردند. ابراهیم باشنیدن این کلمات ناله زد و دلش به درد آمد و گریست. خداوند به او وحی کرد: ای ابراهیم جزع و ناله تو را بر فرزندت اسماعیل که اگر با دست خود ذبح می‌کردی به جزع و ناله تو برحسین و قتل حسین فدا کردم و به تو بالاترین درجات اهل ثواب بر مصائب را واجب کردم و این است قول خداوند که می‌فرماید: «وَفَدَیْناهُ بِذِبْحٍ عَظیمٍ». [۱] ---------- [۱]:📚 . شهرستانی، تاریخچه عزاداری حسینی، ص۸. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 ▪️✨✨✨ (2)مصیبت سر امام علیه السلام از در خوانی حضرت برای علیه ماالسلام ▪️✨✨ صاحب دُرّالثمین در تفسیر: «آدم به کلماتی از طرف پروردگارش برخورد». [۲] گفته است: در ساق عرش نام پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم و ائمه علیهم السلام را دید و جبرئیل به او یاد داد و گفت: یا حَمید بحق محمد و یا عالی بحق علی و یا فاطر بحق فاطمه و یا محسن بحق الحسن و الحسین و منک الاحسان، چون نام حسین را برد اشکهایش روان شد و دلش فرو ریخت و گفت: برادر جبرئیل در ذکر پنجمین، دلم شکست و اشکم روان شد ؛ جبرئیل گفت: این فرزندت به مصیبتی گرفتار می‌شود که مصیبتها در برابر آن کوچک باشد، گفت: ای برادر آن چه باشد؟ گفت: تشنه و غریب و تنها وبی کس کشته شود، برای او ناصر و معین نیست و اگر ببینی او را ای آدم که می‌گوید: وا عطشاه! وا قلة ناصراه! تا آنجا که تشنگی چون دود میان او و آسمان فاصله شود، کسی جوابش ندهد جز باشمشیر و باران مرگ و چون گوسفند از قفا سرش بریده شود و دشمنانش خیمه گاهش را غارت کنند و سرهای خود و یارانش را بر سر نیزه‌ها در شهرها بگردانند و زنانش باآن‌ها باشند. در علم خدا چنین گذشته است و آدم و جبرئیل چون زن رود مرده (جوان مرده) گریستند. [۱] ---------- 📚منابع: [۲]: . سوره بقره، آیه ۳۷. [۱]: . کمره ای، محمد باقر، درکربلا چه گذشت؟ ترجمه نفس المهموم قمی، ص۷۰؛ بنقل از بحار الانوار، ج۴۴، ص۲۴۵. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 ▪️✨✨✨ (3) بریدن امام علیه السلام در خوانی اکرم صلی الله علیه و آله وسلم برای ◼️▪️ سعید بن جبیر از ابن عباس روایت کرده گفت: من نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم نشسته بودم که حسن علیه السلام پیش آمد و چون او را دید گریست و فرمود: بیا بیا و او را بر ران راست خود نشانید و حسین علیه السلامآمد، او را هم که دید گریست و نزد خود طلبید و بر ران چپ نشانید، و سپس فاطمه علیهاالسلام آمد، او را هم که دید گریست و نزد خود طلبید و پیش خود نشانید، پس علی علیه السلام آمد، او را هم که دید گریست و نزد خود طلبید، بر سمت راست خود نشانید؛ اصحابش به وی گفتند: یا رسول اللّه، هر کدام از اینها را دیدی گریستی، کسی از اینها نبود که از دیدنش شاد شوی؟ فرمود: به آنکه مرا به نبوت فرستاده و بر جمیع خلق برگزیده، در روی زمین نفس کشی پیش من محبوب تر از اینها نیست و گریه‌ام برای آزارهایی است که پس از من به اینها می‌رسد و به یادم آمد آنچه بر این پسرم حسین می‌کنند و گویا می‌نگرم به حرم و قبرم پناهنده شده و پناهش ندهند و به زمین قتلگاه خود زمین کرب و بلا کوچ کند و دسته ای از مسلمانان وی را یاری کنند، آنان در قیامت سادات شهدای امتم باشند، گویا می‌نگرمش که تیری به او زده اند و از اسبش روی خاک هلاکت افتاده سپس مانند گوسفند، مظلومانه سرش را ببرند. سپس ناله ای کشید و گریست و اطرافیان خود را گریاند و ناله شیون از همه برخاست، سپس از جا بلند شد و می‌فرمود: بار خدایا به تو شکایت کنم آنچه را خاندانم پس از من برخورند. [۱] ---------- [۱]: .📚 کمره ای، محمدباقر، در کربلا چه گذشت؟، ترجمه نفس المهموم قمی، ص۷۶. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 ▪️✨✨✨ (4) حاج شیخ جعفر رحمه الله - کودکی علیه السلام، صلی الله علیه و آله وسلم و از امام علیه السلام◼️▪️ حضرت ابا عبداللّه علیه السلام طفل که بودند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم این مظلوم را در روزهای اول با انگشت ابهام خود شیر می‌دادند. پس از چند روز او را به حضرت زهرا علیهاالسلام سپردند. بچه داری سید الشهداء علیه السلام با پیامبر صلی الله علیه و آله وسلمبود. خود پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم لباسهای حسین علیه السلام را بر تنش می‌پوشانید، پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در بوسیدن حسین علیه السلام اهتمام خاصی داشت، بوسه‌های مخصوصی از حسین علیه السلام می‌کرد. معمولا رسم است که صورت و روی اطفال را می‌بوسند، اما پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم گاهی صورت حسین علیه السلام را می‌بوسید، گاهی زیر گلوی حسین علیه السلام را می‌بوسید گاهی روی دل حسین علیه السلام را باز می‌کرد، پیراهن را بالا می‌زد روی دل حسین علیه السلامرا می‌بوسید، لب و دندان حسین علیه السلام را می‌بوسید، پیشانی حسین علیه السلام را می‌بوسید، یک نوع بوسیدن دیگر هم داشت که با بوسیدنهای سابق فرق می‌کرد، پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به امیرالمؤمنین علیه السلاممی فرمود: «یا عَلِی اَمْسِکْهُ» علی حسین را نگه دار. چون امام حسین علیه السلام کوچک بود و ازدست پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرار می‌کرد، حضرت علی، امام حسین علیه السلام را نگه می‌داشت، پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم تا پای آن مظلوم را می‌بوسید، هی می‌بوسید و هی گریه می‌کرد، علی علیه السلامعرض کرد: یا رسول اللّه چرا گریه می‌کنید؟ می‌دانید پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم چه جوابی دادند، فرمودند: اُقَبِّلُ مَوْضِعَ السُّیُوفِ یعنی جای شمشیرها و خنجرها و نیزه‌ها را می‌بوسم. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلمیک قسم دیگر بوسیدن هم داشت. حسین علیه السلام چون کوچک بود، خردسال بود، بچه بود، اینطرف و آنطرف فرار می‌کرد و پیامبر صلی الله علیه و آله وسلمبدنبالش می‌دوید با اینکه صاحب سکینه و وقار بود، آنقدر بدنبال حسین علیه السلام در خانه و کوچه می‌دوید تا او را می‌گرفت و شروع می‌کرد به بوسیدن لبهای حسین علیه السلام، گاهی لبهای حسین علیه السلام را باز می‌کرد و دندانهای حسین علیه السلام را می‌بوسید. نمی دانم این چه حکمت داشت، شاید میدیدند در مجلس ابن زیاد و یزید چوب خیزران است که بالا و پائین می‌رود و بر لب و دندان مبارک فرود می‌آید. [۱] ---------- [۱]: .📚 رجایی، غلامعلی، گزیده از بیانات شیخ جعفر شوشتری، ص۴۰. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 ▪️✨✨✨ (5)خبر دادن صلی الله علیه و آله وسلم به امام علیه السلام به در را می‌برند ▪️▪️▪️✨ علامه مجلسی در بحار آورده که محمد بن ابی طالب موسوی گوید: چون فرمان قتل حسین علیه السلام به ولید رسید، بر او گران آمد و گفت: بخدا، خدا مرا نبیند که زاده پیغمبرش را بکشم وگرچه یزید دنیا و مافیها را به من دهد، گوید: حسین علیه السلام شبی از منزلش بیرون آمد و سر قبر جدش رفت و گفت: «السلام علیک یا رسول اللّه» من حسین پسر فاطمه، جگر گوشه تو و زاده جگر گوشه تو و سبط توام که در امتت به جای گذاشتی، یا نبی اللّه گواه باش که آنها مرا واگذاردند و ضایع کردند و نگهداری نکردند، این شکایت من است پیش تو تا تو را ملاقات کنم». سپس برخاست و به نماز ایستاد و پی در پی رکوع و سجود کرد. ولید به منزل حسین علیه السلام فرستاد تا بداند از مدینه بیرون رفته یا نه، چون در منزلش نیافت گفت: حمد خدا را که رفت و به خونش آلوده نشدم. حسین علیه السلام به منزلش برگشت و شب دوم نیز سر قبر جدش رفت و چند رکعت نماز خواند و چون فارغ شد می‌گفت: «بار خدایا این قبر پیغمبر تو است و من پسر دختر پیغمبرت، می‌دانی به چه دچار شدم، بار خدایا به راستی من دوست معروف و دشمن منکراتم و یا ذالجلال و الاکرام از تو خواهش داردم به حق این قبر و آن که در آن است آنچه پسند تو و پیغمبر تو است برای من پیش آوری». سپس تا دم صبح سر قبر گریست و سر بر قبر نهاد و خوابش برد، رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم را در خواب دید که با فوجی از فرشتگان که در سمت راست و چپ و جلوی اویند، پیش آمد تا حسین را به سینه چسبانید و میان دو چشمش را بوسید و فرمود: حبیبی یا حسین، گویا به همین نزدیکی می‌بینم در زمین کرب و بلا به خون آغشته و از دست جمعی از امتم سر بریده ای و تشنه هستی و آبت ندهند و تشنه کامی و سیراب نکنند و با این حال امید شفاعت مرا دارند. خدا شفاعت مرا در روز قیامت بر آنها نرساند؛ حبیبی یا حسین پدر و مادر و برادرت نزد من آمدند و مشتاق تواند، تو در بهشت درجاتی داری که جز با شهادت بدان نرسی. حسین علیه السلام در عالم خواب به جدش نگاه می‌کرد و می‌گفت: یا جداه نمی خواهم به دنیا برگردم، مرا با خود ببر و در قبرت درآور. رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: باید برگردی و شهید گردی و ثوابی که خدایت مقرر کرده دریابی، زیرا تو و پدر و برادر و عموی پدرت روز قیامت یک دسته مخصوص محشور شوید تا وارد بهشت گردید. [۱] ---------- [۱]: .📚 کمره ای، محمد باقر، در کربلا چه گذشت؟، ترجمه نفس المهموم قمی، ص۹۶. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 ▪️✨✨✨ (6)روضه حاج شیخ جعفر شوشتری - دیدن امام علیه السلام، اکرم صلی الله علیه و آله وسلم را و دادن به اینکه را می‌برند ▪️✨✨ وقتی که اوضاع در مدینه به جهت عدم بیعت حضرت امام حسین علیه السلامبا یزید و نماینده یزید که فرماندار مدینه بود سخت تر شد حضرت ابا عبداللّه علیه السلام شبانه به حرم مبارک جد خود پیامبر مشرف شدند، قدری عبادت کردند بعد عرض کردند: خدایا این قبر پیامبر توست، خدایا من پسر دختر پیامبر تو هستم خدایا تو می‌دانی چه بلاها برای من پیش آمده است. خدایا تو می‌دانی که من معروف و کارهای خیر را دوست می‌دارم و باطل و کارهای منکر را دشمن هستم یا ذالجلال و الاکرام، از تو می‌خواهم بحق این قبر و بحق کسی که در آن آرمیده است که آنچه را که خود و رسولت می‌پسندی برای من مقرر فرمائی این بیان را که فرمودند بر سر قبر خوابشان برد، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم را در خواب دیدند که گرد حضرت، ملائک زیادی بودند، فرمود: حَبِیبی یا حُسَیْن کَاَنّی اَراکَ عَنْ قَرِیبٍ مُرَمَّلاً بِدِمائِکَ مَذْبُوحا بِاَرْضِ کَرْبٍ وَالْبَلاءِ. فرمود: ای عزیزم حسین، گویی بزودی تو را می‌بینم که در خون خود غوطه ور می‌شوی و سرت را دشمنان خدا از قفا جدا می‌کنند، سپس فرمودند: یا ولدی اخرج الی العراق ان اللّه قد شاءَ ان یراک قتیلا، فرزندم به سوی عراق حرکت کن، خداوند دوست دارد که تو را کشته ملاقات کند، حضرت همان شب از مدینه بیرون آمدند، زنهای بنی هاشم و عبدالمطلب فهمیدند، خدمت حضرت آمده گریه‌ها نمودند، عرض کردند از خدا بخواه که ما را فدای تو کند، ما عوض تو بمیریم ما از اهل قبور باشیم نه تو، عمه‌های حضرت (خواهران امیرالمؤمنین علیه السلام) هم همه آمدند گریه کردند، ناله کردند، حضرت از گریه منعشان کرد، یکی از عمه‌های حضرت گریه کنان جلو آمد، عرض کرد یا حسین ما را از گریه منع می‌کنی حال آنکه من از جنیان شنیدم که تو شهید می‌شوی و بر تو نوحه می‌کردند. [۱] ---------- [۱]: .📚 رجایی، غلامعلی، گزیده از بیانات شیخ جعفر شوشتری، ص۶۸. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی(ع)🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 ▪️✨✨✨ (7) خوانی حضرت علیهاالسلام برای حضرت علیهاالسلام و به اینکه امام علیه السلام هنگام در ایشان بوده ▪️✨✨ در طراز المذهب، از بحر المصائب نقل می‌کند که: روزی حضرت علیا مخدره زینب علیهاالسلام نزد حضرت سجاد علیه السلام آمد. حضرت چون چشمش به آن مخدره افتاد، فرمود: ای عمه، دیشب در عالم رؤیا چه دیدی و از مادرت فاطمه علیهاالسلام چه شنیدی؟ آن مخدره عرض کرد: تو از تمامی علوم آگاهی. آن حضرت فرمود: چنین است، و مقام ولایت همین است؛ اما من می‌خواهم از زبان تو بشنوم و بر مصیبت پدرم بنالم. عرض کرد: ای فروغ دیده بازماندگان، چون چشمم قدری آشنا به خواب شد، مادرم زهرا را به جامه سیاه و موی پریشان دیدم که روی و موی خود را با خون برادرم رنگین ساخته است. چون این حال بدیدم، خویشتن را بر پای مبارکش بیفکندم و صدا به گریه و زاری بلند کردم و سرّ آن حال پر ملال را از وی بپرسیدم. فرمود: دخترم، زینب، من اگر چه در ظاهر با شما نبودم، لیکن در باطن با شما بودم و از شما جدا نبودم. مگر به خاطر نداری عصر روز تاسوعا، که برادرت را از خواب برانگیختی، برادرت بعد از مکالمات بسیار گفت: جدّ و پدر و مادر و برادرم آمده بودند، چون برمی گشتند مادرم وعده وصول از من بگرفت؟! ای زینب، مگر فراموش کردی شب عاشورا را که ناله واحسیناه! واحسیناه! از من بلند شد و تو با اُمّ کلثوم می‌گفتی که صدای مادرم را می‌شنوم؟! آری من در آن شب، با هزار رنج و تعب، در اطراف خیمه‌ها می‌گردیدم و ناله و فریاد می‌زدم و از اینروی بود که برادرت حسین به تو گفت: ای خواهر، مگر صدای مادرم را نمی شنوی؟ ای زینب! مگر در وداع بازپسین فرزندم حسین، و روان شدن او سوی میدان، من همی خاک مصیبت بر سر نمی کردم؟ ای زینب، چه گویم از آن هنگام که شمر خنجر بر حنجر فرزندم حسین نهاد، و من سرش را در دامن داشتم و حیران و نگران بودم که سر فرزندم حسین را بر نوک سنان برآوردند. ای زینب، ای دختر جان من، چه گویم از آن وقت که لشکر از قتلگاه به سوی خیمه گاه روی نهادند و شعله نار به گنبد دوار برآوردند. ای دختر محنت رسیده، من همانا در نظاره بودم که مردم کوفه با آن آشوب و همهمه و ولوله خیمه‌ها را غارت کردند و آتش در آن‌ها نهادند و جامه‌های شما را به یغما بردند و عابد بیمار را از بستر به زمین افکندند و آهنگ قتلش نمودند و تو، نالان و گریان، ایشان را از این کار باز می‌داشتی. نیز هنگامی که شما را از قتلگاه عبور می‌دادند تمامی آن احوال را می‌دیدم و آن چهار خطاب تو به جد و پدر و مادر و برادرت را استماع می‌نمودم و اشک حسرت از دیده می‌باریدم و آه جانسوز از دل پر درد بر می‌کشیدم. ای دختر جان من، این خون حسین است که بر گیسوان من است، و من در همه جا با شما همراه بودم، خصوصا هنگام ورود به شام و مجلس یزید خون آشام و رفتار و گفتار آن نابکار بد فرجام. علیا مخدره زینب علیهاالسلام می‌فرماید: عرض کردم: ای مادر، از چه روی این خون را از موی و روی خویش پاک نمی فرمایی؟ فرمود: ای روشنی دیده، باید این موی پرخون را در حضرت قادر بیچون به شکایت برم و داد خود را از ستمکاران و کشندگان فرزندم بازجویم، و عزاداران و گنهکاران امت پدرم را شفاعت بنمایم. و ترا وصیت می‌کنم که سلام مرا به فرزند بیمارم، سید سجاد، برسانی و بگویی به شیعیان ما اعلام کند که در عزاداری و زیارت فرزندم حسین کوتاهی نکنند و آن را سهل نشمارند که موجب ندامت آن‌ها در قیامت خواهد بود. [۱] ---------- [۱]: .📚 ربانی خلخالی، علی، چهره درخشان قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس علیه السلام، ص۱۰۰. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 ▪️✨✨✨ (8) دادن امام علیه السلام به سلمه به اینکه او و را در خواهند ▪️✨ در بعضی کتب یافتم که چون حسین تصمیم گرفت از مدینه بیرون رود، اُمّ سلمه آمد و گفت: فرزند جانم، مرا برای رفتن به عراق محزون مکن زیرا از جدت شنیدم می‌فرمود: فرزندم حسین در عراق در زمینی که آن را کربلا گویند کشته شود. فرمود: مادر جان، بخدا من به آن داناترم و بناچار کشته می‌شوم و چاره ای ندارم، بخدا روزی که کشته شوم می‌دانم و قاتل خود را می‌شناسم و بقعه ای که در آن دفن شوم می‌دانم و کسانی از خاندانم و خویشانم و شیعیانم که کشته شوند می‌شناسم و می‌خواهم قبر خود را به تو بنمایم و اشاره به سمت کربلا کرد و زمین پست شد و آرامگاه و قتلگاه و لشکر گاه و موقف آن حضرت را دید، دراینجا اُمّ سلمه سخت گریست و کار او را به خدای تعالی واگذارد. فرمود: یا اُمّاه، خدا خواسته که مرا کشته ببیند که به ظلم و عدوان سرم بریده شود و خواسته که حرم و خاندان و زنان دربدر شوند و کودکانم سربریده و مظلوم و اسیر و زیر زنجیر باشند و فریاد رسی خواهند، یاور و فریاد رسی نیابند. در روایت دیگر،‌ام سلمه گفت: من تربتی دارم که جدت به من داده و در شیشه است، فرمود: بخدا من کشته شوم و اگر هم به عراق نروم مرا می‌کشند و سپس تربتی برگرفت و در شیشه کرد، به‌ام سلمه داد و فرمود: این را با آن شیشه جدم بگذار و چون خون از آن‌ها جاری شد، بدان که من کشته شده ام. [۱] ---------- [۱]: . 📚کمره ای، محمد باقر، در کربلا چه گذشت؟، ترجمه نفس المهموم قمی، ص۱۰۱. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫