که گفت خانه‌ی دل کردم از غمت خالی؟ نکرده‌ام، نکنم، هرگز این خدا مکند... #ابن‌‌حسام_خوسفی #همانقدر_که_نمی‌دانی

محبوب ِمن! من دائماً فکر می‌کنم به روزهای آخر اسفند، در حیاطِ خانه. با تلألو آفتاب از لابه‌لای شاخه‌های ارغوانی که غنچه داده و افرای سرخِ ژاپنی -که سال‌ها دور از دیار- آن گوشه‌ی حیاط، سرخ و سفید می‌شود. تو بگویی که خانه تکانی نکردیم. و من... بگویم تصدقت گردم من کسی را ندارم جز تو که خانه تکانی کنم. بعد دست بگذارم روی جیبِ چپِ پیراهن، بگویم خانه‌ی تو این‌جاست، خانه‌ی دل را برای تو تکانده‌ام. محبوب ِمن! من دائماً شمارا دوست می‌دارم. #محمد_صالح‌علا #همانقدر_که_نمی‌دانی

تو بهار همه‌ى فصل‌هاى من بودى تو بهارِ همه‌ى دفترچه‌هايى كه چيزى درشان ننوشتم... #بیژن_الهی #همانقدر_که_نمی‌دانی

عیدِ نوروزِ من آن است که پیشم باشی... چون نباشی تو، چه عید است و چه نوروز مرا؟ #قدسی_مشهدی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌#همانقدر_که_نمی‌دانی

چه داند آنکه ندارد خبر زِ عالمِ عشق که با خیالِ تو بودن چه عالمی دارد… #امینی_تبریزی #همانقدر_که_نمی‌دانی

به شیشه میخورد انگشت‌های باران آه شبیه در زدن تو ولی صدای تو نیست... #اصغر_معاذی #همانقدر_که_نمی‌دانی

بی‌خوابی‌ام را یک شب در آغوش تو چاره می‌کنم… #عباس_معروفی #همانقدر_که_نمی‌دانی

برای تویی که همیشه پیشم بودی... #همانقدر_که_نمی‌دانی #برایِ_تو

وقتی ناراحت بودم، به او گفتم که نمی‌خواهم او را ببینم، پس چراغ را خاموش کرد و در کنارم ماند... #همانقدر_که_نمی‌دانی

و مرگ‌ها دو دسته‌اند مردی که قدم میزند زنی که حرف نمیزند... #همانقدر_که_نمی‌دانی

شده دلتنگ شوی، ‏غم به جهانت برسد؟ #علیرضا_آذر #همانقدر_که_نمی‌دانی

شیرین‌تر از آنی که تو را عشق بنامم ای هستیِ من، جانِ دلم، کل حیاتم... #همانقدر_که_نمی‌دانی