eitaa logo
ذاکرین آل الله
358 دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.9هزار ویدیو
430 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😭😭😭😭😭 🏴🏴🏴🏴🏴 ذاکرین عزیز حق مطلب ادا شود                  ان شاءالله                   اربعین 😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴 ای وادی خون از ره رسیدم بس آه و ناله از دل کشیدم سوغاتی من موی  سپیدم یادم  نمیره  اینجا  خمیدم (او می دوید و من می دویدم) من باغبان  باغ   خزانم دریا شد اینجا اشک روانم افتاده اینجا بهتر ز جانم اینجا خمیدم اینجا شکستم (او می نشست ومن می نشستم) برگشتم از شام ای دلبر من گشته کبود از  پا  تا سر من ای علقمه  کو  آب  آور من ای کربلا  کو  پیغمبر  من یادم نمیره آن دم که دیدم (او می برید و من می بریدم) ای شاه تشنه ای نور دیده زینب ز شام و کوفـه رسیده سوغاتی  او   قد  خمیده اینجا ز رگها گلبوسه چیدم اینجا ز  مقتل آهی  شنیدم (او می کشید ومن می کشیدم)(2) 😭😭😭😭😭 🏴🏴🏴🏴🏴 )
نزدیک چهل‌ساله کارم گریه است و ناله هرجا که باشم بازم، این دل توی گوداله یادم نمیره گلوی دریده یادم نمیره دو دست بریده هیچ‌کس تو دنیا خدایا به جز من ناموسش تو خرابه ندیده ناله کن ای مدینه، الشام الشام روضه من همینه الشام الشام خیلی خاطره دارم از روزای غم‌بارم تب داشتم توی خیمه، آتیش شد پرستارم یادم نمیره، سرها رو بریدن یادم نمیره، موها رو کشیدن عریان تو مقتل یک پیکر بی‌سر یادم نمیره که اسب‌ها رسیدن حمله تند رو دیده، زینب خنجر کند رو دیده، زینب ناله کن ای مدینه، الشام الشام روضه من همینه الشام الشام صبرم درس ایوب، اشکم مشق یعقوب روی قلب من داغه، زخم‌های لب و چوب یادم نمیره، چشای پلید رو یادم نمیره، قدی که خمید رو یادم نمیره، نگاه رباب رو یادم نمیره، شراب یزید رو ما رو اسیری بردن، ای وای حرف کنیز بردن، ای وای ناله کن ای مدینه، الشام الشام روضه من همینه الشام الشام ➖➖➖➖➖➖➖➖
با خانواده... به راهِ وصلِ تو این‌گونه ساده باید رفت به تیغِ عشق چنین سرنهاده باید رفت به شوقِ دیدنِ لبخندِ حضرتِ دلدار به قلبِ عاشق و رویی گشاده باید رفت اگر چه نیمه‌یِ شب در شکوهِ بیداری میانِ عرصه‌ی حق ،ایستاده باید رفت به‌سوی ساحت عاشق رُبایِ حضرت عشق شتاب‌ناک، شبیه بُراده باید رفت عجب تجارتِ نابی‌ست، مرگ در ره عشق چنین زرنگ پیِ استفاده باید رفت پیِ چشیدنِ مرگی که زندگی بخش است عنانِ زندگی از دست داده باید رفت به میهمانیِ حق، چون هنیهّ‌یِ عاشق به شوق با همه‌یِ خانواده باید رفت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
واحد مصائب شام.mp3
زمان: حجم: 1.28M
واحد مصائب شام (به روایت حضرت زینب سلام الله علیها ) امان از شامِ غم امان از اين ستم تو روی نیزه و... منو درد و ماتم دل ما، پر از خون موی تو، پریشون سکینه زِ داغ تو محزون شام و...یک کوچه ی تار شام و...غم های بازار شام و ...اَندوهِ آزار ياحسين يابن زهرا... زِ بام خانه ها یک عده بی‌حیا می‌ریختن خاکستر به روی سر ما نخوان ای، تو جانان براشان، تو قرآن که سنگت زنند ای حسین جان شام و...بزمِ شرابش شام و...رنج و عزابش شام و...حالِ خرابش یاحسین یابن زهرا... دیدی چی شد آخر رقیه شد پرپر خرابه شد گودال تا اومدی با سَر خرابه، شَبِش سرد روزاش گرم، پُر از درد رقیه تو رو دید و غَش کرد شام و... اشکای هر شب شام و...سجادِ در تب شام و...دردای زینب یاحسین یابن زهرا...
🥀شهادت مجاهد سرافراز اسلام، رهبر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین، آقای اسماعیل هنیه را تسليت مي‌گوییم.
زمزمه، زمینه مصائب شام وای از شام خراب دستای رقیه بسته شد توی بندِ طناب وای از شام خراب پشت دروازه مُعطلْ بودیم من و رباب وای از شام خراب ما رو نامسلمونا زدن سرِ خیر و ثواب وای از شام خراب این یهودیا می‌دادن مارو خارجی خطاب تو روی نیزه ها بودی من تو سر و صدا بودم تو روی نیزه می‌دیدی من تو شلوغی‌ها بودم تو سنگ و چوب می‌خوردی من تازیانه می‌خوردم تو از رو نیزه افتادی.. من باز دوباره می‌مُردَم می‌زنم فریاد، بسته شد دستام ای امان از شام، ای امان از شام سنگْ می‌خوردیم، از روی هر بام ای امان از شام، ای امان از شام ای امان از شام...... وای از شام خراب سرِ هر کوچه سکینه چِقَدَر دیده عذاب وای از شام خراب توی بازارْ خدایا شده ظلمِ بی حساب وای از شام خراب شِکوهِ های مارو با تازیوونه دادن جواب وای از شام خراب پای ناموس تو وا شده توی بزم شراب آرامش منو بُردن.. چی به روزِ من آوَردن دوره کجاوه‌ی زن ها مردا هلهله می کردن خولی با دستِ خون‌آلود دستای مارو می بنده پا نیزه ی علی اصغر داره حرمله می خنده حرمله می‌بُرد، ما رو تویِ عام ای امان از شام، ای امان از شام بسته شد چشمات، بسته شد چشمام ای امان از شام، ای امان از شام ای امان از شام...... آه از بزم یزید رنگِ دخترای تو بینِ نامَحرما، پَرید.. آه از بزم یزید شمر خنده می‌زد و رقیه ناله می‌کشید آه از بزم یزید قدِ خواهر تو با ضربه‌ ی خیزران، خَمید.. آه از بزم یزید زیر چوب خیزران هیچکی به دادت نَرسید لب های قاری قرآن... باید که بوسه بارون شه نه اینکه با یه چوب‌دستی لعل لباش پُر از خون شه ناموسِ آل پیغمبر باید پرده نشین باشه حالا ببین اوضاع‌مو.. زینب میونِ اوباشه ما کجا وُ این، بزم پُر آلام ای امان از شام، ای امان از شام دشمنت می‌زَد، سیلی بر ایتام ای امان از شام، ای امان از شام ای امان از شام......