eitaa logo
ذاکرین آل الله
294 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
319 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس ع شب نهم محرم به نفس حاج مهدی سلحشور •ೋ هر گرفتاری سراغ آستانش را گرفت رزق و روزیِ تمام خاندانش را گرفت خوش به حالِ سائلی که سائلِ عباس شد خوش به حال آن که از عباس نانش را گرفت *امشب راحت دَرِ خونه ي عباس دستت رو دراز كن، بگو: آقا! من گدايِ دَرِ خونه ي شما هستم، گدا مي اومد دَرِ خونه اش، در ميزد، قمر بني هاشم رزقِ سالش رو ميداد از بينِ در، اونم تشكر مي كرد مي رفت، آقاجان! خوب بيا بيرون ببينه شمارو، مي گفت: مي ترسم، چشمش به چشمم بيوفته خجالت بكشه، من نمي تونم خجالتش رو ببينم... تا سالِ بعد از كربلا،گدا اومد دَرِ خونه رو زد، اُم البنين اومد در رو باز كرد، گفت: چيكار داري؟ گفت: من همون گدايِ هر ساله هستم، اومدم رزقِ سالم رو بگيرم، اُم البنين فرمود: صبر كن الان ميام، رفت رزقِ سالش رو آوُرد، گفت: خانوم! پس خودِ عباس كجاست، من ميخوام از دستايِ خودش بگيرم، اُم البنين گفت: دستِ عباس رو ميخواي؟ اين دستارو كنارِ علقمه از تن جدا كردن...* خوش به حالِ سائلی که سائلِ عباس شد خوش به حال آن که از عباس نانش را گرفت روزِ محشر دست هايش دستگيري مي كند دستِ خود را داد دستِ دوستانش را گرفت هيچ كس اندازه ي عباس شرمنده نشد كربلا بدجور از او امتحانش را گرفت از خجالت آب شد، آب آورِ كرب و بلا عصرِ تاسوعا امان نامه امانش را گرفت چشم هايش پاسبان هاي بَناتِ خيمه بود حرمله با تير چشمِ پاسبانش را گرفت تيرها در پيكرش وقتِ زمين خوردن شكست بس كه خون رفت از تنش آخر توانش را گرفت صارَ کَالْقُنْفُذ برايِ تيرها جايي نماند ناگهان سر نيزه اي حجمِ دهانش را گرفت .
. 🏴 نهم محرم الحرام ۱۴۰۳ علیه السلام 🏴بند اول پهلوونه عرب سیدی ابالفضل ای تو عالی نسب سیدی ابالفضل با حیا با ادب سیدی ابالفضل ساقیِ تشنه لب سیدی ابالفضل ای مه هاشمی نایبه حیدری علمداری و هم تو قلب لشکری تو برای حسین با وفا یاوری تو سقایی و یک تنه تو محشری مشکو برداشتی و رفتی تا بیاری جرعه آبی تو امید خیمه ها و طفل بی تابه ربابی مشکو برداشتی و رفتی توی میدون به امیدی شدی علقمه زمینگیر و به خیمه نرسیدی علمدار... 🏴بند دوم نمیشه باورم که چشماتو بستی سپهدار حرم پشتمو شکستی بی تو کار حسین زاره پاشو اخا پا نشی میبرن حمله به خیمه ها شکسته فرقتو شده دستات قلم بازم پاشو بردار علمدارم علم کی زده به چشمت تیر اخا واویلا چی شده که میگی زیر لب یازهرا پاشو ای قراره زینب پاشو ماهه حرم من پاشو یا اخا ببین که میکُنه هلهله دشمن تو بری حرم نداره دیگه امنیت ابالفضل ای امید اهل خیمه خدای غیرت ابالفضل علمدار... .
. |⇦•برای آینه بودن..‌‌. علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد ●━━━━━━─────── یاد وصیت حرف مادرش افتاد،از مدینه که می خواستن برن همه قافله حرکت کرد یه مرتبه ابی عبدالله نگاه کرد دید خانم ام البنین جلو دروازه ی مدینه ایستاده یه نگاه به ابوالفضل‌ کرد گفت :عباسم! مگه با مادرت خدا حافظی نکردی؟ گفت: چرا آقا جان! گفت چطور مگه؟ گفت نگاه کن ببین اومده جلو دروازه شهر برو برس به مادرت ببین امرش چیه ..رفت قمر بنی هاشم خانم ام البنین گفت: عباسم! داداشات هم صدا بزن ..مرحوم ربّانی تو ستاره‌ی درخشان مدینه این جوری نقل می کنه: میگه داداش های عباس هم اومدن دور مادر چهار تا شیر نر حلقه زدن دستهاشونو گرفت تو دست خودش گفت دارید از مدینه میرید منِ مادر به گردن شما حق دارم یا نه ؟ گفت :اون آقا رو ببینید حسین رو نشون داد. اون آقا رو میبینید؟ آره مادر شماها به دنیا اومدید دورش بگردید میخوام با حسین برید مبادا بی حسین برگردید. وصیت من اینه تا نفس دارید دورش بگردید. نمیخوام تا زنده اید یه تار مو از سرش کم بشه ..دونه دونشون انتخاب شدن خصوصاً عباس.... برای آینه بودن که انتخاب شدم چو ماه مَطلع الاَنوار آفتاب شدم مرا هر آینه ذُخرُ الحسین می خواندند *تو صفین مگه نبود نقاب بست رفت وسط میدان جوری لشکر رو تارو مار کرد چهارده ساله بود همه موندن این نوجوون کیه امیرالمومنین فرستاده وسط میدون؟! صدا زدبه یکی از یارانش برید برش گردونید..حضرت دستور داد برو تو خیمه استراحت کن...یاران گفتن آقا میذاشتید بجنگه حضرت فرمود نه ! "هذاذُخرالحُسین" این ذخیره کربلای حسینمه..* مرا هر آینه ذُخرُ الحُسین می خواندند دعای فاطمه بودم که مستجاب شدم *روضه ابوالفضل محاله با آرامش خونده بشه دلیلشم خود کربلاست ابی عبدالله گریه زیاد کرده.. کربلا کنار قاسم "وَ رَفَعَ صُوتَهُ بِالبُکاء" بلند گریه کرد. کنار علی اکبر " و َبکی بُکاءً عالیاً"بلند گریه کرد. اما کنار ابوالفضل گریه نکرد نوشتن وَصَرخ الحسین صَرخه بالاتر از ضجه است صَرخه یعنی داد زدن...* امان که مشک تهی آبروی من را ریخت من از خجالت لبهای تشنه آب شدم چقدر نیزه ی تشنه به جان من افتاد که جرعه جرعه پر از زخمِ بی حساب شدم *بدنهای مختلفی رو ابی عبدالله دید دیگه بالاتر از ارباً اربا نبود..تو‌مقتل فقط یه جمله هست..خبر داری فقط دستهاش رو نزدن؟ خبر داری دوتا پاهاش رو قطع کردن؟ خبر داری اینقدر تیر زدن دیگه جا تو بدنش نبود..؟ به جای دست بریده دو بال سهمم شد پناه روسری و خیمه و حجاب شدم دلم شکست سرم را به حرمله دادن که مزدِ ذبحِ علی، کودک رباب شدم *ابی عبدالله اومد بالاسرش نوشتن آروم نشست بالا سرش دو دستی سر رو جمع کرد آروم تیر رو در آورد..دید چشم سالم داره اشک میریزه. اشک رو با پرِ شالش پاک‌ کرد..چرا داری گریه می کنی؟گفت: برادر گریه ام برای شماست الان شما سر منو از رو‌ خاک برداشتی اما یک ساعت دیگه کی میخواد سر آقای من رو برداره؟.... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
مداحی آنلاین - برای آینه بودن که انتخاب شدم - میرداماد.mp3
6.92M
|⇦•برای آینه بودن... و توسل به حضرت عباس علیه السلام اجرا شده به نفس سید مهدی میرداماد
❣💔❣💔❣💔 ... آه ای علمدارم. ز پا تا نشستی٣ بعد از علی‌اکبر. قدم رو شکستی٣ ببین خیمه بی تو بی علمداره ببین زینب توی خیمه بی یاره علمدارم علمدارم بی تو خیمه نمیرم. پناه حرم٢ بی تو چی جوری داداش. به خیمه برم٢ پاش و علمدارم. که دشمن می‌خنده٣ راه برادر رو. تا خیمه می‌بنده٣ بلند شو از جا ای تکیه‌گاه من دارم می‌میرم ای سر پناه من علمدارم علمدارم امنیت نیست به خدا. میون حرم٢ داره می‌لرزه داداش. دل دخترم٢ گم کردم ای یارم. راه خیمه‌ها رو٣ سمت حرم رفتن. ببین دشمنا رو٣ دارن میرن سمت خیمه‌ی زینب دارن می‌خندن به گریه‌ی زینب علمدارم علمدارم جون زهرا مادرت. نبند چشمات و٢ جون زینب رو زمین. نکش پاهات و٢ 🔆🔳🔆🔳🔆🔳 دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد چشم حرامی با حرم روبرو شد بیا برگرد خیمه ای کس و کارم منو تنها نگذار ای علمدارم آب به خیمه نرسید فدای سرت حسین قامتش خمید فدای سرت از تو خبر دارم با دستای خونی زهرا وساطت کرد برادر بخونی تو که پیرم کردی ای پناه من زمین گیرم کردی ای سپاه من پیر شده برادرت فدای سرت خون شده چشم خواهرت فدای سرت ♻️⚜♻️⚜♻️
|⇦•دستی برات نمونده.... و توسل به حضرت عباس علیه السلام اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دستی برات نمونده، تا دستت و بگیرم پشت و پناه من ای، سردار بی‌نظیرم عباس چشاتو واکن، پاشو دارم می میرم «چه کنم با رنگِ پریده چه کنم با قدِ خمیده چه کنم با مشکِ دریده و دستِ بریده» باور نمی‌کنم این، پیکر که رو زمینه این جسم قطعه قطعه، ماه ام البنینه خوبه که زینبم نیس، وضع تو رو ببینه چه کنم با ماه مدینه چه کنم با داغِ رو سینه چه کنم با حالِ رباب و اشکِ سکینه «چه کنم با رنگِ پریده چه کنم با قدِ خمیده چه کنم با مشکِ دریده و دستِ بریده» مبهم شدی عزیزم، این شبیه رازه با هر نفس میاد از، چشم تو خون تازه واسه رسوندنت تا خیمه عبا نیازه چه کنم تیرِ توو چشما چه کنم با گریه‌ی زهرا چه کنم با اشکِ رقیه و غربتِ زنها «چه کنم با رنگِ پریده چه کنم با قدِ خمیده چه کنم با مشکِ دریده و دستِ بریده» بعد از تو ای علمدار، خیلی سرم شلوغه دور و برت شلوغه، دور و برم شلوغه می‌بینی غیرت الله، دورِ حرم شلوغه چه کنم با غربتِ خیمه چه کنم با حرمت خیمه چه کنم با سیلیِ دشمن و غارتِ خیمه «چه کنم با رنگِ پریده چه کنم با قدِ خمیده چه کنم با مشکِ دریده و دستِ بریده» .
Fadaeian_Shab09Moharam1402_04.mp3
17.18M
عباس یعنی ذکر طوفانی مهدی عباس آوای غزل خوانی مهدی درک محرم کرده ای دانی چه گویم عباس یعنی اوج مهمانی مهدی
واحد؛ شب غربت.mp3
1.47M
علیه‌السلام 🔹امید حرم🔹 روی شونه‌هاش مشک آبه اما داغ دلش بی‌حسابه به فکر لبای امام و بی‌قراری طفل ربابه می‌بینه یه لشکر حرامی، روبروشه دلش مثل اهل حرم غرق در التهابه از هر طرف که، رفت سمت خیمه راهش رو بستن کوفیا گفتن نباید هر جوری که هست آب برسه به خیمه‌ها ای وای اباالفضل «امید حرم یا اباالفضل» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دلا تو حرم بی‌قراره از غم سقا آروم نداره یکی اومده با سه‌شعبه داغی باز روی دل‌ها بذاره هدف می‌گیره با خباثت، مشک آبو حالا چشمای مشکِ سقا داره خون می‌باره کیه بدونه، این مشک آب، نه این آبروی ساقی بود آبی که می‌ریخت، امید طفلان تنها امید باقی بود ای وای اباالفضل «امید حرم یا اباالفضل» .
4_5987593643697902197.mp3
8.94M
متن:قمر پهلوونه.. 🍃🍃 قمر پهلوونه حماسه میسازه قمر طرف دشمن تا که میتازه هیبتشو ببین ، قدرتشو ببین واسه برادرش ، غیرتشو ببین قمر به همین سادگی نمیبازه چقدَر نام زیباست ابوفاضل قد و بالای تو رعناست ابوفاضل دور چشمای قشنگ تو میگردم روی تو جنت اعلی‌ست ابوفاضل شیر نر ام البنینی ، مسند نشینی آب آور حرم از همه بهترینی عشق رقیه ، ماه سکینه تنها دلخوشی زندگی عقیله یا اباالفضل یا اباالفضل ☘☘☘ قمر هنر دست پروردگاره قمر انعکاس حیدر کراره میکنه زلزله ، تو دل حرمله به به ابهت و ببین بَه چقَدر یله قمر نعره‌ی تکبیرش یک هشداره برق شمشیر تو غوغاست ابوفاضل زلف تو چون شب احیاست ابوفاضل خواهرت بعد تو در شام قیامت کرده قهرمانْ زینب کبراست ابوفاضل ساقی حرم بی نظیری ، ماه منیری شاهزاده ای اباالفضل شیر دلیری عشق رقیه ، ماه سکینه تنها دلخوشی زندگی عقیله یا اباالفضل یا اباالفضل .
317.1K
علیه السلام سایه ی مستدامِ این پرچم تا روزی که روو سر نوکرهاس بزرگ نوکرا ابالفضل و ام بنین مادر نوکرهاس دلدارم ابالفضل کس و کارم ابالفضل خوش به حال دل من که تو رو دارم ابالفضل دنیامی ابالفضل تو آقامی ابالفضل ته مردونگی و عشق و مرامی ابالفضل تو دلت دریاس، لقبت سقاس تا خود محشر، علمت بالاس یا ابوفاضل میگن قدیمی ترامون وقتی گره توو کارشون می افتاده توو خوونه شون یه سفره مینداختن با نونْ پنیر و سبزیِ ساده سلطانه ابالفضل بی کرانه ابالفضل همه عالم روزی خورده سرِ خوانِ ابالفضل جنگاور ابالفضل سر و سرور ابالفضل میشه دست تو شفیعم روز محشر ابالفضل کرمت غوغاس، حرمت زیباس تو قَدِ ارباب، علمت بالاس یا ابوفاضل هر کسی که به غیر تو دل داد یه روزی آخرش پشیمون شد هر کسی که تو بش نگاه کردی روزی زندگیش فراوون شد ای دلخواه ابالفضل قمر الله ابالفضل می درخشه روی ماه تو مثه ماه ابالفضل محبوبم ابالفضل با تو خوبم ابالفضل تا آخر سنگتو به سینه می کوبم ابالفضل با تو پا برجاس، غیرت و احساس توو جوونمردی، علمت بالاس یا ابوفاضل .