🚨 #خبر_فوری
🕊مسافر دیگری از کربلای #خانطومان شناسایی شد....
💐شهید مدافع حرم #شهید_ﻋﻠﻲ_ﺟﻤﺸﻴﺪﻱ شناسایی شد.
#اﺯﺷﺎﻡ ﺑﻼ ﻣﻴﻬﻤﺎﻥ ﻣﻲ اﻳﺪ
باز میهمان داریم
#عشق_داره_برمیگرده♥️
Meysam Motiee - Shahr Ma Shahidi Avordan(UpMusic).mp3
15.14M
⏯ #شهدایی
🍂این گل🌷 را به رسم هدیه
🍃تقدیم #نگاهت کردیم
🍂حاشا اینکه از #راه_تو
🍃حتی لحظه ای برگردیم
#یا_زینب😔
🎤 #میثم_مطیعی
🔹صاحب مکیال می نویسد:
💎در عالم خواب به من گفته شد: درهمی که در راه امام #غایب خرج شود هزار و یک برابر ارزشمندتر از دوران حضور امام است
(مکیال المکارم ج2 ص 306)
📢📢📢📢📢📢📢
سلام علیکم💐
بزرگواران
قربانی برای سلامتی و فرج امام زمان علیه السلام 💫🌟
جمعه همین هفته( 13 تیر ، مصادف با روز ولادت امام رضا علیه السلام ) انجام می شود 💫🌟💫🌟💫🌟
👇👇👇👇
عزیزان !
بیمه کنید خودتان واهل بیتتان را👌
ولو به اندکی 👉
یاری کنید مارا
سهم خود را به این شماره ی
کارت واریز فرمایید:
6037 9973 5313 3474
خدیجه مولوی
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
👈 ان شاالله قربانی این هفته جمعه از طرف آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام هدیه می شود به بقیه الله الاعظم عج 👉 🌷🍃🌷🍃🌷🍃
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
مراقبت های چله بیست و سوم 👇👇👇 💫🌟هدیه اعمال خیرمان از طرف شهید روز به بقیه الله الاعظم عج 🌟💫 ✅ 1
سلام علیکم💐
بیست و یکمین روز از چله 🌟 بیست و سوم🌟 مهمان سفره شهیدان 🌷 مصطفی و مرتضی و محمد پالیزوانی 🌷 هستیم.
🚨 معجزه سه شهید و زنده شدن مادرشان
💠 علی اکبر فرزند آخر خانواده پالیزوانی، میگوید: سال ۸۴ مادرمان زمین خورد و لگنش شکست مجبور شدند او را به اتاق عمل ببرند که زیر عمل سکته مغزی کرد. او را از اتاق عمل که بیرون آوردند، فوت کرد. ۴۵ دقیقه چهرهاش را پوشاندند و حاج علی، شهادتین را زیر گوشش خواند و دیدیم جان از بدن عزیز رفت. آمدند که ایشان را به سردخانه ببرند گفتم اگر هزینهاش را بدهیم میتوانیم یک شب مادر را نگه داریم؟ قبول کردند. پزشکش هم که جرّاح مغز متبحّری بود گفت مادرمان، فوت کرده است. به فامیل خبر دادیم که بیایند مادر را ببینند. در آن لحظه به سه شهید، مخصوصاً آقا مصطفی توسّل پیدا کردم و گفتم ما هنوز به عزیز احتیاج داریم، خدا شاهد است به اتاق برگشتم مادری که ۴۵ دقیقه مرده بود و صورتش را با پارچه پوشانده بودند دست برادرم را گرفت. دکترها آمدند و دستگاههایی که یک ساعت پیش کنده بودند را وصل کردند. حال مادر که کمی بهتر شد دکتر به او گفت من ۷۰ سال است همه چیز دیدهام تو آنطرف چه دیدی؟ مادر گفت: آنطرف بیابانی بود. رسیدم به منطقهای که خانههای خرابهای مشابه خانههای قدیمی قم داشت. درب باغی باز شد، فرزندانم مصطفی و مرتضی و محمد آمدند من را داخل باغ بردند همهی آدمهایی که در باغ بودند سرشان نور بود و صورتشان را نمیدیدم. به من گفتند شما باید بروی ما هوای تو را داریم و وقتش به سراغت میآییم.
🌐سایت خبرگزاری دفاع مقدس،۲۶ مهر ۱۳۹۶
نفر به نفر از پسرها قد کشیدند و بزرگ شدند، از شیره جان مادر نوشیدند و رزق حلال پدر را خوردند تا درخت خانواده پالیزوانی با 10 پسر به بار بنشیند، درخت گل کرد و از بین 10 فرزند سه نفر از آنها به شهادت رسیدند، یکی در وقایع انقلاب و دو نفر دیگر در دفاع مقدس. همه برادرها دست پرورده پدری هستند که یک نماز را بدون جماعت نخواند و در تمام سال های زندگی عرق ریخت و نان زحمتش را خورد، بعید نبود از خانواده ای که همه چیز خود را در راه اسلام و انقلاب گذاشته اند، سه پسر هم فدای اسلام شود.
محمد پالیزوانی فرزند حسین 14 مهر 1337(ش) در شهر تهران متولد شد. دوران کودکی را چون دیگر همسالان خود طی کرد و سپس به تحصیل پرداخت و به اخذ دیپلم طبیعی نائل گردید. وی پس از چندی در یک مغازه خشکشویی به کار مشغول شد و امرار معاش مینمود. وقتی انقلاب اسلامی به روزهای اوج و پیروزی نزدیک میشد وی با شرکت در تظاهرات و راهپیماییها به انقلاب یاری میرساند و با مردم همراه بود. 11 آذر 1357 (اول ماه محرم) در چهارراه سرچشمه در تهران، تظاهرات مردم علیه رژیم پهلوی شدت گرفته بود و محمد یکی از حاضران بود. او هدف گلوله مأموران حکومت پهلوی قرار گرفت و به شهادت رسید. مزار شهید در بهشت زهرا(س) قطعه 17، ردیف 102، شماره 15 قرار دارد.