eitaa logo
ذاکرین آل الله
302 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
338 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5819039816829897643.mp3
1.09M
. در گوشه زندان غریبانه مردم چون مادرم فاطمه من سیلی خوردم واویلا واویلا     واویلا واویلا .... بیا رضا جان که بابای تو جان داد نفس نفس می زد و از نفس افتاد ..... تا لحظه آخر ترا صدا می زد با دست و پای بسته دست و پا می زد ..... بر غربتم می گرید کند و زنجیرم با جگر آتش گرفته می میرم .... نمیدانم که گناه من چه بوده ست مانند زهرا سراپایم کبوده ست ..... ای ماه من از آهم خیزد شراره تابوت من باشد از یک تخته پاره ...... ای پسرم بابایت را تماشا کن روی مرا جانب کرببلا کن ...... ماندم اگر در قفس هر روز و هر شب اما نماندم به زیر سم مرکب .
. شهادت موسی ابن جعفر علیه السلام بیا رضا جان که تو را صدا زدم من با دست و پای بسته دست و پا زدم من ببین فلک چها آورده بر سرم ببین شدم سر تا به پا شبیه مادرم بیا ببین شدم سر تا به پا کبود تابوت برای من به غیر تخته در نبود ######## کاشکی یه مقدار به من وفا میکردن موقع سیلی دست وپام و وا میکردن رضای من بیا حال من و ببین ببین به مثل مادرم من خورده ام زمین من و در این قفس چه بی خبر زدند ولی میگن مادرم و چهل نفر زدند ######## دلم میخواد بیایی و پیشم بمونی بیای برایم روضه گودال بخونی به مثل جد خود بی سر نگشته ام مانند جد خود دیگه من برنگشته ام اگر که هر طرف خود رو کشونده ام ولی دیگه به زیر ده مرکب نمونده ام ######## دائم به یاد عمه و شام خرابم دائم به یاد عمه و بزم شرابم میگن تو کوچه ها کوچه واکرده اند میگن که ناموس من و تماشا کرده اند عمه به مجلس اغیار نرفته بود تمام عمرش بر سر بازار نرفته بود ######## استاد حاج ✍ 👇
. شهادت موسی ابن جعفر علیه السلام پسرم بدیدنم بیابیا به کجایی یا علی موسی الرضا پسرم دیر اومدی و زده ام من با دست و پای بسته دست وپا ######## خیلی دیدنی شده حالم بیا توی گودال یاد گودالم بیا توقفس من نفسم بند اومده سپری شده مه و سالم بیا ######## جون من رسیده بر لب پسرم روزم اینجا شده چون شب پسرم من اگر به زیر زنجیر مونده ام نمیمونم زیر مرکب پسرم ######## میدونم جد من و سوزوندنش توی گودال هر طرف کشوندنش پیش چشم مادر ما فاطمه میدونم با نیزه برگردوندنش ######## عمه شد قافله سالار پسرم روز عمه ام شده تار پسرم میدونم که خودتم خبر داری عمه رفته سر بازار پسرم ######## یوسف فاطمه پیرهن نداشت یوسف فاطمه یک کفن نداشت عمه مونده چجوری جمعش کنه زیر مرکب مونده بود و تن نداشت ######## حاج ✍ .👇
. همه بود و هستم گل نرجس سر راهت نشستم گل نرجس آمده جانان من  ـ (آمده گل در چمن ۲) (سیدی یابن الحسن (۳)) ۲ اومده برای ما چه دلبری اومده برای ما چه محشری تو ببین که دسته گل واشده بروی دست امام عسگری من که در تاب و تبم  ( این بود ذکر لبم ۲) (سیدی یابن الحسن ۳)۲ همه آرزویم گل نرجس همه آبرویم گل نرجس شد دلم آواره ات  (کعبه ام گهواره ات ۲) (سیدی یابن الحسن ۳)۲ به خدا دلبر و دلدار اومده به خدا شمع شب تار اومده ای صبا به یوسف مصری بگو یوسف ما سر بازار اومده یارم آمد از سفر (آمده قرص قمر ۲) (سیدی یابن الحسن ۳)۲ ای ملک کن تماشا روی ماهش ماه کنعان بیا و کن نگاهش ای مسیحائی نفس (ذکر من این است و بس۲) (سیدی یابن الحسن ۳)۲ روی تو روی حسین بن علی موی تو موی حسین بن علی خوی تو خوی حسین بن علی بوی توبوی حسین بن علی ای امام عالمین ( زائر قبر حسین ۲) (سیدی یابن الحسن ۳)۲ تو که بردی قرارم گل نرجس گره خورده به کارم گل نرجس من که افتادم ز پا ( یک نگاهی کن مرا ۲) (سیدی یابن الحسن ۳)۲ من به گیسویت اسیرم آقاجون تو بگی بمیر می میرم آقاجون تو کریم ابن کریمی آقاجون من فقیر ابن فقیرم آقاجون تو امیر همه ای ( مهدی فاطمه ای ۲) (سیدی یابن الحسن ۳)۲ .
. علیه السلام حال من را به شب تار تماشا مکنید نیمه شب بستر بیمار تماشا مکنید من که زانو زده ام فاتح خیبر  هستم دست من بر در و دیوار تماشا مکنید عاقبت دوری زهرای جوان کشت مرا کوفیان عاقبت کار تماشا مکنید من که چون شمع سحر سوختم و آب شدم از علی این همه آثار تماشا مکنید بر سرم هرچه که خواهید بیارید ولی زینبم را سر بازار تماشا مکنید رفتم از یاد ولی یاد حسینم امشب پسر حیدر کرار تماشا مکنید او بود یوسف من پیرهنش را مبرید یوسف بی کس و بی یار تماشا مکنید یک حسین است الهی نشود چند حسین یک تن و نیزه بسیار تماشا مکنید کف گودال اگر ماند شما کف مزنید همه آن صید گرفتار تماشا مکنید نکند در ته گودال برش گردانید مادرش می رسد انگار تماشا مکنید نعل تازه بخدا داغ مرا تازه کند زیر مرکب گل بی خار تماشا مکنید پیش زینب سر او را مبرید و مبرید روی خاک آن تن خونبار تماشا مکنید گرچه دید رقیه به زمین افتاده روی نی اشک علمدار تماشا مکنید                حاج ✍ .
4_5945258833961028726.mp3
551.8K
❣﷽❣ 💥 💥 ای هوای دیدنت سوز آه من 💥 واسونک شیرازی 💥 دیدنی صحرای خم شد دیده بگشا و ببین می‌رسد بر گوش جانم ذکر ختم المرسلین 💥یا امیر المؤمنین مولا امیر المؤمنین آرزو داند علی بر هر دو عالم آرزوست هر که من مولای اویم این علی مولای اوست 💥یا امیر المؤمنین مولا امیر المؤمنین مرغ دل از سینه من رفته تا وادی خم هر که هستم کرده مستم جام اکملت لکم 💥یا امیر المؤمنین مولا امیر المؤمنین یا علی هستم سراپا تیر عشقت را هدف آرزو دارم بمیرم من در ایوان نجف 💥یا امیر المؤمنین مولا امیر المؤمنین من گدای بینوایم تو امیری تو امیر عاشق عید غدیرم عاشق عید غدیر 💥یا امیر المؤمنین مولا امیر المؤمنین مژده مژده دلبر مشکل گشا پیدا شده بر سر دست نبی دست دست خدا پیدا شده 💥یا امیر المؤمنین مولا امیر المؤمنین دل گواهی می‌دهد تنها تو هستی دلبرم در صف محشر خدا داند تو هستی محشرم 💥یا امیر المؤمنین مولا امیر المؤمنین آمده عید غدیر و می دهم من این شعار لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار یا امیر المؤمنین مولا امیر المؤمنین () 💚💚💚💚 @navaye_asheghaan
احوال من که جای شرح و بیان ندارد از آن رقیه دیگر طفلت نشان ندارد بعد از تو مبتلاییم پیری زودرس را این کاروان پدر جان دیگر جوان ندارد مهمانی تو در شام شب سرد و روز گرم است این خانه هیچ سقفی جز آسمان ندارد بوی غذا می آید خیلی گرسنه هستم این شهر لامروت یک مهربان ندارد ما پیش پات خوردیم از دستشان کتک را با رفتن تو دیگر این سفره نان ندارد بابا ببخش انقدر از دست من میفتی باید تورا بگیرم دستم توان ندارد شیرین زبانی ام نیز با گوشواره ام رفت لکنت گرفته دختت، دیگر زبان ندارد خون‌مردگی دستم از تنگی النگوست این زخم ارتباطی با ریسمان ندارد در حال جستجوی انگشتر تو هستم غمگین نشو رقیه قد کمان ندارد جز کاسه ای پر از خون در چهره‌ات نمانده انگار صورت تو اصلا دهان ندارد باید تقاص خود را از خیزران بگیرم من را نبوس امشب؛ لبهات جان ندارد 🔸شاعر: .
صفحه ۳۵.mp3
2.32M
به کجا میروی ای جوان علی به کجا میروی ای کمان علی به کجا میروی ای توان علی (یازهرا یا زهرا) ۲ به کجا میروی شمع خاموش من مانده تابوت تو بر سر دوش من فاطمه فاطمه فاطمه فاطمه چشم خود واکن ای یار بیمار من دل من خون مکن ای طرفدار من فاطمه فاطمه فاطمه فاطمه مرو از خانه ام ای شبم را سحر یا بمان پیش من یامرا هم ببر فاطمه فاطمه فاطمه فاطمه رو سوی خانه کن بهتر از جان من تو بیا شانه کن موی طفلان من فاطمه فاطمه فاطمه فاطمه بی تو یا فاطمه من غریبم غریب ذکر طفلان من شده ام یجیب فاطمه فاطمه فاطمه فاطمه
یارم آشفته شد و حور و ملک نالیدند چشمها ابر شد و از غم او باریدند همه دیدند که حیدر به چه روزي افتاد همه زانو زدن فاتح خیبر دیدند شد گُل یاس علی ، زیر لگد نیلوفر گُلِ نیلوفر من را به خدا بَد چیدند دست او تا که شکستند همه دست زدند تا سرش خورد به دیوار ، همه خندیدند مادري با پسرش زیر در سوخته مانْد کودکانم همه می دیدن و می لرزیدند پیش او بودم و صد حیف نمی دید مرا آن دو تا چشم ، ز سیلی ، روي هم خوابیدند آن چهل تن که در سوخته را سوزاندند حال بیمار علی را ز علی پرسیدند حال ، من ماندم و یک قبله ي رو به قبله او چه کرده است که بر کُشتن او کوشیدند ؟ من پریشانم و بر گرد مغیره جمعند پیش من بود ، همه صورت او بوسیدند 🔸شاعر: =======================
بیمار نیمه جان علی را نَفَس نبود غیر از پَر از پرستوي من ، در قفس نبود زهرا تمام عمر به داد همه رسید می سوخت مثل شمع ، کسی دادرس نبود او یک نفر ، زدن او را چهل نفر دور و بر گُلم به جز از خار و خس نبود تا داشتند نَفَس به روي در قدم زدند سیلی زدن به فاطمه در کوچه بس نبود سردار خیبرم که به زانو درآمدم درمانده شد علی و ره پیش و پس نبود طوري زدند قبله ي من ، رو به قبله شد او را به غیر مرگ ، دگر دسترس نبود 🔸شاعر: =======================
127.6K
#⃣ ‍#⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ... بیا رضا جان که تو را صدا زدم من با دست و پای بسته دست و پا زدم من ببین فلک چها آورده بر سرم ببین شدم سر تا به پا شبیه مادرم بیا ببین شدم سر تا به پا کبود تابوت برای من به غیر تخته در نبود کاشکی یه مقدار به من وفا میکردن موقع سیلی دست وپام و وا میکردن رضای من بیا حال من و ببین ببین به مثل مادرم من خورده ام زمین من و در این قفس چه بی خبر زدند ولی میگن مادرم و چهل نفر زدند دلم میخواد بیایی و پیشم بمونی بیای برایم روضه گودال بخونی به مثل جد خود بی سر نگشته ام مانند جد خود دیگه من برنگشته ام اگر که هر طرف خود رو کشونده ام ولی دیگه به زیر ده مرکب نمونده ام دائم به یاد عمه و شام خرابم دائم به یاد عمه و بزم شرابم میگن تو کوچه ها کوچه واکرده اند میگن که ناموس من و تماشا کرده اند عمه به مجلس اغیار نرفته بود تمام عمرش بر سر بازار نرفته بود ✍