eitaa logo
ذاکرین آل الله
244 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
272 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
Mahmood Karimi - Baradaram Kojaie 128 (MusicTarin).mp3
6.45M
تبر هَمه شاخه و برگِتو چیده 😭😭😭😭😭😭😭😭
. رسیده رزق عالم از سر خوان ابوفاضل تبرک میکند هر سفره را نان ابوفاضل کسی که اربعین تا کربلا رفته است میداند تمام زائران هستند مهمان ابوفاضل چه جای غصه خوردن هست تا وقتی که در عالم گره ها باز خواهد شد به دستان ابوفاضل کمیت زندگی‌ش لنگ می‌ماند هر آن کس که نمی‌بندد دخیل‌ش را به دامان ابوفاضل پس از حیدر نوشتم لا فتی الا اباالفضل و سپس لا سیف الا تیغ بران ابوفاضل گدا از صحن او مانند سلطان میزند بیرون که می‌بارد کرم از طاق ایوان ابوفاضل امام ارمنی ها روز تاسوعا اباالفضل است که باید گفت آن ها را مسلمان ابوفاضل برای وصف ایثار و وفای او همین بس که شکست ابرو ولی نشکست پیمان ابوفاضل گره در کار مشک افتاد تا بر خاک دست افتاد گره وا می‌شود تنها به دندان ابوفاضل فقط داغ برادر را برادر مرده می‌داند که زینب را در آخر کشت فقدان ابوفاضل
[WWW.FOTROS.IR]ma1402050405.mp3
9.79M
(رسیده رزق عالم از سر خوان ابوفاضل) 🎥 مراسم عزاداری شب 🗓  چهارشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۲ 🎙 مداح: 📝شاعر:
‍ . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ قمر روی زمین ای دلبر ام البنین السلام ای اولین پسر ام البنین ای اباالفضل مولا ای مسیح مسیحا ای دلارای زینب ای خدای اطبا مستی حلال به روی لبها تاروز قیامت علمت بالا عرض ارادت صبح ملائک صلی الله علیک یا قمرالله ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ قمرالله حرم دلبر دلخواه حرم نقابو میبنده تا میشه خسوف ماه حرم ای چقد ماهی عباس ای چشات موج دریاس میگه رقیه به هم بازیاش عموم عباس همه عشق باباس دلبرده ی دل،دلداری ابالفضل سر نذر سرت،سرداری ابالفضل میگن خدا بهت، نداره ملامت خلق و خوی خدا داری ابالفضل ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
. آرزومونه با یک پرچم سرخ یا حسین با همه سینه زنا بیایم تو بین الحرمین تو کوچه پس کوچه های کربلا دم بگیریم تو مقام اکبرت شور محرم بگیریم تو مقام اکبرت شور محرم بگیریم همه از پیر و جوون میزنیم به سینمون جوانان بنی هاشــــم بیـــــاییــد 2 علی را بـــر در خیمـــه رسانید چی می شه سینه زنان تو کربلات گریه کنیم توی هر گذر به یاد بچه هات گریه کنیم بخونیم نوحه به یاد لاله های پر پرت بزنیم سینه کنار قتله گاه اصغرت 2 بخونیم در تب و تاب ؛ به یاد طفل رباب2 وای وای وای وای، به کربلا آب روان قیمت جان شد حنجر اصغر هدف تیر و کمان شد 2 چی میشه همه با هم یه شب بیایم تو کربلا بخونیم نوحه به یاد اون امیر سر جدا یاد دستهای قلم بر سر و سینه بزنیم روی سینه یاد نوحه ی سکینه بزنیم یاد دستهای قلم بگیریم با نوحه دم 2 ای اهل حرم میر و علم دار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد 2 شیر سرخ عربستان وزیر شه خوبان که بود صاحب علم ، عَلم و بیرق و سیف حَشم و بار غمم در رقمش ماه بنی هاشم و عباس ابالفضل ابالفضل ابالفضل ابالفضل علمدار .... سپهدار..... علمدار ابالفضل ابالفضل ابالفضل ابالفضل ابالفضل ای اهل حرم میرو علمدار نیامد 2 سقای حسین سید و سالار نیامد ابالفضل ابالفضل ابالفضل 2 بر مشامم میرسد لحظه بوی کربلا بردلم ترسم بمان ارزویه کربلا تشنه ی آب فرات ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا .
Moharram 1401.05.15 - Shab 09 - H.Sarollah.Rasht - 06 - Abozar Biukafi - Vahed.mp3
3.48M
#حضرت_عباس صلی الله علیک، ای نور هر دو دیده دست مرا بگیر ای، شاه گلو بریده ای شهید سر جدا، خامس آل عبا وعده‌ی بعدی ما؛ اربعین کرب‌وبلا مَن ارادَالله، بهٖ خِیرا عشق تو برده، دل ما را بی‌تو می‌میرم؛ عزیزالله با تو محشورم؛ ان‌شاءالله "یاحسین مظلوم ، یاحسین مظلوم" صلی الله علیک، ای باب حاجت ما ما تشنه‌ی تو هستیم، یا ساقی العطاشان ای شهید تشنه‌لب، در میان علقمه ای که اول زائر؛ تُربتت شد فاطمه در غم چشم‌ت، عذاداریم ما مگر جز تو، که را داریم در تب هجر، تو می‌سوزیم در فراق صحن‌ت بیماریم "یاحسین مظلوم ، یاحسین مظلوم" من بمیرم که تو، از روی زین میفتی بی‌دست و غرق در خون، روی زمین میفتی ای همه‌ی امید من، ای تمام لشکرم می‌روی و بعد تو، می‌شود تنها حرم تا که از دستت، علم افتاد اضطرابی در، حرم افتاد تو که از مرکب، زمین خوردی در حرم هم دخترم افتاد "یاحسین مظلوم ، یاحسین مظلوم"
. بیاید بریم باهم یه سر به علقمه همونجا که پیچید صدای فاطمه افتاده برادری غرق خون ، روی خاک کرده شاه کربلا سینه چاک می‌رسه صدای آه و نالَه ش ، تا افلاک همه دارن به حسین می‌خندن ، توو میدون مگه خنده داره چشمِ گریون از پا افتاده کنارِ جسمی ، غرق خون عباس ۳ یاابالفضل نشسته رو تنش ، چهار هزار تا تیر دستِ بُریده ای ، حسین و کرده پیر شادی کردن تا علمدار افتاد ، نامردا می‌دونن دیگه حسین شد تنها خدا رحم کنه به عمّه زینب ، واویلا دیگه راهِ کُشتنش بعد از این ، همواره شده بی کس و نداره چاره وای بحال خواهری که میشه ، آواره عباس ۳ یاابالفضل وای از دل حسین ، وای از دل رُباب عَلَم رو خاکه و ، سقّا نداره آب مادری توو خیمه ها از غصه ، شد مضطر تمومه کارِ علیِّ اصغر چشم به راهه دختری محزون با ، چشمِ تر خیسه چشمای حسین زهرا ، از این غم قامتش رو کرده این غصه خَم خیلی سخته واسه اهل خیمه ، این ماتم عباس ۳ یاابالفضل دل حسین شده ، از غم لبالبُ و خدا به خیر کنه ، فردای زینبُ و اهل خیمه بی پناه و تنها ، بی یاور بی عمو میشَن همه تنهاتر مگه می‌گذَره سپاهِ دشمن ، از معجر همه ی اهل حرم گریونن ، واحزناه اسارت سخته براشون والله نداره زینب دیگه بعد از این ، تکیه گاه عباس ۳ یاابالفضل ................... . بیاید بریم باهم ، یه سر به قتلگاه همونجایی که شد ، خون حسین مُباح زنده بود هنوز که قتل و غارت ، شد آغاز پای دشمنا به خیمه شد باز شمر و خولی و سنان و اَخنَس ، هستن باز خواهری تو آتیش تنهایی ، می‌سوزه خواهری که غُربتش جانسوزه خواهری که پیر شده توو گودال ، یک روزه وای حسین ۳ حسین جان .................... بیاید بریم باهم ، یه سر به خیمه گاه بریم کنار یک ، خواهرِ بی پناه نداره نامردیِ این لشکر ، اندازه غارت خیمه شروع شد تازه توی نامردی دارن این لشکر ، آوازه همه شون ارازل و اوباشن ، نامَردا فکرِ پاداشی که دارن فردا کُشتن آقا رو برای مالِ ، این دنیا وای حسین ۳ حسین جان ................... آتیش که کاملا ، به چادُرا نشست میون خیمه ها ، ریختن یه عده مَست یکی فکرِ غارتِ خلخال و ، گوشواره دنبالِ یه دختر آواره که نداره دیگه راهِ چاره ، بی یاره دختری با گوشای زخمی و ، خون آلود تنها گیر کرده توو آتیش و دود هی می‌گه ای کاش عمو عباسم ، اینجا بود وای حسین ۳ حسین جان .................... بدونِ مَحرمی ، باید چیکار کنن میون شعله ها ، کجا فرار کنن شعله ی کینه و نامردی که ، رفت بالا پُر شد از ناله ی زینب صحرا زنده زنده بچه‌ها می‌سوختن ، واویلا دختری که گُم شده تنهایی ، توو صحرا زیر لب میگه همش یازهرا داره تنهایی می‌میره از ترس ، واویلا وای حسین ۳ حسین جان ..................... بیاید بریم باهم ، یه سر به قتلگاه افتاده روی خاک ، یه شاهِ بی سپاه یه طرف یه خواهری سرگردون ، بی سامون یه طرف حسین و چشم گریون زیر دست و پای شمرِ ملعون ، غرق خون داره از رو تل می‌بینه زینب ، آزارش خنجر و رو حنجر دلدارش داره داد می‌زنه ، ظالم پاتو ، بردارش جان حسین ۳ حسین جان پیچیده توی دشت ، صدای مادرش می‌کوبه خنجر و ، به روی حنجرش زنده بودی که تو رو برگردوند ، با پاهاش ذره ذره کُشتنت این اوباش خواهرت میگه بمیرم واست ، ای داداش زنده بودی که بُرید اون ظالم ، از تو سر جلوی چشای خیس مادر دست و پا می زدی روی خاک ای ، بی لشکر جان حسین ۳ حسین جان به فکر غارته ، هرکی که اومده هر نیزه ای یه زخم ، به پیکرت زده یه نفر نرفته دست خالی ، از گودال تُو رو کُشتنت چه بی استدلال تنِ بی سرت رو خاک صحرا ، شد پامال خواهرت با چشم زار و گریون ، بَد احوال روی تل تا تو رو دید رفت از حال وای از اون خیمه های بی صاحب ، توو جنجال جان حسین ۳ حسین جان بمیره نوکرت ، که حُرمتت شکست غرق به خون سرت ، رو نیزه ها نشست به چه جرمی زدنت یامغموم ، یامَهموم شدی از یه قطره آبم محروم بمیرم برات عزیز زهرا ، یامظلوم میشه روضه خونِ تو تنها در ، تاب و تب تازه شد شروع غمای زینب میره شهر به شهر به دنبال سر ، روز و شب جان حسین ۳ حسین جان بهمن عظیمی✍
روضه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس ع شب نهم محرم به نفس حاج مهدی سلحشور •ೋ هر گرفتاری سراغ آستانش را گرفت رزق و روزیِ تمام خاندانش را گرفت خوش به حالِ سائلی که سائلِ عباس شد خوش به حال آن که از عباس نانش را گرفت *امشب راحت دَرِ خونه ي عباس دستت رو دراز كن، بگو: آقا! من گدايِ دَرِ خونه ي شما هستم، گدا مي اومد دَرِ خونه اش، در ميزد، قمر بني هاشم رزقِ سالش رو ميداد از بينِ در، اونم تشكر مي كرد مي رفت، آقاجان! خوب بيا بيرون ببينه شمارو، مي گفت: مي ترسم، چشمش به چشمم بيوفته خجالت بكشه، من نمي تونم خجالتش رو ببينم... تا سالِ بعد از كربلا،گدا اومد دَرِ خونه رو زد، اُم البنين اومد در رو باز كرد، گفت: چيكار داري؟ گفت: من همون گدايِ هر ساله هستم، اومدم رزقِ سالم رو بگيرم، اُم البنين فرمود: صبر كن الان ميام، رفت رزقِ سالش رو آوُرد، گفت: خانوم! پس خودِ عباس كجاست، من ميخوام از دستايِ خودش بگيرم، اُم البنين گفت: دستِ عباس رو ميخواي؟ اين دستارو كنارِ علقمه از تن جدا كردن...* خوش به حالِ سائلی که سائلِ عباس شد خوش به حال آن که از عباس نانش را گرفت روزِ محشر دست هايش دستگيري مي كند دستِ خود را داد دستِ دوستانش را گرفت هيچ كس اندازه ي عباس شرمنده نشد كربلا بدجور از او امتحانش را گرفت از خجالت آب شد، آب آورِ كرب و بلا عصرِ تاسوعا امان نامه امانش را گرفت چشم هايش پاسبان هاي بَناتِ خيمه بود حرمله با تير چشمِ پاسبانش را گرفت تيرها در پيكرش وقتِ زمين خوردن شكست بس كه خون رفت از تنش آخر توانش را گرفت صارَ کَالْقُنْفُذ برايِ تيرها جايي نماند ناگهان سر نيزه اي حجمِ دهانش را گرفت .
. 🏴 نهم محرم الحرام ۱۴۰۳ علیه السلام 🏴بند اول پهلوونه عرب سیدی ابالفضل ای تو عالی نسب سیدی ابالفضل با حیا با ادب سیدی ابالفضل ساقیِ تشنه لب سیدی ابالفضل ای مه هاشمی نایبه حیدری علمداری و هم تو قلب لشکری تو برای حسین با وفا یاوری تو سقایی و یک تنه تو محشری مشکو برداشتی و رفتی تا بیاری جرعه آبی تو امید خیمه ها و طفل بی تابه ربابی مشکو برداشتی و رفتی توی میدون به امیدی شدی علقمه زمینگیر و به خیمه نرسیدی علمدار... 🏴بند دوم نمیشه باورم که چشماتو بستی سپهدار حرم پشتمو شکستی بی تو کار حسین زاره پاشو اخا پا نشی میبرن حمله به خیمه ها شکسته فرقتو شده دستات قلم بازم پاشو بردار علمدارم علم کی زده به چشمت تیر اخا واویلا چی شده که میگی زیر لب یازهرا پاشو ای قراره زینب پاشو ماهه حرم من پاشو یا اخا ببین که میکُنه هلهله دشمن تو بری حرم نداره دیگه امنیت ابالفضل ای امید اهل خیمه خدای غیرت ابالفضل علمدار... .
. |⇦•برای آینه بودن..‌‌. علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد ●━━━━━━─────── یاد وصیت حرف مادرش افتاد،از مدینه که می خواستن برن همه قافله حرکت کرد یه مرتبه ابی عبدالله نگاه کرد دید خانم ام البنین جلو دروازه ی مدینه ایستاده یه نگاه به ابوالفضل‌ کرد گفت :عباسم! مگه با مادرت خدا حافظی نکردی؟ گفت: چرا آقا جان! گفت چطور مگه؟ گفت نگاه کن ببین اومده جلو دروازه شهر برو برس به مادرت ببین امرش چیه ..رفت قمر بنی هاشم خانم ام البنین گفت: عباسم! داداشات هم صدا بزن ..مرحوم ربّانی تو ستاره‌ی درخشان مدینه این جوری نقل می کنه: میگه داداش های عباس هم اومدن دور مادر چهار تا شیر نر حلقه زدن دستهاشونو گرفت تو دست خودش گفت دارید از مدینه میرید منِ مادر به گردن شما حق دارم یا نه ؟ گفت :اون آقا رو ببینید حسین رو نشون داد. اون آقا رو میبینید؟ آره مادر شماها به دنیا اومدید دورش بگردید میخوام با حسین برید مبادا بی حسین برگردید. وصیت من اینه تا نفس دارید دورش بگردید. نمیخوام تا زنده اید یه تار مو از سرش کم بشه ..دونه دونشون انتخاب شدن خصوصاً عباس.... برای آینه بودن که انتخاب شدم چو ماه مَطلع الاَنوار آفتاب شدم مرا هر آینه ذُخرُ الحسین می خواندند *تو صفین مگه نبود نقاب بست رفت وسط میدان جوری لشکر رو تارو مار کرد چهارده ساله بود همه موندن این نوجوون کیه امیرالمومنین فرستاده وسط میدون؟! صدا زدبه یکی از یارانش برید برش گردونید..حضرت دستور داد برو تو خیمه استراحت کن...یاران گفتن آقا میذاشتید بجنگه حضرت فرمود نه ! "هذاذُخرالحُسین" این ذخیره کربلای حسینمه..* مرا هر آینه ذُخرُ الحُسین می خواندند دعای فاطمه بودم که مستجاب شدم *روضه ابوالفضل محاله با آرامش خونده بشه دلیلشم خود کربلاست ابی عبدالله گریه زیاد کرده.. کربلا کنار قاسم "وَ رَفَعَ صُوتَهُ بِالبُکاء" بلند گریه کرد. کنار علی اکبر " و َبکی بُکاءً عالیاً"بلند گریه کرد. اما کنار ابوالفضل گریه نکرد نوشتن وَصَرخ الحسین صَرخه بالاتر از ضجه است صَرخه یعنی داد زدن...* امان که مشک تهی آبروی من را ریخت من از خجالت لبهای تشنه آب شدم چقدر نیزه ی تشنه به جان من افتاد که جرعه جرعه پر از زخمِ بی حساب شدم *بدنهای مختلفی رو ابی عبدالله دید دیگه بالاتر از ارباً اربا نبود..تو‌مقتل فقط یه جمله هست..خبر داری فقط دستهاش رو نزدن؟ خبر داری دوتا پاهاش رو قطع کردن؟ خبر داری اینقدر تیر زدن دیگه جا تو بدنش نبود..؟ به جای دست بریده دو بال سهمم شد پناه روسری و خیمه و حجاب شدم دلم شکست سرم را به حرمله دادن که مزدِ ذبحِ علی، کودک رباب شدم *ابی عبدالله اومد بالاسرش نوشتن آروم نشست بالا سرش دو دستی سر رو جمع کرد آروم تیر رو در آورد..دید چشم سالم داره اشک میریزه. اشک رو با پرِ شالش پاک‌ کرد..چرا داری گریه می کنی؟گفت: برادر گریه ام برای شماست الان شما سر منو از رو‌ خاک برداشتی اما یک ساعت دیگه کی میخواد سر آقای من رو برداره؟.... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
مداحی آنلاین - برای آینه بودن که انتخاب شدم - میرداماد.mp3
6.92M
|⇦•برای آینه بودن... و توسل به حضرت عباس علیه السلام اجرا شده به نفس سید مهدی میرداماد
❣💔❣💔❣💔 ... آه ای علمدارم. ز پا تا نشستی٣ بعد از علی‌اکبر. قدم رو شکستی٣ ببین خیمه بی تو بی علمداره ببین زینب توی خیمه بی یاره علمدارم علمدارم بی تو خیمه نمیرم. پناه حرم٢ بی تو چی جوری داداش. به خیمه برم٢ پاش و علمدارم. که دشمن می‌خنده٣ راه برادر رو. تا خیمه می‌بنده٣ بلند شو از جا ای تکیه‌گاه من دارم می‌میرم ای سر پناه من علمدارم علمدارم امنیت نیست به خدا. میون حرم٢ داره می‌لرزه داداش. دل دخترم٢ گم کردم ای یارم. راه خیمه‌ها رو٣ سمت حرم رفتن. ببین دشمنا رو٣ دارن میرن سمت خیمه‌ی زینب دارن می‌خندن به گریه‌ی زینب علمدارم علمدارم جون زهرا مادرت. نبند چشمات و٢ جون زینب رو زمین. نکش پاهات و٢ 🔆🔳🔆🔳🔆🔳 دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد چشم حرامی با حرم روبرو شد بیا برگرد خیمه ای کس و کارم منو تنها نگذار ای علمدارم آب به خیمه نرسید فدای سرت حسین قامتش خمید فدای سرت از تو خبر دارم با دستای خونی زهرا وساطت کرد برادر بخونی تو که پیرم کردی ای پناه من زمین گیرم کردی ای سپاه من پیر شده برادرت فدای سرت خون شده چشم خواهرت فدای سرت ♻️⚜♻️⚜♻️
|⇦•دستی برات نمونده.... و توسل به حضرت عباس علیه السلام اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دستی برات نمونده، تا دستت و بگیرم پشت و پناه من ای، سردار بی‌نظیرم عباس چشاتو واکن، پاشو دارم می میرم «چه کنم با رنگِ پریده چه کنم با قدِ خمیده چه کنم با مشکِ دریده و دستِ بریده» باور نمی‌کنم این، پیکر که رو زمینه این جسم قطعه قطعه، ماه ام البنینه خوبه که زینبم نیس، وضع تو رو ببینه چه کنم با ماه مدینه چه کنم با داغِ رو سینه چه کنم با حالِ رباب و اشکِ سکینه «چه کنم با رنگِ پریده چه کنم با قدِ خمیده چه کنم با مشکِ دریده و دستِ بریده» مبهم شدی عزیزم، این شبیه رازه با هر نفس میاد از، چشم تو خون تازه واسه رسوندنت تا خیمه عبا نیازه چه کنم تیرِ توو چشما چه کنم با گریه‌ی زهرا چه کنم با اشکِ رقیه و غربتِ زنها «چه کنم با رنگِ پریده چه کنم با قدِ خمیده چه کنم با مشکِ دریده و دستِ بریده» بعد از تو ای علمدار، خیلی سرم شلوغه دور و برت شلوغه، دور و برم شلوغه می‌بینی غیرت الله، دورِ حرم شلوغه چه کنم با غربتِ خیمه چه کنم با حرمت خیمه چه کنم با سیلیِ دشمن و غارتِ خیمه «چه کنم با رنگِ پریده چه کنم با قدِ خمیده چه کنم با مشکِ دریده و دستِ بریده» .
Fadaeian_Shab09Moharam1402_04.mp3
17.18M
عباس یعنی ذکر طوفانی مهدی عباس آوای غزل خوانی مهدی درک محرم کرده ای دانی چه گویم عباس یعنی اوج مهمانی مهدی
واحد؛ شب غربت.mp3
1.47M
علیه‌السلام 🔹امید حرم🔹 روی شونه‌هاش مشک آبه اما داغ دلش بی‌حسابه به فکر لبای امام و بی‌قراری طفل ربابه می‌بینه یه لشکر حرامی، روبروشه دلش مثل اهل حرم غرق در التهابه از هر طرف که، رفت سمت خیمه راهش رو بستن کوفیا گفتن نباید هر جوری که هست آب برسه به خیمه‌ها ای وای اباالفضل «امید حرم یا اباالفضل» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دلا تو حرم بی‌قراره از غم سقا آروم نداره یکی اومده با سه‌شعبه داغی باز روی دل‌ها بذاره هدف می‌گیره با خباثت، مشک آبو حالا چشمای مشکِ سقا داره خون می‌باره کیه بدونه، این مشک آب، نه این آبروی ساقی بود آبی که می‌ریخت، امید طفلان تنها امید باقی بود ای وای اباالفضل «امید حرم یا اباالفضل» .
4_5987593643697902197.mp3
8.94M
متن:قمر پهلوونه.. 🍃🍃 قمر پهلوونه حماسه میسازه قمر طرف دشمن تا که میتازه هیبتشو ببین ، قدرتشو ببین واسه برادرش ، غیرتشو ببین قمر به همین سادگی نمیبازه چقدَر نام زیباست ابوفاضل قد و بالای تو رعناست ابوفاضل دور چشمای قشنگ تو میگردم روی تو جنت اعلی‌ست ابوفاضل شیر نر ام البنینی ، مسند نشینی آب آور حرم از همه بهترینی عشق رقیه ، ماه سکینه تنها دلخوشی زندگی عقیله یا اباالفضل یا اباالفضل ☘☘☘ قمر هنر دست پروردگاره قمر انعکاس حیدر کراره میکنه زلزله ، تو دل حرمله به به ابهت و ببین بَه چقَدر یله قمر نعره‌ی تکبیرش یک هشداره برق شمشیر تو غوغاست ابوفاضل زلف تو چون شب احیاست ابوفاضل خواهرت بعد تو در شام قیامت کرده قهرمانْ زینب کبراست ابوفاضل ساقی حرم بی نظیری ، ماه منیری شاهزاده ای اباالفضل شیر دلیری عشق رقیه ، ماه سکینه تنها دلخوشی زندگی عقیله یا اباالفضل یا اباالفضل .
317.1K
علیه السلام سایه ی مستدامِ این پرچم تا روزی که روو سر نوکرهاس بزرگ نوکرا ابالفضل و ام بنین مادر نوکرهاس دلدارم ابالفضل کس و کارم ابالفضل خوش به حال دل من که تو رو دارم ابالفضل دنیامی ابالفضل تو آقامی ابالفضل ته مردونگی و عشق و مرامی ابالفضل تو دلت دریاس، لقبت سقاس تا خود محشر، علمت بالاس یا ابوفاضل میگن قدیمی ترامون وقتی گره توو کارشون می افتاده توو خوونه شون یه سفره مینداختن با نونْ پنیر و سبزیِ ساده سلطانه ابالفضل بی کرانه ابالفضل همه عالم روزی خورده سرِ خوانِ ابالفضل جنگاور ابالفضل سر و سرور ابالفضل میشه دست تو شفیعم روز محشر ابالفضل کرمت غوغاس، حرمت زیباس تو قَدِ ارباب، علمت بالاس یا ابوفاضل هر کسی که به غیر تو دل داد یه روزی آخرش پشیمون شد هر کسی که تو بش نگاه کردی روزی زندگیش فراوون شد ای دلخواه ابالفضل قمر الله ابالفضل می درخشه روی ماه تو مثه ماه ابالفضل محبوبم ابالفضل با تو خوبم ابالفضل تا آخر سنگتو به سینه می کوبم ابالفضل با تو پا برجاس، غیرت و احساس توو جوونمردی، علمت بالاس یا ابوفاضل .
. ____ تا از توو دست تو عَلَم افتاد دیدم با گریه خواهرم افتاد نگم براتو از زن و بچه ام.. چه اضطرابی تو حرم افتاد پاشو ببین رقیه گریونه سکینه بیقرار و دل خونه چشم انتظار نشستن و ذکر رو لبهاشون فقط عموجونه پاشو قدم بزن علمدارم نگاهی کن به من علمدارم پاشو نزار که دشمنا حالا تا خیمه ها برن علمدارم سقای دشت کربلا عباس/دستت شده از تن جدا عباس .... هنوز برام یه لشکری داداش هنوز یل دلاوری داداش پاشو یه بار دیگه علم بردار هنوز امید خواهری داداش تیر سه شعبه خورده تو چشمات نمیتونی بایستی روی پات نمیشه باورم داری میری باید خدافظی کنم باهات.! داغ تو زندگیمو درهم کرد بدجوری این قد منو خم کرد دیدم که بعد رفتنت زینب دوباره معجرش رو محکم کرد سقای دشت کربلا عباس/دستت شده از تن جدا عباس .... تو علقمه پیچیده بوی یاس بالاسرتو حضرت زهراس بهم بگو تا مادرو دیدی چی بینتون گذشت داداش عباس تو گفتی که چیشد توی میدون کشیدنت تورو به خاک و خون یا گفته مادرم که توو کوچه یه سیلی خورد و شد حسن گریون تو گفتی از دلت که شد مضطر از این که بی کسه دیگه خواهر یا گفته مادر از آتیشی که یه روزی گُر گرفته پشت در (یا گفته مادر از هجومی که آوُردن عده ای به پشت در) مادر مهربون من زهرا/مادر قد کمون من زهرا .
روضه ابالفضلی ع.mp3
4.41M
برادر میخواستم برا اصغرت آب بیارم ، ولی اه زدن مشک آب منو پاره کردن ، توی راه برادر برادر میگی من بیام با تو خیمه ولی با ، چه رویی؟؟ نه دیگه برام مونده آبی و نه ابرویی برادر دیگه دست به پیکر ندارم ، میبینی برادر مثه نیزه زارم ، میبینی برو هر چی زودتر تو خیمه , مردی نیست برا زینبم بی قرارم ، میبینی حسین جان ،،،،،،، برادر اومد مادرت جای ام البنین در کنارم دیگه دلخوشی بعد این مشک پاره ندارم برادر برادر تو خیمه همه انتظار منو میکشیدن بمیرم که دیگه همه بچه ها نا امیدن برادر میده گریه ی تو عذابم میبینی خجالت منو کرده آبم میبینی بگو که حلالم کنه اون شیش ماهه خجالت زده از ربابم میبینی حسین جان
. از روی خاکا پاشو حسین رسیده داداشتو ندیده بودی با قد خمیده شکوهت اعجاز شده قیامتی باز برای کشتنت اومد چهار هزار تیر انداز  از مشک پاره شده خجالت حرم می ریزه از مشک پاره شده اشکای مادرم  می ریزه از مشک پاره شده آواره  رو سرم می ریزه تن تو ،  غرق به خون برابر من تن تو ، پا خورده قبل پیکر من بند دو‌ نوای آهت به مادرم رسیده یه دست شکسته گریه کرد واسه یه دست بریده نشد که بیشتر کنار تو بمونم دلم تو خیمه بود نشد برات نماز بخونم  رفتی با رفتن تو خندید سنان به قد خمم رفتی با رفتن تو گوشواره جمع شد از حرمم رفتی با رفتن تو داداش که نه ، یه کوه غمم   !  برادر من رفتی و ، هنوز تو سر به دار منی رفتی و ، رو نیزه هم کنار منی بند سه تو رو نی هم که باشی همنشینی ایشالا روی نیزه زینبو اسیر نبینی ایشالا تو شام‌ دیگه بهت نخندن سرتو رو با معجر حرم به نی نبندن ایشالا که سر تو کنار نهر آب نبرن ایشالا که سر تو مقابل رباب نبرن ایشالا که سر تو به مجلس شراب نبرن  ، برادر من سر تو ، تو شام می بینه غم یه سره سر تو ، ایشالا که  خرابه نره ✍ ......... داره قرار از  دله عقیله میره ایشالا خیمه هایی که زدی آتیش نگیره ایشالا هیچکس ، غصه ی یار نگیره ایشالا هیچ پای برهنه ای به خار نگیره ایشالا عصر دهم ذبح نکنن برادرمو ایشالا عصر دهم به هم نریزن این حرمو ایشالا عصر دهم نریزن اشک مادرمو‌    عزیز زهرا حرمت ، حرم بمونه تا به ابد تو خیام ، بیدار نشه کسی با لگد بند دوم عباس که اومد،    بهش بگو علمدار برا دل رباب ، یه چند تا مشک ، اضافه بردار کمون به دستی ، یه کمی اون طرف تر نگاشو دوخته به سپیدیه گلوی اصغر  ایشالا عصر دهم عمود خیمه دست نخوره ایشالا عصر دهم کسی سر تو رو نبُره ایشالا عصر دهم شمر نیست اونی که دستِ پره  ، عزیز زینب عزیزم ، دلشوره داره خواهر تو می میرم ، رو نیزه ها بره سر تو ✍ ................
واحد؛ عموی صاحب‌الزمان.mp3
3.58M
علیه‌السلام 🔹عموی صاحب‌الزمان🔹 روح لطافت، کعبهٔ احساسی کوه صلابت، تو أشجع الناسی دم زدن از تو، کار من و ما نیست ماه دو عالم، حضرت عباسی «دامن علقمه و باغ گل یاس یکی‌ست قمر هاشمیان بین همه ناس یکی‌ست سیر کردم عدد ابجد و دیدم به حساب نام زیبای اباصالح و عباس یکی‌ست» قبلهٔ عشاق جهان یا اباالفضل ماه تمام عرشیان یا اباالفضل عموی قاسم و رقیه تویی تو عموی صاحب‌الزمان یا اباالفضل «یا اباالفضل مدد یا اباالفضل» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ وَه چه شکوه و رزم نفس‌گیری وَه چه خروش و ضربت شمشیری دست رشیدت، دست یداللهی‌ست هر نفس تو، نغمۀ تکبیری «همهٔ حیثیت عالم و آدم با توست در فرات نفسم گام بزن، دم با توست دشمن از ترس نگاهت مژه بر هم نزند غضب‌آلوده‌ای و خشم خدا هم با توست» دشمن ظلم و ستمی، یا اباالفضل مأمن اهل حرمی، یا اباالفضل منتقم خون خدا می‌رسد و تو، دوباره صاحب‌علمی، یا اباالفضل «یا اباالفضل مدد یا اباالفضل» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ حضرت سقا، راهی میدانی در دل میدان، جلوهٔ طوفانی گرچه نداری فرصت جنگ اما دشمن تو دید، رزم نمایانی «وعده‌ای داده‌ای و راهی دریا شده‌ای خوش به حال لب اصغر كه تو سقّا شده‌اى آب از هيبت عباسى تو می‌لرزد بى‌عصا آمده‌ای حضرت موسى شده‌اى» گرچه پر از تاب و تبی، یا اباالفضل گرچه خودَت تشنه‌لبی، یا اباالفضل حسرت لب‌های تو مانده به دل آب ساقی عشق و ادبی، یا اباالفضل «یا اباالفضل مدد، یا اباالفضل» .
سوگند به عاشورا عباس نمی میرد غیرت شد از او اِحیا عباس نمی میرد تا دور جهان باقی ست ما تشنه و او ساقی ست دارد لقب سقا عباس نمی میرد دل را ز عطش دارد، بس ناز عطش دارد لب تشنه و دل دریا عباس نمی میرد سوگند به حالاتش، ایثار و مُوالاتش در ظاهر و در معنا عباس نمی میرد