eitaa logo
ذاکرین آل الله
271 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
296 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
مناجات و روضه شب احیا_ماهور.mp3
5.95M
علیه‌السلام(شب قدر) به مناجات من امیدی نیست آنکه داده به من اُمید علیست ذکر من عالیُ بِ حقِّ علی مرتضی یک نظر کند کافیست دین مگر جز ولایت مولاست اصل توحید با علی باقیست بندگی نوکریِ این آقا معنیِ زندگی یَمُت یَرَنی‌ست بِ علیٍّ الهی العفو است ذکر اِحیای هر که زهرائیست در مناجات و در عباداتم شکرُلِلَّه علی علی جاریست بَدَم اما به خوب متّصلم هر نشد با علی علی شدنی‌ست ای مناجات هر شب زهرا هر که آه تو را شنید گریست سرِ خود را فرو بِبر در چاه بغض خود را فرو نَبر کافیست ناله کن...گریه کن...بزن فریاد روضه‌ات گفتنی نبوده وُ نیست پیش چشمت چه شد؟! زبانم لال که زمین خورده؟! آسمان ابریست پسرانت ستون دین هستند علّت لرز این ستونها چیست؟! گل یاس کبود یعنی چه؟! روی گلبرگ ردِّ پنجه‌ی کیست؟! دَرو دیوارها عذابت داد؟! این جواب سفارشات نبی‌ست؟! ای خدا حقِّ غربت حیدر بُگذر از هر که آشنای علیست بِ علیٍ علی که می گوییم می‌شود گفت یار تنها نیست... .
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مدح و مرثیه‌یِ امام حسین علیه السلام سیاه‌پوشان ماه محرّم سربه‌زیر آمده این سینه‌زنِ سربه‌هوا توبه‌ام را بپذیر و ببرم کرب‌وبلا دیده بر پرچمِ تو دوختم و سوختم و .... مانده این حسرتِ دیرینه بر این سینه خدا خیلی از سینه‌زنان در حرمت مهمانند باز جا ماندم از این قافله‌یِ عشق چرا ؟! خوش بر احوالِ غلامی که به چشمش دیده شده تعویض حسین جان پرچمِ سرخ و سیاه جانِ عالم به فدایِ نخِ مشکیِ عَلم رخصت از مادرتان خواسته‌‌ام بسمِ‌اللّه دیگر امسال در این روضه‌یِ تو می‌میرم تَهِ گودال چه آمد به سرت ؟! واویلا قصّه‌یِ خنجرِ کُند و قتلِ صبر و خواهر روضه‌یِ پیرُهن و زمزمه‌یِ وا اُمّاٰ من بمیرم به سرِ یار چه‌ها آوردند ؟! مانده عریان بدنِ بی‌سرِ او در صحرا أَیُّهاَالنّاس کسی نیست کمی جمع کند روضه را ریخت‌وپاشی شده اینجا .... آنجا نعل‌ها عطرِ شهیدم جابه‌جا می‌کردند لَعل‌ها ندبه‌سرایند بیا آه بیا 📄حرم سیدالکریم علیه السلام ۱۴۰۳/۴/۱۱ @navaye_asheghaan
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مُسمّط مربّع اوّلِ محرّم حضرت مسلم‌ابنِ‌عقیل علیه السلام اَمینِ اِمامت سفیرِ ولایت عَلم رویِ دوشَت جهان زیرِ پایت کلامَت پیامِ اُمید و هدایت شبیهِ اَمیرِ حرم روضه‌هایت غریبی و عطشان و زخمی و خسته سرَت مثلِ پیشانیِ او شکسته وفایت وفایِ علمدارِ شاه است سفیرِ حرم یک‌تَنه یک سپاه است کُشنده چنان مرتضی هر نگاه است به لبهایِ تو لحظه‌یِ آخر آه است به یادِ غریبیِ شاهِ وفایی تو در کوفه‌ای و دلَت کربلایی سرِ دارِ غمهایی و فکرِ یاری به یادِ حرم مضطر و بی‌قراری دَمِ آخر است و تو دلشوره داری دو چشمَت به راه است و چشم‌انتظاری بخوان با لبِ تشنه این روضه‌ها را بمان تا تماشا کُنی نیزه‌ها را تنَت بر قَناره سری رویِ نیزه رسید از سفر لشکری رویِ نیزه دلی پایِ نِی دلبری رویِ نیزه گلِ پرپرِ مادری رویِ نیزه شده بسته با سنگِ کوفی می‌اُفتد وَ آویزه در چنگِ کوفی می‌اُفتد مَیا کوفه که لشکرِ بی‌شماره به غارت فقط فکر کرد وُ شَراره وَ چنگال‌ها می‌کَنَد گوشواره غنیمت شود معجر و گاهواره به ویرانه‌ها می‌رسد کارِ زینب شده فکرِ بازار آزارِ زینب در این کوفه بستند بازویِ ناموس شکسته شده کنجِ اَبرویِ ناموس لگد می‌خورَد هر دو پهلویِ ناموس عجب غیرتی داشت بر رویِ ناموس.... سرَش را زمین می‌زند غیرت‌ُاللّه بگو اَلعجل اَلعجل حجّةُاللّه
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مدح و مرثیه امام سجّاد علیه السلام تو خطبه خواندی و ملائک پَر درآوردند بر منبرِ کـوفه مـگـر  پـیغمبـر آوردند!!! یک عمر مولا گفت در کوچه چه شد آخر... در شهرِکـوفه دسـت‌بسته حیدر آوردند آغاز شد خطبه پس از نام رسولُ اللّه پس سر درآوردند که با خود سر آوردند لحنِ علیِّ ابنِ حسینِ ابنِ علی این است افتاده‌اند از پا اگـر چه لشکـر آوردند بر دست و پایِ تو غـُل و زنجیرهایی بود که دستشان با هـر دعـای تو بَر آوردند دیدنـد مثـل مـادرت ساکـت نخواهی شد بر روی نیـزه پیشِ رویِ تو سر آوردند عالَـم فدای گریه‌هایـت حضرتِ سجـّاد در چشـمهایت ندبه را با کـوثر آوردند  
🏴 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ای روی تو قبله ی عبادت بانو وی بوی تو خوش ترین طراوت بانو داریم همه بزرگ و کوچک هامان از روز ازل به تو ارادت بانو ما مست نگاه فاطمیِ تو شدیم با گوشه ی چشم تو چه راحت بانو تو ناب ترین عشق به اهل‌بیتی باید بنویسم به صراحت بانو من هرچه گره داشته ام باز شده از لطف تو و نیمه نگاهت بانو بی راهه نمی رود دلم هیچ زمان وقتی که تویی راهِ هدایت بانو بانوی دو عالمی تو یا معصومه این حُسن برازنده برایت بانو تا در حرمت می روم و می آیم مأنوس شدم به آستانت بانو از صحن تو بوی عطر زهرا آید قربان تو و صحن و سرایت بانو عمریست که همسایه‌ی خوشبخت توأم به به، به منو به این سعادت بانو تو دختر آن امام معصومی که.. گفته پدرت جان به فدایت بانو هم فاطمه ای و هم گل فاطمه ای این است برای تو کرامت بانو در بطن دلِ اهل جهان جا داری با چادرِ عفت و حیایت بانو تو مثل پدر باب الحوائج هستی ای جود کرم برایت عادت بانو من یک سفرِ کرببلا می خواهم کِی می کنی ام شما عنایت بانو؟ هر وقت دلم هوای ارباب کند جایش بدهم تو را سلامت بانو تو آمده بودی به پی دلبر خویش در ساوه عوض شد زِ چه راهت بانو؟ چون زینب کبری به دیار غربت از خصم شده بر تو جسارت بانو اما شده فرق تو و زینب اینجا.. دیگر تو نرفتی به اسارت بانو دیگر زِ سرت نرفت چادر، حتی اموال شما نگشت غارت بانو