مولا زاده باید خودش مولا باشه
لیلا زاده باید خودش لیلا باشه
حیدر زاده باید خودش حیدر باشه
آقا زاده باید خودش آقا باشه
اونکه ادب رو یاده عالم داده یعنی: علیِ اکبر
آقا یعنی ارباب ، آقا زاده یعنی: علی اکبر
آقا زاده ای؟ نه! تو خودت آقایی
باید قلب مجنون ، فقط شیدا باشه
اونکه مرده باید دلش دریا باشه
باید امیرِ مردم ، خودش مردم مردم باشه
آقا زاده باید خودش آقا باشه
بین تموم تاریخ، فوق العاده یعنی: علی اکبر
آقا یعنی ارباب ، آقا زاده یعنی: علی اکبر
ارباب زاده ای؟ نه! تو خودت اربابی
باید اذن عشق از ، عالمِ بالا باشه
زهرا زاده باید خودش زهرا باشه
باید نوۀ حیدر مثه پیغمبر باشه
آقا زاده باید خودش آقا باشه
اونکه سرا به روی پاش افتاده یعنی: علی اکبر
آقا یعنی ارباب ، آقا زاده یعنی: علی اکبر
مولا زاده ای؟ نه! تو خودت مولایی
رُخش سبزه ست و مویش مشکی و لب ، قرمزِ اُخرا
کأنَّ المصطفی قد عادَ یولَد مرّةً اُخرا
یقین ، روحِ محمّد رفته در جسم ِعلی اکبر
اگر ما می پذیرفتیم مفهوم ِتناسخ را
هزاران خسرو و فرهاد و یوسف، می شود مجنون
همینکه زادۀ لیلا هویدا می کند رخ را
سپاه شمرِ کافرکیش، ماتِ جلوه ی حُسنش
سوارِ اسبِ خود، وقتی نمایان می کند رخ را
به جُرم ِ چهره اش شد کشته یا اسمش؟ نمی دانم!
نمی فهمیم علت را ... نمی یابیم پاسخ را
عطش، آتش شد اما ، با لبِ بابا گلستان شد
چنانکه آتشِ نمرود، ابراهیمِ تارُخ را
گردید بهار و یک جهان گشته جوان
دل گشته جوان و جسم و جان گشته جوان
امروز که روی ماه اکبر تابید
تبریک به هر جوان زمان گشته جوان
_____
حسین بغل وا کرده ، دورِ سرت میگرده
خدا برایِ بخشش ، بهونه پیدا کرده ...
نعره زنان آمدم ، بر درِ میخانه دوش
نعرۀ مستان شنید ، باده در آمد به جوش
مطربِ مجلس بساز ، پردۀ ابریشمت
تا همه برهم زنیم ، پنبۀ پشمینه پوش
هر که به صبح ازل ، حب علی را چشید
در عرصاتش کشد ، روز قیامت به دوش
آیینه و شمعدون بیارید ، اهلاً و سهلاً
حنای شادی بزارید ، اهلاً و سهلاً
دلارو جارو بزنید ، اهلاً و سهلاً
نعرۀ هو هو بزنید ، اهلاً و سهلاً
اهلاً و سهلاً علی علی علی علی
ماه رسیده از فلک
آوردنش هزار ملک
روشنیِ چشم حسین
کاکل زری و با نمک
ای گل رخسار تو برده ز روی گلاب
صحبت گل را رها کرده به بویت گلاب
سایۀ سرو تو ساخت پایۀ بختم بلند
نرگس مستِ تو کرد خانۀ عقلم خراب
ساقی مجلس بده باده که خواهیم رفت
ما به هوای لبش بر سر می چون حباب
هی بپاشید نقل و نبات ، اهلاً و سهلاً
به قد و بالاش صلوات ، اهلاً و سهلاً
میخونه عمه جون براش ، اهلاً و سهلاً
میبوسه از روی چشاش ، اهلاً و سهلاً
اهلاً و سهلاً علی علی علی علی
خوشحالِ زهرایِ بتول
ماه مدینه شد حلول
علی اومد شبیه ترین
خلقاً و خلقاً به رسول
یار به زنجیر زلف، باز مرا میکشد
در پی او میروم، تا به کجا میکشد
خادمه حسن توست، شمسه گردون که اوست
میرود و بر زمین، عطف قبا میکشد
نام همه عاشقان، در ورق لطف اوست
گر قلمی میکشد، بر سر ما میکشد
روشنی چشم علی ، اهلاً و سهلاً
خلقا و منطقا نبی ، اهلاً و سهلاً
عصای پیری حسین ، اهلاً و سهلاً
جوون بین الحرمین ، اهلاً و سهلاً
اهلاً و سهلاً علی علی علی علی
سرود و شور بسيار زيبا ویژۀ میلادِ حضرت علی اکبر علیه السلام
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
هر کی پیشِ تو خاکه
سر تا پا ، دلش پاکه
جز راه تو ای جانا
هر راهی خطرناکه ...
ای اولین ستارۀ حسین
یار و ماه پارۀ حسین
من هم مثل تو همیشه ام
منتظرِ اشارۀ حسین
ای اولین مدافعِ حرم
سایت مستدام رو سرم ..
همه بدونن تو زندگیم
مقلدِ علیِ اکبرم ..
آقایِ جوونایی
مولایِ جوونایی
دلدار اُم لیلا و
لیلایِ همه مایی ...
ای اولین مدافعِ حرم
سایت مستدام رو سرم ..
همه بدونن تو زندگیم
مقلدِ علیِ اکبرم ..
تا این چشمه میجوشه
عالم مست و مدهوشه ..
روحم رو دخیل امشب
می بندم به شش گوشه ..
مجاهده مجاورِ حسین
ای نورِ شعائر حسین
همه وجود تو اطاعته
اطاعت از اوامرِ حسین
آقایِ جوونایی
مولایِ جوونایی
دلدار اُم لیلا و
لیلایِ همه مایی ...
ای اولین مدافعِ حرم
سایت مستدام رو سرم ..
همه بدونن تو زندگیم
مقلدِ علیِ اکبرم ..
اخلاقت کمالِ عشق
ای رود زلالِ عشق
راه تو وصالِ عشق
اسم تو مدال عشق
ای دلدادۀ ارباب
نورِ جادۀ ارباب
عشق کربلایی ها
ای آقازادۀ ارباب
منم مث تموم عاشقات
میریزم جوونیمو به پات
مثل کبوترهای کربلات
دلم تو سینه می تپه برات
آقایِ جوونایی
مولایِ جوونایی
دلدار اُم لیلا و
لیلایِ همه مایی ...
ای اولین مدافعِ حرم
سایت مستدام رو سرم ..
همه بدونن تو زندگیم
مقلدِ علیِ اکبرم ..
علی علی علی ...
خدا مشغول خلقت بود آدم را همان لحظه
علی در مسجدِ حنانه کفشش را رفو میکرد
تهنیت یا حضرت زهرا
جهان غرق صفا شد
امشب از بیت حسینت ماهِ دیگر رونَماشد
منم خاکِ دَرَش غلام و نوکرش
به قربان حسین فدای اکبرش
علی ابن الحسین ...
بارالها اکبر است این
بر جوانان رهبر است این
یا علیِ مرتضیِ یا مجتبیِ دیگر است
این فدای اون منم گدای اومنم
غلام روسیاه برای او منم
علی ابن الحسین ...
ای جوانان شمس و قدر و آیه الکرسی بخوانید
عیدی خود را شما از حضرت زهراستانید
فلک دیوانش ملک پروانه اش
سلاطینِ جهان دَرِ کاشانه اش
جان به قربانِ علی اکبر و با ب نکویش
عیدیه خود را بگیرید ای جوانان از عمویش
که این تاج سر است زِ هَر گل بهتر است
ز پا تا سر همه خود پیغمبر است
علی ابن الحسین ...
«جانم .. علی اکبر علی اکبر»
این حُسنِ نبی است یا رخ اوست
این تیغ علی است یا دو ابروست ؟
این رشتۀ جان ماست یا زلف
یا سر و بلند بر لب جوست ؟
«جانم .. علی اکبر علی اکبر»
این یک بشر است یا هو الهوست ؟
این یک ملک است یا هو الحق
زیبائی انبیا خلاصه
در مصحف روی ان خدا روست
«جانم .. علی اکبر علی اکبر»
رویش همه را چراغ ایمان
کویش همه را بهشت مینوست
گلبوسه باب بر ، جبینش
هر چیز به جای خویش نیکوست
«جانم .. علی اکبر علی اکبر»
تنها نه علی اکبری تو
زهرا و حسین و حیدری تو
علی علی علی ...
________
ذوالفقار تو دو دم دارد و عیسی یک دم
اولوالعزم ز شمشیر تو یک دم عقب است
علی مولا مولا ...
هزار بار به عشق تو آتیش بگیرم
خاکسترم توی آسمونها می نویسه
علی مولا مولا ...
بریزه اگه خونِ من پایِ عشقت
خونم به رویِ خاک صحرا مینویسه
علی مولا مولا ...
________
«یا علی مولا مدد ، علی علی مولا مدد»
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
که به ماسوا فکندی همه سایۀ هما را
دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین
به علی شناختم من به خدا قسم خدا را
«یا علی مولا مدد ، علی علی مولا مدد»
به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند
چو علی گرفته باشد سر چشمه بقا را
برو ای گدای مسکین در خانه علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را
بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب
که علم کند به عالم شهدای کربلا را
«یا علی مولا مدد ، علی علی مولا مدد»
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
ای .. سحر اربابم
ای .. جگر اربابم
ای .. که با تو از دنیا
دل .. می بره اربابم
دل دل دل ، دل خونۀ اربابِ
دل دل دل ، دیوونۀ اربابِ
شب شب شب،شب مستی مونِ
میلاد دوردونۀ اربابِ ...
منو دلو منو دلبر ، منو علی اکبر
منو می و منو ساغر ، منو علی اکبر
منو سر و منو سرور ، منو علی اکبر
منو علی منو اکبر ، منو علی اکبر ...
« ارباب زاده ...
عشقت نجاتم داده ... »
ای .. شعفِ اربابم
ای .. صدفِ اربابم
ای .. که کنارت انگار
تو .. نجفِ اربابم
دل تویِ دام علی افتاده
تو دلبر هستی و ما دلداده
قربون صدا اذونت میرن
واللهِ صدتا مؤذن زاده
نما نمای پیمبر ، صدا صدایِ علی
نشسته جایِ پیمبر ، نشسته جایِ علی
قسم به جان حسین و قسم به جان حسن
من ایستاده بمیرم فقط برای علی
« ارباب زاده ...
عشقت نجاتم داده ... »
ای .. صنم اربابم
ای .. قسم اربابم
جز .. تو ندارم سوگند
تو .. حرم اربابم
من من من ، من برا تو میمیرم
مجنونم اینه آقا تقدیرم
امشب از دستایِ لیلاخاتون
من اِذن کربلامو میگیرم ...
هوا هوای زیارت هوا هوای حرم
منو روزای زیارت منو شبای حرم
بالای سر که به جای خودش ببر مارو
شبِ تولدت آقا پائین پایِ حرم ...
حسین ....
ای .. سحر اربابم
ای .. جگر اربابم
ای .. که با تو از دنیا
دل .. می بره اربابم
دل دل دل ، دل خونۀ اربابِ
دل دل دل ، دیوونۀ اربابِ
شب شب شب،شب مستی مونِ
میلاد دوردونۀ اربابِ ...
منو دلو منو دلبر ، منو علی اکبر
منو می و منو ساغر ، منو علی اکبر
منو سر و منو سرور ، منو علی اکبر
منو علی منو اکبر ، منو علی اکبر ...
از .. اول ایجادم
تا .. آخرین فریادم
من .. بندۀ مولایم
از .. دو جهان آزادم
خماربادۀ عشقم خمارِ جام علی
علی امام من است و منم غلام علی
به احترام حسین و به احترام علی
جنازمُ ببرید وادی السّلام علی
_________
امشب شب تلاوت یاسین است
شهر مدینه غرق در آذین است
در حیرتم که یازده شعبان
یا هفده ربیع نخستین است
میلادِ دل فروز علی اکبر
فرزندِ نور و کوثر یاسین است
آئینۀ جمال رسول الله
نامش علی ست یا که علی این است
لیلا فروغ سرمدی آورده
یک باغ محمدی آورده
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
سرور رشيد و اميدِ شاه
ماشاءالله ..
رسيده يه قرص كامل ماه
ماشاءالله ..
جانم علي اكبر ...
اي هستيِ كوثر
اي وارثِ حيدر
جانم گُل ليلا
جانم علي اكبر ...
رو دستايِ زينبي ، علي علي
به به چه هيبتي ، علي علي
تو مثل پيمبري ، علي علي
به به چه صولتي ، علي علي
اي دلبر ليلا
اي دلبر بابا
اي ماه عشيره
جانم به تو آقا ...
اي روح ابوتراب ، علي علي
اي دلبند فاطمه ، علي علي
وقت معركه فقط نگاه تو
پيش حُسنِ فاطمه ، علي علي
خرابم كن از اين سبوي ناب
جانِ ارباب ..
گداهاي ميخونه رو درياب
جانِ ارباب ..
جانم علي اكبر ...
گيسوت خالق شب
اسمت روي هر لب
گهوارۀ خوابت
تو آغوشِ زينب
مي گيرم حاجتمو ، علي علي
از تو بي معطلي ، علي علي
ذكر روي لبمه ، علي علي
اي جانم ، علي علي
يوسف از عشق تو افتاده در چاه
ماشاءالله ..
تو نخلي و دستِ همه كوتاه
ماشاءالله ..
سرور رشيد و اميدِ شاه
ماشاءالله ..
رسيده يه قرص كامل ماه
ماشاءالله ..
جانم علي اكبر ...
اي ساكن هر دل
حلال مسائل
شاگرد دليرِ
رزمِ ابوفاضل
حاضر كن نقابتو ، علي علي
وقتي حمله مي بري ، علي علي
تو شير دلاوري ، علي علي
تو سردار لشكري ، علي علي
با ضربه هاي گاه و بيگاه
ماشاءالله ..
از نهاد دشمن بلند شد آه
ماشاءالله ..
سرور رشيد و اميدِ شاه
ماشاءالله ..
رسيده يه قرص كامل ماه
ماشاءالله ..
جانم علي اكبر ...
شاه امروز آفریده شاهکار دیگری
احتیاجی نیست بعد از این به یار دیگری
لشکر ارباب میگیرد وقار دیگری
مرتضی باید بسازد ذوالفقار دیگری
بیشتر امشب شب خوشحالی سقا شده
چونکه حالا یک نفر مثل خودش پیدا شده
او برای زینب کبری رکاب آورده است
عمه زینب هم برای او نقاب آورده است
هدیه ای را هم برایش بوتراب آورده است
مرکبی در شان پیغمبر….عقاب آورده است
نیست جایی خوش قدو بالاتر از این آینه
اُم لیلا تکیه زد بر جایگاه آمنه
از فراز خانه اش نور کرامت می گذشت
قدر او که هیچ قدش از قیامت می گذشت
غرق در ذات خدا بود از علامت می گذشت
بود در شأنش ولیکن از امامت می گذشت
شیر دارد بی امان با شیر بازی می کند
تا که اکبر با عمو شمشیر بازی می کند
پهن کرد از دست خود بر خواهرش سجاده ای
بعد پیغمبر به او دل داده هر دل داده ای
ای فقیران سفره دارد ، سفره آماده ای
اوست آقا زاده ام آن هم چه آقا زاده ای
در مقام او جهانی بانگ یا هو می زند
وقت مدحش ناصرالدین شاه زانو می زند
وقت معراجش رسول و وقت خیبر مرتضی
بین خانه چون پیمبر ؛ بین لشکر مرتضی
سر ، رسول الله هست و هست پیکر مرتضی
نیمی از پیکر نبی و نیم دیگر مرتضی
دست هایش چون که بر هم سخت محکم می شود
باز هم عید غدیر خم مجسم می شود
مثل مادر آسمان ها را تماشا میکند
آسمان در گیسویش خورشید پیدا می کند
کیست این آقا که مارا نیز آقا می کند
خواهر کوچکترش هم کار زهرا می کند
صاحب بالاترین عنوان و منصب می شود
شانه ی او تکیه گاه عمه زینب می شود
کعبه از شش گوشه ارباب کم می آورد
نام او افلاک را زیر قدم می آورد
صحبت از شش گوشه شد ؛حرفی که غم می آورد
بازهم دارد مرا سمت حرم می آورد
هرچه باداباد من این روزها لیلایی ام
هرکه جایی را پسندد من که پایین پایی ام
مرهمی بعد ازتو برداغ پدر پیدا نشد
خواست برخیزد حسین بن علی از جا نشد
خواست جسمت را بگیرد در بغل اما نشد
آخرش هم پیکر تو در عبایش جا نشد
داد زد بابای پیرت ، آه زینب ، اکبرم..
ای جوانان بنی هاشم بیایید از حرم
شاعر : مجید تال
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
خوش قد و بالا،جَوونِ ليلا
دلبر بابا، جَوونِ ليلا
عاليِ اعلا، جَوونِ ليلا
شبه پيغمبري علي اكبر
ثانيِ حيدري علي اكبر
اين دلاي خرابِ حسينُ
تا حرم مي بري علي اكبر
سرور رشيد و اميد شاه
ماشاءالله
اومده يه قُرصِ كامل ماه
ماشاءالله
علي، علي اكبر...
______
صاحب شوكت، جَوون ليلا
وارث عزت ،جَوونِ ليلا
آخرِ غيرت، جَوونِ ليلا
مرد نام آوري علي اكبر
تو يَلِ لشكري علي اكبر
تويِ مردي و غيرت و ايثار
تو فقط رهبري علي اكبر
با ضربه هاي گاه و بيگاه
ماشاءالله
از نهاد دشمن بلند شد آه
ماشاءالله
علي، علي اكبر...
______
اي تَبِ دريا،عليِ اكبر
روحِ مُصَفّي، عليِ اكبر
شاگردِ سقا، عليِ اكبر
وارثِ ذوالفقار علي اكبر
اي تو زهرا تبار علي اكبر
من كويرم تويي تو بهارم علي اكبر
رو كويرم ببار علي اكبر
خرابم كن از اين سبوي ناب
جانِ ارباب
گداهاي ميخونه ات رو درياب
جانِ ارباب
علي، علي اكبر.
┄
آسمان باز پر قمر شده است
شب اندوهمان سحر شده است
به همه سائلان نظر شده است
چونكه اربابمان پدر شده است
آمد از راه قرص ماه حسین
دومین حیدر سپاه حسین
خلق و خویش پیمبرى دیگر
على اكبر نه،حیدرى دیگر
پهلوان دلاورى دیگر
تو بگو شیر لشكرى دیگر
هست پیغمبرى سراپایش
به عمو رفته قدوبالایش
چهره اش ماه آسمان حرم
سایه اش قوت زنان حرم
حنجرش گرمى اذان حرم
چشم بد دور از جوان حرم
مثل عباس سایه ی سرهاست
سرپناه تمام خواهرهاست
آمد از هر نظر على باشد
از همه بیشتر على باشد
بازهم یك نفر على باشد
چقدر این پسر على باشد!
مثل حیدر قویست او عزمش
چند بیتى بگویم از رزمش
بین گرد و غبار مى آید
روى مركب سوار مى آید
پسر ذوالفقار مى آید
حیدر روزگار مى آید
عشق مى ریزد از سر و رویش
ذوالفقار است تیغ ابرویش
پاش تا در ركاب مى افتد
دشت در پیچ و تاب مى افتد
سر ز تن بى حساب مى افتد
به تلاطم عقاب مى افتد
بُهت در چشمهاى این دشت است
بسكه در حال رفت و برگشت است
خوب فهمیده رزم فن دارد
هنر جنگ تن به تن دارد
فن از روبرو زدن دارد
این شگرد از عمو حسن دارد
آى لشكر ببین جوان این است
پسر شیر نهروان این است
خشم او تیغ و نیزه و تیر است
هرنگاهش دو قبضه شمشیر است
چقدر رزم او نفسگیر است
نوه ی شیر غالباً شیر است
تیغ مى زد همین كه از چپ و راست
ازحرم بانگ یاعلى برخاست
رزم با این جوان گره خورده
حنجرش با اذان گره خورده
در دهان ها زبان گره خورده
ابرویش آنچنان گره خورده
كه همه یاد حیدر افتادند
یاد آن روز خیبر افتادند
رعد و برق است یا كه طوفان است
كه دقیقاً میان میدان است
یا جوان حرم رجز خوان است
روى لب هاى عمه ها جان است
شور و غوغاست در دلش هرچند
دارد ارباب مى زند لبخند
مى رود دشت را به هم بزند
وسط معركه علم بزند
خواست تا حرف مى روم بزند
دید باید كمى قدم بزند
پیش چشم پدر جوان مى رفت
داشت ازجسم شاه جان مى رفت
رفت در نیزه زارها افتاد
بین گرد و غبارها افتاد
زیر پاى سوارها افتاد
وسط نیزه دارها افتاد
پاى نیزه به پیكرش وا شد
به زمین خورد اربااربا شد
#شاعر_علي_زمانيان
💕 سرود زیبا ویژۀ میلادِ حضرت علی اکبر علیه السلام
قد قامت الصلوه،الله اكبر
انگاري اومده خودِ پيمبر
ذكر ديوونه ها
نواي عاشقا
ترانه ي لبا
ياعلي اكبر...
دوباره داره ستاره مي باره
تو بغل ماه اومده مه پاره
با سرود علي علي مي گردن
آسمونيا به دوره گهواره
عالم گرفتار، تو دامشِ هر چي اميرِ
غلامشِ قلبم شبيه
كبوتري هر روز و هر شب،رو بامشه
اي... پسر ارباب
اي... قمر ارباب
اي... ثمر ليلا
اي... جگر ارباب
شهزاده علي اكبر...
______
درمون دردايِ دلاي مضطر
نور دلِ حسين،نوه ي حيدر
آواز كبريا
سرود نوكرا
كلمه ي دعا
يا علي اكبر...
پياله پياله ميريزن باده
تو بغل شاه اومده شهزاده
نگاه آسمونيِ اربابم
به روي ماهه پسرش افتاده
اومد پيمبر،اومد علي
نور خدا،نور ازلي
عشق حسن، ماهِ فاطمه
مثل اباالفضل يارِ ولي
عالم گرفتار، تو دامشِ هر چي اميرِ
غلامشِ قلبم شبيه
كبوتري هر روز و هر شب،رو بامشه
اي... پسر ارباب
اي... قمر ارباب
اي... ثمر ليلا
اي... جگر ارباب
شهزاده علي اكبر...
______
عيدي مي گيري از ساقيِ كوثر
با پاي دل ميري حرمِ دلبر
رفتي تا كربلا برو پايينِ پا
بگو با زائرا
ياعلي اكبر...
جَوونيِ ما فدا جَووني كه
روشناييِ شبايِ تاريكِ
صداي اذون علي اكبر با
فَرجِ گُل فاطمه نزديكِ
ما خاك پاتيم علي علي
ما مبتلاتيم علي علي
تو سروري كن علي علي
ما نوكراتيم علي علي
عالم گرفتار، تو دامشِ هر چي اميرِ
غلامشِ قلبم شبيه
كبوتري هر روز و هر شب،رو بامشه
اي... پسر ارباب
اي... قمر ارباب
اي... ثمر ليلا
اي... جگر ارباب
شهزاده علي اكبر
🕊💕 مدح خوانی ویژۀ میلادِ حضرت علی اکبر علیه السلام
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
شب عشق است بیارید همه دلها را
به مدینه برسانید سلام ما را
آسمان خاک نشین در میخانه شده
تا بنوشد قدحی از می این صهبا را
ماه امشب به زمین آمده با عشق و جنون
تا ببوسد کف پای نوه مولا را
یوسفان, ماه رخان, از پی هم می آیند
تا ببینند جمال پسر لیلا را
به سوی عرش تبرک ببرند از امشب
خاک زیر قدم عشق بنی الزهرا را
خنده های علی اکبر روی دستان حسین
بیشتر از همه کس برده دل سقا را
شب میلاد شده موج کَرَم می آید
امشب از راه, اذان گوی حرم می اید
هیچکس از علی اکبر به خدا سرتر نیست
بیشتر نیست ز پیغمبر اگر, کمتر نیست
تا که چشمان خودش را به عمویش واکرد
عمویش گفت روی دستِ علی اکبر, نیست
علی آمد که به لیلا همه تعظیم کنند
علی آمد که بدانند حسین ابتر نیست
این چنین گل پسری قسمت هر بابا نیست
این چنین گل پسری قسمت هر مادر نیست
دست او سفره اگر پهن کند می بینی
هیچ دستی بجز این دست گداپرور نیست
عالم بی علی اکبر به خدا عالم نیست
محشر بی علی اکبر به خدا محشر نیست
جای دارد که به هر ثانیه حسرت بخورد
هرکسی پا به رکاب نوه حیدر نیست
به جنون می رسد عالم ز تماشات علی
عرش هم سجده کند به قد و بالات علی
خاکِ زیر قدمش تاج سر شاهان است
روح او جان جهان است و جهان جان است
دلش آئینه وحی است و جمالش قرآن
نفسش باد صبا, چشم ترش باران است
پیش او قیمت نوکر چقدر می ارزد!
پیش او قیمت یوسف چقدر ارزان است
تا که می گوید اذان عرش به خود می گوید
چقدر این نوه فاطمه خوش الحان است
قطره ای از سکناتش، وجناتش دریا
شرح و تفسیر کمالش خود "المیزان" است
شب میلاد علی بس که همه کف زده اند
دست ها سرخ شده یا که حنابندان است
علی اول ارباب دو عالم آمد
هشتمین بانی شبهای محرم آمد
موقع هوهوی تو ارض و سما می لرزد
لشگر از رزم تو بی چون و چرا می لرزد
تو اگر "نصر من الله" بگویی به خدا
آسمان, خاک, زمین, آب, هوا می لرزد
مثل عباس, تو با سبک علی می جنگی
تو به میدان بزنی کرببلا می لرزد
نعره در خاک بزن تا که ببینی اصلاً
شنوا هیچ، تن ناشنوا می لرزد
تو اراده بکنی تیغ اگر برداری
بدن نحس تمام رقبا می لرزد
تو و عباس که یکباره به میدان بزنید
عرش هم زیر قدمهای شما می لرزد
هم علی هستی و هم احمد و هم فاطمه ای
تو علی اکبر اربابی و عشق همه ای
تو به میدان زدی و لحظه ایثار آمد
موقع حمله شاگرد علمدار آمد
پیرمردان همگی جنگ رها کردند و
همه گفتند به هم احمد مختار آمد
ناگهان نام علی روی لبت صاعقه زد
زهره ها آب شد از آن طرف آمار آمد
آنچنان چرخش تیغ تو سرانداخت زمین
فکر کردند همه حیدر کرار آمد
داشت دشمن ز رجزخوانی تو در میرفت
زیر پاهای عُقاب تو به اجبار آمد
مثل آن روز که حیدر به دل خیبر زد
ملک الموت دگرباره به احضار آمد
باجگرها همه شان بی جگر و خوار شدند
همه در پنجه تیغ تو گرفتار شدند
یا علی گفتی و کفر همه بالا آمد
کینه و بغض علی باز به دلها آمد
تیغی از راه رسید و به سرت دست کشید
بعد از آن موقع لرزیدن دلها آمد
ابر بارید ولی قطره به قطره خون بود
اشک هم در دل دیده به تماشا آمد
اسب برگشت ولی خیمه نه, سمت لشکر
نیزه ها پشت سر هم همه بالا آمد
ارباً اربا شدن پیکر تو حتمی شد
لحظه گریه و خم گشتن بابا آمد
یک نفر پشت سرش سینه زنان می آمد
عمه ات هم وسط لشکر اعدا آمد
تا حرم گریه کنان تا خبرت را بردند
پیکرت را نه, کمی بال و پرت را بردند
#شاعر_مهدی_نظری
جونمون بسته به جون ارباب۲
مهمونیم امشب مهمون ارباب۲
زندگی و عمر و جوونیمون
قربونِ قربونِ قربونِ جوونِ ارباب
علی اکبر شب تولدت حیرونم ۲
علی اکبر شب تولدت مجنونم
علی اکبر نماز عشقم و این شب ها
پایین پای ضریح ارباب میخونم
ماه علی علی دلخواه علی علی
همراه علی علی پسرِ پادشاه علی علی
علی اکبرعلی علی علی اکبرعلی علی اکبر
همه مجنون و لیلامی تو۲
مُهر برات کربلامی تو۲
اگه بابات اربابِ عالمه
اربابِ اربابِ اربابِ ما جوونایی تو
علی اکبر همه قطره و تو دریایی ۲
علی اکبر نوه ی ارشد مولایی
علی اکبر مثِ عموت حسن میگن که
تو مدینه سفره دارِ گداهایی
ماه علی علی دلخواه علی علی
همراه علی علی پسرِ پادشاه علی علی
علی اکبرعلی علی اکبرعلی علی اکبر
سر میزارم زیر پای علی۲
به قربونِ بچه های علی۲
من تازه زنده میشم وقتی که
میمیرم میمیرم میمیرم به پای علی
علی مولا میدونی خیلی دوست دارم۲
علی مولا ازهمه دشمنات بیزارم
علی مولا یه روز میاد که من هم آقا
سرمو رو ایوون نجف میزارم
ماه علی علی دلخواه علی علی
همراه علی علی علی ولی الله علی علی
باده ی ناب میطلبم ۲
جام شراب میطلبم ۲
جام شراب را فقط از ابوتراب میطلبم ۲
رویت رویت رویت جلوه نماست یاعلی۲
خویت خویت خویت قبله نماست یا علی ۲
خیبر شکن یاعلی مولای من یاعلی
اسدالله الغالب ابالحسن یاعلی
مولا مولا یاعلی مولا مولا یاعلی
پیش از اینها روزگاری، روزگاری داشتم
با دلِ خود روزگاری، کار و باری داشتم
تا که روزی کوچه ی مِی خانه کاری داشتم
بعد از آن دیدم که چشمان خماری داشتم
بعد از آن آواره از بین نجف تا کربلا
لاحرم اِلا نجف تا عشق اِلا کربلا
جز خدا حرفی نگفتند از فراسوی علی
جز پیمبر کس ندیده طاق اَبروی علی
کس نداند غیر زهرا سِرّی از موی علی
آمدم دنیا برای دیدن روی علی
آمدم با حضرت قنبر قراری داشتم
ورنه من با مردم دنیا چه کاری داشتم
این جوان، اینجا جهانگیر است، تعبیرش علیست
ابروانش آسمانگیر است، تفسیرش علیست
تیغ دار است و کمانگیرست تا میرش عیلست
بر طنین او اذان گیر است تکبیرش علیست
می کشد قد قامت و محراب حیرت میکند
یک تبسم میکند، ارباب حیرت میکند
آمدم با حضرت قنبر قراری داشتم
ورنه من با مردم دنیا چه کاری داشتم
او علی شد، فاطمه نور علیٰ نور آورد
او علی شد، تا که موسی پیش او طور آورد
او علی شد، تا حسین آفاق در شور آورد
او اگر خواهد ستون هم باز آنگور آورد
باید او را خَلقاً و خُلقاً کشید و عشق کرد
مدح اورا باید از دشمن شنید و عشق کرد
او که از اللهُ اکبر، اکبرش را برده است
از خصایل از شمایل بهترش را برده است
یعنی از این سلسله پیغمبرش را برده است
باز در آغوش زهرا مادرش را برده است
آتشی که روی بامش هست مست اکبر است
پرده های محمل زینب به دست اکبر است
ریخته پیشش سپر ها، این که چیزی نیست، نیست
بِشکند کوه از کمر ها، این که چیزی نیست ، نیست
میدرد نامش جگر ها، این که چیزی نیست ، نیست
میزند سر روی سر ها، این که چیزی نیست ،نیست
سر سپاهی یکسره در پیش او خم میکنند
میمنه یا میسره می آید و رَم میکنند
حمله ی دو شیر را در بین لشکر دیده ای؟
شیر مردی را کنار یک دلاور دیده ای ؟
رفتن عباس را همراه اکبر دیده ای ؟
الفرار عَمر وعاصان را ز حیدر دیده ای
گر به عباس از برادر تیغِ حیدر میرسد
دستمال زرد مولا هم به اکبر میرسد
او که ممسوس است در ذات خدا،ذاتِ خودش
می رود در هر سحر سمت ملاقاتِ خودش
از خدا پُر می شود وقتِ ملاقاتِ خودش
سجده اش قُرب است می آید به میقاتِ خودش
پشت این خانه دلم دنبال لیلا زاده است
پیش بابا باز کارم دستِ آقازاده است
آب ها آیینه ی سرو خرامانش شدند
بادها مشاطه ی زلف پریشانش شدند
ابرها چتر پری زادِ سلیمانش شدند
یک مدینه یک نجف یک مکه حیرانش شدند
گرچه مارا عاقت کرب و بلا می آورند
ما گدایان را فقط پایین پا می آورند
کنج شش گوشه نوشته وای از لیلا علی
در شب جمعه حرم بودیم ما اما علی
مادرت بود نمی شد گفت واویلا علی
می روم مشهد بخوانم روضه هایت را علی
خیز از جا آبرویم را بخر،بعدش برو
عمه را از بین نامحرم ببر،بعدش برو