eitaa logo
ذاکرین آل الله
244 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
272 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
نوحه شب دوم محرم.mp3
800.5K
▪️نوحه شب دوم محرم حال اهل عالمین شد نینوایی حاجیِ زهرا شده کرببلایی وامصیبت وامصیبت وامصیبت... عاشقانه میرود به وعده گاهش سوی معراج و به سمت قتلگاهش وامصیبت وامصیبت وامصیبت... از همه جز روی دلبر دل گسستند کودکان در بین محمل ها نشستند وامصیبت وامصیبت وامصیبت... میرود با کاروان اشک و ناله حاجیه خانمِ محزون و سه ساله وامصیبت وامصیبت وامصیبت... میرسد در این طریق نینوایی بر مشامِ زینبی بوی جدایی وامصیبت وامصیبت وامصیبت... آخرِ این رَه شود شورِ قیامت میرسد سالار زینب بر شهادت وامصیبت وامصیبت وامصیبت... تشنه لب از تن جدا گردد سرِ او بی کفن مانَد به گودال پیکرِ او وامصیبت وامصیبت وامصیبت... .
امام زمان العجل.mp3
1.72M
▪️نوحه شب دوم محرم امام زمان العجل ، الامان رسیده به کرببلا کاروان حسین یاحسین یاحسین یاحسین... رسد آتش اینجا به آب حیات بسوزد تن خیمه ی کائنات زنان حرم را نباشد نجات سلامٌ علی نسوة البارزات حسین یاحسین یاحسین یاحسین... همین جا فتد عرش را قائمه به گودال خون پیش چشم همه ز یک سو رود شمر خنجر به دست ز یک سو رود مادرش فاطمه حسین یاحسین یاحسین یاحسین...
متن اشعار و نوحه های توسل به باب الحوائج سه ساله دشت کربلا (س)_علیها 👇👇👇👇 .
enc_16618830409773259311702.mp3
3M
حالا اومدی حالا که دیگه رقیه افتاده از پا اومدی حالا که بار سفر بستم از این دنیا اومدی عمو عباس رو نیاوردی چرا تنها اومدی 🎙 #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣
enc_16898627069296683764748.mp3
5.76M
مثل بچه مرده ها گریه کنید میخواهم از رباب و دخترش بگم این دفعه مصیبت رقیه رو میخواهم از زبون مادرش بگم دخترم مثل علی اصغر برات مادری کردم رفتی و چادر خاکی تو رو روسری کردم 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣
enc_16287781378416962937460.mp3
2.26M
بابایی خیال کردی قهرم حالا اومدی واسه آشتی نمیگی چرا رفتی و ما رو تنها گذاشتی عزیزم بابایی رقیه بمیره که بالای ابروت کبوده مگه گریه کردی که اینجور سر و روت کبوده عزیزم 🎙 #️⃣ #️⃣ #️⃣
enc_16901217897688196901049.mp3
2.52M
نفسم میمونه تو گلوم منو میکشن از سر مو منو میکشه میگه نگاه این داداش علیه این عمو 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣
enc_16898627069296683764748.mp3
5.76M
مثل بچه مرده ها گریه کنید میخواهم از رباب و دخترش بگم این دفعه مصیبت رقیه رو میخواهم از زبون مادرش بگم 🎙 #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣
enc_16926416672546151669526.mp3
3.46M
نازنین رقیه کربلا میرم من جای تو اربعین رقیه از توی آسمونا ما رو هم ببین رقیه 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ #️⃣
26.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☑️ ای محرم ماه ماتم آمدی روضه‌خوانی مرحوم کوثری در حضور حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در آستانه نخستین ماه محرم پس از رحلت امام خمینی (ره) https://eitaa.com/Arbabhosyn .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ روایتگری داستان تلنگری «ماجرای دو کیلو شکر» توسط حاج‌حسن خلج تقدیم نگاهتان .
|⇦•کوچه به کوچه... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻  اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللّهِ، وَ مَا خَصَّنَا بِهِ مِنْ وِلاَيَتِكُمْ طيِباً لِخَلْقِنَا وَ طَهَارَة لِأَنْفُسِنَاوَ تَزْكِيَة لَنَا وَ كَفَّارَة لِذُنُوبِنَا... کوچه به کوچه گشته‌ام میخانه‌ای نیست این روزها یک عاقلِ دیوانه‌ای نیست مانند هر شب شمع می‌سوزد ولیکن افسوس که دور و برش پروانه‌ای نیست انگار خاک مرده پاشیدند اینجا این سرزمین بی‌روضه جز ویرانه‌ای نیست وقتی که دیوار حسینیه نباشد دیگر برای گریه کردن شانه‌ای نیست روزیِ یک شهر از هَوار یک گدا بود فقر آمده چون ناله‌ی مستانه‌ای نیست *کامل الزیارات نوشته:حضرت رقیه هی میومد می‌گفت:عمه گرسنمه...آنقدر این دختر بهونه می‌گرفت، هی میگفت: عمه گرسنمه، عمه توو خرابه بوی نون میاد، بوی غذا میاد، هیچی نداریم بخوریم؟!... آنقدر بهونه می‌گرفت تا یهو امام سجاد دید یه آتیشی بی‌بی روشن کرده؛ امام سجاد فرمود:« عمه جان! ما چیزی توو خرابه نداشتیم؛ آب بار گذاشتی، آتیش روشن کردی»؟!بی بی فرمود: هیچی نداریم ولی آنقدر این بچه‌ها بهونه می‌گرفتند گفتم سرشون گرم بشه بگن عمه داره یه چیزی برامون درست می‌کنه...* یک سال در رنج و گرفتاری می‌افتد شهری که در آن روضه‌ی ماهانه‌ای نیست باید به سِیرش شَک کند ما بین این راه هر کس که در راه سلوکش مانعی نیست باید مصیبت‌های زینب را بیان کرد حالا که دیگر بین ما بیگانه‌ای نیست .
Fadaeian_Shab03Moharam1402_01.mp3
30.11M
ㅤㅤ آیت الله کمپانی(ره): در مجلس روضه خوانی که داشتند، مقید بودند که خودشان پای سماور بنشینند  و خودشان همه کفش ها را جفت کنند.
. قابلیت علیهاالسلام آقاجون رفتی بازم با چشمای بارونی توی اون خرابه ای که عمّه هان؛ زندونی کنار رقیه روی خاک سرد، می شینی برای سر بریده روضه ها میخونی آه، بیا آقا منتقم برس به داد عمّه ها شامیا برای کودک میارن سر جدا آه، شد خون جگر عمّه از زخم روی لب پدر بیا سر رو از رو دامن رقیه جان ببر العجل به حقّ ِ....... لاله ی شهیده جون داده کنار........ یک سر بریده اللهم عجل لولیک الفرج..... 🌸 بابایی نبودی گوشوار منو دزدیدن به لباس پاره ی دختر تو خندیدن برا دق دادن من، دخترای اهل شام باباشونو هی جلو چشمای من بوسیدن آه، شدم عذاب دخترت ببین شده خونه خراب شده ام سربار عمّه زینب و بی بی رباب آه،شدی شهید بعد تو به روز من چه ها رسید موی دختر سه ساله چه جوری میشه سپید منو دیگه با خود..... ببر از خرابه بعد تو، بابایی.......زندگیم عذابه اللهم عجل لولیک الفرج..... 🌸 کافی بود برای مرگ دختر ِمعصومِت یه نگاه به زخم لبها و رگ حلقومت قسمتم اینه که امشب بمیرم، توو غربت خاک روی تنم بریزه خواهر ِمظلومت آه، میگه چه زود رفتی از میون ما ماه کبود با لباس کهنه خاکت می کنم، کفن نبود آه، گل حرم شده ای کمون شبیه مادرم اربعین جواب ندارم برای برادرم تنها اینجا موندی..... چاره ای نداشتم تو رو با دل خون..... توی قبر گذاشتم اللهم عجل لولیک الفرج..... ✍
. روضه حضرت رقیه علیها سلام عاشقان را کمال، سوختن است روح عاشق مجرّد از بدن است گرچه تنها سه سال سن من است.. صورت من شبیه پیرزن است دختر نازدانه ی سابق.. شد گرفتار زجر نالایق! مَلَک اما به شکل انسانم چندوقت است در بیابانم سنگ خوردم شکسته دندانم مَرُدم شام! من مسلمانم! چهارقل خوانده ام برابرتان بر رُخم مانده چنگ دخترتان خسته از زخم های تقدیرم خوارها میکنند تحقیرم باز اما به دل نمیگیرم دارم از درد سینه می‌میرم مثل زهرا شدم حواسم هست جای پا بر روی لباسم هست بروی ناقه های لنگ و چموش.. رفتم از ترس کوچه ها از هوش.. وای از چشم مرد برده فروش حرفهای بدی رسیده به گوش جان سالم نبین به در بُردم! عمه پیشم نبود میمردم! از همه دختران گرسنه ترم پُرِ نامحرم است دورو برم دائما تیر میکشد کمرم روی این صورت گل افتاده.. ردِ دست غریبه افتاده آن‌همه اضطراب را چه کنم؟! غصه ی بی حساب را چه کنم؟! گریه های رباب را چه کنم؟! بزم رقص و شراب را چه کنم؟! به دل ما چقدر غم دادند جلوی ما به تخت لَم دادند
نوحه؛ مولا حسین جانم.mp3
1M
علیهاالسلام 🔹زیباترین بابا🔹 بابا تو را می‌دیدم ای کاش روی تو می‌بوسیدم ای کاش بی تو جهان مثلِ خرابه‌ست از باغ چشمت گل، می‌چیدم ای کاش ای، آرامش دنیا تنهاترین تنها زیباترین بابا «بابا حسین جانم» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ روشن شده هفت آسمانم با نورت ای ماه جهانم هر جا که تو باشی بهشت است بابای خوب من، ای مهربانم من، دلگیرم از دنیا همراه خود بابا امشب ببر ما را «بابا حسین جانم» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جامانده‌های کربلاییم با گریه در راه شماییم ای مقتدای ما رقیه با گریه‌های تو، ما آشناییم ای، در بی‌کسی در تب ذکر لبت یا رب آرامشِ زینب «آرامشِ زینب» شاعر:
واحد؛ شب غربت.mp3
1.47M
علیهاالسلام 🔹بابای عزیز رقیه🔹 خرابه چراغونه امشب چشم من خیس بارونه امشب دیگه نوبتی هم که باشه بابا پیش ما مهمونه امشب میاد و می‌مونه کنارم، تا خود صبح واسه دخترش، بابا لالایی می‌خونه امشب بابا یه ماهه، که چشم به راهم تا که بیایی از سفر طاقت ندارم، دوریتو دیگه امشب منم همرات ببر بابای خوبم «بابای عزیز رقیه» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بیا و ببین دختر تو شد باباجون مثه مادر تو گل یاستو دیده بودی من شدم حالا نیلوفر تو تویی کعبۀ آرزوهام، بابا می‌خوام بگردم تا صبح مثل پروانه دور سر تو صورت گذاشتم، رو صورت تو تا که دلم آروم بشه شُستم با اشکام، از صورتت خون تا غربتت معلوم بشه بابای مظلوم «بابای عزیز رقیه» .
زمزمه؛ بابا خوش اومدی.mp3
1.38M
علیهاالسلام 🔹بابا خوش اومدی🔹 چشمم به در خشک شد و نیومدی، با سر اومدی خوب شد به دخترت، بابا سری زدی نبودی ببینی به زخم ما چه‌جور نمک زدند نبودی ببینی چه‌جور رقیه‌تو کتک زدند حالا که اومدی، پیشم بمون بابا خوش اومدی، ای مهربون ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بابا بگو چی شده لبای تو، من فدای تو دیشب بازم اومد، بابا صدای تو برا چی می‌خواستن یه جوری پرت بشه حواس من نگفته باباجون هیچ‌کسی ماجرا رو واسه من واسه‌م بگو خودت، چی شد بابا بابا بگو چیه، طشت طلا .
زمینه؛ لا تقنطوا من رحمة الله.mp3
1.49M
علیهاالسلام 🔹لا تقنطوا من رحمة الله🔹 بابا ناامید نمی‌شم تویی همه امید من بی تو سحر نمی‌شه غم‌هام با تو می‌رسه عید من پاییز زرد دوری از تو، می‌گذره شبای سرد دوری از تو، می‌گذره غصه و درد دوری از تو، می‌گذره میون این غربت جانکاه ذکر لبم با ناله و آه «لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحمَةِ الله» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ از تو این قفس پریدن می‌شه بابا نصیب من عمه گفته میای کنارم گفته میای حبیب من به این کویر تشنه بارون، می‌رسه خبر دارم که دیگه مهمون، می‌رسه روزای خوبمون باباجون، می‌رسه نفس نفس تو همۀ راه گفتم از این آیۀ کوتاه «لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحمَةِ الله» .
نوحه؛ مولا حسین جانم.mp3
1M
علیهاالسلام 🔹زیباترین بابا🔹 بابا تو را می‌دیدم ای کاش روی تو می‌بوسیدم ای کاش بی تو جهان مثلِ خرابه‌ست از باغ چشمت گل، می‌چیدم ای کاش ای، آرامش دنیا تنهاترین تنها زیباترین بابا «بابا حسین جانم» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ روشن شده هفت آسمانم با نورت ای ماه جهانم هر جا که تو باشی بهشت است بابای خوب من، ای مهربانم من، دلگیرم از دنیا همراه خود بابا امشب ببر ما را «بابا حسین جانم» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جامانده‌های کربلاییم با گریه در راه شماییم ای مقتدای ما رقیه با گریه‌های تو، ما آشناییم ای، در بی‌کسی در تب ذکر لبت یا رب آرامشِ زینب «آرامشِ زینب» شاعر: ✍ .
واحد؛ شب غربت.mp3
1.47M
علیهاالسلام 🔹بابای عزیز رقیه🔹 خرابه چراغونه امشب چشم من خیس بارونه امشب دیگه نوبتی هم که باشه بابا پیش ما مهمونه امشب میاد و می‌مونه کنارم، تا خود صبح واسه دخترش، بابا لالایی می‌خونه امشب بابا یه ماهه، که چشم به راهم تا که بیایی از سفر طاقت ندارم، دوریتو دیگه امشب منم همرات ببر بابای خوبم «بابای عزیز رقیه» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بیا و ببین دختر تو شد باباجون مثه مادر تو گل یاستو دیده بودی من شدم حالا نیلوفر تو تویی کعبۀ آرزوهام، بابا می‌خوام بگردم تا صبح مثل پروانه دور سر تو صورت گذاشتم، رو صورت تو تا که دلم آروم بشه شُستم با اشکام، از صورتت خون تا غربتت معلوم بشه بابای مظلوم «بابای عزیز رقیه»
حضرت رقیه(س)-شهادت از خیمه ها که رفتی و دیدی مرا به خواب داغی بزرگ بر دل کوچک نهاده ای گرچه زمن لب تو خداحافظی نکرد می گفت عمّه ام به رخم بوسه داده ای من با هوای دیدن تو زنده مانده ام جویای گنج بودم و ویرانه نشین شدم ممکن نشد که بوسه دهم بر رخت به نی با چشم خود ز خرمن تو خوشه چین شدم تا گفتگوی عمّه شنیدم میان راه دیدم تو را به نیزه و باور نداشتم تا یک نگه ز گوشه ی چشمی به من کنی من چشم از سر تو دمی بر نداشتم با آنکه آن نگاه ، مرا جان تازه داد اما دوپلک خود ز چه بر هم گذاشتی یکباره از چه رو، دو ستاره افول کرد گویا توان دیدن عمّه نداشتی من کنار عمّه سِتادم به روی پای مجروح پا و اِذن نشستن نداشتم دستی سیاه بی ادبی کرد با سرت من هم کبود دست روی سر گذاشتم با آنکه دستبرد خزان دیده ای و لیک باغ ولایت است که سر سبز و خرّم است رخسار توست باغ همیشه بهار من افسوس از اینکه فرصت دیدار بس کم است ای گل اگر چه آب ندیدی ولی بُوَد از غنچه های صبح لبت نو شکفته تر از جورها که با من و عمـّه شد مپرس این راز سر به مُهر، چه بهتر نهفته تر هر کس غمم شنید، غم خود زیاد برد بر زاری ام ز دیده و دل ، زار گریه کرد هر گاه کودک تو ، به دیوار سر گذاشت بر حال او دل در و دیوار گریه کرد ای مه که شمع محفل تاریک من شدی امشب حسد به کلبه ی من ماه می برد گر میزبان نیامده امشب به پیشواز از من مَرَنج، عمّه مرا راه می برد گر اشک من به چهره ی مهتابی ام نبود ای ماه، این سپهر، اثَر از شَفَق نداشت معذور دار، اگر شده آشفته موی من دستم بر شانه به گیسو رَمَق نداشت ویرانه،غصّه،زخم زبان،داغ، بی کسی این کوه را بگو، تن چون کاه چون کِشَد؟ پای تو کو؟ که بر سَرِ چشمان خود نَهم دست تو کو؟ که خار ز پایم برون کشد سیلی نخوره نیست کسی بین ما ولی کو آن زبان؟ که با تو بگویم چگونه ام دست عَدو بزرگ تر از چهره ی من است یک ضربه زد کبود شده هر دو گونه ام یکبار سر به گوشه ی ویران بزن ، ببین من خاک پای تو به جبین می کشم بیا کن زنده یاد مادر خود را ببین چسان خود را از درد روی زمین می کشم بیا گر در بَرَت به پای نخیزم ز من مپرس اما ببخش، نیست توانی به پای من نه شمع در خرابه، نه تو گفتگو کنی مشکل شده شناختن تو برای من ای آرزوی گمشده پیدا شدی و من دست از جهان و هر چه در آن هست می کشم سیلی، گرفته قوّت بینایی ام من تا شناسمت به رخت دست می کشم ای گل، زعطر ناب تو آگه شدم، تویی ویرانه، روز گشته اگر چه دل شب است انگشت ها که با لب تو بوده آشنا باور نمی کنند که این لب همان لب است علی انسانی
|⇦•دستای عمو اباالفضل... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج‌محمد رضا طاهری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دستای عمو ابوالفضل سقاخونه ی رقیه گاهی پرچمو گذاشتم روی شونه ی رقیه سیدِ عالمه نوه یِ فاطمه این شگفتی فقط تو بنی هاشمه تو همون سن کم عقل چهل ساله داشت با چهل ساله ها دم به دم ناله داشت وصلی الله ابا عبدالله میگفت الابالله ابا عبدالله به هر قیمت این ذکر رو گفتن یعنی زده تو میدون با ابا عبدالله «یا رقیه یا رقیه » جانم نازنین رقیه اسم دلنشین رقیه کربلا اسمتو بردیم صبح اربعین رقیه روح و ریحان بگو دم طوفان بگو ابوفاضل میگه یه عموجان بگو گفتی عمم الآن وقتِ اعجازشه خطبه خوندی یکم نفسش تازه شه چهل منزل الله اکبر محشر چهل منزل یادآوری شد خیبر چهل منزل همرزم خانوم زینب به وقت غوغای بنات الحیدر «یارقیه یارقیه..»
1402042911.mp3
12.94M
هر دو عالم در دعا، محتاج دست کوچک مــــن تا ابد حاجـــت روا گردنــــد از یک آمینـــــــــــــم