ابالفضل ابالفضل ابالفضل ابالفضل ابالفضل ابالفضل ابالفضل ابالفضل
مشکت صد پاره شده قلبم آواره شده رفتی و برادر تو بیچاره شده
حسین حسین حسین حسین حسین حسین حسین
مشکت صد پاره شده قلبم آواره شده رفتی و برادر تو بیچاره شده
رفتی و برادر تو بیچاره شده
مشکت صد پاره شده قلبم آواره شده رفتی و برادر تو بیچاره شده
رفتی و برادر تو بیچاره شده
گل وفای من شنو صدای من گل وفای من شنو صدای من
زمین و آسمان ببین میلرزد به ناله های من شدم غریب و قاتلت میخندد به گریه های من
رفتی و برادر تو بیچاره شده رفتی و برادر تو بیچاره شده
مشکت صد پاره شده قلبم آواره شده رفتی و برادر تو بیچاره شده
رفتی و برادر تو بیچاره شده
بی تو من بی سپرم بی تو بی بال و پرم بی تو من بی سپرم بی تو بی بال و پرم
با دیدن پیکر تو خم شد کمرم با دیدن پیکر تو خم شد کمرم
دانلود مداحی مشکت صد پاره شده محمود کریمی
یل دلاورم امیر لشگرم یل دلاورم امیر لشگرم
میان ناله های تو می آید صدای مادرم صدای وامصیبتای زینب می آید از حرم
با دیدن پیکر تو خم شد کمرم
مشکت صد پاره شده قلبم آواره شده مشکت صد پاره شده قلبم آواره شده
رفتی و برادر تو بیچاره شده رفتی و برادر تو بیچاره شده
جان جانان منی اما گریان منی جان جانان منی اما گریان منی
از بس نگران منو طفلان منی از بس نگران منو طفلان منی
چه شد پناه من یل سپاه من چه شد پناه من یل سپاه من
کجایی آن دمی که آید قاتل به قتلگاه من کجایی آن دمی که آید قاتل به قتلگاه من
کجایی آن دمی که آید آتش به خیمه گاه من
رفتی و برادر تو بیچاره شده
مشکت صد پاره شده قلبم آواره شده مشکت صد پاره شده قلبم آواره شده
رفتی و برادر تو بیچاره شده رفتی و برادر تو بیچاره شده
مشکت صد پاره شده قلبم آواره شده مشکت صد پاره شده قلبم آواره شده
رفتی و برادر تو بیچاره شده رفتی و برادر تو بیچاره شده
حسین حسین حسین حسین حسین حسین حسین
#زنجیرزنی
سبک: نغمه ی شب و روزم کربلا رو عشقه
🌹بند اول🌹
شیر دشت سوزان کربلا ابوالفضل
ساقی لب عطشان با وفا ابوالفضل
پهلوون سپاه حسین زهرا
حیدره صف شکن با دلی چو دریا
دلبر حسینه،لشکر حسینه،محشر حسینه
"یا ابوالفضل3"
🌹بند دوم🌹
ای فدای لبهای خشک و آب ندیده ت
چشم غرق در خون و دستهای بریده ت
واژگون گشته ای بر زمین ز مرکب
از غمت قد کمان شد حسین و زینب
ساقی و سپه دار،دلبر وفادار،جانم ای علمدار
"یا ابوالفضل3"
🌹بند سوم🌹
تا ابد دخیل تو میشه هر گرفتار
بس گره گشا هستی از برای هر کار
ارمنی پیش تو حل نموده مشکل
دست ما را بگیر مولا ابوفاضل
من شدم گدایت،کن مرا حمایت،جان من فدایت
"یا ابوالفضل3"
🌹بند چهارم🌹
دست من به دامانت ای یل وفادار
جان من به قربانت ساقی و علمدار
من گدای توأم ای امیر دلها
یک نظر کن به من ای شه دل آرا
حاجتم روا کن،درد من دوا کن،با منم وفا کن
"یا ابوالفضل3"
#ابوالفضل_ع #زنجیرزنی
شهید مطهری:
حسینبن علی(علیه السلام) یک روح بزرگ بود و یک روح مقدس بود، اساسا روح که بزرگ شد تن به زحمت میافتد، آن تنی که در زیر سم اسبها لگدمال شد جریمة یک روح بزرگ بود، جریمة یک حماسه، جریمة حقپرستی، آن اتفاق، جریمه روح شهید بود.
📚حماسه حسینی، ج 1
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
جُرج جُرداق (دانشمند و ادیب مسیحی): وقتی یزید مردم را تشویق به قتل حسین و مأمور به خونریزی میکرد، آنها میگفتند «چه مبلغی میدهی؟» اما یاران حسین میگفتند «ما با تو هستیم اگر هفتاد بار کشته شویم باز میخواهیم در رکابت بجنگیم
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
256348_972.mp3
6.62M
ای که دلخوشیِ روزگارِ منی
دورم از تو ولی تو کنارِ منی
عمریِ با دلم خیلی راه اومدی
حتی یک دفعه هم منو پس نزدی
کاری کردی ،
دیگه هیشکی به چشمایِ خستۀ من نمیآد
کاری کردی ،
دلِ من میخواد هرجوریِ به چِشِ تو بیاد
کاری کردی ،
با تمومِ بدی دلم از تو خودت رو می خواد
دستام خالیِ ، دستامُ بگیر آقا
محتاجِ توام ، یا نعم الامیر آقا ..
________
گر کسی ندونه ، من که خوب میدونم
به خدا به شما ، خیلی مدیونم ..
با تو حسِ دلم ، حسِ زندگیِ
راهِ کربُبَلا ، راهِ بندگیِ ..
کاری کن تا ،
که دلایِ ما از همه غیرِ تو خالی بشه
کاری کن تا ،
آقا سینه زنت تو مسیرِ تو راهی بشه
کاری کن تا ،
دلِ مهدیِ فاطمه از ما راضی بشه
آقایِ منی من هم یه فقیر آقا
محتاجِ توام ، یا نعم الامیر آقا ..
دستام خالیِ ، دستامُ بگیر آقا
محتاجِ توام ، یا نعم الامیر آقا ..
#شب_دهم_محرم
{ شب وصل است و تبِ دلبری جانان است }
{ ساغر وصل لبالب به لب مستان است }
{ در نظر بازیشان اهل نظر حیران است }
{ گوئیا مشعله از بامِ فلک ریزان است }
{ چشم جادوی سحر زین شب و تب گریان است }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
*
{ « یارب این بوی خوش از روضة جان می آید ؟ }
{ یا نسیمی است کزان سوی جهان می آید ؟ » }
{ « یارب این نور صفات از چه مکان می آید ؟ » }
{ « عجب این قهقهه از حورِ جنان می آید ! » }
{ یارب این آبِ حیات از چه دلی جوشان است ؟ }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
#####
{ « چه سَماع است که جان رقص کنان» می آید ؟ }
{ « چه صفیر است که دل بال زنان می آید ؟ » }
{ چه پیامی است ؟ چرا موج گمان می آید ؟ }
{ چه شکار است ؟ چرا بانگ کمان می آید ؟ }
{ چه فضائی است ؟ چرا تیر قضا پران است ؟ }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
*
{ گوش تا گوش ، همه کرّ و فرِ دشمنِ پست }
{ شاه بنشسته ، بر او حلقة یاران الست }
{ « پیرهن چاک و غزلخوان و صراحی در دست » }
{ چار تکبیر زده یکسره بر هر چه که هست }
{ خیمه در خیمه صدای سخن قرآن است }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
#####
{ وَه از آن آیتِ رازی که در آن محفل بود }
{ « مفتی عقل در این مسئله لایعقل بود » }
{ « عشق می گفت به شرح آنچه بر او مشکل بود » }
{ « خم می بود که خون در دل و پا در گل بود » }
{ ساغر سرخ شهادت به کف مستان است }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
*
{ این حسین است که عالم همه دیوانة اوست }
{ او چو شمعی است که جانها همه پروانة اوست }
{ شرف میکده از مستی پیمانة اوست }
{ هر کجا خانه عشق است همه خانة اوست }
{ حالیا خیمه گهش بزمگه رندان است }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
#####
{ قل هوالله بزاید زلبش ، رمز احد }
{ لم یلد گوید و لم یولد و الله صمد }
{ این تمنا ز احد در دل او رفته زحد: }
{ می وصلی بچشان – تا در زندان ابد }
{ بشکنم – از خم وحدت که چنین جوشان است }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
*
{ محرمان حلقه زده در پی پیغامی چند : }
{ « چشم اِنعام مدارید ز اَنعامی چند » }
{ « فرصتِ عیش نگه دار و بزن جامی چند » }
{ که نماندست ره عشق مگر گامی چند }
{ در بلائیم ولی عشق بلا گردان است }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
#####
{ امشب است آنکه « ملایک در میخانه زدند }
{ گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند » }
{ « با من راه نشین باده مستانه زدند » }
{ « قرعه فال به نام من دیوانه زدند » }
{ یوسفِ فاطمه را ننگِ جهان زندان است }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
*
{ هان که گوی فلک صدق به چوگان من است }
{ ساحت کون و مکان عرصه میدان من است }
{ دیدة فتح ابد عاشق جولان من است }
{ هر چه در عالم امر است به فرمان من است }
{ پیش ما آتش نمرود گلِ بستان است }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
#####
{ « هان و هان ناقة حقیم » مجوئید حیَل }
{ «تا نبرد سرتان را سرِ شمشیرِ اجل » }
{ « پیش جان و دل ما آب و گلی را چه محل ؟ » }
{ « کار حق کن فیکون است نه موقوف علل » }
{ بی فروغ رخ او ، جان و جهان بی جان است }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
*
{ ظهر فردا عملِ مذهب رندان بکنم }
{ « قطع این مرحله با مرغ سلیمان » بکنم }
{ حمله بر شعبده از دولت قرآن بکنم }
{ « آنچه استاد ازل گفت بکن » ، آن بکنم }
{ عاقبت خانه ظلم است که آن ویران است }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع }
#####
ادامه👇
{ گفت عباس که : من از سر جان برخیزم }
{ از « سر جان و جهان دست فشان برخیزم » }
{ « از سر خواجگی کون و مکان برخیزم » }
{ من « ببویت ز لحد رقص کنان برخیزم » }
{ این چه روح است و کرامت که در این یاران است }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
#####
{ در شب قتل، نگفت از سر و سامان، زینب }
{ « داشت اندیشه فردای یتیمان ، زینب » }
{ گفتی از یادِ پریشانی طفلان ، زینب }
{ داشت آن شب همه گیسوی پریشان ، زینب » }
{ این چه خوابی است که در خوابگه شیران است ؟ }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
*
{ ظهر فردا ، قد رعنای حسین است کمان }
{ باز جوید شه بی یار ز عباس نشان }
{ ز علمدارِ خود آن خسرو شمشاد قدان }
{ « که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان » }
{ قرص خورشید هم از خجلت او پنهان است }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
#####
{ علی اکبر به اجازت ز پدر خواهشمند : }
{ صبر از این بیش ندارم ، چکنم تا کی و چند ؟ }
{ جان به رقص آمده از آتش غیرت چو سپند }
{ بوسه ای بر لب خشکم بزن ای چشمه قند }
{ دستی اندر خم زلفی که چنین پیچان است }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
*
{ « او سلیمان زمان است که خاتم با اوست » }
{ « سر آن دانه که شد رهزن آدم با اوست » }
{ نفس « همت پاکان دو عالم با اوست » }
{ زخم شمشیر و سنان چیست ؟ « که مرهم با اوست » }
{ پس چه رازی است که خنجر به گلو بُران است ؟ }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
#####
{ شام فردا که رسد، زینبِ گریان و دوان }
{ در هیاهوی رذیلانة آن اهرمنان }
{ پرسد از پیکر صدچاک شه تشنه زبان }
{ « که شهیدان که اند اینهمه خونین کفنان ؟ » }
{ جگر رود فرات از تف او سوزان است }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
*
{ که دربانی میخانه فراوان کرده است }
{ نوش پیمانة خون بر سر پیمان کرده است }
{ اشک را پیرهنِ یوسفِ دوران کرده است }
{ چنگ بر گونه زده موی پریشان کرده است }
{ در دل حادثه مجموعِ پریشانان است }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
#####
{ یارب این شام سیه را به جلالی دریاب }
{ بال و پر سوخته را با پر و بالی دریاب }
{ «تشنة بادیه را هم به زلالی دریاب» }
{ جشن دامادی جان را به جمالی دریاب }
{ که عروسِ شرف از شوق حنابندان است }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
🏴 اشعار #شب_عاشورا
========================
#امام_حسین #گودال
تا زمین را تیره دید و آسمان را تار دید
خونجاریخدا از عرش بر هامون چکید
داغ اکبر زخمکاری بود بر قلب حسین
از کمان حرمله تیری سهشعبه هم رسید
نیزه این قدِ کمان را قدکمانیتر نکن
آخر او بعد پسر، داغ برادر هم چشید
آنقدر زخم تن از زخم جگر پیشی گرفت
شاه عالم لحظه آخر چو بسمل میپرید
از حرم تا قتلگاهش را دوید اما چهسود
شمر ملعون زودتر از خواهرش زینب رسید
کند بوده خنجرش، نه، احتمالا مست بود
پیکرش را پشت و رو کرد، از قفا سر را برید
🔸شاعر:
#امیر_عظیمی
===========================
🏴 اشعار #شب_عاشورا
========================
#امام_حسین #وداع
پسر مرتضی خداحافظ
نوهی مصطفی خداحافظ
برو ای نازنین برادر من
در پناه خدا، خداحافظ
ای به قربان صورت ماهت
ای به قربان عُمرکوتاهت
برو دست خدا به همراهت
تشنهی کربلا خداحافظ
بعد تو زینب است و داغ سفر
داغ انگشت و داغ انگشتر
داغ گهوارهی علی اصغر
ای به غم مبتلا خداحافظ
بعد تو زینب است و روی کبود
بعد تو زینب است و آتش و دود
بعد تو زینب است و چشم یهود
وارث انبیا خداحافظ
زینت شانههای پیغمبر
آخرین یادگاری مادر
بعد تو زینب است و این لشکر
سرور سرجدا خداحافظ
برو ای آسمان خریدارت
برو ای اولیا عزادارت
برو دست علی نگهدارت
ای شفیع جزا خداحافظ
🔸شاعر:
#محمود_یوسفی
===========================