┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅
#وحدت را اشتباه #تفسیر نکنید!
مظلومیت علی و فاطمه
باید به گوش عالم برسد
#غدیر
🆔@Arbabhosyn
|⇦•منی که از تولدم تو کشوری ..
#سرود ویژۀ ولادت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام و روز پدر
منی که از تولدم
تو کشوری بزرگ شدم
که از سر مأذنه هاش
اسم علی و بچه هاش
پیچیده سمت هر طرف
دل میره، ایوون نجف
میخوام که نوکرش باشم
غلام قنبرش باشم
با علی، با علی، با علی، تا آخرش باشم
علیُ حُبُهُ جُنَّه، قسیم النار والجَنّه
وصیُ المصطفی حقا، امام الانسِ و الجِنَّه
علی مولا، علی مولا ..
" کأسُ الولاءِ رَشَفْتَهُ و أنا صَبي
و رَضَعْتَهُ مِن طیب أمي و أبي (۱)
و نَمیٰ بِأعضائي و کلُ مَفاصلي
حَتَی أرتَوی قلبي بأعذَبِ مَشْرَبي (۲)
روحي ومُهجَتي بِفداكَ یاعلي
ماقیمةُ الحَياة لو لاكَ یاعلي (۳)
للهِ حَمداً، دائِماً، مُتَواصِلاً
فَهُوا الذي جَعلَ التَشَّيُعَ مَذهَبي (٤)
نَسَبي شَريفٌ بِأنتِسابي لحَيدرٍ
و بهِ تشرّفَ في البَريَّـةِ مَنسبي (٥)
الله من عُلاه سَمّاكَ ياعلي
ماقيمةُ الحَياة لو لاكَ ياعلي (٦)
إنّي تَمَسَّكتُ بِحَبلِ وَلائهِ
فَهُوا النجاة لِكُلِ شَخصٍ مُذنِبي (۷)
إنَّ الصلاة عَلَى الوَصيِّ فَريضَةٌ
مَفروضةٌ مِثلَ الصلاةِ عَلَى النَبي (۸)
يا شافعاً لِمن، والاكَ ياعلي
ماقيمةُ الحَياة، لو لاكَ ياعلي (۹)
۱- شاعر: #مرتضى_حیدری_آل_كثير
معنی اشعار عربی:
از جام ولایت نوشیدم، آنزمان که کودک بودم
از پاکی پدر و مادرم، گـوارا نوشـیدم (۱)
و اعضائم و مفاصلم با آن (ولایت) رشد کرد
تا اینکه مانند شراب گوارا در رگ هاییم به حرکت درامد (۲)
روحم و قلبم به فدای تو، یا علی
زندگی چه ارزشی داشت اگه نبودی؟ یا علی (۳)
حمد دائم و پیوسته، مخصوص خداست
هملن خدایی که تشیع را مذهب من قرار داد (٤)
نَسَب من بخاطر حضرت امیر شریف است
و بخاطر همین شرافت، نسبم بالاتر از همه است (۵)
خدا از اسماء بزرگ، نام تو را برگزید، یاعلی ( نامت مشتق از اسم خداست )
و زندگی چه ارزشی داشت اگر نبودی یاعلی (۶)
من، به ریسمان ولایـــت چنگ زدم
همانا آن ریسمان، مایۀنجات هر شخص مذنب است (۷)
همانا درود و سلام بر وصی رسول خدا، واجب دینی است
مانند درود بر حضرت رسول اکرم صلوة الله (۸)
ای شفیع کسی که ولایتِ تورا دارد، یاعلی
زندگی چه ارزشی داشت اگر نبودی، یاعلی (۹)
|⇦•به گردون ابرش از رحمت..
#مدح_خوانی ویژۀ ولادت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام و روز پدر
به گردون ابرش از رحمت برآمد از دل دریا
که دریا شد از آن صحرا که صحرا شد از آن دریا
بخار از دشت پیدا شد چو ترکان بخارایی
ز تیر ترکشش سوزد سر خارا ز بُن خارا
زبان بگشود سوسن چون بشیر از مژدۀ یوسف
ز حسرت چشم نرگس همچنان یعقوب شد نابینا
پی معجز ز شاخ گل برآمد بلبل از شادی
تجلی کرد بر هر شاخ گل صد معجز موسی
علیِّ عالیِ اعلا ، ولیِ والی والا
وصی سیدِ بطحا به حکمش جمله ما فیها
قوام جسم را جوهر ، زمانی روح را رهبر
کلام نیک پیغمبر ، ولیّ ایزد دانا
حدیثی خاطرم آمد که می فرمود پیغمبر
به اصحابش شب معراج سرّ لیله الاسرا
به طاق آسمان چهارمین دیدم من از رحمت
هزاران مسجدی اندر درون مسجد اقصی
به هر مسجد هزاران طاق ، بر هر طاق محرابی
به هر محراب صد منبر ، به هر منبر علی پیدا
ز پیغمبر چو بشنیدند اصحاب این سخن گفتند
که دیشب با علی بودیم جمله جمع در یک جا
تبسم کرد سلمان ، این سخن گفتا به پیغمبر
به غیر از خود ندیدم هیچ کس در نزد آن مولا
اباذر گفت با سلمان به روح پاک پیغمبر
نشسته بودم اندر خدمتش در گوشه ای تنها
به گوش فاطمه خورد این سخن گفتا علی دیشب
که تا صبح از درون خانه پا ننهد برون اصلا
که ناگه جبرئیل از حق سلام آورد بر احمد
که ای مسند نشین بارگاه قرب او ادنی
اگر چه بر همه ظاهر شده بر صورتی اما
ولیّت از همه بگذشت ، با ما بود در بالا
جنابش خالقی باشد که بر خلقش دو صد عالم
به هر عالم دو صد آدم به هر آدم دو صد حوا
به حکمش صد هزاران طور بر هر طور صد موسی
به هر موسی هزاران بیضه اندر بیضه صد عیسا
نه وصفش این چنین باشد که می گویند در عالم
ز خندق جست و مرحب کشت اندر بیشۀ هیجا
علی سرّی ست در وحدت که باشد سِرّ بی همتا
علی خلقی است در خلقت که باشد خلقتش یکتا
چو این اوصاف را بشنید از وصف کمال او
گرفت انگشت حیرت بر دهانش ” بوعلی سینا “
«سروده ای از شیخ الرئیس ابو علی سینا»
❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ
میگویند: آدم را از دوستانش بشناس!
عمّار و مالک و... دوستان #علی بودند
عَمروعاص و طَلحه و زُبیر
هم رفیقِ شفیقِ #مـعاویه!
🆔@Arbabhosyn
|⇦•باید که به پای عشق ..
#مدح و توسل به صاحبِ ذوالفقار حضرت امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام
سر چیست اگر در آستان بگذارد
باید که به پای عشق جان بگذارد
مجنونِ علی همین همان بگذارد
از هرچه که هست بیش از آن بگذارد
این بیت به رویِ دیدگان بگذارد:
“هرکس که علی علی علی میگوید
پا بر سرِ دوشِ آسمان بگذارد”
در مصحف خویش حَیِ سرمد فرمود
در عیدِ غدیرِ خم محمد فرمود
یک روز دو روز نَه که ممتد فرمود
فرمود به اصحاب و مجدد فرمود
باید که شبیه آلِ احمد .. فرمود
مولاست علی و با علی حق میخواست
منت به سرِ هر دو جهان بگذارد
شد منبرشان از همه جا بالاتر
بر دستِ نبی دستِ خدا بالاتر
میرفت صدایش از سما بالاتر
گویید : علی .. یکصدا .. بالاتر
تکبیر بگویید شما .. بالاتر
آنقدر خدا دستِ علی بالا بُرد
تا دست به دستِ این جوان بگذارد
این تیغ بنازم که دو سر میریزد
میچرخد و باز کُرک و پَر میریزد
با جوهر خویش هِی جگر میریزد
از جمع سپاه بیشتر میریزد
از هر نفرش دوتا نفر میریزد
صد بار سپاه را بهم میدوزد
یک تیر اگر که در کمان بگذارد
از در بگرفت و گفت خود : یاحیدر
تا کَند تمامِ قلعه از جا حیدر
گفتند همه وقتِ تماشا : حیدر
لاحول ولا قوه الا حیدر
فرمود خداوندِ تعالی حیدر
هرگز نرسد به تار و مارت هرچند
از جان ملک الموت توان بگذارد
این غُلغله چیست در مصاف اُفتاده
دشتی سپر و تیغ و قلاف اُفتاده
سرها به روی قلهی قاف اُفتاده
این همهمه در وقتِ طواف اُفتاده
بر سینهی کعبه گر شکاف اُفتاده
تا منکر مرتضی طَوافش بکند
حق خواست که بر کعبه نشان بگذارد
از عشق تو سُکرِ باده را فهمیدیم
دلدادهی بی اراده را فهمیدیم
اجر دو قدم پیاده را فهمیدیم
ما از نجفِ تو جاده را فهمیدیم
معنیِ حلال زاده را فهمیدیم
فرمود حسین تو : فقط میخواهد
تا نام علی به کودکان بگذارد
بر سیرهی مرتضی به جان پابندیم
سربندِ علی و فاطمه میبندیم
ما بر گُل روی مرگ هم میخندیم
ما گورِ حرامزادهها را کندیم
گفتیم و جهان از این سخن آکندیم
یک روز رسد که ذوالفقارش را حق
بر دامنِ صاحب الزمان بگذارد
آئینه شدیم زیر بارانِ نجف
خاکیم ولی اسیرِ طوفان نجف
ما دُر شدهایم در بیابانِ نجف
دستیم همه دست به دامانِ نجف
تا نعره زنیم پیشِ ایوان نجف
“هرکس به ولایت علی شک دارد
با مادرِ خویش درمیان بگذارد”
شاعر : حسن لطفی
❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ
هـنیاء یابن أبیطَالِـبٍ أَصْبَحْتَ وَ
أَمْسَیْتَ مولی کل مُؤْمِنٍ و مؤمنة
مـولاعـلی (ع) را دیـد و بـه او گـفـت:
گــوارایـتـان بـاد ای فـرزنـد ابوطالـب
که اینک مولای من و مومنان هسـتی!
امّا نمیدانم که چرا در شورای سقیفه
آن گونه #ولایت_علی را غصـب کرد!
#نفاق
#لعنتالله_علیه
🆔@Arbabhosyn
|⇦•ای شاهِ مردان ..
تقدیم به ساحت مولی الموحدین آقاجانمان امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
ای شاهِ مردان ، ای شیرِ یزدان
دورِ سرِ خود ، ما را بگردان
سحرگهان که موذن برآورد آوا
میاید از دلِ قبرم به عشقت ای مولا
صدایِ اشهد ان علی ولی الله ..
مُرده بُودم ، زنده شدم
گریه بُودم ، خنده شدم
نام علی آمد و من
دولتِ پاینده شدم
قرآن علی ، فرقان علی
ایمان علی ، میزان علی
پیدا و پنهانُ بارانُ طوفانُ درمانُ رحمان علی
میدان علی ، احسان علی ..
«ای جان علی ، جانان علی ..»
ای اسم اعظم ، دلبندِ زهرا
نامت دلیلِ لبخنده زهرا
لبخند تو یک ، دنیا می ارزد
با یا علی یَم ، عالم بلرزد
سحرگهان به موذن بگو که ای یارا
به زودی از دلِ کعبه به کوری اعدا
بگویم اشهد ان علی ولی الله ..
ای همه قربانِ نجف
دل شده مهمانِ نجف
کشته مرا آرزویِ دیدنِ ایوانِ نجف
دنیا علی ، عقبا علی
اعلا علی ، والا علی
آقا و مولا و زیبا و غوغا و دریا و معنا و زهرا علی
یحیی علی ، موسی علی ، عیسی علی
«ای جان علی ، جانان علی ..»
علی ای همایِ رحمت تو چه آیتی خدا را
که زما سوا فکندی همه سایۀ هما را
.
|⇦•علی صفات حق ..
#سرود و شور تقدیم به ساحت مولی الموحدین آقاجانمان امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
علی صفات حق ، علی برکات حق
علی صراط حق ، علی ملکات حق
علی حیات حق ، علی نَفَحات حق
علی برات حق ، علی نَعَمات حق
علی ندای حق ، علی رونمای حق
علی صدای حق ، علی سراپای حق
علی رِدای حق ، علی آیه های حق
علی فدای حق ، علی آشنای حق
علی امام حق ، علی نام عام حق
علی تمام حق ، علی می جام حق
علی سلام حق ، علی مرغ بام حق
علی قیام حق ، علی حقّ نام حق
«علی مولا علی مولا علی مولا..»
علی نشان حق ، علی همه جان حق
علی توان حق ، علی نگران حق
علی عیان حق ، علی ضربان حق
علی امان حق ، علی سایه بان حق
علی پناه حق ، علی تکیه گاه حق
علی نگاه حق ، علی نورگاه حق
علی صَلاح حق ، علی روی ماه حق
علی سپاه حق ، علی علی شاه حق
علی سبوی حق ، علی جست و جوی حق
علی گلوی حق ، علی گفت و گوی حق
علی نیروی حق ، علی آبروی حق
علی الگوی حق ، علی حق و هوی حق
«علی مولا علی مولا علی مولا..»
.
🎼 #برشی_از_نواهای_ماندگار
|⇦•در ایام ولادت آقاجانمان امیرالمومنین علی علیه السلام بشنویم:
مدح و منقبت خوانی
با نوایِ مرحوم #سید_محمود_کهربایی
که در دهه ۵۰ و بیش از چهل سال پیش خوانده شده است.
مرحوم کهربایی از ذاکران خراسان بوده که در بهشت ثامن الائمه زیر صحن آزادی حرم مطهر علی ابن موسی الرضا مدفون میباشد.
حضرت #آیت_الله_بهجت پس از وفات این ذاکر با اخلاص گفته بودند:
«نگویید یک مداح مرحوم شد، بگین یک ولیِّ خدا رو از دست دادیم»
روحش شاد ..یادش گرامی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
ای جلواتِ ذات تو جلوه ی کبریا علی
ای به نگینِ معرفت خاتم اوصیا علی
ای که گرفته از رخت شمسُ قمر ضیا علی
به بزم عاشقانِ خود کرم کن و بیاعلی
که صبرشان تمام شد فداییِ تو یا علی
علی علی علی .. علی علی علی ..
ای به نثار مقدمت گوهرِ اشک دیده ام
ای به فدایِ جان تو جان به لب رسیده ام
من به بهایِ هستی ام مهرِ تورا خریده ام
نیست به جز ولایِ تو مشی و مرامُ ایده ام
خوشم که دارم از جهان ولایتِ تو را علی
علی علی علی .. علی علی علی ..
نمی تواند آدمی زِ گندمی حضر کند
ولی علی به نان جو تمام عمر سر کند
به صبر و طاقت علی خدای چون نظر کند
قبولِ توبه ی پدر به خاطر پسر کند
که هست در ولای تو اجابت دعا علی علی
علی علی علی .. علی علی علی ..
جز تو کسی به راهِ دین ادا نکرده دِینخود
ای که زِ خود گذشته ای بین خدا و بینِ خود
بیا و تسلیت بده به قلبِ زینبین خود
بیا به ما سری بزن به خاطرِ حسین خود
به آبرویِ فاطمه به جانِ مجتبی علی
علی علی علی .. علی علی علی ..
این دلِ بی قرار من عاشق و مبتلای تو
وی رخ تو جمال حق جان من و ولای تو
قبول حق نمی شود نماز بی ولای تو
ربوده دل ز دست من حسینُ کربلای تو
چه کربلا که بسته شد درش به رویِ ما علی
علی علی علی .. علی علی علی ..
اگر مرا زقید غم رها کنی چه می شود
اگر نگاه مرحمت به کم کنی چه می شود
نگه به این کبوتر حرم کنی چه می شود
جواز کربلا به ما کرم کنی چه می شود
چه می شود تسلی ای دهی به قلب ما علی
شاعر: محمد جواد غفورزاده (شفق)
«منبع صوت : کانالِ گوشه نشین»
________________
↫ پی نوشت:
مهمان کنیم پیرغلامان ، شعرا ، سینه زنها و همۀ علی دوست ها که دستشان از دنیا کوتاه و سر به تیرۀ تراب نهاده اند ، با ذکر #صلوات و قرائتِ #فاتحه ای .
.
|⇦•سلامُ الله علیٰ...
#مدح و توسل به امیرالمومنین علی علیه السلام
سلامُ الله علیٰ مَن عِـندهُ اسـرار یزدانش
تعالیَالله از این منزلت، زین رتبه و شأنش
سلام الله علیٰ مَن عنِدهُ علمُ الکتاب، آری
شهادت میدهد بر عـلم او آیات قـرآنش
مُنـوّر کرد بیت الله را در شـام آغـازش
مُشرف کرد بیتالله را در صبح پایانش
کَلیم اللّه را دیدم کنار وادی طورش
خَلیل اللّه را دیدم یکی از ریزه خوارانش
صَفیُّ اللّه مـیفـرمــود :هـذا قُـرَّهُ عَـیـنـی
ذَبیحُ اللّه میفـرمود: ای جانم به قـربانش
اگر چشمش بیفـتـد بر جـمال بیمثال او
ز یوسف چَشم میبندد یقیناً پیر کنعانش
توسل کرد شیخ الاَنبیا بر حضرتش، فوراً
به ذکر یا علی مولا تَرَحُم کرد طوفانش
کمی از خاک نعلین علی برداشت ابراهیم
که گردید آتش نمـرودیان، آناً گـلستانش
عیانش را نفهـمیدند این مردم و پیغـمبر
چگونه فاش گرداند از او اسرار پنهانش؟
چه بابایی! ابوطالب، سلامالله علیه آنکه
بود سنگنینتر از ایمان کل خلق، ایمانش
چه بانویی! که قرآن را مُزَیَّن کرده با کوثر
ندارد کُفو این بانو به غیر از شاه مردانش
دو آقا زاده دارد، خوانده قرآن لؤلؤ و مرجان
دلم را برده این لؤلؤ، و مجنونم به مرجانش
چه کرده با عطای لقمۀ نانی، که در قرآن
به شأنش هل اَتی نازل شده از ذات منّانش
تمام انبیا بهر تبرک اذن میگیرند
که بردارند لقمه نانی از سر خوانش
سلامالله! علی مالک که فانی گشت در عشقش
سلامالله! علی قنبر که گردید از غلامانش
خودش که جای خود، ما را نکن تکفیر با این حرف
به اِذنالله «کُن» میآید از امثالِ سلمانش
به جز بیت امیر عالم امکان کجا دیدید؟
که میکائیل خادم باشد و جبریل دربانش
نمک آماده کرده بهر نانش حضرت زهرا
الهـی جـان عـالـم بـاد قـربان نـمکـدانش
شنیدم از نبی، مولا به محشر میرود منبر
شنیدن دارد آن منبر که او باشد سخنرانش
یقیـن دارم سعادتمند میگـردد یقین دارم
اگر بر سجده افتد پیش پای او با توبه شیطانش
چگونه میتوانم از غلامی دم زنم اصلاً؟
در این درگه که حکم مور را دارد سلیمانش
جنان را دوست دارم تا شوم مهمانِ مولایم
به این امّید که گردم یکی از ریزهخوارانش
نلرزد دست و پایش، نه، نیاید خم به ابرویش
تمام خلق اگر مَرحَب شود آید به میدانش
کَاَنّ گردش تیغ علی با سرعت نور است
که عزرائیل بهر جان گرفتن مانده حیرانش
نجف، آری به قدری صاحب قدر است که باید
زند طعنه به یاقوتِ جنان، ریگ بیابانش
خداوند اختیار مطلـقـش داده که میباشد
تمام عالم کون و مکان در تحت فرمانش
به اِذنِالله تام الاختیار است و دهد فرمان
زمین را بهر رویاندن، سَما را بهر بارانش
مَلَک را واجبُ الطّاعَه است وقتی امر فرماید
فلانی را کن احیـا و فـلانی را بمیرانش
مقـامش را بنـازم، در کتابُ الله میبیـنم
قسم خورده به سُمّ مرکب او ذاتِ سبحانش
بلا تردید خورشید فلک مستور میگردد
اگر روشن کند مولای ما شمع شبستانش
خدا در عالم بالا شبیهی آفرید ازاو
زیارت میکندفوجملک درعرش رحمانش
نظر کردم به عرش و فرش و کرسی و قلم، دیدم
به دست حـیـدر کـرار باشد کلّ ارکانش
اگر این مصرع شیرین نمیشد کفر میگفتم
خدا مبهوت مانده بهر تشریفات اسکانش
بنازم آن مَلاحت را که هنگام نظر کردن
به جای تیر، جان می گیرد از پیکان مُژگانش
خدا را؛ آرزو کردم یـتـیـم بیکسی بـاشم
چو دیدم طفل بیبابا نشسته روی دامانش
نمیسوزد در آتش، آنکه دارد حُبّ مولا را
اگر آرد به روز حشر با خود کوه عصیانش
نمیترسـم من از یَومَ یَفِرُّ المَرءِ مِن اُمِّهِ
نه چون پاکم، چون این آقاست آن جاپای میزانش
فقط راه امیرالمـؤمنین عرفان بالله است
کسیکه بیعلی عارف شود لعنت به عرفانش
چه بد بختند آنها که سَلونیٖ را رها کردند
و رفتند از پیِ آنکه اَقیلونی است عنوانش
رها کردند باب علم را، رفتند این جُهّال
پیِ آن کس که دَلّال است بهر چهارپایانش
خلایق هر چه لایق أنکه پاکی را نمیخواهد
همان نامرد مَنحوس حرامی باد ارزانش
#شاعر محمد علی قاسمی خادم
|⇦•شأن تو در اندیشه ما...
#مدح و توسل به امیرالمومنین علی علیه السلام
"اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنین یا عَلِیَّ بْنَ اَبیطـالِب"
ﺷﺄﻥ تو در اندیشۀ ما جا شدنی نیست
درکوزه که جا دادن دریا شدنی نیست
هرچند که توصیف تو مولا شدنی نیست
تو لطف کنی ناشدنی ناشدنی نیست
طبعی که نپرداخت به نام تو تلف شد
بر خاک نوشتند علی ؛ در نجف شد
ماییم و دلی مست در ایوان طلایی
احسنت ! چه معماری انگشت نمایی
تاریخ ندیده به خود اینگونه بنایی
دارد هنر شیخ بهایی چه بهایی
هرکس که تو را دید به زانو زدن افتاد
در صحن تو خورشید به جارو زدن افتاد
در خلقت تو هرچه خدا داشت عیان شد
در روز ازل هرچه دلت خواست همان شد
هر کس که گدای تو شد آقای جهان شد
از برکت نام تو اَذان نیز اَذان شد
سردار بجز میثم تَمار نداریم
ما غیر علی با احدی کار نداریم
از ظرفیت خویش فراتر چه بگویم؟
گنگ است زبان پیش تو دیگر چه بگویم؟
از تو که خدا گفته مکرر چه بگویم؟!
هیچ است علی، پیش تو من هر چه بگویم
مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه ست
چیزی که عیان است چه حاجت به بیان ست
نام تو شده قدرت بازوی پیمبر
در غَزوه اَحزاب تویی یک تنه لشکر
یک ضربه ات از کل عبادات فراتر
با فاطمه شد قدرت تو چند برابر
غیر از تو علی هیچ کسی حِصن حَصین نیست
یا فاطمه گفتی رجزی بهتر از این نیست
باید که به رخ ها بکشانی هنرت را
آسوده کن این مرتبه تیغ دوسرت را
رِندی کن و یک گوشه رها کن سِپرت را
صِفین محیاست بیاور پسرت را
چَشم تو گره خورده به ابروی اباالفضل
وصل است به تو قدرت بازوی اباالفضل
#شاعر :مجید تال
.
#رباعیات مدح و میلاد امیرالمومنین (ع)
تسبیح لب فرشتگان ذکر علی است
اسباب شفاعت همه ، مِهر علی است
آن واژه که در مجلس ما مُوج زند
مدح علی و شور علی ، شعر علی است
🌺🌺🌺🌺
میلاد علی شده که فخر بشر است
با یاد رُخَش دل به نجف رَهسپر است
خوشحال شده فاطمه ی بنتِ اَسَد
مادر شده و صاحبِ زیبا پسر است
🌺🌺🌺🌺
آمد به جهان میرِعرب ، شاه نجف
شیعه شده از قُدوم او غرق شَعَف
ایام ولادت همگی مست شدیم
با گفتن یا علی بزن کف بر کف
🌺🌺🌺🌺
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#سرود ولادت امیرالمومنین (ع)
عالم و آدم همه مست تولای تو
فرشتگان خدا مَحوِ تماشای تو
ساقیِ کوثری فاتح خیبری
خواجه ی قنبر و عشق پیمبری
امیرالمومنین (۴)
با ذکر تو یا علی دل شده غرق شعف
در شب میلاد تو پَر می گیره تا نجف
تویی دلخواه من مولا و شاه من
تو آسمون دل هستی تو ماه من
امیرالمومنین (۴)
اسم تو را دم به دم بر لب خود می بَرَم
سایه به سایه علی در پِیِ تو می دَوَم
تویی نماز من تویی نیاز من
نام زیبای تو سوز و گداز من
امیرالمومنین (۴)
واسطه ی فیض حق مظهر ایمان تویی
تویی تو مَمسوس حق عاشق جانان تویی
شمس عدالتی شمع ولایتی
ولیِّ مُطلق و نور هدایتی
امیرالمومنین (۴)
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#سرود ولادت امیرالمومنین (ع)
به سبک :
عطر کوثر ، روح محشر ،
خوش آمدی کریمه ی آل پیمبر
آقای ما ، عشق زهرا ،
خوش آمدی یا حیدر ، یا علی مولا (۲)
قدرت خدا علی ، روح اِنّما علی
جلوه ی لَم یَزَلی ، شاه لا فتی علی
منم غلام تو ، اسیر دام تو
ببین شدم مست تو و سبوی جام تو
آقای ما ، عشق زهرا
خوش آمدی یا حیدر ، یا علی مولا (۲)
بزنید کف بر کف ، اومده شاه نجف
همگی شادی کنید ، دل شده غرق شعف
دلبر ما اومد ، شیر خدا اومد
رهبر کل عاشقان در دو سرا اومد
آقای ما ، عشق زهرا
خوش آمدی یا حیدر ، یا علی مولا (۲)
تویی تو نگار من ، ای تو مهربان من
بی تو آشوبه آقا ، دل بی قرار من
تویی کس و کارم ، تو یاور و یارم
یه عُمره که اقای من به تو گرفتارم
آقای ما ، عشق زهرا
خوش آمدی یا حیدر ، یا علی مولا (۲)
مروه و صفای من ، تویی مقتدای من
من مریض عشق تو ، نگهت دوای من
جهان به قربانت ، فدای چشمانت
پر زده مرغ دل من به کنج ایوانت
آقای ما ، عشق زهرا
خوش آمدی یا حیدر ، یا علی مولا (۲)
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#مدح و میلادیه امیرالمومنین(ع)
آمده آنکس که نامش دلرباست
زادگاهش کعبه و بیت خداست
آمده آنکس که محبوب خداست
در مسیر بندگی بی انتهاست
آمد آن جانان که عشق عالم است
او فقط جان رسول خاتم است
آمده شاهی که از عالم سَر است
از ملائک ، انبیاء او برتر است
آمد آنکس که امامِ بر حق است
بر همه عالم ، ولیِّ مُطلق است
آمد آن مولا که اسمش حیدر است
آمد آن آقا که شیرِ خیبر است
آمده آنکس که کُفو فاطمه است
دل به یُمن مَقدمش بی واهمه است
او فقط یار و انیس مادر است
شَان او تنها برای کوثر است
آمد آنکس که نبی را نائب است
هردلی را با ولایش صاحب است
آمده یار و معین بی کسان
دلبر و دلداده ی صاحب دلان
آمده آن کس که حق با او بُود
دائما ذکرش به لب یاهو بُود
چون علی باحق وحق هم با علی است
ذکر یارب یارب من یا علی است
کن مُنور بزم ما ای آفتاب
کن دعای خسته دلها مستجاب
باده ی نابی بده همچون گلاب
تا که مست تو شویم ای بوتراب
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ
هر قلب به سینه قبله گاهیدارد
هر قبله برای خود خدایی دارد
اما ز درون کعبه آمد ندا
ایوان نجف عجب صفایی دارد
🆔@Arbabhosyn
#ولادت_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
بنويسيد مرا بندهى سلطان نجف
بنويسيد كه عالم همه قربان نجف
ما غباريم..غبارى زِ خيابان نجف
بنويسيد على را گُلِ گلدان نجف
وسط عرش بُوَد تختِ سليمانِ نجف
آنكه بر خاك ، حياتِ دو جهان داد ، كه هست؟
آنكه بر مُرده زبان داد ، توان داد كه هست؟
آنكه در كعبه خودش اِذنِ اذان داد كه هست؟
تَرَك كعبه به ما نيز نشان داد كه هست...
كعبه با آن عظمت دست به دامان نجف
حق بده ! ديدن اين صحن تماشا دارد
حرمش هم به خدا هيبتِ او را دارد
نه حرم بلكه على عرشِ معلى دارد
و اگر كعبه دَرَد سينهى خود ،جا دارد
سرِ ما ذبح كنيد بر سرِ ايوان نجف
زِ قدومش همهى راه به هم مىريزد
دلِ عشاق به ناگاه به هم مىريزد
تا ببيند رُخ او ماه ، به هم مىريزد
گر على گريه كُنَد ، چاه به هم مىريزد
جانِ عالم به فداى شه مردان نجف
من على را به خدا رازِ خدا ميدانم
ولىالله شده منصبِ آقاجانم
ها على و بشر و كيف بشر ميخوانم
به هواى حرمش ابرِ پُر از بارانم
بنويسيد مرا بى سر و سامانِ نجف
خلقت هر دوجهان گوشهاى از تلميحَش
از كران تا به كران دانهاى از تسبيحَش
فتح خيبر كه نشد معجزه...شد تفريحش
و نشد غيرِ على كَس به على تشبيهش
بنويسيد على بانىِ ايمان نجف
جلوهى ديگرى از جلوهى مولا زهراست
روى پيشانى او نقش فقط يا زهراست
به دلم غم نرود تا كه دلم با زهراست
نهراسم به خدا روز جزا تا زهراست
غيرِ زهرا نبُوَد همدم جانانِ نجف
تا كه در معركه شمشير به دستش اُفتاد
دشمن از ترس دگر اسم خودش بُرد زِ ياد
دامنش خيس شد و آبرويش رفت به باد...
چاره ای نیست به جز گفتن دادِ بى داد....
چه شكوهيست در اين هيبت طوفان نجف
تو بر اين سلسلهها حق خلافت دارى
نه فقط شيعه به دنيا تو ولايت دارى
كه در عُقبى تو فقط حُكمِ حكومت دارى
به غلامانِ خودت نيز عنايت دارى
بطلب اين همه سرمست به ايوان نجف
#آرمان_ صائمى
#ولادت_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
بسم حق... بسم محمد... بسم سلطان نجف
سینه ام آتش گرفت از داغ هجران نجف
تشنه ام من تشنه ی خورشید تابان نجف
"گر زبانزد هست گرمای بیابان نجف
می دمد خورشید از چاک گریبان نجف"
مرتضی انداخت با یاری زهرا سفره ای
بین صحرا، بین دریا، در ثریا سفره ای
پهن شد در عرش، نزد حق تعالی سفره ای
"سفره مولاست گر پهن است هر جا سفرهای
عرش هم باشیم اگر هستیم مهمان نجف"
تشنه ایم و دست از کوزه کشیدن کار ماست
صبح تا شب سختی روزه کشیدن کار ماست
از طعام دیگران پوزه کشیدن کار ماست
"دور تا دور حرم زوزه کشیدن کار ماست
میشود نوح نبی وقتی نگهبان نجف"
بی ولای مرتضی نیت نکردم هیچ وقت
جز برای مرتضی خدمت نکردم هیچ وقت
در نجف احساس غم... غربت... نکردم هیچ وقت
"آرزوی دیدن جنت نکردم هیچوقت
من خوشم با دیدن ریگ بیابان نجف"
می شود ذکر قنوتش یا علی و فاطمه
منتهای حاجتش تنها علی و فاطمه
کار دارد در دو عالم با علی و فاطمه
"نیست مدیون کسی الا علی و فاطمه
هرکسی که رفت زیر دین ایوان نجف"
در قنوتم، در میان ربنا اغفرلنا
دیده ام افتاد بر انگشترم بین دعا
زیر لب با چشم تر خواندم همین یک بیت را
"به قنوت ما نمیآید عقیق هیچ جا
میخرم انگشتر از ملک سلیمان نجف"
در دو عالم عبد دربار بتول و حیدریم
سالیانی هست سربار بتول و حیدریم
شاکر الطاف بسیار بتول و حیدریم
"ما سر و جانی بدهکار بتول و حیدریم
سر به قربان مدینه جان به قربان نجف"
هستی الله در هست حسین است و علی
خلقت عالم همه پست حسین است و علی
هر دل آزاده ای مست حسین است و علی
"رزق آب و نان ما دست حسین است و علی
سالها خوردیم آبِ کربلا... نانِ نجف"
از نفس هایم دوباره آه دارد می رسد
وقت دیدار گدا و شاه دارد می رسد
بوی عطر سیب ثارالله دارد می رسد
"نیمه ی ماه رجب از راه دارد میرسد
کربلای ما چه شد دستم به دامان نجف"
#محمد_ جواد_ شیرازی