eitaa logo
ذاکرین آل الله
271 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
296 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
. برای دسترسی به روضه و نوحه ماه محرم لطفا های زیر را دنبال بفرمایید👇👇👇👇👇👇👇 . . . . . . . . . . ____ . هشتک یا "کلمه آبی رنگ" را لمس "کلیک کنید" و در پایینِ صفحه ،سمت چپ، علامت ۸یا بالا (↑ و ↓)را بزنید و از متن و صوت بهرمند شوید. . https://eitaa.com/joinchat/4240572439C6b1bcf7d93
قابل اجرا:زمزمه،روضه،واحد،زمینه،شور،زنجیرزنی زانو بزن برادرم ، به پیش پای زینب رسیده ایم به مقتل ِ،کرب وبلای زینب پیچیده دراین سرزمین،شور ونوای زینب شدم پریشون، من نابه سامون واویلتادردم دیگه،نداره درمون بیا برادر ................بریم مدینه جدایی من وحسین،دراین زمینه مولا حسین جان..... یا سالار زینب....... ➖➖➖➖➖➖ داره میاد صدای خنده های اصغرتو دلم خوشه کنار من ، نشسته اکبر تو روز دهم می مونمو ، گلهای پرپر تو چندروز دیگه.........اکبر می میره پاره گلوی اصغرت،به ضرب تیره بیا برادر......................بریم مدینه جدایی من وحسین ،دراین زمینه مولا حسین جان.... یا سالار زینب....... ➖➖➖➖➖➖ داره هنوز آغوش تو،رقیّه ی سه ساله سکینه در دل حرم ،غمی به دل نداره عصر دهم ، روی لبا ، فریاد الفراره میشه رقیّه ............پیش تو خاموش به روی جسم بی سرت،سکینه بیهوش میره به غارت..................انگشتر تو می بینم و دق میکنم ،رو نی سر تو مولا حسین جان..... یاسالار زینب...... .
#شب_دوم_محرم آیه رجعت چیه رو لبهات خیلی بی تابی میکنه لیلات همه فکر من شده این داداش نکنه اصحاب بذارن تنهات اعوذ بک از ناله و آه حسین اومده به کرب و بلا اعوذ بک از چشم حسود دوتا میشه سر با ضرب عمود عزیزم حسین اومدی اینجا با زن و بچه میمیرم یک مو از سرت کم شه نرسه روزی که تن اکبر با عبا از روی زمین جمع شه اعوذ بک از نیزه و سر میبینی داداش تو داغ پسر اعوذ بک از دست و طناب میبینی منو تو بزم شراب عزیزم حسین توی این صحرا میکنی منزل از سه ساله ت من نمیشم غافل نبینم غم روی دلت باشه تا که هست همرات یل دریا دل اعوذ بک از خنجر وتیر غمت میکنه ربابتو پیر اعوذ بک از بازار شام میفته سرت از نیزه مدام عزیزم حسین .
🏴 🏴 🏴 🏴 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ یه قافله اومد از تو دلِ صحرا پشت سرِش داره میره دلِ زهرا یه قافله اومد با پرچمِ مولا عَلم اربابه رو شونه یِ سقّا یه قافله اومد که داره شیرخواره دخترشون داره معجر و گوشواره یه قافله اومد با عظمت از راه لاحول ولا قوةَ الا بالله وای از دل زینب (۴) زانو زده عبّاس پیش پایِ مَرکب رو چشمِ کربلا پا می ذاره زینب دستِ علی اکبر رو دستای عمّه َست ربابه با طفلش آروم توی خیمهَ ست نگو برادر جون که دلها می لرزه از ته گودال و... هجوم سرنیزه نگو که می ریزن گرگا توی گودال پیراهنت می شه غنیمت جنجال نگو که می بینه از روی تل خواهر که می کوبه ضربه پس سرت خنجر نگو دیگه بسه از آتیش و خیمه نگو که می سوزه معجر و موی سر به سمت گودال از... خیمه دویدم من شمر جلوتر بود دیر رسیدم من سر تو دعوا بود ناله کشیدم من سر تو رو بردن دیر رسیدم من دیر رسیدم من ۴
🏴سبک زمینه یا شور دوم محرم الحرام ۱۴۴۵ه.ق _۱۴۰۲ه.ش ورودیه کاروان به کربلا 🏴بند اول صحرای غمها ، این سرزمینه حال و هوا و ، نامش غمینه وعده گاهه قالوا بلی این سرزمینه که قتلگاهه عاشقا این سرزمینه قافله ای میرسه از راه آهسته قافله ای با حال رنجور و خسته میرسه به دشتی که میگن پربلاست قاضریه ماریه نینوا کربلاست اومد ندا از عرش کبریایی حاجیِ بیت الله شد کربلایی آه کربلا آه کربلا کربِ و البلا 🏴بند دوم از خاک اینجا ، میجوشه محنت میبینه زینب ، داغ و مصیبت یه روزه میبینه شده باغش خزونی یه روزه میشه قامتش اینجا کمونی زینب و دلواپسی و آهه آخر دلهره ی وداع و اون نگاهه آخر زینب و حنجرو یه بوسه جا مادر زینب و مقتل و هجوم یک لشکر این هارو میبینه یک روزه اینجا با خیمه ها قلبش میسوزه اینجا آه کربلا آه کربلا کربِ و البلا 🏴بند سوم بوی جدایی ، پیچیده اینجا بعد تو میشم ، تنهای تنها رسیدیم اینجاو چقد دلشوره دارم غم عجیبی داره اینجا بی قرارم نگو که آخرش میری زیر مرکب نگو که میشکنه دل خون زینب پر از تنش و اضطرابم از حالا نگو که پیکر تو میره زیر پا توو دست اعدا تو میشی گرفتار سخته بشه زینب اینجا عزادار آه کربلا آه کربلا کربِ و البلا .
🏴سبک زمینه شب دوم محرم الحرام ۱۴۰۳ ورودیه کاروان به کربلا 🏴بند اول میشه تا بریم از اینجا نور عینم کجاس اینجا که ما اومدیم حسینم کجاس اینجا که دلشوره دارم داداش کجاس اینجا که سنگینه حال و هواش از این صحرا میاد بوی رنج و بلا ندارم حس خوبی داداش به اینجا میگه حسم که میشم من از تو جدا بیا برگردیم و نکن خیمه بر پا دارم از تو چشمای تو میخونم همه غمارو دیدم اشکاتو شنیدی تا که اسمه کربلارو زیر لب اَعوذُ بالله گفتی و برات بمیرم بیا برگردیم از اینجا تا نکرده غصه پیرم کربلا... 🏴بند دوم خسته ی راهم و از اینجا خسته تر خاک این سرزمین کرده چشمامو تر پیاده میشم از مرکبم با شکوه وایسادن پشته من جوونا مثل کوه تا هستن مَحرمام خیالم راحته تا عباسو دارم ازم دور وحشته تا هستن اکبر و قاسمم کنارم پامو راحت رو خاک غربت میذارم ترسم اینه بیاد اونروز که بشم اسیر غم ها میونه عده ای نامرد بمونم غریب و تنها ترسم اینه بیاد اونروز که بشم اسیر ماتم جای محرما کنارم باشن عده ای نامحرم کربلا...
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ زانو بزن برادرم ، به پیش پای زینب رسیده ایم به مقتل ِ،کرب وبلای زینب پیچیده دراین سرزمین،شور ونوای زینب شدم پریشون، من نابه سامون واویلتادردم دیگه،نداره درمون بیا برادر ................بریم مدینه جدایی من وحسین،دراین زمینه مولا حسین جان..... یا سالار زینب....... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ داره میاد صدای خنده های اصغرتو دلم خوشه کنار من ، نشسته اکبر تو روز دهم می مونمو ، گلهای پرپر تو چندروز دیگه.........اکبر می میره پاره گلوی اصغرت،به ضرب تیره بیا برادر......................بریم مدینه جدایی من وحسین ،دراین زمینه مولا حسین جان.... یا سالار زینب....... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ داره هنوز آغوش تو،رقیّه ی سه ساله سکینه در دل حرم ،غمی به دل نداره عصر دهم ، روی لبا ، فریاد الفراره میشه رقیّه ............پیش تو خاموش به روی جسم بی سرت،سکینه بیهوش میره به غارت..................انگشتر تو می بینم و دق میکنم ،رو نی سر تو مولا حسین جان..... یا سالار زینب......
برگرد بریم نذار چشام تر شِه دلواپست نگاه خواهر شِه برگرد بریم داداش نذار زینب داغ دیده ی شیش تا برادر شِه برگرد بریم که روضه ها اینجاست انگار ته قصه ی ما اینجاست کاشکی مثه رهگذرا رد شیم خیمه نزن کرب و بلا اینجاست میرسه انگار بوی حسرت و جدایی قافله سالار شده امشب کربلایی آخر رسیدیم کربلا با چشم گریون سایه ی غربت دل زینبو نسوزون برگرد بریم دل نگرونم برگرد بریم داداشی جونم 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ گریه نکن مقابل زینب پاره میشه بند دل زینب دست روی دست میزنی مظلومم خیره شدی به محمل زینب جاری نکن اشک لبالب رو با بغض نگو ناله ی یا ربّ رو میوزه باد مخالف و میگه محکم بزن خیمه ی زینب رو بعدِ تو داداش اگه زینبت بمونه چی سر خیمش میارن خدا میدونه ترس من اینه که دلت رو غم بگیره تنها بمونم شمر تورو ازم بگیره برگرد بریم دل نگرونم برگرد بریم داداشی جونم 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ حرف جدا شدن نزن داداش بند نمیاد اشکای من داداش مونده هنوز تا روز عاشورا از من چرا میخوای کفن داداش دیدم خودم کم اومدش آخر دیگه کفن نداشت بده مادر دستم فقط یه پیرهن داده وقت وداع تنت کنه خواهر کاشکی بمیرم تا نبینم این روزا رو بعد اباالفضل به کیا میسپاری مارو چیز زیادی تا اسارتم نمونده فکر اسیری خوابو از چشام پرونده برگرد بریم دل نگرونم برگرد بریم داداشی جونم ➖➖➖➖➖➖➖
🎶 ☑️بند اول دلشوره افتاده به جونم اینجا دست خودم نیست پریشونم اینجا می دونم اینجا آخره مسیره واسه همینه نگرونم اینجا قربون چشمای ترت برادر حرفی بزن با خواهرت برادر تا وقت دارم بزار عمل کنم من وصیتای مادرت برادر حس بدی دارم برادر اینجا می بینه داغ تو رو خواهر اینجا چند روز بعد تو قتلگاه می بینم غرق به خون میشی تو بی سر اینجا ☑️بند دوم بعد تو زندگی برام بی معناس بعد تو دیده هام شبیه دریاس دلشوره افتاده به جونه زینب «س» آخره دنیا که میگن همینجاس کنار من بیا بشین برادر غصه رو تو چشام ببین برادر بوی جدایی میده خاک این دشت خیمه نزن تو این زمین برادر لحظه های خوشی ما سر شده غصه تو قلبم چند برابر شده حس عجیبی دارم اینجا حسین معلومه که روزای آخر شده حسین حسین حسین جان ☑️بند سوم ثانیه ها خیلی دقیقه اینجا هر کی می بینی نارفیقه اینجا توو دستای لشگر کوفی داداش نیزه و تیرو‌ سنگ و تیغه اینجا اشکای چشم من شده یه دریا میترسم از گرگای بین صحرا دلواپسم خیلی برا رقیه ت خار مغیلون داره خاکه اینجا اینجا صدای همهه زیاده صدای زنگ قافله زیاده دلواپسه رباب و اصغرم من اینجا شبیه حرمله زیاده حسین حسین حسین جان ☑️بند چهارم خواب زمان بچه گیم یادته گریه میکردم از قدیم یادته نگو قراره اینجا تعبیر بشه تنت میشه ذبح عظیم یادته خواب میدیدم تن تو نیزه زاره از بدنت بارون خون میباره میکشنت پیش چشام برادر با لب تشنه با گلوی پاره کاشکی تو رو به زیر پا نبینم سره تو رو رو نیزه ها نبینم لال بشم و یه روز خدانکرده سر تو توو تشت طلا نبینم حسین حسین حسین جان 💠💠1⃣3⃣2⃣2⃣💠💠
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف آقا دوباره قلب تو غرق عزا شده در سینه ات حسینیه ی غم به پا شده با داغ روی داغ به همراه قافله قلب تو هم مقیم زمین بلا شده حق می دهم‌که اشک تو تبدیل شد به خون جدّت حسین راهی کرب وبلا شده داری ورود قافله را می‌کنی مرور با داغ های عمه دلت آشنا شده وقتی که پای عمه شده آشنای طف لبریز آه و ناله و سوز و نوا شده گویا که لحظه ای که رسیده به کربلا بر داغ های روز دهم مبتلا شده حالا به دور عمه صفی از محارم است از محملش به سمت حرم کوچه وا شده حالا میان اکبر وعباس وقاسم است دردش به یک نگاه حسینش دوا شده می بینی ای غریب جهان چند روز بعد زینب اسیر درد هزاران جفا شده بر روی تل نظاره کند سوی قتلگاه رأس حسین زینت سر نیزه ها شده وای از زیارت تن عریان و بی کفن جسمش میان‌ گودی مقتل رها شده در وقت بوسه روی رگش می کند نگاه هر استخوان پیکر او جا به جا شده .
🏴بند اول: حالم پریشونه اینجا کجاس داداش توی جواب من نگی کرب و بلا ای کاش دلشوره هام شروع شده به فکر زینب باش اینجا خاکش بوی غم داره بیا بریم قبل از اینکه بشیم آواره بیا بریم تا هنوز داریم راه چاره بیا بریم بیا بریم از این بیابون حرمت نداره اینجا مهمون از عهدشون شدن پشیمون 🏴بند دوم: رو گونه هات اشک غریبی میریزه قلب منو چشمای تو از غصه لبریزه بی تابی و لحن صدات خیلی غم انگیزه از چی داری روضه میخونی بگو به من واسه ی چی اینقدر دلخونی بگو به من از زمزمه های پنهونی بگو به من بگو به من درد دلاتو دلیل این سوز صداتو تا که بشم هم ناله با تو 🏴بند سوم: فکرش برام سخته جدا بشیم از هم خودت بگو کی بعدِ تو واسم میشه همدم حتی خیال رفتنت میزنه آتیشم اگه بری من با این ماتم چیکار کنم دورم بشه پر از نامحرم چیکار کنم همسفرشیم منو شمر باهم چیکار کنم چیکار کنم با این عبارت شام و کنیزی و اسارت امون از این همه جسارت .
از لحظه ای که وارد کربلا شد و اسم کربلارو شنید زینب، فهمید چخبره هی پر خیمه رو کنار میزد هی به قد و بالای ابالفضل نگاه میکرد هی به قد و قامت حسین نگاه میکرد خدا یعنی 8 روز دیگه،من بی برادر میشم؟؟ 😭😭😭😭😭 چشم بهم بزنی،روز عاشورا میاد چشم بهم بزنی،سر حسین بالا نیزس چشم بهم بزنی،همین زینبی که از رو ناقه پیاده شد،با احترام،باعزت/ قراره دوباره سوار مرکب بشه زینب اما اون روز دیگه فرق داره با احتیاط لاله مارا سوار کن زینب بیا،سه ساله مارا سوار کن با احتیاط،این شانه شان درد میکند این جای تازیانشان،درد میکند بااحتیاط،خسته شدن این ستاره ها این گوش های پاره،سر گوشواره ها دارند میروند ازینجا،عزیزها تاشهرشام مثل غلام ها ... 😭😭😭 هرچه او داشت،در توان میزد هرچه او داشت،باهمان میزد گریه های بی امانم را تاکه میدید،بی امان میزد حسین...آه آه آه حنجرش را از قفا میزد پیرمردی با عصا میزد یک نفر هم، با سرِ نیزه در دهانش،بی هوا میزد 😭😭😭😭😭😭😭😭 دلشوره عجیبی گرفتن،دل تو دلشون نبود همه به همدیگه پناه آوردن تا اومدن کربلا یکی میگفت عمه دلم خیلی شور میزنه خوده زینب، تا اسم کربلارو شنید،یهو لحن صحبت کردنش عوض شد زیر زبون برا خودش روضه خوند... خداحافظ،ای جوانی زینب دوم محرما... هنوز عاشورا نیومده فقط اسم کربلارو شنیده خداحافظ،ای جوانی زینب جوونی بره،چی میاد؟؟ سلام ای قد کمانی زینب حسین...آه آه یه چند لحظه حسین دور شد، امشب میخوام تو این فضا روضه بخونم 💠یه چند لحظه دور شد، خانم زینب کبری از شدت غصه کربلا بیهوش شد علی اکبر متوجه شد. اومد آقا سیدالشهدا رو صدا زد، بابا عمه جانم غش کرد. الانه که جان از بدنش،مفارقت کنه عجله کن. ☑️اقا سیدالشهدا اومد، زینب بهوش اومد،چشم که باز کرد فهمید علی اکبر همچین کاری کرد، گفت برادرزاده دستت درد نکنه،جبران میکنم گرفتی دیگه؟! جبران خانوم زینب، چی بوده... شب دوم،کجاها داریم میریم؟! ☑️میدونی چجوری جبران کرد زینب؟؟ زینبی که سایشو کسی ندیده، یوقت وسط لشکر، دوان دوان داره میره سمت جنازه علی اکبر بدن علی اکبر،پاره پاره هرکاری کرد،علی اکبر حرفی نزده صدا زد حالا که اینجوریه،تو غیرت اللهی، با این یه جمله حتما حرف میزنی خیز از جا،آبرویم را بخر عمه را از بین نامحرم،ببر ♻️حسین... هی میگفت ای برادرم از یه طرف میگفت جگر گوشه برادرم حسین... جانم جانم...
4_5988048832921863310.mp3
6.74M
از لحظه ای که وارد کربلا شد