ایوای که از ماذنه گلبانگ اذان رفت
فیضسحر و گریهی شب از کفمان رفت
افطار و دعا روزه و تسبیح و مناجات
از سفرهی دل برکت ماه رمضان رفت
#وداع
#ماه_مبارک_رمضان
#امیر_عظیمی
من به دنبال دلسوختهام میگردم
آنچه از عمرخود اندوختهام میگردم
گوهرم را سربازار ندیدهست کسی
حرفیاز گمشدهی من نشنیدهست کسی
یوسفی رفته و از او خبری نیستکهنیست
حاصل پیر بهجز خونجگری نیستکهنیست
سر هر ماذنه گفتند خبر میآید
آن سفرکرده، بزودی ز سفر میآید
باز ای ابرکرم، نهر تعالی دریاب
تشنهی بادیهات را به زلالی دریاب
بشر از خیر فراری، پی شر میگردد
لشگر کفر به دنبال نفر میگردد
عشق سطحی شده و فلسفه را گم کردهاست
عدل با ظالم و مظلوم تفاهم کردهاست
بین اولاد بشر عاطفه کمرنگ شده
منطق سادهی اقوام بشر جنگ شده
سازمان ملل امروز نهادی بدلیست
ناجی نوعبشر قائم اولاد علیست
بشر امروز ضعیف است، ظفر میخواهد
ها علی بشر کیف بشر میخواهد
علی آن شاه کزو دست بشر محروم است
دشمن ظالم و یاریگر هر مظلوم است
دشمن از عهد نخست و ازلی میترسد
خیبر از اسم علی، رسم علی میترسد
وعدهای هست که در یاد ندارد صهیون
خبر از آیهی مرصاد ندارد صهیون
مکتبت خورده به بنبست بترس اسرائیل
طرفت کشور شیعهاست بترس اسرائیل
آخر از غرش حیدر جگرت میریزد
شبی از عرش جهنم به سرت میریزد
#شهدای_غدیر
#امیر_عظیمی
صاحب العصر سلام
ای به دستت علم نصر سلام
چشمهی نوش حیات
نظری کن به عدم
به گِل مرده ما دم بده ای وارث شمشیر دودم
فاتح قلعهی دل
به همان وصله که جد تو به نعلینش زد
دل معیوب مرا هم به خودت وصله بزن
به کرمخانهی باباو عموی تو حسن
محرم راز بیا
دورهی قحط وفاست
فطرس سوخته بالم، پر پرواز بیا
پر شال تو دواست
ای که با ذکر حسینجانِ همه سینه زنانی تو هم آواز بیا
خانهی دوست کجاست؟
تو کجایی آقا؟
صاحب اصلی هر روضه کجا خیمه زدی؟
روضهی خانگیات را تو کجا میگیری؟
روضهخوانت چه کسیست؟
چه کسی روضه مشک و علم و دست عمو جان تو را میخواند؟
سینهزنهای تو آیا دودمه میگیرند؟
دم "ای اهل حرم...
دودم "میر و علمدار کجاست"
وسط سینه زنیها
وسط روضه عباس بگو
عمهات لطمهزنان میآید؟
مادرش امبنین گریهکنان میآید؟
چه کسی تیر به چشم پسرم، نور دو عینم زده است؟
ضرب شمشیر به دستان علمدار حسینم زده است؟
وای بر جمعیتی که قمرم را کشتند
بعد عباس، حسینم؛ پسرم را کشتند
#تاسوعا
#محرم_۱۴۰۴
#شعر_شهادت_حضرت_ابالفضل_العباس_ع
#امیر_عظیمی
صورتی را دیدهام در خواب تعبیرش حسین
نورباران بود چون مهتاب تعبیرش حسین
خواب دیدم زائران را روبروی موکبی
میخورند از یک شراب ناب تعبیرش حسین
پرچمی دیدم به رنگ سرخ رویش حک شده
"عاشقان خویش را دریاب" تعبیرش حسین
خواب دیدم تشنهای با ساقی لبتشنهاش
آب اول داد بر اصحاب تعبیرش حسین
خواب دیدم یوسفی از روی اسب افتاده است
گرگها دور و برش بیتاب تعبیرش حسین
خواب دیدم دست و پا میزد میان خون خویش
تشنهای بین دو نهر آب تعبیرش حسین
مادری بیشیر را دیدم که در آغوش داشت
کودک ششماههای بیخواب تعبیرش حسین
مادری دیدم که با دست کبودش جمع کرد
بوته بوته گل کف خوناب تعبیرش حسین
#شعر_مناجات_سیدالشهدا_ع
#محرم_۱۴۰۴
#امیر_عظیمی
صورتی را دیدهام در خواب تعبیرش حسین
نورباران بود چون مهتاب تعبیرش حسین
خواب دیدم زائران را روبروی موکبی
میخورند از یک شراب ناب تعبیرش حسین
پرچمی دیدم به رنگ سرخ رویش حک شده
"عاشقان خویش را دریاب" تعبیرش حسین
خواب دیدم تشنهای با ساقی لبتشنهاش
آب اول داد بر اصحاب تعبیرش حسین
خواب دیدم یوسفی از روی اسب افتاده است
گرگها دور و برش بیتاب تعبیرش حسین
خواب دیدم دست و پا میزد میان خون خویش
تشنهای بین دو نهر آب تعبیرش حسین
مادری بیشیر را دیدم که در آغوش داشت
کودک ششماههای بیخواب تعبیرش حسین
مادری دیدم که با دست کبودش جمع کرد
بوته بوته گل کف خوناب تعبیرش حسین
#شعر_مناجات_سیدالشهدا_ع
#محرم_۱۴۰۴
#امیر_عظیمی
#امام_حسین #مناجات_امام_حسین
ملک دلم همین که به نام حسین شد
عبدی گناهکار غلام حسین شد
آرامشی نداشت وجودم به هیچ وجه
تا که به اذن فاطمه رام حسین شد
قند مکرر اسم "حسین" است، والسلام
شیرین ترین کلام، کلام حسین شد
«با یک سلام صبح به ارباب بی کفن »
روزم پر از جواب سلام حسین شد
یادم نمی رود که خدا هر زمان ز من
قهرش گرفت، واسطه نام حسین شد
یک شب دوباره نوکری آمد به خواب من
حرفش دوباره حرف مرام حسین شد
نوکر از آب خوردن خود آب می شود
بین دو نهر؛ آب، حرام حسین شد
🔸شاعر:
#امیر_عظیمی
..................
#امام_حسین
یا حسین ع
دل را اگر از حسین بگیرم چه کنم
بی عشق حسین اگر بمیرم چه کنم
فردا که کسی را به کسی کاری نیست
دامان حسین اگر نگیرم چه کنم
................
.
اینگینحق به انگشتر حسین
زینت هر مسجد و منبر حسین
وحی سکه میزند با نام تو
اعتبار دین پیغمبر حسین
نُه امام شیعه از نسل تواند
کوثر صدیقهی اطهر حسین
در دو دنیا سربلندی، سربلند
خم نکردی نزد ظالم سر حسین
برتر از حج، حج تو در کربلاست
شد ذبیحت اکبر و اصغر حسین
پای دین ناب جدت شستهای
دست از عباسآبآور حسین
قتلگاهت،قتلگاه عشق بود
قاتلت شمر و به کف خنجر حسین
در میان قتلگه یا در تنور
آفتاب خون و خاکستر حسین
پرچمت هر روز بالاتر ز پیش
دشمنت هر روز رسواتر حسین
خواهرت بعدازتو پرچمدار توست
جانمن قربان اینخواهر حسین
در میان کوفه و شام ستم
او حسن، او فاطمه، حیدر، حسین
خطبههایش آبرو برد از یزید
مستیاش را زهر کرد آخر حسین
خواهرت وقتی به بزم باده رفت
تو کجا بودی؟! به تشت زر حسین.
#کوفه_شام
#محرم_۱۴۰۴
#امیر_عظیمی
ای که یک عمر بر تو گریانیم
از پریشانیت پریشانیم
با غمت همنشین درد شدیم
در عزایت بهفکر درمانیم
ما و اجدادمان که چندینقرن
به سر سفرهی تو مهمانیم
همه آزادهایم از وقتی
در حصارت "حسین"زندانیم
آنچه از عمر صرف روضه شود
گذر عمرخود نمیدانیم
ما که جز مهر تو نمیطلبیم
ما که جز اسم تو نمیدانیم
هرچه گفتیم جز حسینحسین
در همهعمر از آن پشیمانیم
روز محشر که مادرت زهرا
میکند خود قیامتی بر پا
بر ترازوی عدل مینگرد
نالهای میکند در آن غوغا
در کنار علی و پیغمبر
روبروی پیمبران خدا
مینماید تو را طلب از حق
یاحسین، ای مقطعالاعضاء
پسر بیسرم، سرت چه شده
بر سر نیزه حنجرت چه شده
زیر شمشیر و نیزه و سم اسب
جسم عریان اطهرت چه شده
اربا اربای کیست در صحرا
قد و بالای اکبرت چه شده
حرمله با دل رباب چه کرد
گلوی خشک اصغرت چه شده
سر پیراهنت چه آمده است
زیور گوش دخترت چه شده
دخترانم چرا اسیر شدند
غیرتالله خواهرت چه شده
با لبتشنه شمر ذبحت کرد
ساقیآبآورت چه شده
#شعر_مناجات_سیدالشهدا_ع
#امیر_عظیمی
این روزا غصههامو به کی بگم
تو خرابه با کی درد دل کنم
مگه میشه بیخیال شم، مثلا
مسخره کردن شمرو ول کنم
دخترشامی به من طعنه نزن
لباسام از اولش پاره نبود
عمههام بدون خلخال نبودن
گوشمن بدون گوشواره نبود
دخترشامی، شده اسیر بشی
به روی ناقهی عریان بشینی
شده صورتت رو سیلی بزنن
عموتو بالای نیزه ببینی
هیچ شده تو مجلس شراب بری
خارجی خنده به موهات بزنه
ی نفر مست کنه، کفر بگه
خیزران رو لب بابات بزنه
شده تو خیابونا راه بری
پر شه از ارازلا دور و برت
دختر شاه دو عالم باشی و
خسوخاشاک بریزن روی سرت
آخه من وقت عروسک بازیمه
واسه من سر بریده میارن
بابای خوشگلمو گرفتن و
بابای رنگپریده میارن
بابایی..این آدمای بیحیا
سرتو بگو چهجوری بریدن
وقتی خواستن ببرن گردنتو
چشمای مهربونت رو ندیدن
#شعر_شهادت_حضرت_رقیه_س
#امیر_عظیمی
#شهادت_حضرت_رقیه_سلام_علیها
#ماه_صفر
این روزا غصههامو به کی بگم
تو خرابه با کی درد دل کنم
مگه میشه بیخیال شم، مثلا
مسخره کردن شمرو ول کنم
دخترشامی به من طعنه نزن
لباسام از اولش پاره نبود
عمههام بدون خلخال نبودن
گوشمن بدون گوشواره نبود
دخترشامی، شده اسیر بشی
به روی ناقهی عریان بشینی
شده صورتت رو سیلی بزنن
عموتو بالای نیزه ببینی
هیچ شده تو مجلس شراب بری
خارجی خنده به موهات بزنه
ی نفر مست کنه، کفر بگه
خیزران رو لب بابات بزنه
شده تو خیابونا راه بری
پر شه از ارازلا دور و برت
دختر شاه دو عالم باشی و
خسوخاشاک بریزن روی سرت
آخه من وقت عروسک بازیمه
واسه من سر بریده میارن
بابای خوشگلمو گرفتن و
بابای رنگپریده میارن
بابایی..این آدمای بیحیا
سرتو بگو چهجوری بریدن
وقتی خواستن ببرن گردنتو
چشمای مهربونت رو ندیدن
✍️#امیر_عظیمی
سلام ایسوارهها سلام ایپیادهها
سلام ایعمودها، موکب بین جادهها
سلام ای ارادت دهاتیان و سادهها
سلام بیامان ما، به آستان اربعین
درود بیکران ما به زائران اربعین
خاک اگر به دیده و خار اگر به پا رود
خوشاست حال زائری که سوی کربلا رود
چنان شهید هر قدم به دیدن خدا رود
بوی بهشت میوزد ز کربلای تو حسین
میشنوند زائران فقط صدای تو حسین
توشه راه زائران چیست؟! غم حسینجان
نیست به دوشهایشان جز علم حسینجان
زمزمهی لبانشان فقط دم حسینجان
به هر کجا که زائران قصد مقام میکنند
ملائکه به خاک آن سرا سلام میکنند
در این مسیر زائران به اذن مادر حسین
قدم زدند هر قدم بیاد خواهر حسین
سینه زدند یکبهیک بیاد پیکر حسین
قبیلهای که توشهاش پر از شکسته بالی است
به کربلا روان ولی جای رقیه خالی است
بعد هزار سال هم جوشوخروش میرسد
صدای زنگ اشتران باز بگوش میرسد
قبیلهات -حسینجان- سیاهپوش میرسد
عزا، عزاست باز هم هیئت و دسته آمده
بلندشو حسینمن، زینب خسته آمده
سفر بسر رسیده و وقت خطر گذشتهاست
خواهر سنگخوردهات ز شکوه در گذشتهاست
بزم شرابدیده را آب ز سر گذشتهاست
من از تمام پنجتن ببین پر از نشانهام
بیاد زخمهای تو کبودِ تازیانهام
پارهجگر شدی تو از داغ علیاکبرت
خون بهجگر شدیم با داغ علیاصغرت
پشت حرم شکست با رفتن آبآورت
کنار نهر علقمه عجب غمی درست شد
شکست قامت تو و عمود خیمه سست شد
عزم وصال کردی و من به وداع آمدم
بوسه به حنجرت زدم کاش ولی نمیزدم
نشست روی سینهات شمر لعین و دمبهدم
کشاند روی حنجرت خنجر و ناامید شد
گفت ببرّم از قفا سر تو را... برید و...شد
نیزهنشین شدی و ما اسیر دست قافله
روح تو رفت عرش و ما کنار شمر و حرمله
شهربهشهر دورمان خصم تو کرد هلهله
کجا نرفت دخترت، چهها ندید خواهرت
چوب زدند بر لبت، سنگ زدند بر سرت
#اربعین
#مشایه
#امیر_عظیمی
@hadithashk
#امام_حسن_علیه_السلام
#چارپاره
روضه خوان خسته نباشی مادر
روضه خواندی ز شه بی کفنم
شصت روز است حسین میگویی
امشبی روضه بخوان از حسنم
روضه خوان روضه غربت سخت است
هیچکس با حسنم یار نبود
خانه هم امن نبوده بر او
همسرش یار وفادار نبود
جعده زهری به حسن خورانده
که از آن فتنه و شر میریزد
روی تشتی که برایش بردند
لخته خون، پاره جگر میریزد
روضه خوان روضه بخوان از حسنم
جگرش گرچه به زهر آغشته
پسرم غیرتی و مادری است
داغ کوچه حسنم را کشته
صورت من که از آن کوچه تنگ
تا دم مرگ فقط نیلی ماند
توی ذهن حسن مظلومم
تا ابد خاطره سیلی ماند
حسنم هیچ نرفت از یادش
آتش و دود چه غوغا میکرد
در که افتاد روی پهلوی ام
محسنم داشت تقلّا میکرد
✍️#امیر_عظیمی