#زبانحال_حضرت_علی_ع
#مرثیه_حضرت_زهرا_س
خانمان سوزترین داغ سراغم آمد
سوز سوزنده ترین باد به باغم آمد
اول زندگی ام زندگی ام ریخت بهم
هستی ام رفت مرا باشررآمیخت بهم
عاقبت چشم و نظرچشم مراپرنم کرد
قد خیبرشکنم را غم زهرا خم کرد
آتش کینه چه بد برگ و برم راسوزاند
ورق زندگی ام را لگدی برگرداند
بر علیه م همه ی شهرتبانی کردند
خانه ی امن مرا خانه تکانی کردند
دسته جمعی به دلم خنجر غدار زدند
صورت یار مرا نقش به دیوار زدند
به زمین خوردن من را همه آخر دیدند
به امامی که زنش خورده زمین خندیدند
میخ در تا به ابد آه مرا زخمی کرد
پسرنارس در راه مرا زخمی کرد
بر سرم هر چه زغم بود و نبود آوردند
پهلوان بودم و من را به سجود آوردند
آه با بخت بداقبال شده من چه کنم
باغرورم که لگد مال شده من چه کنم
غم من پر ز کلاف است شکایت دارم
بیشتر من زغلاف است شکایت دارم
بخدا همسرحوریه ام آزار نداشت
دنده اش طاقت آن ضربه ی مسمار نداشت
شعله از فرق شروع کرد به پایش آمد
پهلویش را که شکستند صدایش آمد
بعد چند ماه که بیماری در بستر بود
بعد چند ماه که آه جگر حیدر بود
دیدم امروز که برخواسته از بستر خود
میزند شانه به موی پسر و دختر خود
دیدم امروز که دستاس گرفته در دست
جاروی خانه پراحساس گرفته در دست
ته دل شاد من از اینهمه تغییر شدم
ولی افسوس که یکباره زمینگیر شدم
پسرانم خبرش را به ببرم آوردند
خنجری تا به ابد بر جگرم آوردند
تاحسن گفت پدر مادرمان جان دادم
پاشدم راه بیفتم به زمین افتادم
سربالین عروسم که رسیدم مردم
چقدر غصه ی عمر کم او را خوردم
.
.
#السلام_علیک_یا_فاطمة_الزهرا
#زبانحال_حضرت_علی_ع
#مرثیه_حضرت_زهرا_س
این بار را فکر خودت باش و دعا کن
لب وا کن و زخم کبودت را دوا کن
فکر خودت گر نیستی ریحانه ی من
فکری برای بی کسی مرتضی کن
با یک نگاه نیلی ات ای جان خانه
این کلبه ی تاریک را از نو بنا کن
یادش به خیر آن خنده های آسمانی
با خنده هایت عرش را مهمان ما کن
عمرم گره خورده به چشمان تو زهرا
فکر جدایی از مرا از خود جدا کن
با دست های زخمی از دستاس خانه
از زندگی من گره ها را تو وا کن
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#حسن_کردی ✍
.
#فاطمیه_خط_مقدم_ماست
#مرثیه_حضرت_زهراس
#زبانحال_حضرت_علی_ع
با رفتنت خالی مکن دور و برم را
پاشیده تر از این مگردان لشگرم را
ای نیمه ی مجروح من ای کاش با تو
در خاك بگذارند نیم دیگرم را
بعد از تو ای سرو شکسته تا قیامت
از خجلتم بالا نمی گیرم سرم را
باور نمي كردم كه روزي پيش چشمم
از پا بيندازد غلافي همسرم را
تو بین آتش رفتی و من گُر گرفتم
حالا بیا و جمع کن خاکسترم را
هرشب حسن در خواب میگوید مغیره
دست از سرش بردار کشتی مادرم را
_
ديروز اگر در پيش طفلانم حرم سوخت
فردا بسوزانند با طفلان حرم را
از كربلا ديشب صدايي را شنيدم
انگار طفلي گفت عمه معجرم را...
#محسن_عرب_خالقی
محمود کریمی4_5931341975985851149.mp3
زمان:
حجم:
10.36M
#زبانحال_حضرت_علی_ع
در کنار بسترت مینالم ای یار
مردم از ناله هات
وقتی که گفتی خدا نگهدار
میمیرم از این درد و غم
تو زندگی یه بار ازت
من رو خجالت دادی و چیزی ازم نخواستی
نشو رفیقِ نیمه راه، جون علی تو جون بخواه
جونمو هدیه کردمو رومو زمین گذاشتی
باغبون با رفتنت میسوزه این باغ
من یل خیبرم، ولی نمیشم حریف این داغ
از روزی که کنج حیاط تابوتتو ساختم برات
کنار اون گهواره ای که مال محسنت بود
زینب ازم ناراحته دل خودم قیامته
ای مهربون ای با وفا چه وقت رفتنت بود
فاطمه جان، فاطمه جان