سینه_زنی وتوسل ویژهٔ شهادت شهدای شهر کرمان در عملیات تروریستی خصوصاً شهید عادل رضایی
به نفس حجت الاسلام سید حسین موسوی •✾•
راهی شد قافلۀ عشق و امید
دل من چرا دوباره نرسید
به شهادت نرسید هر کسی که
توی زندگیش نشد عین شهید
بیا دل من بهتر از گذشتهها بندگی کن
با دیدن عکس شهید احساس شرمندگی کن
بیا و کمی هم شبیه شهدا زندگی کن
«کجایید ای شهیدان خدایی
بلاجویان دشت کربلایی
کجایید ای سبکباران عاشق
پرندهتر ز مرغان هوایی»
چه ندیدهها که با دل میدیدند
چه نگفتهها که با دل شنیدند
ننشستند بیتفاوت مثل ما
دویدند و به شهادت رسیدند
فهمیده بودند که باید اینجا باشند اهل سفر
از معبر دنیا باید گذشت با بال چشم تر
رزق شهادت میگرفتند همه از اشک سحر
«بیا ای دل از اینجا پر بگیریم
ره کاشانۀ دیگر بگیریم
بیا گمکردۀ دیرین خود را
سراغ از لالۀ پرپر بگیریم»
وقت رزم اهل دلاوری بودند
با شهامت همه حیدری بودند
نیمهشب اهل مناجات و بُکا
وقت روضه همه مادری بودند
از غم غربت علی بدجوری دلسوخته بودند
رمز فدایی شدن از فاطمه آموخته بودند
نگاه امید به دعای فاطمه دوخته بودند
«گل اشکم شبی وا میشد ای کاش
همه دردم مداوا میشد ای کاش»
خدایا به حق امّ الشّهدا
شهادت قسمت ما میشد ای کاش
شده پیدا پرچمی از راه دور
باقی نیست راهی تا قلههای نور
عصر دلتنگی به آخر رسیده
دمیده طلیعۀ صبح ظهور
ابومهدی و حاج قاسم دارند به دست پرچم نصر
به سوی غزه در خروشند برای شکست حصر
شهدا از راه میرسند با لشکر ولیعصر
میرسد شبهای غربت به پایان
مشام کوچه دارد عطر باران
با سپاهی از شهیدان زنده
میرسد از راه خونخواه شهیدان
#شاعر: یوسف رحیمی
#شاعر:سیدعلیاکبرحسینپور
.
#مدح وتوسل به حضرت امکلثوم سلام الله علیها به نفس کربلایی زهیر سازگار •✾•
ای حجابت فرشته را چادر
حوریان در طواف معجر تو
آن قدر ناز داری ای بانو..!
بال جبریل فرش معبر تو
پیش پایت تمام حور و ملک
در رکوع و سجود افتاده
نسل برتر ز خانواده نور..!
دخت مولا و فاطمه زاده
ای مقامت فراتر از مریم
ای شکوهت رساتر از حوا
ام کلثوم ! خواهر زینب
عصمت الله دوم زهرا
از نفسهایت ای نسیم بهشت
بوی عطر و گلاب می آید
التماس دعای نیمه شبان
سوی تو مستجاب می آید
تو کجا و تبار ناپاکا
تو ملیکه ز عالم ملکوت
تو بهشتی چه نسبتی داری
به کویر و به دوزخ و برهوت؟
قرص خورشید و زمهریر سیاه
جمع ایمان و کفر ممکن نیست
هرکه این قصه را کند باور
به خدا شیعه نیست مؤمن نیست
انتهای عروج جبرائیل
اولین پله مقام شما
کربلا زنده مانده اما، با
خطبه زینب و کلام شما
مثل زینب غروب عاشورا
داغدار برادرت بودی
آمدی در حوالی گودال
و کمک حال مادرت بودی
دست سنگین عصر عاشورا
روی ماه تو را کبود، نمود
آن طرف زینبی که بود سپر
این طرف تو میان آتش و دود
مثل زینب میان بزم شراب
تکیه گاه یتیم اربابی
کربلا؛ کوفه؛ شام؛ کرب و بلا
تا مدینه چو ماه، می تابی
زینب و تو ؛ مکمل عشقید
تو درخشنده ؛
زینب الماس است
ادبت در مقابل خواهر
در مثل ،
چون حسین و عباس است
ای کاش توای شهید مظلوم
ای گشته ز حق خویش محروم
تیری که به قلب اصغرت خورد
میخورد به قلب ام کلثوم
#شاعر_یاسر_حوتی
.
.
از بزرگترین نقشهای ام کلثوم (س)؛
ابلاغ پیام حادثه عاشورا و آگاهی بخشیدن به مردم است.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
.
روضه وتوسل به حضرت امکلثوم سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾•
مینویسم برای آن بانو
که زند صبر پیش او زانو
بانویی که بهراهِ زینب بود
شاهدِ اشک و آه زینب بود
بانویی که شکسته شد بالش
و نگفتند شرحی از حالش
دخترِ فاطمهست این خانوم
نام او هست ، حضرتِ کلثوم
مثل زهرا شریف و با عزّت
مثل حیدر غیور و با غیرت
خلق و خویش به مرتضی رفته
غربتش هم به مجتبی رفته
با برادر به کربلا رفتُ
قاضریه به نینوا رفتُ
شد علمدارِ خواهرش زینب
سپر و یار خواهرش زینب
کربلا پابهپایِ زینب بود
گریههایش برایِ زینب بود
روضههایی عجیب را دیده
بدنی را هجا هجا دیده ...
بدنِ پارهپارهای را دید
رویِ نیزه ستارهای را دید
شاهد کشتنِ برادر بود
شاهد نالههایِ خواهر بود
کعبه نی خورده او بهجایِ همه
ضربه هی خورده او بهجایِ همه
چادرش چنگ خورده چندین بار
بهسرش سنگ خورده چندین بار
بعد روزِ دهم اسارت رفت
زیور آلاتِ او به غارت رفت
بر سر و روش بیامان میزد
دست او بسته و سنان میزد
سر بازار بردنش ای وای
بینِ اغیار بردنش ای وای
شمر و خولی تمسخرش کردند
بسکه پست و کثیف و نامردند
#شاعر: ابراهیم لآلی
*امام باقر علیه السلام فرمودن: جدِ غریبِ ما رو با پنج حربه و وسله به شهادت رسوندن .. نیزه دار با نیزه میزد .. شمشیر دار با شمشیر میزد .. بعضی ها با چوب میزدن .. بعضیا از دور با سنگ میزدن .. اما پنجمی بیچاره میکنه ، بعضیا از دور بی ادبی میکردن .. ناسزا میگفتن ...حسین ...*
.
.
در بیان فضیلت این بانوی بزرگوار همین بس که در واقعه بخشیدن فدک ؛ یکی از شاهدان ؛ این بانوی بزرگوار بودند.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
.
سینه_زنی وتوسل به حضرت امکلثوم سلام الله علیها به نفس کربلایی حسین سیب سرخی •✾•
عمهی صاحب الزمان، بانو
من فداي شما گداي شما
مددي كن كه خاك بوس توأم
امكلثوم، دختر زهرا
بي بي ِ چاره ساز ادركني
اي شفاعت كنندهی فردا
ما همه مستحق لطف توئيم
دستمان را بگير، روز جزا
من و ايل و تبار من مجنون
تو و ايل و تبار تو ليلا
پدر و مادرم به قربانت
خواهر بي نظيرِ خون خدا
جان زهرا بيا همين امشب
كربلاي مرا نما امضا
نوهی پاك حضرت احمد
جايگاهت بود بسي بالا
در حجاب و عفاف، فاطمهاي
خواهر خوبِ زينب كبري
در صبوري حسن، به شكل دگر
در شجاعت شبيه شير خدا
زندهی ربناي تو حيدر
کشتهی گريههاي تو عيسي
فرش راه تو بال جبرائيل
خاك پاي تو جنتالْاَعلي
اي نجابت دخيل چادرتان
وي سخا و شرف دخيل شما
اُسوهی پايداري و عفت
اي وقار هميشه پا بر جا
دائماً بر زبانتان جاري
سورهی قدر و كوثر و شورا
چشم تو ساحلِ نجات همه
دل طوفانيِ شما دريا
ساكن كوي تو همه عالم
ريزه خوار دو دست تو موسي
شب آخر چه روضهاي داري
در دلت باز هم شده غوغا
تا كه يك جرعه آب ميبيني
خود به خود روضه ميشود بر پا
بودهاي در كنار اهل حرم
در زمين غريب كرببلا
نينوايي شدي بلا ديدي
اي ركابِ امام عاشورا
موقع رفتنت فقط بودي
ياد لبهاي تشنهی سقا
غمِ زينب غمِ شما بانو
غمتان داغ سيدالشهدا
ياد آن روزها كه ميديدي
آتش از خيمهها كه زد بالا...
معجرش سوخت بينِ آتش و دود
دختري از نوادگانِ شما
ياد آن روز كه ميان حرم
تشنگي بود و آه بود و نوا
ياد آن روز كه به نِي زده شد
سرِ شش ماههی رباب حتي
ديدي از نِي چگونه ميافتاد
سرِ پاك عليِ اصغرها
دست و پا زد مقابل چشمت
قاسم و اصغر و گل ليلا
مادري كودكش لبش تشنه
در پيِ آب بود واويلا
روي تل بودهاي؟ نمي دانم
همره خواهرت گل طاها
ياد آن روز كه جدا ميشد
رأس پاك برادرت ز قفا
بين گودال دست و پا ميزد
شاه، در زير دست و پا تنها
كربلا داشت زير و رو ميشد
با صداي شكستهی زهرا
كربلا بود و نغمه وَلَدي
كربلا بود و ذكر وا اُمّا
#شاعر: رضا باقریان
.
در روز عاشورا امام زینالعابدین (ع) وقتی که تنهایی پدر را دید با عصا و شمشیر از جای برخاست تا امام حسین را یاری کند، اما امام به امّ کلثوم فرمود: خواهرم او را نگه دار و به خیمه بر گردان تا زمین از نسل آل محمد خالی نماند. وی نیز چنین کرد.
📚خوارزمی، مقتل الحسین، ج۲، ص۳۶.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه و توسل به حضرت ام کلثوم سلام الله علیها _ حاج محمد طاهری •ೋ
مور را رخصت تمجید سلیمان ها نیست
پیشگاه کرمت عرصۀ جولان ها نیست
از کرامات فراوان تو خوبان ماتند
این همه حسن در اندیشۀ انسان ها نیست
باید ادیان پی اوصاف تو تحقیق کنند
گفتن از شخصیتت وسع مسلمان ها نیست
عصمت از فاطمه داری که مطهر شده ای
احتیاجی پی این امر به برهان ها نیست
شعر اگر بهر تو کم گفته شده خرده مگیر
سیر اوصاف تو در قدرت عَمّان ها نیست
نقش تو نیست کم از زینب کبری بانو
گرچه حک نام تو در صفحۀ اذهان ها نیست
شام زیر لگد خطبۀ تو جان می داد
مثل تو هیچ کسی فاتح میدان ها نیست
رمز عرفان اثر سجدۀ پیشانی توست
احتیاجی سر این سفره به عرفان ها نیست
خواستی تا همه جا صحبت زینب باشد
مدح و مرثیه اگر از تو به دیوان ها نیست
ام کلثوم شدن زینب و زهرا شدن است
حرف عشق است در آن صحبت عنوان ها نیست
ازدواج تو و نمرود مدینه ؟ هیهات
نخی از چادر تو قسمت شیطان ها نیست
نمک سفرۀ افطار پدر هستی تو
*برا همین صدا زد عزیزِ دلم کی دیدی بابات با دو جور غذا افطار کنه؟! .. آخرین افطار رو تو خونۀ اُم کلثوم، امیرالمومنین مهمان بود ..*(1)
نمک سفرۀ افطار پدر هستی تو
لذتی بی تو در این شیر و در این نان ها نیست
می شود گفت زتو از غم و درد تو نگفت ؟
مدح خوب است ولی مکفی گریان ها نیست
*دو سه خط روضه ش رو بگم :*
یوسفت در عوض چاه به گودال افتاد
چون تو دلسوخته در یثرب و کنعان ها نیست
سر و سامان تو را نیزه ای از پا انداخت
خیمۀ سوخته جایِ سر و سامان ها نیست
ناز پروردۀ دستان پر از مهر علی
شأن تو ناقۀ عریان و بیابان ها نیست
دور تا دور تو با هلهله جمعیت بود
بزم مِی، طشت طلا جای پریشانها نیست
هرچه گفتم کمی از قدر و مقام تو نشد
مور را رخصت تمجید سلیمان ها نیست
شاعر : #سید_پوریا_هاشمی
*بالاترین روضه برا بی بی جان حضرت زینب و این خانم همینه: بالای منبر بود گفت: دَخَلَتْ زَيْنَبُ عَلَي ابنِ زِيادٍ وَ عليها اَرْذَلُ ثِيابِها وَ هِيَ مُتَنَکِّرَةٌ ..(2) وارد شد زینب بر مجلس نامحرمان .. مجلسِ ابن زیاد .. اون عالم و بزرگ عمامه از سر برداشت .. فرمود بسه دیگه چی میخوای دیگه بگی ؟! آخه مگه جای عمۀ سادات تو مجلس نامحرما بود .. یه جا مجلس عبیدالله یه جا هم مجلسِ بزید .. (غیرتیا ..) نوشتن زن یزید ملعون از خواب بیدار شد شنید قافلۀ اسرا رو تو کاخ آوردن ، پریشان اومد وارد مجلس شد (3) با سر عریان یه وقت یزید سریع از جا بلند شد، عباشُ رو سرِ زنش انداخت .. گفت نانجیب بهت برخورد من با این وضع وارد شدم!! من همسرِ توام اما ببین ناموس آل الله رو با چه وضعی تو مجلس آوردی ..
منابع:
1)منتهی الآمال چاپ افست، ج 1، ص 125
2) ریاحین الشریعه، ج 3، ص 141
بحارالانوار، ج 45، ص 116.
ارشاد مفید، ص 244
تاریخ طبری، ج 6، ص 263
لهوف، ص 160
3)بحار الأنوار، ج 45، ص 196،بیروت
ابو مخنف، ص 269 – 271
روضه و توسل به حضرت ام کلثوم سلام الله علیها _حجت الاسلام شحیطاط •ೋ
رونق گرفت از غم تو زندگانی ام
اربابِ با وفا به کجا می کشانیم
*ماه رجب داره میاد، دنبالِ یه بهونه بودم بیام برات گریه کنم .. ایام وفاتِ شهادت گونۀ خواهر بزرگوارتون حضرت اُم کلثوم(س) .. کاش میشد ما هم مثه این خانم از غصه جان میدادیم ..*
وقتی که پیر شوم کیف میکنم
چون خرج روضه بود تمام جوانیم
خواب و خوراک و زندگی ام گرفته است
حتی خیال اینکه بخواهی برانی ام
*ما که خیلی وقته کربلا نرفتیم .. اگه روضه ام نمی اومدیم که بیچاره میشدیم دیگه ..*
زهرای مرضیه به سرم دست میکشد
وقتی سیاه لشگرِ روضه بدانی ام
شرمنده ام گناه مرا از تو دور کرد
شرمنده ام حسین که من از شما نی ام
بر سینه میزنم که مطهر کنی مرا
مشغول گرد گیری و خانه تکانی ام
ما را نمیخرد کسی جز تو یا حسین
مبهوت ازین بزرگی و این مهربانی ام
*واقعا زندگی چه لذتی داشت اگر اشک بر ابی عبدالله نبود! اصلاً دنیای بدون کربلا چه لذتی داره .. میشه یه ماه رجب ما رو حرمت مهمان کنی ..الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِى أَشْهَدَنا مَشْهَدَ أَوْلِيائِهِ فِى رَجَبٍ*
هر روز تا غروب به همین فکر میکنم
امسال هم پیاده حرم می رسانی ام
خستگیه راه و دوست دارم
زیارتِ ماهُ و دوست دارم
پیرهن سیاهُ و دوست دارم
بی تو آقا غم دارم، یه زیارت کم دارم ..
*امشب اومدیم گریه کنیم برا یه خانمی که مثه خواهر جانش زینب کبری تازیانه خورده، سرِ رو نیزه دیده .. خیلی مظلومه .. بگو بی بی جان فاطمیه رفت، رجب اومد .. نکنه دستِ خالی برم .. میخوایم شبای قدر بیایم .. علی علی بگیم و برا غربتش گریه کنیم ..*
هرچند از خورشیدها کم مینویسیم
حالا ولی با اشک نم نم می نویسیم
با اسم بی بی اسم اعظم مینویسیم
آری ز بانوی محرم مینویسیم
در دادگاه عشق محکومیم صد شکر
از نوکران ام کلثومیم صد شکر
زهرا و احمد بود علیِ مرتضی بود
ام المصائب بود و هم ام البکاء بود
سر تا به پا مستغرق ذات خدا بود
پشت ولی الله وقت فتنه ها بود
چادر زِ جنس غیرت زهرا به سر کرد
با خطبه هایش شام را زیر و زبر کرد
آیات قرآن است سرتاسر کلامش
جبرئیل سر خم میکند از احترامش
عقل ضعیف ما کجا درکِ مقامش
دارد تفاوت با همه نوعِ قیامش
گمنام شد اما کرامت تام دارد
تا به ابد حق گردنه اسلام دارد
به مردی این زن، زمانه زن ندیده
اوج جلالش را زمین قطعا ندیده
مثلش کسی در مرثیه خواندن ندیده
یک روزِ خوش در زندگی اصلا ندیده
یادش نرفته روضۀ بیت الولا را
میخ و زمین افتادن خیرالانسا را
هم کربلا رفتهست هم گودال رفته
هم به کنارِ پیکری پامال رفته
هم مثله زینب سوخته از حال رفته
هم ذوالجناح آمد به استقبال رفته
شلاق در هم کرد حال پیکرش را
بردند دزدان وقت غارت زیورش را
بسته به هم بودند زن ها بین کوفه
خیلی کتک خوردند اما بین کوفه
دائم به راه افتاد دعوا بین کوفه
هی پخش میکردند خرما بین کوفه
همراه زینب کوچه ها را فتح میکرد
برداشت پرده از رخ کوفی نامرد
در شام اصلاً قامتش مثلِ کمان بود
آنقدر لاغر بود دیگر ناتوان بود
آوارۀ هر کوچه و بی آشیان بود
راهی به سوی مجلس نامحرمان بود
چه روضه هایی قسمت بانوی دین شد
بالا نشین آسمان ویران نشین شد ..
شاعر: سید پوریا هاشمی
هر چی برا حضرت زینب شنیدی اینجا هم تصور کن .. این خانم همه اینها رو دیده .. گفت داداش:
باورت می شد ببینی خواهرت را یک زمان
دست بسته، مو پریشان، مو کنان، مویه کنان
باورت می شد ببینی دختر خورشید را
کوچه کوچه در کنار سایۀ نامحرمان
نه لبی مانده برای تو نه جای سالمی
من که گفتم این همه بالای نی قرآن نخوان
ای تمامی غرور من فدای غیرتت
لطف کن این مرد شامی را از این مجلس بران
این قدر قرآن مخوان این چوب ها نامحرمند
شب بیا ویرانه هرچه خواستی قرآن بخوان
شاعر: #علی_اکبر_لطیفیان
تو کس و کارِ منی شمر جلودارِ من است
صدا زد میخواید این کاروان رو ببرید تو شام باشه،لااقل از یه جای خلوت ببر آخه ما خانواده حیاییم.. خدا لعنتش کنه گفت حالا که اینجوریه از یه جای شلوغ تر میبرمتون.. با سنگ میزدن:
بابا قرآن میخونه،سنگا به اون لب میخوره
هر کدوم خطا میره به عمه زینب میخوره
غریب کشتنت؛
بی یار و بی حبیب کشتنت
آقا خیلی عجیب کشتنت
ده اسب نانجیب کشتنت
.۱
«یارّبَّ اِنَّلَنا فیکَ اَملاً طَویلاً کَثیراً»
خداوندا ؛
ما روی تو خیلی حساب کردهایم ..
«دعای ابوحمزه ثمالی»
.
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: دوشنبه - ۱۸ دی ۱۴۰۲
میلادی: Monday - 08 January 2024
قمری: الإثنين، 25 جماد ثاني 1445
🌹 امروز متعلق است به:
🔸سبط النبي حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام
🔸سیدالشهدا و سفينة النجاة حضرت امام حسین علیهما السّلام
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️4 روز تا وفات حضرت ام کلثوم علیه السلام
▪️5 روز تا ولادت امام باقر علیه السلام
▪️7 روز تا شهادت امام هادی علیه السلام
▪️14 روز تا ولادت امام جواد و حضرت علی اصغر علیه السلام
▪️17 روز تا ولادت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام
تو آن ابری که سمتِ آسمان بیوقفه میباری
ولی در خشکسالِ این کویرستان گرفتاری
سرِ تابیدنت شمعِ وجودت آب شد هر شب
زمانی که همه خوابند، جای ماه بیداری
به خاکِ سجدهات جاریست، سیلِ دانههای اشک
به باغِ تربتِ اعلای خود تسبیح میکاری
تو آن یاسِ پُر از زخمی، که در پیراهنی گلدار
گلابِ سرخ، از گلبرگهایت میشود جاری
شکایت میکند از بانی #الجار_ثم_الدار
به جرمِ گریه و زاری، عجب همسایهای داری
چه میخواهند از جانت قماشِ کاتبان وحی؟
به این کوثرکُشان انگار، جانت را بدهکاری
تو را کشتند، اما دردهایت همچنان زندهست
تو را کشتند اما نه؛ هنوز انگار بیماری
هزاروچارصدسال است، زخمت همچنان تازهست
هنوز انگار بین آتشی؛ نزدیکِ مسماری
هزاروچارصدسال است، نامت شیعه میسازد
تو آن نوری که در آیینهها در حال تکراری
تو را کشتند اما نه؛ حکایت همچنان باقیست
تو آغاز لهوفی مطلع خونینِ اشعاری
#نـوكـر_نـوشـت:
#فاطمه_جـان
جای تمام شهر خودم گریه می کنم
از بس که خالیست در این خانه جای تو
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
#به_یاد_شهیدان
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_
عجل_فرجهم
مناجات با امام زمان روحی له الفدا اجرا شده ایام رحلت حضرت اُم کلثوم سلام الله علیها به نفسِ کربلایی سید رضا نریمانی
.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجهُم
لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ
أسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذِي لاَ إلَهَ إلاَّ هُو عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ العَزیزُ الحَکیمُ الغَفُورُ الرَّحِيمُ ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ بَدِيعُ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ مِنْ جَمِيعِ ظُلْمِي وَجُرْمِي وَ إِسْرافِي عَلَىٰ نَفْسِي وَأَتُوبُ إِلَيْهِ
باالحسینِ الهی العفو ..
دلم گرفته حاجت مرا روا نمیکنی؟
در این دلِ شکستهام برو بیا نمیکنی؟
بهار آمده ولی خزانتر از خزان شدم
حقیقتِ بهارها نظر به ما نمیکنی؟
امیرِ بیقرینهام ، نشسته غم به سینهام
غم فراق را بگو چرا دوا نمیکنی؟
*نمی خوای نگاهی به ما کنی ؟.. عبدت داره پیر میشه .. موهام داره سفید میشه ، سنم داره بالاتر میره حس میکنم دارم از تو دور میشم ..*
همیشه خوبیِ مرا بزرگ جلوه میدهی
بدیِ این خراب را تو بر ملا نمیکنی
*خدا سایه تُ از سرِ منه بیچاره کم نکنه .. خدا تا عمر دارم سایۀ تو رو بالاسرِ من نگه داره .. این یه بیتُ گوش کن خودمُ میگم کاری به شما خوبا ندارم .. شاید امشب آقا یه نگاهی به کنه .. شاید امشب آقا بیاد شونه هایِ منه بیچاره رو تکون بده ..*
زِ رویِ تو شدم خجل ، نشسته کشتیام به گل
مرا برایِ بندگی چرا جدا نمیکنی؟ ..
اگر چه بندهای بدم ، ولی نمیکنی ردم
اگر تو را رها کنم مرا رها نمیکنی
مرا برون ز خانهات نکردهای عجیب نیست
عجیب اینکه بنده را عزیزِ خانه میکنی
به عبد روسیاهِ خود همیشه لطف میکنی
اگر بهتو جفا کنم بهمن جفا نمیکنی
منم گدایِ مادرت ، سرم فدایِ مادرت
بهخاطر همین مرا زِ خود جدا نمیکنی
پس از گناه کردنم همیشه گفتهام به خود:
کمی ز رویِ حجت خدا حیا نمیکنی؟
طبیبِ من حبیبِ من ، مسافرِ غریبِ من
فدایِ غربتت که گریۀ شبانه میکنی
کنم بهناله زمزمه ، اغثنی یابن فاطمه
به حقِ شاهِ علقمه ، مرا دعا نمیکنی؟
من آشنایِ زینبم ، "متی ترانا" به لبم
دلم گرفته حاجت مرا روا نمیکنی؟
شاعر : #مهدی_علی_قاسمی
.مینویسم برای آن بانو
که زند صبر پیش او زانو
بانویی که بهراهِ زینب بود
شاهدِ اشک و آه زینب بود
بانویی که شکسته شد بالش
و نگفتند شرحی از حالش
دخترِ فاطمهست این خانوم
نام او هست ، حضرتِ کلثوم
*امشب دوست دارم برا این خانم بلند بلند گریه کنید .. به خدا غصه هاش کم از زینب نبود ..*
مثل زهرا شریف و با عزّت
مثل حیدر غیور و با غیرت
خلق و خویش به مرتضی رفته
غربتش هم به مجتبی رفته
با برادر به کربلا رفتُ
قاضریه به نینوا رفتُ
شد علمدارِ خواهرش زینب
سپر و یار خواهرش زینب
کربلا پابهپایِ زینب بود
گریههایش برایِ زینب بود
روضههایی عجیب را دیده
بدنی را هجا هجا دیده ..
بدنِ پارهپارهای را دید
رویِ نیزه ستارهای را دید
شاهد کشتنِ برادر بود
شاهد نالههایِ خواهر بود
کعبه نی خورده او بهجایِ همه
ضربه هی خورده او بهجایِ همه
چادرش چنگ خورده چندین بار
بهسرش سنگ خورده چندین بار
بعد روزِ دهم اسارت رفت
زیور آلاتِ او به غارت رفت
بر سر و روش بیامان میزد
دست او بسته و سنان میزد
سر بازار بردنش ای وای ..
بینِ اغیار بردنش ای وای ..
شمر و خولی تمسخرش کردند
بسکه پست و کثیف و نامردند
شاعر : #ابراهیم_لآلی
*امام باقر علیه السلام فرمودن جدِ غریبِ ما رو با پنج حربه و وسیله به شهادت رسوندن ..
نیزه دار با نیزه میزد ..
شمشیر دار با شمشیر میزد ..
بعضی ها با چوب میزدن ..
بعضیا از دور با سنگ میزدن ..
اما پنجمی بیچاره میکنه....
بعضیا از دور بی ادبی میکردن ؛ناسزا میگفتن ..*
حسین .....
یمن نه بلکه اینجا کشورِ ایثار،ایرانست
و غزّه نه که اینجا مهد قاسم هاست،کرمانست
و این گل های به خون غلطیده ی گلگون
شقایق هائی از باغات خوش سیمای رضوانست
چه زیبا پر کشیدید از جهان پر هیاهو چون
شهادت ارمغان پربهای حق به پاکانست
شما رفتید و غم را ارمغان دادید بر دل ها
و این غم تا ابد در مُجمر دل ها خروشانست
سماوات از صدای آه ایرانی پر است امروز
فلک اندر غم ایران غبارآلود و لرزانست
برای ما قیامت بود این روز سراسر غم
خدایا این قیامت از جفای جیش شیطانست
به خون پاکتان سوگند،از خشم و خروش ما
به زودی خانه ی الحاد،نابودست و ویرانست
محمدثاقبی اصفهان
.
چند دوبیتی برای غم این روزهای کرمان
دلم خون و دلم حیرونِ یاره
که غربت دردیه درمون نداره
قدم آهسته بردارم به گلزار
درِ این باغ لاله لاله زاره
بسوز ای دل بخون ای دل مکرر
شهيدان زنده اند الله اکبر
چه مادرها که رفتن روز مادر
چه لاله ها شدن یکباره پر پر
بخون لالا برا طفلای معصوم
بخون روضه برا ارباب بی سر
( نوشته بر تن گلهای پرپر )
شهیدان زنده اند الله اکبر
شراب غم در این پیمانه ریختند
به شمعستان پر پروانه ریختند
الهی روزی ما کن شهادت
به این خونها که مظلومانه ریختند
به داغ مادر و چشمان مضطر
شهيدان زنده اند الله اکبر
بُلَن شو ای علمدارِ رشادت
کنارت شد به زوارت جسارت
ولی دیگه ازاین مقتل نبردند
به دست بسته زنها رو اسارت
بخون ایدل تو از داغ برادر
شهیدان زنده اند الله اکبر
#مقاومت_اسلامی
#کرمان_تسلیت
#حسین_رحمانی ✍
1.63M
#سینه_زنی
#مسجدی
#شهدای_کرمان
#دوباره_باز_ریختن_نمک
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
بند1⃣
دوباره باز ریختن نمک رو زخمای صاحب زمون
منافقین با کشتن عده ایی از عزیزامون
توو روز مادر دلمون میون موج غم نشست
خدا میدونه قامت رهبر ازین خبر شکست
بِایِ ذَنبِِ قُتِلت
.......
بند2⃣
بی حیاها گناه این مردم بی دفاع چی بود؟
ریختن خون بی گناه داره برا شما چه سود
کشتن مردمای بی دفاع ته نامردیه
کودک هشت ساله کجا شبیه یک نظامیه؟
بِایِ ذَنبِِ قُتِلت
......
بند3⃣
فکر نکنین با زدن علمداره لشگرمون
میپاشه از هم یه روزی شیرازه ی کشورمون
این خاک داره مردمی از جنس سلیمانی ها
پای ولایت هستن مثل بی بی جان زهرا
بِایِ ذَنبِِ قُتِلت
.......
بند4⃣
از نسل مرتضاییم و بچه های زهراییم
این امنیت رو مدیون خونای شهداییم
فرموده رهبر انتقام سختی رو میگیریم
مطیع امر رهبریم حتی اگه بمیریم
بِایِ ذَنبِِ قُتِلت
.......
بند4⃣
مقصد و مقصود ماها فقط حسین خون خداس
حسین همون مسیریه که منتهی به کربلاس
سربند یا حسین و روی پیشونی میبندیم
به لحظه ی شهادتین توو موج خون میخندیم
حسین حسین
.......
بند5⃣
وقتی به دنیا اومدم صدام زدن عبد حسین
آرزومه خاکم کنن میون بین الحرمین
همیشه در تاب و تبم ذکر حسین روی لبم
گدای کوی حسن و بیمه ی بی بی زینبم
✍به قلم
سید ناصر اسماعیل نسب
جانفدای اسلامی و ایرانی.mp3
2.39M
جانفدای اسلامی و ایرانی قاسم سلیمانی
🎙 #حسین_طاهری
#️⃣ #سپهبد_شهید_قاسم_سلیمانی
#️⃣ #واحد
جانفدای اسلامی و ایرانی قاسم سلیمانی
تو مجاهدی و مرد میدانی قاسم سلیمانی
شمشیر حزب الله لبنانی قاسم سلیمانی
ای عزیز سید خراسانی قاسم سلیمانی
تو زنده ای زنده تر از هر روزی
مثل حسین کشته پیروزی
مقاومت به نام تو مینازد
کار سپاه کفر را میسازد
جانفدا جانم به فدات ...
الگوی صداقت و مسلمانی قاسم سلیمانی
اسوه بزرگ اهل ایمانی قاسم سلیمانی
نابودگر لشکر سفیانی قاسم سلیمانی
تو رهبر مسیرهای صعبی
قدرت نیروهای حشدالشعبی
رفیق سید حسن نصرالله
فدایی سید علی در ایران
🔻
Shab3Fatemieh1-1399[05].mp3
5.66M
🔺 یه نوجوون به ما اینو ثابت کرد
🎙 بانوای: حاج #میثم_مطیعی
🌹#کرمان_تسلیت
میتونه نوجوونی سیزده ساله
معلم تموم دنیا باشه
یه نوجوون به ما اینو یاد داده
که مرگ میتونه زیبا باشه
زیبا میشه چقدر
اگه ما هم یه روز بشیم فدایی حسین
زیبا میشه چقدر
اگه بشیم شهید کربلایی حسین
الهی جا نمونیم دیگه
از این جاموندنا دلگیریم
قسم به غربت آقامون
اگه شهید نشیم میمیریم
«ما ملت شهادتیم»
کجا به سِنّ و ساله این شورِ عشق؟
یه چشمه هم میتونه که دریاشه
یه نوجوون به ما اینو ثابت کرد
که مرگ میتونه شیرین باشه
احلی من العسل
شهادتی که از غم حسین فاطمهس
احلی من العسل
که جون عاشقا به زیر دِین فاطمهس
به پای پرچم این مکتب
ماییم که از قدیم میمیریم
قسم به غربت آقامون
اگه شهید نشیم میمیریم
«ما ملت شهادتیم»
همیشه سربلنده توی عالم
کسی که سربهدار مولا باشه
یه نوجوون به ما اینو ثابت کرد
که مرگ میتونه رؤیا باشه
رؤیای بینظیر
شهادتینی که پای اماممون بگیم
رؤیای بینظیر
حسین حسین حسینی که میون خون بگیم
قسم به «قاسم» و تقدیرش
در آرزوی این تقدیریم
قسم به غربت آقامون
اگه شهید نشیم میمیریم
«ما ملت شهادتیم»
شاعر: #رضا_یزدانی✍
.
#سرود #جمع_خوانی
تقدیم به مادران شهدایِ گمنام
سبک قدم قدم داره دلم میزنه فریاد ....
درختِ سروِ غیرت و کوهِ اُمیده
اگر چه پاش میلرزه وُ قَدِش خمیده
دستِ تَرَک خوردهَشو میکشه رویِ قبر
این نوازش مخصوصِ مادرِ شهیده
زائرِ این شهیدِ گمنامه
به نیتِ گمشدهیِ خونهَش
یا فاطمه یا فاطمه میگه
میباره اشکاش به رویِ گونهَش
مادرِ این فاطمیون زهراست /۴/
هر جا میبینه رو مزاری گرد و خاکه
پاک میکنه خاکا رو میخواد از خدا که .....
مادری که به سر داره چادرِ خاکی
دعا کنه برا گُلی که بیپلاکه
هر جا مراسمی به پا میشه
برایِ آلالههایِ گمنام
عصازَنون میاد واسه تشییع
میگه خدا یوسفمو میخوام
مادرِ این فاطمیون زهراست /۴/
مدافعانِ حرم و امنیت و دین
در راهِ جانان بُگذرند از جانِ شیرین
برایِ عاقبت به خیریمون دعا کن
الهی که شهید بشیم الهی آمین
پیروِ خطِّ شهداییم و ....
گوش به فرمانِ ولی هستیم
ما لشکرِ مقتدرِ مظلوم
فداییِ سیدعلی هستیم
مادرِ این فاطمیون زهراست /۴/
📃حرم سیدالکریم علیه السلام
#