eitaa logo
ذاکرین آل الله
244 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
272 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
هم تو میدونی و هم من فاطمه من و تو با هم نباشیم میمیریم تو که چیزی کم نذاشتی واسه من یه کم دیگه بمون با هم میریم چجوری جواب باباتو بدم گفته بودم که ازم جدا نشو دارم از خجالت آب میشم ببین به تو گفتم سپر بلا نشو با یه چشم سخته نگاهم بکنی یه کمی بخوابی رو به را میشی خودتو خسته نکن جون علی دو سه روز دیگه ایشالا پا میشی دست و پام داره میلرزه فاطمه نکنه بِری و تنها بمونم ای خدا مرگ علی رو برسون نمیخوام بدونه زهرا بمونم تو تموم هستی و زندگیمی تو بری شادی میره و غم میاد لعنت خدا به مسمار و به در دیگه از هرچی دَرِ بدم میاد فدای سرت زمین خوردن من تو بمونی من دوباره پا میشم من که یادم نمیره پشت درو تو نرو این دفه من فدا میشم من که یادم نمیره پشت درو چه جوری افتاده بودن به جونت بخدا که هنوزم تو گوشمه صدای شکستن استخونت
کدوم زنی زشوهرش رو میگیره کدوم جونی دست به پهلو میگیره راه که میره دست و به زانو میگیره یار نیمه جون من همسر جون من ای مادر حسین و زینب و حسن یه بار دیگه با علی بگو سخن جان علی ولی نبر اسم کفن یار نیمه جون من همسر جون من چرا این قدر دلم و خون می کنی ز علی چهرتو پنهون می کنی تو مرا بی سرو سامون می کنی یار نیمه جون من همسر جون من
در دل شب پر شكسته بلبلي برده بهر باغبان خونين گلي   گل مگو پامال گشته لاله ای برگ برگش را صداي ناله ای  خاك،گِل مي شد زاشك جاري اش تاكند دستي  زرحمت ياري اش ناگهان از آن بهشت بي نشان گشت بيرون دستهاي باغبان كاي شكسته بال و پر بلبل بيا وي به قلبت مانده داغ گل بيا باغبانم هست و بودم را بده يا علي ياس كبودم را بده ازچه ياسم اين چنين پرپر شده لاله ی من باغ نيلوفر شده اي بيابان گِل زاشك جاري ات آفرين بر اين امانت داري ات باغبان تا ياس پرپر را گرفت اشك خجلت چشم حيدررا گرفت يا محمد از رخت شرمنده ام فاطمه جان داده و من زنده ام شاخه ياست اگر بشكسته بود دستهاي باغبانت بسته بود غصه هارا در دل صد پاره ريخت بر تن محبوبه خود خاك ريخت حبس شد در سينه تنگش نفس بود چون مرغ اسيري در قفس زمزم ازدرياي چشمش سرگرفت مثل كعبه قبر او  در بر گرفت ناله زد كاي با وفا يار علي اي چراغ چشم بيدار علي همسرم دستي برون از خاك كن اشك از رخسار حيدر پاك كن اي ترابت گِل ز اشك بوتراب وي دعاي شامگاهت مستجاب بار ديگر يك دعا كن از درون جان حيدر با نفس آيد برون اي شكسته پيش من آئينه ات وي مدال دوستي بر سينه ات آنقدر بر بغض من دامن زدند تا تو را در پيش چشم من زدند كاش آنجا دست من بشكسته بود كاش چشمم جاي دستم بسته بود
منی كه روز و شب از اشك چاره می نوشم دلم گرفت از این روزهای خاموشم فراغتی كه فراق تو را ز پی دارد هزار مرتبه سنگین تر است بر دوشم بهار می رسد از راه آن زمانی كه رسد ز كعبه انا المهدی تو بر گوشم سیاهی دلم از تو اگرچه دورم كرد میان روضه ولی با تو زود می جوشم بدون روضه ببین دست های سینه زنم گرفته زانوی غم در میان آغوشم هزار شكر كه این چند ساله عیدم را برای مادرت از ابتدا سیه پوشم بقیع، گریه كنِ روضه های مادر توست كنار تربت زهرا مكن فراموشم
دردهایم را اگر با تو بگویم بیش تر لحظه لحظه می شود بغض گلویم بیش تر پشت پرچینِ نگاهت چینِ پیشانیِ من خوب معلوم است، دقت كن به رویم بیش تر مانده ام آیینه ی از چند جا افتاده ام تكه هایت را كجا باید بجویم بیش تر با تو بودن خاطرِ روی تو دیدن آرزوست خاطراتم مُرد امّا آرزویم بیش تر خوب شد مسجد نمی آیی ببینی قاتلت تازگی ها می نشیند رو به رویم بیش تر زیر نورِ ماه می فهمم كه پهلوی تو را از همه ی عضو ها باید بشویم بیش تر
دیشب تا صبح گریه کردی گریه کردی گریه کردی من هم با تو گریه کردم گریه کردم گریه کردم دیشب که رویت شد قاتل من دست تو می‌لرزید چون دل من ای وای مادر وای مادر وای مادر ... از این ماتم خانه ما را غبار غم گرفته مادر بنگر که حسن با چشم گریان دَم گرفته در خواب گوید مادر کجایی راهی نمانده تا خانه بیایی دیشب دیدم تا بخواهی روی پهلو باز گردی با هر لرزش ناله کردی ناله کردی ناله کردی دیدم که بابا دور از گل روت با دست لرزان شد سرگرم تابوت
4_5897909916194048293.mp3
7.84M
‍ باز فاطمیه سجاده غم بازه دل مرثیه میسازه از غربت زهرا باز فاطمیه آتیش به دل افتاده خون نغمه به سر داده از غربت زهرا امان از سوزِ غم ها ، میان کوچه تنها ، امان از ناله ی زهرا فصل عزای مادر شد ، اُم اَبیها پرپر شد ، ماه عزای حیدر شد امون امون ای دل ، ای دل باز فاطمیه باز غصه ی اون سیلی یاسی که شده نیلی ، میخ در و مادر باز فاطمیه شمعی که زده سوسو دست میگیره به پهلو ، وای از دل دختر امان از گوش پاره ، فقط با یک اشاره ، پُر از خون زخم گوشواره چشای کم سوش پُرخونه ، فصل نگاهش بارونه ، انگاری مادر مهمونه امون امون ای دل ، ای دل باز فاطمیه باز اشکای پنهونی باز پیراهن خونی ، وای از دل زینب باز فاطمیه وقت نماز مادر از خواب میپره دختر از ناله ی یا ربّ دلم خون از بلا شد ، مدینه کربلا شد ، دوباره تازه غم ها شد همیشه یادت میمونم ، برا حسینت میخونم ، به یاد زینب مجنونم امون امون ای دل ، ای دل .
4_6050796084618332534.mp3
4.68M
❣﷽❣ ‍ ‍🥀 س ⚜ 🥀 گل یاس مهربونم فاطمه چراغ خونم الهی نیاد یه روزی بی تو من زنده بمونم نزار دستام از تو دور شه آرزوم زنده به گور شه کی می تونه بعد زهرا واسه من سنگ صبور شه 🥀یا زهرا مادر جان🥀 از تو خونه نبر صداتو صدای گرم دعاتو تو بگو بدم چه جوری من جواب بچه هاتو بانوی رفته به خوابم فاطمه بده جوابم نشکنی شیشه عمرم نکنی خونه خرابم ای همیشه همنشینم ای امیرالمومنینم دعا کن تا من بمیرم خونه نشینی تو نبینم 🥀یا زهرا مادر جان🥀 نمیتونم ببینم که دم به دم بیهوش میشی آروم آروم میسوزی پیش چشام خاموش میشی جون زینب دوباره چشماتو وا کن و ببین آسمون ابری تره یا چشم این خونه نشین منو تنها نزاری روی دلم پا نزاری میون این همه دشمن علی رو جا نزاری 🥀یا زهرا مادر جان🥀 .
یک فاطمیه آمد و آن مونس و همدم کجاست شمع می‌پرسد ز پروانه گل نرگس کجاست در عزای مادرت یابن الحسن یک‌دم بیا تا نپرسد این جماعت بانی مجلس کجاست وجود نازنین پیغمبر ص فرمود: فاطمه جان، هر کس بر تو صلوات بفرستد خداوند او را می آمرزد و در هر جای بهشت که باشم او را به من ملحق می‌کند امشب این صلوات را با هم زمزمه کنیم اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و السر المستودع فیها بعدد ما أحاط به علمک هرکه با زهراست احساس سخاوت می‌کند مور این وادی سلیمان را ضیافت می‌کند دست پخت فاطمه نان است و نانش جذبه است هر که شد یک بار سائل کم‌کم عادت می‌کند فرشیان نه عرشیان هم رو به او می‌ایستند در میان خانه‌اش وقتی عبادت می‌کند هرچه مولا مدح خود را کرد مدح فاطمه است آینه از شان همتایش روایت می‌کند روز محشر که بیاید کار دست فاطمه است مرتضی می‌ایستد زهرا قیامت می‌کند رشته‌ای از چادرش هم دست ما باشد بس است رشته‌ای از چادرش آری قیامت می‌کند آره والله همین‌طوره__ رشته‌ای از چادرش آری شفاعت می‌کند__ اما کدوم چادر؟... همون چادری که ابن شهرآشوب و قطب راوندی نقل می‌کنند : یه روزی امیر المؤمنین محتاج به قرض شد... یه چادر پشمی از حضرت زهرا رو به یه مرد یهودی به امانت داد.. یه مقدار جو قرض گرفت یهودیه چادر و برد تو خونه‌اش.. داخل حجره گذاشت.. نیمه‌های شب زن یهودیه دید تمام حجره نورانی شده.. شوهرش رو صدا زد.. هر دوتایی سراسیمه اومدن تو حجره... دیدند تمام این انوار مقدس از چادر حضرت فاطمه داره ساطع می‌شه.. همون شب خبر پیچید.. همه فامیل و همسایه‌ها شون خبردار شدند.. تو روایت اومده هشتاد نفر یهودی اون‌شب مسلمان شدند چادرت وقتی یهودی را مسلمان می‌کند یک نگاهت عالمی را مثل سلمان می‌کند اما بمیرم یه روزی اومد.. همین چادری که یهودی مسلمان کرد.. حسنین دیدند زیر دست‌وپا افتاده یا زهرا این‌جا یه خانم بود وقتی از خواب بیدار شد دید نوری به آسمان ساطع شد و به برکت این نور مسلمان شد.. اما من یه خانم رو می‌شناسم.. نیمه‌شب از خواب بیدار شد.. دید از تنور خانه نوری به آسمان ساطع می‌شه... زن خولی می‌گه وقتی اومدم کنار تنور.. دیدم هودجی از آسمان به زمین داره نازل می‌شه.. یه بانوی قد خمیده ای روی هودج ایستاده.. یه حوریه ای صدا می‌زد راه بدید_ راه بدید.. فاطمهٔ زهرا برا دیدن سر فرزندش حسین می‌آید.. وقتی کنار تنور رسید دست برد میان تنور.. سر نورانی را بیرون آورد.. سر رو بغل گرفت و با گریه صدا زد ولدی ولدی یا حسین.. أیها الشهید أیها مظلوم... قتلوا که وما عرفوک.. و من شرب الماء منعوک ... کشتنت ولی آبت ندادند.. حسین.... شب است و مادری پهلو شکسته کنار مطبخ خولی نشسته بریز ای دیده خون دل ز دیده که رنگ از صورت زهرا پریده بگوید از غمت در شور و شینم حسینم وا حسینم وا حسینم مولف فیش:حجت الاسلام سمیعی .
فیش روضه فاطمیه_ماهور1.mp3
11.2M
روضه بسیار زیبا استاد حاج اسماعیلی
enc_16930591966240599521455.mp3
2.51M
ابوعلی کربلایی 🖤 ابوعلی خودمونی دوست دارم صدات کنم ابوعلی جون بخوا تا جونمو فدات کنم ابوعلی شبیه عراقیا کاش بتونم ابوعلی زندگیمو وقف زائرات کنم دیوونگی جزء آیین منه این ستونا ستون دین منه خستگی راه و خواب موکبا عمریه رویای شیرین منه اسمت جنون داره ابوعلی عشقت بی تکراره ابوعلی موکب به موکب مادرت میگه هله بزوار ابوعلی هله بزوار ابوعلی... ابوعلی آرزومه با تو همسایه بشم ابوعلی طعم زندگیو با تو بچشم ابوعلی اهل مشایه یادم دادن اینو ابوعلی هر کی نوکر توئه نوکرشم با هر اعتقادی و از هر طرف تو راه عشق تو داریم یک هدف به شوق دیدار شاه کربلا رخصت میگیریم از سلطان نجف هستم گرفتار ابوعلی عمریه پای کار ابوعلی صاحب الزمان تو حرم میگه هله بزوار ابوعلی هله بزوار ابوعلی... .@navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️بنداول▪️ مادر چشاتو وا کن به روی من دوباره خیلی دلم گرفته حرفی بزن دوباره می باره دونه دونه اشکام به روی گونه وقتی می بینم از درد افتادی کنج خونه برات بمیرم ▪️بنددوم▪️ تو که هنوز جوونی چرا صدات می لرزه چرا شبیه پیرا دست و پاهات می لرزه من انتظار ندارم تو بغلت بشینم وقتی که خون تازه رو بازوهات می بینم برات بمیرم ▪️بندسوم▪️ با هر نفس دوباره زخم تو تازه می شه چند روز گذشته اما زخم تو خوب نمی شه حالا دیگه نفسهات با سختی بر می گرده با پهلوی تو مادر مسمار در چه کرده برات بمیرم
شب شهادت سلام الله علیها ▪️بند اول▪️ محرم من تو نباشی چه به روز من میاد همدم من تو نباشی چه به روز من میاد تو که بری خوشی دست رد به سینم میزنه تو که بری تازه اول غریبی منه تو که بری تو مدینه علی آواره می‌شه تو که بری چاره ساز همه بیچاره میشه (آه بغض عالم توگلومه بی تو خوشبختی تمومه) ▪️بند دوم▪️ چی کار کنم خون پهلوی تو بند نیومده چی کار کنم خون بازوی تو بند نیومده فاطمه جان کاری دیگه از علی بر نمیاد فاطمه جان چرا آخه عمر من سر نمیاد فاطمه جان تو بمون علی بمیره جای تو فاطمه جان چه کنه علی با بچه های تو آه برا چی چشاتو بستی پشت حیدر رو شکستی (آه بغض عالم توگلومه بی تو خوشبختی تمومه)
. سلام الله علیها ▪️بنداول▪️ گدای مادرم برای مادرم خوشم که شامل دعای مادرم تو این تلاطم های دنیا آرامش روحم مادره درمون درد بی دوامه درمون اندوهم مادره آرومم می کنه ذکر یا فاطمه دنیا با فاطمه عقبا با فاطمه مولاتی فاطمه ▪️بنددوم▪️ فدای پرچمات فدای نوکرات الهی که بشم فدای بچه هات عمریه دنبال تو هستم دنبال تو ای بی نشونم دنبال یک لحظه زیارت ای بی مزار مهربونم دلتنگی می چکه از چشمای ترم السلام علیک زهرای بی حرم مولاتی فاطمه .
. سلام الله علیها ▪️بنداول▪️ تو والا مقامی تو فیض مدامی تو دخت رسولی تو ام الامامی روشن جهان از نور دو عینت کو آنکه آرد مثل حسینت ستاره آسمان حیدر لقب نهاده تو را پیمبر زهرا زهرا ام ابیها زهرا ▪️بنددوم▪️ تو صاحب امانی کلید جنانی علی شاه مردان تو شاه زنانی خلد آشیانی جنت مکانی من هر چه گویم برتر از آنی تویی تو قدر و ضحی و کوثر لقب نهاده تو را پیمبر زهرا زهرا ام ابیها زهرا
‍ . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در بین این بستر (میسوزه تن تو)۳ این خونه یا لاله است (روی پیرهن تو)۳ روزا تب داری از گریه بی تابی شبا از درد پهلو نمیخوابی سخته نفس کشیدنت بمیرم برات معلومه بدجور زدنت بمیرم برات ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ می‌سوزی مثل شمع داری میشی خاموش دستمال به سر بستی همش میری از هوش چشات انگار دیگه خوب نمی‌بینه گمونم واسه اون دست سنگینه کبود شده زیر چشات بمیرم برات نداره جوهر تو صدات بمیرم برات ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یادش بخیر وقتی که غوغا می‌کردی در می‌زدم هر بار تو در وا میکردی تموم شد اون روزای خوشی زهرا با این بغضت من رو می‌کشی زهرا مکن غریبی با علی پاشو فاطمه بگو بلند یا علی پاشو فاطمه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍ ............................. . و ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تا راهمونو بست دل مادرم ریخت خاک همه دنیا  به روی سرم ریخت تا سایه ی دستش رو سرم افتاد من افتادم وقتی مادرم افتاد مادرمو کتک زدی به بابام میگم بخاطر فدک زدی به بابام میگم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خونی شده گوشو شکست گوشُواره جا صورت مادر به روی دیواره دیدم چشم مادر تا سیاهی رفت مسیر خونه رو اشتباهی رفت عصای دست تو میشم  بلند شو بریم نگو خجالت میکشم  بلند شو بریم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مادر توی کوچه پناهی نداره ای وای داداش محسن گناهی نداره یکی زد هر سه تا مون زمین خوردیم من و تو و محسن زیر پا مردیم لالایی میخونی براش  بخواب محسنم از مادرت تو راضی باش  بخواب محسنم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
‍ . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به کی بگم من؟ عزیز جونمو گرفتن همه توونمو گرفتن بهار خونمو گرفتن عزیز حیدر منی که جز تورو ندارم غم تو رو دووم نیارم یه بار دیگه بیا کنارم علی رو کشته اشک حسن نور دوعینم بغض گلوی زینبینم بهونه میگیره حسین ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پا تابه سر آئینه ی دردم چه کنم گر دور مزار تو نگردم چه کنم کردی تو نود زخم مرا چاره ولی یک زخم تو را چاره نکردم چه کنم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ