🔰مجلس بیست و دوم روضه حضرت زهرا سلام الله علیها:
السلام علیک ایتها الصدیقة الشهیدة السلام علیک ایتها الفاضلة الزکیة السلام علیک ایتها التقیة النقیة
یه تعبیری دیدم امروز خیلی جای امیدواری داره
خیلی دل ما را روشن میکنه
فرمودند اینطوری صدا بزنید بگید «السلام علیک یا ام المومنین» ای مادر مومنان با این تعبیر خیلی امیدوار میشی حتی اگه سید نباشی بازم بگی سلام مادر جان!
مثل امشبی همه بچهها همه بچه شیعهها همه بچه سیدا غم یتیمی رو احساس میکنند
اما هیچکس غم امام مجتبی اباعبدالله زینب کبری رو درک نمیکنه
امشب چه خبره خانه ی علی بستر خالی زهرا رو بچهها میبینند
فلک دیدی چه خاکی بر سرم کرد به طفلی رخت ماتم بربرم کرد
از زبان زینب کبری بگو
الهی بشکند دست مغیره [هی به در این خانه نگاه میکرد]
الهی بشکند دست مغیره
که در این آستان بی مادرم کرد
امشب هم ناله بشیم با امیرالمومنین
گُل من چون تو را در گِل بپوشم
ز هجران تو خون دل بنوشم
در ایام جوانی قسمتم شد
که تابوت تو را گیرم به دوشم
مثل غروب بود مردم جمع شده بودند همونایی که وقتی زهرا ناله میزد نمی اومدن کاری کنند
همونایی که زهرای مرضیه چند شب سوار بر مرکبی میشد دونه دونه در خونهها رو میزدن برا علی کار میخواست یار میخواست کسی میاومد
اما حالا که شد اومدن جمع شدن گفتن گویا ابوذر بود اومد صدا زد «مردم تشییع زهرا به تاخیر افتاده»
همه رو پراکنده کرد
اما اینو از زبان حال میگم
شاید سلمان و ابوذر درون خونه بودند یه وقت ببینن در میزنه تا سلمان درو وا کنه ببینه امام مجتبی سر به دیوار گذاشته سلمان بیا وقت تشییع مادرم شده
به یاد همه گذشتگان یه شعر قدیمی رو بخونم
ای چراغ دل ویرانه ی من
نظری کن به من و خانه ی من
خانه بعد از تو شده غمخانه
شمع یاد تو و ما پروانه
گریه داریم نهان از دشمن
من به طفلان تو، طفلان بر من
زود ای لاله ی من پژمردی
کاش همراه مرا می بردی
خودش فرمود امیرالمومنین نقل شده:
نفسی علی زفراتها محبوسة
نفسم تو سینه حبس شده دیدی وقتی مصیبت زدهای هست میان همه بهش میگن گریه کن وقتی میبینن بلند گریه نمیکنه میگن راحت باش راحت گریه کن حتی میگن فریاد بزن سینهتو سبک کن
اما چه کنه اون آقایی که شب تشییع زهرا چارهای نداره باید آرام گریه کنه نامحرما خبر نشن
زهرا جان!
نفسی علی زفراتها محبوسه
یالیتها خرجت مع الزفرات
ای کاش جانم با این آه بیرون میآمد چرااا؟
تا نظر بر در و دیوار کنم
دیدی وقتی کسی از دنیا میره همه چیو از جلوی اون صاحبان عزا دور میکنند حتی نقل شده شنیدید:
امیرالمومنین پیراهن پیامبر را از زهرای مرضیه دور کرد مخفی کرد که دیگه زهرا نبینه
اما دلا بسوزه برای اون آقایی که هر وقت وارد این خانه میشه به قتلگاه زهرا نظر میکنه
تا نظر بر در و دیوار کنم
یاد آن پهلو و مسمار کنم
[چقدر دوست داشتی زهرا به کمک من بیای حالا نگاه بکن]
ای حمایتگر من خیز و ببین
فاتح بدر شده خانه نشین
حالا دوست دارم همه امشب شب شام غریبان زهرا برای زهرا نوحهگر بشیم ناله بزنیم این بیت همه با هم بگیم
این سخن ورد زبانها افتاد
دیدی آخر علی از پا افتاد
[همه همه تکرارکنن]
آنکه یک عمر سرافرازی کرد
چرخ با هستی او بازی کرد
هیچ پرسی به چه روز افتادم
رفتی و کرده ای دشمن شادم
آنکه می خواست ز پا بنشینم
شادمانست که من غمگینم
فرصتی تا که مناسب جوید
این سخن با دگران می گوید
ادامه در پیام بعد 👇👇👇
ادامه مجلس بیست و دوم:
رشته ی صبر علی پاره شده
چاره ساز همه بیچاره شده
وقتی نگاه میکنی تعابیر رو اینقدر امیرالمومنین با حیا با ادب با زهرا صحبت میکنه
خیلی وقتا وقتی میخواد با زهرا صحبت کن اوج ادب و حیا رو آدم میبینه
همانطوری که زهرا با علی اینگونه بود اون وقتی که اون دو نفر اومدن اجازه بگیرن
سختترین کار دنیا برای زهرا این بود اونا بیان تو خونه
اما صدا زد علی جان
«البیت بیتک والحرّة أمتک»
خانه خانه ی توست و منم کنیز توام
ادب و حیا یه وقتایی نمیذاره آدم حرف دلشو بزنه
شاید علی جرات نمیکرد نمیخواست زهرا رو اذیت کنه چی میخوام بگم لحظهای که زهرا رو درون قبر گذاشت صدا زد یا رسول الله «لقد استرجعت الودیعة»
یا رسول الله ببین امانتت پس آورده شد
اما این جمله رو کار دارم صدا زد یا رسول الله
«أحفها السؤال»
منِ علی نمیتونستم زهرا رو سوال پیچ کنم
تو از زهرا سوال کن
«واستخبرها الحال»
چرا؟
چه سوالی؟
این سوال رو طبق نقل سلیم از سلمان پرسید
قال سلیم قلت یا سلمان
هل دخلوا و لم یک استیذان؟!
[با زهرا چه کردند؟ آیا بدون اجازه وارد خانه زهرا شدن؟ صدا زد ]
فقال ای و عزة الجبار
لیس علی الزهرا من خمار
لکنّها لاذت وراء الباب
یا رسول الله از زهرا سؤال کن بین کوچه ها چه کردند؟
اما امام صادق شاید این سوال را جواب داده باشه خودش فرمود [همین جمله عرض من باشه]
فرمود کأنّ دارم تماشا میکنم
«کأنّی أنظر إلی قرط فی أذنها حین نُفِقَت»
کأنّ دارم تماشا میکنم گوشواره مادرم رو شکستند ناله بزن بگو یا زهرا
اما عرضه بداریم یا امیرالمومنین شما زهرا رو از دست دادی سلمان بود ابوذر و مقداد و عمار و یاران بودند با این حال فرمودی: کمرم شکست میخوام عرض کنم
یا امیرالمومنین این همه یار دور و برت بودن صدا زدی کمرم شکست
دلا بسوزه برای اون آقایی که عصر عاشورا از کنار نهر علقمه تا صدای برادر رو شنید یه وقت حسین دور و برش رو نگاه کنه ببینه یه نفر نبود خیمهها رو بهش بسپاره حسیییییین
ای صاحب علم کجایی
سقای لشکرم کجایی
آب آور حرم کجایی [همین زمزمه و روضه من تمام]
ای صاحب علم کجایی
سقای لشکرم کجایی
آب آور حرم کجایی
[عباس من]
بعد تو محشری به پا شد
کربلا تازه کربلا شد
حرمله پاش به خیمه وا شد
[دیگه چی شد عباس جان]
بعد تو دل چارهشو گم کرد
رقیه گوشوارشو گم کرد
مادری گهوارشو گم کرد
حسین ...
🌹.
❣﷽❣
⚫️ #زمزمه_حضرت_زهرا_س
🏴 #سینه_زنی_حضرت_زهرا_س #ساده_خوانی
⚫️ #سبک دوباره مرغ روحم هوای کربلا کرد
زبان حال حضرت علی ع
آهم رسد به گردون اشکم به رخ روانه
شد قسمتم که شویم جسم تو را شبانه
⚫️ای یار مهربانم فاطمۀ جوانم
امشب رسیده دستم بر بازوی شکسته
بنشینـم و بگــریم بـر پهلوی شکسته
⚫️ای یار مهربانم فاطمۀ جوانم
در موسم جوانی از من تو را گرفتند
با ضـرب تازیانـه دیگـر چرا گرفتند
⚫️ای یار مهربانم فاطمۀ جوانم
بر پیکرت بریزیم از اشک خود ستاره
غسل تو گشته بر من شهادت دوباره
⚫️ای یار مهربانم فاطمۀ جوانم
با چشـم بستـه خـود بر من نظاره داری
چرا به هر دو گوشت یک گوشواره داری
⚫️ای یار مهربانم فاطمۀ جوانم
چون من کسی نـدارد مراسم شبانه
هم غسل مخفیانه هم دفن مخفیانه
⚫️ای یار مهربانم فاطمۀ جوانم
بر یار مهربانم خون گریه کن مدینه
هم بــر مدال بازو هم بر مدال سینه
⚫️ای یار مهربانم فاطمۀ جوانم
استاد حاج غلامرضا سازگار
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
.
#حضرت_زهرا_شهادت
#حضرت_زهرا_وداع
طی شد زمان دیدار ، علی خدا نگهدار
خانه نشینِ بی یار ، علی خدا نگهدار
در موسم جوانی ، سیرم ز زندگانی
از بس که دیدم آزار ، علی خدا نگهدار
من می شوم زدستِ اهلِ مدینه راحت
تو می شوی گرفتار ، علی خدا نگهدار
شانه زدم به مویِ حسین و زینبینم
برای آخرین بار ، علی خدا نگهدار
چرا تو سر به زیری ، زانو بغل نگیری ...
منم به تو بدهکار ، علی خدا نگهدار
حلال کن نمودم ، در این سه ماهِ آخر
من زحمت تو بسیار ، علی خدا نگهدار
ببخش اگر به کوچه دست تو وا نکردم
افتاد دستم از کار ، علی خدا نگهدار
فکر دل تو بودم ، اگر نگفته بودم
از ماجرای مسمار ، علی خدا نگهدار
امشب که خورد دستت به جای تازیانه
بگذار سر به دیوار ، علی خدا نگهدار
تابوت یار خود را ، مانند بار شیشه
با احتیاط بردار ، علی خدا نگهدار
تا چشم تو نیفتد ، بر صورتم ، شبانه
تنم به خاک بسپار ، علی خدا نگهدار
.
.
شبها به جای مادر ، بالاسرِ حسینم
یک ظرف آب بگذار ، زینب خدا نگهدار
قرار بعدی ما باشد میان گودال
کنار جسم خونبار ، زینب خدا نگهدار
سربسته با تو گویم در کربلا که رفتی
معجر اضافه بردار ، زینب خدا نگهدار
#فاطمیه #حضرت_زهرا
پیشنهاد #سبک_همه_کاره #سبک_دوباره_مرغ_روحم
.................................................................
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_واحد_سنتی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
مادر ما نوکرا حضرت صدیقه ای
به درد عالم دوا حضرت صدیقه ای
تو جان پیغمبری/تو سوره ی کوثری
یا زهرا
قره العین رسول حضرت صدیقه ای
راضیه عَذرا بتول حضرت صدیقه ای
از همه زنها سری/شفیعه ی محشری
یا زهرا
همدم و یار علی حضرت صدیقه ای
دار و ندار علی حضرت صدیقه ای
تو حامیِ حیدری/یک تنه چون لشکری
یا زهرا
قطره ی ناچیزم و وسعت دریا تویی
گفته به شانت نبی ام ابیها تویی
به عرش حق قائمه/فاطمه یا فاطمه
یا زهرا
میرسه از چادرت روزی و رزق همه
از سر ما کم نشه سایه ی تو فاطمه
جان حسینت بیا/کن نظری به گدا
.