eitaa logo
ذاکرین آل الله
361 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
2هزار ویدیو
446 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
. مُسمّط مثلّث شهادت حضرت رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم اُمیدِ اوّل و آخر رسولِ رحمت و نور قرارِ حیدر و کوثر اُصولِ شور و شعور نشانِ لطفِ شما در قبول کردنِ مور قسم به گنبدِ خضرایِ بی‌نظیرِ شما نیامده نمی‌آید کسی نظیرِ شما به رویِ دوشِ شما پرچمِ محبّت بود عدویِ واقعی‌ات جهلِ خَلق و غفلت بود پیمبری که همیشه به فکرِ اُمّت بود عجب ندارد اگر فکرِ حالِ ما کرده تب آمده طرفَش یادِ کربلا کرده حسین از من وُ من از حسینم اِی مردم خیالتان نرود سمتِ مُلکِ ری مردم خیالمان نرود سویِ بَزمِ مِی مردم اگر به فاطمه سیلی زدید غم حتمی‌ست اِسارت حرم و ناله‌یِ عَلم حتمی‌ست اگر درِ حرمَش سوخت خیمه می‌سوزد از این سقیفه بدی کوفه که می‌آموزد به سویِ آلِ نبی چشمِ هیز می‌دوزد اگر شکسته شود پهلویِ گلم حتماً به گوشِ دخترکی چنگ می‌زند دشمن به خونِ محسن و شش ماهه‌یِ ربابه قسم بریده مثل حرم می‌شود خدا نفسم اگر به روضه‌یِ گودال و بزمِ مِی برسم دوباره یادِ قمر می‌کنم کجا افتاد؟! عمو نبود و گلِ خیمه زیرِ پا افتاد پیمبرِ حرمِ بینِ دود زینب بود کسی که شد همه‌جایش کبود زینب بود شهیدِ طعنه‌یِ آلِ یهود زینب بود به رویِ گردنِ دین دِیْنِ زینبِ کبراست حدیثِ نابِ کِسا وُ زیارتْ عاشوراست نوایِ فاطمیه نوحه‌یِ مُحرّمِ ما نوشته‌هایِ کتیبه شعارِ پرچمِ ما تمامِ سِلمِ مُسلَّم اِمامِ هر دَمِ ما مدالِ فخرِ رسول و عَیارِ این مکتب قسم به ندبه‌یِ پیغمبر است یا‌زینب ......__________________
. نبی به تارک ما تاج افتخار گذاشت برای امت خود فخر و اقتدار گذاشت نخواست اجر رسالت ولی دو گوهر پاک میان ما دو امانت به یادگار گذاشت دو گوهری که عزیزند چون نبوت او یکی کتاب خدا و یکی‌ست عترت او از این دو، مقصد و مقصود او هدایت بود همه هدایت او نیز در ولایت بود مودتی که ز ما خواست بر ذوی القربی از او به ما کرم و عزت و عنایت بود خطاب کرد که این هر دو اعتبارِ هم‌اند هماره تا ابد الدهر در کنار هم‌اند به حق که این دو همانند نور و خورشیدند که از نخست به قلب بشر درخشیدند چهارده سده بگذشته هم‌چنان شب و روز ز هم جدا نشدند و فروغ بخشیدند چنان که نور و چراغ‌اند لازم و ملزوم یکی‌ست مکتب قرآن و چارده معصوم.. سوای قرآن، مؤمن فنا بُوَد دینش بدون عترت هرکس خطاست آیینش کسی که گفت کتاب خداست ما را بس کند هماره خدا و کتاب نفرینش به آیه آیۀ قرآن قسم، بُوَد معلوم که دین شیعه کتاب است و چارده معصوم چهارده مه تابنده، چارده اختر چهارده صدف نور، چارده گوهر چهارده یم توفنده، چارده کشتی چهارده ره روشن، چارده رهبر چهارده ولی و چارده مسیحا دم که هم مؤیِد هم بوده، هم مؤیَد هم هزار حیف که امت ره وفا بستند پس از رسول خدا عهد خویش بشکستند هنوز جسم حبیب خدا نرفته به خاک به دشمنان خدا دسته دسته پیوستند به بیت فاطمۀ او هجوم آوردند به جای گل همه هیزم برای او بردند مدینه دستخوش فتنه‌ای عجیب شده‌ست بهشت وحی محیط غم حبیب شده‌ست کجا روم؟ به که گویم؟ چگونه شرح دهم؟ علی که بود وصی نبی غریب شده‌ست سقیفه گشته به پا و غدیر رفته زِ یاد چه خوب اجر نبی داده شد، زهی بیداد!.. چه روی داد که بستید دست مولا را؟ رها ز بند نمودید دیو دنیا را؟ چرا رسول خدا را ز کینه آزردید؟ چرا به بیت ولایت زدید زهرا را؟ طریق دوستی و شیوۀ وفا این بود؟ جواب آن همه احسان مصطفی این بود؟ عدو به آتش اگر جنت الولا را سوخت شراره‌اش حرم‌اللهِ کربلا را سوخت نسوخت چادر دخت حسین را تنها پَرِ ملائکه و قلب انبیا را سوخت بُوَد به قلب زمان‌ها فرود آن آتش بلند تا صفِ حشر است دود آن آتش قسم به فاطمه و باب و شوی و دو پسرش که هرچه آمده اسلام تا کنون به سرش خلافِ خلق، همان اختلافِ اول بود که شد جدا ره امت ز خط راهبرش هماره «میثم» طیِ رهِ کُمیت کند به نظمِ تازه، حمایت ز اهل‌بیت کند ............................................................
. مثل یک سایه چه زود از سرِ این خانه گذشت چه غریبانه،غریبانه،غریبانه گذشت چشم را بست ولی صبر نکردند این قوم پیشِ او بود علی صبر نکردند این قوم ای دل از غربتِ این لحظه ی تشییع بگو از غریبانه ترین لحظه‌ی تشییع بگو او غریبانه ترین لحظه‌ی رفتن دارد روضه‌ی رفتن او گفتن و گفتن دارد اندک اندک اثرِ زهر به جانش اُفتاد رویِ دامانِ علی بود توانش اُفتاد شهر در مَکر و سکوت است علی تنها شد یک تنه گرم حنوط است علی تنها شد   یک طرف داشت علی آب به پیکر می ریخت یک طرف داشت جماعت سرِ مادر می ریخت آب غسلش به تنش بود که هیزم پُر شد شعله پیچید به در نوبتِ یک چادر شد بدنش روی زمین بود به زحمت اُفتاد وای ناموس علی بینِ جماعت اُفتاد در عزای پدرش بود که سیلی را خورد سوگوار پسرش بود که سیلی را خورد   تا که مولا کفنش کرد زنش را کُشتند تا  کفن روی تنش کرد زنش را کُشتند دست بر پهلوی خود داشت پرش خورد به در درد پهلو که خَم اش کرد سرش خورد به در ✍ .
. در سوگ پیامبر اعظم (ص) خون می گریست چشم زمانه ز ماتم اش آخر شکست قامت خورشید در غم اش در سوز و در گداز زمین و زمان ز غم لبریز اشک و آه تبار مکرم اش گلشن گرفت رنگ خزان را ز داغ او بر چهره ریخت چشم شقایق چو شبنم اش زهرا گریست در غم جانسوز مصطفی پرپر شده ست تازه ترین باغ خرم اش کعبه سیاه جامه به تن کرده زین عزا شد تیره روز چشمه ی جوشان زمزم اش می زد شرار بر دل احمد غمی بزرگ یعنی حسین ، خاطره های محرم اش گویا که دید قلب حسن پاره پاره شد بر گونه ریخت از غم او اشک نم نم اش پیچیده بود بوی نفس های فاطمه زهرا که بود پاره ی قلب معظم اش آن آفتاب تا که غروبش فرا رسید رنگ عزا نشست به رخسار پرچم اش در سوگ جانگداز نبی خاتم رسل دارد نگین مشعله "یاسر" به خاتم اش ** حاج محمود تاری «یاسر»✍ .
. شب است و ماه در این ظلمت رسیده است به پایانش مسافر است محمّد،آه،جهان شده است پریشانش همان که مانده عقب از او میان راه سفر جبریل شبی حوالی "او اَدنی"، شدند خیره و حیرانش به آسمان حجازی ها شبیه بارش باران شد حجاز گشته از او سیراب،دهان خشک بیایانش کلیم و خضر و سلیمان و خلیل و نوح و ذبیح الله به گرد کرسی درس او همه شدند مسلمانش نشسته بر در درگاه و بغل گرفته دو زانو را ببین زشرم و غم عزرائیل دریده است گریبانش ✍ .
. یا با پدر بزرگوارشان علیهماالسلام قبل از شهادت پدر بعد از تو درد فاطمه بسیار می شود همسایه ی قدیم گلت خار می شود هرکس که در مدینه بدهکار لطف توست در پشت درب خانه طلبکار می شود دستان کینه باز شود بعد تو ولی بسته دو دست حیدر کرار می شود بعد از گرفتن فدک از دست غاصبان دیگر گذر ز کوچه چه دشوار می شود این دیده ای که بوسه زدی روز وشب برآن در کوچه در کنار حسن تار می شود پشت نقاب ، راز مگویم بماند و پنهان ز دیده سرخی رخسار می شود این سینه ای که مخزن انوار ایزدی ست بشکسته از شراره ی مسمار می شود گردد خلیل، دختر تو بعد رفتنت در آتش سقیفه گرفتار می شود در کوچه از عداوت چل مرد بی حیا پیوستنم به سوی تو هموار می شود ازاین دوشنبه کرب وبلا می شود به پا آغاز هر جسارت و آزار می شود از این سقیفه حرمله زد تیر و کربلا اصغر اسیر زخم شرر بار می شود شمر سقیفه رأس حسینم جدا کند بر روی تل عقیله عزادار می شود ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. شعر در وصف شما گرچه رفیع است ولی به کرمخانه ی بی مثل و رقیبت نرسد عهده دار کَرم آل پیمبر (ص) حسن (ع) است کیست آنکس که به او فیض و نصیبت نرسد؟ ورقی خورد اگر صفحه ی تقدیر شما کاش دفترچه ی عمرت به مصیبت نرسد شد اگر صفحه ی تاریخ، غم دفترتان صفحه ی رفتن و اوصاف غریبت نرسد ای جگر سوخته خون جگرت در طشت است کاش (س) گهر صبر و شکیبت نرسد از شما هرکه از این خانه رود گفت (ع) جان ندادی تو (ع) ، تا که حبیبت نرسد گرچه هستی تو امامش ندهی جان هرگز او طبیب است نرو گر که طبیبت نرسد چشم بگشودی و بر چشم پر اشکش گفتی: گریه کم کن که مُصابم به مصیبت نرسد چهره ام سبز شد از زهر هلاهل اما رنگ این چهره که بر خدّ تریبت نرسد لب من گرچه ز خون دل من خونین است باز بر داغ تو و شیب خضیبت نرسد گرچه دنیا دل من را به خدا آتش زد غصه ی من به فراز و به نشیبت نرسد آتش افتاد اگر بر دل من دردی نیست آتش ای کاش به اطفال نجیبت نرسد کاش ای گل نشوی بر کف گودال، گلاب کاش پرپر نشوی، نکهت سیبت نرسد شیشه ی عطر پر از رایحه ی سیب، حسین! کاش سنگی به سرِ چشمْ فریبت نرسد کاش قرآنِ سرت بر سر نی ها نرود خبر از نغمه ی قرآن عجیبت نرسد ✍ 1404/05/31 ، حضرت (ص)، و ، آقا (ع) تسلیت .
زمان: حجم: 126.3K
زنجیر_زنی . ‍ ▪️🎤سینه زنی امام حسن.امام رضا و پیغمبر حضرت_فاطمه_عزابپامیکند 🌴🌴▪️🌴🌴_____ _ حضرت فاطمه /عزا به پا می‌کند گریه در ماتم/ سه مقتدا می‌کند ریزد از دیدۀ،/ شیعه اشک عزا یا نَبی یا حسن، یا رضا یا رضا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2) 🌴🌴▪️🌴🌴___ _ درمدینه عیان / نشانۀ محشر است آسمان تیره در/ ماتم پیغمبر است بسته شد دیدۀ،/ خاتم الانبیا یا نَبی یا حسن، یا رضا یا رضا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2) 🌴🌴▪️🌴🌴___ _ شیعه دست اَلم / به سینه و سر بزن تیرباران شده / پیکر پاک حسن گریه کن گریه کن، در غم مجتبی یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2) 🌴🌴▪️🌴🌴___ _ فاطمه ناله از / غم پسر می‌کند قاسم بن الحسن / پدر پدر می‌کند گشته از گریه‌اش / ،خون دل مصطفی یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2) 🌴🌴▪️🌴🌴_ _ وامصیبت که در/ آخر مـاه صفر کُشته گردد رضا/ زادۀ خیرالبَشر قلب او می‌شود،/ خون ز زهر جفا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2) 🌴🌴▪️🌴🌴___ __ _ در خراسان به پا / محشر کبری شده تازه داغ دل / حضرت زهرا شده کشته شد کشته شد، / نجل خیرالنّساء یا نبی یا حسن، یارضایا رضا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا
. شعر در وصف شما گرچه رفیع است ولی به کرمخانه ی بی مثل و رقیبت نرسد عهده دار کَرم آل پیمبر (ص) حسن (ع) است کیست آنکس که به او فیض و نصیبت نرسد؟ ورقی خورد اگر صفحه ی تقدیر شما کاش دفترچه ی عمرت به مصیبت نرسد شد اگر صفحه ی تاریخ، غم دفترتان صفحه ی رفتن و اوصاف غریبت نرسد ای جگر سوخته خون جگرت در طشت است کاش (س) گهر صبر و شکیبت نرسد از شما هرکه از این خانه رود گفت (ع) جان ندادی تو (ع) ، تا که حبیبت نرسد گرچه هستی تو امامش ندهی جان هرگز او طبیب است نرو گر که طبیبت نرسد چشم بگشودی و بر چشم پر اشکش گفتی: گریه کم کن که مُصابم به مصیبت نرسد چهره ام سبز شد از زهر هلاهل اما رنگ این چهره که بر خدّ تریبت نرسد لب من گرچه ز خون دل من خونین است باز بر داغ تو و شیب خضیبت نرسد گرچه دنیا دل من را به خدا آتش زد غصه ی من به فراز و به نشیبت نرسد آتش افتاد اگر بر دل من دردی نیست آتش ای کاش به اطفال نجیبت نرسد کاش ای گل نشوی بر کف گودال، گلاب کاش پرپر نشوی، نکهت سیبت نرسد شیشه ی عطر پر از رایحه ی سیب، حسین! کاش سنگی به سرِ چشمْ فریبت نرسد کاش قرآنِ سرت بر سر نی ها نرود خبر از نغمه ی قرآن عجیبت نرسد ✍ 1404/05/31 ، حضرت (ص)، و ، آقا (ع) تسلیت .
سرود پیامبر اکرم صلوات الله علیه وآله06-Rasoule-Eshq-www.Ziaossalehin.ir-M-Payambar-as-bakalam.mp3
زمان: حجم: 3.82M
«رسول عشق» متن سرود: ای رسول عشق،ای کوه کلام ای طنین واژه ای سیل پیام ای اذان محض ای تکبیر ناب ای محمد مرزبان آفتاب ای که داری بوی یاس و نسترن از حریر مهر داری پیرهن ای گل سرخ ای تجلای بهار ابر رحمت بر کویر ما ببار ای زلال آب ای همتای موج ای محمد ای که می مانی در اوج (نبی الله صفی الله ولی الله بشیر الله ختام الانبیایی یا رسول الله)2 ای بهار وحی در باغ زمین غربت تلخ مسلمانان ببین یا محمد ای رسول مهربان یا محمد خاتم پیغمبران تو اجابت کن دعای خوانده را دستگیری کن دل درمانده را صف به صفها غصه در آوازماست خنجری در سینه های بازماست تا نخشکد بوته ی ایمانمان دست ما گیر ای رسول مهربان نبی الله صفی الله ولی الله بشیر الله ختام الانبیایی یا رسول الله .
امهعااهعنمه.mp3
زمان: حجم: 773.1K
«احمد محمد مصطفی» متن سرود: احمد محمد مصطفی محمود ابوالقاسم امین ای سوره سوره دل‌نشان ای آیه آیه دلنشین آخر به پایان می‌رسد دلتنگی پروانه‌ها وقتی نمایان می‌شود خورشید از غار حرا اقرا باسم ربک از جبریل می‌آید ندا یعنی بخوان با نام او آه ای رسول آخرین تنها تو هم آیینه را چشم تماشا می‌دهی هم ماه هم خورشید را در مشت خود جا می‌دهی با نام تو رنگین‌کمان پل می‌زند روی زمین با لهجه‌ی باران خدا با تو تکلم می‌کند دریا به دریا دل به دل دنیا تلاطم می‌کند خود را تمام آسمان در چشم تو گم می‌کند ای سر به زیر سربلند ای با ملایک همنشین لحن خدا حس می‌شود از هرکلام روشنت یک آسمان گل می‌کند با هر سلام روشنت گل‌ها معطر می‌شوند از عطر نام روشنت نام تو مهر جاودان نام تو صبح راستین 👈