👤 توییت استاد #رائفی_پور :
در ایوان مقصوره مسجد گوهرشاد در حرم مطهر #امام_رضا (ع) منبری با شکوه موسوم به منبر صاحب الزمان (عج) وجود دارد که چشم نوازی میکند
استاد محمد نجار خراسانی منبتکار عصر فتحلعی شاه آن را ساخت به نیت روزی که مولای ما بر روی آن خطبه بخواند
خدایا چقدر دیر شد ...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
5c47441bb9a5a7c99f757bfe_4288662952976476928.mp3
3.73M
#حاج_میثم_مطیعی🎤
🌸 #سرودزیبا(میپیچه صدای نقاره...)
🌸ویژه #ولادت_امام_رضا
💠رَهبَرَم سَیِّد عَلی💠
@rahbaram_seyed_ali
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 " امام رضا علیهالسلام گفت اول به دیدار #مادر بوداییات برو! "
🔻روایت زوج #تازه_مسلمان تایلندی از یک اتفاق عجیب
@behjat135
شهید سید ابوالفضل کاظمی فروردین 1339 در یکی از روستاهای اردستان متولد شد. وی در مرداد 59 وارد سپاه پاسداران شد و با شروع قائله کردستان به غرب رفت. با آغاز جنگ تحمیلی در جنوب، سید ابوالفضل به این منطقه اعزام شد و پس از مدتی فرماندهی گردان میثم از لشگر 27 محمد رسول الله(ص) را بر عهده گرفت.
سید ابوالفضل در حالی که از آموزشدهندگان پادگان امام حسین(ع) بود با شروع عملیاتها سریع خود را به خط مقدم میرساند. زمستان 62 با شروع عملیات خیبر شهید کاظمی به جزایر مجنون رفت و تا شروع عملیات بدر آنجا حضور داشت.
عاقبت همین جزایر مجنون بود که شهید سید ابوالفضل کاظمی را به آرزویش رساند و او مزد زحماتش را از خداوند گرفت و به شهادت رسید.
زندگی ایشان همچون بسیاری از نیروهای انقلابی ساده اما سرشار از شور وهیجان مبارزه بود با آغاز جنگ تحمیلی و تشکیل لشکر 27محمد رسول الله -صلی الله علیه و آله وسلم -ایشان به لشکر میپیوندند و به آموزش نیروهای بسیجی میپردازند ،بسیار نترس، پر جنب وجوش و استوار و مطیع ولایت فقیه بودند و در عین حال با بصیرت
با این وجود در ارتباطات خانوادگی، سرکشی و دلجویی از اقوام ،حتی آشتی دادن و رفع دلخوری همسران هم فعال بودند.
ایشان در حین آموزش نیروها در دانشگاه امام حسین علیه السلام از ناحیه زانو دچار آسیب میشوند و همیشه زانو بند میبستند حتی بعد از 13سال که پیکرشان باز گشت هنوز این زانوبند با ایشان بود.
ایشان در تشکیل گردان میثم بسیار فعال بودند و خیلی از افراد لوتی مسلک را جذب نمودند.
مسئولیت معاون فرمانده گردان میثم به ایشان محول میشود و انقدر به گردان میثم عشق میورزیدند که اسم اولین فرزند و تنها پسرشان را میثم میگذارند.
اواخر سال 62 بود که به همراه پسر خاله شان که 6سال از ایشان کوچکتر بودند راهی جبهه شدند و پسر خاله شان علیرضا بیگی مفقودالاثر گشتند و برای ایشان خیلی سخت بود چون خودشان موجب آشنایی علیرضا با بسیج شده بودند.