eitaa logo
ذاکرین آل الله
244 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
272 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•پناه اهل محبت... و توسل به امام رضا علیه السلام ویژهٔ ایام زیارت مخصوص اجرا شده به نفسِ حاج حسن خلج •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ پناه اهل محبت به جز عبای تو نیست و غیر بال ملک فرش زیر پای تو نیست کرم نما به من سائلت هم احسان کن که تکیه گاه دلم غیر دستهای تو نیست کسی که از همه در آخرت فقیرتر است همان‌کس است که در این سرا گدای تو نیست *همین که بهم اجازه دادی صدات بزنم رضاهمه چی بهم دادی امام رضا یا امام رضا..«یا امام رضا یا امام رضا» دستت رو بلند کن بگیر دامان امام رضا رو...* چقدر بی کس و تنهاست آنکه در دنیا همیشه با تو غریبه است و آشنای تو نیست مرا گدای خودت کرده ای خدا را شکر و آشنای خودت کرده ای خدا را شکر اما آقا پیش شما سرافکنده ام‌ پیش شما سرم پایینه .."يا وَلِيَّ اللّهِ ! إنّ بَيْنى وَ بَيْنَ اللّهِ عزوجل ذُنُوبا لا يَأْتى عَلَيْها إلّا رِضاكُمْ" شرمنده ام امام رضا یه جوری پیش خدا آبروی خودم رو بردم از بس گناه کردم..یه جوری پرونده ام رو سیاه کردم..هیچ راه دیگه ای جز وساطت تو‌ ندارم...ضامن آهو..* *آهو اسیر شد دست صیاد امام رضا اومد به صیاد فرمود: اینو آزادش کن بچه داره..گفت: آقا! چه فرمایشیه می فرمایید..از این راه دارم نون زن وبچه ام رو در میارم. به چه زحمتی گرفتمش کجا ولش کنم .حضرت فرمود: بذار بره به بچه هاش سر برنه برمی گرده.. صیاد خندید گفت حیوون چه میفهمه این حرفا رو میذاره میره دیگه نمیاد..حضرت رضا فرمودن: من ضامن، اینجا پیشت میمونم تا این بیاد...این ذوات مقدسه دست دراز کنن تمام ذخائر عالم تو دستشونه..حضرت نمیتونست بگه خب میخوای ببری بفروشی دیگه چند میفروشی من میخرم؟ این پولش رو بگیر آزادش کن بره به خانواده اش برسه ..چرا نگفت؟! چرا این‌کارو نکرد؟ خواستن به ما بگن هرجوری هست پای شما هستیم...حتی اگه دستمون هم خالی بشه خودمون رو‌ گرو‌ می گذاریم... نمیذارن کسی غریب وتنها بمونه..اما این روزگار چه کرد با امام رضا....* میان حجره بود و راز دل می گفت با داور که یارب سوخت مغز استخوانم *امروز به راویتی شهادت امام رضاست.. به آقا عرض کنید یا امام رضا متولی عزای ابا عبدالله شمایید ما امروز برای شما زار میزنیم شما روزی اشک‌ ما رو برای محرم و صفر امضا کن...محرم‌ و صفر هرکی گفت حسین، ما برا حسین بمیریم..* اگر که چاک گریبان من زبان می داشت خبر ز سوختن مغز استخوان می داد آقا این سوزش مغز استخوان شما برا زهره؟ حضرت فرمود نه! دل نگران چیز دیگه ام...حرف دل آقا اینه..میا معصومه جان...آواره میشی خواهر..* «میا معصومه جان از نیمه ره برگرد می ترسم توأم‌ چون من غریب و بی کس و تنها شوی خواهر...» *یه امام اینجا ناله میزنه نیا خواهر ..یه امامم زن و بچه اش رو برداشته این روزا تو‌ بیابانو در به دره...وااای حسین... ابن عباس اومد جلو‌ گفت: یابن رسول الله می خوای بری خودت برو این زن و بچه رو‌ کجا میبری ..زینب پرده ی محمل رو‌ کنار زد ابن عباس کنار برو‌ میخوای بین من و حسین جدایی بندازی ..* .
YEKNET.IR - roze 1 - hafteghi tire 1401 - haj hasan khalaj.mp3
7.5M
|⇦•پناه اهل محبت... و توسل به امام رضا علیه السلام ویژهٔ ایام زیارت مخصوص اجرا شده به نفسِ حاج حسن خلج•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
‍ ❣﷽❣ 🍁‍ 🍁 آهسته می‌آمد ولی بی بال و پر بود یک دست بر پهلو و دستی بر جگر بود زیر سر مهمانی اجباری‌اش بود وقتی که می‌آمد عبایش روی سر بود از بس میان کوچه‌ها افتاد بر خاک روی لباسش ردِ پایِ هر گذر بود 🔰 اجازه بدید راحت بگم .. یه وقتی یه مرد زمین می افته اما مادمون همچین که افتاد .. با دست دنبالِ حسن می گشت .. با آه می‌افتاد و بر می‌خواست اما آهش زمانِ راه رفتن بیشتر بود وقتی عصای پیری آدم نباشد باید به زیر منت دیوار و در بود آری شبیه قصۀ آن کوچۀ تنگ فرسنگ‌ها انگار خانه دورتر بود بال و پرش زخمی شد از بس دست و پا زد هر جای حجره رد و پاهایِ جگر بود سختی کشید اما چقدر آرام جان داد آخر سرش بر رو پاهای پسر بود باید که اهل کشف باشی بین روضه باید میانِ روضه‌ها اهل نظر بود وای از حسین از آن دمی که چشم وا کرد پا رویِ زخم سینه‌اش پر دردسر بود ⬅️تا چشما رو باز کرد دید والشمرُ جالسٌ .. وای از دمی که رفت بالا خنجرِ کُند وای از کسی که شاهدش با چشم تر بود ♻️همچین که امام رضا (ع) میخواست راه بیفته همۀ مردم هلهله میکردن شادی میکردن؛ چه‌خبره! امام رضا اومده.. گفتن آقا میشه ازتون یه درخواستی بکنیم حالا که دارید میرید یه حرفی ، یه روایتی ، یه کلامی. که آقا اون حرف معروف رو فرمودن: «کَلِمَةُ لا إلهَ إلّا اللّهُ حِصنی فَمَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی ..» 🔰وقتی امام رضا میخواست این روایت رو بگه ، یه نفر داد زد گفت ساکت باشید؛ پسر فاطمه میخواد حرف بزنه. همۀ جمعیت ساکت شدن .. 💠یه آقایی هم من سراغ دارم .. پسرِ فاطمه بود؛ اما اونجا نذاشتن حرف بزنه؛ کف زدن ، هلهله کردن .. هرچه آمد به سرم دست به زانو نزدم جز خداوند به عمرم به کسی رو نزدم رو زدم آب بگیرم پسرم را کشتند روی دستم گل بی برگ و برم را کشتند حرمله خیر نبینی ، گل من نورس بود کشتنش تیر نمی خواست ، نسیمی بس بود
1_6083396734.mp3
4.31M
سرپرست زندگیم تا شده امام حسین نون سفرمو دارم از خودِ امام حسین خودش بزرگم کرده خودش منو می‌شناسه امام حسین رو اشکه سینه زنش حساسه برا همینه دستام تو دستای عباسه سر و جونم فدای دلبرمه حسین، پناهِ اول و آخرمه گریه می‌کنم برا غربت امام حسین شِفام میده آخرش تربت امام حسین با تربت اربابم مرده مسیحا میشه هر مَرضی تو دنیا، راحت مداوا میشه یه قطرهٔ بی‌ارزش وصل به دریا می‌شه نفس نفس من برای حسین دلم می‌خواد بشم فدای حسین خدا تورو ازم نگیره حسین گدا بدون تو می‌میره حسین
Fadaeian_Ramazan_Sh27_98_8.mp3
8.62M
اونی که همیشه دستمو گرفته پای روضه‌ها آورده غم هر روزمو خورده ‘مادر اربابه۳’   اونی که لحظه به لحظه مادرونه همه جا هوامو داشته هیچی کم واسه‌م نذاشته ‘مادر اربابه۳’ مادر اربابه رفیق راهم بوده ، تکیه گاهم بوده پشت و پناهم بوده ، سوز و آهم بود طرح قشنگ بارون ، تو نگاهم بوده   دار و ندارم بوده ، اعتبارم بوده همیشه یارم بوده ، کس و کارم بوده همدم تنهاییِ دل زارم بوده مادر ارباب دوعالم، یازهرا یازهرا یازهرا” بند دوم اونی که میخره این دوقطره اشکو توی اون صحرای محشر میرسه به داد نوکر ‘مادر اربابه۳’   اونی که داده به من وعده‌ی جنت منو آورده تو هیئت واسه من کشیده زحمت ‘مادر اربابه۳’   مادر اربابه روزی‌رسونم بوده ، مهربونم بوده آروم جونم بوده ، هم‌زبونم بوده مادری که هر لحظه ، نگرونم بوده   سر و سرور مادر ، شفیع محشر مادر عشق حیدر مادر ، پاک و مطهّر مادر گره خورده است به قلب نوکر مادر   “مادر ارباب دوعالم، یازهرا یازهرا یازهرا” اونی که همیشه دستمو گرفته 🎤
*روضه امام رضا،ع،* جان ویرورم گَل باجی معصومه گَل زهر ویروبدور من مظلومه گَل اود دوتوب اودلاندی دل مضطریم زهر اثریندن یانوری لبلریم یرده یوزوم یولدا قالوب گوزلریم جان ویرورم گَل باجی معصومه گَل گلشن عمریم گُلی خندان اولوب حالیم آنام باجی پریشان اولوب غربت اَلیندن جگریم قان اولوب جان ویرورم گَل باجی معصومه گَل گورماقیم اطفالیمی اولدی محال محشره قالدی باجی بیرده وصال عترتیمون باشلارینه قاره سال جان ویرورم گَل باجی معصومه گَل من کیمی یوخدور کسیلن چاره سی زهریله خونین دل صد پاره سی غربت اسیری وطن آواره سی جان ویرورم گَل باجی معصومه گَل وار نه منیم حالیمه بیر آغلیان باشیمون اوستونده جگر داغلیان اُلسم اگر یوخ گوزیمی باغلیان جان ویرورم گَل باجی معصومه گَل زهر ویروبدور منه دشمن باجی رحلت ایدم آز قالوری من باجی گَل گوزیمی باغلاماقا سن باجی جان ویرورم گَل باجی معصومه گَل ظلمیله مامون پلید و شقی ایلدی خاموش بو نور حقی قالدی یتیم ای باجی اوغلوم تقی جان ویرورم گَل باجی معصومه گَل رحم ایدن ای کاش اولا گوز یاشیمه ایلیه اخطار بنی هاشمه قومو قبیله یغیشا باشیمه جان ویرورم گَل باجی معصومه گَل گوردی من بی کسی دشمن غریب ایلدی اوز بُلدوقون ایمن غریب دشمنیمون قدرتی چوخ، من غریب جان ویرورم گَل باجی معصومه گَل گوشه ی غربتده اَُلن گونده من کاش اولِیدون باشیم اوستونده سن جسمیمه زلفوندن ایدِیدون کفن جان ویرورم گَل باجی معصومه گَل مردمک گوزده مجسّم اجل یرده یوزوم، یولدا گوزوم، دلده اَل سسلنوری جدّیم اوغول دورما گَل جان ویرورم گَل باجی معصومه گَل گوردی قضا ظلمه منی چون رضا جبراً عیالیمدن آیردی قضا دل دوداقیم یاندی مَضی ما مَضی جان ویرورم گَل باجی معصومه گَل ایلدی بیر پایه ده مامون جفا واوَلَدا سویلدی خیرُ النّسا ایتدی خراسانی منه کربلا جان ویرورم گَل باجی معصومه گَل سِلم و رضا مُلکینه من والیَم جدّیمه غربتده بو گون تالیَم بو غمیله اُلّم، اوزوم حالیَم جان ویرورم گَل باجی معصومه گَل باغلی دگل شهر سناباده یول فرض حسین ایت، منه سن زینب اول بوینوما سال باجی دین وقته قول جان ویرورم گَل باجی معصومه گَل دشت بلاده او شه انس و جان ویردی لب عطشان قوری یرلرده جان آغلارام احوالینه جان اوسته قان جان ویرورم گَل باجی معصومه گَل قانیله غلطانیدی مظلوم امام دوره سین آلموشدی گروه ظلام آز یولیدی قتلگهیله خیام جان ویرورم گَل باجی معصومه گَل گرچه دگلدی او قَدَر فاصله مانعیدی لیک سَنان، حرمله گَلسون عیالی باشی اوسته دله جان ویرورم گَل باجی معصومه گَل باخمادی میدانی دوتوب قیل و قال گَلدی گنه باجیسی پژمرده حال گوردی ویرور جان شه گردون جلال جان ویرورم گَل باجی معصومه گَل بسدی حسینی سوزون ایله تمام مختصر ایت، اولدی مطوّل کلام مطلعی یاز مقطعه، قیل اختتام جان ویرورم گَل باجی معصومه گَل
بسم الله الرحمن الرحیم 🌺🌺 روضه امام رضا ع ..... 🌴🌴🌴🌴 آقا بویوردی من گیتملیم مجلس بیداده اباصلت ایله اوزووی حجرده آماده اباصلت باشیمده گلن وقته اگر گورسون عبانی بیل ائدیله مسموم غریب الغربانی .... (اباصلت دی ایلشدیم حجرده آقامی گودیم ....) گوردی گلور اما باشینه چکمیش عبانی 😭 مسموم ایلیوب زهر جفا بیلدی رضانی 😭😭 رنگی سارالیب واردی دوداقینده نشانی دیواره ائدر تکیه او افسرده و خسته گاهی گلور اما اوتورور گاهی یول اوسته .... (اباصلت دی آقا وقتی حجریه وارد اولدی بویوردی حجره نین قاپلارین باغلا --دی عرض الدیم آقا جان شاید گلیب گئدن اولدی ....آقا بویوردی اباصلت بیز بو شهر ایچره غریبوخ بی کسیمیز یوخ 😭😭😭 اباصلت حجره نین فرش لرین ، حصیرلرین جمع ایله ایستیم جدیم حسین کیمین غریبانه قوری یرده جان وئرم .....) غربتده غریبون غم و دردین بیلن اولماز گرد محنی داغلی دیلیندن سیلن اولماز جان اوسته قالار گوزلری یولدا گلن اولماز نیسگیلرینی یاده سالیب آغلیان اولماز جان وئرسه اونون گوزلرینی باغلیان اولماز 🌴🌴 🖤 اونان آقا اوز توتدی خانم معصومیه ساری..... ددی گل باجی معصومه قارداشوون ناله و افغانینه باخ قاپی باغلی قوری یئر حال پریشاننه باخ گوزومون یاشینی سیل لبلریمون قاننه باخ اما خانم گله بیلمدی قاداش بالینینه یولدا بیمار اولدی قم شهرینده خانم تپراقا تاپشیریلدی .....🖤 اما خانم زینبه بو ایش برعکس اولدی خانم قارداشین یارالی باشین گوریدی عوض اینکی آغزینین قانین سیله شاهد چوب خیزرانیدی کی آقیا جسارت اولیدی 🥹🥹 ددی مگر گورمیسوز حسینیم یارالیدی آغاج وئرما اولبلره قانی آخور آغاج وئرما او لبلره بالالاری باخور یا حسین یا حسین (ع) 😭😭 🏴🏴🏴🏴🏴
4_5872887002935856485.mp3
739.8K
آخرین لحظات حضرت ثامن الحجج علیه السلام غریب طوسم یتیش هرایه جواد اوغول تز گل سالوبدی مأمون منی بلایه جواد اوغول تز گل غریبم آللّه غریبم آللّه غریب و بی یارم ویروبله زهر جفا وجودیم یانوب اَلولاندی بو غربت ایچره اوجالدی نالم انیسیم افغاندی بو صون نفسده سنون وصالون بو درده درماندی مدینه دن گل بو دم نوایه جواد اوغول تز گل وطندن آیری دوشندن اوغلوم منیم غمیم چوخدی نه غم یتیشسه اوزوم رضایم شکایتیم یوخدی سنیله معصومه نین فراقی اورکده بیر اوخدی اوزون یتیر سن بو غم سرایه جواد اوغول تز گل گوزوم دولوبدی بهار ابری ولی بیله دولماز سولار چمنده همیشه لاله منیم کیمی سولماز بو رسم عالمدی هیچ غریبه بیر آغلین اولماز تدارک ایله اوغول عزایه جواد اوغول تز گل اسوب سموم ستم بو باغیم جفائیله سولدی بو زهر کین دن خدا بولور کی منه اولان اولدی یوخومدی کیمسه انیسیم اولسون بو گوزلریم دولدی اوغول باخار چون قوجا آتایه جواد اوغول تز گل اَنیس اولوبدی بو (بیکَس) ایندی سرشک آلیله بو مرغ روحوم اوچور قفسدن غم وملالیله یوزومی توپراقه قویموشام من حسین خیالیله خیالیم اوچدی او کربلایه جواد اوغول تز گل التماس دعای فرج الاحقر مهدی عبادی
60035_139885161416_413696 (1).mp3
413.7K
نوحه سنتی شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه دختر کناربستر، بابا در احتضار است بابا به فکر دختر، او زار و بیقرار است ای وای ازین مصیبت... ______________________ بابا زبعد مادر،بوده امید زهرا(س) حالا رود زدستش،این جور روزگار است ای وای ازین مصیبت... _______________________ مولا علی که بوده،بر مصطفی برادر با دیده های گریان،گوشش به حرف یار است ای وای ازین مصیبت... ___________________ در گوش او بگوید ، ناگفته ها پیمبر از بعض این سخنها،حیدر چه دل فکار است ای وای ازین مصیبت...
چهارشنبه امام رضایی سروده ای در سبک بیاد مرحوم «حسان» و مرحوم کریمخانی آمدم ای شاه به دربار تو بر درِ دربار گهربار تو آمده ام تاکه مرادم دهی درس محبّت تویادم دهی آمده ام تا شوم حاجت روا دربَرِ آن پنجره ی جانفزا آمده ام برحرمت سَر زنم در حرمت پاک و مطهر شوم آمده ام بوسه زنم دم به دم بر در دربار تو ای ذوالکرم آمده ام راز دل افشا کنم برتو دمی سفره ی دل وا کنم آمده ام تا گره ام وا شود درد من ای شاه مداوا شود آمده ام تا که نگاهم کنی صاحب صد رتبه و جاهم کنی آمده‌ام تاکه کنی یک نظر توبه نموده شوم حُرَّ دگر آمده ام آدم دیگر شوم زیر عنایات تو بهتر شوم جرم وگنه دارم وشرمنده ام بردَرِ این خانه پناهنده ام گرچه بود جرم وگناهم بسی جز تو ندارم به خدا من کسی دل نَکَنم زین حرم باصفا تا نفسی هست رضاجان مرا آمده ام راه نشانم دهی نادمم و خط امانم دهی خم شده پشتم ز گناه و خطا هرچه که هستم نِگهی کن مرا فاخردرمانده وعصیان گرم هست هوای دگری بر سرم هست عیان غایت منظور من دست بکش برسر پرشور من هست به دل خواهش دیگر مرا حاجت معقول مرا کن روا بعد خداوند؛ که خلاّق ماست رازق و روزی ده و؛رزّاق ماست آل شما؛ میرهدایت بود فُلک نجات بشریت بود آمده ام با تو کنم گفتگو بادل سوزان بگویم به تو گشته دل و دیده ی ما مشُتَعِل می خورد عشّاق شما خون دل چشم به راهیم و؛دعا می کنیم حضرت مهدی و؛صدا می کنیم آمده ام ؛ رو بزنم بر شما بهر ظهورش بنمائید دعا .
4_5992238792562443407.mp3
6.29M
متن: یکی با رویای حج آمد، حاجت گرفت و برگشت یکی با پای فلج آمد، حاجت گرفت و برگشت یکی دیگر از تو میخواهد، لیاقت شهادت یکی میگوید شفاعت کن، آقا مرا قیامت یکی که من باشم و عمریست، نیامده زیارت ‌ وای دلم تنگ ایوان طلای توست، نه تنها سرم خاک پای توست که من هرچه دارم برای توست ‌ وای مرا زائرت کن خدایی کن کبوتر کن آقا هوایی کن اگر شد مرا کربلایی کن ‌ رضا جانم ای رضا جانم ‌ دلم از باب الجواد آمد،تا آبرو بگیرد کنار حوض گوهرشادت، آمد وضو بگیرد چه میشد چون کودکی هایم، دوباره میشدم گم پدر من را تا ضریح تو، بروی دست مردم میاورد و میشدم مست، تو ای امام هشتم ‌ وای همه ما گدایان سلطانیم گدایان شاه خراسانیم که عمری در این خانه مهمانیم ‌ وای الا ای ولی نعمت ایران تویی باعث برکت ایران فدایی تو ملت ایران ‌غریب آقا ای غریب آقا 
. 🏴 شهادت پیامبر رحمت حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم و مجتبی علیه السلام 🏴بند اول نبی رحمت السلام،شفیع امت السلام مدینتو که ندیدم،میگم با حسرت السلام نور هدایت السلام،بحر کرامت السلام زائرتم از بعید و،وَ بی نهایت السلام به مرقد زیبات سلام به گنبد خضرات سلام یا رحمت للعالمین منم گدای گداهات منم فداییه زهرات یا رحمت للعالمین یا رحمت للعالمین 🏴بند دوم تکیه گاهم السلام،چراغ راهم السلام تویی مراد منو من،به تو نگاهم السلام دوای دردم السلام،به تو رو کردم السلام با دست خالی میدونم،برنمیگردم السلام عنایتی ای شاه دین تو سروری به مسلمین یا رحمت للعالمین عنایتی ای شاه دین جان امیرالمومنین یا رحمت للعالمین یا رحمت للعالمین 🏴بند سوم ما قطره و دریا حسن،ما بنده و آقا حسن فقیرتیم شاهه کرم،نگاهی کن بر ما حسن کریمی یا مولا حسن،امیری یا مولا حسن ایشالله میسازیم حرم،بزودی واست یا حسن یا سبط خیر المرسلین رشته ای از حبل المتین حسن معز المومنین یا نورالعین المومنین یابن امیرالمومنین حسن معز المومنین حسن معز المومنین #.
نماهنگ تنها تر از مسیح.mp3
2.52M
از اینجایی که من هستم تا قلب تو یه کم راهه همه خرجش یه سلامه مسیرم خیلی کوتاهه 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ #️⃣ از اینجایی که من هستم تا قلب تو یه کم راهه همه خرجش یه سلامه مسیرم خیلی کوتاهه سلام امام حسین من آشنام امام حسین من اومدم خود تو رو از تو بخواهم امام حسین سلام امام حسین ای با مرام امام حسین حس میکنم با هر سلام کرب و بلام امام حسین و صلی الله علی المظلوم و صلی الله علی العریان و صلی الله علی الباکین علی العطشان خون گریه میکنند عشاق کربلا میمیرن آخرش از داغ کربلا افتاده روی خاک مهمان کربلا تنها تر از مسیح عطشان کربلا
‍ ▪️روضه و توسل_پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و امام حسن علیه السلام و امام رضا علیه السلام_سید مهدی میرداماد▪️ اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یااَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّةِ بِمُوالاتِکُمْ عَلَّمَنَا اللَّهُ مَعالِمَ دِینِنا وَاَصْلَحَ ماکانَ فَسَدَ مِنْ دنیانا مُلک وجود غرق در اندوه و در عزاست آغاز صبح غربت زهرا و مرتضاست قرآن عزا گرفته و عترت شده غریب شهر مدینه را به جگر داغ مصطفاست خون گریه کن مدینه،کز این ماتم عظیم گر آسمان خراب شود بر سرت رواست *مگه چه خبر شده مدینه؟!!* گشتند انبیا،همه چون فاطمه یتیم زیرا عزای قافله سالار انبیاست ..... خلقت چه لایق است که صاحب عزا شود عالم عزا گرفته و صاحب عزا خداست اهل ولا به هوش که با رحلت نبی 2 شهر مدینه یکسره آبستن بلاست قومی برای غصب خلافت شدند جمع یا لَلعَجَب! وصی پیمبر، علی،کجاست؟! *کجاست مولا؟بگم صدا نالت بلند شه* دار الولا محاصره،زهراست پشت در دود وشراره بر فلک از بیت کبریاست ... آتش زدن به خانه ی ریحانه ی رسول پاداش رنج های شب و روز مصطفاست ┗━━━ ▪️▪️◾️▪️▪️━┛ *فرمود: "ما اوذی النبی مثل ما اوذیت" هیچ پیامبری اندازه ی من اذیت نشد؛بیست و سه سال تمام هرجور خواستند اذیتش کردند،هر تهمتی خواستند بهش زدن؛مگر نمیگن کسی برلت کاری میکنه عرقش خشک نشده مزدش رو بده؛مردم مدینه آب غسل پیغمبر خشک نشده مزدش رو دادن ...؛کاری کردن مادر ما بین در و دیوار صداش بلند شد ..." مگه دعای ندبه نخوندی "قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی" ذوی القربی کیان؟مگه کسی غیر از بی بی دوعالم و امیرالمومنین و حسنین؟ یادتون رفت پیغمبر چقدر حسن رو بغل میکرد؟چقدر حسین رو رو دوشش سوار میکرد؟یادتون رفت چقدر نوه هاش رو میبوسید ؟ پیغمبر میبوسید و گریه میکرد..." هروقت امام مجتبی رو بغل میکرد لباش رو میبوسید؛همتون اهل کنایه اید و اهل روضه،هر وقت ابی عبدالله رو بغل میکرد زیر گلوشو میبوسید ... آقا چرا؟میفرمود:این لبا یه روز از زهر کبود میشه ..." پیغمبر اجازه بدن ما از همین روزنه بریم کنار بقیع "السلام علیک یا ابامحمد" آقاجان گداهای هرساله اومدن؛آقاجان من الان دارم از حرم امام رضا میام؛شما یه غریبی،امام رضا هم یه غریبه،انقدر این شبا تو حرمش شلوغه ..."(مگه عربه نیامده بود از مدینه؟گفت:شنیدم ایرانیا یه امام غریب دارن برم یه سری به غریب ایران بزنم)،وارد حرم امام رضا شد اول یه نگاه به در و دیوار،یه نگاه به زائرا،به ازدحام جمعیت کرد به این همه چراغ؛برگشت عقب ...." گفت آقاجان اگر غریب میخوای بیا مدینه؛بیا ببین چهارتا سنگ گذاشتند ...* "شاعر:استادحاج غلامرضاسازگار" ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شور آخر ماه صفر سبک می‌گذرد روزگار..... آخرِ ماهِ صفر بر لبِ ما این نوا یا حسن ُو یاحسین یاعلی وُ یارضا آخر ماهِ صفر مرغِ دلم پر گرفت تا نجف و مشهد و مدینه و کربلا می‌چکد باران از دیده‌ها السّلطان علی موسیَ الرّضا مزدِ نوکریِ سینه‌زن امضایِ براتِ نینوا اَبااَلحسن علیِ ابنِ موسیَ الرّضا امضا بزن حواله‌یِ کرب و بلا امام رضا/۳/ آخرِ ماهِ صفر قلبِ محبّان شکست شراره‌یِ بد‌دلی بر دلِ خوبان نشست روضه‌یِ هرسه یکی‌ست سوزِ دل و زهرِکین غصّه‌یِ هر سه یکی‌ست فاطمه خورده زمین دو سه روزِ دیگر با غلاف می شکند دستِ یاسِ دین بین دیوار و در در مَصاف بارِ شیشه می‌ماند زمین ذکرِ نبی ذکرِ حسن ذکرِ رضا واویلتا یافاطمه یامرتضی یا فاطمه ۳
481.2K
🎤کربلایی سعید سلطانی
. داستان دوبرادر 🔹حکایت جالب دو برادر خوب و بد؛ و زیارت حضرت رضا علیه السلام و عنایت آن بزرگوار .... 👌به مناسبت ۲۳ ذیقعده ؛ سالروز شهادت حضرت امام رضا علیه السلام (به روایتی) . 👇👇👇👇 خاطرم را قصه ای بس جانفزاست داستانی از کرامات رضاست . داستان دو برادر در سفر او سراپا خیر و این یک بود شر . آن یکی دارای تقوا و عفاف این یکی سرتا قدم غرق خلاف . هر دو بودند از محبان رضا هر دو زوار خراسان رضا . آن یکی در بین ره محو خدا این یکی مست گناه از ابتدا . از قضا دست قدر در کار شد آنکه بود اهل گنه بیمار شد . لحظه لحظه گشت حال او خراب قطره قطره همچو شمعی گشت آب . نخل عمرش بی بر و بی برگ شد روحش از پیکر برون با مرگ شد . با کتابی خالی از حسن عمل عاقبت افتاد در کام اجل . زائرین با محنت و رنج و فسوس رحم آوردند و بردندش به طوس . در حریم خسرو گردون مطاف با دو صد امید دادندش طواف . در خراسان گشت مدفون پیکرش کس ندانستی چه آمد بر سرش . با چنان جرم و گناه بی شمار بود بر حالش برادر غصه دار . کای برادر با چنین جرم عظیم چون کند با تو خداوند کریم؟ . از قضا در خواب دید او را شبی صورتش همچون درخشان کوکبی . عفو حق گردیده او را سرنوشت قبر او گردیده باغی از بهشت . گفت ای جان برادر این جلال با چنان اعمال می بودت محال . آن عمل، این باغ زیبا، قصه چیست؟ فاش برگو این کرامت لطف کیست؟ . گفت این لطف امام هشتم است آنکه جرم خلق در عفوش گم است . فاش می گویم که با مقراض مرگ شد چو اعضای وجودم برگ برگ . ز آتش خشم اجل افروختم پای تا سر شعله گشتم سوختم . آب غسل و دست غسالم به تن گشت آتش وای بر احوال من . می زدندم تازیانه دو ملک آتش از تابوت می شد بر فلک . چون مرا بردند در صحن رضا غرق رحمت گشتم اندر آن فضا . شعله های خشم بر من گل شدند رعدها آوازه ی بلبل شدند . تا بگردانند جسمم را همه دور قبر آن عزیز فاطمه . دیدم آن مولا ستاده در حرم سوی زوارش بود چشم کرم . هاتفی گفت ای گرفتار و اسیر دامن فرزند زهرا را بگیر . ورنه چون بیرون روی از این مزار باز گردی بر عذاب حق دچار . چشم بگشودم سوی آن مقتدا اشک ریزان می زدم او را صدا . کای به سویت خلق آورده پناه روسیاهم روسیاهم روسیاه . رحم بر حال تباهم یا رضا بی پناهم بی پناهم یا رضا . هر چه آوردم برون آه از نهاد یوسف زهرا جوابم را نداد . هاتفم گفت ای سراپا اضطراب گر که می خواهی تو از مولا جواب . نام زهرا را ببر در محضرش ده قسم او را به حقّ مادرش . لاجرم آهی کشیدم از جگر گفتم ای ریحانه ی خیرالبشر . تا نرفتم از درت دستم بگیر جان زهرا مادرت دستم بگیر . نام زهرا را چو بردم بر زبان اشک مولا گشت بر صورت روان . برد سوی آسمان دست دعا گفت ای عفو تو فوق هر خطا . بارالها بنده ات در این حرم بر زبان آورد نام مادرم . بگذر از جرم و گناه او همه عفو کن او را به جان فاطمه . نام زهرا عاقبت اعجاز کرد حق ، در رحمت به رویم باز کرد 🔹🔹🔹🔹 . یا رضا عبد گنهکار توأم مجرمی در بین زوار توأم . من هم ای سر تا قدم جود و کرم در حضورت نام زهرا می برم . ای همه چشم امیدم بر درت یک نگاهم کن به جان مادرت . حیف، زهر قاتلت، بی تاب کرد پیکرت را قطره قطره آب کرد . چشم در راه جوادت دوختی سوختیّ و سوختیّ و سوختی . بر فلک می رفت آهت یا رضا حجره ات شد قتلگاهت یا رضا . در درون حجره ی دربسته ات حبس می شد ناله ی آهسته ات . کاش بالای سرت معصومه بود نقل بزمت اشک آن مظلومه بود . دیده ها لبریز اشک غربتت گریه ی «میثم» نثار تربتت 📗شعر از : حاج سازگار به امید روزی که قلب مبارک حضرت رضا علیه السلام با مژده ظهور موفور السرور فرزند عزیزشان ؛ حضرت بقیة الله ارواحنا فداه، خوشحال و مسرورشود...
(روضه کوتاه امام رضا ) خدای مهربانی هاست سلطانی که من دارم فدای مهر بسیارش دل و جانی که من دارم کنارش ذره ناچیز چون خورشید می تابد ندارد هیچ موری این سلیمانی که من دارم نمک پرورده ی دریای جودش بوده ام عمری پُر است از شور احسانش نمکدانی که من دارم نسیم رحمتش ، بار گناه از دوش بردارد به آهی کاه گردد کوه عِصیانی که من دارم به لطف گندمی که داده ام دست کبوترها دگر خالی نماند سفره ی نانی که من دارم به وقت مرگ می آید به بالینم یقین دارم شروع وعده های اوست پایانی که من دارم *یا امام رضا ! منتظرتم دَم جون دادن ، آدم دَم جون دادن منتظر ِ، خود شما هم اون دَم آخر هی نگاه به دَرِ حجره کردید ، قربونت برم آقا جان ، منو منتظر نذار ، اون لحظه خیلی به من سخت میگذره ، میخوام تا چشمم رو باز کردم ، ببینم آقای مهربونم بالا سرم نشسته .... روز آخر ِ، بخوای نخوای روز مادر ِ، نمیشه دو ماه سر سفره اش بشینیم روز آخر اسمش رو نبیریم ، اصلاً امام رضا هم مادری ِ، قربونش برم ، مادر ماهم لحظه های آخر چشم انتظار بود ، چشم انتظار کی؟ مرحوم شیخ عباس قمی میگه : جان از بدنش مفارقت کرده بود ، اما تا اشک چشم مولا رو صورت بی بی افتاد ، میگن مادر ما چشمش رو باز کرد ، دید علی اومده ، علی جان ! خوب موقعی اومدی آقا جان ، آروم دست شکسته اش رو بالا آورد * خداحافظ ای تمام اُمیدم در این عالم بهتر از تو ندیدم خداحافظ کوچه های مدینه خداحافظ میخ درودیوار
نوحه امام مجتبی علیه السلام سبک: کنار قدمهای جابر....... به ذکر حسن جان شد ایندم، ز دیده روان اشک پاکی دوباره دل بی قراران شده زائر قبر خاکی شده قلب من چون کبوتر وَ پر میزند سوی آنجا به عشق امامی غریب و به شوق گلستان زهرا بُود ذکر جانم به چشمان گریان حسن جان، حسن جان، حسن جان، حسن جان یا حسن، یابن الزهرا حسن آن امام غریبی که بر درد عالم طبیب است حسن آن امام غریبی که در خانه اش هم غریب است کسی که شد از زهر همسر جگر پاره ی راه قرآن زند ناله زهرای اطهر حسن جان حسن جان حسن جان به عالم به عالم غمش بی قرینه بنالم برای غریب مدینه یا حسن، یابن الزهرا حسن آنکه عمرش به سر شد به اندوه و درد و مصیبت حسن زخمی تیغ کوچه حسن کوچه گرد مصیبت حسن شاهد اشک مادر حسن ناظر روی نیلی حسن روضه خوان مدینه حسن راوی ضرب سیلی شده همچنان گل چه پژمرده مادر به پیش دو چشمش زمین خورده مادر یا حسن، یابن الزهرا
اشک من خلاصه شد تو گریه برای کوچه برا بلای کوچه برا ماجرای کوچه پیرم کرده اون روزایی که مادرم شهید شد محاسنم سفید شد با گریه های کوچه این اشکا رنگ خونه دل من خونه از زمونه اونی که حسن و کشته داغ یه مادر جوونه کار زهر جفا نیست جگرم روزی پاره شد که مادر خستم و رسوندم کشون کشون تا خونه وای دیدم شکسته گوشواره وای خدا برا کسی نیاره **** رعد و برق اون کشیده یادم میفته هر بار تموم دنیا انگار میشه رو قلبم اوار طوری ضربه زد که مادر تعادلش بهم خورد اسم علی رو اورد بین زمین و دیوار دستاش و می کشوندم تا خونه مادر و رسوندم دم در رد گریه هاش و با معجرش پوشوندم با بارون نگاهش با همین چشما گریه کردم با همین دستا گرد و خاک از چادرش تکوندم وای دیدم مادر رمق نداره وای خدا برا کسی نیاره **** همه دردا بعد مادر میرسه به تو خواهر تو هم شکسته میشی به خاطر برادر روزی که تنها میونی با خیمه های سوزان با گریه های طفلان با بدنای بی سر زهرای کربلایی نایب شاه سر جدایی توی رگبار تازیونه پناه بچه هایی بانوی عالمینی همسفر سر حسینی توی میدون شام و کوفه تو صاحب لوایی وای رو نیزه راس شیرخواره وای خدا برا کسی نیاره وای رو نیزه ها ماه و ستاره وای خدا برا کسی نیاره وای رو زمین جسم پاره پاره وای خدا برا کسی نیاره وای از خیمه ها اتیش می باره وای خدا برا کسی نیاره ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
4_5909005758044835926.mp3
2.59M
پرچمدار اومد-به نظر که حیدر کرار اومد پرچمدار اومد-یه نفر که نمی شه تکرار اومد پرچمدار اومد-اونکه زیر دست حیدر بار اومد چه قدر با جگر می ره-باهنر می ره دشمن از مقابلش داره در می ره زمین پیش پاش برخاست-پرچمش بالاست می رسه سر می زنه از چپ و از راست می گه یا علی-می ره با غضب مجموعه ای از غیرت و ادب تا جلو می ره-هی قدم قدم دشمنش می ره-هی عقب عقب نام اور عباس-اونکه رو‌ کعبه می ره منبر عباس نام‌ اور عباس-یه سپاهن با علی اکبر عباس نام اور عباس-یه کلام ختم کلام حیدر عباس تاکه-قدعلم می کرد-قلع و غم می کرد با یه ضربه شر چند تا رو کم می کرد چه قدر-؛صف شکن می زد-سر و تن می زد ضربه هاشُ مثل امام حسن می زد هم‌سمت یمین-هم سمت یسار شد همهمهُ-شد گرد و غبار سردار بنی هاشم اومده اخمش رو ببین-تیغش به کنار
و توسل ویژه شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه به نفسِ حاج محمد رضا طاهری •✾• در حسینیه ی جبین روضه است خط به خط گریه، چین به چین روضه است آسمان گریه کرده بالأخره هر شبی را که در زمین روضه است به کجا می روی ؟در عالم اگر؛ خبری هست در همین روضه است در میان اهالی گریه اولین روضه آخرین روضه است زهر کم کم بر او اثر می کرد زردی چهره هم یقین روضه است لفظِ "اِرْجِع فاِنَّهُ یَهْجُر" تا قلم خواست بدترین روضه است *پیغمبر فرمود: برام کاغذ و قلم بیارید که بنویسم براتون. نانجیب گفت این مرد داره هذیان میگه. از همین جا فاطمه آهی کشید...* با گریزش شکستن دندان وسط کوچه اولین روضه است *اگه اون روز دندان رسول خدا رو نمی شکستن، مثل چن روز قبل با چوب خیرزان بر اون دندان ها نمی زد...* با دلیل شهادت زهرا لفظ پیغمبر امین روضه است شتر سرخ در جمل فتنه است اسب اما بدون زین روضه است همه از خیمه ها بیرون دویدند ولی سالار زینب را ندیدند *الهی برات بمیرم. خودش دستور داده محتضر وقتی میخواد از دنیا بره، سینه اش باید سبک باشه. حتی میگن باید دکمه پیراهنم باز کنن. در باز شد، حسنین دویدن، خودشونو رو سینه پیغمبر انداختن. میگن امیرالمومنین دوید بچه ها رو برداره، فرمود: نه علی جان! بذار حسین رو سینه ام باشه. زینب داره این صحنه رو می بینه. تا اون موقعی که اومد نیگا کرد، "یوم علی صدر المصطفی"... آه... "و یوما علی تحت الثری.." یه طوری باید حسینو بگی که پیغمبر بشنوه دعات کنه... حسین آه آه.... الهی برات بمیرم. گفت بذار حسین رو سینه ام باشه. من با او احساس سنگینی نمی کنم. راحت تر جون میدم. یا رسول الله! اینجا حسین رو سینت اومد، من بمیرم برا اون لحظه ای که دیدن عمه سادات مضطربه. هی دستاشو رو سر میزنه، آخه جلو چشم زینب نانجیب وارد گودال شد..*. او می دوید و من می دویدم او سوی مقتل من سوی قاتل او می نشست و من می نشستم او روی سینه من در مقابل *والشمر جالس علی صدره... یه وقت ارباب ما احساس کرد کوهی رو سینش اومده...* روضه از این به بعد رفت به دشت روضه دنبال خواهرش می گشت روضه شد عاطفی دمی که حسین یک قدم رفت یک قدم برگشت با غدیر و کریم و بزم شراب روضه می زد گریز هی بر تشت *اینم برا اونایی که دلشون امشب پیش امام رضاست ...* کاش بودم پس از دو ماه عزا پشت باب الجواد، ساعت هشت : مهدی رحیمی .
مداحی_آنلاین_در_حسینیه_جبین_روضه_است_محمدرضا_طاهری.mp3
5.62M
یا رسول الله! با غروب آفتاب تو، کعبه تا قیامت سیه پوش گشته و زمزم اشک عزا به رخسار مکه می ریزد