مهر فاطمه چادر
چادرت یا فاطمه چتر خداست
ذکر تسبیح شما مشگل گشاست
مادر عالم تویی خیرالنسا
هرکه دارد مهر تو از غم رهاست
یاس خوشبوی نبی جان علی
نام تو درمان درد بی دواست
راضیه باشی رضیه مرضیه
همسرت شاه ولایت مرتضاست
مادر سادات و عالم زهره ای
گرترا جان جهان خوانم رواست
دختر احمد گلستانی ز یاس
نام تو بردرد بی درمان شِفاست
(بیقرارم) من گدای فاطمه
چشم امیدم به درگاه شماست
بیقرار اصفهانی
.
#شعر_حماسی...
به سبک: دل نوای نینوا دارد
#هفته_بسیج
عاشق راه علی هستیم/ این ولایت آبرومونه
ما نمی لرزه قدم هامون / چون شهادت آرزومونه
جای دشمن نیست/ در سرای ما
خاک ایرانه /کربلای ما
بند دوم
با شعور ما بسیجی ها/ دم به دم ایران قوی میشه
ما فدائی حرم میشیم / چون که دارد عشق ما ریشه
در مسیر حق/ می شویم عازم
مرد میدانیم/ مثل حاج قاسم
بند سوم
هر کی سرباز علمداره / در دلش حب ولی دارد
کوری چشم همه اعدا /این وطن سید علی دارد
پای این پرچم / میگذریم از جان
رو سر ماهاست/سایه ی سلطان
#
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باز پخش به مناسبت
#هفته_بسیج
هم خوانی بسیجیان
در محضر #مقام_معظم_رهبری
۱۴۰۱/۰۸/۰۵
.
فاطمه یعنی.....
تا نفس آید به سینه از علی دم میزند
بر دهان دشمنانش مشت محکم میزند
در دفاع از حق مطلق چون ندارد واهمه
می دهد هستی خود را پای دینش،فاطمه
ترسی از دشمن ندارد، فاطمه یار علیست
هر کجا پایش بیفتد، او طرفدارِ علیست
در مصافِ با معاندها ، سپاه حیدر است
در پناهش حیدر است و در پناه حیدر است
این ندای فاطمه ، بر شبهه ها غالب بُوَد
حق همیشه با علی بن ابی طالب بُوَد
فهمِ زهرا از ولایت ماورای فهم ماست
تکیه گاه امنِ مولا، در هجوم فتنه هاست
سیره ی او ،آیه ی روشنگریِ جامعه ست
او بصیر است و مقامش مادریِ جامعه ست
این پیام مادرانه می شود صدها کتاب
" گوهر نابی که زن دارد حجاب است و حجاب"
عشق زهرا بعد او در عالمین رونق گرفت
بین خلق الله ذکر یاحسین رونق گرفت
از گلوی ماذنه نام علی دارد طنین
ذکر سربند شهیدان "یا امیرالمومنین"
جوهرِ جمهموری ما از قیامِ فاطمه ست
کشور اسلامی ایران بنام فاطمه ست
#مرتضی_عابدینی
.
#مدافع_ولایت
زره عشق علی جان به تن فاطمه است
حرف حقانیت او ، سخن فاطمه است
عاشق فاتح خیبر شد و دشمن فهمید
راهِ افتادن حیدر ، زدن فاطمه است
#مرتضی_عابدینی✍
.
سینه_زنی وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها به نفس حاج میثم مطیعی •✾•
آروم آروم از این زمونه، مادر رفت شبونه
زده اشکام جوونه، خدا میدونه
مدینه دیگه بخوابه، خواب که واسه ما عذابه
زندگی بی تو سرابه، خدا میدونه
شکسته پر شد مادر، بی بال و پر شد بابا
شکسته تر شد مادر، تنهاتر بابا
دلخوشی نمونده واسه دنیام، مادر
روشنی نمونده واسه چشمام، مادر
همدمی نمونده واسه بابام، مادر
شده نمازات نشسته، با پهلوی شکسته
شدی از دنیا خسته، خدا میدونه
داری میری توو جوونی، دل مارو میسوزونی
چرا شدی قد کمونی، خدا میدونه
نداره مرهم مادر، گرفته ماتم بابا
آب میشه نم نم مادر، غرق غم بابا
ای جوابِ هر سلام بابا، مادر
بی تو میشه بی سپاه و تنها، مادر
سر میذاره بین چاه غمها، مادر، مادر
منو دیگه برده نالهات، تنِ مثِ باغ لالهات
تا روضهی سه سالهات، خدا میدونه
سر بابا روبروش بود، همونی که آرزوش بود
چه بغضی تو گلوش بود، خدا میدونه
چیشد سرت ای بابا، بریده شد کی بابا؟
تو ما رو میدیدی از، روی نِی بابا
بارِ تازیونه رو کشیدم، بابا
اما طعنههایی که شنیدم، بابا
از نگاه شامیا بُریدم، بابا
دل خوشی نمونده واسِ دنیا، بابا
روشنی نمونده واسِ چشمام، بابا
ایندفعه منم میرم با بابام، بابا
«ابا عبدالله، حسین ثار الله...»
.
روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها
به نفس سید رضا نریمانی •✾•
من ایستاده بودم دیدم که در افتاد
حسن ناله می زد، بابا! مادر افتاد
تو افتاده بودی، درم روی پهلوت
دیدم هر کی رد شد، لگد زد به پهلوت
قنفذ کمر بست به کمر شکستنم
میخواست پیش مغیره ادّعا کنه
مغیره خواست کم نیاره پیش اون
با لگدی هم شده شر به پا کنه
اون روز دشمن هستیمو از حسد گرفت
اون روز دشمن از هر کسی مدد گرفت
هر کس اومد، چادرشو لگد زد و
هر کس می رفت، چادرش و
*گفتم لگد دلم رفت گودال....
اینجا تنها جایی نبود که لگد به مادرش زدند.همچین که اومد تو گودال،روایت میگه اول یه لگدی به این بدن زد...*
یه جای سالم به تن نداری
دیگه چی میخواد از بدنِ تو
داد میزدند امّا شمر نامرد
برنمیداره پا از بدن تو
پیش چشمای خیسِ مادرت
کهنه خنجرش روی حنجرت
کاش میشد برات کاری کرد حسین
داره جون به لب میشه خواهرت....
اونقده دورت شلوغه حتی
سخته برا تو نفس کشیدن
از بس گرمِ غارتت هستند
اشک چشامو حتی ندیدن
از روی زخمات، خون شده جاری
برات بمیرم یاری نداری...
نمیذارن که بیام کنارت
چی کار کنم تا طاقت بیاری...
با مادر مادر کشتی خواهر رو
با یارب یارب کشتی مادرو
با بی رحمی زد تیر آخرو
حسین جانم..!
آه ای مادر! من بمیرم...
دیگه جا نیست شده نیزه در نیزه...
من بمیرم می کشی آه با فرود هر نیزه
نیزه رو نیزه،چه جای عَرضه....
ای حسیین.....!
.
درد دل با #امام_زمان(عج)
و گریز به روضه ی #حضرت_زهرا(س)
تو لحظه های انتظار
در پی دیدار توام
یه بار دیگه اومدم
بگم گرفتار توام
بدیامو نگاه نکن
این دلِ خونمو ببین
یه بار پای دردو دل
غلامِ روسیات بشین
بادست خالی اومدم
رحمی به این گدا بکن
تو قنوتِ نماز شبت
برا منم دعا بکن
موهام داره سفید میشه
پیمونه داره سر میاد
دلخوشیم اینه آقاجون
یه روز ازت خبر میاد
از کوچه ی دل منم
چی میشه که عبور کنی
تا که نمردم آقاجون
بیایی وظهور کنی
به جون مادرم قسم
دیگه بریدم از همه
تموم کن این فاصله رو
تورو به جون فاطمه
بساط روضمون بپاس
تو روزای بدونِ تو
تو بستر افتاده دیگه
مادرِ قد کمونِ تو
سخته برای مرتضی
که فاطمه رو بگیره
سخته جلوی بچه ها
دستو به پهلو بگیره
.
.
#شب_شهادت
#حضرت_زهرا(س)
#زمینه #شور #فاطمیه
ای یار نیمه جوونم.نوبهار خزوونم
پاشو از توی بستر.بی تو تنها میمونم
بازویت شد کبود.این حق تو نبود
داری میری گلم.ازپیشم خیلی زود
بشکسته پهلوی تو.بازوی تو.تکیه گاهم
زهرای مهربونم.هم زبونم.بی پناهم
زهرا یا فاطمه
یار ماتم کشیده.سرو قامت خمیده
دست تو سرده زهرا.رنگ رویت پریده
گشتی نقش زمین.گشتم خونه نشین
حال و روز منو.توی غربت ببین
گل نیلوفرمن.کوثرمن.بی شکیبم
بمون تو درکنارم.بیقرارم.ای حبیبم
زهرا یا فاطمه
بی تو طاقت ندارم.هوای گریه دارم
زانو بغل میگیرم.گریونه چشم زارم
زهرا با شور و شین.گفتی از نورعین
از کربلا و از.تشنگی حسین
قرار و وعده ی ما.کرببلا.توی گودال
جایی که میشه مضطر.زینب تو.میره از حال
زهرا یا فاطمه
ابوذر رییس میرزایی(بهار)✍
......................
شهادت حضرت زهرا(س)
#در_و_دیوار و #کوچه_بنی_هاشم
#هجوم_به_بیت_وحی
فاطمیه رسید و.دلم دوباره خونه
این شبها آسمونم.داره روضه میخونه
درمدینه خدا.گشته محشر به پا
در پشت در شده.از شاخه گل جدا
سینشو داده آزار.درب ومسمار.ضرب سیلی
باسر خورده به دیوار.روی گلزار.گشته نیلی
زهرا یا فاطمه
مادر نقش زمین شد.میونه آتیش و دود
یا فضه خذینی.نوای فاطمه بود
زهرارو میزدن.رو به روی علی
بال و پر میزند.پرستوی علی
ازنفس آخرافتاد.مادر افتاد.روی خاکا
شعله به معجرافتاد.باسر افتاد.روی خاکا
زهرا یا فاطمه
یه عده مردم آزار.دست مولا رو بستن
شیرخدا کجاو.طنابی دور گردن
مرتضی کعبه و.فاطمه در طواف
حج اورا شکست.ضربه های غلاف
تنش رو تازیونه.میسوزنه.وای ازاین غم
زانوهاش ناتوونه.قدکمونه.وای ازاین غم
زهرا یا فاطمه
ابوذر رییس میرزایی(بهار)
................
.
شام شهادت حضرت زهرا(س)
#شام_غریبان_حضرت_زهرا
زمینه.شور
منو داغ فراقت.منو درد جدایی
زهرا با رفتن خود.غریبم مینمایی
پاشو زهراببین.اشک من جاریه
بعدازتو دردمن.درد بی یاریه
ازخونم پرکشیدی.نا امیدی.گشته کارم
رفتی ای یاربیمار.ای طرفدار.بیقرارم
زهرا یا فاطمه
کنارپیکرتو.لبریز درد و آهم
رفتی و خونه ی من.تاریک و سرده ماهم
نداره حیدرت.نه صبری نه قرار
میکنم التماس.زهرا تنهام نزار
داغ تو قاتلم شد.حاصلم شد.ماتم تو
شد تیره روزگارم.خون میبارم.درغم تو
زهرا یا فاطمه
دستام داره میلرزه.روتنت آب میریزم
چیزی بهم نگفتی.از صورتت عزیزم
قدخمیده شدی.سرو صنوبرم
عزادارت شدم.نمیشه باورم
تابوتت روبرومه.آرزومه.که بمیرم
ازدنیا بی تو زهرا.ای مسیحا.سیر سیرم
زهرا یا فاطمه
#.
.
#واحد
شهادت حضرت زهرا (س)
سبک ملا باسم کربلایی (تزورونی)
سنگین
پرستوی شکسته پر مرو زهرا
صفای خانه ی حیدر مرو زهرا
یتیمانم ببین با گریه میگویند
مرو مادر مرو مادر مرو زهرا
مرو صبر و قرار من
همه دار و ندار من
بگو زهرا چرا رویت شده نیلی
گرفتی رو نگفتی خورده ای سیلی
مرو زهرا
مرو زهرا مرو زهرا
بهار زندگانیم خزان گشتی
به هجده سالگی تو قدکمان گشتی
میان کوچه بین خیل نامحرم
به زیر تازیانه ناتوان گشتی
گل یاس کبود من
همه بود و نبود من
دوباره شانه کن موی سر زینب
ببین ازغم رسیده جان او برلب
مرو زهرا
مرو زهرا مرو زهرا
شبیه گل شدی بی جان و پژمردی
به پیش هر دوچشم من زمین خوردی
تمام باورحیدر خداحافظ
صفای خانه را بارفتنت بردی
علمدارم خداحافظ
کس وکارم خداحافظ
قرار و وعده ی ما کربلا گودال
همانجایی که زینب می رود از حال
حسین جانم2
حسین جانم حسین جانم
.
.
شهادت حضرت زهرا(س)
نوحه
روشنای منزل من
دوری تو قاتل من
من به جز تو زهرا کس ندارم
از کفم رفته صبر و قرارم
بی تو می میرم دار و ندارم
فاطمه جانم یا فاطمه جان
یارهجده ساله ی من
ارغوانی لاله ی من
پشت آن در با صوت حزینی
ناله کردی یا فضه خزینی
ازفراق محسن دلغمینی
فاطمه جانم یا فاطمه جان
پیش چشمم ظالمانه
برتو می زد تازیانه
رشته ی امیدم را گسستند
هر دو دستم را ازکینه بستند
پهلو و بازویت را شکستند
فاطمه جانم یا فاطمه جان
.
.
#نوحه _ #واحد #زم
فاطمیه
آرامش من ، ای ماه جوون
میتونی یه شب دیگه ، پیش ما بمون
گریه های حیدر و زینبو ببین
باز بلندشو جون من روبروم بشین
من دلم برا صدات،واسه شوق خنده هات،تنگ شده همین
فاطمه فاطمه فاطمه جان۴
بارونی شده ابر دیده هام
این زندگی و هرگز بی تو نمیخوام
با رفتن تو قلبم زیر و رو شده
واسه حیدرت مردن آرزو شده
بافراق تو حیدر سوز و داغ تو حیدر روبه رو شده
فاطمه فاطمه فاطمه جان
قاتل علی زخم پهلوته
این چه زخمیه زهرا روی بازوته
هق هق میکنه زینب خیلی دلگیره
پاشو کاری کن زهرا داره می میره
میدونی که هر دختر توی آغوش مادر آروم میگیره
فاطمه فاطمه فاطمه جان
.
#زمزمه روضه
#بستر_بیماری ...
چقد بهم ریختی_چقد پریشونی
زخماتو میبینم _با چشم بارونی
بگو که می مونی
علی بهم ریخته_که غرق در خونی
تو بهتر از هر کی_دردامو میدونی
بگو که می مونی
اگه بری ، با این همه غم
چجوری سر کنم عزیزم
آتیش میگیرم هر باری که
نگا به در کنم عزیزم
بند دوم
آب شدی ای یارم_تو خونه ی حیدر
یاس جوون من _داری میشی پرپر
نمی کنم باور
تو تکیه گام هستی_دختر پیغمبر
چند روزیه میشه_افتادی تو بستر
نمی کنم باور
گریه نکن ، قلبمو کندی
بهتر میشی با استراحت
هوای بچه هاتو دارم
خیالت ای فاطمه راحت
.
#شور
#فاطمیه #حضرت_زهرا
سبکِ تو آسمونا .....
چشمام دوباره خیره به بستر میباره
این روزا که سوء چشمایِ مادر نداره
قلبم بیقراره
دنیا پیشِ چشمِ تو تاره
وقتی میخوای راه بری دستِ .....
نیمهجونت رویِ دیواره
بابام گوشهگیره
( کاشکی مادر شفا بگیره ) /۳/
یازهرا یازهرا
یازهرا یازهرا یازهرا /۳/
نفس کشیدن این روزا واسهت عذابه
از سینهیِ تو میچکه دائم خونابه
بستر پُرِ خونه
مادرِ جووُن قدکمونه
از کوچه به صورت و از میخ
به سینهیِ زهرا نشونه
هیجدهساله پیره
( کاشکی مادر شفا بگیره ) /۳/
یازهرا یازهرا
یازهرا یازهرا یازهرا /۳/
این فاطمیه میخوام تویِ تاب و تبِت
با آتیشِ در بسوزم مثِه زینبت
عالم سوگَواره
حال و روزِ فاطمه زاره
این طوری که پیش میره زینب
چند روزِ دیگه خونهداره
طعنه مثِه تیره
( کاشکی مادر شفا بگیره ) /۳/
یازهرا یازهرا
یازهرا یازهرا یازهرا /۳/
( کربلا )
با شیون و شین با ذکرِ اربابم حسین
پل میزنم از هیأت تا بینالحرمین
چاووُش چه قشنگه
دلم واسه شیشگوشه تنگه
کسی که از مادرِ ارباب
کربلا میگیره زرنگه
ارباب و امیرم
حتّی اگه بگی نمیرَم
من که سرِ زلفت اسیرم
آخر تویِ روضه میمیرم
اربابم حسینه
( جنّتم بینالحرمینه ) /۳/
.
#امام_زمان #فاطمیه
دردها دارد دلم در حسرت دیدار تو
شد تمام آرزویم دیدن رخسار تو
درد عشقت را به سینه دارم ومرهم تویی
شکر ایزد که شدم از کودکی بیمار تو
ای گل نرجس تو خوب عالمی اما منم
بدتر از خار و گرفتم عزّت از گلزار تو
لطف اعجاز نگاهت از ازل من را خرید
خود گرفتی دست من گر که شدم دلدار تو
عفو کن این نوکرت را که ندارد جز تو کس
عفو کن این نوکری را که شده سربار تو
با نگاهی قلب رسوای مرا تطهیر کن
تا که شاید من شوم خاک در دربار تو
ای غریب فاطمه راهم بده در خیمه ات
تا شوم صبح و مسا با اشک هایم یار تو
خوب می دانم که در گوش تو مانده همچنان
ناله های مادر ِ بین در و دیوار تو
می دهد این روز وشبها ای غریب فاطمه
غصّه های غربت جدّت علی آزار تو
✍
.
#مناجات_مهدوی_فاطمی10
#شب_جمعه #امام_زمان
دلواپسم که بین بیابان چه میکنی
در بین خار، سرو گلستان چه میکنی
از تاب رفته طاقت یعقوب ِ دیده ام
یوسف هنوز گوشه ی زندان چه میکنی
دیگر برای این دل عاشق که سالها
بیمار توست، بابت درمان چه میکنی
داری برای درد همه غصه می خوری
با غصه ها و درد فراوان چه میکنی
وقتی تویی علی زمانه، غریب شهر
تنها بدون قنبر و سلمان چه میکنی
هستی بهار زندگی شیعیان، بگو
بااین دل همیشه زمستان چه میکنی
وقتی که در بقیع، دلت یاد می کند
از صحن باشکوه خراسان چه میکنی
شب های جمعه زائر کربوبلا شوی
وقت نظاره بر تن عریان چه میکنی
وقتی ببینی از بر ِانگشت جدّ تو
غارت شده عقیق سلیمان چه میکنی
وقتی گریز روضه شود: غارت حرم
با روضه های خار مغیلان چه میکنی
مادر دوباره دست به پهلو، رسیده است
لطمه زنان و زار و پریشان، چه میکنی
گوید میان اشک غریبانه: مهدی ام
دلواپسم که بین بیابان چه میکنی
✍