8.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 #ببینید | پشت پرده چوب گذاشتن در چرخ #تولید !
⁉️ چه کسانی از #تولید_داخلی ضرر میکنند؟؟!
⁉️ کم شدن #ارزش_پول_ملی ایران از چه زمانی شروع شد؟!
♨️ رابطه تولید و رشد #اقتصاد به روایت تاریخ...
___________________
📺 برشی از گفتگوی تلویزیونی #حجت_الاسلام_راجی مدیر اندیشکده راهبردی سعداء و نویسنده کتاب #معجزه_تولید
#سال_تولید_دانشبنیان_اشتغالآفرین
💠 اندیشکده راهبردی #سعداء
🆔 @soada_ir
5.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢رفاقت عمیق کردستان عراق با اسرائیل
اعتراف مأمور اطلاعاتی رژیم صهیونیستی:
🔹موساد سالهاست که در شمال عراق پایگاه دارد و در کردستان عراق همکاری و فعالیت میکند!
🔹«مردخای کیدار»، سرهنگ بازنشسته و مأمور اطلاعاتی رژیم صهیونیستی نیز در اظهارنظری وقیحانه در اندیشکده بگین سادات گفت: ما باید ایران را تکهتکه کنیم!
✍️بیداری
🍁〰🍂
@Alachiigh
🔥جیغ بنفش رتیل سبز❗️
🔻آقای #تاج_زاده؛ یک علت مهم چالشهای اقتصادی دهه ۹۰، تحریم های نفتی/بانکی، تحریم های فلج کننده رفیقتان اوباما در سال ۸۹ بود.
🔻مگر شماها نبودید که با #فتنه_سبز در ۸۸ کمر کشور را شکستید و راه اوباما را هموار کردید؟ البته مدیریت دوستانتان در #دولت_بنفش را هم به آن اضافه کنید!
🔸پ.ن: میگن #رتیل وقتی کسی را میگزه، بعد میره سردر قبرستان منتظر میمونه برای اینکه ادای گریه و زاری دربیاره
✍حمیدرضا ابراهیمی
گامی نو
🍁〰🍂
@Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢هرچقدر هم دروغ بگید و بیتقوایی کنید
آویزون سفره هفت سین بشید یا قصه احوالپرسی رئیسجمهور از کارمند رو تحریف کنید
اما آخرش مشکلات کشور با همین دعاهای برآمده از نفس پاکِ بندههای محبوب و خوب خدا برای خادم مردم حل میشه ( انشاءالله تعالی)
چیزی که محبوب ریش رنگی ِشما ،ازش محروم بود!
»کمال لطفی»
✍️بیداری
🍁〰🍂
@Alachiigh
آلاچیق 🏡
🌺نیمہ ݐــنہان ماه 🌺 ✿قسمت 2⃣3⃣ اگر آن روز دکتر اعصاب و روان #مرا از اتاقش بیرون نمی کرد، هیچ وقت
🌺 نیمہ ݐــنہان ماه 🌺
✿ قسمت 3⃣3⃣
چند بار توانسته بودم سرش را گرم کنم و از بیمارستان بیرون بروم....
یک بار به #بهانه ی دستشویی رفتن، یک بار به بهانه ی پرستاری که با ایوب کار داشت و صدایش می کرد.
اما این بار شش دانگ #حواسش به من بود.
با هر قدم او هم دنبالم می آمد. تمام حرکاتم را زیر نظر داشت. نگهبان در را نگاه کردم.
جلوی در منتظر ایستاده بود تا در را برایم باز کند. #چادرم را زدم زیر بغلم و دویدم سمت در
صدای لخ لخ دمپایی ایوب پشت سرم آمد.
او هم داشت می دوید.
_"شهلا .......شهلا........تو را به خدا......."
بغضم ترکید.
اشک نمی گذاشت جلویم را درست ببینم که چطور از بیماران عبور می کنم.
نگهبان در را باز کرد.
ایوب هنوز می دوید.
با تمام توانم دویدم تا قبل از رسیدن او به من، از در بیرون بروم.
ایوب که به در رسید، نگهبان آن را بسته بود..
و داشت اشک هایش را پاک می کرد.
ایوب میله ها را گرفت، گردنش را کج کرد
و با گریه گفت:
_"شهلا......تو را به خدا......من را ببر.......تورو بخدا.....من را اینجا تنها نگذار"
چادرم را گرفتم جلوی دهانم تا صدای گریه ام بلند نشود.
نمی دانستم چه کار کنم.
اگر او را با خود می بردم حتما به #خودش صدمه می زد.
قرص هایش را آن قدر کم و زیاد کرده بود که دیگر یک ساعت هم آرام و قرار نداشت.
اگر هم می گذاشتمش آن جا...
با صدای ترمز ماشین به خودم آمدم،
وسط خیابان بودم
به روایت همسر شهید
⭐️برای خواݩدݩهرقسمٺاز رماݩ1صݪواٺ به نیت فرج اݪـزامیسٺ
#ادامه_دارد
#داستان_شب
#رمان_واقعی
#زندگینامہ_شہیدایوب_بلندے
🍁〰🍂
@Alachiigh
✳️قرص فشار را شبها مصرف کنید !👇
🔸نتایج یک مطالعه نشان داد، خطر مرگ ناشی از سکته مغزی و قلبی یا ایست قلبی در بیمارانی که قرص فشار خود را شبها مصرف میکنند، نصف بیمارانی است که صبحها اقدام به استفاده از این قرصها میکنند.
#خواب
#سلامت
#سلامت_بمانید
🍁〰🍂
@Alachiigh
میخوام آشناتون کنم با یک کانال شهدایی ناب
در این کانال کلیپ های مذهبی،شهدایی و...
[اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج]
لینک کانال : 👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/peirovanshohada_ir
⭐️*بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ*
⭐️صفحه ۳۷۸ مصحف شریف
✨همراه تدبر و چند نکته
⭐️هدیه به امام زمان عجل الله فرجه الشریف❤️🙏
#کلام_نور
🍁〰🍂
@Alachiigh
🌹شهید محمد یوسف اللهی🌹
⭐️چشمان برزخی
✍همرزم شهید:
دو تا از بچّه های واحد شناسایی از ما جدا شدند. آنهم با لباس غوّاصی در آبها فرو رفتند. هر چه معطّل شدیم باز نگشتند. به ناچار قبل از روشن شدن هوا به مقرّ برگشتیم.
محمّدحسین که مسؤول اطّلاعات لشکر41 ثارالله کرمان بود، موضوع را با شهید حاج قاسم سلیمانی- فرمانده لشکر ـ در میان گذاشت.
حاج قاسم گفت: باید به قرارگاه خبر بدهم. اگر اسیر شده باشند، حتماً دشمن از عملیّات ما با خبر میشود.
امّا حسین گفت: تا فردا صبر کنید. من امشب تکلیف این دو نفر را مشخّص میکنم.
صبح روز بعد حسین را دیدم. خوشحال بود. گفتم: چه شده؟ به قرارگاه خبر دادید؟
گفت: نه. پرسیدم: چرا؟!
حسین مکثی کرد و گفت: دیشب هر دوی آنها را دیدم.
با خوشحالی گفتم: الآن کجا هستند؟
گفت: در خواب آنها را دیدم. اکبر جلو بود و حسین پشت سرش. چهره اکبر نور بود! خیلی نورانی بود. می دانی چرا؟
اکبر نامزد داشت. او تکلیفش را که نصف دینش بود انجام داده بود.
اکبر در خواب گفت: که ناراحت نباشید؛ عراقی ها ما را نگرفته اند، ما بر میگردیم.
اونهاشهید شدند.پیکرشان را امشب آب می آورد لب ساحل.
شب نزدیک ساحل ماندم. آخر شب نگهبان ساحل از کمی جلوتر تماس گرفت و گفت: یک چیزی روی آب پیداست..وقتی رفتم، دیدم پیکر شهید صادقی به کنار ساحل آمده! بعد هم پیکر اکبر پیدا شد!
⭐️شادی روحش صلوات
#به_یاد_شهدا
🍁〰🍂
@Alachiigh