eitaa logo
ذاکرین آل الله
358 دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.9هزار ویدیو
430 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5823341548699389138.mp3
زمان: حجم: 7.28M
سبک سپردمت به خدا و به ریگ های بیابان سپردمت به غبار و به خار های مغیلان سپردمت به وحوش و به شیر های درنده به مردمان دهاتی به آهوان پریشان به گوش خاک سپردم بنشیند روی جسمت بد است این که بماند تن شریف تو عریان به باد گفتم اگر شد مرتبت بنماید که پاره پاره نبیند تن تو مادر گریان سپردمت به هر انچه كه هست،ولی تو برادر سپرديم به كه رفتي!؟به دلغكان به كنيزان سپردی ام به که رفتی به شامیان حرامی به مردمان یهود و به ناکسان و به عدوان حسین........... حسین وای حسین رو سرت ریختن یک لشکرو سوزوندن قلب پیغمبرو با پا برگردوندن پیکرو وای حسین نیزه با بغض حیدر زدن با تیر و سنگ و خنجر زدن گریه میکردن بیشتر زدن وای حسین چقدر نامرد ریخته رو سرت تو شلوغی گودال گم شد پیکرت چقدر شمشیر چقدر خنجر چقدر تیر و نیزه روی یک پیکر ای حسین جانم دیدی چشمای گریونمو زخماتو دادی نشونمو روی تل گرفتی جونمو وای حسین دیدم افتادی از صدر زین دیدم میلرزه عرش برین میکوبی پا رو خاک زمین وای حسین از عطش رفتی چند دفعه از حال زیر و رو شد بدنت ته این گودال از خدا دیگه مرگمو میخوام پا رو صورتت گذاشتن جلوی چشمام ای حسین جانم🔃🔃 نصف روز بی چارم کردن و دزدیدن زندگی منو عبا عمامه پیراهنو وای حسین بردن از گوشا گوشواره رو آواره کردن یک مادرو غارت کردن تا گهواره رو وای حسین بی کفن موندی تن صد پاره دنبال سر رو نی شدم آواره طعنه و دشنام دلمو آزرد دشمنت خواهرتو به اسارت برد ای حسین جانم نریمانی
شولوغه سرت جلو چشم زینبت کجا بردنت شولوغه سرت میکشه زینبتو کتک خوردنت شولوغه سرت تا اینجا میاد بمیرم صدای خس خس حنجرت جلو چشم من با پا بردنت با نیزه آوردنت شولوغه سرت یعده دور مقتل یه عده دور زینب یعده توی گودال چه خبر شده امشب یعده تازیونه یعده نیزه دارن یعده دارن واسه زدنت سنگ میارن بند دوم نداری امان هی به دور مقتلت میرن و میان نداریم امان عده ای دنبال زن و بچه هان نداریم امان نداری امان سر تو گوشه ای پیکرت گوشه ای نداریم امان افتاده ساقی لشکرت گوشه ای نداریم امان میخونم مهل المهلا شاید برگردی مولا هرچند میدونم اینو اربن اربایی حالا دیدی زدن زینب رو دیدم بیحالت کردن دیدی بستن دستامو دیدم پامالت کردن بند سوم دیگه وقتی نیست دنبال طفلا باید باشم من کمک کن حسین دستامو بگیر که پاشم من کمک کن حسین ولی کی تورو کمکت کنه که پاشی مولا اخه جابجا شده تکه های تو واویلا واویلا حسین دست رو سرم میگیرم وا محمدا میگم گوشوار دخترها رو به حرومیا میدم حالا باید آماده باشم واسه بازارا ای وای ای وای از کوچه ای وای ای وای از صحرا
دلم آشوبه ، شده خبری ؟ حسین ، نمیشه نری؟ چرا از سقا ، نشد خبری؟ حسین ، نمیشه نری؟ میترسم نگاهم همش به قتله گاهه چشم من بتو ، چشم تو به خیمه گاهه بعد از تو دیگه زینب تو بی پناهه یادت هست حسین خاطرات مشترک رو یادت هست ماجرای کوچه و فدک رو حالاهم زخما و لبای پر ترک رو لااقل آروم برو برادر یادم افتاده حرفای مادر سفارش های بوسه وحنجر بند دوم دلم آشوبه ، رحمی کن بمن جلو چشم من ، دستو پانزن از پشت سر ، بی هوا زدن جلو چشم من ، دستو پانزن تو گودال چونه میزنن سره سر تو دعاکن نبینه سکینه دختره تو الهی بمیره براتو خواهر تو میبینم میزنن تو رو باهرچی دارن چه رسمی برای مهمون نوازی دارن پیراشون برای زدن عصا میارن دل زینبو شکسته داغت یکی با نی اومد به سراغت حالا من چه کنم با فراغت بند سوم یکی بادشنام ، سمت من اومد با کعب نیزه ، زینبو میزد مارو آوردی ، باعزت و ناز میبرن مارو ، ولی با لگد میدونی سکینه بدون تو میمیره حالا کی دست زینب تو رو بگیره با حسین اومده و داره تنها میره سختت نیست ببینی که خواهرات اسیرن تو صحرا میبینی پای برهنه میرن میبینن سرتو به روی نی میمیرن سفرت خوش اما بگو حالا چه کنم من با اشک یتیما منو ویرونه آه واویلا
قبله‌ی افلاک! دارن طوافت میکنن یه عده ناپاک نیزه به پهلوت میزنن بیفتی رو خاک قبله‌ی افلاک! روی تنت رنگی به جُز شفق نداری انقدر که رفته خون ازت رمق نداری این همه جا! ببین چقدر شدم بد اقبال چرا باید میفتادی (میون گودال) ۳ آیه‌ی تطهیر! با سنگ دارن میزننت به حکم تکفیر خواهر برات بمیره که شدی زمین‌گیر آیه‌ی تطهیر! این جوری که به هر طرف شدی تو خیره معلومه که چشات داره سیاهی میره هر کی یه ضربه میزنه روی تن تو همه میخوان فیض ببرن (از کشتن تو) ۳ مأموره نیزه کوتاه نمیاد انگاری، مجبوره نیزه دارن تو رو کم میکنن به زور نیزه مأموره نیزه چه جور بگم نَچَرخونَت؟ با چه زبونی؟ تو اولین امام پشت به آسمونی! رگات با هر ضربه که شد درگیر خنجر صدای «یااُماه» اومد (از زیر خنجر)۳ انگار که حرف جایزه شنیده از شمر دیدم که خولی سرتو دزدیده از شمر یه صحنه‌ای دیدم دیگه افتادم از پا سرت رو انداخت داخل (توبْره‌ی اسبا) ۳
برو که دیره ولی یه کاری کن دلم آروم بگیره معجزه‌ای کن که داره زینب می‌میره برو که دیره محاسنت رو دست کشیدم جای مادر به نیتش بوسیدم از گودیِ حنجر می‌دونی خاطِرت برام چقد عزیزه الهی موهات هیچ موقع (به هم نریزه) ۳ سالار زینب اگه مثه ابر بهار میباره زینب قَدِ تموم آسمون غم داره زینب سالار زینب سرت رو رو شونه‌م بذار داداش یه لحظه همین سری که میزنن فردا رو نیزه بزار رو چادرم باشه عطر داداشم میخوام که توو نماز شب (یاد تو باشم) ۳ اون سَرو رعنا با من وداع نکرده رفت به سمت دریا دستتو میبوسم جای دستای سقا اون سَرو رعنا کاشکی میشد انگشترت رو در بیاری یا پیرهنو به من می‌دادی یادگاری دورَت کنن توو ازدحام چکار کنم من؟ غارت بشی جلو چشام (چکار کنم