🔸دعا قضا و قدر را بر میگرداند (۱)
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اکفِنَا حَدَّ نَوَائِبِ الزَّمَانِ، وَ شَرَّ مَصَایدِ الشَّیطَانِ ...»(دعای پنجم صحیفه سجادیه)
اول باید جایگاه دعا و تأثیر دعا در تکوین عالم را مطرح کنیم؛ مثلا در روایت وارد شده که اگر کسی ۲۵ بار در روز این دعا را بخواند: «اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ اَلْمُؤْمِنَاتِ وَ اَلْمُسْلِمِينَ وَ اَلْمُسْلِمَاتِ اَلْأَحْيَاءِ مِنْهُمْ وَ جَمِيعِ اَلْأَمْوَاتِ»، به تعداد آدمها از اول خلقت حضرت آدم، هابیل، قابیل... تا آخرین آدم، مغفرت و ثواب شامل حال گوینده میشود؛ و به همین مقدار ترفیع مقام پیدا میکند. این سخن با یک نگاه ابتدایی به نظر حالت لغو دارد! آخر چطور میشود مثلا به تعداد صد میلیارد انسان از اول خلقت تا الان، با ۲۵ بار گفتن این ذکر انجام شود!
اما اینها حقایقی است که برای ما که از پشت صحنه عالم بیاطلاع هستیم، عجیب است. الان با پیشرفتهای تکنولوژی که آمده، بعضی از این مسائل روایی کاملا برای ما حل میشود؛ مثلا یک کارمند بانک با فشار یک دکمه، به حساب همه مردم یک کشور، مبلغی را واریز میکند؛ این مبلغ با یک دکمه به حساب همه میرود، و دیگر فرقی نمیکند که ۸۰ میلیون نفر باشند، یا ۹۰ میلیون. اینکه افراد چه استفادهای بخواهند از این مبلغ بکنند، به اختیار خودشان است؛ ولی پول در حسابشان هست. تأثیر دعا در نظام عالم مثل همین است. یعنی کسی که دعا میکند، گویا آن دکمه را میزند و برای خدای تبارک و تعالی که به هر کاری قادر هست؛ فرقی نمیکند که یک میلیارد باشد یا صد میلیارد؛ به تعداد آدمها از اول خلقت، مغفرت شامل حالش میکند. چون حساب همهی آدمها، چه در این عالم، و چه آدمهایی که در عالم برزخ هستند، هنوز بسته نشده است!
دعا در نظام عالم چنین تأثیری دارد؛ چینش خلقت بر این نظام قرار گرفته است که دعا تقدیرات را بر میگرداند: «اَلدُّعَاءُ يَرُدُّ اَلْقَضَاءَ وَ قَدْ أُبْرِمَ إِبْرَاماً» دعا قضا و قدر را برمیگرداند، حتی اگر قطعی شده باشد. وقتی یک نفر دعا کند، این مقدار در تقدیر و ظرفیتش میآید، حالا اگر یک ملت اهل دعا باشند، چه میشود!
چطور وقتی پیام واریز پول به حساب کسی میآید، به پشتوانه همان پیام میرود و خرید میکند؛ شما تأثیر دعا در نظام عالم و کل هستی و کل موجودات را مانند همین در نظر بگیرید. البته تقدیرات به خود انسان رقم میخورد. در شبهای ماه رمضان این دعا را میخوانید: «وَ إِنْ کُنْتُ مِنَ الْأَشْقِیَاءِ فَامْحُنِی مِنَ الْأَشْقِیَاءِ وَ اکْتُبْنِی مِنَ السُّعَدَاءِ» خدایا من اگر شقاوت را انتخاب کردم، مرا ببخش؛ میخواهم سعادتمند باشم؛ «وَ رَضِّنِى مِنَ الْعَیْشِ بِمَا قَسَمْتَ لِى» رضایتمندی از زندگی و تقدیری که روزی من کردی، را به من بچشان. این سعادت و رضایت، وقتی کسی دعا میکند، در کانال وجودیاش ثبت میشود؛ اما اینکه در عمل چقدر استفاده بکند، به خودش بستگی دارد! اینکه از دارایی وجودیاش استفاده بکند یا نه، به خودش بر میگردد.
حالا با این نگاه برویم سر سفره امام سجاد سلامالله علیه که «وَ اکفِنَا حَدَّ نَوَائِبِ الزَّمَانِ» این گرفتاریهایی که در اجتماع و زمانه هست، سختیهایش را برای من کمرنگ کن، کفایت مرا به عهده بگیر! وقتی کسی چنین دعایی میکند، این در حسابش میآید؛ اما چرا سختیها در طول زمان شکل میگیرد، و اصلا چرا دنیا به بلا آمیخته است: «دَارٌ بِالْبَلَاءِ مَحْفُوفَةٌ»؟
ادامه دارد...
📌 بخشی از بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادتپرور(ره)
👁🗨 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید:
تلگرام | اینستا | ایتا | بله | آپارات
مدرسه معارف علامه طباطبایی
🔸دعا قضا و قدر را بر میگرداند (۱) «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اکفِنَا حَدَّ ن
🔸دعا قضا و قدر را بر میگرداند (۲)
یک دریا آب را در نظر بگیرید؛ قطره تا موقعی که در آب هست، نمیشود به آن گفت قطره؛ اما بعد از جدایی از آب، قطره میشود. موجودیت قطره به وجود آب هست. حالا دریای وجود را در نظر بگیرید، که هنوز موجودی شکل و قالب نگرفته است. خداوند تبارک و تعالی ولایت خودش را به این دریای وجود عرضه میکند؛ و با علمی که به موجودات و قالبها دارد، میداند کدام راست میگویند، و کدام دروغ میگویند؛ کدامشان حقیقتا میخواهند، و کدام ادعا میکنند. کل موجودات به خدای تبارک و تعالی گفتند خدایا ما نمیخواهیم، ادعایی نداریم، هر چقدر خودت به ما دادی، هر چه خودت برای ما صلاح دیدی، ما تسلیم تو هستیم. نه ثوابت را میخواهیم، نه عقابت را، ما تسلیم هستیم؛ -مضمون روایت است- اختیارمان را به خودت دادیم.
این صدایی که از حنجره بنده خارج میشود، یک وجود حقیقی است؛ این نگاهی که رفت و آمد دارد و انعکاس به مغز میدهد؛ این فرشی که رویش نشستهایم؛ این نوشیدنی که در کنارمان هست؛ این جریان خونی که در وجودمان هست؛ همه تسلیم محض خدا هستند: «وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ» هیچ موجودی نیست، مگر اینکه تسبیح تکوینی دارد؛ یعنی انجام وظیفه میکند، و در عین حال خدای متعال را منزه از هر نقص میداند. میگوید کار ما به خدای متعال درست است، و ما مأمور او هستیم، و هیچ انحرافی نداریم.
میکروبی که میآید، مثل کرونا میشود و میلیونها انسان را درگیر میکند، یک موجود است؛ درک دارد، شعور دارد، به اذن الهی افراد را بیمار میکند؛ «وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا» مبدأ و مقصدش را خدای متعال برایش تعیین میکند؛ البته امام معصوم سلاماللهعلیه مجری هست. این میکروب در ازل گفته است که من خودم را به شما سپردم، هر جور که شما دستور بدهید، انجام میدهم. امام علیهالسلام طبق مصالحی که علم الهی بهش داده است، میگوید برو این شخص را بیمار کن، فلانی را ناقص کن، فلانی را بمیران؛ همه این دستورات هم بر جاده محبت است: «وَ بَعَثَهُمْ فى سَبيلِ مَحَبَّتِهِ».
اگر پردهها کنار برود، میفهمیم که بلاهایی که رقم میخورد به خاطر ادعای بشر است. میان کل موجودات انسان، و مرحله بعد از انسان، اجنه ادعا کردند که ما پذیرای ولایت تو هستیم، و میخواهیم ولایت تو را پیاده بکنیم! خدای تبارک وتعالی هم فرمود این گوی و این میدان.
بعد از آن قالبها شکل گرفت؛ یکی قالب کوه گرفت، یکی قالب درخت گرفت، یکی قالب سنگ گرفت، یکی هم قالب انسان گرفت. انسانها شکل گرفتند، حیوانات شکل گرفتند، دریاها شکل گرفتند، و هر چیزی که در عالم هستی بود، شکل گرفت. در آنجا عرض امانت شد: «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ...» انسان گفت من این بار را به دوش میکشم.
در میان تمام انسانها فقط چهارده معصوم ادعاشان حقیقی بود؛ گفتند ما این بار را تحمل میکنیم، هر چقدر هم سنگین باشد: «وَالثَّابِتِ الْقَدَمِ عَلَى زَحاليفِها فِي الزَّمَنِ الْأَوَّلِ» لحظهای لغزش نکردند، لحظهای در وجودشان کدورت نداشتند که چرا این امانت و مسئولیت را به ما دادی؛ چرا سنگینی این بار را روی دوش ما گذاشتی؛ تعهد کردند، و وفای به عهد کردند. در ابتدای دعای ندبه هست که حضرت میفرمایند: «وَ عَلِمْتَ مِنْهُمُ الْوَفَاءَ بِهِ فَقَبِلْتَهُمْ وَ قَرَّبْتَهُمْ» میدانستی اینها با وفا هستند، پس به اینها مسئولیت خدایی خودت را دادی. از آن طرف هم امام معصوم سلاماللهعلیه میفرماید غیر از ما اهلبیت، احدی به عهدی که بسته بود، وفا نکرد! سلمان هم در مرتبه خودش، حتی در کمترین مقدار، وفا نکرد؛ ما هم در مرتبه خودمان، به بیشترین مقدار وفا نکردیم!
ادعایی که انسان کرد که ما خدایی تو را تحمل میکنیم؛ گفتند تو صبور هستی، ما میخواهیم مظهر صبر تو باشیم؛ تو حلیم هستی، ما میخواهیم مظهر حلم تو باشیم؛ اما اینجا ضد صبر و حلم رفتار میکنند؛ ابتلائاتی که سراغ بشر میآید، به خاطر این ادعاست.
ادامه دارد...
📌 بخشی از بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادتپرور(ره)
👁🗨 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید:
تلگرام | اینستا | ایتا | بله | آپارات
مدرسه معارف علامه طباطبایی
🔸دعا قضا و قدر را بر میگرداند (۲) یک دریا آب را در نظر بگیرید؛ قطره تا موقعی که در آب هست، نمیش
🔸دعا قضا و قدر را بر میگرداند (۳)
امام میفرمایند که «وَ اکفِنَا حَدَّ نَوَائِبِ الزَّمَانِ» خدایا خودت کفایت ما را به عهده بگیر؛ در مشکلات زمان و سختیهای زمان، و تندیهای زمان که دارد ما را از پا در میآورد؛ خدایا تو کفایت ما را به عهده بگیر!
عرض شد که دعا تکویناً تأثیراتی در نظام عالم دارد؛ مثلا براساس گفتنِ انسانها تقدیرات رقم میخورد: «فَوَرَبِّ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ مَا أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ» همانند نطقتان، روزیهای شما میآید. این آیه در سوره ذاریات، برای کسی که بخواهد توجه بکند به اینکه آنچه روزیاش میشود با دعا به حسابش واریز میشود؛ کافی است. البته باید تجربه عملی داشته باشد، و اهل دعا باشد؛ و اگر یک اجتماعی اهل دعا باشند، تقدیراتشان تغییر میکند.
وقتی به دعا مراجعه میکنیم، امام علیهالسلام میفرماید به ما برگردید و از ما درخواست بکنید؛ اولین چیزی که ما به شما توجه میدهیم این است که چون شما مدعی بودید، مشکلاتی برایتان به وجود آمد! دچار مشکلات شدید به خاطر ادعایی که کردید؛ اگر میخواهید مشکلات از شما عبور بکند، اول بفهمید که استحقاق این مشکلات را دارید.
حالا اگر اجتماع را در نظر بگیریم، خودمان ادعا کردیم که ما بهترین هستیم، پیرو علی هستیم، پیرو فاطمه هستیم؛ ادعا کردیم، باید بتوانیم این را نشان بدهیم! گفتید ما اهل کوفه نیستیم، در عمل همراهی دارید یا ندارید؟ پای ادعایتان ایستادهاید یا نه؟ مثلا یکی میگوید من میخواهم کشتیگیر بینالمللی باشم، ادعا میکند که بهترین کشتیگیرم؛ خب بیا در میدان، بیا مبارزه بکن!
بلا به خاطر ادعاست: «المُدَّعون لِمَنزلَتِهم بِغَیْر حَقّ» ادعایی میکنند که استحقاقش را نداشتند! لذا با همه جلالتی که برای حضرت حوا سلاماللهعلیها قائل هستیم، فضیلتی که حضرت خدیجه سلامالله علیها دارند، برتر است؛ چون دید در شکم خودش دختری دارد، که جایگاهی بالاتر دارد؛ از آنجا دارد با مادرش صحبت میکند؛ اما تقاضای منزلت دخترش را نکرد. ولی حضرت حوا تقاضا کرد، حضرت آدم ادعا کرد... ولی غیر از معصومین سلاماللهأجمعین، ادعایشان بر حق نبود.
در روایت آمده که علت اینکه ما هنگام وضو مسح سر میکشیم، این است که چرا ادعا کردید که این بار(امانت) را ما میخواهیم به دوش بکشیم؟ حالا بروید و در مشکلات گرفتار شوید تا بفهمید که چه ادعایی داشتید! چرا هنگام وضو دستها را میشویید، دست راست را میشویید، دست چپ را میشویید؟ چرا مسح پا میکنید؟ چون به درخت ولایت محمد و آل محمد نزدیک شدید! «المُدَّعون لِمَنزلَتِهم بِغَیْر حَقّ» گفتید که ما میتوانیم، و این ادعا را کردید، و دچار مشکلات شدید. مسح سر بکنید، از این فکر و ادعا استغفار بکنید؛ مسح پا بکنید که چرا به درختی که خدای تبارک و تعالی آدم و حوا را نهی کرد، نزدیک شدید: «وَلَا تَقْرَبَا هَٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ» نزدیک این درخت ولایت نشوید، تحملش را ندارید!
حالا حضرت آدم به طرف درخت رفت، حضرت حوا این منزلت را تقاضا کرد؛ ما چرا باید وضو بگیریم؟ چون این یک حقیقت مستمر هست؛ یعنی آدم نماد آدمیت بود، حضرت آدم و حضرت حوا سلاماللهعلیهما، نماد همه انسانهای مدعی شدند؛ منزلت اهلبیت را تقاضا کردند، بدون اینکه استحقاقش را داشته باشند.
تا اعتراف نکنیم که تنها و تنها و تنها این خانواده هستند که مصون از خطا و لغزش هستند، این ابتلائات هست؛ چون آنها فقط ادعایشان حق است. لذا باید به آنها پناه ببریم، و بگوییم: «الْکَهْفِ الْحَصِینْ وَ غِیاثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَکین» که قرآن میفرماید: «فَأْوُوا إِلَى الْكَهْفِ يَنْشُرْ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ» به این خانواده پناه ببرید؛ «فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی» اگر به این حصن پناه ببرید، ایمن از عذاب هستید.
حالا منی که الان اینجا نشستهام، چطوری به این حصن پناه ببرم؟ «أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ» خدای متعال میفرماید آیا من برایت کافی نیستم؟ میگوییم خدایا کفایت تو به چه معناست؟ میفرماید که من این خانواده را گذاشتم، هر احتیاجی دارید، اینها کفایت میکنند!
امام علیهالسلام، واسطه کفایت ماست؛ امام میفرماید که اگر میخواهید من کفایتتان را به عهده بگیرم، و در دعا هم به شما تعلیم دادم: «اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ»؛ باید ما را بشناسید، باید دست از ادعاتان بردارید؛ نگویید ما بهترین هستیم، بهترین فقط اهلبیت علیهمالسلام هستند!
📌 بخشی از بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادتپرور(ره)
👁🗨 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید:
تلگرام | اینستا | ایتا | بله | آپارات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️ عرضهی ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام بر تمام عالم!
آیتالحق مرحوم #جعفریتهرانی رضوانالله علیه
🌷🌸 میلاد سراسر نور و رحمتِ مولیالموحدین امیرالمؤمنین علی علیهالسلام بر همگان مبارک باد🌸🌷
👁🗨 برای مشاهده جلسات مرحوم آیتالله سیدعبدالله جعفری تهرانی رحمتاللهعلیه صفحه آپارات «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال، و به دیگران معرفی کنید.
🔸در مدار امام (۱)
اگر کسی میخواهد در مدار امامت قرار بگیرد، اگر میخواهد جزء مجریان حضرت ولیعصر سلاماللهعلیه باشد، و وقف امام علیهالسلام باشد؛ همانطور که در دعای افتتاح وارد شده «اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَة ... وَ تَجْعَلُنَا فِيهَا مِنَ الدُّعَاةِ إِلَى طَاعَتِكَ...» ما را جزء کسانی قرار بده که دعوتکننده به طاعت تو باشیم، و کرامت دنیا و آخرت روزی ما بشود؛ جدای از آن اخلاص، توسل، توکل و کلیاتی که بارها صحبتش را کردیم، دو عامل محوری در اینکه مورد عنایت مخصوص امام علیهالسلام قرار بگیرد، «اعتقاد واقعی» و «عمل مستمر» است.
«إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ»(فاطر-۱۰) کلمه باید طیب باشد، اعتقاد باید زلال باشد. تا معرفت نسبت به خدای تبارک و تعالی، و امام علیهالسلام که جلوهی خدای تبارک و تعالی است، حاصل نشود؛ سیر مشکل است. لذا فرمودند «أَفْضَلُ مَا يَتَقَرَّبُ بِهِ اَلْعَبْدُ إِلَى اَللَّهِ بَعْدَ اَلْمَعْرِفَةِ بِهِ اَلصَّلاَةُ وَ بِرُّ اَلْوَالِدَيْنِ»(تحفالعقول، ج۱، ص۳۸۳) که در حقیقت معصومین علیهمالسلام والدین ما هم هستند «أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ اَلْأُمَّةِ».
کسی که میخواهد انتخاب بشود، در حقیقت باید روی این بخش سرمایهگذاری کند، و اعتقادش را نسبت به خدای تبارک وتعالی و امام معصوم زیاد بکند؛ این هم با درس و بحث بدست نمیآید. هر کسی میخواهد باشد، یک زارع، یک کارمند، یک مغازهدار... برای همه امکانش هست؛ دعوت عمومی است.
این تعبیری که در روایت وارد شده که «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ فَقَدْ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً»(المناقب، ج۱، ص۲۴۶) کسی که بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است؛ این منحصر به زمان خاصی نیست، منحصر به ملیت خاصی نیست، منحصر به دین خاصی نیست! از حضرت آدم گرفته تا آخرین انسانی که روی زمین میآید؛ شامل کسی که در دورترین نقاط عالم زندگی میکند، و اسم هیچ دین و مکتبی را نشنیده هم میشود. وقتی که دعوت عمومی شد، توان هم باید عمومیت داشته باشد؛ و امر به محال لغو است. از این فهمیده میشود که هر کسی امکان دسترسی به امام علیهالسلام برایش فراهم است. هر کسی امکان معرفت نسبت به امام را دارد!
«مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ» امکان دسترسی به معرفت نفس خودش که امام هست، برایش فراهم است. آن امامی که از درون بر او حجت است: «إِنَّ لِلَّهِ عَلَى اَلنَّاسِ حُجَّتَيْنِ حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةً بَاطِنَةً» حجت باطنی که همان امام است، در وجود هر فرد هست. «وَ فِي أَنْفُسِكُمْ أَفَلَا تُبْصِرُونَ»(ذاریات-۲۱) در نفوس شما هست، بصیرت ندارید ببینید! «كُلُّ مَوْلُودٍ يُولَدُ عَلَى اَلْفِطْرَةِ» و «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها»(روم-۳۰) همه به هر صورت خدا را میشناسند، همه امام را میشناسند؛ آن فردی که در دورترین نقاط زمین هست، و اطلاعی از ادیان ندارد، از وجدانش خبر دارد! میداند صداقت چیست، میفهمد ظلم چیست؛ این فهم را امام در وجودش هدایت میکند. همانطور که امام تمام تار و پود هستی، کهکشانها سیارات، مجردات، ملائک، أجنه، حیوانات و همهی تار و پود آنها را هدایت میکند؛ هر شخصی که به دنبال حقیقت باشد، تار و پود او را هم فرا گرفته و هدایت میکند. لذا اگر او به امام درونش پاسخ مثبت بدهد: «كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ»(توبه-۱۱۹) با صادقین باشد، آن صدق از درون هدایتش میکند.
معرفت نسبت به امام از درون شکل میگیرد، و به وجود خود انسان گره خورده است. باید این توجه را داشته باشد که اگر میخواهد به بارگاه امام راه پیدا کند، باید این اعتقاد را در خودش بارور کند، و این ندای درونی خودش را همیشه زنده نگه دارد، و آن را سرکوب نکند؛ با خودش صاف باشد، اهل کلک نباشد، اهل منفعتطلبی نباشد. این منفعتطلبی باعث حجاب میشود. اگر در خانه هست، خدمت به همسر را ملاک قرار بدهد، و صداقت داشته باشد؛ مرحوم آقای سعادتپرور رضوانالله علیه همیشه میفرمود اگر در خانه توانستید آدم باشید، بیرون از خانه هم آدم میشوید! لذا انسان باید اول تکلیفش با خودش روشن باشد.
ادامه دارد ...
👤 بخشی از بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادتپرور(ره)
👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید:
تلگرام | اینستا | ایتا | توییتر | بله | آپارات
🔸در مدار امام (۲)
نکته دوم برای اینکه ولیعصر سلامالله علیه فردی را انتخاب کند؛ «استمرار در بندگی» است. مثلا کسی که در حال تحصیل هست، اگر مسافرتی برایش پیش بیاید، یک هفته، ده روز نباشد، روحش استقرار پیدا نمیکند؛ ولو زیارت امام حسین برود، یا مشهد مشرف بشود! عرضم این نیست که نرود، ولی مشغلههای مادی و اجتماعی داشتن با آن استقرار سازگار نیست. مثل ورزشکار حرفهای که به مربیاش میگوید یک هفته با من کاری نداشته باش! مثل یک نهالی که به باغبانش بگوید یک هفته با من کاری نداشته باش؛ من را آبیاری نکن! خُب میخشکد.
خدا آقای جبرئیلی را رحمت کند؛ یک وقتی در مسجد مرحوم آقای بهجت داشت وضو میگرفت، رفتم کنارش به ایشان عرض کردم مرا یک نصیحتی بکنید. ایشان همینطور که داشتند وضو میگرفتند گفتند فلانی نَفَسهای خیلیها به من خورده، آسید احمد خوانساری را دیدم، فلانی و فلانی را دیدم، خیلی از اسرار را به من گفتند، ولی در یک مجلسی که نباید میرفتم رفتم، -دستش را باز کرد و فوت کرد- اما هر چه به دست آوردم از بین رفت! مثل کسی که صد تا پله بالا میرود، ولی سقوط میکند.
کسی که خودش را از تحت تربیت بیرون میبرد، و از محیط استمرار بندگی دور میکند، کأنّه از زیر دست باغبان فرار میکند، از آبیاری فرار میکند؛ او هیچوقت به جایی نمیرسد! باید برود دوباره از اول شروع کند، چون خشکیده، و خودش کارش را سخت کرده؛ اگر هم خشک نشده باشد، از آن طراوتی که باغبان با شوق آبیاریاش میکند، خودش را دور کرده است.
لذا بعد از اعتقاد به اینکه باید خودش را زیر چتر مربی قرار بدهد که امام معصوم سلامالله علیه است؛ کون و مکان در اختیار اوست، و میخواهد از درون و بیرون مدیریت او را به عهده بگیرد؛ در عین حال باید استمرار در بندگی داشته باشد. باید با اراده پولادینی که امام کاظم علیهالسلام فرمود: «وقَد عَلِمتُ أنَّ أفْضَلَ الزّادِ لِلرّاحِلِ إلَيكَ عَزمُ إرادَةٍ يَختارُكَ بِها»(اقبالالأعمال، ج۳، ص۲۷۶) -یعنی میدانم كه برترين توشهی رهرو به سوى تو، ارادهی استوارى است كه با آن تو را بر میگزيند- آن ارادهی محکمی که در مورد حضرت آدم علیهالسلام گفته شد: «وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا»(طه-۱۱۵) در او ندیدیم؛ اما حضرت ابراهیم، حضرت موسی، حضرت عیسی، و پیغمبر اکرم علیهمالسلام اولوالعزم شدند، اینها عزم داشتند، مصمم بودند.
لذا اگر کسی میخواهد که امام زمان علیهالسلام او را انتخاب کند، نمیتواند با علقههای زیاد، خودش را تحت مدیریت قرار بدهد. یکی از عواملی مهمی که افرادِ تحتِ تربیت به نتیجهای نمیرسند، این است که زیر چترِ باغبان نمیمانند؛ هوا و هوسها، خواهشها، و علایقی دارند، و میخواهند که استاد با همان قالبی که دارند، هدایتشان بکند. در حالی که اگر کسی میرود تحت تربیت یک ولیِّ خدا -البته پیدا کردنش هم کار سختی است، کار راحتی نیست- باید بگوید قالب مرا بشکن، تو به من قالب بده! نه اینکه با همین قالبی که دارم، در همین ظرفم بریز؛ بگوید ظرفم را بشکن، برایم ظرف جدید بساز! ما معمولا با قالبهایی که داریم میرویم، با همان اصولی که داریم میخواهیم تحت تربیت قرار بگیریم؛ و این نمیشود.
مرحوم آقای بهجت فرمودند غیر از واجبات و محرّمات، اگر تسلیم محض هستید بسم الله؛ اگر پذیرفتید که سلم محض باشید، من کوتاهی نمیکنم. اگر کسی از امامت درون نتواند استفاده بکند، امام زمان علیهالسلام هم او را نمیپذیرد. وقتی این امامت که همیشه با او هست و مدیریتاش را میخواهد به عهده بگیرد، نمیپذیرد؛ هدایت بیرونی را به طریق اولی نمیپذیرد!
👤 بخشی از بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادتپرور(ره)
👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید:
تلگرام | اینستا | ایتا | توییتر | بله | آپارات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆 مصیبتِ در دین
حجتالحق مرحوم آیتالله سعادتپرور رحمتاللهعلیه
⚡️این ویدئو برای اولین بار منتشر میشود!⚡️«وَ لاَتَجْعَلْ مُصِيبَتَنَا فِي دِينِنَا وَلاَ تَجْعَلِ الدُّنْيَا أَكْبَرَ هَمِّنَا وَلاَ مَبْلَغَ عِلْمِنَا...» و مصيبت ما را در دين ما قرار نده، و دنيا را بزرگترین همت ما و نهایت علم ما قرار نده ...
(دعای پیامبر اکرم-ص- در شب پانزدهم ماه مبارک رمضان)#مرحومسعادتپرور #پهلوانی #آیتاللهسعادتپرور 👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید: تلگرام | اینستا | ایتا | بله | آپارات
مخاطبه با قرآن، روز اول.mp3
1.6M
🌙 مخاطبه با قرآن (۱)
«لَوْ أَنْزَلْنَا هَٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ ۚ وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ»
#روزاول #رمضان۱۴۰۲ #محمدحسینقدوسی
#درمکتبعلامهطباطبایی
👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید:
تلگرام | اینستا | ایتا | بله | آپارات
مدرسه معارف علامه طباطبایی
🌙 مخاطبه با قرآن (۱) «لَوْ أَنْزَلْنَا هَٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَ
🌙 مخاطبه با قرآن (۱)
«لَوْ أَنْزَلْنَا هَٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ ۚ وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ»
قرآن نزول تمام اسماء، صفات و وجود خداوند بر تمام كائنات است. نزول به معناى ظهور حقيقتِ نامتناهى، همهی كائنات و هستىِ خداوند، بر موجودى است كه در برابرش قد علم كرده است. اين حقيقت بر هر چه نازل شود، هستىاش را در برابر هستىِ اين جهان بیكران نابود مىكند. انسان نيز اگر در محضر اين حقيقتِ نامتناهىِ نازل شده قرار گيرد، به فنا مىرسد؛ اين فنا در مقابل جهان بیكران و هستىِ بینهايتى است كه مظهر و لُبّ اين جهان است.
چگونه است كه ما با وجود نزول قرآن، از مستى و غرور و فريب خوديتمان نجات پيدا نمىكنيم، با اينكه خواستارش هستيم؟
خدا به انسان اين قدرت را داده كه با تمركز بر حقيقتْ بتواند به عمق نامتناهىاش دست يابد. به بركت اين ماه، و در اين ضيافت، به شرط حضور حقيقى و تمركز واقعى در محضر اين هستى نازل شده(قرآن)، با اندكى توجه، مىتوانيم از اين امواج درياى بیكران استفاده كنيم و هستیمان را نابود كنيم تا به هستِ حقيقى برسيم. در معرض آتشى قرار بگيريم كه اين آتش اگر به كوه اصابت كند، آن را تكه تكه و نابود مىكند.
در اين ضيافت مىتوانيم در محضر قرآن به جايى برسيم كه متناسب با مقام و موقعيت و گرفتاریمان نيست؛ چون فقيرى كه به مهمانى كريمى مىرود و در آنجا چيزى بدست مىآورد كه برايش مقدور نيست، جزو اموالش نيست و دسترسى به آن ندارد. در اين مهمانى نيز به شرط اندكى تمركز واقعى در محضر قرآن، و عدم گرفتارى در دانشها و علوم فریبزده، و زندگى روزمره كه چون چرخ آسياب ما را مىچرخاند و به انتهايش نمىرسيم... میتوانیم رایحهای از این آيه استشمام كنيم!
#روزاول #رمضان۱۴۰۲ #محمدحسینقدوسی
#درمکتبعلامهطباطبایی
👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید:
تلگرام | اینستا | ایتا | بله | آپارات
مخاطبه با قرآن، روز دوم.mp3
1.86M
🌙 مخاطبه با قرآن (۲)
«أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا»
#روزدوم #رمضان۱۴۰۲ #محمدحسینقدوسی
#درمکتبعلامهطباطبایی
👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید:
تلگرام | اینستا | ایتا | بله | آپارات
مدرسه معارف علامه طباطبایی
🌙 مخاطبه با قرآن (۲) «أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا
🌙 مخاطبه با قرآن (۲)
«أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا»
نشانهها و كراماتى كه به نظر انسان عجيب مىرسد، در عالم تكوين عجيب و نادر نيست؛ جهان پر از كرامت و نشانه است. اصولا در نظام خلقت غير از نشانه و آيه چيزى موجود نيست؛ اما ما پيوسته دنبال چيزهاى متفاوت مىگرديم و از اين طريق، حركت انسانى و درونى خودمان را عقبتر و عقبتر مىاندازيم. جهان براى حركت ما ساخته شده است؛ كسى كه چشمش باز شده باشد، چنان اين امر را مىبيند كه فكر مىكند در جهان كسى غير از او موجود نيست!
انسانِ غافل، غفلت از اين دارد كه كائنات براى كمك او بسيج شدهاند، و انسان غافلترْ جهان را بر ضد خود و در حال مانعتراشى براى خود مىبيند. اما همانطور كه در داستان اصحاب كهف مىبينيم، يك حركتِ كوچك، يك برخواستن، يك نجواى كوچك بين دو نفر يا درون انسان، باعث ميشود جهان براى كمك كردن به او بسيج شود. نجواى اصحاب كهف اين بود كه اين جهان دليلى دارد، و ديگران كه جهان را به گونهاى ديگر مىبينند، در مسير ضلالت هستند. اين نجواى كوچك، چنان بر جهان تأثير مىگذارد كه جهان براى كمك به انسان بسيج مىشود. اين شگفتى نيست، چيز عجيبى نيست!
ما از سنتهاى جهانِ خلقت و مهندسى كائنات غافليم؛ براى همين برای ما بصورت شگفتی نمايان مىشود. اما به محض كوچكترين حركت، و كوچكترين نجواى حقيقى در درون ما، كائنات ما را در حِصن حصين، و غارِ محافظِ خودش حفاظت مىكند؛ طورى كه دقيانوسهاى جهان هيچ آسيبى به ما نمیرسانند. دورِ آفرينش هم كمك مىكند، همچون دور خورشيد، و همانطور كه خورشيد به اصحاب كهف كمك كرد، و آنها در پناه و آرامش و محيط وسيعى(فجوه) بودند كه از گرما و سرما، تنها اعتدالش به آنها مىرسيد. براى حفاظت از آنها در مقابل افرادى كه كوچكترين نجواى حق، آنها را به خروش مىآورد؛ سگان پاسبان، سنتهاى خلقت و مهندسى كائنات چنان بسيج مىشوند كه هر كس نزديكشان شود، ترس تمام وجودش را مىگيرد. اين خاص اصحاب كهف نيست! ما غافليم كه فكر مىكنيم داستان اصحاب كهف شگفت بوده است.
سرتاسر كائنات در انتظار است كه درون ما به حقيقت، نجوایی كوچك، گفتگویی كوتاه، خلوت و بازگشتی به خويشتن، فرار از زندگى روزمره و سجودی صورت بگيرد؛ و به شرط حقيقى بودن، نجات خواهيم يافت. در اين مورد تفاوتى بين انسانِ خوب و بد نيست؛ حقيقتِ انسان يك لحظه نجوا نياز دارد و او را نجات خواهد داد؛ حتى اگر در تمام عمر يكبار بيشتر نباشد!
#روزدوم #رمضان۱۴۰۲ #محمدحسینقدوسی
#درمکتبعلامهطباطبایی
👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید:
تلگرام | اینستا | ایتا | بله | آپارات
مخاطبه با قرآن، روز سوم.mp3
1.88M
🌙 مخاطبه با قرآن (۳)
«كُلًّا نُمِدُّ هَٰؤُلَاءِ وَهَٰؤُلَاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّكَ وَ مَا كَانَ عَطَاءُ رَبِّكَ مَحْظُورًا»
#روزسوم #رمضان۱۴۰۲ #محمدحسینقدوسی
#درمکتبعلامهطباطبایی
👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید:
تلگرام | اینستا | ایتا | بله | آپارات
🌙 مخاطبه با قرآن (۳)
«كُلًّا نُمِدُّ هَٰؤُلَاءِ وَهَٰؤُلَاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّكَ وَ مَا كَانَ عَطَاءُ رَبِّكَ مَحْظُورًا»
كائنات هيچ اكراه و فشارى براى انسان ايجاد نمىکنند، مگر در جهت هدف، زندگى و جهانى كه خودش انتخاب كرده است. در هر مسيرى كه باشيم و هر هدفى انتخاب كنيم، كمك و عطاء خداوندى، و تمام تدبير و مهندسى كائنات با انتخابهایمان همراستا است. عالم ذر زمانى قبل از اين زمان نيست؛ بلكه كُنه و عمق وجود انسان و كائنات است! همين الان و هر لحظه، انسان در حال انتخاب است. در اين جهان انتخاب بنيادين در وجود انسان شكل مىگيرد، و انتخابهاى متوالى بعدى رخ میدهد.
اين زندگى روزمره است كه گاهى در مقابل انتخابهاى انسان قرار مىگيرد؛ درحاليكه جهان و كائنات و عالم هستى در اين تدبير هستند كه انتخاب بنيادين انسان به ظهور برسد. اين انتخاب بنيادين هميشه مثبت است، مگر در افراد خاصى كه به شقاوت مىرسند. انتخابهاى اهل بيت علیهمالسلام هم بینظير است؛ اما بقيه انسانها در اين جهان، بين انتخابهاى مثبت بنيادينى كه كردهاند و زندگى روزمره، و بىارادگى و بىهمتى و بىتصميمى گرفتارند.
اينجا جهان به امداد انسان مىآيد؛ همچون گروه امدادى كه به كمك غريق مىآيد. ما غرق در دنياى روزمرهايم، و جهان امدادگرى است كه كمك مىكند تا آنجايى كه ممكن است امدادجو را نجات بدهد؛ در حاليكه امدادجو به دنبال اين است كه اين كمك را نپذيرد، و خود را فريب دهد. كافى ست با اين سيرِ جهانْ اندكى همراه باشيم!
نيازى نيست زندگى عادى و لذتها را متوقف كنيم؛ كافى است در كنار اين دور زندگى روزمره، اندكى خودمان را با اين رودخانه هماهنگ كنيم؛ مانند كسى كه در آب خروشانى قرار گرفته و اين رود زلال هم او را مىنوشاند و سيراب مىكند، و هم به سمت سرمنزل مقصود مىبرد. اگر ما اندكى با اين رود خروشان همراه شويم، و طورى دست و پا نزنيم كه در آن (زندگى روزمره) فرو رويم؛ اين رود خروشان ما را حتما به سرمنزل مقصود، به سمت درياى توحيد، خواهد رساند. گرچه به سمت قلههاى كمالى كه اوليا و انبيا رفتند، نمى برد؛ اما چندان هم از آن دور نيست. پس اگر چنان دست و پا زدى كه آب اسباب فرو رفتن شد، مقصر فقط خودت هستى!
#روزسوم #رمضان۱۴۰۲ #محمدحسینقدوسی
#درمکتبعلامهطباطبایی
👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید:
تلگرام | اینستا | ایتا | بله | آپارات
مخاطبه با قرآن، روز چهارم.mp3
1.75M
🌙 مخاطبه با قرآن (۴)
«قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا»
#روزچهارم #رمضان۱۴۰۲ #محمدحسینقدوسی
#درمکتبعلامهطباطبایی
مدرسه معارف علامه طباطبایی
🌙 مخاطبه با قرآن (۴) «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُه
🌙 مخاطبه با قرآن (۴)
«قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا»
در اين جهان كسى بيش از همه ضرر مىكند، كه اعمالش و سعیاش در همين جهان (نه، تلاشى كه براى آخرت و معنويت مىكند) به انحراف مىرود. اين در حالى است كه خودش فكر مىكند، چقدر عالى كار مىكند. آنهايى بيشترين ضرر را مىكنند كه در اين زندگى دنيايى، برنامهريزى مىكنند و فكر مىكنند چقدر موفق هستند، اما در واقع و در حقيقت امر هيچ چيزى از اين دنيا بدست نمىآورند! در همين زندگى معمولى، در خورد و خوراك، اشتغال، سياست، اقتصاد و در اين بُعد و محدوده كوتاه، به راه اشتباه مىروند. اگر انسان در همين زندگى عادى درست حركت كند، خسارت نخواهد ديد؛ اگر معنويت، توحيد و خدا پرستیاش بهم مىخورد، به دليل اين است كه زندگى روزمرهاش را درست انجام نمىدهد.
اين افرادِ پر خسارت، بخاطر دنيايى بودن، از لقاء پروردگار دور نيفتادهاند؛ بلكه لقاء پروردگار، همين درست زندگى کردن است! خورد و خوراك، شغل، وظايف اين جهانى... اگر اينها را درست انجام داد، آيات در جوهرهى همين زندگى نهفته است؛ دنيايى بودن و كفر به آيات، همين درست زندگى نکردن است. اگر توجه نكند و اين زندگى را غلط طى كند و به دنبال چيزهاى فرعى برود و نگاهش به زندگى عادى اشتباه باشد، همه چيزش بهم مىريزد و ثمرى نمىگيرد؛ در همين زندگى دنيا هم تلاشش بىنتيجه مى شود.
دنيا و آخرت يك حقيقت هستند؛ زندگى روزمره را درست انجام دادن؛ ارتباطات، صداقت، دوستى ... را درست انجام دادن؛ جوهرهى همين زندگى روزمره، آيه است و لقاء خداوند است. ما فكر مىكنيم كه دنيا يعنى همين روزمره، و آخرت چيزى در مقابل آن است؛ اما حقيقت امر اين است كه غير از جوهرهى درونى، اين جهان چيزى نيست؛ معنويت و آيات الهى همينجاست. بزرگان گفتند سلوك همين زندگى را درست انجام دادن است و خداوند در همين نزديكى است، و در همين زندگى از رگ گردن به انسان نزديكتر است. خدايى در آسمان و كنار از موجودات كه بايد از زندگى فاصله بگيريم تا ببينيمش، وجود ندارد!
#روزچهارم #رمضان۱۴۰۲ #محمدحسینقدوسی
#درمکتبعلامهطباطبایی
👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید:
ایتا | بله | تلگرام | اینستا | آپارات
مخاطبه با قرآن، روز پنجم.mp3
2.03M
🌙 مخاطبه با قرآن (۵)
«فَلَوْلَا إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا وَلَٰكِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ»
#روزپنجم #رمضان۱۴۰۲ #محمدحسینقدوسی
#درمکتبعلامهطباطبایی
مدرسه معارف علامه طباطبایی
🌙 مخاطبه با قرآن (۵) «فَلَوْلَا إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا وَلَٰكِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ
🌙 مخاطبه با قرآن (۵)
«فَلَوْلَا إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا وَلَٰكِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ»
تضرع يعنى توجه انسان و درخواستش براى حقايقى كه در محدودهى بستهى زندگى روزمره نيست؛ وقتى که دور زندگى روزمره، از ظرف انسان محدودتر میشود، و انسان به سختى و ناراحتى مىافتد!
تضرع يعنى وراى اين چرخ تنگ و تاريك و سخت و ناراحتكنندهى روزمره، حقيقتى وجود دارد كه بيرون از انسان و وراى حقيقت نامتناهىاش نيست؛ بلكه ظرف انسان است كه فراتر رفته است. در دور روزمره، ترس و ناراحتى و اضطراب و سختى و حيرت و سراء و ضراء براى انسان پيش مىآيد، و انسان را به تسليم شدن مىخواند؛ اين حكايت از ظرف نامتناهى انسان دارد. بلند كردن پرچم انسانيت، در مقابل اين محدوديت است.
همهى اين بنبستها و سختى و اضطرابها اگر به درستى و با نگاهى حقيقى ايجاد شده باشد؛ نه تنها چيز بدى نيست، بلكه نشان از نامتناهیگرى انسان است، و اينكه انسان تسليم اين فضاى محدود نشده و دچار قساوت نشده است.
كسانی كه دچار قساوت شدند، (زَيَّنَ لَهُمُ الشَيْطَان) شيطان زندگى روزمرهشان را چنان برايشان زيبا جلوه داده و زينت كرده است، كه ظرفشان را محدود كردند و اين زندان را نهايتِ وجودشان دانستهاند. هنگامی كه اين قساوت حاصل مىشود، ديگر ترس و اضطراب و تضرعى براى انسان نمىماند. تضرع، بهترين حالتى است كه وقتى فرد در اين محدوديت قرار مىگيرد، حقيقتِ فراترِ ظرف وجودیاش را مىبيند. ترس علامت اين است كه انسان به اين روزمره خو نكرده است؛ اضطراب يعنى شنيدن رایحه و شمّهاى از ظرف برتر؛ تضرع يعنى كامل شدن اين توجه، و حيرت يعنى رودِ وجودِ انسان كه هرگز به محدوديت خو نمىكند، به جريان مى افتد!
چيزهايى كه انسان را به بنبست مىرساند، براى انسان واهمهاى ندارد؛ مگر واهمهى حقيقى كه براى جارى شدن و بزرگ شدن ظرفش، و برای كمك به انسان است. ناراحتىها و مشكلاتى كه براى انسان واقع میشود، ناشى از گرفتارى انسان در اين محدوده كوچك است. ترس اگر حقيقى باشد، براى زمانى است كه به اين دور عادت نكرده است و نترسيدن هميشه علامت خوبى نيست. در مقابلْ تضرع، ترس، اضطراب و راضى نشدن به این مرحله انتقالى است.
اين حقيقتى است كه در زندگى روزمره با آن سر و كار داريم، و نبايد از آن ناراحت باشيم؛ بلكه بايد بسمتش برويم تا به حيرت برسيم. حيرت ما را به فناى در وجود نامتناهى خودمان میرساند؛ به محو شدن در نامتناهیگرى كه در وجود ما نهفته است، و به بازگشت به خويشتن منجر مىشود. بازگشت به خويشتن زمانى رخ میدهد كه انسان به اين دور روزمره عادت نكند، و از اضطرابهايى كه كندن از زندگى روزمره را موجب میشود، فرار نكند؛ بلكه بسمتش هجوم بیاورد و داوطلب مشكلات باشد!
#روزپنجم #رمضان۱۴۰۲ #محمدحسینقدوسی
#درمکتبعلامهطباطبایی
👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید:
ایتا | بله | تلگرام | اینستا | آپارات
مخاطبه با قرآن، روز ششم.mp3
1.44M
🌙 مخاطبه با قرآن (۶)
«يَا بُنَيَّ إِنَّهَا إِنْ تَكُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ فِي صَخْرَةٍ أَوْ فِي السَّمَاوَاتِ أَوْ فِي الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ»
#روزششم #رمضان۱۴۰۲ #محمدحسینقدوسی
#درمکتبعلامهطباطبایی
مدرسه معارف علامه طباطبایی
🌙 مخاطبه با قرآن (۶) «يَا بُنَيَّ إِنَّهَا إِنْ تَكُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ فِي
🌙 مخاطبه با قرآن (۶)
«يَا بُنَيَّ إِنَّهَا إِنْ تَكُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ فِي صَخْرَةٍ أَوْ فِي السَّمَاوَاتِ أَوْ فِي الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ»
برخلاف آنچه كه ما در مقام حرف و ذهن ادعا مىكنيم، بيش از هر چيزى ما به كائنات و نظام آن نگاه منفى داريم! هر قدر حساب و كتاب و برنامهريزى و درخواستها و طلبهاى خود را درست، منطقى و دقيق مىدانيم؛ نسبت به آنچه كه جهان با ما عمل مىكند، آن را متهم به ظلم و اشتباه در مورد خودمان مىدانيم يا لااقل در موردش سوءظن و ترديد داريم؛ و پيوسته در اين مورد سؤال داريم، در حاليكه در مورد خودمان يقين داریم!
وقتى صحبت از نظامِ جهان و تقديراتى كه براى ما رقم خوردهْ مىشود، و تدبيرى كه براى آيندهمان دارد و آنچه كه مىتواند به ما بدهد و از ما بگيرد؛ با ترديد و سوءظن با آن مواجه میشويم، و فكر مىكنيم كه آيا براى آنها دليل روشنى وجود دارد؟! در حالیكه وقتى به برنامهها، كارها، اهداف و هر چه در مورد خودمان در نظر داريمْ مىرسيم، يقين داريم و آنها را مشخص و دقيق و بدون ترديد مىشمريم؛ آنقدر كه در موردشان سؤالى هم نمىكنيم!
اما در مورد جهان كه مىانديشيم، تمام نيرویمان بر اين است كه شايد بتوانيم آنچه جهان در مقابلمان انجام میدهد را با حساب و کتاب خود منطبق كنيم، و منّتى هم بر كائنات میگذاريم! هنگامى كه صحبت از اكتشاف علمى و علوم تجربى مىشود، چنان به اين جهان ايمان داريم كه اگر ذرهاى در گوشهاى از كائنات تغيير كند، در نظرمان نظم و برنامهاى دارد كه سالها، قرنها و ميلياردها هزينه مىكنيم، و انسانهاى زيادى عمر و زندگىشان را مىگذارند كه دليل و فرمول اين ذره در كائنات را كشف كنند!
اما وقتى كائنات با همهى هستى و طول و عرضش، براى ما تدبير و تقديری رقم مىزند، پيوسته به آن سوءظن داريم، و حتى متهماش مىكنيم، و در بهترين حالت كشف مىكنيم، اين كائنات در يك جايى با حساب و كتاب ما لطفى كرده، و اين را لطف خود بر كائنات مىدانيم كه يك چيزى را كشف كرديم!
اين مشكل همهى ماست بدون استثنا، مگر افراد خاص! اين تناقضِ عظيم در فكر و انديشه و عمل ما، همهى زندگىمان را به تباهى مىكشاند و آرامش و انديشهمان را به آتش مىكشد، و چيزى از اطمينان و طمأنينه برایمان باقى نمىگذارد.
اگر بتوانيم لحظهاى از خودمان سؤال كنيم كه چگونه چنين چيزى ممكن است؟ و متوجه بشويم كه اين جهان بر یک حسابى استوار است؛ همانطور كه در همهى ابعادش به اين حساب ايمان داريم؛ براساساش زندگى مىكنيم. تمام زندگى ما بر جزئياتى استوار است كه در مقام علم تجربى از اين جهان كشف كرديم، و براى لحظهاى در اين حساب ترديد نمىكنيم. اما وقتى كه حساب سرنوشت و تقديرمان مىشود، برعكس است؛ به سختى به ذرهاى از اين حساب و كتابْ ايمان مىآوريم، و اين بلايى است كه زندگى همهى ما را نابود مىكند!
#روزششم #رمضان۱۴۰۲ #محمدحسینقدوسی
#درمکتبعلامهطباطبایی
👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید:
ایتا | بله | تلگرام | اینستا | آپارات
مخاطبه با قرآن، روز هفتم.mp3
1.63M
🌙 مخاطبه با قرآن (۷)
«تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي نُورِثُ مِنْ عِبَادِنَا مَنْ كَانَ تَقِيًّا»
#روزهفتم #رمضان۱۴۰۲ #محمدحسینقدوسی
#درمکتبعلامهطباطبایی
مدرسه معارف علامه طباطبایی
🌙 مخاطبه با قرآن (۷) «تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي نُورِثُ مِنْ عِبَادِنَا مَنْ كَانَ تَقِيًّا» #
🌙 مخاطبه با قرآن (۷)
«تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي نُورِثُ مِنْ عِبَادِنَا مَنْ كَانَ تَقِيًّا»
بهشتِ انسانيت و بسط الهى به كسانى داده مىشود، كه تقوا داشته باشند. تقوا بر خلاف تصور ما يك زحمت، فشار و نگهدارى مداوم نيست! براى هر كسى، توجه كردن و مراقبت كردن نسبت به نقطهاى كليدى هست، كه آن نقطه، پرتگاه او و عامل ايستادن و حركت نكردنش است. اين نقاط براى هر شخصى، در هر شرايط و مقطع و سنى متفاوت است. در اين نقاط حساس، انسان در دوراهىهاى حساس و پيچيده و سرنوشتساز قرار مىگيرد كه بسيط و روشن و واضح هستند، و انسان یا راهِ رفتن را انتخاب مىكند و يا راهِ توقف؛ و هنگامی كه اين توقفها بسيار شود، چه بسا عامل سقوط انسان خواهد شد.
اينها براى هر فرد متفاوت است، و امورى كوچك و ساده با آثار پيچيده و طولانى و نتايجى بزرگ هستند. انسان به تناسب خود، متوجه خواهد شد كه كجا توقف مىكند و كجا جلو مىرود. كافی است انسان اين نقاط كليدى را رعايت كند؛ هر توجه، رعايت و حركتِ كوچك در جهت انسانى، انسان را به اين ميراث بهشت انسانى نزديك مىكند، و هر چيزى بر خلاف اين انسان را از آن نقطه دور مىكند؛ حد وسط هم ندارد. انسان در هر لحظه، در هر شرايط، مكان و صورتى در اين دو راهى تقوا و عدم تقوا قرار دارد.
اين تقوا بر خلاف تصور ما آنقدر بسيط و روشن است، كه درست در همان لحظه نسبت به شرايط موجود، براى انسان روشن و قابل تشخيص مىشود. اگر انسان متوجه آن نمىشود به اين دليل است كه ذهنش امور بسيط و روشن را كنار گذاشته، و امور بيرونىِ انحرافى، القائاتِ بيرونى، تعاليمِ غلط، نگاههاى نادرست و تفكرات تصنعى كه به او عرضه شده را اصل در نظر گرفته است؛ و اينها در وجودش سم پاشيدهاند! اگر اينها را رها كند، و بسيط و ساده و روشن به خود نگاه كند؛ تقوا به سادهترين و ابتدايىترين مفهومش، پرهيز از آن چيزى است كه انسان را از زندگى انسانی در همين لحظه و در همين شرايط باز مىدارد.
بنابراين تقوا نيازى به تعليم هم ندارد، مگر براى رهايى از آن امور انحرافى و آلوده كه ذكر شد و انسان را مسموم كردهاند! وقتى اينها كنار رفت، در لحظهاى كه بازگشت به امور انسانى (تقوا) كند، بهشت انسانى به او مىرسد و نياز به چيز ديگرى ندارد.
رعايت تقوا آثار جدى در زندگى انسان دارد، كه گرچه ممكن است در همان لحظه قدرى متوجه شود، اما اثر جدىاش، با استمرار و به مرور زمان مشخص مىشود.
#روزهفتم #رمضان۱۴۰۲ #محمدحسینقدوسی
#درمکتبعلامهطباطبایی
👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید:
ایتا | بله | تلگرام | اینستا | آپارات
مخاطبه با قرآن، روز هشتم.mp3
1.6M
🌙 مخاطبه با قرآن (۸)
«الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَ قُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَٰذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ»
#روزهشتم #رمضان۱۴۰۲ #محمدحسینقدوسی
#درمکتبعلامهطباطبایی
مدرسه معارف علامه طباطبایی
🌙 مخاطبه با قرآن (۸) «الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَ قُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَي
🌙 مخاطبه با قرآن (۸)
«الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَ قُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَٰذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ»
بدون ذكرِ دائم امكان ندارد انسان به سر منزل مقصود برسد! امكان ندارد كه غفلت و فراموشى در برههاى از زندگى روزمره، انسان را فرا بگيرد و براى آن عملى انجام ندهد، و در عين حال بتواند مراحل سلوكش را به سمت يك زندگىِ انسانى طى كند! غفلت مانند آتشى است كه به تدريج زندگى انسان را فرا مىگيرد؛ مانند آتشى كه در بخشى از اسباب زندگى انسان در مىگيرد و اگر خاموشش نكند، به تمام زندگىاش سرايت خواهد كرد!
چيزى كه باعث مىشود كه انسان بتواند حركتش را به درستى انجام دهد، اين است كه مرزى وجود داشته باشد كه بتواند غفلت را از آن طريق پاك كند، و نگذارد بقيه مراحل زندگىاش را درگير كند؛ و آن ذكرِ دائم است. ذكرى که در همهى حالات (قيام و قعود و هنگامی كه به پهلو خوابيده)، و تفكر و توجهى كه انسان مىورزد. ذكر به معناى ذكر زبانى، دعا خواندن، نماز خواندن و چيزهاى شبيه آن نيست؛ بلكه بدين معناست كه انسان در محدودهى زندگى روزمره، زمين گير نشود؛ و اگر حركتى به بالاتر ندارد، به پايين هم نرود. در هر مرحلهاى ذكر انسان متناسب با خودش است؛ اينكه انسان از حالت و شرايطى كه در آن قرار دارد، به سمت زندگى بهتر برود، و بتواند كارى انجام بدهد كه ابزارى براى زندگى بهتر باشد.
گاهى ذكر براى انسان اينگونه است كه فراموش نكند؛ گاهى در شرايطى حتى لازم مىشود ذكرهاى ظاهرى را قطع كند تا توجهاش به ذكر ظاهرى قطع شود و سقوط نكند. ذكر همين است كه انسان وظيفهى انسانى و انسانيتش را فراموش نكند؛ و آماده باشد براى اينكه هر قدر توان دارد در جهت زندگى صحيحتر قدم بر دارد. گاهى اين حالت به صفر ميل مىكند؛ در اين حالت همين كه انسان فراموش نكند كه زمانى مىرسد كه مىتواند بلند شود، همین ذكر او خواهد بود!
ذكر انسان همين است كه (يَتَفَكَّرُون فِى خَلْقِ السَّمَوَات...) حواسش باشد كه آسمان و زمين بدون هدف و برنامه نيستند. لذا در هيچ شرايطى معناى ذكر بدون مصداق نيست؛ اينكه گاهى انسان توجه نمىكند، باعث مىشود از ذكر معناى خاصى برايش تداعى شود كه اين معنا، مصاديق محدودى را شامل مىشود؛ كه ممكن است همهى ابعاد زندگىاش را در بر نگيرد. اما كسى كه معناى صحيحى براى ذكر در نظر مىگيرد، و ذكر را به اين معنا مىبيند كه انسان، انسانيتش را در هر شرايطى فراموش نكند.
چه بسا انسانى كه مشغول كار روزمره است، از كسى كه نماز مىخواند و روزه مىگيرد، ذكرش و آن حالت انسانىاش قویتر باشد! اين حالت انسانى و وضعيتى كه به انسان كمك مىكند انسانيتش را حفظ كند، بالاترين وظيفهاى ست كه انسان داراست و ذكر جز اين نيست!
بزرگان گفتهاند كه كسى كه معناى حقيقى ذكر را بفهمد، به معناى ياد داشتن مقام انسانيش، در هيچ حالتى از ذكر خالى نیست؛ و اين رمز موفقيت آنهاست. دليل عدم موفقيت بسيارى از ما اين است كه از ذكر معناى محدودى چون نماز خواندن و ذكر لفظى و ... را در نظر مىگيريم؛ در حاليكه حقيقتِ ذكرْ توجه به مقام انسانى در هر شرايطى است، و توجه به اينكه در آن شرايط خاص، انسان چه وظيفهاى دارد.
#روزهشتم #رمضان۱۴۰۲ #محمدحسینقدوسی
#درمکتبعلامهطباطبایی
👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید:
ایتا | بله | تلگرام | اینستا | آپارات
مخاطبه با قرآن، روز نهم.mp3
1.25M
🌙 مخاطبه با قرآن (۹)
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ»
#روزنهم #رمضان۱۴۰۲ #محمدحسینقدوسی
#درمکتبعلامهطباطبایی
مدرسه معارف علامه طباطبایی
🌙 مخاطبه با قرآن (۹) «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُو
🌙 مخاطبه با قرآن (۹)
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ»
آتشى كه در زندگى انسان روشن مىشود، از جايى نمى آيد؛ حركت انسان، خودش آتش است. آتشِ فراموش كردن زندگىِ انسانى، در شرايطى كه انسان انتخاب اصلى خود را كرده است، و از ازل انسانيت و الوهيت را براى خود انتخاب كرده است؛ و همين حالا هم اين انتخاب در حال تكرار و تكرار است؛ و هرگز از اين انتخاب دست نمىكشد.
اما وقتى در زندگى روزمره قرار مىگيرد، فراموش مىكند؛ و اين فراموشى همان آتشى ست كه در آن گرفتار مىشود.
اين آتش از خود او و اهلاش است؛ اهل به معناى فضا و زندگى اجتماعى، و آن چيزى است كه به انسان ارتباط دارد، و بخشى از وجود انسان در آنها گرفتار است. انسان بُعدى جدا از جامعه نيست؛ بلكه جامعه، اطرافیان، خانواده، زندگى اجتماعى و سياسى و همه چيزهايى كه به او مربوط مىشود، بخشى از وجود اوست، و وجودش در آنها گرفتار مىشود. حركتهايى كه در جامعه، محيط اجتماعى و خانواده صورت مىگيرد، بخشى از آنها منطبق با حقيقتِ درون اوست و حقيقتِ مجزايى نيست.
انسان بايد همه اينها را از آتشِ غفلت كه ناشى از عمل خود اوست، نگه دارد! همهى چيزى كه در اين جهان و آن جهان رخ مىدهد و انسان را مىسوزاند، و مشكلات ايجاد مىكند؛ بخشى از آتشى است كه از انسان بلند مىشود. علت و معلولى نيست، بلکه اصلِ غفلت و بىتوجهىْ همان آتش است. انسان بايد مراقبت كند، محاسبه و دقت كند كه در اين آتش نيفتد؛ آتشى كه هيزمش، حقيقت و ماهيتش، خود انسانها هستند، و اين جهانى كه در عين اينكه چون سنگ است، اما بدليل انتخابِ انسان تبديل به آتش مىشود.
جهنمْ حقيقتِ عملِ انسان است، كه در همين جهان هم وجود دارد، اما ما نمىبينيم! پس از مرگ كه پردهها كنار مىرود، حقيقت بر ما آشكار مىشود! آخرت چيزى جز باطن اين جهان نيست، و همين الان هم وجود دارد. غفلت و فراموشىِ انسان و انتخابهايى كه در اثر غفلت دارد، و ادامهى سير اين انتخابها، او را به سمت سقوط مىكشاند.
#روزنهم #رمضان۱۴۰۲ #محمدحسینقدوسی
#درمکتبعلامهطباطبایی
👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید:
ایتا | بله | تلگرام | اینستا | آپارات