.
#شب_نهم_محرم #تاسوعا
|⇦• #روضه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شب تاسوعا به نفس حاج حسن شالبافان •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
لا حول ولا قوة الا بالله العلي العظيم حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكیلُ نِعْمَ الْمَوْلى وَ نِعْمَ النَّصیرُ أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّوْمُ الرَّحْمانُ الرَّحِيمُ ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ وَأتُوبُ إلَيهِ
به اون ساعتی که تا به دنیا اومد ، انقدر مادرش با ادبه وقتی بدنیا اومد قنداقه شُ خودش روش نشد بیاره محضرِ مولا حدود بیست و یک سال تفاوت سنی خانوم حضرت زینب با حضرت اباالفضل سلام الله علیه هست .. میگن بی بی جانمون این قنداقه رو آورد محضر باباشون امیرالمومنین .. مولا تا یک نگاه کرد دیدن اول از همه دستاشُ از قنداق در آورد .. هی دستاشو میبوسید .. اسمشُ گذاشت ، لقبشو گذاشت ، تا لقبشُ خواهرش شنید گذاشته سقا ، گفت بابا مگه شغل داداشم آب آوردنه؟.. مگه اینه شغلش؟ .. مولا یه نگاهی کرد ، یه سری تکون داد گفت دخترم یه روزی میاد مجبور میشه بره آب بیاره ..
یا رب نکن امید کسی را تو نا امید
به ناامیدی عباس دو دستت رو بیار بالا .. من دیگه امشب روم نمیشه بگم به بی دست کربلا .. اگه کار داری باهاش شروع مجلس هر شب ما همین بوده به بی دست کربلا الهی العفو ..
بگذار به عشق تو گرفتار بمیرم
مگذار که از دوری تو خار بمیرم
بگذار دمی پایِ نگاهت بشینم
مگذار که در حسرت دیدار بمیرم
بی مایه ترینم به خریداری یوسف
دیدن پیرزنه ی کلاف دست گرفته
بعضیا بهش خندیدن گفتن تو چی میخوای تو این صف؟
نمیبینی کیا اومدن یوسف بخرن؟
بار طلا رو نمیبینی؟
کسی با این کلاف به تو یوسف میده؟؟
ی نگاه کرد گفت میدونم کسی با این کلاف یوسف به من نمیده اما دلم خوشه اسمم تو لیست خریدارای یوسفه ...
اقاجان شب تاسوعاست
یابن الحسن
بی مایه ترینم به خریداری یوسف
بگذار در این گوشۀ بازار بمیرم
مگذار اجل جای دگر دیدنم آید
بگذار که در کوی تو دلدار بمیرم
ای کاش نگارا وسط روضه ی ارباب
یا در دل سینه زنی یار بمیرم
من هم به اباالفضل قسم هست امیدم
در راه وصالت چو علمدار بمیرم
حالا صداش بزن .. یابن الحسن ..
السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِيعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ ..
ای کاش الان جلو حرمش بودیم .. خوش بحال اونایی که الان دستاشونُ تو پنجره هایِ کفُ العباس گرفتن ..*
#حاج_حسن_شالبافان
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
#شب_تاسوعا
#ویژه_ایام_محرم
👇
.
#تاسوعا
💥سبک: #واحد
🎤مداح: #سید_رضا_نریمانی
🏴 #شب_تاسوعا #محرم
علمدارم بمون، سپهدارم بمون
درتاب و در تبم، ابالفضل
زمین خوردم پاشو، کم آوردم پاشو
کفیل زینبم، ابالفضل
کم آورده، پیشت مردی
علمدارم، وفاکردی
فقط میخوام، که برگردی
گلامون، آبرو میخوان
نمیخوان آب، عمو میخوان
نمیخوان مشک، سبو میخوان
تا از دستات، عَلَم افتاد
توو خیمه خواهرم افتاد
چه ترسی توو، حرم افتاد
میخونه روضه گوشواره
داره میلرزه گهواره
منو راحت نمیذاره
غمت، چیشده پرچمت
"عباس باوفا، سقای کربلا"
ای قمرِ علی، یادآورِ علی
ای هاشمی نَسَب، ابالفضل
فقط یه طور داداش، تکون بخور یواش
لشگر میره عقب، ابالفضل
ببین دارن کجا میرن
سراغ از خیمه میگیرن
مگه از جونشون سیرن
پاشو غوغای تو میشم
خودم دستای تو میشم
قد و بالای تو میشم
دلم داره گله پاشو
جلوی حرمله پاشو
ببین شد ولوله پاشو
میاد از خیمهها فریاد
جواب زجر و باید داد
رقیه از نفس افتاد
نرو ، قسم میدم تو رو
"عباس باوفا، سقای کربلا"
ای خواهش حرم، آرامش حرم
امیدِ خواهرم، ابالفضل
دارم سوال ازت، بهم بگو فقط
اینجا بود مادرم، ابالفضل
شنیدی مس چه آهی داشت
نوای قتلگاهی داشت
زیرِ چشماش سیاهی داشت
شده بازوت مثل بازوش
یه روز که رد شدن از روش
جای در موند روی پهلوش
بابا حیدر تنش میسوخت
جلو چشماش زنش میسوخت
یه زن که دامنش میسوخت
یه زخمی که نمک میخورد
جلو مردش کتک میخورد
همینطور داشت تَرَک میخورد
جلو چشماش کتک میخورد
*شاعر #محمد_اسدالهی
#شب_نهم_محرم
.👇
.
#شب_نهم_محرم
#تاسوعا
#شور یا #زمینه روضه ای حضرت عباس
ای وای. ای وای
یه طرف افتاده دستت عباس
ای وای. ای وای
یه طرف افتاده مشکت عباس.
ای وای. ای وای
این و می گه ترکه رو لبهات
ای وای. ای وای
تشنه لب بودی نخوردی از اب
تا که دیدن
دست نداری
اومدن دورو بره تو عباس
هرکی اومد
از راه و زد
نیزه ای به پیکره تو عباس
ای تمامه
لشگره من
از غمه تو کمره من خم شد
ماهه زیبای
قبیله
چقدر صورت تو در هم شد
یا ابالفضل. یا ابالفضل. یا ابالفضل
یا ابا الفضل. عباس
ای وای. ای وای
افتاده فاصله بینه ابروت
ای وای. ای وای
افتاده به روی خاکا بازوت
ای وای. ای وای
چقدر خردی تو شمشیرعباس
ای وای. ای وای
بسته شد چشمه تو با تیر عباس
پاشو عباس
ببین از دور
حرمله داره می خنده داداش
تو نباشی
مطمان باش
دسته زینب و می بنده داداش
ای کفیله
خواهره من
بگو من چی کار کنم با زینب
بینه این
لشگره نامرد
می مونه بی کس و تنها زینب
رضا نصابی
YEKNET.IR - roze 4 - shabe 9 moharram1399 - motiee.mp3
10.51M
🔳 #روضه #تاسوعا #محرم۹۹
#شب_نهم_محرم
🌴ماه حرکت کرد اما نه برای جنگ
🌴رفت برای اهل حرم آب بیاره
🎤 #میثم_مطیعی
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
YEKNET.IR - roze - shabe 9 moharram1399 - haj saeid haddadian.mp3
25.74M
🔳 #روضه #تاسوعا #محرم۹۹
🌴ما دل حضرت زهرا رو شکستیم میدونم
🌴با گناه راه دعاهامون بستیم میدونم
🎤حاج #سعید_حدادیان
#شب_نهم_محرم
YEKNET.IR - vahed- shabe 9 moharram1399 - mehdi salahshoor.mp3
2.13M
🔳 #واحد سوزناک #محرم
۷ شهریور ۱۳۹۹
🌴پناه خیمه ها علمدار حسین
🌴افتاده بی دست رو زمین واویلا
🎤 #مهدی_سلحشور #تاسوعا
.
📋 هوای خیمه گرمه
⬛️ #زمینه | #حاج_محمود_کریمی
⬛️ #شب_نهم_محرم #تاسوعا
⬛️ #هیأت_رایة_العباس "ع"
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هوای خیمه گرمه هوای دل ها سرده
دعا کنید که شاید عمو دیگه برگرده
گمونم دیگه بی چاره ایم
از الان دیگه آواره ایم
از الان هممون شاهدِ
حراج سر شیر خواره ایم
فکر بی عمو، زنده موندن آزارم میده
بی عمو گلای باغ زهرا زرد و خشکیده
نه صبر کن، داره میاد. باباس! خمیده... رنگش پریده!
گمونم دیگه بی چاره ایم
از الان دیگه آواره ایم
از الان هممون شاهدِ
حراج سر شیر خواره ایم
بعد عمو میگیرن، شش ماهه را از مادر
عمو نباشه میشه نوبت علی اصغر
بین خیمه ها هرجا میری، حرف دستاشه
هیشکی فکر نمیکرد بابا روزی انقدر تنهاشه
کی فکر میکرد یه روزی دستاش جدا شه...
یه روز عمو نباشه
یه لشکر برا غارت میاد
با بغض و با جسارت میاد
عمود حرم افتاده و
داره حرف اسارت میاد
گمونم دیگه بی چاره ایم
از الان دیگه آواره ایم
از الان هممون شاهد
حراج سر شیر خواره ایم
صید دریا تیر شد همینه که دردناکه
لشکر کفتار شیر شد حالا که روی خاکه
متحد شدن، دور جسمش از بس نامردن
حالا که نه دستی داره نه چشمی، دورش کردن
وای میان خاک و خون، زهرا گرفته سرش و به دامن
چه مظلوم شده نقش زمین
عزیزه دله ام البنین
کنارِ مادرش فاطمه
رسیده امیر المومنین
ای علمدار یا ابالفضل
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👇
[WWW.FOTROS.IR]ResayeMandegar[170] (1).mp3
21.75M
رفتی برادرت تنهاتر شد
رفتی مُجیب عالم مضطر شد
.در دل نخلستان تا که علم افتاد
خواهرمان زینب بین حرم افتاد
زجرِ شنیدن هلهله ها را
آتش خنده ی حرمله ها را
خواهرمان دیده
به که گویم من دردم
بی تو باید برگردم
علمدار علمدار علمدار💔
ای نخل خشک خونین دستت کو
ای ماه ام البنین دستت کو
بی تو تک و تنها در دل این دشتم
در پی دست تو روی زمین گشتم
لحظه ی دیدن مشک دریده
فرق شکسته و دست بریده
قامت من خم شد
.
کمرم را خم کردی
به لبم جان آوردی
علمدار علمدار علمدار💔
مشک را آوردی تا پای جانت
با دست و با کتف و با دندانت
این چه بلایی بود بر سرمان آمد
بهر تسلّایش مادرمان آمد
.
رفتی و تشنه تر از همه بودی
تشنه دیدن فاطمه بودی
فاطمه هم آمد
آمد اما خیلی دیر
دیده ات را بسته تیر
علمدار علمدار علمدار💔
#حضرت_اباالفضل
#نهم
#تاسوعا
#همایون