eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
19هزار عکس
9.1هزار ویدیو
241 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
محمدجان! زندگی نکن برای خودت، زندگی کن برای مهدی (عج)؛ درس بخوان برای مهدی (عج)؛ ورزش کن برای مهدی (عج). احمدجان! وصیت اصلی من به تو تبعیت کامل از ولی‌فقیه است. سعی کن خودت را از جهات علمی، معرفتی و جسمانی آماده نصرت امام زمان (عج) کنی. شعری که مدام بر لبانش جاری بود رمز تعجیل فرج نصرت مولا مهدیست ما برآنیم که این رمز جهانی بشود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امروز در روز آخر چله جهت شکرانه سه کار انجام دهیم: ۱)صدقه برای سلامتی امام زمان علیه السلام ۲) خواندن دو رکعت نماز شکر ۳) اطعام در حد توان یا علی مدد ✋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📢 مرگ برای بعضی از مؤمنین، رفتن از این سفرۀ خدا به سَرِ سفرۀ دیگرِ خداست. 💠 آیت‌الله میرباقری: «یک‌عدّه‌ای از مؤمنین هستند که سختی‌ها و هول و هراسِ دنیا به طرفشان نمی‌آید؛ در وادی امن هستند و آرامش محض دارند. اصحاب سیدالشهدا(علیه السلام) این‌طور بودند. در روایت دارد وقتی ظهر عاشورا نزدیک می‌شد، چهرۀ حضرت برافروخته می‌شد؛ خیلی از اصحاب سیدالشهدا(علیه‌السلام) هم این‌طوری بودند؛ چهره‌شان برافروخته‌تر می‌شد؛ اصلاً احساس خوف و خطر نمی‌کردند. سختی‌های دنیا، تهدیدهای دشمن، مواجهه با مرگ و عالم برزخ و قیامت، اصلاً هراسی در این مؤمنین ایجاد نمی‌کند؛ در آرامش محض‌اند؛ یک بسم‌الله می‌گویند و پایشان را از این عالَم برمی‌دارند و آن طرف عالَم می‌گذارند. از این سفرۀ خدا می‌روند و در پای آن سفرۀ دیگرِ خدا می‌نشینند. مرگ برای این مؤمنین مثل یک پُل است. مرحوم شیخ غلامرضای یزدی که در زمان مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی، در ردۀ علما و مراجع بودند و گاهی در یزد منبر می‌رفتند، فرموده بودند که یکی از منبری‌های یزد، روی منبر از دنیا رفت! ایشان را در خواب دیدند و پرسیدند در بالای منبر چه شد؟! فرمود من بالای منبر نشسته بودم، از انتهای مجلس، سیّدالشّهدا(علیه‌السلام) فرمودند: به نزد ما می‌آیی؟ من از منبر پایین آمدم و رفتم و نزد ایشان رفتم. مرگ بعضی مؤمنین این‌طوری است. یک دوست عزیزی داریم که از علما و از منبری‌های خوب هستند؛ پدرِ ایشان از علمای اصفهان بودند. می‌گفتند: پدرِ من، در دورۀ جوانی یک دوستی داشت که گاهی منزل پدر ما می‌آمد و با هم مأنوس بودند. من خردسال بودم. ایشان شبی به منزل پدر ما آمد و گفت امشب، شب آخر من هست. شما فردا صبح که به نماز می‌روید، وقتی از نماز برمی‎گردید سری به منزل ما بزنید و اگر کمک لازم بود، کمک کنید. پدرم پرسیدند از کجا می‌گویید؟ گفتند:« هفتۀ قبل برای قبض روحم آمدند، گفتم: من آماده هستم، فقط کفنم در روستا مانده است؛ اجازه بدهید بروم کفنم را بیاورم که آماده باشد. گفتند: می‌رویم و هفتۀ بعد برمی‌گردیم. امشب، شب موعودشان است». خیلی عادی نشست و برای پدر من تعریف کرد، حالاتش فرقی با شب‌های دیگر نداشت. من و پدرم به نماز رفتیم. از نماز که برمی‌گشتیم، به منزلشان رفتیم و دیدیم عزا برپاست. پرسیدیم: چه خبر شده؟ گفتند: ایشان رفتند که برای نماز شب وضو بگیرند، همان‌جا رحلت کردند. کسانی که به عهدهایشان با خدا عمل می‌کنند و پای عهدهایشان می‌ایستند، هول و هراسی ندارند و به وادی امن می‌رسند. پس ترس‌ها و هراس‌ها از مخاطرات راه، بابت زیر پا گذاشتنِ عهدهاست؛ این است که انسان را ناامن می‌کند.» ☑️ @mirbaqeri_ir