eitaa logo
ذاکرین آل الله
306 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
340 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه نوحه رباب.....mp3
13.55M
🤞🤞صوت روضه حضرت رباب
متن روضه حضرت رباب روضه ملیکه مخدره حضرت رباب سلام الله علیها🌹 درعزای شاه بی سر، مو پریشانی رباب در کنار نعش پاره، دیده گریانی رباب غرق درخون دیده جسم ،پاره ی شاه حرم جان سپردی درعزایش ،ازچه ،بی جانی رباب تو خزان باغ حیدر دیده ای درکربلا شاهد افتادن جسمی به میدانی رباب روی تل دیدی تو شمر بی حیا خنجر بدست شدجدا سر از تن خورشید تابانی رباب توحسین را دیده ای در علقمه با چشم تر بی علمدار آن غریب عصر و دورانی رباب دیده ای توکودکت را روی دستان پدر سر زتن گشته جدا، با تیر  برانی رباب آمدی تو  درپی فرزند زهرا دلغمین تا ببوسی جای زهرا حلق عطشانی رباب آمدی تو در میان قتلگه بهر وداع جسم بی سردیده ای بر خاک غلتانی رباب   چیده ای اینگونه بوسه از رگ حلق شاه دیده ای برپیکرش زخم فراوانی رباب دیده ای تو بر لب قاری قرآن ،چوب کین از فراز نیزه دیدی، صوت قرآنی رباب دیده ای تودر مسیر کوفه تا شام خراب بر فراز نیزه خورشید درخشانی رباب دیده ای تو در کنار سفره ی قاتل مدام رأس خونین حسین گردیده مهمانی رباب دیده ای توطعنه و رقص زنان شام را گرد سرهای شهیدان ازچه گریانی رباب با لب محزون سرودی شرح غم «مجنون» چرا غصه هاداری دگر از شام ویرانی رباب غلامی(مجنون) روضه جانم.یا حضرت رباب امان از اون لحظه ای که مولامون امام حسین وقتی دید این طفل رو دستش داره پرپر میزنه عبا رو انداخت رو طفل هی میخواد به طرف خیمه برگرده ( اخه اقامون همه شهدا را به خیمه اورد) اما روای میگه نگاه میکردم( یا صاحب الزمان منو ببخش اقا) 😭چرا حسین مضطر شده ، هی میخواد به طرف خیمه بیاد ولی باز انگار پشیمون میشه ، میگه خوب نگاه کردم دیدم یه خانم جلوی خیمه منتظره ...فهمیدم خانم ربابه منتظره علی جانشه که سیراب برگرده😭 با هر زحمتی مولا علی رو اورد داره با نوک خنجر قبر کوچکی اماده میکنه (قربون بی کسی ات برم حسین) ..یه وقت شنید صدایی از پشت سرش داره میاد صبر کن حسین جان ..آخه من مادرم ، من ربابم حسین ...اجازه بده برای آخرین بار علی جانم را در آغوش بگیرم (مادرا هم ناله شوید با خانم رباب.. صدای ناله ات را ببر بالا . ..حالا که میتونی حالا که قوت داری وقتشه صدای ناله اتو ببری بالا ) 😭😭 امروز برای بی اولادین خیلی دعا کنید ای وااای بی بی جااانم بمیرم برای ان لحظه ی عصر عاشورا ...ااااخخخ وقتی آب را برای این زن و بچه ها اوردن .. ااخخخخ وقتی چشمشان به آب افتاد ای وااای ای وااای هر کسی ناله ای داره ..یکی میگه باباجون قربون اون لبای خشکیده و ترک خورده ات برم باباااا...بابا چطوری اب بنوشم بابااا... وقتی دیدم لبات از خشکی ترک خورده بود و خون ازش جاری بود😭 ااخخخ یکی صدا میزد عموجااانممم عمو عباس... بیا بین برامون آب آوردن ...عموجانم عموی باغیرتم عموعباسم عمو بیا عموجاااان ( یا باب الحوائج... شفای مریضا و ملتمسین دعا یادت نره) اوج روضه* ببین خانم رباب چیکار کرد ، ای واای بگم تو هم خوب ناله بزنیا همدردی کن با بی بی رباب اومد گهواره خالی علی اصغرش رو برداشت داره هی صدا میزنه علی جااان علی اصغرم ، غنچه نشکفته ام علی ...بیا ببین برامون آب اوردن علی، فقط بهم بگو علی جاان ... اگه من آب بنوشم..... اگه از سینه ام شیر جاری شه ... بگو به جای اشک خون از چشام جاری کنم اصغرممم😭😭 دشتی آخر روضه*👇👇 خداوندا اگر زهرا نمی سوخت اگر مسمار در جسمش نمیدوخت اگر درب حرم نشکسته بودن اگر دست علی نابسته بودند دگر تیری گلویی را نمی دوخت شبانه دامن طفلی نمی سوخت دگر زینب غریبانه نمی رفت رقیه کنج ویرانه نمی رفت😭😭😭😭 از هویدای دلت بلند صدا بزن یااا حسیییین یاااا حسیبین .
روضه رباب/ حضرت_علی_اصغر_ سبک:به سمت گودال از خیمه دویدم من... ربابه دلخسته ، چشاش براه مونده سه ساله با غصه ،تواشک و آه مونده نمــونــده از جونش، خدادیگه جونی نمیره ازیادش،اون پیکره خونی ربابه مظلومه (۴) رفته دیگه یارب، خنده از این لبهاش حسیـــن تورفتی و !ربابه وغمهاش بی تو حسین دنیـــاش،مث یه زندونه گــواه تنهـــاییش، چشمـــای گریونه ربابه مظلومه (۴) سه سال ک موندم ، بیــــای دَمِ  آخـــر سر بزنی امشب ! به غربت همسر ربابه مظلومه (۴) کناره قبرتو، مونده به اشک وآه به وقت جــون دادن،میگه بیا ای شاه پیـــرهن خـــونینت ،ارتو نشـــون داره رباب داره بارون،ازدیده میبــاره ربابه مظلومه (۴) مصیبتی داره، برای یک همسر ببینه تو گـــودال ، یه پیـــکر بی سر رباب وگودال و ، پیکـــرتو بی سر دیده سرخنجر ،،پاره کی حنجر ربابه مظلومه (۴) رباب وتنهایی، غـــروب عاشورا خیمه هامی سوختن از آتیش اعدا رباب دلخسته ، خیلی پریشونه بیاد شـــش ماهــه لالایی میخونه ربابه مظلومه (۴) ┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄ ⬅️میگفت مسافر بودم از شهری به شهر دیگه میرفتم، وسط جاده، وسط راه ، ماشینم خراب شد، با زن و بچه کوچیکم موندم گوشه خیابون... از ماشین پیاده شدم هر چی دستمو بلند میکردم، بهم اعتنا نمیکردند ماشینا رد میشدند، خدا چه کنم گرماست سوز عطشه،، خدا چه کنم نگام کنند... میگه یه وقت خانمم صدا زد آی مرد، بیا قنداقه بچمو رو دست بگیر.... (آ گرفتی میخوام چی بگم).... گفت قنداقه بچمو رو دست گرفتم اومدم وسط خیابون،،،، میگه یه مرتبه دیدم یکی یکی ماشینها نگه داشتند....ایستادند آقا چیه.. آقا مشکلت چیه... آقا چیزی شده... .....میگه همونجا قنداقه رو بغل گرفتم... شروع کردم گریه کردن... هی گقتم حسین حسین حسین.... مگه حسین قنداقه رو دستش نبود کربلا..... چه کردند با دل ابی عبدالله... چه کردند با جگر گوشه ابی عبدالله.... امان از دل حسین...3 یا حسین3... یه لحظه دلتو ببرم کربلا و التماس دعا...آی حاجت دارا، آی گرفتارا، آی جوون دارا،، ⬅️خدا لعنت کنه حرمله رو .. وقتی مختار قاتلان شهدای کربلا رو گرفت، حرمله رو هم گرفت... صدا زد حرمله تو که اینقدر سنگدل هستی، اینقدر بیرحم هستی، شد تو کربلا دلت بسوزه... ◀️گفت بله امیر یه جا تو کربلا خیلی دلم سوخت.... (کدوم لحظه بود ای نانجیب)... گفت اون لحظه ای دیدم حسین قنداقه علی اصغر رو زیر عبا گرفت داره از میدان بر میگرده... یه قدم سمت خیمه بر میداره .... دو قدم برمیگرده... خدا چه کنه حسین.. مادرش رباب چشم انتظاره... جواب مادر چشم انتظارو چی بده.. زخمــایی که دیدم، تو کربلا خوردی چطور ی ،ای بانو، دووم تو آوردی رباب دلخسته،کربلایی شد دارم میرم زینب،فصل جدایی شد ربابه مظلومه (۴) .
روضه نوحه رباب..........mp3
3.55M
بسم الله الرحمن الرحیم وفات‌حضرت‌ رباب سلام‌الله‌علیها کیستی ؟ بانو رباب باوفا ای عروس خانه خیرالنسا در دل توزنده شدختم رُسُل ای رباب،ای همسرشاه سخا توربابی بحرِ عشق و معرفت کیستی اُستوره ی حُجب و حیا کیستی بانوی دریای ادب همسر ایمان و تقوا و وفا صبر وعشق تو جهان را کرده مات ازصبوریت خجل درد و بلا عاشقی امابدون غَلّ و غَشّ شاهراه عشق را بَدرالدّجا برحسین روز ازل عاشق شدی شد وجودت زینَت خون خدا همّتَ داد ی براین عالم نشان عشق خود،دادی به صحرای بَلا همّتت بانوی عالم بی نظیر زین سبَب گشتی ،توزارکربلا گشت همره با حسینش روز و شب زین سَبَب هرگز نشُد از وی جدا بودمعشوق دلش تنها حُسین دِین خود را کرد در راهش اَدا یک دَم از عشق حسینی بر نَگشت هَستیَی خود،داد در راه وَلا تیر غم برسینه اش، آماج شد هربلا آمد به جانش،شد رضا درگه بانو، بُوَد ملک بقا برعزاداران خود دارالشّفا ازتلاش و همّت بانورباب زنده شدنام شریف کربلا با زمجنون (شد) دَخیل دَرگَهَش تابگیرد بهر درد خود دوا .
بسم الله الرحمن الرحیم مدح حضرت رباب(علیها السلام) وقارو عزتم بانو رباب است تمام شوکتم بانو رباب است برایت شعرگفته،ازسرعشق حسینی نعمتم بانو رباب است رسیدم درعزایت،تابنالم تمام صحبتم بانو رباب است یقین دارم که دستم راگرفتی تمام عزتم بانو رباب است (حبیب آشنا ی من رباب است نوای پر نوای من رباب است تمام عشق در کاشانه‌ی تو حسین ابن علی ،هم خانه‌ی تو گدای آستانت یا ربابم منم دیوانه‌ی دیوانه‌ی تو به عشق تو، نفس در سینه باقی‌است نگشتم لحظه ای بیگانه‌ی تو مرا مست حسینی کن توبانو که شد مستی ام، از میخانه‌ی تو حبیب آشنا ی من رباب است نوای پر نوای من رباب است عروس حیدرو دلبند زهرا تو هستی تو،عروس بیت طاها محبت میکنی توبرحسینت کنیزی کرده ای دربیت مولا کی‌اَم تا دم زنم از عشق بانو محبت کرده ای مانند دریا دگر رانده نمی‌گردد از این در نشستی در دل ارباب دنیا حبیب آشنا ی من رباب است نوای پر نوای من رباب است به اربابم نمودی دلبری‌ها به اصغرکرده ای تو مادری‌ها ربایی وفدایی حسینی بود آوای عشقت حیدری‌ها کلام تو بهم زد کاخ کوفه کلامت فتح کرده خیبری‌ها مقامات شمادر،درک مانیست به پا کردی به عالم محشری‌ها حبیب آشنا ی من رباب است نوای پر نوای من رباب است
بسم الله الرحمن الرحیم (نوحه حضرت رباب س) ‏(زمینه۱) عروس مادرم سرت شکسته به ماتم برادرم نشسته خون قلب زارت ،زین غم عظماس روز عزای،رباب تنهاس ربابه مظلوم ‏۲ روز وفات حضرت رباب است دل شکسته ام، ز غم کباب است گریان دوچشمم،درکوی عشق است روز عزای،بانوی عشق است ربابه مظلوم .
بسم الله الرحمن الرحیم نوحه وفات حضرت رباب ربابم واز داغت خون شد جگرم ازفراغت حسینم چه آمد سرم آه و واویلتا آه و واویلتا۲ ربابم و در این جا گل ها شد پرپر جسم حسینم شده صد پاره پیکر آه و واویلتا آه و واویلتا۲ ربابم و دیده ام گل های چیده شش ماهه اصغر در بین خون آرمیده آه و واویلتا آه و واویلتا۲ ربابم و غربتم را کردم احساس نظرکردم پیکر بی دست عباس آه و واویلتا آه و واویلتا۲ کرب وبلا جان من آمده بر لب از داغ حسین و گریه های زینب آه و واویلتا آه و واویلتا۲ در این جا با بی قراری،آمدرباب کنار مقتل شده ای ازچه بیتاب آه و واویلتا آه و واویلتا۲ بین گودالی جسم نور دو عین است پیکر صد پاره ی شویم حسین است آه و واویلتا آه و واویلتا۲ تکه ای بوریا بیآرید،درمقتل پیکر صد پاره گذاریددرمقتل آه و واویلتا آه و واویلتا۲ .
4_5913629277454076344.mp3
453.5K
❣﷽❣ 📒 📕 : آه و واویلا صد آه و واویلا حون جگر لیلا بی پسر لیلا 📕آه و واویلا، صد آه و واویلا 📕از جفا پرپر، شد گل زهرا دل شده محزون، از سوز آه او کنج زندان شد، قتلگاه او 📕آه و واویلا، صد آه و واویلا مصطفی بر تن رخت عزا دارد مادرش زهرا ناله ها دارد 📕آه و واویلا، صد آه و واویلا سندی کافر بر پیکرش میزد پیش چشمان مادرش میزد 📕آه و واویلا، صد آه و واویلا روزه بود و وای از حال غمدارش تازیانه بود قوت افطارش 📕آه و واویلا، صد آه و واویلا روضه میخوانم با دیدگان تر گشته تابوتش تخته ای از در 📕آه و واویلا، صد آه و واویلا بسته بود از ظلم ِ خصم رُسوایش غل و زنجیر ِ کینه بر پایش 📕آه و واویلا، صد آه و واویلا در غل و زنجیر، شد عاقبت آزاد کربلایی شد، وادی بغداد  📕آه و واویلا، صد آه و واویلا هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)
‍ ‍ 🎼زیر سنگینی زنجیر ... روضه و توسل به ساحت مقدس حضرت باب الحوائج امام موسی ابن جعفر علیه السلام *گفت: زندان بان می اومد،سر میزد؛ میدید موسی بن جعفر یه گوشه غُل و زنجیر به دست و پا و گردن، گاهی زیر لب یه چیزی میگه، هی صدا میزنه: پسرم رضاجان!گاهی زیر لب میگه:دلم برات تنگ شده معصومه جان!... من بی مقدمه میخوام برم تو روضه...یا امام رضا!شبِ شهادت باباتونِ... امشب یه نگاه ویژه به ما بکن...* زیر سنگینی زنجیر سرش افتاده خواست پرواز کند دید پرش افتاده می شود گفت کجا تکیه به دیوار زده ست بسکه شلاق به جان کمرش افتاده آدمِ تشنه عجب سرفه ی خشکی دارد چقدر لخته ی خون دور و برش افتاده گریه پیوسته که باشد اثراتی دارد چند تاری مژه از پلک تَرَش افتاده هر کس ایام کهنسالی عصا میخواهد پسرش نیست ببیند پدرش افتاده آنکه از کودکی اش مورد حرمت بوده است سر پیری به چه جایی گذرش افتاده به جراحات تنش ربط ندارد اشکش حتم دارم که به یاد پسرش افتاده حسین رستمی گفت:آقا روزها روزه بود،شب ها عبادت می کرد... توی سیاه چالی انداختن آقارو که به علم امامت روز و شب رو تشخیص میداد،موسی بن جعفر زندان زیاد رفته،زندانبان زیاد دیده،خیلی هاشون عوض شدن،اما این زندانبان آخری جگر موسی بن جعفر رو خون کرد،آخه این سندی بن شاهک یهودی بود، وقتی برا آقا افطار می برد، اول با تازیانه اینقدر آقارو میزد...الهی دستت بشکنه...کار به جایی می رسید موسی بن جعفر می گفت: هر چی دوست داری منو بزن...اما دیگه اسمِ مادرم رو نیار... امشب ما اومدیم با امام رضا و حضرت معصومه گریه کنیم...امشب اینقدر داد بزن،مادرش نگه بچه ام غریبِ...بچه ام مظلومِ...مادر جان ببین موسی بن جعفر چقدر گریه کن داره... خبر دادن گفتن: مردم! فردا موسی بن جعفر رو آزاد میکنن،شیعیان همه جمع شدن جلو زندان،همه به هم خبر میدادن آقارو میخوان آزاد کنن بعدِ چهارده سال... همه جلو زندان نشستن،با هم حرف میزنن،یکی میگه:اگه آقارو ببینم،میگم: آقا! بچه بودم دست محبتت رو سرم بود،یکی میگفت:اگه آقارو ببینم میگم،بابام خیلی دوست داشت ببینه شمارو،خیلی انتظار کشید از زندان آزاد کنند شمارو،به من سفارش کرد،گفت: اگه من مُردم سلامِ من رو به موسی بن جعفر برسون... همه ی مردم چشم انتظارن،الان آقامون میاد،یه وقت دیدن درهای زندان داره باز میشه،مردم از جا بلند شدن،لبخند رو لبشون بود،یه وقت دیدن چهارتا حمّال یه لنگه ی دری رو گرفتن، از اون لنگه ی در یه سری آویزانه،هی میگن: "هذا امامُ الرَّفَضَه" این امام شیعیانه،مردم به سر و صورت زدن،اومدن زیر بدنِ آقارو گرفتن،همه باتعجب به هم نگاه کردن،چی شده؟ گفتن چرا این بدن که اینقدر نحیف و لاغر شده چرا سنگینی میکنه،همچین که عبارو کنار زدن دیدن هنوز غل و زنجیر به دست و پای موسی بن جعفرِ... یا باب الحوائج! غریبی میدونم،چهارده سال اذیت و آزار، فراق بچه ها، تا آخرین لحظه غل و زنجیر رو از پاهات جدا نکردن، اما آقاجان! شیعیان اومدن،بهترین تشییع جنازه رو گرفتن،یه عده ای ثروت مند بودن کفن جور کردن،گفت: ما نمیذاریم آقامون رو اینجوری ببرن،گُل ریختن زن و مرد رو بدن ِ آقا...کفن براش آوردن...به امام رضا دلداری دادن...اما یه آقایِ بی کفن تو گودال افتاد،عوض اینکه گُل هارو کنار بزنن،خواهرش اومد هی این تیرهارو از بدن بیرون می آوُرد، همچین که خواهرش این تیرهارو از بدن بیرون میکشید دید یه دستی رو شونه اشِ،عمه! بلند شو بریم دنبال بابام بگردیم...گفت: عزیزم! این،بدنِ بابات حسینِ... میدونی چرا شناخته شده نبود؟ بدنی که تیر بخوره،بدنی که سنگ بارون بشه،بدنی که زیر سُمِّ اسب ها...حسین....* به شب نشینی زندانیان خورم حسرت که نُقلِ مجلسشان دانه های زنجیر است *خدایا به عظمت باب الحوائج، آقا موسی بن جعفر، فرج امام زمان را معجل بفرما.... اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّڪَ الفَرَج
4_5938103787813077882.mp3
1.08M
🔸آقا بیا که روضه ی موسی بن جعفر است 🔸چشمانمان ز داغ مصیباتشان تر است آجرک الله... یا بن الحسن... 🔸جامه سیاه بر تن و بر جان شرار آه 🔸دل ها به یاد غصۀ او پر ز آذر است دلها رو روانه کنیم... کنار حرم با صفاش... 🔸مرثیه خوان حضرت کاظم، خود خداست 🔸بانی روضه، حضرت زهرای اطهر است امشب آسمان و زمین... عزادار آقا موسی بن جعفر هست... امشب همه عالم عزادارند.. بانی تمام روضه ها... مادرش زهراست... 🔸زندان نگو، که گرم مناجات با خداست 🔸غار حرای حضرت موسی بن جعفر است قربون غریبیت برم آقا... 🔸از تازیانه خوردن حضرت نگو دگر 🔸ارثیه ای رسیده به ایشان ز مادر است 🔸باشد همیشه ورد زبانم به هر نفس 🔸لعنت به آن یهودی بی دین که کافر است 🔸ای من فدای شال عزای شما شوم آقا جان... یا بن الحسن... قربون شال عزات برم آقا... 🔸ای من فدای شال عزای شما شوم 🔸آقا بیا که روضۀ موسی بن جعفر است هر کجا نشستی... حالا امام زمانت رو دعوت کن... یا صاحب الزمان...