eitaa logo
ذاکرین آل الله
302 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
339 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
ای که در چشم ملائک نوری شجر طوری و نور حوری دل شیدازدگان را شوری بس که در جود و کرم مشهوری جود، مسکین در خانه‌ی توست خاکبوس در کاشانه‌ی توست ما نه در عشق سفیران توأیم که گرفتار و اسیران توأیم خاکبوسان و حقیران توأیم مستمندان و فقیران توأیم بر گدایان درت احسات کن همه را بر کرمت مهمان کن کوی تو قبله‌ی دل‌هاست جواد حرمت عرش معلاست جواد بس که گلزار تو زیباست جواد وصل آن آرزوی ماست جواد ای که مهرت به سرشت همه است کاظمین تو بهشت همه است ای که بر عرش برین قائمه‌ای ای که امید دل ما همه‌ای تو صفای سحر و زمزمه‌ای تو جگر سوخته‌ی فاطمه‌ای دیده‌ات گر که زطفلی تَر بود دل تو خونجگر مادر بود زهر زد تا که شرر بر دل تو بسته شد سوی جنان محمل تو پُر شد از هلهله‌ها منزل تو خنده می‌کرد تو را قاتل تو تو که گفتی جگرم می‌سوزد ز شرر بال و پرم می‌سوزد چشم هستی همه گریان تو بود حال خورشید پریشان تو بود گوئیا شام غریبان تو بود جسم تو کعبه‌ی مرغان تو بود صبح تا شام طوافت کردند به روی بام طوافت کردند دوست دارم ز غمت گریه کنم همه شب بر المت گریه کنم ز فراق حرمت گریه کنم بر تو و عمر کمت گریه کنم گر چنین خسته‌دل و پُر دردم یاد عمر کم زهرا کردم ای شفای دل بیمار همه شاهد چشم گهربار همه چلچراغی به شب تار همه همه جا مونس و غمخوار همه به «وفایی» تو کرامت داری لطف در روز قیامت داری 🔸شاعر: =============================
ای آن که کرم ریزد، از دستِ کریم تو احسان و کرم باشد، مسکین حریم تو هرکس که شود آگه، ازلطف عمیـم تو داند تو کریمی و، آئیـن عطا داری هم روشنی ماهی، هم چشمه‌ی خورشیدی هم قبله‌ی دل‌ها و، هم کعبه‌ی امیدی هم مَحرم راز حق، هم جلوه‌ی توحیدی سرتا به قدم نور و، ایمان و وفا داری ای آن که فروغ حق، تابد زجمال تو اندیشه کجا یابد، راهی به کمال تو قُدسی نَفَسان خوانند، آیات کمال تو این شوکت و عزت از، الطاف خدا داری ای هر دل آزاده، گردیده اسیـر تو هرتشنه لبی سیراب، از خیر کثیر تو در "جود" ندیده کس، همتا و نظیر تو دریای خروشانی از جود و سخا داری با گوهر مهر خود، برما تو بها دادی شام غم یاران را، انوار و ضیا دادی با دیدن نابینا، اورا تو شفا دادی در هر نگه لطفت، اکسیـر شفـا داری :: در حجره‌ی دربسته، با سینه‌ی تفدیده شام غم و غربت را، چون تو، چه کسی دیده زهرا به تو نالیده، قاتل به تو خندیده جان و دل پُر شوری، از درد و بلا داری ای سوخته چون شمع و، جان داده چو پروانه با لعل لب عطشان، در حجره و در خانه گر بعد شهادت هم، ماندی تو غریبانه میراث غم و غربت، از کرب‌وبلا داری بنگر تو «وفایی» را، با این دل شیدایی وقتی که گرفتارم، من در شب تنهایی چشمم به رهت باشد، تا بر سرِ من آیی چون لطفِ فـراوانی بر اهلِ ولا داری 🔸شاعر: =============================
❣﷽❣ 🌹 🌟 هردم به دم امام هادی صلوات هم بر کرم امام هادی صلوات ای شیعه بیا و با ملائک بفرست ناز قدم امام هادی صلوات 🌹🌟🌹🌟🌹 هردم دل مرده را حیاتی بفرست از بهر جزایت حسناتی بفرست ایام ولادت امام هادی ست بر ماه جمالش صلواتی بفرست 🌹🌟🌹🌟🌹 سمت حرم امام هادی صلوات دست کرم امام هادی صلوات همراه فرشتگان پیاپی بفرست خیرقدم امام هادی صلوات 🌹🌟🌹🌟🌹 بر جامعه و پیام نورش صلوات بر هادی و بر شب حضورش صلوات او راست نبیره ای نهان از دیده بفرست به تعجیل ظهورش صلوات 🌹🌟🌹🌟🌹 امشب به جهان نور مبین می آید بر شیعه بگو حبل متین می آید از بیت جواد ابن رضا هادی دین همنام امیر مومنین می آید 🌹🌟🌹🌟🌹 سرچشمه فیض حی سرمد آمد آئینۀ نور حُسن احمد آمد تبریک به ثامن الحجج باید گفت چارم علی آل محمّد آمد 🌹🌟🌹🌟🌹 وقتی که تمامی ملائک، مولا از حسن تو گویند یکایک، مولا این ذره کجا و آفتابی چون تو «کَیفَ اَصِفُ حُسنَ ثَنائِک» مولا؟ 🌹🌟🌹🌟🌹 پیغام بشارت از منادی آمد هنگامه ی شوق و شور و شادی آمد بفرست به شکرانه پیاپی صلوات در بیت جواد امام هادی آمد 🌹🌟🌹🌟🌹 گلنغمۀ شادی از منادی آمد از سوی مدینه بانگ شادی آمد با آمدن طنین بال جبریل عطر نفس امام هادی آمد 🌹🌟🌹🌟🌹 پاینده اگر جلال قربان و غدیر، تابنده وگر جمال قربان و غدیر، میلاد تو نازیم! که در بین دو عید شد حلقه‌ی اتّصال قربان و غدیر 🌹🌟🌹🌟🌹 بر پایه اصول را بنا باید کرد بر هادی راه اقتدا باید کرد پیش از نجف و قدم به وادی غدیر تعظیم به سوی سامرا باید کرد 🌹🌟🌹🌟🌹 از روز ازل زمین غلام هادی است مرهون کرامت امام هادی است " العبد و ما فی یده مِنْ مولاه" یعنی سند دلم به نام هادی است 🌹🌟🌹🌟🌹 دستان پلید فتنه جو  رو میشد دنیای قفس پر از هیا هو  میشد از معجزه ی نگاهت ، ای ابن رضا شیری که درنده بود ، آهو میشد 🌹🌟🌹🌟🌹 یک جلوه ی دلپذیر تکرار شده است لبخند مهی منیر تکرار شده است بر دست محمد است انوار علی آیینه ای از غدیر تکرار شده است 🌹🌟🌹🌟🌹 در پيروي از عشيره ات شيعه شدم در پرتو حسن سيره ات شيعه شدم هادیِ قلوب حق طلب ادرکني با جامعۀ کبيره ات شيعه شدم 🌹🌟🌹🌟🌹 امشب به سما دُرِّ هما میریزد چون برگ خزان گناه ماه میریزد از یمن ولادت امام هادی رحمت ز حریم کبریا میریزد 🌹🌟🌹🌟🌹 مهر و مه و زهره، خاک راهند این جا عیّوق و عطارد به پناهند این جا ذرّات فلک، ستاره تا سیّاره زوّار دو خورشید و دو ماهند این جا 🌹🌟🌹🌟🌹 دو مصحف و دو صحیفه، تفسیرش چیست؟ دو یاسمن و دو یاس، تصویرش کیست؟ من خواب دو مه دیده ام و دو خورشید آیا سفر سامره تعبیرش نیست؟ 🌹🌟🌹🌟🌹 پای برگ ِ براتم امضا شد گرهی کور داشتم وا شد خوش به حال تمام سائل ها خبر آمد «جواد» بابا شد جای سلطان چقدر خالی بود خبر آمد جواد بابا شد 🌹🌟🌹🌟🌹 زیبنده ترین سخن کلام هادی است حیرت زده خلقت از مقام هادی است امضا‌ برات سامرا در گروِ ذکر صلوات بر امام هادی است 🌹🌟🌹🌟🌹 در نیمه ماه ، ماه نو  پیدا شد تابید به هستی و جهان آراشد آمد نوه امام هشتم به به تبریک که فرزند رضا بابا شد 🌹🌟🌹🌟🌹 گل‌نغمه‌ی شادی از منادی آمد از سوی مدینه بانگ شادی آمد با آمدن طنین بال جبریل عطر نفس امام هادی آمد ✍ 🌹🌟🌹🌟🌹 آئینه‌ی صبر و استقامت تبریک گنجینه‌ی احسان و کرامت تبریک با نور به صفحه‌ی فلک حک کردند میلاد دهم مهر امامت تبریک ✍ 🌹🌟🌹🌟🌹 باز وقت عطای زهرا شد گره هامان یکی یکی وا شد تو رسیدی و روز میلادت پیشواز غدیر مولا شد 🌹🌟🌹🌟🌹 وا شد به دل پیر و جوان پای امید بر این شب تیره زمین ماه دمید چشم همه ی غدیریان روشن باد راوی زیارت غدیریه رسید 🌹🌟🌹🌟🌹
❣﷽❣ 🌹 🌟 هردم به دم امام هادی صلوات هم بر کرم امام هادی صلوات ای شیعه بیا و با ملائک بفرست ناز قدم امام هادی صلوات 🌹🌟🌹🌟🌹 هردم دل مرده را حیاتی بفرست از بهر جزایت حسناتی بفرست ایام ولادت امام هادی ست بر ماه جمالش صلواتی بفرست 🌹🌟🌹🌟🌹 سمت حرم امام هادی صلوات دست کرم امام هادی صلوات همراه فرشتگان پیاپی بفرست خیرقدم امام هادی صلوات 🌹🌟🌹🌟🌹 بر جامعه و پیام نورش صلوات بر هادی و بر شب حضورش صلوات او راست نبیره ای نهان از دیده بفرست به تعجیل ظهورش صلوات 🌹🌟🌹🌟🌹 امشب به جهان نور مبین می آید بر شیعه بگو حبل متین می آید از بیت جواد ابن رضا هادی دین همنام امیر مومنین می آید 🌹🌟🌹🌟🌹 سرچشمه فیض حی سرمد آمد آئینۀ نور حُسن احمد آمد تبریک به ثامن الحجج باید گفت چارم علی آل محمّد آمد 🌹🌟🌹🌟🌹 وقتی که تمامی ملائک، مولا از حسن تو گویند یکایک، مولا این ذره کجا و آفتابی چون تو «کَیفَ اَصِفُ حُسنَ ثَنائِک» مولا؟ 🌹🌟🌹🌟🌹 پیغام بشارت از منادی آمد هنگامه ی شوق و شور و شادی آمد بفرست به شکرانه پیاپی صلوات در بیت جواد امام هادی آمد 🌹🌟🌹🌟🌹 گلنغمۀ شادی از منادی آمد از سوی مدینه بانگ شادی آمد با آمدن طنین بال جبریل عطر نفس امام هادی آمد 🌹🌟🌹🌟🌹 پاینده اگر جلال قربان و غدیر، تابنده وگر جمال قربان و غدیر، میلاد تو نازیم! که در بین دو عید شد حلقه‌ی اتّصال قربان و غدیر 🌹🌟🌹🌟🌹 بر پایه اصول را بنا باید کرد بر هادی راه اقتدا باید کرد پیش از نجف و قدم به وادی غدیر تعظیم به سوی سامرا باید کرد 🌹🌟🌹🌟🌹 از روز ازل زمین غلام هادی است مرهون کرامت امام هادی است " العبد و ما فی یده مِنْ مولاه" یعنی سند دلم به نام هادی است 🌹🌟🌹🌟🌹 دستان پلید فتنه جو  رو میشد دنیای قفس پر از هیا هو  میشد از معجزه ی نگاهت ، ای ابن رضا شیری که درنده بود ، آهو میشد 🌹🌟🌹🌟🌹 یک جلوه ی دلپذیر تکرار شده است لبخند مهی منیر تکرار شده است بر دست محمد است انوار علی آیینه ای از غدیر تکرار شده است 🌹🌟🌹🌟🌹 در پيروي از عشيره ات شيعه شدم در پرتو حسن سيره ات شيعه شدم هادیِ قلوب حق طلب ادرکني با جامعۀ کبيره ات شيعه شدم 🌹🌟🌹🌟🌹 امشب به سما دُرِّ هما میریزد چون برگ خزان گناه ماه میریزد از یمن ولادت امام هادی رحمت ز حریم کبریا میریزد 🌹🌟🌹🌟🌹 مهر و مه و زهره، خاک راهند این جا عیّوق و عطارد به پناهند این جا ذرّات فلک، ستاره تا سیّاره زوّار دو خورشید و دو ماهند این جا 🌹🌟🌹🌟🌹 دو مصحف و دو صحیفه، تفسیرش چیست؟ دو یاسمن و دو یاس، تصویرش کیست؟ من خواب دو مه دیده ام و دو خورشید آیا سفر سامره تعبیرش نیست؟ 🌹🌟🌹🌟🌹 پای برگ ِ براتم امضا شد گرهی کور داشتم وا شد خوش به حال تمام سائل ها خبر آمد «جواد» بابا شد جای سلطان چقدر خالی بود خبر آمد جواد بابا شد 🌹🌟🌹🌟🌹 زیبنده ترین سخن کلام هادی است حیرت زده خلقت از مقام هادی است امضا‌ برات سامرا در گروِ ذکر صلوات بر امام هادی است 🌹🌟🌹🌟🌹 در نیمه ماه ، ماه نو  پیدا شد تابید به هستی و جهان آراشد آمد نوه امام هشتم به به تبریک که فرزند رضا بابا شد 🌹🌟🌹🌟🌹 گل‌نغمه‌ی شادی از منادی آمد از سوی مدینه بانگ شادی آمد با آمدن طنین بال جبریل عطر نفس امام هادی آمد ✍ 🌹🌟🌹🌟🌹 آئینه‌ی صبر و استقامت تبریک گنجینه‌ی احسان و کرامت تبریک با نور به صفحه‌ی فلک حک کردند میلاد دهم مهر امامت تبریک ✍ 🌹🌟🌹🌟🌹 باز وقت عطای زهرا شد گره هامان یکی یکی وا شد تو رسیدی و روز میلادت پیشواز غدیر مولا شد 🌹🌟🌹🌟🌹 وا شد به دل پیر و جوان پای امید بر این شب تیره زمین ماه دمید چشم همه ی غدیریان روشن باد راوی زیارت غدیریه رسید 🌹🌟🌹🌟🌹 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
مرادشمن به قصد کُشت می زد به جسم کوچک من مُشت می زد هرآن گه پایم از ره خسته می شد مرا با نیزه ای از پُشت می زد بیا بشنو پدرجان صحبتم را غم تو بُرده از کف طاقتم را دوچشم خویش را یک لحظه وا کن ببین سیلی چه کرده صورتم را مرا باتو سرگفت وشنود است یتیمی من مظلومه زود است بگو با دخترت دراین دل شب چرا لب های توبابا کبود است 🔸شاعر: =============================
آتش افتاده به جان همه اما چه شده؟ همه جمعند در خانه ی مولا چه شده؟ آسمان ناله زدو گفت درآن جا چه شده؟ فاطمه پشت در افتاده خدایا چه شده؟ دودی از آتش آن در به سماوات رسید گل یاس نبوی را چه جراحات رسید به فلک ناله ای از مادر سادات رسید که خبر داشت که درعالم بالا چه شده؟ آسمان دید که برعرش طنین افتاده شعله بربال وپر روح الامین افتاده غنچه پرپر شده وگل به زمین افتاده وای فضه توبگو پهلوی زهرا چه شده؟ فضه میگفت که از چشم گهربار بپرس من نگویم چه شده از درودیوار بپرس فاطمه روی زمین است زمسمار بپرس آه مسمار درخانه دراین جا چه شده؟ درهیاهو که همه فتنه گران همدستند ناگهان آتش و بیداد بهم پیوستند عده ای دست علی را به طنابی بستند بی حیا مردم بی شرم شمارا چه شده؟ گرچه مأمور به صبراست تواناست علی دربر کوه مصیبات شکیباست علی خیزای فاطمه ازجای که تنهاست علی خیزازجا وببین حرمت مولا چه شده؟ نظر گل به سوی خرمنی ازخارافتاد مثل آتش به دل اهل ستمکار افتاد بازوی فاطمه با ضربتی ازکار افتاد یارتنهای علی در براعدا چه شده؟ به خداوند ،گل لم یزلی زهرا بود درشب غربت وغم نورجلی زهرا بود تا که جان به تن  یار علی زهرا بود ای «وفایی» چه بگویم گل طاها چه شده؟ 🔸شاعر: =======================
باز قدسی‌نفسان زمزمه‌پرداز شدند به سوی سامره آماده‌ی پرواز شدند چهره‌ها با گل لبخند و شعف باز شدند بلبلانِ چمنِ حُسن در آواز شدند   نورِ شادی به زمین و به فلک موج زند از فلک تا به زمین، فوج ملک موج زند باز هم شاهد غیبی به شهود آمده است پیک شادی به سلام و به درود آمده است چه وجودی‌ست که اکنون به وجود آمده است این خبر چیست که جبریل فرود آمده است؟! محشری گشت به‌پا گر که قیامت کردند همـه در هاله‌ای از نور اقـامت کردند نوری از بیت ولایت شده پیدا امشب که از او گشته جهان غرق تجلا امشب همه عالم شده چون وادی سینا امشب مات از این نور بُوَد دیده‌ی موسی امشب عشق پرسید چرا همهمه برپا شده است همه گفتند که مهدی‌ست هویدا شده است برهمه خلق جهان خیر کثیر آمده است سوره‌ی نور خداوندِ قدیر آمده است به محمد، به علی، باز نظیر آمده است هاشمیون همه را ماه منیر آمده است او بُوَد جنت ما، کعبه‌ی ما، مقصد ما خال رخساره‌ی او شد حجرالاسود ما هستی از یُمن قدومش ز غم آزاد بُوَد خُرم از جلوه‌ی او گلشن ایجاد بُوَد این همان وعده‌ی موعود و خداداد بُوَد هرکه شد منتظر مَقدم او شاد بُوَد آری ای اهل ولا! موسم دیدار شده آیت نَصــرُ مِــنَ الله پــدیــدار شده غرق آیات مبین است رخ رخشانش شب‌نشینانِ سماوات همه حیرانش عرشیان مات ز قدر و شرف و ایمانش کرده در عرشِ خداوند سه شب مهمانش در سماوات کنون فصل گل و هم عهدی‌ست میزبانْ خالق و مهمان عزیزش مهدی‌ست خیز کز مقدم مولا همگی بنده شویم همچو گل‌ها ز نسیم سحری زنده شویم پیرو مکتب آن دولت پاینده شویم نکند روز وصالش همه شرمنده شویم دل او را همــه با پیــروی‌اش گرم کنیم همه در محضر اوئیم، از او شرم کنیم همه گویند «وفایی» گل توحید کجاست مروه پرسید کجا، کعبه بپرسید کجاست آن دل‌انگیزترین مایه‌ی امید کجاست آفتاب دل زهرا، گل خورشید کجاست کاش ما را ز وفا ره به حضورش بدهند عیدی ما همه را حکم ظهورش بدهند 🔸شاعر: ============================
پرستوی مهاجر بنده ی بشکسته بالم، خیزو بال و پربزن با شکسته بالیت برآشیانم سر بزن من به بام رحمت خود سفره چیدم بهرتو ای پرستوی مهاجر باز بال و پر بزن ازچه سرگردان شدی درکوچه های معصیت سوی درگاهم بیا و حلقه ای بر در بزن گر براین در روکنی با کوله بار معصیت من به تو هرگز نگویم روْ در دیگر بزن تشنه ی رحمت تو هستی ،کوثر رحمت منم روی بر این کوثر رحمت کن و ساغر بزن من ز مادر مهربان تر با تو هستم ، پیش من حرف دل را نیمه ی شب با دو چشم تر بزن من که غفار الذنوبم من که ستار العیوبم تا که بخشایم گناهت، باز بر من سر بزن گر خجالت می کشی سویم بیایی ، باز هم دست خود بر دامن اولاد پیغمبر بزن ای«وفایی» ازچه رو غافل شدی از من بیا دیگران را کن رها، تنها در داور بزن
بـا سوز دل و نـالـه و بـا آه بيــا بـا شـرم حضـور و دل آگــاه بيا اكنون كه خدا سفرة رحمت چيده است ای بنده ، سـوي ضيــافت الله بيا
. سرچشمه كرم سرلوحه ايمان وامان است خديجه بر روی زمین عرش مکان است خديجه بانوي حرمخانه وحي نبوي اوست درچشم نبي گوهر جان است خديجه گنجينه پُرگوهر تقوا و شرافت آئينه توحيد نشان است خديجه سرچشمه ناب کرم و فضل وسخاوت احیاگر ايثارگران است خديجه سرسبزترين سرو سرافراز فضيلت درفصل بهاران وخزان است خديجه درگلشن ارزنده توحيد و نبوت چون كوثرجوشنده روان است خديجه گرفاطمه اش بانوي زن هاي بهشتي است نوردل گل هاي جنان است خديجه پيداست شب آخرعمرش ، زنگاهش برفاطمه خود نگران است خديجه درحسرت بي مادري فاطمه خويش آزرده دل واشك فشان است خديجه آمد كفن ازسوي خداوند برايش محبوب خداوند جهان است خديجه قدرش به خدا هيچ نيايد ز «وفایی» زيرا كه فراتر ز بيان است خديجه ✍ ................ . گوهرشناس وقتي كه دیدگان بشر ناسپاس بود تنها خديجه بود كه گوهرشناس بود تاسرنهدبه پاي رسول اميـن زشوق دربارگاه عشق پُر از التماس بود اين افتخاراوست كه درطول عمرخويش بابهترين پيمبرحق درتماس بود گنجينة معارف ايمان و منزلت آئينـه ی کرامت پُر انعكاس بود مال ومنال رابه فقيران مكه داد كي دركمند نفس وطعام ولباس بود خوف ورجاي اوبه ره دين حق گذشت ازجاهلان مكه كجادرهراس بود غفلت نكرد لحظه اي ازحق،خداگواست تاآخرين نفس به جهان حق شناس بود روز وداع خويش «وفایی »از اين جهان آزرده دل ،به خاطر احوال ياس بود ✍ .
. السلام علیک یا خدیجه القرا علیها السلام بانوی توحید مادرفاطمه وجده ی سادات تویی همسر ختم رُسل بانوی جنات تویی شرف ومعرفت وجلوه ی ایثار زتوست افتخار وشرف وعزت سادات تویی اولین بانوی کانون خدا جویانی جان توحید تویی، روح مناجات تویی مُحرم کعبه ی دل، محرم اسرار وجود سعی دین را تو صفا، قبله ی حاجات تویی برکات تو به اسلام بقا بخشیده است چشمه سار کرم و،چشمه ی خیرات تویی پیکردین اگراز جهل جراحت دیده است آنکه شد مرهم این زخم وجراحات تویی آن که با عرض سلامی به حضورش ،یزدان کرده برحضرت او فخرو مباهات تویی مریم وهاجروحوا به مقامت نازند آن که ازمنزلتش گشته جهان مات تویی شعله داغ تو برجان پیمبر افتاد آن که داغش زده آتش به سماوات تویی بعد تو ای گل ایثار ،رسول اکرم آن گلی را که کند یاد به کرات تویی جان زهرا نظری کن به «وفایی» درحشر که شفیع همه در روز مکافات تویی ✍ ‌
. رنگين كمان درد امشب فضای دل ملال انگيزباشد پيمانه ی جانم ز غم لبريز باشد گرآسمان ازدودآهم تيره گرديد غم آمدوبرجسم وجانم چيره گرديد اكنون كه مرغ غم سرود غم سُرايد چشم انتظارم تااجل كي ازدرآيد اسما بيا همراز وهمدرد دلم باش هنگام مُردن باخبر ازمشكلم باش زهرای من از كودكی درموج غم هاست من می روم امّا دلم در پيش زهراست هر مادری را شيره ی جان است دختر هردختری را محرم رازست مادر امّا پس از من دخترم ياورندارد شام عروسی فاطمه مادر ندارد ترسم ازاين غم بردلش اندوه آيد برجان اوبار غمی چون كوه آيد او را به جای من تو اسما ياوری كن در حق زهرايم پس از من مادری كن اين قول را بگرفت از اسما و آن گاه آهي برآورد و بگفت الحمدلله اين بانويی كه درره اسلام كوشيد چشم ازجهان با یک جهان اندوه پوشيد كی باورش می شدگلش پژمرده گردد بعد از پدر او ياس سيلی خورده گردد كی باورش می شد ز گلچين زمانه بر دست و بازويش نشيند تازيانه كی باورش می شدكه دربين هياهو فرياديافضه خُذينی سردهداو كی باورش می شد كه غم پرور شوداو درسن هجده سالگی پرپر شوداو كی باورش می شدشبانه دفن گردد درطلمت شب مخفيانه دفن گردد بس كن«وفایی» ازغم سوزان مادر ديگرمگوازتربت پنهان مادر ✍ .