eitaa logo
ذاکرین آل الله
271 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
296 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
. قرآنِ زینب! سوره ات کوتاه تر شد بابا چرا افطارت امشب مختصر شد نان و نمک خوردی به زخم من نمک خورد دختر شدن خیلی برایم دردسر شد من دختری بابایی ام دلشوره دارم در خواب دیدم که سرت شَقّ القمر شد امشب زمین و آسمان کرد التماست امشب دعاهایم تماماً بی اثر شد حتی همین نعلین پُر از وصله پینه گفتند آقا جان نرو مسجد اگر شد اصلاً خبر داری دلم خیلی گرفته دیدی که سردردم از امشب بیشتر شد یادم نرفته خانه ای که در مدینه آتش گرفت و معبر آن چِل نفر شد یادم نرفته کوچه دستان تو را بست مادر زمین خورد و شهیدِ میخ در شد یک وقت دیدی کوفه هم شد دشمن ما یک وقت دیدی ناله هایم پر شرر شد یک وقت دیدی که سرِ دروازه شهر خیرات این مردم به اطفالِ تو شَر شد یک وقت دیدی که اراذل سر رسیدند صدها جسارت از حرامی ها به سر شد چه فکرهایی که نکردم از سر شب بازار و چوبِ محملِ خونی زینب
. گناه آورده ام بسیار یا غفار ارحم بپوشان هر چه را می‌بینی ای ستار ارحم کنار این همه گل آمدم چون خار ارحم تمنا میکنم همواره پُر تکرار ارحم نبخشی میروم سر به بیابان می‌گذارم طلب کن هر چه خواهی تو بگو جان می‌گذارم شب قدر آمد و من همچنان پشت درم وای شکسته از گناه و معصیت بال و پرم وای به دست غم چه خاکی پس بریزم بر سرم وای اگر با دست لطف خود نگیری در برم وای حسابم را نده دست کسی غیر از امیرم اگر چه از خجالت پیش مولایم بمیرم من از دست امام مهربانم مطمئنم که از همدردی صاحب زمانم مطمئنم خودش یک عمر داده آب و نانم مطمئنم نمیاندازد آتش را به جانم مطمئنم میان سینه طرح آه میاندازد امشب دعایش کار ما را راه میاندازد امشب ✍ آسمان و قمر پریشان است چقدر این سحر پریشان است صحن این خانه مثل هر شب نیست مثل دیوار و در پریشان است در نگاه پدر چنین دیدیم مژه چشم تر پریشان است منتظر بوده سالها انگار غصه دارد اگر پریشان است دست بر دامنش اگر زد میخ از همه بیشتر پریشان است محکم از خانه رفت تا مسجد مرد و مردانه رفت تا مسجد ماذنه خاک بوس مولا شد بعد از آن روز قامتش تا شد داشت محراب بر سرش میزد آتش از جان به منبرش میزد ناگهان اشقی الاشقیا برخواست قاتل نفس مصطفی برخواست آبرو از تمام دنیا برد تیغ را با دو دست بالا برد آنچنان ضربه زد که سر وا شد در جنان قد فاطمه تا شد قامت دین به خاک افتاده حیدر است این به خاک افتاده مثل دستار خونی بابا چشم های پسر پریشان است چشم های حسین کاسه خون چشمهای قمر پریشان است از دل کوچه بوی خون آمد زینب از این خبر پریشان است ام کلثوم می‌زند بر سر بر روی شانه سر پریشان است
. در فراق دوست‌ ز هجران تو دارم چشم بارانی در این شب ها تو را می جویمت ای ماه نورانی در این شب ها به شوق وصل می مانم فقط آقا بیا بنگر روم از هجر رویت رو به ویرانی در این شب ها زدم لاف محبت لیک چون دارم خطا مولا خودم را کرده ام در خویش زندانی در این شب ها تو می آیی به دلجویی ز یارانت ، بدین خاطر نشستم من به نجواهای طولانی در این شب پریشانی فتاده در میان دوستدارانت رها کن دوستان را از پریشانی در این شب ها اگرچه نیستم لایق ، کرامت کن ولی مولا به پابوست رسم یک شب به مهمانی در این شب ها به سمت عاشقانت یک نفس جاری کن ای مولا مناجات جگر سوزی که می خوانی در این شب ها تو با یاد شهید کربلا می سوزی و ای کاش مرا هم با نفس هایت بسوزانی در این شب ها به دامان غم انگیزی که گلگون می شود از خون مرا چون گوهر اشکت به غلتانی در این شب ها گذشت آب از سر «یاسر» درین دریا، مکن غیبش که دارد دیده ای از اشک توفانی در این شب ها ** حاج محمود تاری «یاسر»✍
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
➣‌﷽➣ ~ نام اثر : فرق علی 💯 ✍به سبک معروف محمودکریمی (صدازد علی که بیرون برن) (ضربت خوردن) شب قدره و بهت رو زدم دوباره با کوه گناه اومدم پناه منی خدای منی توی سختیهام کاش صدات میزدم ــــــــــــــــــــ نگاهی بکن به چشم ترم بیا دست بکش مهربون رو سرم یه سال دیگم گذشته ولی میدونم که از سال پیش بدترم ــــــــــــــــــــ ببین حال من خرابه خدا یکاری واسم کن نزار بد بشم میدونم خودم که خیلی بدم ولی این شبا من پر از خواهشم ــــــــــــــــــــ یه خواهش دارم آهای مهربون منو از در بارگاهت نرون ببین گریه‌موتوی روضه ها چی داره مگه میخونه روضه خون؟ ــــــــــــــــــــ یه نامرد پست _ میخنده همش داره تیغشو میکنه صیغلی باشمشیری که_ زهرآلوده زده ابن ملجم به فرق علی ــــــــــــــــــــ شب حیدره شب گریه هاست دارم میبینم که فرقش دوتاست زده ضربتی _ بدونید ولی همون کوچه ها قاتل مرتضاست ــــــــــــــــــــ سرش رو تو چاه میکرد مرتضی همش گریه میکرد و میگفت سُخن میزد حرفاشو میگفت درداشو ازون روزی که زهراشو میزدن ــــــــــــــــــــ یه عده پلید به پهلو زدن یه عده زدن سیلی به صورتش جلوی چشاش لگد میزدن از اون روز دیگه خم شده قامتش ــــــــــــــــــــ
. در بین محراب دعا آه و واویلا فرق علی گشته دوتا آه و واویلا آید ز شهر کوفه       فریاد واعلیا مولا شده زمینگیر   زند به سینه زهرا مظلوم علی جان با صورت آن لحظه که مولا بر زمین خورد آمد به یادش پشت در زهرا زمین خورد از پشت سر عدو تیغ      بر فرق مرتضی زد او را شبیه زهرا      در سجده بی هوا زد مظلوم علی جان زهرا کجایی فرق حیدر را ببندی زخم سر سردار خیبر را ببندی خون دلی که خورده   میریزد از سر او خدا رسد به داد       دختر مضطر او مظلوم علی جان واویلتا زینب در این کوچه چه دیده دیده سر شکسته و سر بریده امشب کسی به زینب     نمی کند جسارت روزی به کوفه آید         با چادر اسارت مظلوم علی جان #
. مظلوم عالم بی بال و پر شد توو کنج محراب شق القمر شد حاجت گرفت و حاجت روا شد با تیغ فتنه فرقش دو تا شد امشب آسمون هم : دلگیره از این غم دیگه رفتنیه : مولای دو عالم (ای مظلوم علی جان) از غصه و درد راحت شد امشب گریونه چشم کلثوم و زینب آهسته میگه زهرا کجایی سی ساله نیستی داد از جدایی بانوی غریبم : حالم رو نگا کن واسه رفتن من : زهراجان دعا کن (ای مظلوم علی جان) سی ساله با غم مانوسه حیدر از این زمونه راحت شد آخر یادش نرفته آتیش و دود و هیچکس برای یاری نبود و از یادش نمی ره ، در توو شعله ها سوخت بانوی غریبش ، زیر دست و پا سوخت (ای مظلوم علی جان)
. کس‌ و کارم علیه دار و ندارم علیه نقشِ برجسته‌ی رو سنگ‌ِمَزارم علیه من‌گدای‌علی‌‌ام زیر لوای علی‌ام کفتر چاهیِ ایوان طلای علی‌ام پناهه‌عالمه‌علی وَصیّ‌خاتَمه‌علی قسم‌به‌عین‌و‌ لام‌و یا  که‌اسم‌اعظمه‌علی فقط‌علی‌به‌فکر‌ماست  فقط‌علی‌گره‌گُشاست فقط علی تجلّیِ هزار و یک‌اسم خداست علی مدد علی مدد شَبه‌قدره،می‌زنم رو به خُـدای‌ِاَزلی تا ببخش‍ـه منو بازم به‌گُـل روی‌ِعلی اومدم قسم بدم خدا رو به ابوتراب به‌مَحاسِنش‌که‌ازخون‌سرش‌شده‌خضاب آهای‌خُدای‌مهربون جزو مُقـدّراتِمون بخواه‌که‌باشه‌فرجه‌ مهدی‌ِصاحب‌َالزَّمون من‌اِسمـهُ‌دواعلی وذکرهُ‌شِفـاعلی ظهورِیارو برسون به‌حقّ‌ِ‌مُرتضی‌علی علی مدد علی مدد می‌پیچه توو آسمون ناله‌ی‌جبریلِ‌اَمین آبروی دوجهان دیگه شده نقش‌زمین اومده فاطمه از عرش خدا با پدرش خاک محراب‌وعلی داره میریزه روسرش فدای‌درد‌وغربتش   که‌لحظه‌ی‌شهادتش می‌بینه‌فاطمه‌ش روکه هنوز‌کبوده‌صورتش امشب‌اگه‌سرش‌شکست نماز‌آخرش شکست یه‌روزی‌هم‌توکوچه‌ها حُرمت‌همسرش‌شکست غریب علی غریب علی #
. از تیغ ابن ملجم کافر که شد سرم غرقاب خون یکسر آمد به یادم خون میخ در زهرا کجایی از بس که خون رفت از سرم، اصلاً ببین ندارم قوتی در تن حسن شده عصای دست من زهرا کجایی در بین محراب ای گل پرپر مانند تو خوردم زمین با سر ای وای من ای وای من ای وای خون لخته بر رُخم چکید ای وای تا که سرم را بسته دید ای وای رنگ از رخ زینب پرید ای وای امون از این غم روزم شده از غصه ها چون شب طاقت ندارد دخترم زینب ببینه من هستم به تاب امون از این غم افتاده ام من از نوا ای وای هستم به یاد کربلا ای وای ای وای من ای وای من ای وای اگر که بر لب آمده جانم اگر چه خون گرفته چشمانم در زیر مرکب ها نمی مانم ای داد و بیداد ای وای من از گودی گودال میشه تن حسین من پامال از نیزه ی دشمن شود بی حال ای داد و بیداد وقتی تَرک میخوره آیینه یکی با پا میکوبه رو سینه ای وای من ای وای من ای وای
. ۱ ای وارث مصیبت حیدر/ بیا مهدی خون میچکد ز صورت حیدر/بیا مهدی فرق شکسته ی/حیدر زند صدا مهدی بیا بیا/مهدی بیا بیا ۲ ای کشته ی فتاده به محراب/علی مولا رفتی میان سجده تو از تاب/علی مولا منبر به سر زنان/محراب شد خِجِل از فرق مرتضی/میریخت خون دل ۳ آه غریبی از غمِ غربت/علی سر داد برداشت سر دوباره به صورت/زمین افتاد شق القمر شد از/کینه سر علی زهرا به سر زنان/آمد بَرِ علی ۴ آمد صدای ضجه ز هر سو/علی مولا فرقش شکافت تا دم ابرو/علی مولا مثل حسن شدی‌‌/مسموم از جفا با تیغ قاتلت/آه و واویلتا ۵ تا که نشست تیغ روی سر/علی مولا افتاد یاد فاطمه حیدر/علی مولا بر روی فاطمه/در خورد بی هوا شد سقط محسنش/در پیش مرتضی ۶ ای کشته ی فتاده به صحرا/حسین من ای تشنه کشته بر لب دریا/حسین من با غصه ی حسین/قلبت شده کباب تشنه شود شهید/بین دو نهر آب
. از تیغ ابن ملجم کافر که شد سرم غرقاب خون یکسر آمد به یادم خون میخ در زهرا کجایی از بس که خون رفت از سرم، اصلاً ببین ندارم قوتی در تن حسن شده عصای دست من زهرا کجایی در بین محراب ای گل پرپر مانند تو خوردم زمین با سر ای وای من ای وای من ای وای خون لخته بر رُخم چکید ای وای تا که سرم را بسته دید ای وای رنگ از رخ زینب پرید ای وای امون از این غم روزم شده از غصه ها چون شب طاقت ندارد دخترم زینب ببینه من هستم به تاب امون از این غم افتاده ام من از نوا ای وای هستم به یاد کربلا ای وای ای وای من ای وای من ای وای اگر که بر لب آمده جانم اگر چه خون گرفته چشمانم در زیر مرکب ها نمی مانم ای داد و بیداد ای وای من از گودی گودال میشه تن حسین من پامال از نیزه ی دشمن شود بی حال ای داد و بیداد وقتی تَرک میخوره آیینه یکی با پا میکوبه رو سینه ای وای من ای وای من ای وای
. ۱ ای وارث مصیبت حیدر/ بیا مهدی خون میچکد ز صورت حیدر/بیا مهدی فرق شکسته ی/حیدر زند صدا مهدی بیا بیا/مهدی بیا بیا ۲ ای کشته ی فتاده به محراب/علی مولا رفتی میان سجده تو از تاب/علی مولا منبر به سر زنان/محراب شد خِجِل از فرق مرتضی/میریخت خون دل ۳ آه غریبی از غمِ غربت/علی سر داد برداشت سر دوباره به صورت/زمین افتاد شق القمر شد از/کینه سر علی زهرا به سر زنان/آمد بَرِ علی ۴ آمد صدای ضجه ز هر سو/علی مولا فرقش شکافت تا دم ابرو/علی مولا مثل حسن شدی‌‌/مسموم از جفا با تیغ قاتلت/آه و واویلتا ۵ تا که نشست تیغ روی سر/علی مولا افتاد یاد فاطمه حیدر/علی مولا بر روی فاطمه/در خورد بی هوا شد سقط محسنش/در پیش مرتضی ۶ ای کشته ی فتاده به صحرا/حسین من ای تشنه کشته بر لب دریا/حسین من با غصه ی حسین/قلبت شده کباب تشنه شود شهید/بین دو نهر آب
. خون پیشونیت اومد روی چشات یاعلی یجوری زد که شکافت تا ابروهات یاعلی کنار محراب اومد فاطمه با واهمه میریزه خون از سرت به دامن فاطمه میگه غرق خون شده صورت مهمانم...علی جانم...علی جانم دیگه راحت شدی از غصه ی هجرانم...علی جانم...علی جانم میگیره خون از چشاش با گوشه ی معجرش بست سر حیدر و فاطمه با چادرش ۲ میرسه از آسمون وقت سحر این ندا آجرک الله حسن قَدْ قُتِلَ المُرتَضیٰ خدا میدونه چجور به مسجد اومد حسن چشم علی بسته بود غرق به خون پیرهن روی خاک مسجد افتاده زمین مولا...علی جانم...علی جانم بین خاک و خون نشست بالاسر بابا...علی جانم...جانم جانم خاک زمین رو علی روی سرش میکشید خون دل حیدر از فرق سرش میچکید ۳ میون سجده علی شکسته شد تا سرش چشمشو بست مرتضی یاد سر همسرش یادش نرفته که از ضربه ی در بی هوا سرش شکست فاطمه جلو چشِ مرتضی چه قیامتی میون خونه بر پا بود...واویلا...واویلا... بین چِل تا بی حیا فاطمه تنها بود...واویلا...واویلا... پیچیده بین همه ناله ی آهی حزین تو‌ کوچه ها میکِشَن فاطمه رو ، رو زمین ۴ برده توون از علی زخم به روی سرش دل نگرونه برا فرق سر پسرش میدونه وقتی بره ساقی آب آورش چهار هزار تیر و نی میخوره بر پیکرش با عمود آهنین قمر دوتا میشه... اباالفضلم...اباالفضلم پای شمر و حرمله به خیمه وا میشه...ابالفضلم...ابالفضلم جلو چشاش رو نی زینبو میدن عذاب میبرنش وسط مجلس رقص و شراب
. از سر شب چشماش به سمت آسمونه إنا الیه راجعون زیر لب می خونه آروم آروم داره سوی مسجد میره معلومه از نگاش که از دنیا سیره از بی وفاییای مردم دلگیره ............... با دل خسته قاتل و از خواب بیدار کرد مظلوم عالم رو به أشقا الأشقیا کرد پاشو یه عمره که توی چشمام خاره پاشو دیگه لحظه وصل دلداره پاشو که دیگه علی دلتنگ یاره .............. یه طوری زد که با صورت رو زمین افتاد فزت و برب الکعبه گفت و ناله سر داد تا ضربه زد یادش اومد اون روزارو خاطره های کوچه و نامردارو که می زدن جلوی چشماش زهرارو .
. بک‌یاالله به‌فضیلت‌این‌شبها به‌دعای‌بی‌بی‌زهرا بنویس تا ابد باشم از عشاق علی مولا بازم اومدم من در خونتون با هدف بازم میرسه روزی سالمون از نجف همه مهمونن سر خوان علی سلطانه علی تک تک آیه‌ی قرآن میگه در مدح علی سلطانه علی تا ابد هرچه خلیفه ست بقربانه علی علی‌یامولا علی‌مولا مولاناعلی ..... بک یالله به‌ قعود رسول‌الله به‌رکوع‌علی‌مولا به‌سجود حسن مارو ببر حرم ابی‌عبدالله شب قدریه‌ حاجتم رو میدونی آقا بریم اربعین از نجف تا خود کربلا همه‌ی ایل‌وتبار من قربان حسین پدرومادر من فدای طفلان حسین هرچه بود و هست در دنيا قربان حسین ابی‌عبدالله‌ثارالله‌مولانا‌حسین
🔳 🔳 دامن کشان رفتی قبل شهادت/ ضربت خوردن ➖➖➖➖➖➖➖ خون می چکد از سَر به رویِ دو دیده (۳) از زندگی حیدر خدایا بریده (۳) چکیده خون از سَر رویِ ابرو شکافی دارد سَر چنان پهلو غریب آقام (۲) ذکرِ زمین و آسمون علی یا علی (۳) فرقِ سرِت شد لاله گون علی یا علی (۳) 🔳واویلتا علی مولا (۳) قرآن به سَر دارم الهی بِ حیدر (۳) گرچه گنهکارم خدایا تو بگذر (۳) چه ها کردم تنها تو می دانی به حقِّ خونِ رویِ پیشانی غریب آقام (۲) این نوکرِ بَد اومده علی یا علی (۳) این جوری توبه بلده علی یا علی (۳) 🔳واویلتا علی مولا (۳) ذکرِ یتیمان شد علی جان علی جان (۳) زینب پریشان شد علی جان علی جان (۳) به لطفِ این آقا حسینی ام فداییِ نهضت خمینی ام علی مولا (۲) نوحه یِ دین و انقلاب علی یا علی (۳) مدد علی ابوتراب علی یا علی (۳) 🔳مولا مولا علی مولا (۳)