پیام حسین(ع) را درست بشنوید!
هل من ناصر ینصرنی؟
آیا کسی هست که برای این
#انقلاب نیرو #تربیت کند؟
#انقلاب_حسینی
.
روضه و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شب هشتم محرم به نفس حاج مهدی سلحشور •✾•
تمام عمر نهم سر به خاک این درگاه
که لحظه ای تو کنی زیر پای خویش نگاه
*حواست جمع باشه، یه لحظه گذرش نیوفته اینجا، تو حواست جایِ دیگه ای باشه، اگه نگاه کرد ببینه همه امشب کربلایی هستن، همه امشب دلشون کنارِ حرمِ...*
به دامنت ز ازل چنگِ من گره خورده
بر آن مباش که دستِ مرا کنی کوتاه
تو و کشیدنِ دامن ز دست من؟ هیهات!
من و جدایی از این آستان؟ معاذالله
*به تو پناه می برم یه لحظه اگه بخوام جایِ دیگه ای برم، آقاجان! من رو دَرِ خونه ات تحمل کن...*
اگر تمام زمین را نهند بر دستم
گر از سپهر به جنگم بیاورند سپاه
نه دست می کشم از دامنِ محبّت تو
نه رو نَهَم به دَرِ دیگری از این درگاه
*آقاجان! خودتون با خوبی هاتون من رو به طمع انداختی، مَنِ کوچیک گفتم: این بزرگ دست رویِ سَرِ من هم امشب میکشه...*
سفید رو چون تو نشنیده و ندیده کسی
که روی خویش نهد، بر روی غلام سیاه
#شاعر حاج غلامرضا سازگار
*آقاجان! لحظه ی آخر بالایِ سرِ ما هم بیا
همیشه محضر ارباب روضه ات سخت است
به عزت و شرفِ لا اله الا الله
*سخته بخدا روضه علی اکبر خوندن، پیامبرِ اکرم صلوات الله و سلامه علیه وقتی فرزندشون به رحمتِ خدا رفت، همه کارِ بچه رو خودش انجام داد، اما وقتی میخواست بدن رو تویِ خاک بذاره، گفت: علی جان! تو بدن رو بذار، امیرالمؤمنین فرمود: مگه ایرادی داره؟ حضرت فرمود: نمیتونم چهره ی بچه ام رو ببینم...
اما کربلا برایِ ابی عبدالله خیلی سخت بود، صورت به صورت علی اکبرش گذاشت، برایِ یه پدر خیلی سخته،روضه سخته، بله، ابی عبدالله با دستِ خودش خاک و خون رو از صورتِ علی اکبرش پاک کرد...*
تو تنت تا شده و تا شده من هم کمرم
مثل تو درد گرفته همه بال و پرم
گرچه من عینِ حَسَن زهر نخوردم اما
پاره پاره شده حالا همه جایِ جگرم
ترسم این است که زن های حرم جان بدهند
گر ببینند که افتاده ای از پا پسرم
چشم من تار شده یا تو کوچک شده ای؟
علی اکبر! علی اصغر شده ای در نظرم
خبرش پخش شده، پخش شدی رویِ زمین
خبرش پخش شده، ریخته ای دور و برم
من از این چند برابر شدنت فهمیدم
چقدر کینه به دل داشته اند از پدرم
.
رسولُ الله ( ص ) :
لکُل شَییء وَجه، و وَجهُ دینکُمُ الصلاة
هر چیزی چهره ای دارد، و چهرۀ دین شما #نماز است.
.
|⇦•ای طایر عرشی، که جهان..
#روضه و توسل به حضرت علی اکبر سلام الله علیها
ای طایر عرشی، که جهان زیرِ پر توست
با آن که شکستند همه بال و پرت را
*شبِ جمعهست .. شبِ زیارتی اربابمون حسینِ .. خیلیا الان خودشونُ رسوندن کربلا .. اما امشب مادر زودتر از همه خودشُ میرسونه .. هی صدا میزنه بُنّیَ .. بُنّیَ ..*
بر باغِ جنان، دل ندهد هر که ببوسد
شش گوشۀ قبر تو و اکبر پسرت را
دیدی بهسرِ جسم پسر، بیش تر از خویش
در آه و فغان، خواهرِ والا گهرت را ..
*السَّلامُ عَلَیکَ یا أوَّلَ قَتیلٍ مِن نَسلِ خَیرِ سَلیلٍ مِن سُلالَةِ إبراهیمَ الخَلیلِ صَلَّى اللّهُ عَلَیکَ وعَلى أبیکَ إذ قالَ فیکَ: قَتَلَ اللّهُ قَوما قَتَلوکَ .. الحمدالله فیض آماده ست .. عرض روضۀ منو از همه التماس دعا .. ان شالله یه شبِ جمعه کربلا عرض ادب کنیم .. تا آمد اجازۀ میدان بگیره! خیلی معطل نشد .. *فَأَذِنَ لَهُ ..* بلافاصله اجازه داد ابی عبدالله .. اما شنیدید قاسم و بعضا سایر اصحاب اومدن اجازه بگیرن خیلی معطل شدن، بعد اجازه گرفتن، رفتن .. اما علی اکبر خیلی معطل نشد .. بابا برم؟! فرمود برو .. اما :*
گمان مدار که گفتم برو، دل از تو بریدم
نفس شمرده زدم همرهت پیاده دویدم ..
*فکر نکنی دوسِت نداشتم گفتم برو .. مثلِ محتضر نفسم به شماره افتاد .. لذا مرحوم آشیخ جعفر شوشتری میگه نگید روضۀ علی اکبر ..!! بگید روضۀ جان دادنِ حسین .*
محاسنم به کفِدست بود و اشک به چشمم
گهی بخاک فتادم، گهی زِجای پریدم
نه تیغِ شمر مرا می کشد نه نیزۀ خولی
زمانه کشت مرا لحظه ای که داغ تو دیدم
*آمد بره میدان .. زن و بچه جلوشُ گرفتن .. سکینه سلام الله علیها، زینب کبری سلام الله و دیگر زن ها .. علی کجا داری میری .. حسینُ تنها نزار .. فرمود: دَعَنهُ! فَإنَّهُ مَمْسُوسٌ فِی اللهِ وَ مَقتُولٌ فِی سَبِیلِ اللهِ... علی رو رها کنید .. علی عاشق و واله و مجنون و دلدادۀ خداست .. علی باید بره علی رفت ..
در خیمه بود دستِ پدر رو به آسمان
ناگه ز رزمگاه صدای پسر شنید ..
*دید صدای علی میاد ..
«يا ابَتا عَلَيكَ مِنّى السَّلامَ»*
بر پُشت زین نشست و بدان سوی روی کرد
اما نَسیم وار، پی اش عمه می دوید ..
*میگه دیدم یه بانوی مجلّله از خیمه ها بیرون آمده .. هی صدا میزنه وا اخی .. وَ ابْنَ اخی ..*
می رفت بلکه بارِ دگر زنده بیندش
یارب مکن امید کسی را تو نا امید ..
*اما یه وقتی رسید دید بدنِ علی ارباً ارباً روی خاک افتاده .. ان شالله وعدۀهمهمون کربلا ..*
با زانو آمد و به سر نعش او نشست
او را به بر کشید و زِ دل آه بر کشید
هرجا نشستی ناله بزن یا حسین ..
.
فرمود که«تَعالوا اَحمِلوا اَخاکُم»
جوانانِبنیهاشم ببایید، علی را..
سهم هر جوان یک تکّه!
سهم هر جوان یک قسمت...
#اربا_اربا
#علی_اکبر
.
#روضه و توسل به حضرت علی اکبر سلام الله علیها با نوای پیرغلام و ذاکر نام آشنایِ سال های نه چندان دور مرحوم حاج حجت کسری •ೋ
ممکن نَبُوَد جان در ببرم
از داغ علی اکبر پسرم
عالم سیه است پیش نظرم
از تاب عطش سوزد جگرم
ای شمر و ببر از تن سر من
آن خنجر تو این حنجر من
رحمی بنما بر خواهر من
سیلی تو مزن بر دختر من
مولا .... مولا ....
نمی روم ز دیار تو من به کشور دیگر
برانی ام گر از ین در، درآیم از در دیگر
*هلال ابن نافع اسدی میگه دیدم لبان ابی عبدالله حرکت میکنه، گفتم خدا اگه حسین نفرین کنه یه نفر باقی نمی مانه .." پیش آمدم گوش دادم ..." دیدم لباش حرکت میکنه هی میگه مردم جیگرم میسوزه .." بمیرم برات آقاجان ....
میگه اومدم پیش پسر سعد امیر حسین رو آبش بدی داغ جوان زنده ش نمیزاره، آبشم ندی می میره ...
بزا این دم آخری سیرابش کنم ،(دیدم سکوت کرد)گفت یه جامی پر آب کردم دارم میام" نزدیک گودال دیدم شمر بیرون آمد .. کجا میری هلال؟!! میرم این دم آخر عزیز فاطمه رو سیراب کنم .. گفت نمی خواد .. دامن عربیش رو بالا زد دیدم سر بریدۀ ابی عبدالله .. دیدم داره میلرزه" سوال کردم چرا داری میلرزی؟؟ گفت هلال حین سر بریدن شنیدم یکی میگه عزیز مادر حسین ...
.
انسان باید عادت به ذکری داشته باشد
که در مواقع حساسِ مرگ و
انتقال از این عالم، بتواند
طبق عادت همیشگی
آن ذکر را بگوید
«آیت اللّٰه کوهستانی»
#یا_علی
ذکر ما اینه......
یا حسین