eitaa logo
ذاکرین آل الله
271 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
296 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
همه محتاج به عشق و نظر آقائیم اگر اقا نیاید همه مان تنهاییم چشم براهیم ز در نور دو دیده برسد در به در منتظر روی گل زهراییم 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 نمیدانم کجای آسمان جای تو باشد و یا اندر زمین رد قدمهای تو باشد به هرمنزل که داری مسکنت یا رهگذاری الهی بهترین جمعه پذیرای تو باشد 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 جمعه ی آمدنت خاص ترین تقدیر است لحظه ی آمدنت ناب ترین تصویر است همه ی منتظران در دلشان نیست قرار دیده ی غمزده را اشک غمت پی گیر است 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم ابوالقاسم غفاری .
الشام الشام اعظم مصیبتنا 🏴🖤 روزی سخت تر و سنگین تر از عاشورا روزی که ناموس و عترت محمد و علی و فاطمه علیهم‌السلام را در میان شادی و سرخوشی ، رقص رقاصه ها و آوازه خوانان عبور دادند السلام علی النسوة البارزات سلام بر زنان آشکار شده ورود اهل بیت(ع) به شام با خبر رسیدن اسرای اهل بیت (ع) به شهر دمشق، یزید احکامی را صادر کرد  جارچیان در شهر جارزدند سرهای بریده و زنان و اطفال کسانی به شهر وارد می‌شوند که دشمنان ما بوده‌اند و خارج شدگان از دین اسلامند که خلیفه ابن زیاد آنها را کشته است... هرکس خلیفه را دوست دارد امروزباید شادی کند.... شامیان نیز سنگ تمام گذاشتند وبه خوبی دستور حاکم را انجام دادند بر فراز بام‌های خانه‌ها بیرق‌های رنگارنگ برافراشتند و در هرمعبری بساط شراب پهن شد و رقاصان و رقاصه ها...... همه مردم به یکدیگر تبریک می‌گفتند مردم شهر لباس‌های رنگارنگ پوشیدند و خود را آراستند آواز شادی آوازخوانان بلند بود و مردم گروه گروه، شادی کنان به سوی دروازه شهر ‌رفتند و عده‌ای از شهر خارج شده بودند در این روز بود که اهل بیت(ع) را که مصیبت زده و داغدار بودند، همراه با نیزه‌ دارانی که رأس مطهر شهدا را حمل می‌کردند، به دمشق وارد کردند ... ام کلثوم به شمر لعنته الله علیه فرمود: مارا از دروازه ای وارد دمشق کنید که مردم کمتری آنجا باشند تا چشم هایشان به نوامیس جلب نشود شمر نیز برخلاف گفته آن حضرت، اسرا را به همراه نوامیس رسول خدا از شلوغ ترین دروازه شهر وارد دمشق کرد مردم با دیدن خاندان نبوت، دهان به ناسزا گشودند و اهل بیتی که برای نجات اسلام به اسارت گرفته شده بودند را خارجی نامیدند نقل میشود بعضی از فراز بام ها سنگ و خاکستر و.... آن روز ساعتها طول کشید تا اسرا از میان ازدهام و بد رفتاری مردم مخصوصا محله یهودیهای دمشق به کاخ سیاه یزید لعنة الله رسیدند در طول مسیر چه مصیبت‌ها و چه بلاهایی که بر سر این زنها و بچه های خردسال آوردند .... عاشورا روز شهادت است و سعادت اما ورود اسرا به دمشق روز ناموس است ... جوابی که ابو حمزه سمالی از سید الساجدین علیه السلام برای همیشه تاریخ گرفتن ای ابوحمزه شهادت برای ما آرزو و افتخار است اما امان از اسیری عمه ها و عترت فاطمه زهرا سلام الله علیهم اجمعین ... اینجاست که جمله امام زین العابدین ع که فرمودند الشام اعظم مصیبتنا معنا میشود طبق برخی روایات، اهل بیت (ع) را سه روز در دروازه شهر دمشق نگاه داشتند و سپس وارد شهر کردند... با شهادت دختر خردسال امام حسين(ع) در خرابه شام، مناظره حضرت زينب(س) و ديگر افراد خانواده سيدالشهدا (ع) با يزيد و خطبه به يادماندنى امام سجاد(ع) در مسجد اموى انقلابی به پا شد .... امام زین العابدین ع و علیا مخدره زینب س با تحمل مصائب و روشنگری و علم و بصیرت ورق رو بر گرداندند و بعداز چند روز مردم شام رو علیه یزید قرار دادند.... النهایه و جان کلام .... همه این مصیبتها برای این بود که ما هدایت شویم و گناه نکنیم... الا لعنة الله علی القوم الظالمین
4_5866080815506523166.mp3
881.5K
‍ 🏴سبک زمزمه یا زمینه یا شور اول ماه صفر ورود کاروان اسرا به شام 🏴بند اول شده ازدحام،سه روز پشت دروازهٔ شهر شام یه عده واسه،کنیز اومدند و یه عده غلام چراغونیه،که انگاری عیده توی شهر شام همه اومدن،ببینن روی نیزه راس امام واویلا امون،یه عده میگن که تماشا کنید تماشا کنید،نگاه به سر روی نی ها کنید واسه خونتون،برید و کنیزی تمنا کنید به شام بلا_رسید کاروون واویلا امون و واویلا امون شده خون دله_صاحب الزمون واویلا امون و واویلا امون 🏴بند دوم غم بی حساب،بی بی زینب و بزم عیش و شراب غم بی حساب،بی بی زینب و درد حفظ حجاب آهای شامیا،ایشالله بشید روزی خونه خراب به والله که،نداره تماشای ما هیچ ثواب واویلا امون،قدی که شده خم تماشایی نیست نخندید به ما،که در پای ما قوت و نایی نیست نگید خارجی،به ما که به جز طبل رسوایی نیست به شام بلا_رسید کاروون واویلا امون و واویلا امون شده خون دله_صاحب الزمون واویلا امون و واویلا امون .
4_5992140218768033554.opus
179.7K
۱ دف میزد و کِل میکشید مطرب میان هلهله آل نبی وارد شدند در بزم إبنِ آکله زین العباد و کودکان بسته به هم در سلسله دیدند در بزم یزید بالا نشسته حرمله پرده نشینان را بزم مِیْ آوردن آل علی را بین نامحرم بردن دختر کبرای حیدر را آزردن ۲ میزد به صورت مرتضی میزد به سینه فاطمه حرف از کنیزی میزدند در محضر سقا همه طشت و سر و جام شراب لب های خشک و خیزران خون میچکد در بین طشت پیش دو چشم کودکان رأس مطهر در طشت زر واویلا گریه کند بر حال خواهر واویلا با خیزران میزد بر آن سر واویلا محمدعلی انصاری
enc_17215875286099394526083.mp3
5.7M
صَدَقَ الله، صَدَقَ الرّسول صَدَقَ الامام، صَدَقَ الصّادق حرَمَ الله، حرَمَ الحسین خَیرَ الکلام، صَدَقَ الصّادق بار و بندیل ببَندید که فردا برویم قطره‌ایم و همه باید سوی دریا برویم مادرَش چشم‌به‌راهِ من و تو در حرَم است کربلا منتظر ماست بیا تا برویم راه‌، مسیر، مانع ما نیست عشق، خطر، از هم جدا نیست گفت، به ما، امامِ صادق هیچ، کجایی کربلا نیست (حرَمو فرض کنید و کربلایی شید حتّی شد قرض کنید و کربلایی شید) ۲ * (صَدَقَ الله، صَدَق الرّسول صَدَقَ الامام، صَدَقَ الصّادق) ۲ (حرَمَ الله، حرَمَ الحسین خَیرَ الکلام، صَدَقَ الصّادق) ۲ (تا غمَت در دلِ ما هست، مگر غم داریم؟! هر چه داریم ز شب‌های مُحرّم داریم) ۲ در قیامت تو به ما جا بِده کنج حرَمَت ما چه‌کاری به بهشت و به جهنّم داریم؟! (قلب، فقط جای حسینه عشق، تماشای حسینه) ۲ (هر نفَس، که می‌کِشیم ما از نفَس‌های حسینه) ۲ (عشقو بی‌مرز کنید و کربلایی شید حتّی شد قرض کنید و کربلایی شید) ۲ * (صَدَقَ الله، صَدَقَ الرّسول صَدَقَ الامام، صَدَقَ الصّادق) ۲ حرَمَ الله، حَرَمَ الحسین خَیرَ الکلام، صَدَقَ الصّادق وقت اثباتِ جنون است بیا بِسمِ‌الله برو سوی جهت قبله‌نما بِسمِ‌الله وقت آن است که به خانه‌ی خود بَرگردیم هر که دارد هوَس کرب‌وبلا بِسمِ‌الله (عرش، شبیه، به کربلاته اشک، همون، آب حیاته) ۲ (شک، نکن، که گِلِ ما از تربت و آب فراته) ۲ (یه سلام عرض کنید و کربلایی شید حتّی شد قرض کنید و کربلایی شید) ۲ .
Sotoode-Ghariban-Aahida.mp3
4.02M
غریبا وحیدا فریدا حسین جان قبول شد توبه من شنیدم اسمتو گریه کردم برای اولین بار برای جسم تو گریه کردم جبرئیل گفت عطشان یا قدیم الاحسان گریه میکردم جبرئیل گفت عریان روی خاک سوزان گریه میکردم غریبا وحیدا فریدا میگفت زینب از خیمه دیدا غریبا وحیدا فریدا میگفت شمر رو سینه ات پریدا غریبا وحیدا فریدا میگفت خنجرش سخت بریدا غریبا وحیدا فریدا میگفت موتو خیلی کشیدا والا وقاحت داره خیمه نرید برادرم رو خیمه غیرت داره والا وقاحت داره زنده است هنوز ببینید انگشتشو حرکت داره غریبا وحیدا فریدا حسین جان ... دلم آروم نمیشه برات بی اختیار گریه کردم پای روضه ات زنونه نشستم زار و زار گریه کردم جبرئیل گفت آروم ای حسین مظلوم گریه میکردم جبرئیل گفت پهلوم تیغ کند و حلقوم گریه میکردم غریبا وحیدا فریدا میگفت خوردی زخم از پلیدا غریبا وحیدا فریدا میگفت میزدن ریش سفیدا غریبا وحیدا فریدا میگفت خواهرت دیر رسیدا غریبا وحیدا فریدا میگفت جای سالم ندیدا شیب گوداله و شاه بی ردا وا محمدا وا محمدا عمه جان رو به مدینه زد صدا وا محمدا وا محمدا میزنه سنان جدا شمر جدا وا محمدا وا محمدا لااقل صیدتو رو به قبله کن شمر حوصله کن ... .
سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ لالایی - رو دامنم مهتابه هیس! آروم - بابام رو پاهام خوابه روشن شد - چشم خرابه صبح که بیدار شه بغلم میکنه دلم میخواد منو رو دس بگیره راستی! یادم باشه بگم از اینا گوشواره‌هامو بره پس بگیره ۲ کاشکی فقط زود صبح بشه کلی می‌خوایم بازی کنیم با سنگایی که بم زدن  با هم خونه‌سازی کنیم بابا حسین بابا حسین ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ این دنیا - با غصه‌هام همدسته میبینی - ورم چشامو بسته بابایی - سرم شکسته خدا میدونه که به ما چی گذشت بابا نیگا چقدر موهام کم شده اینقده با پا توی پهلوم زدن که مثل مادرت قدم‌ خم شده ۲ بابا میدونی زجر کیه؟ دندون شیریمو شکست دیدم که گشوارمو داشت ... رو گوش دخترش می‌بست بابا حسین‌ بابا حسین ۴ .
علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ کیه که این روزا دلش تنگ تو نیس هر کیو دیدم این روزا دلواپسه نه ... دیگه کاری از کسی ساخته نیس مگه یه کربلا به دادم برسه تو قولت قوله / تو رو می شناسم مگه میشه رو از من برگردونی خودم اینجا و / دلم مشایه دلم می گیره با این سرگردونی سرگردونم منو به آغوشت - برگردونم دوری با حرفه مگه - آقا جونم ۲ آقا جونم - ابی عبدالله حسین ... 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ می دونم اونی که میخواستی نشدم یه فرصت دیگه بده بهم آقا نگو قراره از حرم جا بمونیم نگو فقط جای ما نیس توو کربلا می‌دونم اوجِ / مرامی آقا می دونم رومو می گیری اینبارم منو هر جوری / میشه دعوت کن من هر چی هم باشم باز دوست دارم دوست دارم از همین جا رو ضریت - سر میذارم بازم از دوری تو - خون می بارم - دوست دارم آقا جونم - ابی عبدالله حسین ... .
4_5875232415856742996.mp3
3.23M
هدیه به حضرت رقیه صلوات.   اللهم. صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم شور و زمینه واحد حضرت رقیه خبر. داری. که دیدم کوچه بازار.      من و بردن میونه بزم اغیار دیدم از مردم شام خیلی آزار باباجونم‌. بابا جونم. بابا جون خیر داری. چی اومد بر سره من جای تو کی بودش دوره بره من به غارت بردن حتی معجزه کن بابا جونم.     بابا جونم.      با با جون. خبر داری که خردم. تازیونه لب و دندونه من مثل تو خونه تمومه صورت من ارغوونه بابا جونم. بابا جونم. بابا جون. خبر. داری که دندونم. شکسته. روی.گونم بابایی. جای دسته تو عمرکم شدم از دنیا خسته بابا جونم. بابا جونم.   بابا جون یادته می زدی شونه به گیسوم می زدی بوسه به چشم و به آبروم ببین حالا شده نیلوفری روم بابا جونم. بابا جونم.  بابا جون. یادته خنده بودش سهم لبهام هر روز صبح وا میشد روی تو چشمام اما حالا ببین تاریکه دنیام.  بابا جونم.  بابا جونم.     باباجون.
20230813_145708-AudioConverter.mp3
914.2K
▪️نوحه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها 🎙سبک: همه جا کربلا خیز و بین عمه جان با طبق سر رسید رنگ از روی من در کنارش پرید با لب زخمی و با رخ غرق خون شد لبم از لبش عمه جان لاله گون آه و واویلتا آه و واویلتا... همره خود مرا ای پدر جان ببر جان من را پدر زین خرابه بخر من نفس میزنم کنج ویران پدر دشمن دون زده با لگد بر کمر آه و واویلتا آه و واویلتا... من فدای سرت پیکرت در کجاست هم علمدار و هم اکبرت در کجاست مونس من شده کنج ویران رباب از غم اصغرم حال من شد خراب آه و واویلتا آه و واویلتا... .
20230813_145228-AudioConverter.mp3
1.52M
▪️زمزمه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها 🎙سبک: سلام آقا که الان روبروتونم سلام بابا...بیا بنشین به دامانم سلام بابا...ببین در کنج ویرانم سلام بابا سلام بابا... ببین گیسو سپیدم من به آغوشم... تورو آخر کشیدم من پدر جانم پدر جانم پدر جانم پدر جانم... یه ماه میشه...که لبهام و نبوسیدی چِشِت روشن... لباسِ پارم و دیدی؟ پدرجانم خبر داری؟..شبا رو خاکا می خوابم ببین کرده... موهای سوخته بی تابم پدر جانم پدر جانم پدر جانم پدر جانم... از اون شب که. ..کتک خوردم چشام تاره منو بد زد... لباسامم پر از خاره پدر جانم یه جمله من...میگم با این سرِ پُر درد بدون جایِ.... بغل کردن .بلندم کرد پدر جانم پدر جانم پدر جانم پدر جانم... ازون مجلس ... دیگه من با همه قهرم بهم میگن.... کنیزِ مردمِ شهرم پدر جانم یه پیغامم... بابا واسه عمو دارم بیار چادر... آخه من آبرو دارم پدر جانم پدر جانم پدر جانم پدر جانم... .
20230813_144913-AudioConverter.mp3
1.38M
▪️نوحه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها 🎙سبک: به سمت گودال از خیمه دویدم من... یه ماهه که بابا، نخوندی لالایی شبا نخوابیدم، کجایی بابایی سر تو رو نیزه، نمیرسه دستم پایین پای این، نیزه ها بنشستم یا ابتا مظلوم... نفس به عشق تو، می کشم ای بابا بعد علی اصغر، دیگه شدم تنها عمه سپر میشد، همیشه جای من بعد تو شد غصه، بابا دوای من یا ابتا مظلوم... پاهام پر آبله، بس که دویدم من ببین که از داغت، دیگه بریدم من از غصه دق کردم، ببر منو بابا پیش عمو عباس، که اومده زهرا یا ابتا مظلوم... سر تو رو بردن، بزم شراب و می نپرسیدی راه و ، چطوری کردم طی منو ببر با خود، زجر کشیدم من چقدر مصیبت از، زجر کشیدم من یا ابتا مظلوم... .
یتیمی.mp3
1.25M
▪️نوحه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها یتیمم من دیگه بابا ندارم کف پاهام چقد آبله دارم انقده طعنه و ناسزا شنیدم دیگه از زنده موندن بیزارم یتیمی درد بی درمون یتیمی... من از این آدما خیری ندیدم خیلی رو خار صحراها دویدم شمر نامرد به من سیلی زد و گفت توی مقتل بابات و سر بریدم یتیمی درد بی درمون یتیمی... خیمه ها شعله ور از آتیش و دوده گناه ما بچه ها مگه چی بوده بس که دشمن به من تازیانه زد بدنم درد میکنه خیلی کبوده یتیمی درد بی درمون یتیمی... دخترا بابایین اینو میدونی غم و غصه هام و از چشام میخونی دخترای شام به من محل نمیدن منو با خودت ببر اگه میتونی یتیمی درد بی درمون یتیمی... دشمن پست به آیینه ترک زد به روی زخمای قلب من نمک زد نبودی تا ببینی بابای خوبم بین راه شام هی منو کتک زد یتیمی درد بی درمون یتیمی... زجر نامرد چه وحشیانه ام زد خیلی با کعب نی روی سرم زد دستامو روی سرم گذاشتم اما ندیدی بابا چطوری لگدم زد یتیمی درد بی درمون یتیمی... .
20230816_090911-AudioConverter.mp3
1.61M
▪️نوحه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها من دختر سه ساله ي مولا حسينم در دشت غُصّه لاله ي مولا حسينم معناي عشقم ماه دمشقم مظلوم رقیه... آن بلبلم اندر قفس يارا ندارم شوق و هوس بر گلشن و صحرا ندارم جز آرزوي ديدن بابا ندارم چشمم پُر آب است قلبم كباب است مظلوم رقیه... در كربلا آتش گرفته دامن من رحمي به حال من نكرد اهريمن من آخر مرا گردد كفن پيراهن من جان مي دهم جان در شام ويران مظلوم رقیه... پايم شده پُرآبله در راه شامات ديدم جفا از مردم گمراه شامات هست عمّه ام خورشيد و من هم ماه شامات روزم چو شام است عمرم تمام است مظلوم رقیه... نامم رقيّه دختري دُردانه هستم گَنجِ گِرانم ساكنِ ويرانه هستم عشق پدر شمع است و من پروانه هستم سوزم دمادم در آتش غم مظلوم رقیه... با آه و غم گشته عجين آب و گِل من درد بزرگي هست يارب! در دل من شهزاده ام امّا، خرابه منزل من غم گشته يارم بابا ندارم مظلوم رقیه... بار دگر «سيّدبشير» آن شاعر من هم شاعر و هم نوکر و هم ذاكر من آمد به شام و شد در اينجا زائر من بهر قيامت خواهد شفاعت مظلوم رقیه... .
80557_140169175855_1376256.mp3
1.47M
▪️نوحه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها 🎙سبک: تا مشکتو تو آب زدی... منتظرم تا که بیای سر روی زانوت بذارم رو صورت قشنگ تو من گل بوسه بکارم دل من رو توی ویرونه غم گرفته میریزم اشک، عمه ی من ماتم گرفته به حال این دختر تنها و غریبت میدونم قلب تموم عالم گرفته بابا جون... اومدی بابا با سرت به دخترت سر بزنی اومدی تا خرابه رو نقشی ز حیدر بزنی بیا بگم من براتو درد دلامو بزارم روی لبای، خونیت لبامو بگم بعد تو به ما بابا چی گذشته بگم که عمه همیشه داشته هوامو باباجون... گوشواره هامو بردن و ببین گوشم پاره شده دختر نازت باباجون اسیر و آواره شده رقیه ت از دشمن بی دین خورده سیلی مث زهرا صورتم بابا، گشته نیلی سرم خورده سنگ شامی ها وشکسته مارو چرخوندن توی شام با دست بسته بابا جون... حالا که اومدی پدر دخترتم همرات ببر از بس که سختی کشیدم اومده طاقتم بسر نمیخوام بعد تو دیگه این زندگانی زبعد تو شد بهار عمرم خزانی دلم میسوزه برای عمه باباجون تو این سختی ها شده عمه قد کمانی بابا جون... .
کانال مداحی سنتی ایتا.mp3
624.5K
▪️نوحه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها نور زهرا یا رقیه هستی ما یا رقیه دستگیر همه عالمینی باب حاجات و نور دو عینی یا رقیه رقیه رقیه... ای سرا پایت کرامت بر همه بنما عنایت ای که هستی تو روح و روانم سایلم بر درت میهمانم یا رقیه رقیه رقیه... ای امید و آرزویم از تو باشد آبرویم لطف تو عمری است ای گل من یا رقیه شده شامل من یا رقیه رقیه رقیه... ای گل باغ مدینه تازه شد داغ مدینه همچو زهرا رخت گشته نیلی بس که خوردی ز دشمن تو سیلی یا رقیه رقیه رقیه... بابت آمد در خرابه با سر آمد او شبانه تا که دیدی سرش غرقه در خون تو شدی یا رقیه جگرخون یا رقیه رقیه رقیه... دارم از زهرا نشانه خورده ام من تازیانه بس که دشمن نمود ظلم و کینه من فتادم به یاد مدینه یا رقیه رقیه رقیه... که جبینت را شکسته عمه ام در غم نشسته ای که بودی تو قاری قرآن که زده بر لبت چوب خزران یا رقیه رقیه رقیه... من ز داغت دلغمینم خواهم از بعدت بمیرم یک دمی کن دعایم تو بابا زین جهان من روم سوی زهرا یا رقیه رقیه رقیه..
20230821_083824-AudioConverter.mp3
1.27M
▪️نوحه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها در خرابه شام دختري سه ساله از غم پدر بود گرم آه و ناله گفت عمّه جان زينب مي روم سفر امشب آه از اين جدایی... عمه در خرابه تا به کي نشينم باب من نيامد تا رخش ببينم من که عمّه جان مُردم بس غم پدر خوردم آه از اين جدایی... ديده ام ندارد، خواب راحت امشب قلب من گرفته، بي نهايت امشب فرقت رخ بابم برده طاقت و تابم آه از اين جدایی... عمّه جان غريبي، کرده بي قرارم طوئيا که ديگر، من پدر ندارم بی گمان در اين ويران عمّه می‌سپارم جان آه از اين جدایی... عمّه جان من امشب زار و ناتوانم اي خدا بيايد باب مهربانم جا دهد در آغوشم غم شود فراموشم آه از اين جدایی...
بزرگی می‌فرمود: حبیب‌ ابن‌ مظاهر را در خواب دیدند به‌ او گفتند: با این مقامی که داری ، آرزویی هم داری؟ گفت آرزویم اینه که زنده شوم و در مجالس ذکر مصیبت امام حسین علیه‌ السلام بنشینم ، و بر مصائب اهل‌ بیت علیهم السلام گریه کنم مَنْ‌ اَبْکی وَجَبَتْ لَه‌ الْجَنَّة. آنکه گریه کند یا بگریاند ، بهشت بر او واجب می شود. اینقدر گریه بر حضرت ثواب دارد... .
33.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ دعای هر روز ماه صفر المظفر در مفاتیح الجنان آمده است که اگر کسی می‌خواهد که محفوظ ماند از بلاهای نازله در این ماه ، هر روز ده مرتبه این دعا را بخواند ... يا شَدِيدَ الْقُوىٰ وَ يَا شَدِيدَ الْمِحالِ ، يَا عَزِيزُ يَا عَزِيزُ يَا عَزِيزُ ... 📄
فردی خدمت امام کاظم علیه‌السلام رسید و عرض کرد: ده‌ نفر عائله دارم‌، تمامشان بیمارند، نمیدانم که چه کنم؟ و با چه وسیله ای گرفتاریشان را بر طرف سازم؟ امام علیه السلام فرمودند: آنان را به‌وسیله صدقه و احسان به نیازمندان مؤمن در راه‌خدا، معالجه کن ... به نیازمندان صدقه بدهید، و از آنها بخواهید دعا کنند، که هیچ چیزی سریع‌ تر از صدقه ، حاجت را بر آورده نمی‌ کند ، و هیچ چیز برای بیماران سودمندتر از صدقه نمی‌ باشد .
15-Ketabe_Ah-www.MahdiMouood.ir.mp3
12.48M
کتاب صوتی آه 🎧 بر اساس ترجمه‌ی مقتل نفس المهموم، اثر شیخ عباس قمی اثر آقای یاسین حجازی با صدای آقای عبدالله حقیقت کاری از موسسه فرهنگی جام طهور قسمت پانزدهم حـرکت دادن کاروان اسرا بـه سمت کوفه ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تصاویری از حضرت آقا در دوران جنگ تحمیلی که احتمالا تا کنون ندیده اید برای سلامتی ایشان سه صلوات مرحمت بفرمائید. بدون صلوات کلیپ را باز نکنید کدام رئیس جمهوری و رهبری تابحال اینجوری دیده بودید .
🔰 مصائب اسارت آل الله 🔴 مصائب شام 🔴 نقل سهل بن سعد از رسیدن کاروان به شام 🔴 ۹۰. توصیف راس مقدس : شبیه ترین چهره به رسول خدا 🔴 ۹۱. درخواست سکینه خاتون از سهل 🔸 نقل علامه مجلسی از سهل از آنجا که خبر سهل بن سعد به چند نقل وارد شده است، نخست قسمتی از روایت علامه مجلسی در جلاء العیون که مطابق با برخی مقاتل دیگر نیز هست را نقل می کنیم: «در بعضى از كتب معتبره روايت كرده‏اند كه سهل‏ بن‏ سعد گفت: من در سفرى وارد دمشق شدم. شهرى ديدم در نهايت معمورى با اشجار و انهار بسيار و قصور رفيعه و منازل بى‏شمار. ديدم كه بازارها را آيين بسته‏اند و پرده‏ها آويخته‏اند. مردم زينت بسيار كرده‏اند و دف و نقاره و انواع سازها مى‏نوازند. با خود گفتم: «مگر امروز عيد ايشان است؟!» تا آن‏كه از جمعى پرسيدم: «مگر در شام عيدى هست كه نزد ما معروف نيست؟»گفتند: «اى شيخ! مگر تو در اين شهر غريبى؟»گفتم: «من سهل بن سعدم و به خدمت حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و اله و سلّم رسيده‏ام.»گفتند: «اى سهل! ما تعجب داريم كه چرا خون از آسمان نمى‏بارد و چرا زمين سرنگون نمى‏شود؟» گفتم: «چرا؟»گفتند: «اين فرح و شادى براى آن است كه سر مبارك حسين بن على عليه السّلام را از عراق براى يزيد به هديه آورده‏اند.»گفتم: «سبحان اللّه! سر امام حسين را مى‏آورند و مردم شادى مى‏كنند؟!» پرسيدم كه: «از كدام دروازه داخل مى‏كنند؟»گفتند: «از دروازه ساعات.» من به سوى آن دروازه شتافتم. چون به نزديك دروازه رسيدم، ديدم كه رايات كفر و ضلالت از پى يكديگر مى‏آمدند. ناگاه ديدم كه سوارى مى‏آيد و نيزه‏اى در دست دارد و سرى را بر آن نيزه نصب كرده است كه شبيه‏ترين مردم است به رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلّم‏ 🔸در اینجا قسمتی از روایت کامل بهایی را نقل می کنیم که در این قسمت از روایت افزون بر نقل بالا می نویسد: « اول سر عباس آوردند و در عقب سرها خانواده حسين مى‏آمدند. سر حسين را ديدم با شكوهى تمام و نورى عظيم از او مى‏تافت. با محاسنی گرد كه موى سفيد با سياه آميخته بود و به وسمه خضاب كرده، با چشمانی سیاه و ابروهای به هم پیوسته، پیشانی فراخ، كشيده بينى و تبسم‏كنان به جانب آسمان چشم واكرده به جانب افق و باد محاسن او را به جانب چپ و راست حرکت می داد. گویا که امير المؤمنين على است. 🔸علامه مجلسی در ادامه از قول سهل بن سعد نقل می کند: «پس ديدم كه زنان و كودكان بسيار بر شتران برهنه سوار كرده‏اند و مى‏آوردند. پس من رفتم به نزديك يكى از ايشان و پرسيدم: «تو كيستى؟» گفت: «منم سكينه، دختر امام حسين.» گفتم: «من از صحابه جد شمايم. اگر خدمتى دارى به من بفرما.» سكينه گفت: «بگو به اين بدبختى كه سر پدر بزرگوارم را دارد، از ميان ما بيرون رود. و سر را پيش‏تر برد كه مردم مشغول شوند به نظاره آن سر منور و ديده از ما بردارند و به حرمت رسول خدا اين‏قدر بى‏حرمتى روا ندارند.» سهل گفت: من رفتم به نزد آن ملعون كه سر آن سرور را داشت. گفتم: «آيا ممكن است كه حاجت مرا برآورى و چهارصد دينار طلا از من بگيرى؟» گفت: «حاجت تو چيست؟» گفتم: «حاجت من آن است كه اين سر را از ميان زنان بيرون برى و پيش روى ايشان بروى.» آن زر را از من گرفت و حاجت مرا روا كرد. 🔸به روايت ابن شهر آشوب، چون خواست كه زر را صرف كند، هريك سنگ سياه شده بود و بر يك جانبش نوشته بود: وَ لا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غافِلًا عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ. و بر جانب ديگر: وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ.