eitaa logo
ذاکرین آل الله
272 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
296 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
آفتاب جلوه ات از کهکشان‌ها هم سر است وسعت تابندگیِ تو تعجب‌آور است طبقِ نَصِّ : ما عَرَفنا قَدرَکِ...،اثبات شد: درک شأنَت از شعورِ هر بشر بالاتر است شرطِ ختم‌المُرسلینی ، دست‌بوسیِ تو بود قدردانی از تو تنها کار یک پیغمبر است کِسوَتِ اُمِّ اَبیهایی فقط مخصوص توست کیست مانند تو که هم مادر و هم دختر است حول دستاس تو می چرخد زمین و آسمان گردش ایّامِ ما بر پایه ی این محور است روح اَسما را تنور خانه ی تو شکل داد نانِ گرمِ سفره ی سبزِ تو خادم‌پرور است مات و مبهوت وقار فاطمی ات مریم است هاج و واج اقتدار هاشمی‌ات هاجر است کمترین لطف تو بیش از ظرفیت‌های گداست بخششِ حدِّ‌اَقلیِّ تو حدِّ‌اکثر است بی‌نیازی از فدک‌های زمینی،فاطمه! در خورِ مهریه‌ی تو چشمه،چشمه کوثر است تک‌سواریِ تو در صبح قیامت دیدنی‌ست... بهترین تصویر در قاب عظیم محشر است سایه‌‌ی روی سرِ ما چادر خاکی توست میتوان پس گفت : ایران، زیر چتر مادر است! مادر هر کس که بابایش علی باشد..،تویی بچّه‌شیعه نسل پشت نسل بر این باور است عالمی پابند تو بود و تو پابندِ علی کُلِّ فکر و ذکر تو در هر زمانی، حیدر است این شبِ جمعه مرا با خود ببر پیشِ حسین کربلایِ شاه رفتن ، آرزوی نوکر است یک دقیقه گریه کردن بر مصیبت‌های تو فیض آن بالاتر از صدها هزاران منبر است ▪️ ای که روی صورتت گلبرگ هم رد می گذاشت زیر پلکت جای ضربِ سیلی آن کافر است تیزیِ مسمارِ کج‌رفتار با پهلو چه کرد؟!... قاتل هر ساله ی ما روضه ی میخ در است 🔸شاعر: =========================
ویران شود آن کوچه که مادر زمین خورد بین گذر با دیده‌های تر زمین خورد زهرا و حیدر آینه بودند هم را زهرا زمین که خورد، پس حیدر زمین خورد در سر وقار مرتضی را با خودش داشت بد شد میان جمعیت با سر زمین خورد اهل زنا که صحبت از دینِ خدا کرد هم حُرمت محراب، هم منبر زمین خورد می‌گفت اگر صدّیقه‌ای، شاهد بیاور چه طعنه‌ها از مردم این سرزمین خورد حوریّه‌ای که با تلنگر لطمه می‌دید با پا لگد که خورد محکم‌تر زمین خورد هر جا پیمبر بوسه‌اش می‌زد کبود است یعنی سفارش‌های پیغمبر زمین خورد طفلی حسن در کوچه خیلی دست و پا زد تا پا شود مادر، ولی آخر زمین خورد این رفتن و این آمدن، چه دردسر داشت یک گوش سنگین شد، دو تا گوهر زمین خورد خیلی دلش می‌خواست که زینب نفهمد امّا نرسیده به پشت در زمین خورد یک روز زیر دست و پا مادر زمین خورد یک روز زیر دست و پا دختر زمین خورد زهرا زمین که خورد، با معجر زمین خورد زینب ولی، صد بار بی‌معجر زمین خورد 🔸شاعر: =========================
مانده ام با تن بی جان‌ تو جانا چه کنم؟ با کبودی تن و چشم تو زهرا چه کنم؟ چشم بگشا و ببین حال مرا زهرا جان حیدر افتاده به این روز...خدایا چه کنم...؟ میرسم هر طرف از این تن درهم شده ات میزنم داد به فریاد که این را چه کنم؟؟ گفتم آن روز چرا دست تو هی می افتد؟ نگو این دست شکسته ست..حالا چه کنم؟ من اگر آب بریزم به تنت،می ریزد بسکه پژمرده شدی..غنچه ی طاها...چه کنم کاش من جای تو میرفتم و تو می ماندی گیرم امشب گذرد..با غم فردا چه کنم؟ بچه هارا که من آرامش خاطر دادم حسن آرام شده..با خودم اما چه کنم؟ - رو زدم آب بگیرم پسرم را کشتند مادرش بر در خیمه ست خدایا چه کنم؟ 🔸شاعر: =========================
شعر زمزمه ی زیبای فاطمیه..... من خیلی از غمامو..حتی به چاه نمیگم توی خودم می ریزم...یه دونه آه نمیگم این خونه ی قشنگ و... یه مرد لاابالی جلو چشام خراب کرد... روی سر اهالی فاطمـــــــه سوخت   کباب شد در روسرش         خراب شد  عـــــــــــلی هی دید و آب شد آخه دید    خرمنش سوخت خب وصله ی  تنش سوخت غیرتی هـــا   زنش سوخت زن جلو شوهرش سوخت پروانه    پیکرش سوخت تو خونه  آخرش سوخت اون خونه که  درش سوخت یاسی که      گلپرش سوخت بچه  با       مادرش سوخت
روضه ی زمزمه ای فاطمیه اول آه ای مدینه کو گل یاسم باغم نداره بی گلم رنگی یاس مرا پر پر نمودن و من ماندم و یک کوه دلتنگی یک شهر دشمن با منو زهرا آخر چجوری از علی دل کند هر روز داغش تازه تر میشه وقتی مغیره میزنه لبخند وقتی تنت رو غسل میدادم از زندگیه بی تو دست شستم من با تو قوت داشتم زهرا آه ای توان زانوی سستم طفلان به دندان آستین خاموش چشمانشان ابر بهاری بود وقتی که اسماء آب را می ریخت از پیکرت خونابه جاری بود آه از همان روزی که پیش من بین در دیوار افتادی فضه به من گفته تا مسجد فاطمه چندیدن بار افتادی یادم نرفته پیش چشمانم آتش به باغم شعله ها می زد من ایستاده بودم و دیدم دشمن گل یاس مرا می زد ای کاش دستانش فلج می شد دستی که سیلی را به کوثر زد ای کاش پایش می شکست آن دم محکم لگد بر سینه ی در زد هرجای خونه بوی تو داره پیچیده تو خونه بوی یاس امشب حسین از خواهرش زینب چادر نماز خاکی تو می خواست زینب به جای چادر خاکی پیرهن کربلا رو در  آورد سفارشای روز آخر رو با پیرهن کهنه خبر آورد گفت به داداش مادر سفارش کرد یک کاسه آب بالا سرت باشه از مدینه تا کربلا یک سر حواس من به حنجرت باشه تا که جدا نشدم ز تو یک دم گفت باشه این دعای مخصوصم گفتش میاد یه روز به جای من زیر گلوی تو می بوسم دیروز که نون پختی خدارو شکر گفتم که خوب شد خانم خونه خوشحال بود زینب می گفت بابا مادر زده به موی من شونه
کار تنش زیاد ولی وقت من کم است یک شب برای شست و شوی این بدن کم است بانوی من این چنین نبود وقتی نگاهش میکنم ظاهرا کم است در زیر پارچه ورمش گم نمی شود آنقدر واضح است که یک پیروهن کم است باید چگونه جمع کنم این بساط را فرصت کم است و آب کم است و کفن کم است مسمار را خودم زده بودم به تخته ها باید بمیرم آه پشیمان شدن کم است گیرم حسین دق نکند این چنین گریه بدون داد برای حسن کم است آیینه آمدی و ترک خورده می روی یعنی برای مردن تو چهار تن کم است پیروهن حسین که کارش تمام شد پس جای غصه نیست اگر یک کفن کم است بالت پرت تنت همه ی پیکرت خدا این زخم ها زیاد ولی وقت من کم است
از کوچه گفتن دردسر داره کی از حال حسن خبر داره شبا با گریه زیر لب میگه مادر دلش خوش بود پسر داره شرمندگی قدم رو خم کرده این حال و روزش بدترم کرده چجوربه بابام بگم اون نامرد به پیش مادرقد علم کرده قدم زدش جلو چشام هی ناسزا گفت به بابا هی خنده زد به گریه هام اومد جلو و بی هوا زد گفتم بیا منو بزن دور شو از این جا بد دهن مادر من جلوی من افتاد رو خاک و دست و پا زد حرمت ما تو مدینه گم شد جواب سلام ما تبسم شد آتیش خونه قصه ی کوچه حرف و حدیث بین مردم شد با کی بخند کنم تو شهر دلم رو با کی بند کنم تو شهر همه خبر دارن از اون کوچه چجوری سر بلند کنم تو شهر زدن به زخم ما نمک میگن دلاشون شد خنک نصیب زهرا شد فدک حق باباشو اون به ارث برد ولله دارم دردسر با خاطرات پشت در تو کوچه یا بین گذر جایی که مادرم زمین خورد از بعد آتیش خونه پر آهه بابام یا خونست یا دم چاهه پرسیدم از محسن بهم گفت که غصه نخور ایشالله تو راهه اگر شکسته علی از نماز آیات است نود شب است در این خانه ماه میگیرد
دلواپسم دلواپسم زهرا با من نگو حیدر خداحافظ این زندگی را من نمیخواهم بی فاطمه بی فاطمه هرگز زهرا نظر بر سوز و حالم کن حتی پر از درد و ملالم کن من تا آخر عمر از تو شرمندم اینقدر نگو حیدر حلالم کن پهلو به پهلو می کنی هر شب دهلو به پهلو کردنت سخت است پیراهنت خونی شده بازم از تن برون آوردنش سخت است آه ای پرستوی علی حالا فصل پریدن نیست از لانه تو سوختی اما خیلی کبود هستی پرستوی مانند پروانه زهرا غریبی مو نمیبینی تنهام نذار اینجا همه پست ان تنهام نذار پیش همون ها که دستامو پیش چشم تو بستن با من بگو از کوچه و سیلی در کوچه رودر رو شدی با کی پنهان ز من کردی رخ خود را آن رو زیر چادر خاکی جان بر لب من آمده زهرا رخ را نشان من بده زهرا با من بگو از کوچه های شهر کی بر رخت سیلی زده زهرا با بودن من سیلی و کوچه یک اتفاق غیر ممکن بود اسماء چرا تابوت می سازی این چوب گهواره ی محسن بود یعنی چه غسل زیر پیروهن یعنی چه این حرفا عزیز من بازی نکن با جان من زهرا خوب میشی ای یار مریض من زهرا تو تنها خانمی هستی کز شوی عشق خویش لبریزی
دلم ای یار شده زخمی گل گلزار شده زخمی در به دیوار خورده انگار آخه دیوار شده زخمی باز زمین خوردنت هرروز   منو کُشتی مثل اون روز نمیدونم سر زانوت   روزی چندبار شده زخمی شونه زخمی  گونه زخمی      شده زیر چونه شده زخمی با زمین خوردن زهرا   دل اهل خونه زخمی باز داره اشکام در میاد     این صحنه رو دیدم زیاد زینب میخواد بوست کنه     می ترسه که دردت بیاد همه ی پر شده خونی    پر معجر شده خونی در و واکردی برا من   لبه ی در شده خونی کی میریزه از پیروهن    قطره قطره روی دامن   چی شده از دم در تا   دم بستر شده خونی سینه خونی پهلو خونی   یا که شاید بازو خونی هرجا که جارو کشیدی اصلا حتی جارو خونی امروز هوا بارونیه    چه درد بی امونیه به روی دستم فاطمه    گوشواره های خونیه آن دوره ی عشق و وفا یادش بخیر اون روزگار با صفا یادش بخیر شب عروسی یادته بابات میگفت پیرشی به پای مرتضی یادش بخیر وای وای توروخدا نزن نزن   دلم رو از جا نکن می ریزه خون از دهن   براش بمیره حسن غیرت چیه حیا چیه    این چه میدونه دین چیه حیا چیه معنی زن زدن تو کوچه ها چیه آه کوچه ی تنگ و دل سنگ  مادر به چادر میزنه چنگ از کوچه ی ما برو برو    دیگه نبینم تورو برو نزن برای فدک  کتک   لگد نزن چادرو  برو مثل مرد ایستاده ام    درسته بچم ولی حیدر زاده ام من پسر بزرگ این خانواده ام   خونم به جوش سینم سپر صداتو واسه مادرم بالا نبر
نوحه زمینه زیبای فاطمیه ببین صدای گریه های من  شده بلند برای بار آخرم شده  فقط بخند بخند و چشمای کبودتو  به روم ببند بخند که لحظه های آخرو عوض کنی یه بار دیگه حال حیدرو عوض کنی همه سفارشات کردی اما باز میگی یادت بمونه که باید درو عوض کنی (به در نگاه نکن به قتلگاه محسنم همش میگی مگه چی بود گناه محسنم کی داغ بچتو سه ماهه به دلت گذاشت یه روز میگیره دامنش رو آه محسنم)2 (تو رو به جون من کنار من بمون قرار قلب بی قرار من بمون)2 (فاطمه نرو نرو علی غریبه)4 نگو یه روز گرفتن از سرم عمامَمُو که نشنیده میگیرن این روزا سلامَمُو میبینی حال ذوالفقار در نیامَمُو به قلب زارم حق بده بسوزه دِق کنه به حیدرم حق بده یه روزه دِق کنه برای حیدرت همین که چشممشو به چشم نیمه بازتو بدوزه دِق کنه (چشاتو وا کن و نگاهتو بده نشون تورو به جون خاطرات خوبمون بمون منو نگاه کن و تو این غروب رفتنت زمین نزن منو نرو به سمت آسمون)2 (تو رو به جون من کنار من بمون قرار قلب بی قرار من بمون)2 (فاطمه نرو نرو علی غریبه)4 بهت که گفتم بودم آخه بی خبر نرو به قطره قطره اشکای دمِ سحر نرو یا لااقل بدون همسفر، سفر نرو داری میری سفر دعا کن همسفر برام میدونم این جدایی میشه دردسر برام میری ولی برا دلی که میشه تنگ تو دو خط نوشتی یادگاری روی در برام (نوشتی روی در که بچه هام فدای تو الهی من فدای اشک بچه های تو ببین حسینمو چجوری گریه میکنه فدای غربت غریب کربلای تو)2 (تو رو به جون من کنار من بمون قرار قلب بی قرار من بمون)2 (فاطمه نرو نرو علی غریبه)4 .:
از من مپرس در شب جمعه کجاست دل 🍁 بی خانه است زائر شهرِ خداست دل 🍁 هرگز وجودِ حاضرِ غائب شنیده ای؟ 🍁 در شهرِ خویش هستم و در کربلاست دل 🍁 صلی الله علیک یااباعبدالله الحسین 🤚🍁
باشد زینب(س) (س) ای شمع نیمه جان من درگرد بسترتو ، همچون پروانه ای ببین میگردد دخترتو (برخیزو بوسه ای دگر براین دردانه بزن زهرازهرا بیا سر،زینب راشانه بزن) خورشیدشفق پیروهن ای ماه گرفته ی من ازپیش من مرو زهراتوپناه منی گرمی ده آه منی ازپیش من مرو لاله ی نیلی وزردم برخیز *زهرا بی تو من شعله دردم برخیز زهرا* ای نورقلب عاشقم شمع این خانه تویی زهرا زهرا مرو مرو لطف کاشانه تویی ای خوب مهربان من یارنه ساله ی من یاس نیلوفری شده ای پرپرلاله ی من فاطمه ممنونم اگر نروی *میمیرم اگربروی *ازپیش من مرو ای نخل بریده ثمر ای مادرکشته پسرازپیش من مرو لاله پرپر شده ام زهرا برخیز من هم بی مادرشده ام زهرابرخیز
🏴 🏴 🎤مداح :حاج مهدی رسولی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دست بالا بیار یکم برا خودت دعا کن فکری به حال بچه ها کن به صورت حسن نگاه کن دست بالا بیار دعات باشه پیشم بمونی بهار من رو به خزونی برای جون دادن جوونی جون منی ، جون علی بسته به جونت بگو عجب واسه علی بده امونت نرو عزیز دل من حیدر و نیم جون نکن بهار خونه علی باغ منو خزون نکن یا زهرا فکیف اصبر و علی فراقک ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ شرمندت شدم سپر شدی برای حیدر یاور و هم صدای حیدر بازم بمون به پای حیدر شرمندت شدم به خاطرم دیدی تو آزار از درو از دشمن و دیوار کشته منو داغیه مسمار گریه نکن ، میشکنه باز دلم عزیزم با موندنت ، حل میشه مشکلم عزیزم بمون کنار حیدرو بمون کنار بچه ها خیلی زوده بی مادری فاطمه واسه غنچه هات یا زهرا فکیف اصبر و علی فراقک .
🏴 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ای خَتم رُسُل چرخ مرا مضطر کرد تاریخ غریبی مرا باور کرد در حفظ گل امانتت کوشیدم اما چه کنم مغیره اش پرپر کرد ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ چو مي اُفتد به چشمم گاهواره نفس مي گردد از غم پُر شماره الهي كاش محسن در برم بود نمي شد قلبم از كين پاره پاره ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ اينها كه بسوي خانه ام تاخته اند اينها كه مرا به گريه انداخته اند با چادر و چوبه هاي بيت الاحزان از بغض تو مشعل همگي ساخته اند ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ فلک دیدی چه خاکی بر سرم کرد به طفلی رخت ماتم در برم کرد الهی بشکند دست مغیره میان کوچه ها بی مادرم
فاطمیه ، اومده و ، خون جگرم ، برات مادر میسوزی و ، بارونیه ، چشم ترم ، برات مادر پُر از دردی ، نفسات روو لب اومده این دو سه ماهه پر از دردی ، کار روز و شبای تو گریه و آهه پر از دردی ،ای وای مادر نرو مادر ، مادر مادر پاشو ز جات ، موی منو ، شونه بزن ، برا یکبار هرچی که هست ، بوده همش ، زیر سَر ، همون مسمار بمیرم من ، پشت در چه بلایی سرت اومد ای داد بمیرم من ، در سوخته توو شعله به روی تو افتاد بمیرم من ، ای وای مادر نرو مادر ، مادر مادر یادمه اون ، لحظه ایکه ، پهلوی تو ، شکست مادر بد زدنت ، اون دو نفر ، بازوی تو ، شکست مادر زمین خوردی ، توی شعله تموم تن و بدنت سوخت زمین خوردی ، دله مضطر و خونجگر حسنت سوخت زمین خوردی ، ای وای مادر نرو مادر ، مادر مادر پس نزنی ، خواهشمو ، قدری بمون ، توو این دنیا زیر لبت ، آیه ی مرگ ، دیگه نخون ، توو این شبها بدونه تو ، خونه زندگی مون میشه مثل یه زندون بدونه تو ، دخترت می مونه با دو چشمای گریون بدونه تو ، ای وای مادر نرو مادر ، مادر مادر رفتن تو ، خونه خراب ، می کنه ما ،رو ای مادر رحمی بکن ، خیلی آخه ، میشه غریب ، بابام حیدر خداحافظ ، الهی بمیرم که غریبونه میری خداحافظ ، آخه سنی نداری که داری میمیری خداحافظ ، ای وای مادر نرو مادر ، مادر مادر عباس_قلعه
زمینه؛ حسنت رو تنها نذار.mp3
1.42M
🔹حسنت رو تنها نذار🔹 نه دلشو دارم ازت جداشم نه می‌تونم این حالتو ببینم‌ خودت بگو، چی به صلاحه‌ با نگاهت از من قرارو‌ بردی غصه‌ی من و آینده‌مو خوردی چه روزایی‌، بی تو تُو راهه من یه نوجوونم‌ حساسم‌ به تو مادر‌ پیداس از تو نگاهم‌ احساسم‌ به تو مادر فقط بمون، حسنت رو تنها نزار‌ فقط بمون‌، نباشی میشم بی‌قرار فقط بمون‌، شده چشمام‌ ابر بهار «یا زهرا، مادر مادر» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بمون و شب و روز بازم دعام کن‌ برای نمازای صبح صدام کن‌ اگه بری‌، می‌شکنه قلبم بمون و بهم یاد بده چجوری‌ زندگی کنم تو اوج صبوری‌ جراحتا‌‌ت، خوب میشه کم کم حتی یک نفس رو بی یادت سر نکردم فکر نکن کوچیکم من دیگه یه پا مَرد‌َم فقط نرو‌، همینه اوج خواهشم‌ فقط نرو، قربون‌ تنهاییت بشم فقط نرو، هرچی که گفتی رو چِشَم‌ «یا زهرا، مادر مادر» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ از تو یاد گرفتم عشق ولی رو‌ جون دادنِ پای اسم علی رو‌ منم می‌شم، یار ولایت از تو یاد گرفتم صبر و جهادو‌ تحمل بار رنج زیادو تویی تو معنای شهادت چشماتو می‌بندی‌ دنیامون می‌شه تاریک با نبودن تو مرگ من می‌شه نزدیک فقط نرو، همه کارا‌ باشه با من‌ فقط نرو، نرو مادر جان‌ِ حسن‌ فقط نرو، جانِ من حرفش رو نزن «یا زهرا، مادر مادر» شاعر و نغمه‌پرداز:
. اصلا حواسم نیست که فرصت ندارم خیلی برای بندگی همت ندارم اینقدر زیر خاک خوابیده اند مردم چشمی برای دیدن عبرت ندارم امروز و فردا می کنم هنگام توبه حالی برای ترک معصیّت ندارم ارزان خودم را باختم در دار دنیا اما حواسم نیست من قیمت ندارم افتادم اما باز دستم را گرفتی جایی به جز این خانه من عزت ندارم وای از شبی که صورتم بر خاک قبر است چیزی برای خانه ی غربت ندارم باب نجات شیعه ی زهرا، حسین است چشم امیدی جز به این رحمت ندارم وقتی حسین بن علی را دوست دارم از هیچ چیز دیگری وحشت ندارم شب های جمعه مادری قامت خمیده هی بوسه می گیرد ز رگ های بریده
. زمزمه حضرت زهرا(س) زهرای من قامت کمانم برخیز و بنگر حال زارم ای جوانم ای جوانم بی تو سلام بی جوابم فاطمه جان فاطمه جان با رفتنت کردی عذابم فاطمه جان فاطمه جان بی یاوری شد حاصل من میخ در و دیوار خانه قاتل من قاتل من دیدم میان آتش و دود معجرت سوخت معجرت سوخت بامیخ در آن سینه غم پرورت سوخت پرورت سوخت دیدم غلاف و بازوی تو دیدم که خون جاری شد ازآن پهلوی تو پهلوی تو زهرای من باغصه و غم خوگرفتی خوگرفتی از محرمت با روی نیلی رو گرفتی رو گرفتی رفتی و رفته حیدر از حال باشد قرار و وعده ی ما بین گودال بین گودال آنجا که حنجر می رود در زیر خنجر زیر خنجر زینب شود در بین دشمن بی برادر بی برادر #.
. تو بانوی ممتحنی نیمه ی جان حسنی به اهلبیت روح و تنی تو مثل مرتضی ،خیبر شکنی نبی را یاسی علی را دلبر به خلقت تاجی به عقبی سرور مدد یا زهرا س بانوی با کرم تویی سایه ی رو سرم تویی مدافع حرم تویی ذکر امیرعشق دم به دم تویی بهشت احمد جمال سبحان تمام عشق علیِّ عمران مدد یا زهرا س روح رسول رکن علی بین زنان بی مثلی مُظهر حق مَظهر حق گفته ثنای تو ذات ازلی ثنایت قرآن دمت بی پایان فراقت درد و وصالت درمان مدد یا زهرا س ابوذر رئیس میرزایی✍ ...................... میون اون دیوار و در زدن توو میدون خطر برای حفظ دین شدن فدایی علی مادر و پسر میونه آتیش با ضرب سیلی رخ ماهش شد کبود و نیلی واویلا زهرا س توو دلشون مهری نبود هیزم بود و آتیش و دود نتیجه ی سقیفه شد پهلوی زخمی و بازوی کبود برای حیدر نمونده صبری غم ناموس و چشای ابری واویلا زهرا س به زخم دل نمک زدن فاطمه رو کتک زدن دشمنا با غلاف تیغ به دست و بازوی قاصدک زدن علی رو بردن با قلبی خسته طناب و گردن با دست بسته واویلا زهرا س ابوذر رئیس میرزایی ................. . صبر علی سراومده اشک چشام در اومده فاطمه جون پاشو ببین چه روزی برسر حیدر اومده حسن گریونه حسین میخونه بمون مادرجون مرو از خونه مرو یا زهرا س خونمون شده خزون خانم من پیشم بمون روح تنم زیر لبت عجل وفاتی رو اینقده نخون بزن حرفی که زدنیا سیرم بدون تو من دیگه می میرم مرو یا زهرا س ((راه نرو پرت شکست کارنکن فضه که هست)) الهی که خیر نبینه شیشه ی عمرتو بالگد شکست منو کشته این نگاهت زهرا علی میسوزه زآهت زهرا مدد یا زهرا س ابوذر رئیس میرزایی✍ .............. . . بارونیه چشای من چه جور کنم تورو کفن پریشونه زینب تو بلندشو موهاشو باز شونه بزن چرا زخمیه کنار ابروت زدن بدجوری به روی بازوت واویلا زهرا س دنیا برام شده قفس بی توعلی نداره کس فراق تو سخته برام از ته دل میگم پاشو هم نفس کنار قبرت علی گریونه پاشو تا باهم بریم به خونه واویلا زهرا س پاشو حسین نداره تاب نیمه ی شب نداره خواب منتظره تا که بیای لباشو تر کنی با جرعه ی آب علی بعد تو شده بداحوال قرار بعدی باشه توو گودال واویلا زهرا س ابوذر رئیس میرزایی ................ دست علی بسته شد بازوی تو شکسته شد زآشیانه پرزدی علی در این قفس بی تو خسته شد دلم خون گشته پناهم رفتی غریبم بی تو سپاهم رفتی واویلا زهرا س به یاورم نظر زدن به خانه ام شرر زدن باهدف کشتن من به سینه ی گلم  میخ در زدن زداغت برلب رسد صبر من نباشی خانه شود قبر من واویلا زهرا س آرامشم قرار من خزان شدی بهار من جوان قد کمان من بی تو سیه شده روزگارمن ز بابای تو شدم شرمنده مغیره هر روز به من میخنده واویلا زهرا س .
. شهادت حضرت زهرا(س) نمیتونی دستتو بالا بیاری میون بسترت چه بیقراری با این همه زخمای کاری نایی نداری بخاطر من علی نه بخاطر حسن بمون انقد برای زینبت شعر جدایی رو نخون داره اشکام روضه میخونه نرو زهراجان ازاین خونه نروزهرا جان نرو زهرا ای قوت قلب دلیر حیدر اگه بری به غم اسیره حیدر نرو که پشت در خونه نمیره حیدر فاطمه جون خودت میدونی سخته برام فراق تو من چی بگم به زینبت اگه گرفت سراغتو شدم خسته دیگه از دنیا منو همراهت ببر زهرا نرو زهراجان نرو زهرا .