بسم الله الرحمن الرحیم
شعر و سبک زمینه
اینجا ازدحام ملائکس گرچه سوت و کوره
این تاریکیو نبین اینجا غرق نوره
آروم گریه کن اینجا بقیعه
آروم گریه کن آی بچه شیعه
میدونم پریشونی میدونم دلت خونه
اما مطمئن باش که اینجوری نمیمونه
واویلا از این غربت
۲میسازیم ایوون امام حسن با بقیت الله
میشیم خادم حرم بگو ان شاءالله
زائر ها میان توصحن مادر
میشه جنت عشاق حیدر
تنها که تصور نیس اینها باورامونه
میدونیممیاد آقا اینجوری نمی مونه
العجل بیا آقا
با سلام و عرض ادب خدمت دوستان عزیز وآرزوی قبولی طاعات و عبادات شما ذاکرین آل الله علیهم السلام اجمعین
متن اشعار و نوحه های هشتم شوال ؛ مناسبت سالروز تخریب قبور ائمّه ی مظلوم بقیع
التماس دعا..سالار
👇👇👇👇
#روضه وتوسل ویژهٔ ۸ شوال
سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع
"صَلَّ اللّهُ عَلیکَ یاحَسَنَ بنِ عَلِیِ اَیُّهَا المُجتَبی یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا "
ما گدایان و فقیرِ سر راه حسنیم
ما همه شیفتۀ نیمه نگاهِ حسنیم
همه هستیم سیاهیِ سپاهی که نداشت
پیش مَرگان علمدارِ سپاه حسنیم
گر ندیدیم به دنیا رُخ زیبایش را
وقتِ جان دادن خود، چشم به راه حسنیم
*عَبدُالزهرا روضه خون بود، خواب حضرت زهرا سلام الله علیها رو دید، دید بی بی دلخوره...
گفت: خانم! من روضه خوان شما هستم، چرا دلخور هستید از من؟ حضرت فرمود: چرا روضه ی حسن من رو نمیخونی*....
بین تاریکی دنیا نظری کرد به ما
ما هدایت شدۀ چهرۀ ماهِ حسنیم
روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که همه عُمر بدهکار نگاهِ حسنم
آبرو داده به ما یار، خرابش نکنیم
با بدیّ عمل خویش عذابش نکنیم
تا توانسته جواب دل ما را داده
حال، ما را به بغل خوانده جوابش نکنیم
مثل شمعی به هوای غم مادر شد آب
کاش ما بیشتر از این دگر آبش نکنیم
بر روی تک تک ما مادرِ او کرده حساب
گفته هر کس حسنی نیست حسابش نکنیم
*رسول خدا فرمود: چشمی که برا حسنم گریه کنه، روز قیامت گریه نمیکنه...
امام حسن و امام حسین داشتن کُشتی می گرفتن، سن و سالی نداشتن، مادر تشویقشون میکرد، میفرمود: آفرین حسینم.. امیرالمؤمنین نگاه می کرد.. همه ی عالم میدونن زینب حسینیه، زینبممیگفت:حسین! در خونه رو زدن پیغمبر اکرم صلوات الله وارد شد. دید بچه ها دارن بازی میکنن، صدا زد: آفرین حسنم... حضرت زهرا سؤال کرد: بابا جان! شما خودتون فرمودین کوچکتر رو تشویق کنید. فرمود: تو کوچه می آمدم دیدم ملائکه جمع شدن همه میگن: حسین ... دیدم حسنم کسی رو نداره...*
#شاعر : مجتبی شگریان همدانی
.
در میان نام های خداوند #جبّار آبی ست بر روی هر آتشی که خلق برایت روشن کرده...
دیگر فرقی ندارد استخوان شکسته باشی، یا دل شکسته! اوجبرانکنندهاست
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
.
سینه_زنی وتوسل ویژهٔ ۸ شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع
بقیع و صحن خلوتش ، غربتِ بی نهایتش
کاشکی یه روزی پا بده، با هم بریم زیارتش
بمیرم من! شکسته قلب زائرا
بمیرم من! برای بچه شیعه ها
بمیرم من! برا امام مجتبی
یه بقیع و یه دنیا، غم و درد نهفته
یه بقیع و یه دنیا، روضه های نگفته
«یاحسن یاحسن، ذکرِ لبِ شَه بی کفن»
قطعه ای از خاکِ بهشت تربت آقام حسنه
غربتِ شبهای بقیع غربتِ آقام حسنه
بقیع تو! قبله ی اهل عالمه
بقیع تو! پُر از غریبی و غمه
بقیع تو! شاهد اشک فاطمه
روی خاکا نوشته که حریمت بهشته
گِل مارو خدا با تربت تو سرشته
«یا حسن یا حسن، ذکرِ لبِ شَه بی کفن»
حسرتِ قلبِ زائرا صحن تو رو ندیدنه
آرزوی کبوترا رو گنبدت پریدنه
میاد اون روز که دردمون دوا بشه
میاد اون روز حاجتمون روا بشه
میاد اون روز صحن تو کربلا میشه
میاد اون روز که صحنت مملو از زائرات شِه
صحن تو مثل صحن علی موسی الرضا شِه
«یا حسن یا حسن، ذکرِ لبِ شَه بی کفن»
.
اون دری که خدا برات باز میکنه
بندهی خدا، نمی تونه ببنده ...
با خدا دادگان ستیزه مجوی
که خدا داده را خدا داده!
کاش بفهمیم...
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#تخریب_بارگاه_ائمه_بقیع
از صفای ضریح دم نزنید
حرفی از بیرق و علم نزنید
گریههای بلند ممنوع است
روضه که هیچ سینه هم نزنید
کربلا رفتهها کنار بقیع
حرفی از صحن و از حرم نزنید
زائری خسته ام نگهبانان…
…به خدا زود میروم نزنید
زائری داد زد که نا مردان
تازیانه به مادرم نزنید
غربت ما بدون خاتمه است
مادر ما همیشه فاطمه است
کاش درهای صحن وا بشود
شوق در سینهها به پا بشود
کاش با دست حضرت مهدی
این حرم نیز با صفا بشود
کاش با نغمه حسین حسین
این حرم مثل کربلا بشود
در کنار مزار ام بنین
طرحی ازعلقمه بنا بشود
پس بسازیم پنجره فولاد
هر قدر عقده هست وا بشود
چارتا گنبد طلایی رنگ
چارتا مشهد الرضا بشود
این بقیعی که این چنین خاکی است
رشک پروانههای افلاکی است
در هوایش ستاره میسوزد
سینه با هر نظاره میسوزد
هشت شوال آسمان لرزید
دید صحن و مناره میسوزد
بارگاه بقیع ویران شد
دل بی راه و چاره میسوزد
این حرم مثل چادر زهراست
که در اینجا دوباره میسوزد
این حرم مثل خیمهی زینب
که در اوج شراره میسوزد
سالها بعد قدری آن سوتر
چند قرآن پاره میسوزد
🔸شاعر:
#مجید_تال
___________________