🕊💕 سرود زیبا ویژۀ میلادِ سقایِ دشت کربلا حضرتِ اباالفضل العباس علیه السلام
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
من که دلدادۀ ، آل پیغمبرم
من غلامزادۀ ، زادۀ حیدرم
واله بی دلم ، عاشقِ بی سرم
پر ندارم ولی ، می پرم می پرم ..
امشب شب احرارِ ، شبِ عشق شبِ یار
امشب شب دلداره ، که بارون داره میباره
شیرین شده فرهاد فرهادت
لیلی شده مجنون مجنونت
یابن مرتضی از روی ماهت
خورشید زده .. سر به بیابونت
« عشق .. یا ابالفضل »
_______
روی تو جلوۀ ، احسنُ الخالقین
ای شهیدان تو برترین مومنین
ای علمدار عشق ، یابنَ یعسوب دین
ماه شاه نجف ، یابن اُم البنین
امشب شب مستیمِ شب خدا پرستیمِ
امشب شب مولامِ شب تموم هستیمِ
درمون شده بیمار بیمارت
عاقل شده حیرون حیرونت
یابن مرتضی از روی ماهت
خورشید زده .. سر به بیابونت
« عشق .. یا ابالفضل »
______
شیر شیر خدا ، حیدر کربلا
قهرمانِ ادب ، پهلوان وفا
ای به کشتی دین خدا نا خدا
غرق شدم جان ارباب دریاب مرا
ماه عالمینی تو ، قرار حسنینی تو
عین مجتبایی تو ، یا خودِ حسینی تو
به به که شدم اسیر و مدیونت
له له میزنم شدم پریشونت
یابن مرتضی از روی ماهت
خورشید زده .. سر به بیابونت
« عشق .. یا ابالفضل »
🕊💕 مدح خوانی زیبا ویژۀ میلادِ سقایِ دشت کربلا حضرتِ اباالفضل العباس علیه السلام
صد گره بر هر گره در کار اگر داری کم است
یا که صدها حاجت دشوار اگر داری کم است
یا که قد آسمان آوار اگر داری کم است
یا که در قلبت غمی بسیار اگر داری کم است
غم جگر دارد بیاید گفتهام در هر غمی
یل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
حال ما را تا که دوری حرم بد میکند
کربلا را قسمت ما، راه مشهد میکند
یک دوراهی هست ما را هی مردد میکند
در میانِ دو حرم دل رفت آمد میکند
مثل اینکه شهریار آنجاست میخواند همی
یل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
این حسن یا این حسین این یا که تکرار علی است؟
حیرت آئینه یعنی وقت دیدار علی است
تیغ او تیغ علی و کار او کار علی است
جان عزرائیل، در دست علمدار علی است
بیرقی دارد که نقشش شد شعار عالمی
یل یاتارطوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
تا زره را میکشد بر شانه محکم میکند
تا که ابرو را زمانِ رزم درهم میکند
چیست لشکر؟ کوه از هولش کمر خم میکند
یا که عزرائیل را پیشش مجسم میکند
آمده تا جابه جا گردند هر زیر و بمی
یل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
یک قدم کوبیدی و هفت آسمانها ریختند
یک علم کوبیدی و هی کهکشانها ریختند
ضرب شست توست یا آتشفشانها ریختند
مصرعی خواندی رجز، سیف و سنانها ریختند
این به مولا رفته ، دارد ضربههایِ محکمی
یل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
جذب تو جبریل تا شد شهپرش بر باد رفت
خواست نزدیکت شود خاکسترش بر باد رفت
هر سلحشوری که آمد یا سرش بر باد رفت
یا که تیغت چرخ خورد و لشکرش بر باد رفت
شاهباز کربلایی، شهریار القمی
یل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
تا که گیسو را کمی در پیچ و تاب انداختی
شام را گویا به جان آفتاب انداختی
برکهای رفتی و عکست را به آب انداختی
یا که عکس مرتضا را بین قاب انداختی
ماه بی تکرار ما، تکرار اسم اعظمی
یل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
شانهات نازم که جای دستهای زینب است
تا تویی، بالاترین محمل برای زینب است
روی زانوی تو، تنها ردّ پای زینب است
هر دلی که گفت یاعباس، جای زینب است
کور میسازد نگاهت چشم هر نامحرمی
یل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
هر که شد مست حسن، بدجور بد مست تو شد
کوچه بن بست حسن شد، کوچه بن بست تو شد
بعد غوغای جمل، دست حسن دست تو شد
فاطمه هست حسن شد، فاطمه هست تو شد
از کریمی حسن داریم با هم عالمی
یل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
قبله وقتی رو به تو هر صبح راهی میشود
قبلۀ ما چشم تو خواهی نخواهی میشود
گاه گاهی هم نمازم اشتباهی میشود
قلب ما بین حرم انگار ماهی میشود
تو شراب کوثری و موج موج زمزمی
یل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
ناز مجنون را اگر در کوی لیلا میکشند
ناز دستان تو را دستان زهرا میکشند
آش نذری تو را هم ارمنیها میکشند
در جوارت منت بیچارهها را میکشند
دل، ابالفضلی نمیماند برایش ماتمی
یل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
مشک وقتی میچکد، تقدیر میریزد به هم
دست وقتی نیست در تن، شیر میریزد به هم
حق بده این چشمها را تیر میریزد به هم
دختران را بعد تو زنجیر میریزد به هم
بر زمین افتادهای، بد جور آقا درهمی
یل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
شاعر: حسن لطفی
🕊💕 مدح خوانی زیبا ویژۀ میلادِ حضرتِ اباعبدالله الحسین علیه السلام و حضرت قمر بنی هاشم ابالفضل العباس سلام الله علیها
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
به چشم تو غیرت
به تیغ تو صولت
به نامت صلابت
به دامن سخاوت
به بازوت قدرت
به پای تو همت
به دستت کرامت
پُری از رشادت
شهادت سعادت
بصیرت
مَهابت
فتوَت
مُرُوَت
به میدان مسلط
رجزها مُسَمَّط
که از برق چشمت همه غرق حیرت
تو از آل عصمت
تو از بیت عترت
تو قامت قیامت
علی در هدایت
علی در عنایت
علی در قداست
علی در مهارت
و نادِ علی دارد از تو حکایت
بدون تو عطری محبت ندارد
چنان سر فرازی،چنان سر به زیری
امیری حسینُ و نعم الامیری
علی هستی و گر علی را بخوانی
فقط در نه، دیوار خیبر بریزد
از این هیبت چشمهایت بکاهُ
نگاهی نما ترس قنبر بریزد
علی گفت هنگام صفین برگرد
ز خشمت دلِ مالک اشتر بریزد
من از جنس شبهای پر التهابم
که در بند گیسوی پُر پیچ و تابم
اگر بر حریم حرم مُستجیرم
فقط با نگاه شما مستجابم
من و لطف باب الحوائج همین بس
بگو با تو باشد حساب و کتابم
دعا کن حرم آیم و بر نگردم
که این عشق کردست خانه خرابم
خراب خرابم
خراب جوابم
تویی انتخابم
که عالیجنابم
غم بی حسابم
زِ داغت کبابم
و مشکت عذابم
به یاد ربابم
پُراز آب آبم
که میگفت زینب
چه شد با رکابم
شاعر:حسن لطفی
نام مبارکت چقدر چاره ساز شد!
هرکس نیازمند تو شد، بی نیاز شد
آوازه ات گرفته نجف تا دمشق را
ابروی ذوالفقاریِ تو کشته عشق را
گیسو به باد می دهی آخر برای چه!؟
از رو کشید هر مژه خنجر برای چه؟
صف بسته اند این همه لشگر برای چه؟
ترسیده است مالک اشتر برای چه؟
حیدر مرام، ای یلِ از پشت بی زره
خورده نگاه تو به نگاه علی گره
بخشندگیت، قصۀ دست و نخیل نیست
کوتاهی من است که دستم دخیل نیست
در خشکسال عاطفه، دستت بخیل نیست
باران بوسههایِ علی بی دلیل نیست
سینه به سینه تا به ابد عشق رایجی
یبن ابوترابی و باب الحوائجی
از ذکر تو لبانِ دعا قند میخورند
چینی شکستههایِ شفا بند میخورند
با عشق تو ارامنه پیوند میخورند
در کاروکسب شان به تو سوگند میخورند
ماندم چگونه این همه اعجاز میکنی؟
داری بدون دست، گره باز میکنی!
شاعر : وحید قاسمی
دل زینبیه شده قرص با تو که در سایۀ بیرق آفتابم
تو و سرفرازی، تو و سربه زیری
به نِی سر فرازی به نِی سر به زیری
امیری حسین و نعم الامیری
نفس میکشم در هوای شما
دلم روشن است از دعای شما
من از چشمۀ عشق دارم وضو
بود قبلهام خاکپای شما
چه خوب اسمان را به زیر آورد
هوای خوشِ کربلای شما
به گوش زمین نغمهای حس نشد
دلانگیزتر از صدای شما
خدا در تراشِ جمالت گذاشت
چه سنگ تمامی برای شما
ندارد دلم گوشۀ امنیت
بهجز خلوت روضههای شما
تو را دوست دارم خدا شاهد است
دل عاشق من فدای شما
هم اندیشۀ ما اباالفضلی است
و همریشۀ ما ابالفضلی است
اباالفضل گفتم نفس وا شده
کویر دلم مثل دریا شده
زمینخورده بودم به دست هوس
به یک یا ابالفضل دل پا شده
جنون آمد و دست دل را گرفت
جهان با ابالفضل زیبا شده
دل از نوکری درِ خانهاش
به هر جا رسید است و آقا شده
به آرامش چشمهایش قسم
که چشمان او قبلۀ ما شده
به اعجاز نام ابالفضلی اش
گرههای دنیاییم وا شده
هم اندیشۀ ما ابالفضلی است
و همریشۀ ما ابالفضلی است
شاعر : حسن کردی
.
•┈┈••✾•🌹•✾••┈┈•
ارتش حسین به خط ، یل اصحاب اومد
یک قدم عقب تر از ، خود ارباب اومد
دلبر دلبرا اباالفضل ، بزرگ نوکرا اباالفضل
چه اصیلِ نسبش ، چه قشنگه لقبش
علویِ غضبش ، حسنیِ ادبش
یا حسین رولبش...
علم کشا سینه سپر کردن
رجز هارو حماسی تر کردن
میوندارای کربلا امشب
اهل حرم رو با خبر کردن
ای اهل حرم میر و علمدار خوش آمد
علمدار خوش آمد
علمدارخوش آمد
سقای حسین سید و سالار خوش آمد
علمدار خوش آمد
علمدار خوش آمد
🕊✨سرود زیبا ویژۀ میلادِ علمدار دشتِ کربلا حضرت اباالفضل العباس علیه السلام
.
•┈┈••✾•🌹•✾••┈┈•
مژده به انصار اباعبدالله
رسیده سردار اباعبدالله
وزیر دربار اباعبدالله
عباس علمدار اباعبدالله
باب الحوائج لقبت، یا اباالفضل
مثل علیِ غضبت،یا اباالفضل
اسم حسینِ رو لبت،یا اباالفضل
به نازم از این ادبت، یا اباالفضل
تا قیامت پرچمت بالاست
رفع الله رایة العباس...
بی دست کربلا دست مرا بگیر...
____
عالی جناب کل اصحاب اومد
مرجع تقلید واسه احباب اومد
صحیفه ی کامل آقام اومد
نافله ی شبای ارباب اومد
آبروی گنه کارا،یا اباالفضل
نمونه ی سفره دارا،یا اباالفضل
پناهگاه گرفتارا،یا اباالفضل
مقتدای میوندارا،یا اباالفضل
شفیع ما دستای سقاست
رفع الله رایة العباس...
____
ای ناصرِ دینِ مبین یا عباس
یابن امیرالمومنین یا عباس
ماه علی روی زمین یا عباس
پهلوونِ اُم البنین یا عباس
به کی باید داد قسمت،یا اباالفضل
که قسمتم شه حرمت،یا اباالفضل
چشام به دستِ کرمت،یا اباالفضل
قد حسین دوست دارمت،یا اباالفضل
عَلَمِ تو چادر زهراست
رفع الله رایة العباس
↫
🕊✨سرود زیبا_ ویژۀ میلادِ سردارانِ کربلا
•┈┈••✾•🌹•✾••┈┈•
عالم در پناه تو
محوِ روی ماه تو
طرز نیم نگاه تو
مشغول گداییم کرده
صحن با صفای تو
اصلاً کربلای تو
مخصوصاً هوای تو
بدجوری هواییم کرده
امشب که پُر از ، شور و طربم
یک کرببلا ، باشه طلبم
دارم عاشقونه ، حس کبوترونه
میخوام از ته دل بگم یه چیزی
پرم از بهونه ، میشه بهجای دونه
برا من براتِ حرم بریزی
مستم اگه دستم
به اون ضریحت برسه
یعنی که پشت درِ خونهی
علیو فاطمه هستم
{(از سر شب تا حالا پشت درتم)2
(به جون مادرم خودم نوکرتم)2}2
حتی نوبتی باشه
نوبت با یه داداشه
عباس اسم زیباشه
میزاره رو دردم مرهم
(مثل شیر جگر داره
تو چشماش قمر داره
بوی چند نفر داره
حمزه جعفر و حیدر هم)2
دستای کرم ، دستامو ببین
روزیمو بده ، یا اُمِبنین
بهخدا چی میشه ، دیگه برا همیشه
دلمو دخیلِ به حرم ببندم
شبمون به راه و ، جا داره دور ماهو
به جای ستاره علم ببندم
مستم اگه دستم
به اون ضریحت برسه
یعنی که پشت درِ خونهی
علی و فاطمه هستم
(مست ضریح و علم و منبرتم
میخوام بگم نوکرتم نوکرتم)2
{(از سر شب تا حالا پشت درتم)2
(به جون مادرم خودم نوکرتم)2}2
بازم جشن میلاده
شور محشر افتاده
ذکر مُهر و سجاده
جانم یا امام سجاد
من هستم یه دلداده
هدیه ام رو خدا داده
حاجت میگیرم ساده
از آقا امام سجاد
(آقای منه ، آقای همه)2
میگیره دلم ، که بیحرمه
(عشقمی به قرآن
مادرت اهل ایران
قصه داره این دل سپردن ما)2
(که همیشه بامی
حق داره پیش پامی
پس آقا ضریحت به گردن ما)2
مستم اگه دستم
به اون ضریحت برسه
یعنی که پشت درِ خونهی
علی و فاطمه هستم
(آتیش بزن جونمو خاکسترم)2
( فقط میگم نوکرتم نوکرتم)2
(مثل کبوتر اگه دور و برتم)2
(میخوام بگم نوکرتم نوکرتم)2
{(از سر شب تا حالا پشت درتم)2
(به جون مادرم خودم نوکرتم)2}2
🕊✨مدح خوانی زیبا _ ویژۀ میلادِ قمر بنی هاشم حضرت ابوالفضل العباس سلام الله علیها
•┈┈••✾•🌹•✾••┈┈•
هر که از قافله فطرسیان جا مانده
نظرش خیره به گهواره ی سقا مانده
زور بازویِ تو بی حدّ و عدد خواهد شد
بعد از این ام بنین، ام اسد خواهد شد
با وجود تو زمین حیدرِ دیگر دارد
کعبه جا دارد اگر باز ترک بردارد
از درِ خانۀ او پا نکشیدم هرگز
چون حسینی تر از عباس ندیدم هرگز
این اباالفضل که از قبله فراتر می رفت
مرتضی بود که بر دوشِ پیمبر می رفت
علی اکبر به ثنا گویی او می آید:
چقدر منبرِ کعبه به عمو می آید
خطبه خواند و همه را محوِ صدایِ خود کرد
در حقیقت همه را قبله نمایِ خود کرد
گفت این خانه که حق آمد و ایجادش کرد
مسجدی بود که بابایِ من آبادش کرد
از درِ خانۀ او پای نکشیدم هرگز
چون حسینی تر از عباس ندیدم هرگز
«کاشفَ الکرب» تویی؛ خنده ی ارباب تویی
«پدر خاک» علی و «پدر آب» تویی!
رویِ چشمِ تو بود جایِ حسن جای حسین
هست مابین دو ابروی تو بین الحرمین
پیش خورشید و قمر سایه ی تو سنگین است
و فقط محضر زینب سر تو پایین است
ساقی ما چه شرابی چه سبویی دارد
بنویسید رقیّه چه عمویی دارد!
صحبت از مردی تو کار بنی هاشم بود
نام تو در دل میدان رجز قاسم بود
زور بازوی علی ریخته در بازویت
ذوالفقاری نبود تیزتر از ابرویت
تیغ چرخانده ای و پیش تو طوفان هیچ است
لشگری پیشت اگر آمده میدان، هیچ است
وسط جنگ زمین را به زمان دوخته ای
فن شمشیر زنی را ز که آموخته ای؟!
ای جوان! پیرِ رَهَت کیست از آن شاه بگو؟
«أشهد أنَّ علیاً ولیُ الله» بگو
او علمدار حسین است ببخشید مرا
مدح او کار حسین است ببخشید مرا
شاعر : مجیدتال
🕊✨شور زیبا_ ویژۀ میلادِ سردارانِ کربلا .
•┈┈••✾•🌹•✾••┈┈•
(مادر شدن
سیده نساء عالمینو
بی بی جانم ام البنینو
شهبانوی روی زمین)2
(علی ، قمر دار شده
حسین ، پسر دارشده)2
شبا ، شبای جلوه ی
حیدر کرارشده
(حسین ، باب المراد
علی ، زین العباد
ابالفضل ، خیر العماد)2
{خورشید ، اومد
ماه اومد ، ستاره اومد
(اونکه برام ، عاشقی میاره اومد)2}2
(تودست تو
ازآسمونا حبل المتینو
خیر وشر دنیا و دینو
پرِ پرواز روح الامین)2
(چشام، که دریا میشه
درِ حرم وامیشه)2
دیگه ، هوای شما
بال وپرم وامیشه
(حسین ، رو ح الحیات
علی ، سر الصلات
ابوالفضل ، باب نجات)2
یابن الحسین
جلوه خدایی داری
(آقا ببین
اینهمه فدای داری)2
(علی ، قمر دار شده
حسین ، پسر دارشده)2
شبا ، شبای جلوه ی
حیدر کرارشده
{خورشید ، اومد
ماه اومد ، ستاره اومد
(اونکه برام ، عاشقی میاره اومد)2}2
(پروردگار
داده به من عشق بی قرینو
شور این عشق آتشینو
ازآقام زین العابدین)2
(اومد ، نگارهمه
که از ، بنی هاشمه)2
یکی یکی میرسن
ذریه ی فاطمه
حسین ، عین الیقین
علی ، نورمبین
ابالفضل ، حبل المتین
مجنونتم
(عاشقو هلاکتم من
مجنون اون
عطرخاک پاکتم من)2
(علی ، قمر دار شده
حسین ، پسر دارشده)2
شبا ، شبای جلوه ی
حیدر کرارشده
{خورشید ، اومد
ماه اومد ، ستاره اومد
(اونکه برام ، عاشقی میاره اومد)2}2
🔴
من کیم خصم ستمگر من کیم حق را معینم
من کیم عین الحیاتم من کیم ماء معینم
من کیم الله را نور سماوات و زمینم
من کیم فرزند زهرا و امیرالمؤمنینم
من حسینم زینت آغوش ختم المرسلینم
من به هر گمگشته ای تا حشر مصباح الهدایم
من همه ازاد مردان را امام و مقتدایم
من به ذات اقدس حق عبد پیش از ابتدایم
من کیم وجه خدا نور خدا خون خدایمم
من کیم مولای خلقت هستی هست آفرینم
من حسینم زینت آغوش ختم المرسلینم
من کیم حجر و حطیمم من کیم رکن و مقامم
من کیم صبر و ثباتم من کیم خون و قیامم
من کیم شمس ولایت من کیم ماه تمامم
من رکوعم من سجودم من صلاتم من صیامم
من جوادم من کریمم من امانم من امینم
من حسینم زینت آغوش ختم المرسلینم
من کیم من کعبه ام من زمزمم سعیم صفایم
من کیم من باغبان گلبن عشق و وفایم
من خلیل صد ذبیحم من ذبیحاً بالقفایم
من عزیز فاطمه نجل علّیِ مرتضایم
من نبی را جان شیرین خلق را شور آفرینم
من حسینم زینت آغوش ختم المرسلینم
خون من خون خداوند جهان آراست آری
جد محمّد (ص) باب حیدر، مادرم زهراست آری
روز من هر روز روز محشر کبراست آری
سوّم شعبان نه، میلاد عاشوراست آری
چون خدا در قلب خلق اوّلین و آخرینم
من حسینم زینت آغوش ختم المرسلینم
بارها ختم رسل بوسیده از پا تا سرم را
شستشو با اشک چشم خویش داده پیکرم را
کرده پیش از شیر ذات حق پُر ساغرم را
دوست دارم دوست دارم دوست دارم زائرم را
در گلستان جنان با زائر خود همنشینم
من حسینم زینت آغوش ختم المرسلینم
من شهادت را ز خون پاک خود اقبال دادم
من به عاشورائیان تا صبح محشر حال دادم
من بقا بر دین و قرآن و رسول و آل دادم
من نخورده شیر از مادر به فطرس بال دادم
من خدا را دست لطف و مرحمت در آستینم
من حسینم زینت آغوش ختم المرسلینم
گاه روی قلب پیغمبر چو قرآن جای دارم
گه به پشت و گه به زانو گه به دوش او سوارم
گاه سر بر دامن زهرای اطهر می گذارم
گاه در گودال خون بر خاک مقتل سجده آرم
گه به خاکستر بود ماه جمال نازنینم
من حسینم زینت آغوش ختم المرسلینم
من کیم من رمز قرآن، من کیم من سرّ هویم
من کیم من مصطفا را رنگ و بوی و خُلق و خویم
من کیم آن کو نبی گفت اوست از من من از اویم
من به کلّ انبیا با روی خونین آبرویم
من به خیل اولیا با مهر خود حبل المتینم
من حسینم زینت آغوش ختم المرسلینم
من به نای خستۀ دل نغمه راز و نیازم
من به درد بی دوای خلق عالم چاره سازم
من کیم من دلفروزم من کیم من دلنوازم
من کیم حکمم، کتابم، من کیم حجّم، نمازم
من وضو را آبرو بخشیدم از خون جبینم
من حسینم زینت آغوش ختم المرسلینم
من کیم آنم که آمد ارجعی دربارۀ من
روح پیغمبر طواف آورده بر گهوارۀ من
کاروان دل بود از هر طرف آوارۀ من
مصحف پیغمبران اعضای پاره پارۀ من
اولیا آرند حاجت از یسار و از یمینم
من حسینم زینت آغوش ختم المرسلینم
من دعای مستجاب آیۀ امّن یجیبم
من به درد عالمی از تربت پاکم طبیبم
من شما را آشنایم، دوستم، یارم، حبیبم
من غریبم من غریبم من غریبم من غریبم
من به «میثم» سوز دادم با کلام آتشینم
من حسینم زینت آغوش ختم المرسلینم
من کی ام صدق و صفایم من کی ام مهر و وفایم
من کی ام باب المرادم من کی ام مشکل گشایم
من کی ام دست حسین ابن علی دست خدایم
من کی ام فرمانده ی کل قوای کربلایم
من کی ام صاحب لوای سبط خیرالمرسلینم
من کی ام عباس فرزند امیرالمؤمنینم
من کی ام احمد خصالم من کی ام حیدر مثالم
من کی ام کوه جلالم من کی ام بحر کمالم
من کی ام سرباز قرآن من کی ام سقای عالم
من کی ام در کربلا ایثار و عشق و شور و حالم
من کی ام فخر زمانم من کی ام ماه زمینم
من کی ام عباس فرزند امیرالمؤمنینم
من کی ام شیر شجاعت من کی ام مرد شهادت
من کی ام عشق و ارادت من کی ام زهد و عبادت
من کیم لطف و کرامت.. من کیم مجد و سعادت
من کیم اصل ولایت.. من کیم اصل عبادت
من کی ام آن کو علی بوسیده دست نازنینم
من کی ام عباس فرزند امیرالمؤمنینم
من کی ام روح حقایق من کی ام پشت حسینم
من کی ام ماه بنی هاشم چراغ عالمینم
من کی ام من چار عین الله را نور دو عینم
من کی ام من دامن مولا علی را زیب و زینم
من کی ام در مجمع اهل ولا شورآفرینم
من کی ام عباس فرزند امیرالمؤمنینم
من کی ام باب الحسینم من کی ام ابن الامامم
من کی ام بر آل هاشم بر زمین ماه تمامم
من کی ام خون خدا فرزند زهرا را غلامم
من کی ام فرمانروای لشکر خون و قیامم
من کی ام سجاده ی عشاق را مهر جبینم
من کی ام عباس فرزند امیرالمؤمنینم
من حسین ابن علی را با تن تنها سپاهم
من به گِرد خیمه ی شمس ولایت قرص ماهم
من خلایق را چه در دنیا چه در عقبی پناهم
من فراتر از شهیدان در مقام قدر و جاهم
من شفیع و یاور میثم به روز واپسینم
من کی ام عباس فرزند امیرالمؤمنینم
آن یکی بوسید دستش دیگری بوسید پایش
این یکی گفتا که برگو کیستی ای نازنینم
گفت من ماه بنی هاشم سرور قلب زهرا
شبل حیدر .. زاده ی آزاده ی ام البنینم
معنی درس وفایم فانی راه بقایم
جرعه نوش چشمه ی حلم امیرالمؤمنینم
من کی ام عباس فرزند امیرالمؤمنینم
سلام بر اسفند ماه و شهدای والامقام آن
سلام بر جزایر مجنون و شرق دجله
سلام بر پدهای خیبر و گلوگاه القرنه بدر
سلام بر مردان مرد روزگار
اسفند که از راه میرسد ، غم جانکاهی گلوگیر شده و اشک های بی اختیار سرازیر میگردد ،
در آستانه ی اسفند یادی کنیم از :
شهید حمید آقا باکری که خیبر به نامش میبالد
شهید همت و دلاوری های آن فرمانده مقتدر و فرهنگی
علمدار جبهه و شهادت حاج حسین خرازی
شهید برونسی عزیز ، که به قول حضرت آقا از معجزات انقلاب بودند
آقا مهدی باکری عزیز ، که امام ره فرمودند به باکری بگوئید مرا دعا کند
عبدالرسول زرین هم یادی بشود که برای خودش گردانی بود
سردار حاج عباس کریمی ، ساده زیست دلاور
سلام بر اسفند و شهدای والامقام آن
یاد باد آن روزگاران یاد باد.
کانال ذاکرین آل الله
@Arbabhosyn
💐شهدا را یاد کنید حتی با یک صلوات 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎦صدای دلنشین نوجوان مازندرانی در "حسینیه معلی"
🔹«حسینیه معلی» هر شب حوالی ساعت ۲۲:۱۵ از شبکه سه
#میلاد_امام_حسین_علیه_السلام
امشب براي فاطمه گوهر رسيده است
شادي به قلب و جان پيمبر رسيده است
حيدر نظاره كن كه دلبر رسيده است
مژده بده حسن برادر رسيده است
كوري چشم دشمن زهرا و مرتضي
حالا دوباره فاطمه مادر شده خدا
او آمده تا كه خدايي كند مرا
مشغول كسب و كار گدايي كند مرا
بال و پرم دهد هوايي كند مرا
امشب زلطف كرببلايي كند مرا
او آمده تا كه مرا مبتلا كند
عاشق ترين گدا كند و پر بها كند
اي مدعي جذبه ي روحاني اش ببين
بالاترين رتبه ي عرفاني اش ببين
از كودكي قاري قراني اش ببين
عشاق اين قبيله ي سلماني اش ببين
مجنون اگر كه خواستي ز ايراني اش بخوان
اسلام ما همه زمسلماني اش بدان
اين بزم عيش بايم چه عالي است
اينقدر عالي است كه گويا خيالي است
فطرس به گريه گفت كه بالم چه بالي است !
جايش چقدر خواهر ارباب خالي است
اين بزم عيش بي مي و ساغر نمي شود
كامل بدون تك يل حيدر نمي شود
آن تك يلي كه علمدار كربلاست
ساقي خيمه ها و سپهدار كربلاست
اميد بچه هاست و سردار كربلاست
عشق حسين و زينب و غمخوار كربلاست
از مادر ادب ادب آفريده اند
يك بار جز احد ز او كي شنيده اند
وقتي رسيد شادي به اين انجمن رسيد
پايان غصه و درد و محن رسيد
خنده به لبهاي حسين و حسن رسيد
حيدر به غمزه گفت - عجب ...مثل من رسيد
سائل بياوريد كرم بي حساب شد
دوران مستي و مي و جام و شراب شد
كودك كه در خانه ي مولا بزرگ شد
با مهر و حب حضرت زهرا بزرگ شد
تحت تعلم حسنين تا بزرگ شد
شيري براي روز مبادا بزرگ شد
مشكي به دوش گرفت و به آب زد
مرحم به زخم هاي وجود رباب زد
رفت و نيامد و به حرم التهاب شد
روياي اب بود كه ديگر سراب شد
با تير حرمله علي اش تا كه خواب شد
شرمنده از خجالت او افتاب شد
حالا حسين يكه و تنها و دشمنان
صحبت ز سنگ هاي زمخت و سر سنان
مظلوم واقع شد عاقبتش هم غريب شد
عيساي خانواده شد و بر صليب شد
در سجدههاي عاشقي خدالتريب شد
جرمش چه بود حسين كه شيب الخضيب شد ؟
زينب كه بعد از او پيام آورش شده
يك شيرزن كه يك تنه خود لشگرش شده
#ياسر_ مسافر
#ولادت_امام_حسین_علیه_السلام
ای قبله ی عوالم بالا حسین جان
ای شعله شعله آتش دلها حسین جان
حا سین و یا و نون خدا یا حسین جان
ماییم و هر نفس نفس ما حسین جان
یک واژه است لذت دنیا حسین
هرچه به دل به سینه به سر داشتی علیست
ذکری که در تمام سحر داشتی علیست
نامی که در گشودن در داشتی علیست
جانت علیست هرچه پسر داشتی علیست
ای سر به پات رفته به مولا حسین جان
چشم تو گشت و از همه ما را خطاب کرد
لطفش بلند که کار صواب کرد
هرکس که بندگی تو را انتخاب کرد
او را نگاه مادرت عالی جناب کرد
گفتیم بعد حضرت زهرا حسین جان
آشفته زلفم و تبِ طوفانم آرزوست
کنعانم آرزوست سلیمانم آرزوست
یک بار از لب تو حسن جانم آرزوست
با خون رقم زنم که دو سلطانم آرزوست
امشب بیا بزن رگ ما را حسین جان
مست است آنکه بر درِ میخانه ایستاد
مرد است آنکه تا تَهِ پیمانه ایستاد
سر نیست آن سری که روی شانه ایستاد
در پای عشق تو که مردانه ایستاد؟
آن کیست غیر زینب کبری حسین جان
تو میرسی و با تو خبر ها یکی یکی
لبخند میزنی به پسرها یکی یکی
افتاده اند پیش تو سرها یکی یکی
با ماه هاشمیت قمرها یکی یکی
عباسَ نوکرم شبِ فردا حسین جان
شعرم رسیده است به ابیات آذری
هَر کیم اِلَر مَحضَرِ آقامَ نوکری
زهرا اِلَر خادِمَ عباسَ مادری
زینب ئاری نَقَدَ اَبَلفَضل یاوری
نقش اولدی روی بیرق سقا حسین جان
ما پیر میشویم شبیهِ حبیبِ تو
شبهای جمعه ایم پُر از بوی سیب تو
امشب سلامِ ما به لبِ بی نسیبِ تو
ما را که کُشته است صدای غریب تو
جان خواستی به چشم بفرما حسین جان
#حسن _لطفی