6.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽
ششمین روز از🌷چله دوازدهم🌷
و در اولین روز از ماه مبارک رجب
تلاوت☀️ زیارت امین الله☀️
به نیابت از
بقیة الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف
و
❣️ امام محمد باقر علیه السلام❣️
#هدیه می کنیم
محضر نورانی
☀️ امیرالمؤمنین علیه السلام☀️
🌹🌹🌹🌹
تلاوت ☀️زیارت آل یاسین☀️
و عرض سلام و ارادت خدمت
☀️امام زمان علیه السلام ☀️
#به_آرزوی_شهادت
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
سیّد ابن طاووس در کتاب «اقبال» از حضرت رسول صلى الله علیه و آله براى خواندن سوره «قل هو الله احد» در ماه رجب ده هزار مرتبه، یا هزار مرتبه، یا صد مرتبه فضیلت بسیار نقل کرده، و نیز روایت کرده:
👈هرکه در روز جمعه ماه رجب
☀️ صد مرتبه سوره توحید☀️
را بخواند، در قیامت برایش نورى پدید مىآید که او را به بهشت راهنمایى کند.
صلوات ضراب اصفهانی.mp3
11.79M
#صلوات_ابوالحسن_ضراب_اصفهانی
#سيد_ابن_طاووس ميفرمايد:
اگر از هر عملي در عصر جمعه غافل شدي از صلوات ابوالحسن ضراب اصفهاني غافل نشو چرا كه در اين دعا سري است كه خدا ما را بر آن آگاه كرده است.
متن صلوات در مفاتیح
در اعمال روز و عصر جمعه
29.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽
#سلام_علی_آل_یاسین
تعدادی از شیعیان سؤال هایشان را در نامه ای نوشته بودند ، از محمد بن عبدالله حِمیَری نماینده امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، خواسته بودند برساند به دست ایشان .
یکی از سؤال ها این بود :
❓❓❓چگونه می شود در زمان غیبت با امام
👈 ارتباط روحی و معنوی👉 داشت❓❓❓
مدتی گذشت و جواب نامه آمد:
بسم الله الرحمن الرحیم ... سلام خدا بر ما و بندگان صالحش .
هروقت خواستید با ما ارتباط برقرار کنید و از راه ما به خدا توجه نمایید ، همان طور که خداوند فرموده است ، شما هم بگویید :
سَلامٌ عَلی آل یاسین ....
السلام علینا و علی عبادالله الصالحین ، اذا اردتم التوجه بنا الی الله تعالی و الینا فقولوا کما قیل الله تعالی سلام علی آل یاسین
📚 بحارالانوار ، جلد ۵۳،صفحه۱۷۲
✅✅ بنابراین یکی از راههای ارتباط با حضرت ، به گفته خود حضرت ، خواندن زیارت آل یاسین است .
#ادامه_دارد
#هرشب_ساعت_هشت_یک_نکته
﷽
سلام علیکم
هفتمین روز از🌷چله دوازدهم🌷
تلاوت☀️ زیارت امین الله☀️
به نیابت از
بقیة الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف
و
شخصیت بابصیرت
و ذوب در ولایت علوی
که امیرالمؤمنین علیه السلام در وصفش فرمود جایگاه او در نزد من مانند جایگاه من در نزد رسول خدا ست :
❣️ مالک اشتر ❣️
#هدیه می کنیم
محضر نورانی
☀️ امیرالمؤمنین علیه السلام☀️
🌹🌹🌹🌹
تلاوت ☀️زیارت آل یاسین☀️
و عرض سلام و ارادت خدمت
☀️امام زمان علیه السلام ☀️
#به_آرزوی_شهادت
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
حدود ۳۰ سال قبل هجرت، در پشت ابرهای تیره و تار جاهلیت، در یکی از روستاهای یمن خورشیدی طلوع کرد، و نوزادی چشم به جهان گشود که او را به نام مالک خواندند.
به راستی چه نام زیبنده ای، که بعدها روشن شد که او مالک بر خویشتن است، و مالک بر اراده و نفس و خویش است، و در پرتو همین سیطره و توان معنوی، در همه فراز و فرودها با موفقیت عبور کرده و پیروز شده است.
سیره نویسان، سلسله نسب او را چنین نگاشته اند: مالک بن حارث بن عبد یغوث بن مسلمة بن ربیعه بن حارث بن خزیمة بن نَخَع بن مُذحِج.بنابراین اگر مالک اشتر را نخعی می خوانند، از این رو است که ششمین جدش، نخع نام داشت، و اگر او را مُذحِجی گویند از این رو است که هفتمین جدش به همین نام بود.
دودمان نخع و مذحج در یمن می زیستند، و پس از ظهور اسلام، از پیشتازان یمن به سوی اسلام بودند، و شخصیت های بزرگی از این خاندان، از برجستگان اسلام در قرن اول اسلام شدند، و خدمات بسیار قابل توجهی به اسلام نمودند. بر همین اساس پیامبر (ص) فرمود: اکثر القبائل في الجنة مذحج؛ افراد قبیله مذحج در بهشت، از افراد همه قبیله های دیگر، بیشترند. مالک اشتر در یکی از رجزهای خود در نبرد صفین، قبیله مذحج را ستوده و چنین می گوید:
و لَستُ مِن حَيِّ رَبِیعَةَ و مُضَرُ
لَکِنَّني مِن مُذحِجِ الغُرِّ الغُرَرُ؛
(من از دودمان ربیعه و مضر نیستم؛ بلکه از قبیله فرزانه و برجسته مذحج می باشم.)
خاندان نخع در یمن ریشه دارترین و شریفترین قبیله در آن سامان بودند، مالک اشتر یکی از درخت های تنومند و بلند باغستان این خاندان است که بر شهرت و عظمت این خاندان افزود، و تا ابد، افتخار بزرگی برای این خاندان آورده است.
آغاز اسلام مالک اشتر
مالک اشتر در عصر رسول خدا (ص) در همان زادگاه خود، روستای بیشه یمن، اسلام را پذیرفت؛ ولی سال و چگونگی گرایش او به اسلام در تاریخ ضبط نشده است؛ اما از قراین به دست می آید، آن هنگام که در سال دهم هجرت، حضرت علی (ع) از طرف پیامبر (ص) به یمن رفت، و مردم آنجا را به اسلام دعوت کرد و سپس مردم دیگر یمن، گروه گروه مسلمان شدند. به احتمال قوی، یکی از آن گروهها، گروه دودمان نخع بودند، که مالک جزء آنها بود.
گواهی پیامبر (ص) به ایمان مالک اشتر
مالک اشتر مانند اویس قرنی پیامبر (ص) را ندید، ولی در عصر آن حضرت، در همان زادگاه خود (یمن) مسلمان شد، و در همان عصر جزء یاران پیامبر (ص) به شمار آمد. جالب اینکه: روزی در محضر پیامبر (ص) سخن از مالک به میان آمد، آن حضرت فرمود: إنّهُ لَمؤمِنٌ حقاً؛ مالک، قطعا مومن حقیقی است.
علامه سید محسن امین، پس از نقل این روایت می گوید: این گواهی، معادل گواهی سراسر جهان است؛ زیرا گواهی بزرگترین انسان جهان است و صدور این سخن در آن زمان که مالک اشتر جوان بود، بیانگر آن است که مالک اشتر در سنین جوانی در جایگاه رفیعی از ایمان قرار داشته است.
مالک اشتر، از زبان پیامبر (ص) به عنوان: مومن حقیقی و صالح معرفی شد. نتیجه این که: مالک اشتر چون رسول خدا (ص) را ندید، به عنوان اصحاب آن حضرت، از مهاجران و انصار نیست؛ بلکه از تابعین به شمار می آید؛ ولی در عصر پیامبر (ص) از مومنان صالح بود.
8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کنیه و لقب مالک اشتر
مالک را از این رو که پسری به نام ابراهیم داشت با کنیه ابو ابراهیم می خواندند و نظر به این که در یکی از جنگ ها به پلک های چشمش آسیب رسید و آن را جابجا و دگرگون نمود، با لقب اشتر خواندند، زیرا عرب به کسی که از پلکهای چشمانش دگرگون می شود می گوید: «شتر عینُه» و گاهی او را با لقب «کبشُ العِراق»؛ قوچ عراق می خواندند، این لقب از این رو بود، که قوچ در یک گله گوسفند معمولا جلودار گوسفندها است، مالک جلودار و سردار و پیشتاز خاندان او که در کوفه می زیستند، دارای افراد برجسته ای مانند کمیل بود، و صمیمانه از او پیروی می کردند.
مالک اشتر» مردى بلند قامت و با هیبت بود و صدایى غرا و بلند داشت، و در نبردهاى بسیارى شرکت کرد و تجربه هاى خوبى در مسایل نظامى اندوخت و با تاکتیکهاى رزمى کاملا آشنا بود، دلاورى و شهامتش زبانزد موافقان و مخالفان گردید و کسى را یاراى هماورد شدن با او نبود . در هر نبردى که او حضور مىیافت، پیرزوى نصیب سپاهى مىشد که وى در آن حضور داشت و بر اثر لیاقتى که داشت، سرپرست قوم و قبیله خود به شمار آمد .
در زمان خلافت «عثمان» ، «ولید بن عقبه» که برادر مادرى عثمان بود، از سوى وى فرماندار کوفه گردید، اما این حاکم به ابتذال روى آورد فساد و منکرات را از حد گذراند به نحوى که خشم گروهى از مسلمانان را برانگیخت که «مالک اشتر» در راس آنان قرار داشت، اعتراض مالک و اعزام او به مدینه براى این که گزارش خلافکاریهاى ولید را به عثمان برساند، و پیگیرى مستمر در این خصوص موجب گردید که خلیفه سوم ناگزیر گردد ولید را از فرماندارى کوفه برکنار کند.
نقش مالک در جنگ جمل
در زمان خلافت امیر مؤمنان على علیه السلام در غائله «جمل» که توسط «طلحه» و «زبیر» تدارک دیده شد، مالک اشتر از آغاز تا پایان جنگ همراه حضرت على علیه السلام بود . او بود که با حضور در کوفه ابوموسى (والى این دیار) را عزل و مردم آن شهر را براى جنگ با حضرت على علیه السلام همراه ساخت . زیرا ابوموسى در فراهم آوردن نیروها و پیوستن آنان به امیر مؤمنان علیه السلام کارشکنى مىنمود .
حکمرانى مالک در مناطق مجاور شام
پس از پایان جنگ جمل حضرت على علیه السلام به حکم عدل و انصاف براى تمامى ایالات و مناطقى که تحت قلمرو حکومت اسلامى بود، فرماندارانى لایق تعیین کرد و به این مناطق گسیل داشت، در این برنامه امام موقعیت محل را با لیاقت اشخاص مىسنجید و هرکس را به جایى مناسب مى فرستاد . منطقه خطرناکى که معاویه چشم طمع به آن دوخته و حکامى را در آنجا نصب نموده بود، در جانب شام و حوالى آن قرار داشت بدیهى است فرماندار اعزام شده از ناحیه حضرت براى این سامان، لازم بود مردى شجاع، قوى و با بصیرت باشد تا بتواند از عهده دفع حیله هاى کارساز معاویه برآید، از این روى مالک اشتر را به حکومت آنجا منصوب نمود .
مالک بر تمام اوضاع آن نواحى مسلط شد و مردمان آن سامان را به ولایت و بیعت حضرت على علیه السلام فراخواند و آنچه را که رخ داده بود، ضمن نامه اى براى مولا و پیشواى خود گزارش نمود .
جنگ صفین و نقش مالک در این واقعه زبانزد است. وى در این جنگ جزء نادر افرادى بود که قاطعانه تا آخر خواستار ادامه نبرد بود و توطئه هاى امویان و نقشه هاى شوم «عمروعاص» و «معاویه» را به خوبى مى شناخت، به عنوان نمونه چون حضرت على علیه السلام و یارانش براى جنگ صفین حرکت کردند، در منطقه «رقه» که اکثریت آنان از امویان حمایت مىکردند، حضرت خطاب به مردمش فرمود: پلى برافرازید تا ما از روى آن عبور کنیم . آنها از پذیرش این تقاضا امتناع کردند، مالک اشتر به مردم گفت اگر چنین نکنید، شما را با شمشیر از میان خواهم برد و اراضى این دیار را ویران مىکنم و اموالتان را مصادره مىنمایم، آنها به هم نگریستند و از بیم این تهدید که یک تاکتیک سیاسى بود، پل را ساختند، حضرت على علیه السلام و یارانش با ساز و برگ و جنگ افزارها از روى آن عبور کردند و آخرین کس که از آن گذشت مالک بود، به دلیل این لیاقتها حضرت على علیه السلام وى را به فرماندهى پیشقراولان لشگر خویش برگزید و افراد قبلى را برکنار کرد که در نهج البلاغه (نامه 13) به این موضوع اشاره شده است . این نامه، شان، مقام و کیاست مالک و نیز اعتمادى را که حضرت به وى داشت، ثابت مىکند .