eitaa logo
ذاکرین آل الله
302 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
339 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
آمد و دید ، تَنی افتاده کشته ی بی کفنی افتاده شه بی پیرهنی افتاده پاره پاره بدنی افتاده 😭😭😭😭 همه پروانه و شمعش گردند بوریا آمد و جمعش کردند زنهای بنی اسد گفتن اگه یه جو مردونگی ندارید چادرامونو شما سر کنید ما میریم کربلا... پسر پیغمبر، عریان افتاده پسر غریب فاطمه، بی کفن افتاده به غیرتشون برخورد، اومدن کربلا دیدن قیامتیه بدن پاره پاره افتاده اصلا قابل شناسایی نیست از دور دیدن یه سواری داره میاد، گفت بنی اسد شما کمک کنید من بدنو شناسایی میکنم این بدن، بدن قاسمِ آخه نه تنها اینکه بدن هارو زیر سم مرکب گذاشتن، خیمه هارو هم که آتیش دادن بدن ها سوخت تو خیمه دار الحرب این حرفا مال روز عاشوراست. اصلا قابل شناسایی نبوده این بدن، بدن اِرباً اربای داداشم اکبرِ دونه دونه بدن هارو شناسایی کرد. اومد تو گودال... گفت این بدن، بدن بابای غریبم حسینِ 😭😭😭😭😭 خودش وارد قبر شد، بدن ابی عبدالله رو تحویلش دادن شروع کرد گریه کردن یه قطعه از بدن کمه گفت بابا رسم ما اینه صورت رو خاک میزارن، رو به قبله... تو که سر در بدن نداری بدنت اینجاست، سرت کوفه چه خبر بود علقمه؟؟ نوشتن بدنو جمع کرد، آروم هلش داد داخل قبر برا همینه که اوناییکه رفتن سرداب، میگن قبر، قبر یه شیرخوارس...
🏴 🏴 ✍شاعر:وحید محمدی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ روضه برپا بود هر جا آب بود روضه هایش ذکر بابا آب بود مقتل جانسوز آقا آب بود: تشنه لب بود آه اما آب بود روضه خوانش گاه ظرفی آب شد گاه گاهی روضه خوان قصاب شد ماجرای آب آبش کرده بود غصه ی ارباب آبش کرده بود مادری بی تاب آبش کرده بود دختری بی خواب آبش کرده بود یا خودش بارید دائم یا رباب روضه می خواندند هر دم با رباب پیکری را بر زمین پامال دید شمر را در گودی گودال دید عمه را بالای تل بی حال دید لشکری را در پی خلخال دید هجمه ی شمشیرها یادش نرفت سنگ ها و تیرها یادش نرفت هم به تن رخت اسارت دیده بود خیمه را در وقت غارت دیده بود از سنان خیلی جسارت دیده بود از حرامی ها شرارت دیده بود آتش بی داد دنیا را گرفت شمر آمد راه زن ها را گرفت عمه را با دست بسته می زدند با همان نیزه شکسته می زدند بچه ها را دسته دسته می زدند می شدند آنقدر خسته... می زدند تازیانه جای طفلان خورده بود زین جهت خیلی به زینب برده بود با تنش زنجیرها درگیر بود در غل و زنجیر امّا شیر بود از نگاه حرمله دلگیر بود اوجوان بود آه امّا پیر بود ماجرای شام پشتش را شکست غصه های شام پشتش را شکست کوچه های شام پیرش کرده بود شهر و بار عام پیرش کرده بود سنگ روی بام پیرش کرده بود طعنه و دشنام پیرش کرده بود بی هوا عمامه اش آتش گرفت مثل زهرا جامه اش آتش گرفت درد و رنج و غصه ی بسیار دید از زبان شامیان آزار دید خواهرانش را سر بازار دید عمه را در معرض انظار دید بزم مِی بود و سر و طشتی طلا خیزران بود و عزیز مصطفی نیزه بازی با سرش هم جای خود بوریا و پیکرش هم جای خود دست بی انگشترش هم جای خود ماجرای خواهرش هم جای خود خاک را همسایه ی افلاک کرد خواهرش را در خرابه خاک کرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😭😭😭😭😭 🏴🏴🏴🏴🏴 ذاکرین عزیز حق مطلب ادا شود                  ان شاءالله                   اربعین 😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴 ای وادی خون از ره رسیدم بس آه و ناله از دل کشیدم سوغاتی من موی  سپیدم یادم  نمیره  اینجا  خمیدم (او می دوید و من می دویدم) من باغبان  باغ   خزانم دریا شد اینجا اشک روانم افتاده اینجا بهتر ز جانم اینجا خمیدم اینجا شکستم (او می نشست ومن می نشستم) برگشتم از شام ای دلبر من گشته کبود از  پا  تا سر من ای علقمه  کو  آب  آور من ای کربلا  کو  پیغمبر  من یادم نمیره آن دم که دیدم (او می برید و من می بریدم) ای شاه تشنه ای نور دیده زینب ز شام و کوفـه رسیده سوغاتی  او   قد  خمیده اینجا ز رگها گلبوسه چیدم اینجا ز  مقتل آهی  شنیدم (او می کشید ومن می کشیدم)(2) 😭😭😭😭😭 🏴🏴🏴🏴🏴 )
نزدیک چهل‌ساله کارم گریه است و ناله هرجا که باشم بازم، این دل توی گوداله یادم نمیره گلوی دریده یادم نمیره دو دست بریده هیچ‌کس تو دنیا خدایا به جز من ناموسش تو خرابه ندیده ناله کن ای مدینه، الشام الشام روضه من همینه الشام الشام خیلی خاطره دارم از روزای غم‌بارم تب داشتم توی خیمه، آتیش شد پرستارم یادم نمیره، سرها رو بریدن یادم نمیره، موها رو کشیدن عریان تو مقتل یک پیکر بی‌سر یادم نمیره که اسب‌ها رسیدن حمله تند رو دیده، زینب خنجر کند رو دیده، زینب ناله کن ای مدینه، الشام الشام روضه من همینه الشام الشام صبرم درس ایوب، اشکم مشق یعقوب روی قلب من داغه، زخم‌های لب و چوب یادم نمیره، چشای پلید رو یادم نمیره، قدی که خمید رو یادم نمیره، نگاه رباب رو یادم نمیره، شراب یزید رو ما رو اسیری بردن، ای وای حرف کنیز بردن، ای وای ناله کن ای مدینه، الشام الشام روضه من همینه الشام الشام ➖➖➖➖➖➖➖➖
با خانواده... به راهِ وصلِ تو این‌گونه ساده باید رفت به تیغِ عشق چنین سرنهاده باید رفت به شوقِ دیدنِ لبخندِ حضرتِ دلدار به قلبِ عاشق و رویی گشاده باید رفت اگر چه نیمه‌یِ شب در شکوهِ بیداری میانِ عرصه‌ی حق ،ایستاده باید رفت به‌سوی ساحت عاشق رُبایِ حضرت عشق شتاب‌ناک، شبیه بُراده باید رفت عجب تجارتِ نابی‌ست، مرگ در ره عشق چنین زرنگ پیِ استفاده باید رفت پیِ چشیدنِ مرگی که زندگی بخش است عنانِ زندگی از دست داده باید رفت به میهمانیِ حق، چون هنیهّ‌یِ عاشق به شوق با همه‌یِ خانواده باید رفت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
واحد مصائب شام.mp3
1.28M
واحد مصائب شام (به روایت حضرت زینب سلام الله علیها ) امان از شامِ غم امان از اين ستم تو روی نیزه و... منو درد و ماتم دل ما، پر از خون موی تو، پریشون سکینه زِ داغ تو محزون شام و...یک کوچه ی تار شام و...غم های بازار شام و ...اَندوهِ آزار ياحسين يابن زهرا... زِ بام خانه ها یک عده بی‌حیا می‌ریختن خاکستر به روی سر ما نخوان ای، تو جانان براشان، تو قرآن که سنگت زنند ای حسین جان شام و...بزمِ شرابش شام و...رنج و عزابش شام و...حالِ خرابش یاحسین یابن زهرا... دیدی چی شد آخر رقیه شد پرپر خرابه شد گودال تا اومدی با سَر خرابه، شَبِش سرد روزاش گرم، پُر از درد رقیه تو رو دید و غَش کرد شام و... اشکای هر شب شام و...سجادِ در تب شام و...دردای زینب یاحسین یابن زهرا...
🥀شهادت مجاهد سرافراز اسلام، رهبر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین، آقای اسماعیل هنیه را تسليت مي‌گوییم.