#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#ماه_رمضان #شب_قدر
فرقش شکافت رُکنِ زمین و زمان شکست
یک ضربه زد ولی کمر آسمان شکست
نالید فاطمه که نزن نانجیب زد
از فرق تا به اَبروی او ناگهان شکست
راحت علی به خاک نمیخورد ، میخ در...
شمشیر شد که باز زد و استخوان شکست
تا خورد بر زمین دلِ زهرا دو نیم شد
قلب حسین قلب حسن توامان شکست
فریادِ جبرئیل که پیچید ، دخترش
بی اختیار در وسط آستان شکست
خون پاک میکند زِ روی خویش مرتضی
زینب دمِ در است ولی بی گمان شکست
اینبار روضه خواند علی پیشِ دخترش
از تشنهای که داغِ لبانش جهان شکست
از تشنهای که داغِ جوان داغِ طفل دید
در حلقههای هلهلهی این و آن شکست
از تشنهای که در وسط جمع گیر کرد
با سنگِ بی مروتِ این کوفیان شکست
وقتی رسید نیزهی خود را دوباره زد
وقتی که رفت نیزهی خود را سنان شکست
انگشت مانده بود و عقیقی... از آن بدن
انگشت مانده بود ولی ساربان شکست
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
________________________
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#ماه_رمضان #شب_قدر
این بار هم خون ریخت ، اما پشت در نه
آسیب را پس یک نفر زد ، چل نفر نه
آن بی هوا ضربه ، هوای کوچه را داشت
هنگامِ ضربه داد مولا را خبر نه
یک تیغ داد اندازهٔ یک کربلا زخم
خونِ دلی نقش زمین شد خونِ سر نه
تا خانه هر دفعه زمین می خورد می گفت
من را نبیند دخترم با چشم تر نه
در کربلا اما سکینه دید زلفی
در پنجه ای می رفت و گفت آه ای پدر...نه
موئی که زهرا شانه کرد آنجا به هم ریخت
از دست شمر افتاد تن بر خاک ، سر نه
زد بیشتر زد بیشتر زد بیشتر شمر
می گفت در گودال زینب هر قدر نه
🔸شاعر:
#حامد_آقایی
________________________
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#ماه_رمضان #شب_قدر
کتاب خلق را فردا روایت می کند حیدر
جماعت ایستاده ند و امامت می کند حیدر
حساب دشمن حیدر که روز حشر معلوم است
میان دوستدارانش قضاوت می کند حیدر
علی عمّار می خواهد علی تمّار می خواهد
جز این باشد ، ز دست ما شکایت می کند حیدر
تو بینا باش و ردّ پای حیدر را بجو در شهر
که با هر کور نابینا ، محبّت می کند حیدر
*
شهیدا ! فتنه در خون تو تن شُست و نمی داند
به حکم مَن یَمُت ... با تو رفاقت می کند حیدر
شهیدا ! ای چراغ پیش رو ! امروز فهمیدم
که با خون تو خلقی را هدایت می کند حیدر
کماکان مرتضی فُزتُ و ربّ الکعبه می خواند
کماکان بین خون دارد عبادت می کند حیدر
عجب محراب خونینی ! دعایم کن که می دانم
قنوت شیعه را در خون اجابت می کند حیدر
🔸شاعر:
#محسن_ناصحی
________________________
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#ماه_رمضان #شب_قدر
ظاهراً از ریا ابا دارم
باطناً ادعا …. ادا … دارم
کُفرِ من هست حُبِ دیده شدن
شرم از روی انزوا دارم
های و هوی مرا نگاه نکن
پولِ خُردم سر و صدا دارم
این نداری تمام دارایی ست
راضی ام من که فقر را دارم
هر چه دارد کریم ، مال گداست
هرچه دارم من از شما دارم
پیش مردم مرا خراب مکن
به همه گفته ام تو را دارم
هر سحر با ” علی علی جانم “
سر سجاده ” ربنا ” دارم
در شب تار ماه من علی است
غم ندارم که رهنما دارم
لنگِ محشر نمی شوم چون که
از طریق ؛ آبله به پا دارم
حضرت عشق ، سوره ی توحید
با ولای شما خدا دارم
چند وقتی ست ای امیر نجف
حسرت و آهِ کربلا دارم
برسد پای من به کرب و بلا
با حسینِ تو حرف ها دارم
روضه ام روزه های این ماه است
تشنه که می شوم بکا دارم
پسرت منع شد از آب و غذا
چقَدَر گریه ی قضا دارم
🔸شاعر:
#گروه_یا_مظلوم
____________________
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#ماه_رمضان #شب_قدر
رنگین کمان خاطر من تا خدا شکست
دل در پناه ِخاطر ِدرد آشنا شکست
یک جا تمام شهر پر از اضطراب شد
وقتی صدای ِدستِ خدا در دعا شکست
با خنجری که فرق علی را نشانه رفت
بنگر دوباره دست بشر تا کجا شکست
دیگر به سمت خانه ی خورشید رو نکرد
ماه رخش شکافته شد ،قلب ما شکست
فریاد از حماقت و رسوایی و خطا
فریاد از این ندامتِ بی انتها شکست
با این غمی که در نفس کبریا نشست
باور کنید عرش خدا بیصدا شکست
🔸شاعر:
#صفیه_قومنجانی
________________
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#ماه_رمضان #شب_قدر
جادهی وصل علی و فاطمه هموار بود
لحظهی پرواز روح حیدر کرّار بود
رنگ خون شد دستمال زرد بر پیشانیاش
یعنی این که جوشش زخم سرش بسیار بود
گوشهی خانه به سر قرآن گرفته زینبش
بر لبش امّن یجیب و ذکر استغفار بود
چند باری از سر شب تا سحر از حال رفت
گوییا آمادهی رفتن به سوی یار بود
بعد زهرا روز خوش هرگز ندیده مرتضی
در گلویش استخوان و بین چشمش خار بود!
یک نگاهش بر حسین و زینب و عبّاس بود
یک نگاه دیگرش هم بر در و دیوار بود
غصّهی خانهنشینی و غم سی سالهاش
پیش چشمش میگذشت و غرق این افکار بود
ماجرای کوچه و روی کبود فاطمه
مثل یک دیوار خانه بر سرش آوار بود
آن چه که شیر خدا را بر زمین انداخته
ضربهی تیغ عدو نه... تیزی مسمار بود
... آمد استقبال او با شاخهی گل، همسرش
روی دستش غنچهی شش ماههی خونبار بود
🔸شاعر:
#محمد_فردوسی
____________
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#ماه_رمضان #شب_قدر
دوست دارم خاک باشم در قدمهای علی
تا کنم در رهگذار او تماشای علی
دوست دارم اشک باشم، چشمهچشمه جوبهجو
تاکه قطره قطره اُفتم در قدمهای علی
دوست دارم باد باشم با امید و آرزو
سرنهم مثل نسیمِ صبح، بر پای علی
دوست دارم چون کبوتر باشم و با بالِ شوق
پَر زنم تا گلشن سبز و دلآرای علی
دوست دارم گوش باشم تا به بزم انس او
بشنوم از دوستانش صوت آوای علی
دوست دارم چشم باشد عضوعضوم تا مگر
وقت جان دادن ببینم روی زیبای علی
دوست دارم شمع باشم تا بسوزم روز و شب
گاه با یاد علی، گاهی به زهرای علی
دوست دارم دست مارا او بگیرد روز حشر
نامهی اعمال ما باشد به امضای علی
دوست دارم ای «وفایی» روزِ سخت واپسین
عروة الوُثقای ما باشد تولای علی
🔸شاعر:
#سید_هاشم_وفایی
________
#امام_حسین #مرثیه_امام_علی
#مناجات_با_امام_حسین
#ماه_رمضان #شب_قدر
آخرین مجلس من قبل مماتم روضه است
اولین محفل من بعد وفاتم روضه است
پدرم گفت گرفتار شدی روضه بخوان
خواندم آگاه شدم باب نجاتم روضه است
مال و فرزند و عیالم همگی وقف حسین
کارِ من در همه ی طولِ حیاتم روضه است
چه نیازیست که نوکر به همه رو بزند
رزقِ افزون شده دارم ، برکاتم روضه است
چاره ای نیست اگر کرببلا روزی نیست
وقت ایام جدایی، عتباتم روضه است
وقت جانکندن من مرثیه خوان را گویید
سخن از غیر نگوید سکراتم روضه است
گر بپرسند چه داری به شب اول قبر؟
باز با گریه بگویم حسناتم روضه است
🔸شاعر:
#سید_حسین_میرعمادی
==========================
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#ماه_رمضان #شب_قدر
خارج از درک عُقول اند خدا با حیدر
می رسد تا به خدا هر که رسد تا حیدر
ذات حق در وجنات علوی جلوه نمود
بهترین آینه ی عالی اعلیٰ..،حیدر
انبیا را به خداوند رسانده است علی
ذکر توحیدی موسی و مسیحا؛ حیدر
مرتضی مطمئِناً بوده سراپا احمد
مصطفی مطمئِناً بوده سراپا حیدر
فضّه و قنبر این طایفه بودن..،عشق است
ما که هستیم مگر؟! نوکر زهرا_حیدر
خانه ی اهل تشیُّع،نجف اشرف اوست
کاش باشیم شبی منزلِ باباحیدر
عبد خاطی به کجا جز در مولا برود
آخرین ملجا درماندگی ما..،حیدر
هر زمان در زده ام،در به رویم باز شده
بخدا رد ننموده است گدا را حیدر
زیر قرآنِ علی رنگ خدا می گیریم
سایبان سر ما در شب احیا..،حیدر
بَه..،چه خوب است اگر موقعِ قرآن به سرم
برگه ی بندگی ام را کُند امضا حیدر
بعلیًّ بعلیًّ بعلیًّ بعلی..
این قسم رمز نجات است..،به مولاحیدر
تا خداوند گناهان تو را پاک کند
صد و ده بار شبِ قدر بگو: یا حیدر
🔸شاعر:
#بردیا_محمدی
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#ماه_رمضان #شب_قدر
مانند مرتضی به خودش نه فلک نداشت
مثل خدا یکی ست علی مشترک نداشت
سجده نکرده است خدای ندیده را
ایمان محض بوده و یک لحظه شک نداشت
رفته رسیده است خودش تا خود خدا
آنجا که اذن بال زدن را ملک نداشت
با ذوالفقار تا اسدالله می رسید
لشکر توان تیغ زدن تک به تک نداشت
کعبه بدون عشق علی بی هویت است
نام و نشان نداشت اگر این ترک نداشت
عالم گرفته بود همیشه مدد از او
اما غریب عالم و ادم کمک نداشت
نان آور یتیم و فقیر و اسیر بود
افسوس ای زمانه که دستش نمک نداشت
میزد مدینه فاطمه را پیش چشم او
یک مرد هم نگفت به او زن کتک نداشت
🔸شاعر:
#ابراهیم_میرزایی
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#ماه_رمضان #شب_قدر
حیدر امام ما و حیدر امام قنبر
قنبر غلام حیدر ، ما هم غلام قنبر
خدمت به مرتضی را لایق نبود هرکس
مرغ سعادت اما پر زد به بام قنبر
او احترام دارد از احترام مولا
ما احترام داریم از احترام قنبر
هرکس به رتبه ی خود جایی مقام دارد
او زیر پای حیدر ما زیر گام قنبر
از شیعیان زهرا ، زنها به فضه معروف
از شیعیان مولا ، مردان به نام قنبر
وقتی سلام حیدر در شهر بی جواب است
می شد دل علی شاد از یک سلام قنبر
القصه ما کجا و درک مقام مولا
مائیم و آرزوی درک مقام قنبر
🔸شاعر:
#محسن_ناصحی
____
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#ماه_رمضان #شب_قدر
تو را با کینه و آزار کشتند
تو را تکرار در تکرار کشتند
نه دیروز و نه امروز است، عمریست
تو را مردم هزاران بار کشتند
تو را در مسجد کوفه نه، بابا
تو را بین در و دیوار کشتند
تو را با تیزی شمشیرشان نه
تو را با تیزی مسمار کشتند
تو را در کوفه در مسجد ولیکن
مرا در کوفه در انظار کشتند
مرا دروازه ی ساعات بابا
مرا در شام در بازار کشتند
🔸شاعر:
#وحید_محمدی
________________________