eitaa logo
ذاکرین آل الله
271 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
296 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
📲 🏴 🏴 📡حداقل برای ۱ نفر ارسال کنید.
|⇦•مادر دو‌ عیسی دم... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج مهدی سماواتی •✾• اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ" ای تو بهتر ز رتبه ‏از مريم نور حق، مادر دو عيسیٖ دم درد حبّ تو بهتر از درمان زخم مهر تو، خوشتر از مرهم گر بُدی، ميکشيد بهر ضيا خاک پايت به چشم خود، مريم ای که بهتر ز مريمت خوانند سرّش آن به عيان کنم در دم آنکه مريم از او رميدی، گفت: من امين حقم ز من تو مَرَم بهر خدمت به درگهت ميخواست اذن، چون مردمان نامحرم *امین خداست جبرئیل ، قرآن می‌فرماید: تا بر مریم نازل شد، مریم ترسید. فرمود: نترس من جبرئیلم امین وحی خدا هستم.اما همین جبرئیل وقتی میخواد به فاطمه وارد بشه.. تا بی بی اجازه نده نمیتونه بیاد جانم فاطمه...نه تنها جبرئیل، ملک الموت هم بی اجازه وارد نمیشد و نشد. بی بی دید هی دق الباب می‌کنه اجازه ورود میخواد لحظات آخر باباست.. اومد عرضه داشت، بابا کسی پشت دره شما رو میخواد. فرمود: فاطمه جان اون ملک الموته. تا بحال هیچ کجا اجازه نگرفته و نمیگیره. اما این جا منتظر اذن توئه فاطمه جان..تا تو اجازه اش ندی نمیاد وارد نمیشه.خدا لعنــت کنه اونایی رو که اجازه که نه نگرفتن هیچ، هیزم آوردن در خانه ی این فاطمه رو آتش زدن ..* فاطمه جــــــانم..! خلقت هر دو کون، بهر تو شد چون تويي فخر عالم و آدم گر نبودی، نبود شمس و قمر ور نبودی، نبود لوح و قلم جفت حيدر، حبيبه‏ ی يزدان نور چشم پيمبر خاتم حادثت خوانده‏اند و من گويم شد حدودث تو با قِدَم همدم نقشبند وجود پاک ترا زد چو نقاش کردگار قلم به سرا پای انورت ايزد زد سراپا صفات خويش رقم اينکه بينی سپهر ميتازد به شب و روز اَشْهَب و اَدهم به خيالی که باز خواهد يافت چون تويی را به عرصه‏ ی عالم *اما مگه مثل تو دیگه بوجود میاد فاطمه جانم..اصلا تو سبب خلقتی ..هر چه خدا آفریده، بخاطر توست* اينکه بينی سپهر ميتازد به شب و روز اَشْهَب و اَدهم به خيالی که باز خواهد يافت چون تويی را به عرصه‏ ی عالم تا که بر او کُند همواره جفا! يا که بر او کُند هماره ستم! چهره ش را ز کین کند نیـــــــــلی خصم بی دیـــــن ز صدمه ی سیلی *یه نگاه بالای کوچه کرد یه نگاه پایین کوچه انداخت حبیبه ی خدا رو بی یار و یاور دید یه جسارتی کرد.. "فَرَفَسَهَا بِرِجلِهِ" دیگه معنا نمیکنم "ثُمَّ لَطَمَهَا.."امام صادق علیه السلام می‌فرماید:"فكَأَنِّي أَنظُرُ إِلَى قُرطٍ فِي أُذُنِهَا" انگار میبینم گوشواره در گوش مادرم شکست ...زهــــــــــرا* .
روضه خانگی - حضرت زهرا(س) - 1729.mp3
7.51M
|⇦مادر دو‌ عیسی دم ...... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها به نفس حاج مهدی سماواتی ✾• زهرا، همان بانویی است که میلیون ها آدمی را چشم و دل به سوی اوست و نام گرامی اش بر زبان ایشان است؛ بانویی که پدرش او را «مام پدر خود» می خواند. تاج کرامتی که پدر بر تارک دختر خویش نهاد، مستوجب تکریم است 📚ابوعلم، توفیق؛ فاطمۀزهرا؛ ترجمه: علی اکبر صادقی
Mohammad Hossein Pooyanfar - Ey Arameshe Man (128).mp3
4.7M
ای آرامش من ای خواهش من! جونم به فدات! ای عالی درجات ای آب حیات؛ کشتی نجات… داراییمه چشم بارونی تو؛ که حال منو میدونی… چی میشه یه شب جمعه؛ منو حرمت برسونی؟! دنیا شده برام مثل قفس؛ نفسمو بگیر همین و بس! زندگیم میدم برات؛ حسین قابلتو نداره این نفس ای آرامش من ای خواهش من! جونم به فدات! .
#🍁__....چرازدند؟______🍁@ زان آتشی که بر در بیت ولا زدند آتش به خیمه های شه سرجدا زدند دانی چگونه چهره ی دین لکّه دار شد؟ سیلی به روی حوریه ی مرتضا زدند سیلی گرفت قوّت دید رقیّه را زان ضربه ای که بر رُخ خیرالنسا زدند بِنتُ الوِلا۱ نماز شبش را نشسته خواند زیرا لگد به پهلوی اُمّ الوِلا زدند شاعر سوآل کرد ولی بی جواب ماند (با تازیانه مادر ما را چرا زدند؟)۲ ناگه سکینه با سر بابا به شِکوِه گفت بابا ببین که عمّه ی مظلومه را زدند نخل عذاب ریشه به خاک سقیفه کرد خرمای آن سری به سر نیزه ها زدند. (ق.م) .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 آه که چقدر مشتاق دیدار او‌ هستم! روزی امیرالمؤمنین «صلوات‌اللّه‌علیه» اوصاف حضرت ولی‌ّعصر «ارواحنافداه» را برای شخصی بیان می‌نمودند که در ضمن آن فرمودند: 💬 پناه دادن وی به مردم بی‌پناه از شما بهتر، علمش از شما افزون‌تر و جُهدش در صله ارحام، از همه بیشتر است. 🤲 خداوندا! با بیعت کردن با وی، مردم را از اندوه بیرون آور! و مسلمانان را از پراکندگی نجات ده! 🔖 بعد امیرالمومنین علیه‌السلام به آن شخص فرمودند: 📝 اگر بتوانی او را ملاقات کنی، به سوی وی بشتاب و هر گاه به او رسیدی، از او روی متاب! 📄 در اینجا امیرالمومنین علیه‌السلام آه بلندی از دل کشیدند و با دست اشاره به سینه مبارک خود نموده و فرمودند: 📋 شَوْقاً إِلَی رُؤْیَتِهِ! 🔻آه که چقدر مشتاق دیدار او‌ هستم! 📚 غیبت نُعمانی، ص۲۱۲ ✍ مولا! بیا که فاطمه در انتظار توست خورشید نهر علقمه در انتظار توست ای زخم پیکر شهدا بی‌قرار تو چشم علی به دست تو و ذوالفقار تو
🔰 جریان نَهرهای گوناگون بهشت، از برکات وجود مبارک صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها... در روایتی صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها فرمودند: 📋 أَنَّا مِنّی أَنْهَارُ الْمَاءِ وَ اللَّبَنُ وَ الْخَمْرُ وَ الْعَسَلُ فِی الْجِنَانِ. 🔻نهرهای آب بهشتی، نهرهای شیر بهشتی، نهرهایی شراب بهشتی و نهرهایی از عسل در بهشت، از وجود من نشأت می‌گیرد. 📚الفضائل، إبن‌شاذان، ص۸۱ 🔖 پس وقتی که این روایت شریفه را به آیه ۱۵ سوره مبارکه محمد «صلی‌الله‌علیه‌وآله» ضمیمه کنیم، معلوم می‌شود پاداش «متّقین» این است که در بهشت بر سر سفرهٔ برکات وجودیِ صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها می‌نشینند! چرا که آیه می‌فرماید: 📖 «مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ ۖ فِيهَا أَنْهَارٌ مِنْ مَاءٍ غَيْرِ آسِنٍ وَ أَنْهَارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ وَ أَنْهَارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ وَأَنْهَارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّى...»{محمد،۱۵} 🔹«وصف بهشتی که به متّقین وعده داده شده [چنین است:] در آن نهرهایی است از آبی که مزه و رنگش برنگشته و نهرهایی از شیر که طعمش دگرگون نشده و نهرهایی از شراب که برای نوشندگان مایه لذت است و نهرهایی از عسل خالص است!»
🔰 هشتصد دست و پا قطع شد تا صدمه‌ای به آن زن شترسوار نرسد اما ... مرحوم شیخ مفید می‌نویسد: 📋 ... فَمَا زَالَ كُلَّمَا أَخَذَ بِخِطَامِ الْجَمَلِ رَجُلٌ قُطِعَتْ يَدَاهُ أَوْ جُذَّ سَاقُهُ حَتَّى هَلَكَ مِنْهُمْ ثَمَانُمِائَةِ رَجُلٍ وَ قَبْلَ ذَلِكَ قُتِلَ حَوْلَ الْجَمَلِ سَبْعُونَ رَجُلًا مِنْ قُرَيْشٍ 🔻در جنگ جمل هر آن كس كه لگام آن شتر را مى‌گرفت يا دستش قطع مى‌شد يا ساق پايش، تا آنجا كه هشتصد نفر بدين گونه به درک واصل شدند. گفته‌اند در آن روز، فقط هفتاد مرد از قريش به پای آن شتر كشته شدند! 📚الجمل، ص۱۷۳ ✍ هشتصد دست و پا قطع شد تا صدمه‌ای به آن زن شترسوار نرسد ... 🥀 اما وقتی که ده‌ها نفر برای کتک‌زدن دختر پیغمبر «صلی‌الله‌علیه‌وآله» آمدند، «یک‌دست» هم بالا نرفت تا از آن مظلومهٔ مقهوره، دفاع کند ... 🥀 بلکه برعکس ... همهٔ بی‌سر و پاها، شیر شده بودند و به شهادت تاریخ: 📋 فَالْتَفَتَ عُمَرُ إلىٰ مَن حَولِهِ وَ قال: «إضرِبُوا فاطمةَ» فَانْهٰالَتِ السِّياطُ عَلَى حَبيبةِ رَسولِ اللهِ...حتّى أدمُوا جِسمَها! ▪️عمر رو کرد به همه اطرافیانش و فریاد زد: «فاطمه را بزنید!» پس، از زمین و هوا تازیانه‌ها بر جسم شریف آن حضرت فرود می‌آمد و آن قدر آن مظلومه را زدند تا که خون از جای جای جسم شریفش جاری شد. 📚مؤتمر علماء بغداد، ص۶۳
. 🏴 السَّلَامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ سلام علیکم و رحمةالله لازم دانستم چند نکته را قبل از قراردادن پُست‌های مرتبط با فاطمیه خدمت عزیزان عرض کنم: ✔️ مصائب و مقاتل مرتبط با فاطمیه با شش محور : تهیه و تنظیم شده و ان‌شاءالله فردا فهرست لینک‌دارِ آن‌ها در همین کانال قرار داده می‌شود. همچنین فهرست لینک‌دارِ مصائب اهلبیت علیهم‌السلام، همواره در کانال «فهرست‌مقاتل» قرار دارد. ✔️ برای استفاده بیشتر تمام دلسوختگان فاطمی در این ایام، توصیه می‌شود کانال را به دوستان و آشنایان خود - خصوصاً ذاکرین و مبلّغین - معرفی بفرمایید. ✔️ عمدهٔ مصائب مستند آن حضرت در سال‌های گذشته در کانال قرار داده شده و امسال ان شاءالله موارد جدیدی که تحقیق و آماده شده - خصوصاً با محور معارف فاطمی - خدمت عزیزان ارائه می‌گردد. ✔️ گوشه‌ای از فضائل و مقامات حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها را می‌توانید با جستجوی هشتک دنبال کنید. ✔️ همانگونه که عزیزان در جریان هستند جریان کفر و نفاق، هر ساله سعی دارد عزای فاطمیه را تضعیف کند. لذا با مدد از ساحت قدسی صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها، همگی همّت گذاشته و بیش از سال‌های قبل، در راستای إحیای عزای آن حضرت و نشر معارف فاطمی قدم برداریم.
🩸شیخ جعفر می‌خواهد عزای مرا کم کند؟! من راضی نیستم از این کار او ... استاد بزرگوار آقای شیخ مرتضی مقتدایی - از علمای کنونی شهر مقدسه قم - در درس خارج فقه خود، بیان نمودند: 📄 در سال ۱۳۵۰ «ه‌ش» در يك سفر به مكه مشرف شدم و در آنجا «آقای شیخ علی آل‌کاشف‌الغطاء»، نوه مرحوم شیخ جعفر کاشف‌الغطاء - که در حدود ۲۰۰ سال قبل، از مراجع بزرگ شیعه بوده‌اند - را دیدم. 🔖 ایشان به بنده گفت: مرحوم شیخ جعفر کاشف‌الغطاء یک وقت به این فکر می‌افتد که دو جلسه و دو مراسم عزاگرفتن، برای فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها، موجب این می‌شود که مثلاً جمعیت در جلسات کم بشود؛ یک عده این تاریخ (فاطمیه اول) را مراسم بگیرند و یک عده آن تاریخ (فاطمیه دوم) را مراسم بگیرند. اگر یکجا بشود، اجتماعات بیشتر شده و رونق جلسات بالاتر می‌رود؛ به هر حال، شهادت يا ۷۵ روز است يا ۹۵ روز. 🗓 بنابراين اگر بعد از تحقیق و بررسی، به این نتیجه رسیدیم که شهادت آن حضرت روی ۷۵ روز يا ۹۵ روز بوده است، همان را اعلام می‌کنیم و مردم هم تبعیت می‌کنند؛ در نتیجه سالروز شهادت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها از ترديد خارج شده و رونق جلسات و اجتماعات بیشتر می‌شود. 📖 روی این فکر، کتاب‌های متعدد احادیث و غیره را جمع می‌کند؛ در همان حالی که ایشان مشغول تحقيق بوده، گويا در آخرين مرحله كه نصف شب بوده و نزديك بود به تصميم نهائی برسد، گفتند همان شب مادر ايشان، خواب فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها را می‌بیند و این مادر هم هیچ خبري از كار پسرش نداشت که پسرش چنین تصمیمی گرفته و می‌خواهد چنین کاری کند. 👈 می‌گویند: فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها (در عالم رؤیا) بر مادر مرحوم كاشف‌الغطاء وارد شدند با یک حال تغیّر و خشم فرمودند: «این کار چیست که پسرت انجام می‌دهد!؟ پسر تو می‌خواهد عزای مردم در شهادت مرا کم کند؟!» 🔎 این زن بیدار می‌شود؛ تعجب می‌کند که مگر پسرش چکار می‌کند!؟ شبانه از اتاقش می‌آید بیرون، می‌بیند چراغ اتاق پسرش مرحوم کاشف الغطاء روشن است آن‌وقت شب؛ درِ اتاق را باز کرده و وارد می‌شود؛ می‌بیند کاشف الغطاء كتاب‌های زيادی دور خود جمع کرده و مطالعه و تحقیق و بررسی مي‌کند که شهادت را در یک تاریخ اعلام کند. 🗒 این مادر خطاب به مرحوم كاشف‌الغطاء می‌گوید: پسرم! چکار می‌کنی!؟ فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها از این عمل تو ناراضی است! كاشف الغطاء می‌گوید: مادر! مگر چه شده است؟ مادر خوابش را نقل می‌کند؛ ایشان می‌فهمد که این دو تاريخ برای شهادت (و عزای بیشتر) مورد نظر آن حضرت می‌باشد؛ لذا مرحوم کاشف‌الغطاء از آن تصمیمش بر می‌گردد. 🎙 درس خارج استاد مقتدایی، به تاریخ ۱۳۸۸/۰۲/۱۶ (با اندکی تلخیص)
#⃣ #⃣ #⃣ فَجَمَعُوا الحَطَبَ هیزم آوردن چه هیزمی *فَجَمَعُوا الحَطَبَ الجَزلَ عَلی بابِنا*معمولا ما جزل به معنای کثیر معنا می کنیم و رد میشیم ... یعنی هیزم زیادی رو آوردن دم خانه ی من اما این غلطه" جزل یعنی هیزمی آوردن که به زودی خشک نشه و از بین نره .... یعنی ساعت ها در این آتش این هیزم بسوزه *فَجَمَعُوا الحَطَبَ الجَزلَ عَلی بابِنا لِیُحرِقُوهُ وَ یُحرِقُونا*یعنی هم خونمو بسوزونن هم خودمونو بسوزونن ... باورم نمی کردم که اینا بدون اجازه وارد بشن ..... لذا وقتی با استفهام سوال کرد واقعا میخوای خونمو بسوزونی؟؟؟ نانجیب یه جوابی داد " گفت هَذَا مَا جَاءَكَ الَّذِي به أَبُوكِ یعنی فاطمه مگه بابات نگفت لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى اومدم مزد مودت رو بهت بدم ... الله اکبر ... عجب جسارتی کرد که امام صادق قریب به صد و ده سال بعدمادر به مُفَضَّل فرمود اگر چه کربلا برای ما بالاترین غم و محنته... اما اون روزی که در خونه ی مادرم رو سزوندن اون ریشه ی همه ی مصائب و فتنه هاست .... اون به مراتب سخت تر و تلخ تر از کربلاست و تُضرَبُ فَاطِمَةُ و هِيَ حامِلُ..... یا صاحب الزمان آقاجان معذرت میخوام این روضه ای که خدا در شب معراج برای پیغمبر خونده ... فرمود: يُدْخَلُ عَلي حَريمِها بِغَيْرِ إذْنٍ بدون اجازه وارد میشن ثُمَّ یَمَسُّهَا هَوَانٌ وَ ذُلٌّ دیگه ترجمه نمی کنم اما تُضرَبُ و هِيَ حامِلُ.... وتَمُوتَ مِنَ ذَلِكَ الظَّنِّ... همین قدر بگم بلایی به سرش آوردن که دیگه این روزا از بسترم نمی تونست بلند بشه .... حتی برا خواندن نماز،دستور داد بسترش رو کنار دیوار پهن کنن یعنی برای هر نشست و برخواستی فاطمه از دیوار کمک میگرفت .... آخ بمیرم گفتم و تحویل دادم ... پنجاه سال بعد کربلا هم اون نانجیب دستورحمله به خیمه ها که داد،گفت خیمه را با اهلش بسوزانید ... اگه امر زین العابدین بر فرار از خیمه ها نبود این هشتاد و چهار زن و بچه زنده زنده تو خیمه میسوختن .... ناله بزن یازهرا ..... .
babolharam mirzamohamadi.mp3
1.53M
خواهشاً سادات این روضه رو گوش ندهند، بسیار جانسوز است😭 ◈ هیزمی آوردن که به زودی خشک نشه و از بین نره .... یعنی ساعت ها در این آتش این هیزم بسوزه *فَجَمَعُوا الحَطَبَ الجَزلَ عَلی بابِنا لِیُحرِقُوهُ وَ یُحرِقُونا*یعنی هم خونمو بسوزونن هم خودمونو بسوزونن ...
#⃣ #⃣ #⃣ کسی خبر نداشت فاطمه پارۀ تن پیغمبرِ ..؟ چرا ولله همه میدونستن .. اون دونفری که اومدن عیادت ، نمیدونستن این فاطمه بهشتِ پیغمبرِ؟ ولله میدونستن .. خودش مدرک بجا گذاشت.. نامۀ به معاو یه اش هنوز هست ، تو تاریخ برید ورق بزنید .. نوشت معاویه ، صدایِ زهرا را پشت در شنیدم میخواستم برگردم .. یه لحظه پشیمون شدم .. اما یاد علی افتادم .. هر چی از علی کینه داشتم تو پاهام جمع کردم .. (خودش میگه من نمیگم ..) نمیدونستن فاطمه پشت درِ ..؟؟ نمیدونستن حضرت زهرا مادرِ ما بارداره؟ میدونستن ...!!! از زنهاشون شنیده بودن .. حضرت زهرا سلام الله علیها بارداره.. گفت یه جوری میزنم هم خودش بمیره هم بچه اش ... (اگه تا صبح تو صورتمون بزنیم یه ذره جبران نمیشه..) چرا زدن بهانه داشتن ... بهانه چی بود ... علی بهانه شد و ضربه خورد بازویت دَری شکست در آن دَم فِتاد بر رویت هوا زجورِ مخالف چو قیرگون گردید نشست سایۀ دستی سیاه بر رویت *یه جوری زد دو طرف رو سیاه کرد ... مدینه علی بهانه شد سینۀ حضرت زهرا سلام الله علیها بین درو دیوار رفت .. کربلا هم بهانه همین بود ، ایستاد جلو دشمن گفت : مگه من حلالی رو حرام کردم ؟ حرامی رو حلال کردم ؟ چرا به جنگ من اومدید ..؟ بلند شد نانجیب یه جمله گفت : حسین تو گناهی نداری .. فقط گناه تو اینِ تو پسر علی هستی .. « بُغض لِابیک » مدینه علی بهانه شد بازو ورم کرد .. سینه سوراخ شد .. کربلا هم علی بهانه شد ده نفر اسبهاشونو نعل تازه زدن ... او میدوید و من میدویدم ... امیرالمومنین یه خبر شنید ، خبر چیه ..!! خبر این هست .. بیا تا زهرا نرفته .. یه خبر کاری کرد علی که قهرمان خیبر سه بار زمین خورد و بلند شد ... اما آی رفقا علی مَردِ ، مَردِ جنگِ ، قهرمان خیبرِ .. از مسجد تا خونه راه صافِ ، کوچه اس .. زمین همواره .. اما بازم خورد زمین .. من یه خانم سراغ دارم .. تو سراشیبی گودال .. هی چادرش به پاهاش گیر کرد .. هی خورد زمین گفت ... حسینم .‌.. حسین ... هوا زجور مخالف چو قیرگون گردید عزیز فاطمه از اسب واژگون گردید به نیت فرج بگو : یاحسین ...
babolharam Mirdamad.mp3
2.2M
نمیدونستن حضرت زهرا مادرِ ما بارداره؟ میدونستن! از زنهاشون شنیده بودن حضرت زهرا سلام الله علیها بارداره.. گفت یه جوری میزنم هم خودش بمیره هم بچه اش ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهـادت حضرت زهـرا سلام الله علیها بـہ روایــت هـوش مصنوعـے .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... 🎬 🥀 💔
#⃣ ‍#⃣ #⃣ #⃣ #⃣ از نهاد علی خیزد این زمزمه کشته شد بی‌گناه، محسن فاطمه فاطمه، فاطمه، فاطمه، فاطمه نخل گلزار وحی فضه را زد صدا میوه‌اش با لگد شد ز شاخه جدا فاطمه، فاطمه، فاطمه، فاطمه یا محمد ز خاك سر برآر و ببین پاره پیکرت گشته نقش زمین فاطمه، فاطمه، فاطمه، فاطمه جای یاری به من یاورم را زدند دست من بسته بود، همسرم را زدند فاطمه، فاطمه، فاطمه، فاطمه همسرم را در این آستانه زدند با چه جُرمی به او تازیانه زدند فاطمه، فاطمه، فاطمه، فاطمه تربتت را به اشک شستشو می‌کنم بی تو مرگ از خدا آرزو می‌کنم فاطمه، فاطمه، فاطمه، فاطمه شمعم و بین جمع بی‌صدا مانده‌ام تو چرا رفتی و من چرا مانده‌ام فاطمه، فاطمه، فاطمه، فاطمه ✍