eitaa logo
ذاکرین آل الله
278 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
299 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شب‌ های نورانی و لحظات شیرین عبادت ، در سحرهای ماه‌ رمضان را گذرانیدم. ماهی پُر از نعمت‌ و برکت و رحمت سپری شد ، و به ماهی نو رسیدیم. حس می‌کنم سبک شده ام. یک ماه پرواز در باغ ملکوت ، یک ماه شست‌و شوی روح، یک ماه در محضر خدا بودن ، شرایط پرواز را مهیا کرده است ... حس‌ می کنم خودم را می‌ فهمم، و خودم را پیدا کرده‌ ام امروز روز عیدی‌ست که‌همه خوبان چشم به راهش بودند عید سعید فطر ، روز رهایی از همه رذایل و پلیدی هاست. حلول ماه شوال و عید فطر مبارک .
خدایا، نمی دانم در امتحان از قبول شدگانم یا نه؟ اما کارنامه چشم‌ِ ترم را برگونه‌هایم ببین ، که‌ توان خشم تو را ندارد اکنون که نشستن بر خوان روزه تو، قلبم را شکننده کرده، بازگشته ام ، تا به مُهر تأیید ، مِهر و امید را از تو طلب کنم مبادا پس از امروز ، در روزمرگی ها غرقه شوم و عهدم‌ را با تو تا رمضانی دیگر نگاه ندارم ... عید فطر منزلی است برای پوشیدن بهترین‌ لباس روح ، در موسم دیدار تو ، تا مگر پسندت افتم و در بند بندگی ات اسیر شوم ... التماس دعا.. سالار https://eitaa.com/Arbabhosyn
🌺کلام امیر🌺 امام علی(ع) میفرمایند : بامردم به گونه ای رفتار کنید که اگر از دنیا رفتید بر شما گریه کنند واگر زنده بودید با اشتیاق به سوی شما آیند. https://eitaa.com/Arbabhosyn
💠شهادت مرزبان کردستانی حین پایش نوار مرزی 🔹فرمانده مرزبانی استان کردستان:استوار یکم سجاد قدمی از مرزبانان کردستان حین پایش و کنترل نوار مرزی به درجه رفیع شهادت نائل شد. 💐شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات
بسم الله الرحمن الرحیم شعر و سبک زمینه اینجا ازدحام ملائکس گرچه سوت و کوره این تاریکیو نبین اینجا غرق نوره آروم گریه کن اینجا بقیعه آروم گریه کن آی بچه شیعه میدونم پریشونی میدونم دلت خونه اما مطمئن باش که اینجوری نمیمونه واویلا از این غربت ۲میسازیم‌ ایوون امام حسن با بقیت الله میشیم‌ خادم حرم بگو ان شاءالله زائر ها میان  توصحن مادر میشه جنت عشاق حیدر تنها که تصور نیس اینها باورامونه میدونیم‌میاد آقا اینجوری نمی مونه العجل بیا آقا
با سلام و عرض ادب خدمت دوستان عزیز وآرزوی قبولی طاعات و عبادات شما ذاکرین آل الله علیهم السلام اجمعین متن اشعار و نوحه های هشتم شوال ؛ مناسبت سالروز تخریب قبور ائمّه ی مظلوم بقیع التماس دعا..سالار 👇👇👇👇
وتوسل ویژهٔ ۸ شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع "صَلَّ اللّهُ عَلیکَ یاحَسَنَ بنِ عَلِیِ اَیُّهَا المُجتَبی یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا " ما گدایان و فقیرِ سر راه حسنیم ما همه شیفتۀ نیمه نگاهِ حسنیم همه هستیم سیاهیِ سپاهی که نداشت پیش مَرگان علمدارِ سپاه حسنیم گر ندیدیم به دنیا رُخ زیبایش را وقتِ جان دادن خود، چشم به راه حسنیم *عَبدُالزهرا روضه خون بود، خواب حضرت زهرا سلام الله علیها رو‌ دید، دید بی بی دلخوره... گفت: خانم! من روضه خوان شما هستم، چرا دلخور هستید از من؟ حضرت فرمود: چرا روضه ی حسن‌ من رو نمیخونی*.... بین تاریکی دنیا نظری کرد به ما ما هدایت شدۀ چهرۀ ماهِ حسنیم روزها فکر من این است و همه شب سخنم که همه عُمر بدهکار نگاهِ حسنم آبرو داده به ما یار، خرابش نکنیم با بدیّ عمل خویش عذابش نکنیم تا توانسته جواب دل ما را داده حال، ما را به بغل خوانده جوابش نکنیم مثل شمعی به هوای غم مادر شد آب کاش ما بیشتر از این دگر آبش نکنیم بر روی تک تک ما مادرِ او کرده حساب گفته هر کس حسنی نیست حسابش نکنیم *رسول خدا فرمود: چشمی که برا حسنم‌ گریه کنه، روز قیامت گریه نمیکنه... امام حسن و امام حسین داشتن‌ کُشتی می گرفتن، سن و سالی نداشتن، مادر تشویقشون میکرد، میفرمود: آفرین حسینم.. امیرالمؤمنین نگاه می کرد.. همه ی عالم‌ میدونن زینب حسینیه، زینبم‌میگفت:حسین! در خونه رو زدن پیغمبر اکرم صلوات الله وارد شد. دید بچه ها دارن بازی میکنن، صدا زد: آفرین حسنم... حضرت زهرا سؤال کرد: بابا جان! شما خودتون فرمودین کوچکتر رو تشویق کنید. فرمود: تو‌ کوچه می آمدم دیدم ملائکه جمع شدن همه میگن‌: حسین ... دیدم حسنم‌ کسی رو‌ نداره...* : مجتبی شگریان همدانی
. در میان نام های خداوند آبی ست بر روی هر آتشی که خلق برایت روشن کرده... دیگر فرقی ندارد استخوان شکسته باشی، یا دل شکسته! اوجبران‌کننده‌است .
سینه_زنی وتوسل ویژهٔ ۸ شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع بقیع و صحن خلوتش ، غربتِ بی نهایتش کاشکی یه روزی پا بده، با هم بریم زیارتش بمیرم من! شکسته قلب زائرا بمیرم من! برای بچه شیعه ها بمیرم من! برا امام مجتبی یه بقیع و یه دنیا، غم و درد نهفته یه بقیع و یه دنیا، روضه های نگفته «یاحسن یاحسن، ذکرِ لبِ شَه بی کفن» قطعه ای از خاکِ بهشت تربت آقام حسنه غربتِ شبهای بقیع غربتِ آقام حسنه بقیع تو! قبله ی اهل عالمه بقیع تو! پُر از غریبی و غمه بقیع تو! شاهد اشک فاطمه روی خاکا نوشته که حریمت بهشته گِل مارو خدا با تربت تو سرشته «یا حسن یا حسن، ذکرِ لبِ شَه بی کفن» حسرتِ قلبِ زائرا صحن تو رو ندیدنه آرزوی کبوترا رو گنبدت پریدنه میاد اون روز که دردمون دوا بشه میاد اون روز حاجتمون روا بشه میاد اون روز صحن تو کربلا میشه میاد اون روز که صحنت مملو از زائرات شِه صحن تو مثل صحن علی موسی الرضا شِه «یا حسن یا حسن، ذکرِ لبِ شَه بی کفن» .
اون دری که خدا برات باز میکنه بنده‌ی خدا، نمی تونه ببنده ... با خدا دادگان ستیزه مجوی که خدا داده را خدا داده! کاش بفهمیم...
از صفای ضریح دم نزنید حرفی از بیرق و علم نزنید گریه‌های بلند ممنوع است روضه که هیچ سینه هم نزنید کربلا رفته‌ها کنار بقیع حرفی از صحن و از حرم نزنید زائری خسته ام نگهبانان… …به خدا زود می‌روم نزنید زائری داد زد که نا مردان تازیانه به مادرم نزنید غربت ما بدون خاتمه است مادر ما همیشه فاطمه است کاش در‌های صحن وا بشود شوق در سینه‌ها به پا بشود کاش با دست حضرت مهدی این حرم نیز با صفا بشود کاش با نغمه حسین حسین این حرم مثل کربلا بشود در کنار مزار ام بنین طرحی ازعلقمه بنا بشود پس بسازیم پنجره فولاد هر قدر عقده هست وا بشود چارتا گنبد طلایی رنگ چارتا مشهد الرضا بشود این بقیعی که این چنین خاکی است رشک پروانه‌های افلاکی است در هوایش ستاره می‌سوزد سینه با هر نظاره می‌سوزد هشت شوال آسمان لرزید دید صحن و مناره می‌سوزد بارگاه بقیع ویران شد دل بی راه و چاره می‌سوزد این حرم مثل چادر زهراست که در اینجا دوباره می‌سوزد این حرم مثل خیمه‌ی زینب که در اوج شراره می‌سوزد سال‌ها بعد قدری آن سو‌تر چند قرآن پاره می‌سوزد 🔸شاعر: ___________________
در ابتدای شب بی سر و صدای بقیع چه خلوتی ست نظر کن به جای جای بقیع و آیه آیه ی غربت به دست جبرائیل به خاک میرسد از عرش در حرای بقیع نه بارگاه و نه حتی حیاط دلبازی که هر سرش بشود مروه و صفای بقیع نه زائری که مفاتیح دست او باشد نه السلام علیکی پس از دعای بقیع نه خادمی که پرش را به زائران بکشد نه یک بلال که گوید اذان برای بقیع نه یک ضریح برای کریم آل عبا که صد دخیل ببندد به آن گدای بقیع کبوتری که نشسته به یاد یک چادر به روی خاک به جای مناره های بقیع ولی همیشه همینطور هم نخواهد ماند -قسم به صاحب این خاک - ماجرای بقیع و بعد از آن چقدر این حرم تماشاییست چه گنبدی بشود گنبد طلای بقیع چه نام خوب و برازنده ای عجب جایی کنار چار حرم؛ میهمان سرای بقیع بقیع و سوریه فرقی نمی کند، شیعه فدای خاک دمشق است و جان فدای بقیع 🔸شاعر: ___________________
خاكي كه چون عرش خدا شأنش رفیع است بي بقعه درگاهي ست كه نامش بقــیع است اينجا قيامت را به خلوت مي توان ديد زيرا كه پنهان در دلش چندين شـفیع است از عرض حاجت بي نيــازي زائر اينجا چونكه مَـزورَت* هم عَليم و هم سَميع است با چار امامي كه کریم بن الكريــمند حتّيٰ کرم در این حرم عبد مُطیع است مهمان همیشه کاسه اش سرشار فیض است آنجا که صاحب خانه را طبعي مَنیع است همسايه ي مكّه ست وقتي كه مدينه پس هرکه پابوسش می آید مُستطیع است زائر ! نمي فهــمي زيارت كرده يا نه ! آنقدْر كه سِــير زمان اينجا سَـريع است آيــنده اش را كه تصــوّر مي كنم باز در ذهنم از اين صحن تصويري بَديع است بعد از ظهورِ حضرت مَـعشوق ، بي شك اينجا تمام فصلهايش چون رَبيــع است با خاك يكسان كرده هركس اين حرم را روز قيام منتـقم ، وضعش فَجــیع است اين خاكها شد زير و رو،مرثيه خوان گفت: امشب گُريزم ، روضه ي طفل رَضيع است 🔸شاعر: ___________________
بشکند دستی که ویران کرده است این جفا در حقِ قرآن کرده است بشکند دستی که با تخریبِ تو قلبِ عالم را پریشان کرده است داغِ سوزانت جهان را نوحه گر آسمان را مرثیه خوان کرده است ای دریغ از سایه و سنگِ مزار شمع را پیوسته گریان کرده است!
سلام ای بهشتی که بی بارگاهی پُر از سوزِ اشک و پُر از بغضِ آهی اگر بی فروغی وَ یا بی پناهی ولی روشنی تو به نورِ الهی به برهانِ باقر به سیمای صادق تو عرفانِ محضی به قرآنِ ناطق غبارت به دردِ دلِ ما دوا است که ویرانیِ تو گلستانِ ما است نگاهت شبیهِ خودِ کربلا است تجلّیِ تو تا به عرشِ خدا است تو زیبا شَوی با گلِ یاسِ زهرا(س) به حقِ دو دستانِ عباسِ زهرا(س) ببین کرده امشب دلِ من هوایت تصور کنم باغِ صحن و سرایت شوَم زائرِ تربتِ با صفایت غریبانه چون شمع گریَم برایت به حقِ حسن کو بوَد جانِ سجاد شود روزی صحنِ تو آزاد و آباد تو تفسیرِ عشقی به رنگِ حقایق ضریح و شبستانِ تو قلبِ عاشق شکوهِ تو لبخندِ هر صبحِ صادق پُر از عطرِ یاسی و باغِ شقایق تو زیبایی ات کمتر از کربلا نیست اگر چه به رویم درِ روضه وا نیست! 🔸شاعر: ____________________
گرد و غبار غم زده خیمه به سینه ام من زائر قبور خراب مدینه ام آنجا که گریه ها همه خاموش و بی صداست هرکس بمیرد از غم آن سرزمین رواست آنجا که بغض سینه گلو گیر می شود حتی جوان ز غربت آن پیر می شود خاکش همیشه سرخ و هوایش غباری است از گریه های فاطمه آیینه کاری است اهل مدینه باب عداوت گشوده اند بر اهل بیت ظلم فراوان نموده اند هرکس دم از علی زده تخریب می شود صدیقۀ مطهره تکذیب می شود دنبال بی کس اند که تنها ترش کنند صیاد بلبل اند که خونین پرش کنند ازنسل هیزمند و به آتش علاقه مند تفریحشان تمسخر هر نالۀ بلند در خواب هم نشان حیا را ندیده اند نیروی خویش را به رخ زن کشیده اند بغض علی زبانه کشد از وجودشان رنگ ریا گرفته همه تار و پودشان روزی که راه حضرت صدیقه بسته شد با ضربه ای حریم ولایت شکسته شد ظلمی اگر که هست از آن لحظه حاکی است تصویر چادریست که در کوچه خاکی است امواج یک صدا دلم آزار می دهد گویا صدای صورت و دیوار می دهد گویا به گوش می رسد از قصۀ فدک آوای نیمه جان و ضعیف «علی کمک» تصویر هر چه درد از آن صحنه شد بدیع یک گوشه ای ز غربت آن لحظه شد بقیع اوراق خاطرات غیورانه نیلی است هر چه که هست صحنۀ یک ضرب سیلی است بی درد مردمان زمان جان مرتضی ما را رها کنید بمیریم زین عزا روزی رسد ز سینه غم آزاد می کنیم همراه منتقم حرم آباد می کنیم گلدسته می زنیم چونان صحن کربلا گنبد بنا کنیم چونان مشهد الرضا ما داغ دار سیلی ناحق مادریم چشم انتظار منتقم آل حیدریم 🔸شاعر: ____________________
شُرطه ای داد زد و شاعرتان را کشتند پشت این پنجره ها زائرتان را کشتند ارث برد از پدر خاک، غم و درد و محن چه قدر خاک نشسته ست روی قبر حسن زیر این هرم عطش خیز، سراسر روضه ست سایه انداختن بال کبوتر روضه ست یادم افتاد از آن مرثیه ی عالم سوز بدن شاه رها شد وسط دشت، سه روز جگرم سوخت از این غربتِ بی پشت و پناه دفن شد شاه به دستان دهاتی ها، آه... گریه کردیم و در این حال نمردیم ببخش تازه شد داغ تو هرسال، نمردیم ببخش روضه خوان گفت که مرکب به تنت تاخته است ای تن پاک تو پامال...نمردیم ببخش روضه خوان گفت و شنیدیم و هنوز اینجاییم اگر از روضه ی گودال نمردیم ببخش دل ما سنگ خرابه ست، از آن هم بدتر پا به پای غم غسال نمردیم...ببخش سوم ماه محرم به تو قولی دادیم ما اگر هشتم شوال نمردیم ببخش 🔸شاعر: ____________________
حاج اسماعيل دولابی می‌گفت: خدا وقتی حاجت را به‌ تاخير مى‌اندازد، دارد چيز بهتر و بزرگ‌تری به تو می دهد. منتها تو حواست‌به خواسته‌ی خودت هست و آن را نمى بينى. دعا بكن ولى اگر اجابت نشد با خدا دعوا نكن، ميانه‌ات با او بهم نخورد چون تو جاهلی و او عالم و خبير( دانا ) وقتی به خدا بگوييد خدايا من غير از تو كسى را ندارم، خدا غيور است و خواسته ات را اجابت مى كند اگر می خواهيد دعايتان گيرا شود، دوستان و همسايگان و اهل مملكت را جلو بی اندازيد ، و اول براى آنها دعا كنيد ... .
پند و نصیحت دوستانه: همه ما روزهای بد داریم ، اما چیزی که درست هست اینه که: هیچ ابری اونقدر تیره نیست، که آفتاب نتونه از بین اون بتابه ... شب را بدون افسوس امروزِ رفته ، بدون آهِ گذشته تمام کن ، و به فردا فکر کن که روزِ دیگری است شبتون بخیر و خوشی ان شاءالله .
کوهی از ماتم نهفته پشتِ دیوارِ بقیع اشکها نَم نَم نهفته پشتِ دیوارِ بقیع التماسِ چشمِ ما را نرده هایش شاهدند غصه ی عالم نهفته پشتِ دیوارِ بقیع بارها از این دریچه تیغِ اعدا خورده ایم روضه ی مبهم نهفته پشتِ دیوارِ بقیع تارو پودِ قلبم اینجا پاره پاره می شود بس که بارِ غم نهفته پشتِ دیوارِ بقیع!