Moharram 1403.04.27 - Shab 12 - H-Sarollah.Rasht - Shahadat I-Sajjad A - 08 - Abozar Biukafi - Nouhe.mp3
3.17M
🔉 #نوحه | گُلی گم کردهام میجویم او را
🎙 با نوای #حاج_ابوذر_بیوکافی
✨ #حضرت_زینب
#نوحه_امام_حسین
گُلی گم کردهام میجویم او را
به هر گُل میرسم میبویم او را
گُل من یک نشانیدر بدن داشت
یکی پیراهن کهنه به تن داشت
اگر پیدا کنم زیباگُلم را
به آب دیدگان میشویم او را
گُل گُم کردهات خواهر منم من
سرور سینهات خواهر منم من
نشانی را که گفتی جان خواهر
که دارد در بدن خواهر منم من
در آندم زینب غمدیدهی زار
روان اشک از دو چشمان گهربار
شتابان رفت و آن محزون نالان
بسوی قتلگه با حال افکار
صدای آشنائی آمدش گوش
که شد از کف بُرونش طاقت و هوش
بسوی آن صدا شد زار و نالان
گُل خود را بدید و کرد افغان
Moharram 1403.04.27 - Shab 12 - H-Sarollah.Rasht - Shahadat I-Sajjad A - 09 - Abozar Biukafi - Nouhe.mp3
2.87M
🔉 #نوحه | خداحافظ ای جوانیِ زینب
🎙 با نوای #حاج_ابوذر_بیوکافی
✨ #حضرت_زینب
#نوحه_امام_حسین
نَه مهلت که پیراهن تو ببویم
نَه فرصت که در ماتم تو بگریم
حسین من
خدا حافظ ای جوانی زینب
سلام ای قد کمانی زینب
خدا را از این غم چه چاره کنم؟!
چه چاره کنم؟!
برادر جان بیتو در دل صحرا
شده تنها خواهرت گُل زهرا
حسین من
تنت بیسر مانده در دل صحرا
سرت گشته روی نیزهی اعدا
حسین من
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 تقویم شیعه🌾
☀️ امروز:
شمسی: شنبه - ۲۷ مرداد ۱۴۰۳
میلادی: Saturday - 17 August 2024
قمری: السبت، 12 صفر 1446
🌹 امروز متعلق است به:
🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹جریان حکمین در جنگ صفین، 38ه-ق
📆 روزشمار:
▪️8 روز تا اربعین حسینی
▪️16 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیه السلام
▪️18 روز تا شهادت امام رضا علیه السلام
▪️23 روز تا وفات حضرت سکینه بنت الحسین علیه السلام
▪️26 روز تا شهادت امام حسن عسکری علیه السلام
✅ با ما همراه شوید...🌾
#متن_روضه_اربعین
گریز به حضرت ابالفضل
◾️◾️◾️◾️◾️◾️
سلام همسفرِ نیمه راهه بی سرِ من
سلام ماهِ به دریایِ خون شناورِ من
گذشته است چهل روز از شهادتِ تو
هنوز مانده به گودال دیده ی تَرِ من
زن و بچه رو جمع کرد،صدا زد:حسینم را همین جا سر بریدند…
هزار بار سرت را به نوک نی دیدم
هنوز داغ تو یک لحظه نیست باورِ من
خدا گواه است چه دیدم در این چهل منزل
که بود همسفرم،قاتلِ برادرِ من
تن تو ماند به زمین پیشِ خواهرِ تو
سرِ تو گشت جدا پیشِ چشمِ مادرِ من
حسین جان! از زمانی که رویِ زمین افتادی شروع شد..
ز خاطرم نرود هرگز، ای عزیزِ دلم
که چوب خورد به لبهات در برابرِ من
به ذوالفقارِ زبان،حمله بر عدو کردم
🔹یه جوری خطبه خواند،که بعضی ها که دور بودند و صدا رو می شنیدن،سئوال کردند:طنینِ صدا آشناست،علی اومده به کوفه؟…
خطبه هایت طَنین صوتِ علی ست
یا ز مادر گرفته ای الهام!؟
زینبی ، حیدری ، تو زهرایی
این بُوَد اصلِ صَنعَتِ ایهام
ای که از قامتِ هلالیِ تو
راست گردیده قامت اسلام
به ذوالفقارِ زبان،حمله بر عدو کردم
چنانکه محملِ من گشته بود سنگرِ من
گزارشاتِ سفر را زمن بپرس ولی
مپرس از اینکه نیامد سه ساله دخترِ من
🔸حسین جان! نگاه نکن این همه سختی کشیدم،اول بهت بگم،که شیرِ شیر آمده ام،کاری کردم باهاشون که همه شهر گریه می کردن،با همین بچه هایی که پریشونن،شام رو گرفتم،من دخترِ علی ام،مادرم فاطمه بابام علی رو از مسجد تو خانه آورد،دختر فاطمه ام،یه کاری کردم همه پریشان،نالان…نفرینشون هم کردم…گفتم:ان شاءالله چشماتون گریون باشه،چون شما بابام رو دیده بودید،یتیم هاتون نمک گیرِ بابام بودن…داداش سخت بود ولی همش زیبایی بود…
رفقا! اُسرایِ کربلا رو همه ی بلاد بردن،کوفه در جنوب کربلاست،حلب،در شمال غربیِ کربلاست،بِعَلبَک،لبنانِ فعلی،به سمت غربِ شامِ…کمتر از یک ماه، صدها کیلومتر،خیلی راهه،روی ناقه ی عریان،یه جایی سه ساله صدا زد:عمه جان! اینا نمیخواد وایستن؟…حالا برایِ چی؟ چون این ناقه لنگ بود،ناقه ای که امام سجاد هم سوارش بود لنگ بود…
الان زائر هشتاد کیلومتر،صد کیلومتر، ده قدم راه هم که میره…تویِ همین ده قدم همه میان میگن:” هَلابیکُم یا زُوار الحسین”...😭
خوش اومدین،بفرمایید چایی،بفرمایید شربت،غذا…داداش! از ما هم پذیرایی کردن…
ناموسِ خدا و مَلأ عام که دیده؟
شادی و کف و خنده و دشنام که دیده؟
سرهایِ بنی فاطمه در شام که دیده؟
قرآن و سر و سنگِ سرِ بام که دیده؟
هُورا و کف و داغِ دل و گریه و ناله
بهتر که نگویم که چه شد طفلِ سه ساله
من خنده و شادی و کف و هلهله دیدم
ده فاطمه را بسته به یک سلسله دیدم
رأس شهدا را جلویِ قافله دیدم
من خنده ی شادی به لبِ حرمله دیدم
از کعبِ نی و شادی و بیداد بگویم
از سلسله ی گردنِ سجاد بگویم
مردم عوضِ بزم عزا،عید گرفتن
در ریختنِ خونِ خدا عید گرفتن
دور سرِ شاهِ شهدا عید گرفتن
در ماتم مصباحِ هُدا عید گرفتن
رخسارِ گُلِ یاس و کبودی چه بگویم
قرصِ قمر و سنگِ یهودی چه بگویم
کارم تمومِ نمونده جونی به تنم
یه اربعینِ دارم زار می زنم
زار می زنم،زار می زنم،حسین…
می خونم نوحه برات ،وای،وای،وای
می کنم گریه برات،های،های،های
▪️حسین جان!قربونِ زائرات،زائرهای کوچیک و کم سن و سال،قربون زائرایی که الان تو آغوش پدر و مادراشون خوابشون برده دارن میان،قربون زائرایِ سیرابت،قربون زائرایِ شیرخواره ات که هر موقع گشنه میشن،مادرشون هست،یه گوشه کنارِ جاده مادر میشینه،چادر رویِ سرِ بچه اش میکشه،بچه اش رو شیر میده...😭،بچه که آروم میشه،بلند میشه،بسم الله..طرف کربلا حرکت میکنه…حسین….
▪️مثل اربعین که بی بی حضرت زینب سلام الله علیها رسیدن کربلا،تا سه روز هی ناله زد،هی حسین حسین گفت،تا این زن و بچه ها می اومدن آروم بشن،می رفتن علقمه…دوباره گریه و زاری شروع می شد…
ای برادرِ من، چشمِ تو روشن…
▪️عباس! یادته میخواستم برم قبر جدم رو زیارت کنم،می دویدی عباس از جلو،همه مشعل ها و شمع ها رو خاموش می کردی،مبادا سایه ی من رو هم کسی ببینه…
ای برادرِ من، چشمِ تو روشن…
روم نمیشه بگم رفت معجرِ من
حسین….😭
#روضه_دفتری
4_5845889547182803952.mp3
1.2M
❣﷽❣
🔻#سینه_زنی_امام_حسین_ع
🔻#واحد #جامانده کربلا
🔻#حاج_یوسف_ارجونی
🔻#سبک کربلا کربلا اللهم الرزقنا ..
🔻یا حسین ـ یا حسین ـ اربعین کربلا(۴)
دلم میخواست كه این روزا زائرِ كربلات بودم
كنارِ قبرِ شش گوشه ات منتظرِ نگات بودم
دلم میخواست این اربعین از غصه بر لب میشدم
مثلِ اونا كه اومدند همراه زینب میشدم
🔻یا حسین ـ یا حسین ـ اربعین کربلا(۴)
می اومدم تا كه بگم زینب چها كشیده است
تو مجلسِ یزدیان چه دیده چه شنیده است
میخوام بهت بگم آقا یاس پرپرت چی شد
شبیه مادر شما، رقیه دخترت چی شد
میخوام بگم تو شهر شام به زخمِ دل نمك زدند
میون چشم بچه هات خواهرت و كتك زدند
🔻یا حسین ـ یا حسین ـ اربعین کربلا(۴)
دلم میخواد تو كربلا آقا به من خونه بدی
مثلِ همه كبوترات به من آب و دونه بدی
كبوتری كه این دلش عاشق و مبتلا باشه
میخواد طواف كعبهاش یه گنبدِ طلا باشه
🔻یا حسین ـ یا حسین ـ اربعین کربلا(۴)
4_5920163047992724606.mp3
1.57M
#واحد_زمزمه_ای_اربعین
#ای_پرنده
ای پرنده منم اینجا توی شهر غصه هام
که توو غربت غم یارم شده خواب هرشبام
کربلا خونه ی مادریمه و منم دارم
دیگه دق میکنم و ،خسته ازین حال و هوام
تو که پر داری و آزادی بگو موندی چرا
پر بزن برو از اینجا حرم امام رضا(ع)
نه نیاز داری به ویزا نه یه اشنا میخوای
هوایی مرزا رو رد کن میرسی کرببلا
بشکن این قفل قفس رو برو خال آسمون
پر بزن برو تا جنت تا بهشت بی کرون
آب و دونه تو میریزن زائرای مهربون
پر بزن بجای ماها زیارت نرفته ها
تو که آزادی برو به سمت ایوون نجف
از مسیر موکب و مشایه تا به هرطرف
یه خبر برام بیار از زائرای اربعین
از نجف تا کربلا از کاظمین تا سامرا
شصت هزار تا زائر آخه به خدا خیلی کمه
عاشقای میلیونیت کجا رو دارن غیر تو
با یه گوشه ی نگات زندگیا عوض میشه
خوش به حال اون که میشه عاقبت بخیر تو
الهی دورت بگردم ،چرا راهم نمیدی
سهمیه بندی شده کرببلات برای ما
باشه آقا حرمت ارزونی خوبات ولی
لا اقل رو بر نگردون از ماها ایرونیا
💠💠💠1⃣0⃣8⃣7⃣💠💠💠
#مجیدمرادزاده
#واحد_روضه_ای_اربعین
#سبک_جدید
#بلندشو_برادر
☑️بند اول
بلند شو برادر که زینب رسیده ۲
ببین رنگ و رو از رخ من پریده ۲
حسین جان ببین دیده های ترم رو
ببین حال و روزه بد و مضطرم رو
تو رفتی عزیزم مصیبت کشیدم
چه چیزا که من توو اسارت ندیدم
ما رو میزدن بی بهانه/ آوردم برا تو نشانه
با حال پریشان ؛ میخونم حسین جان
حسین جان ...
☑️بند دوم
چهل روز کشیدم غم هجر و دوری
چهل روز فقط کار ما شد صبوری
چهل روزه سخت تر گذشت از چهل سال
ندیدیم خوشی بعدِ جنجالِ گودال
غم تو برادر نشست روی این دل
ازون روز سرت رو دیدم در مقابل
نبودی که دستام و بستند
سرم رو توی شام شکستند
ببین نور دیده ؛ قد من خمیده
حسین جان ...
☑️بند سوم
تو روو نیزه بودی به ما شد جسارت
با خلخال ما کردن اینها تجارت
میدیدم که بستس چشای علمدار
میبردن با خفت ماها رو توو بازار
همه حاجتم بود برادر یه چیزی
که توی اسارت نریم به کنیزی
بگو جرم ماها چی بوده
که کل تن ما کبوده
وای از ازدحام و
شلوغی شام و
حسین جان ...
☑️بند چهارم
نمیدونی داداش شدم من دل آشوب
تو قران میخوندی و میخورد لبت چوب
میسوختیم با اشک و با درد و عذاب و
تعارف میکردن به ماها شراب و
یکی زد من و با لگد یا که با مشت
ولی اون نگاه های هرزه منو کشت
دلم غرق رنج و عذابه
که افتاد و غش کرد ربابه
دلم غرق خونه / تنم نیمه جونه
حسین جان ...
💠💠💠1⃣0⃣8⃣6⃣💠💠💠
✍ #بهنام_رضایی
✍ #مجید_مرادزاده
✔️ #جامانده های کربلا....
نام زوار کربلا در لیست...
نام من در میان آنها نیست...
من مگر عاشق شما نشدم...
جرمو تقصیر من بگو پس چیست...😭
باشد آقا قبول گنهکــارم...
جز توبخشندهی گناهم کیست...
دل من لکزده برای حـــرم...
شب جمعه حرم که مهمانیست...
روضه علقمه، حدیث وفــا...
خود زهرا به روضهها بانیست...
میرساند به روضهها خود را...
میزبانی به عهدهی مهدیست...
صفرم اما عدد حسـابم کن...
مثل صفر کنار نمرهی بیست...
حرف دل بود با شمـا گفتم...
شاعری پیش عشق بی ادبیست...
وصیت کردهام که بنویسند...
روی قبرم که با محبت زیست...
بنویسند جوان ناکـام...
خادمی که ، کربلایی نیست...
بنویسند این که خفته به خاک...
در عزای حسین قربانیست...
دین من عشق ، عشق آل علی...
مذهب شعر من أبالفضلیست...
"اللهم الرزقنا زیارت القبر الحسین بن علی(علیه السلام) "
#
#شور_اربعین_حسینی
معلومه از چشام پریشونی
صحبت اربعینه میدونی
میخوام برم اضافه شم آقا
منم به اون ارتش میلیونی
بخر ازم نوکریمو
نگاه نکن به بدیمو
بده تو رو جون زهرا
اذن پیاده رویمو
به دستای سردار ام البنین
حرم اربعین حرم اربعین
میبینم اشک آسمونا رو
تو اون مسیر پیر و جوونا رو
تا برسم به کربلا آقا
با گریه میشمارم ستونا رو
یه حرفی مونده تو سینه ام
نیتم از اربعینم
اینه که شاید تو اون راه
یه بار آقامو ببینم
به زهرا نزن دیگه رومو زمین
حرم اربعین حرم اربعین
روی لبا ذکر حسین جانه
این حرف بچه های ایرانه
تا ستون هزار یک امسال
قرار نوکرای سلطانه
امام رضا نفسامه
دست خودش کربلامه
توی مسیر روی دوشم
پرچم سبز آقامه
بیا دست خالی من رو ببین
حرم اربعین حرم اربعین
🌑🌕بازگشت کاروان اهل بیت به مدینه.....
حضرت ام البنین در واقعه کربلا حضور نداشت، هنگامى که بشیر به مدینه بازگشت و ام البنین را ملاقات کرد، خواست تا خبر شهادت فرزندانش را به وى دهد ام البنین گفت: رگ قلبم راپاره کردى بچه هایم و آنچه زیر آسمان است فداى ابا عبد الله علیه السلام، از حسین برایم بگو .
ام البنین براى عزادارى هر روز همراه نوه اش عبید الله (فرزند عباس علیه السلام) به بقیع می رفت و نوحه می خواند و می گریست و این اشعار را زمزمه می کرد:
منم که سایه نشین و جود مولایم
کنیز خانه غم ؛ خاک پای زهرایم
منم که خانـــه به دوش غــم علی
منم که همقدم محنت ولی هستم
منم که شاهد زخم شکسته ابرویم
انیس گریه به یاس شکسته پهلویم
منم که در همه جا در تب حسن بودم
منم که شاهد خون لب حسن بودم
منم که جلوه حق را به عین می دیدم
خدای را به جمال حسین می دیددم
منم که بوده دلم صبح و شام با زینب
منم میان همه ؛ هم کلام با زینب
منم که سوگ گلستان و باغبان دارم
به سینه زخم غم کربلائیان دارم
منم که ظهر عطش را نمی برم از یاد
چهار لاله بی سر ز من به خاک افتاد
منم که مادر عشق و امید و احساسم
فدای یک سر موی حسین عباسم
.
#حضرت_رباب
#وقایع_بعد_از_اربعین
از جمله اموری که در قضایای بعد از عاشورا، نمودی ویژه دارد، سوگواری شدید حضرت رباب(ع) است.
عزاداری یا اقامت در کنار قبر امـام حسین(ع)
بنابر نقل برخی کتاب های تاریخی، رباب پس از بازگشت از شام، به مدت یک سال به تنهایی بر سر قبر امام حسین(ع) ماند و عزاداری کرد و سپس به مدینه بازگشت و در حالی که از شهادت آن حـضرت بـسیار ناراحت و غـمگین بود، از دنیا رفت (ابن اثیر، 1399: 4/ 88).
در ماندن این بانوی مکرمه در کربلا، جای هیچ گونه استبعادی نیست؛ زیرا در آن روزگار، چنین کـاری به ویژه نزد زن های باوفا معمول بوده است، همان گونه که فاطمه پس از وفـات هـمسرش حـسن مثنی فرزند امام حسن مجتبی (ع) تا یک سال در کنار قبرش چادر زد و عزاداری کرد (قمی، 1421: 1/ 256).
این سخن را شـیخ مـفید و بسیاری از دیگر عالمان شیعی نیز نقل کرده اند؛ امّا شیخ کلینی از امام صادق(ع) نـقل مـی کند کـه آن بانو برای امام حسین(ع) یک سال عزاداری کرد، نه یک سال اقامت، و سپس از دنیا رفـت.
برخی نویسندگان از این روایت استفاده کرده اند که رباب مجلس عزا را در مدینه برپا کـرده است نه بر سـر مـزار امام حسین(ع). افزون بر این، در منابع تاریخی آمده است که امام سجاد (ع) اجازه نمی داد رباب یک سال در آن سرزمین تنها بماند. خود آن بانو نیز به چنین کاری اقدام نمی کرد.
عزاداری عجیب رباب(ع)
امام صادق(ع) فرمود:
لَمَّا قُتِلَ الْحُسَینُ(ع) أَقَامَتِ امْرَأَتُهُ الْکلْبِیةُ عَلَیهِ مَأْتَماً وَ بَکتْ وَ بَکینَ النِّسَاءُ وَ الْخَدَمُ حَتَّی جَفَّتْ دُمُوعُهُنَّ وَ ذَهَبَتْ فَبَینَا هِی کذَلِک إِذَا رَأَتْ جَارِیةً مِنْ جَوَارِیهَا تَبْکی وَ دُمُوعُهَا تَسِیلُ فَدَعَتْهَا فَقَالَتْ لَهـَا مـَا لَک أَنْتِ مِنْ بَینِنَا تَسِیلُ دُمُوعُک قَالَتْ إِنِّی لَمَّا أَصَابَنِی الْجَهْدُ شَرِبْتُ شَرْبَةَ سَوِیقٍ قَالَ فَأَمَرَتْ بِالطَّعَامِ وَ الْأَسْوِقَةِ فَأَکلَتْ وَ شَرِبَتْ وَ أَطْعَمَتْ وَ سَقَتْ وَ قَالَتْ إِنَّمَا نُرِیدُ بِذَلِک أَنْ نَتَقَوَّی عَلَی الْبُکاءِ عـَلَی الْحـُسَینِ(ع)؛ (کلینی، بی تا: 1/466، باب مولد الحسین بن علی(ع)، ح9)
هنگامی که امام حسین شهید شد، همسرش از قبیلۀ کلبی برایش مجلس ماتم و عزا گرفت و خودش همراه زنان و خادم ها می گریستند، تا آن که اشـک چـشمانشان خشک شد. روزی دید یکی از زنان خدمتکار گریه می کند، در حالی که اشک هایش جاری است. به او گفت: چرا در بین ما تنها اشک تو جاری است؟ پاسخ داد: من مقداری سویق خورده ام. او وقتی ایـن مـطلب را شـنید، دستور داد طعام و سویق بیاورند. هـمگی خـوردند و گـفت: با این کار می خواهیم قدرت گریه بر امام حسین(ع) پیدا کنیم.
.
🌑🌕روضه ورود کاروان به مدینه ـ
ملاقات ام البنین سلام الله علیها با بشیر
فرزندان ام البنین همگى در زمین کربلا شهید شدند و نسل ام البنین علیهاالسلام از طریق عبیدالله بن قمر بنى هاشم بسیار مى باشند. چون بشیر به فرمان امام زین العابدین علیه السلام وارد مدینه شد تا مردم را از ماجراى کربلا و بازگشت اسراى آل الله با خبر سازد، در راه ام البنین علیهاالسلام او را ملاقات کرد و فرمود: اى بشیر، از امام حسین علیه السلام چه خبر دارى ؟ بشیر گفت : اى ام البنین ، خداى تعالى ترا صبر دهد که عباس تو کشته گردید.
ام البنین علیهاالسلام فرمود: از حسین علیه السلام مرا خبر ده . بدینگونه ، بشیر خبر قتل یک یک فرزندانش را به او داد، اما ام البنین علیهاالسلام پیاپى از امام حسین علیه السلام خبر مى گرفت وى گفت : فرزندان من و آنچه در زیر آسمان است ، فداى حسینم باد! و چون بشیر خبر قتل آن حضرت را به او داد صیحه اى کشید و گفت : اى بشیر، رگ قلبم را پاره کردى ! و صدا به ناله و شیون بلند کرد. مامقانى گوید: این شدت علاقه ، کاشف از بلندى مرتبه او در ایمان و قوت معرفت او به مقام امامت است که شهادت چهار جوان خود را که نظیر ندارند در راه دفاع از امام زمان خویش سهل مى شمارد. به نوشته علامه سماوى در ابصار العین : ام البنین علیهاالسلام همه روزه ه بقیع مى رفت و مرثیه مى خواند، به نوعى که مروان – با آن قساوت قلب – از ناله و گریه ام البنین علیهاالسلام به گریه مى افتاد و اشکهاى خود را با دستمال پاک مى کرد. نیز هنگامى که زنها او را با عنوان ام البنین خطاب کرده و به وى تسلیت مى داده اند، این ابیات را سرود:
لا تَدْعُوِنِّی وَیْکِ أُمَّ الْبَنِینَ تُذَکِّرِینِی بِلِیُوثِ الْعَرِینِ
واى بر تو مرا دیگر مادر پسران مخوان که مرا به یاد شیران بیشهام مىاندازى
کَانَتْ بَنُونَ لِی أُدْعَى بِهِمْ وَ الْیَوْمَ أَصْبَحْتُ وَ لا مِنْ بَنِینَ
مرا پسرانى بود،که به آنان خوانده مىشوم اما امروز براى من پسرانى نیست
أَرْبَعَهٌ مِثْلُ نُسُورِ الرُّبَى قَدْ وَاصَلُوا الْمَوْتَ بِقَطْعِ الْوَتِینِ
چهار پسر مانند کرکسان بلندیها که با بریده شدن رگ حیات یکى پس از دیگرى به مرگ پیوستند
تَنَازَعَ الْخِرْصَانُ أَشْلاءَهُمْ فَکُلُّهُمْ أَمْسَى صَرِیعا طَعِینَ
نیزهها بر پیکرهایشان ستیزه داشتند همه آنان با تن مجروح به خاک افتادند
یَا لَیْتَ شِعْرِی أَ کَمَا أَخْبَرُوا بِأَنَّ عَبَّاسا قَطِیعُ الْیَمِینِ
اى کاش مىدانستم آنچنان است که خبر دادند این که دست عباسم بریده شده بود
یعنى اى زنان مدینه ، دیگر مرا ام البنین نخوانید و مادر شیران شکارى ندانید، مرا فرزندانى بود که به سبب آنها ام البنینم مى گفتند، ولى اکنون دیگر براى من فرزندى نمانده و همه را از دست داده ام . آرى ، من چهار باز شکارى داشتم که آنها را هدف تیر قرار دادند و رگ گردن آنها را قطع نمودند و دشمنان با نیزه هاى خود ابدان طیبه آنها را از متلاشى کردند و در حالى روز را به پایان بردند که همه آنها با جسد چاک چاک بر روى خاک افتاده بودند. اى کاش مى دانستم آیا این خبر درست است که دستهاى فرزندم قمر بنى هاشم علیه السلام را از تن جدا کردند؟
مخوان جانا دگر ام البنینم که من با محنت دنیا قرینم
مرا ام البنین گفتند، چون من پسرها داشتم ز آن شاه دینم
جوانان هر یکى چون ماه تابان بدندى از یسار و از یمینم
ولى امروز بى بال و پرستم نه فرزندان ، نه سلطان مبینم
مرا ام البنین هر کس که خواند کنم یاد از بنین نازنینم
به خاطر آورم آن مه جبینان زنم سیلى به رخسار و جبینم
به نام عبدالله و عثمان و جعفر دگر عباس آن در ثمینم
یَا مَنْ رَأَى الْعَبَّاسَ کَرَّ عَلَى جَمَاهِیرِ النَّقَدِ وَ وَرَاهُ مِنْ أَبْنَاءِ حَیْدَرَ کُلُّ لَیْثٍ ذِی لَبَدٍ
أُنْبِئْتُ أَنَّ ابْنِی أُصِیبَ بِرَأْسِهِ مَقْطُوعَ یَدٍ وَیْلِی عَلَى شِبْلِی أَمَالَ بِرَأْسِهِ ضَرْبُ الْعَمَدِ
لَوْ کَانَ سَیْفُکَ فِی یَدِیْکَ لَمَا دَنَا مِنْهُ أَحَدٌ
حاصل مضمون این ابیات جانسوز آنکه : هان اى کسى که فرزند عزیزم ، عباس ، را دیده اى که با دشمن در قتال است و آن فرزند حیدر کرار، پدر وار حمله مى کند و فرزندان دیگر على مرتضى ، که هر یک نظیر شیر شکارى هستند، در پیرامون وى رزم مى کنند، آه که به من خبر داده اند که بر سر فرزندم عباس عمود آهن زدند در حالیکه دست در بدن نداشته است . اى واى بر من ! چه بر سرم آمد و چه مصیبتى بر فرزندانم رسید؟ اگر فرزندم عباس دست در تن داشت ، کلام کس را جرات بود که به وى نزدیک شود
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
ای مدینه سوز دیگر ساز کن
در به روی داغ داران باز کن
اهل یثرب خون فشانید از دو عین
من خبر آوردم از قتل حسین
مردها چون زنان شیون زدند
بر شرار سینه ها دامن زدند
هاشمیات از حرم بیرون شدند
غرق در دریای اشک و خون شدند
مادر عباس با قلب کباب
داد یک یک آل عصمت را جواب
گفت ای یاران سئوالم از شماست
دختر مظلومه ام زینب کجاست
دید نا گه بانویی با قد خم
گفت مادر دخرت زینب منم
من سیه پوش گل یاس توام
داغ دار بهر عباس توام
جان مادر داغ پیرم کرده است
درد و غم از عمر سیرم کرده است
عمر زینب بارها بر سر رسید
تا کنار قبر پیغمبر رسید
ناله اش چون آتش افروخته
سینه اش چون خیمه ها سوخته
ناله کرد و گفت با صوتی حزین
السّلام ای رحمه للعالمین
یا محمد ، جانم آمد بر لبم
زینبم من ، زینبم من زینبم
وقتی این کاروان دل شکسته نزدیک مدینه رسید امام چهارم فرمود : پیاده شوید ، خیمه ها را بر پا کنید
همه بانوان پیاده شدند فرمود : بشیر وارد مدینه شو ، خبر شهادت حسین ورود ما را به مردم اعلام کن ، بشیر با وضع عزا آمد وارد شهر مدینه شد ، مردم مرتب می گفتند : بشیر چه خبر است ؟گفت بیاییدسر قبر پیغمبر ، رمدم جمع شدند ، وقتی اجتماع کردند ، گفت :
(یا اهل یَثرِب لا مقامَ لَکُم بِها: مردم مدینه دیگر در مدینه نمانید) گفتند : چرا؟ (قَتل الحسین : حسین را کشتند )سرش را بالای نیزه زدند 1 ، الان زن و بچه اش بیرون دروازة مدینه هستند همین که این خبر رسید غوغایی شد در مدینه ، همه به سر و سینه می زدند ، با پای برهنه به استقبال آمدند همه فریاد میزدند : وامحمداه ، واحسینا همه صدا بزنید حسین .
مقتل فلسفی ، ص 91 ، زینب قهرمان ، اردستانی
#بازگشت_به_مدینه
◾یک منبر
◾روضهی اربعین
هرکسی شد کربلایی یاد ما هم میکند
درمسیر نوکری صد شور و ماتم میکند
بازصفدرصفبههم پیوسته هرکس عازم است
اربعین اشک دو چشمم را چو زمزم میکند
اینکه که گفته کشتهی اشکم بدان اشک تو هم
در مسیر عاشقی کار محرم میکند
یاد ساقیحرم سقای طفلان حسین
سینهزن با نوحه و با ذکر و با دم میکند
آه و واویلا ز سوز حنجر طفل رباب
کربلا یاد رباب از غصه و غم میکند
ذکر ادرک یا اخا پیچیده در کرببلا
زین سبب اینروضه اشکم را دمادم میکند
#مرتضی_محمودپور
#خواهر_رسیده
#اربعین
با غصه های بی بدل خواهر رسیده
با یک عصا زیر بغل خواهر رسیده
مولا ببین در هاله ای از نور دور از
آن دیده های مبتذل خواهر رسیده
شمشیر نه اما لسان که حیدری هست
فاتح به هر جنگ وجدل خواهر رسیده
از این کبودی هامشخص می شود که
از بغض صفین و جمل خواهر رسیده
گیسو سپید و قدکمان و دل شکسته
از آنچه دیده روی تل خواهر رسیده
صد بار مرد و زنده شد اما دریغ از
یک مرگ احلیٰ من عسل خواهر رسیده
وقتی که اسقونی شنیده از لب خشک
با کام تشنه محتمل خواهر رسیده
چون مادر عباس می گوید حسین و
بر داغ ابناء، بی محل خواهر رسیده
.
شد اربعین و خسته از داغ سه ساله
مثل ردیف این غزل خواهر رسیده
✍علی مهدوی نسب
سبک:
#شور
با رخصت از امام رضا...
➖➖➖➖➖➖➖
با رخصت از امام رضا
امشب با جمع نوکرا
گریه کنا سینه زنا
بریم کرببلا
کربلا بگو دلم وا میشه
برات این حرم یه دنیا میشه
شبای جمعه میگن هر هفته
زائرش حضرت زهرا میشه
زیارت زیادشم هست کوتاه
ثارالله ثارالله ثارالله
مَن زارَ الحسین کَمَن زارَ الله
ثارالله ثارالله ثارالله
رحم الله به زوار اباعبدالله...
➖➖➖➖➖➖➖
این اربعین با زائرا
میریم به سمت موکبا
جا نمونی تو رو خدا
بریم کرببلا
رو پر ملک میبینم پایِ
زائرا رو دستشونم چایِ
موکبا و خالی کن پس جایِ
مارو توی اربعین مشایه
مَن زارَ الحسین کَمَن زارَ الله
ثارالله ثارالله ثارالله
دنیا خاطره دارم تو این راه
ثارالله ثارالله ثارالله
رحم الله به زوار اباعبدالله...
➖➖➖➖➖➖➖➖
#زمینه
#امام_رضا
🎤کربلایی حسین ستوده
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
➖➖➖➖➖➖➖➖
من درد آوردم که تو درمون کنی
من اشک اوردم که تو بارون کنی
من طرد شدن از دل دنیا ببین
من جا ندارم که تو بیرون کنی
خب کسی ندارمااا
امام رضا ۲
گره خورده کارَمااا
امام رضا ۲
بده روزگارمااا
امام رضا ۲
من سر قرارمااا
امام رضا ۲
داره نوکر تو میشه پسر
دست منو بگیر ۴
تا نشد روضه به روضه دیر
دست منو بگیر
امام رضا ...
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
تو کارت اینو منو راهم بدی
تو شاه شدی رزق گدا هم بدی
تو نه نمیذاری که هر جا برم
تو اضلا اینجایی که پناهم بدی
دَم احتضارماا
امام رضا
تو بیا کنارمااا
امام رضا
اینه انتظارماا
امام رضا
چشم به راه نذارماا
امام رضا
به لبی که نرسید به آب
بیا برا جواب
به علی اصغر رباب
بیا برا جواب
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
|⇦•آرزوی تو....
#مناجات (نماهنگ) و توسل ویژۀ جاماندگان اربعین حسینی اجرا شده به نفسِ حاجمهدی رسولی •✾•
چیکار کردی
تا اسم کربلات میاد دلم میره
دلم تو جاده ها قدم قدم میره
تا می شنوم یکی داره حرم میره
چیکار کردم
میگن اجازه نیست که زائرت باشم
اجازه نیست دیگه مسافرت باشم
یه شب تو کربلا مجاورت باشم
گدا مگه به جز تو کیو داره
چشام فقط برای تو میباره
چشام فقط برای تو میباره
«یا ثارالله و ابن ثاره»
دلم خونه ...
مگه به غیر کربلا پناه داریم
راهی مگه به غیر اشک و آه داریم
ما اربعین نرفته ها گناه داریم
دلم خونه..
خوشا به زائری که کربلا رفته
که پای اون ضریح باصفا رفته
کسی که کربلا نره کجا رفته
حسین آقام همه میرن تو می مونی برام
*همه رفتنی اند اصلا همه برندتو فقط بمونی برام*
حسین آقام همه میرن تومی مونی برام
.
enc_16792403087933019747709.mp3
3.85M
حسین من!
بیا و این دل شکسته را بخر
حسین من!
مسافر جامانده را با خود ببر …
.
|⇦•در دلها جز غم تو....
#سینه_زنی و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده در کربلای معلی اربعین ۱۴۰۲ به نفسِ حاج مهدی رسولی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
در دلها جز غم تو بی تاثیره
عشق تو مال همه اس عالم گیره
عشق تو هدیه ای از طرف خدا به بنده
انسان ذاتاً به حسین ابن علی علاقمنده
هر کی سرخم کنه پای علم تو سربلنده
ذکرتو ذکر خداست محبتت ستون دینه
آدم عشق تو رو توو تمام ذره ها می بینه
این عالم هرچی داره از برکات اربعینه
به ابی انت و اهلی و مالی
ندارم غیر تو فکر و خیالی
رنگ سرخ علمت یا ثارالله
این عالم رو میگیره ان شاء الله
تو قلب شرقی و غربی غم تو زده جوونه
هرکی بشناسه شما رو تا ابد مریدتونه
قدرتها می گذارنو می گذرنو حسین می مونه
روضه تو فطرت ماست کسی به روضه شک نداره
دنیا بی روضه ی تو زبون مشترک نداره
خلقت بی نام حسین نمک نداره
به ابی انت و اهلی و مالی
ندارم غیر تو فکر و خیالی
ما با خون شهداء پیمان بستیم
تا آخر پای همین پرچم هستیم
ما هم مثل شهداء اهل جهاد و انتظاریم
اصلا ما معتقدیم آقا رو ما باید بیاریم
آقاجان بعد شما غیر خدا کسی نداریم
یا اهل العالمِ تو می پیچه توی گوش دنیا
دنیا هم میگه حسین با روضه ی مهدی زهرا
ای مردم صبح ظهور وعده ما کنار مولا
به ابی انت و اهلی و مالی
ندارم غیر تو فکری و خیالی
↫
[WWW.SARALLAH-ZN.IR]ma02061507.mp3
23.26M
ما با خون شهداء پیمان بستیم
تا آخر پای همین پرچم هستیم
ما هم مثل شهداء اهل جهاد و انتظاریم
اصلا ما معتقدیم آقا رو ما باید بیاریم
.
|⇦•دلم میخواست...
#سینه_زنی وتوسل ویژهٔ اربعین حسینی اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
دلم میخواست امشبو نینوا بودم
این اربعین زائر کربلا بودم
قدم قدم داد می زدم حسین حسین
ستون ستون پر عشق و صفا بودم
قسمتم نشد تا فدایی شم
قسمتم نشد کربلایی شم
سینه میزنم با حال حزین
یاد کربلا یاد اربعین
قسمتم نشد تا خدایی شم
قسمتم نشد کربلایی شم
«حسین وای وای وای.. »
دلم میخواست یه دنیا با شور و شعف
با عاشقا پای پیاده صف به صف
نیابت از مدافعین حرمش
به کربلا میرفتم از راه نجف
قسمتم نشد تا خدایی شم
قسمتم نشد کربلایی شم
سینه می زنم با این حال حزین
یاد کربلا یاد اربعین
«وای ای وای وای....
حسین وای وای وای.....»
↫