eitaa logo
ذاکرین آل الله
285 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
308 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
سرود مهدیه ای - میلاد امام هادی علیه السلام   بر لب ِ عالَم..... نغمه ی شادی آمده دنیا.... حضرت هادی آمده جان ِ جوادُ الائمه روح و ریحان جوادُ الائمه ۲ بار پیچیده در کلّ فضا گلبانگ یا ابن الرّضا ای امام ِ انس و جان خوش آمدی مقتدای مهربان خوش آمدی نغمه ی لب همه عالم اینه جدّ صاحب الزّمان خوش آمدی ((سیدی یا سیدی ابن الرّضا...)) در همه عالًم گل فشانی شد گل فشانی شد نغمه خوانی شد حوریان،ترانه خوان با قلب ِ شاد گرم ِ تبریک ِ به بابایت جواد فرمانده ی مُلک ِ قضا ای نوه ی امام رضا ای کلام تو چراغ راه ِ ما ای رضای تو رضای کبریا کن عنایتی که روزی بگیریم جشن میلاد تو را در سامرا (( سیدی یا سیدی ابن الرّضا...)) از ازل آقا دل به تو بستیم ما گدایان ِ سامرا هستیم دست ما و دامنت مولا مولا جان فدای گلشنت مولا مولا ۲ بار در گلشنت روید آقا گلهای ای مان و تقوی یا علیّ النّقی آوایم هر دم این بُوَد ذکر تمامی ّ عالم سیدی بده به ما دلدادگان رزق اشک و گریه های مُحرّم (( سیدی یا سیدی ابن الرّضا...))
متن اشعار و مولودی های عیدالله اکبر عید سعید غدیر خم التماس دعا از همه ی ذاکرین عزیز
عیسی مسیح گشت و به موسی عصا رسید یوسف در عمق چاه به جاه و بها رسید نوح نبی به نوحه ی کرببلا رسید ایوب هم به صبر در عمق بلا رسید این خیر ها به دست تو بر انبیا رسید دل را گره به زلف خمت مو به مو زدیم شب گرد عشق گشته به نور تو رو زدیم در کوچه های عشق قدم با وضو زدیم در خوابگاه صحن تو تا بر پتو زدیم در فصل سرد اذن زیارت به ما رسید هر شاعری که مدح تو را گفته حمیری ست حتی مُقِر به فضل تو شیخ زِمَخشری ست شیعه عذاب دیده از امثال اشعری ست اینقدر بی توجهی از کوری یا کری ست مرحب مقابل تو چه با اِدّعا رسید آموخت وصله های لباست غرور را خورشید عاجزانه گرفت از تو نور را غرقیم در صفای تو بنداز تور را روزی بده دوباره سلیمان و مور را نان شب یتیم به لطف شما رسید جبریل در حریم حرم گرمِ هلهله ماندست تا خدایی مولا دو مرحله آخر چگونه؟! درک کنیم این معادله گفتیم ممکن است ؟؟که الهام شد بله مولا اراده کرد و کنار خدا رسید آنقدر سر خوشیم که لب بر سبو زدیم از  خلق  رو گرفته به  خلّاق  رو زدیم گفتیم «یاعلی مدد» و  دَم  از او زدیم پروردگار ما شد و فریاد «هو»زدیم این جامِ کُفر،از کَرَم او به ما رسید هر کس که عاشقت شده از دوستان ماست هرکس که مبغض تو شد از دشمنان ماست این ذکر خیر توست که روی زبان ماست نامت دلیل مستی وقت اذان ماست یادش بخیر وقت رکوعت گدا رسید جف دست پوچ پای قمارت نشسته ایم مشتی خراب دور مزارت نشسته ایم عمریست پای چوبه ی دارت نشسته ایم از اشتیاق قول و قرارت نشسته ایم این شعر با عنایت موسی الرضا رسید... 🔸شاعر: ========================
دستی که نبی گرفته بر بالا دست یک عمر به او سپرده دل حالا دست تنها نه ابوتراب ، میدانم او دارد به طلوع مهر و بر دریا دست در شوکت او همین کفایت ، به خدا چشم است به جایی و شود یکجا دست از دامن این دست مکش دست که او دارد به امور عالم بالا دست ثقلین برای اوست ، از بعد نبی بستند به بند گردنش ، اما دست بنشست به صورت گلی در کوچه تا این که دری شکست از زهرا دست 🔸شاعر:
آفتاب ای آفتاب ای آفتاب ای آفتاب روشنی داری به عمق سینه هامان بی نقاب مهر تو جاری به دشت سینه های خشک شد مهر تو دریای رحمت بود از عهد سراب باده ای،آبی،شرابی،بحر جان افزا تویی دیگران در پیشگاه تو سرابند و حباب ای خرابی ها همه آباد از اعجاز تو بیشتر از این خرابم کن خرابم کن خراب گر خدا خوانم تو را کفر است ، پس میخوانمت بوتراب و بوالعجائب ، بوالحسن ، عالیجناب گفت پیغمبر علی میزان حق و باطل است پس علی حق است و معیار است در روز حساب صوت حیدر بود در گوش سمیع مصطفی آن زمانی که میان عرش حق شد کامیاب پس علی آمد که حتی در میان عرش هم جلوهء حیِّ توانا را کشد در احتجاب راه بی حیدر رهی تاریک و بی جان است و سرد مثل دنیایی که در عمرش ندیده آفتاب گر چه خوش باشد به کام زاهد نیکو سرشت وعدهء شیر و شکر نحر عسل جام شراب از شراب و مستی و نهر عسل شاهد مگو ما و خّم مستیم عمری از غدیر بوتراب 🔸شاعر:
نه فقط خلیل، تبر به کف به مصاف بتکده یاعلی نه فقط کلیم، عصا به دست، میان شعبده یاعلی به رکوع آیه‌ی إنّما، به وفای سوره‌ی هل‌أتی به حدیث قدسی لافتی، که خدا صدا زده یاعلی! نه کسی شبیه تو تا ابد، که یَکن لکَ کفواً أحد نه کسی شبیه تو از ازل، به جهان نیامده یاعلی! به شهادتِ أرِنی قسم، به فمَن یمُت یرَنی قسم که ز هرطرف به تو می‌رسم به یکی مشاهده یاعلی! چه مباهله است و غدیر خم؟ وَ نساءَنا وَ نساءَکم که تمامِ فاطمه یکصدا همه یاعلی شده یاعلی! تو همانکه فاتح خیبری، تو همانکه ساقی کوثری که بدون این‌همه دلبری، دو جهان چه فایِده یاعلی! پسر عدالتِ مرتضی، همه اولیا، همه انبیا لِترابِ مقدمِه الفِدا، تو بشارتش بده یاعلی! ضربان میکده یاحسین و سکوت میکده یاحسن صلوات میکده یامحمّد و ذکر میکده یاعلی! 🔸شاعر:
کسی که انبیا هم عاجزند از درکِ تفسیرش چگونه میتوان با شعرِ ناقص کرد تصویرش؟! چنان عشقش جنون می آورد در دل ، جوانان را که آخر یوسف برنا ز حسرت میشود پیرش تمامِ معنیِ قرآن به خالِ هندویش بند است چه معنا می دهد «با» ، گر نباشد نقطه ی زیرش؟! به این تدبیرِ ناقص دل مبند ای دل ، ببین اینجا گره خورده قضا هم بر سرِ زنجیرِ تقدیرش همین که می رود بر مأذنه ، محشر به پا گردد که شیطان می کند میلِ نماز از شوقِ تکبیرش عجب مشمار اگر باد از نجف بیرون نمی آید به دام افتاده حتّی باد در زلفِ گره گیرش ز جانم حُبِّ حیدر را جدا نتوان نمود ، آری محال است اینکه شِکّر را جدا سازند از شیرش چه اعجازیست یا رب در کلامِ عرشیِ حیدر که می میرند مشتاقانِ او از فرطِ تأثیرش به اشک‌ِ شورِ چشمِ خویش آخر پاک شد عاصی که سگ را نیست جز دشتِ نمک راهی به تطهیرش 🔸شاعر: «علی_مقدم»
اگر مدحش کنم ترسم که در حقش جفا باشد که مدح ذات یکتایش فقط کار خدا باشد چه باید گفت از شان و مقامش تا سزا باشد کسی که جای او بر شانه های مصطفی باشد کسی که قد یک ارزن ندارد ترسی از دشمن کسی که همدم و همرزم او خیرالنّسا باشد به فرمان علی خورشید بر می گردد از مغرب¹ جهان را تحت فرمان دارد و فرمانروا باشد تحیر می کند دشمن ز تیغش آنچنانی که سرش می افتد و پیکر کماکان روی پا باشد خودش که جای خود دارد کسی حتی اگر حاجت بخواهد از غلام خانه‌اش حاجت روا باشد شراب تو نمی‌گیرد مرا شرمنده ای ساقی شراب شیعه بایستی از انگور طلا باشد محمد در غدیر خُم به مردُم گفت ای مردُم! پس از من این علی آقا و مولای شما باشد صراط مستقیمی که بدون حب او باشد اگر سمت خدا باشد یقینا ناکجا باشد² سپس دست امیرالمومنین سمت خدا رفت و ندا از آسمان آمد صفا باشد صفا باشد ندارد حاصلی عمرش به جز آه و پشیمانی کسی که لحظه‌ای از احمد و آلش جدا باشد کجا بی نور خواهد ماند ای خورشید عالم تاب؟ کسی که ذره ای هم با نگاهت آشنا باشد ندارم هیچ امیّدی به اعمالم در این دنیا در آن دنیا علی! دستم به دامان شما باشد ‌‌ 🔸شاعر: ======================== 🔹
سرّ توحید احمدی اینست: که علی را فقط خطاب کند عرصه‌ی جنگ هم که تنگ شود روی حیدر فقط حساب کند آی مرحب! برو کنار بایست هدف انگار کندن در نیست شیر حق اینچنین که می‌غرّد آمده قلعه را خراب کند روح از این صحنه جان تازه گرفت آمد از فاطمه اجازه گرفت تا که در عرش، عکسِ حیدر را درِ قلعه به دست ـ قاب کند می‌پری آن طرف سواره ولی عمرو! آن سوی خندق است علی جنگجویی ندیده‌ام چون تو سوی مرگش چنین شتاب کند تیغ بر عمرو، پهلوان حیدر آنچنان زد که حضرت داور ضربه‌ی روز خندقِ او را بهترین ضربه انتخاب کند همه دیدند امیر می‌آید زودتر از غدیر می‌آید کی شود یک امینی دیگر شرح این ضربه را کتاب کند؟ در میان عرب خبر پیچید در دلش هر مبارزی فهمید خاک خود را به باد خواهد داد رزم اگر با ابوتراب کند بیشتر بین عاشقانِ علی حرف سلمان و مالک است ولی رقص خرمافروش بر سرِ دار دل ما را همیشه آب کند بعد یک عمر ذکر یا حیدر مطمئنیم ساقی کوثر به دل کوزه‌گر می‌اندازد خاک ما را خم شراب کند قلب را در لحد که می‌بویند به رقیب و عتید می‌گویند میهمان علی‌ست بگذارید او بیاید خودش حساب کند شعرم از برق ذوالفقار رسید روشن و گرم و بی‌قرار رسید تا به ذره‌ نگاه یار رسید می‌رود کار آفتاب کند 🔸شاعر: ========================
به فرزندت بگو مولای ما یک پهلوان بوده بگو در جنگ با دشمن همیشه قهرمان بوده بگو مولای ما با اینکه جنگ‌آورترین مرد است ولی با دوستان خیلی کریم و مهربان بوده همیشه روی دوشش گرم بازی بوده‌اند، آری به فرزندت بگو مولا رفیق کودکان بوده بگو مولای ما با این که حاکم بوده، هروعده غذای سفره‌اش تنهای تنها شیر و نان بوده بگو هر شب به شانه می‌کشیده  نان و خرما را فقیران را غذا می‌داده ، فکر دیگران بوده برای خادم خود می‌خریده رخت نو ، اما عبای وصله‌دارش آبرو بخش جهان بوده بگو وقتی پیمبر با خدا صحبت نمود آن شب صدای صحبت مولای ما در آسمان بوده شبی که مشرکان در نقشه‌ی قتل نبی بودند بگو مولای ما در خواب حتی جان‌فشان بوده به فرزندت بگو نقل مسیحی‌های نجران را که مولا طبق قرآن بر پیمبر همچو جان بوده بگو مولای ما بر قلب‌ این مردم حکومت کرد بگو مولای ما تنها امیر مومنان بوده 🔸شاعر: ========================
خدا می خواست محبوبش امیر المومنین باشد برای حلقه ی هستی علی نقش نگین باشد به دستانش سپرد آن روز فانوس هدایت را که در تاریکی شكها على نور اليقين باشد فضائل جمع در ذات على بوده است از آغاز فضیلت فخر آن دارد که با ذاتش عجین باشد بپرس از راویان؛ از باد؛ از باران که غیر از او کسی دیده امیری با یتیمی هم نشین باشد؟ چه عیدی.. که در آن اتمام نعمت بر بشر آمد چه روزی بهتر از آن که در آن اکمال دین باشد سفارش کرد پیغمبر که راه این است و جز این نیست مبادا راهتان مردم مسیری غیر از این باشد سفارش کرد پیغمبر که از امروز ای مردم علی بن ابی طالب امیر المومنین باشد ... 🔸شاعر: