eitaa logo
ذاکرین آل الله
278 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
299 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
راه زهرا.mp3
1.15M
راهی که انتخاب کردیم غریبی و تنهاییه مثل علی غریب بودن تهش پر از زیباییه سخته تنهایی ، وسط غم ها باید علم به دوش باشی ، یکه و تنها جرمت این باشه ، پای حق موندی شهید بشی پشت در ، شبیه زهرا می‌مونیم مثل زهرا پای علی تو خطر ها درسته تاوانی داره پای امام و دین موندن چی بهتر از این تاوانه تو راه فاطمه مردن پای حق موندن ، آره آسون نیست هرکسی هم توی این راه ، مرد میدون نیست مثل مایی که ، یار مولاییم توی این دنیا شیعه ، که فراوون نیست می‌مونیم مثل زهرا پای علی تو خطر ها
48865_1397122100922_3721321.mp3
3.72M
اُم‌البنین ... آه یا اُم‌البنین گریه نکن هرچند ، دریایِ احساسی حق داری زینب رو دیگه نمیشناسی حق میدی که پیرم ، خیلی زمین گیرم روزی هزار دفعه ، از غُصه می میرم اُم البنین قمرامُ و کشتن اُم البنین قمراتُ و کشتن اُم البنین پسرامُ و کشتن اُم البنین پسراتُ و کشتن اُم‌البنین ... آه یا اُم‌البنین ____ مادر نبودی که ، تنها شدم تنها کشتن داداشم رو ، تشنه لبِ دریا مادر نبودی که ، آب و صدا میزد پیش چشایِ من ، هی دست و پا میزد اُم البنین بی پر و بال رفتم اُم البنین دیگه از حال رفتم ام البنین هر جوری که میشد از خیمه تا ته گودال رفتم ... اُم‌البنین ... آه یا اُم‌البنین ____ مادر نبودی که ، دیدم اسارت رو غوغای غارت رو ، حد جسارت رو مادر نبودی که ، صد مرتبه مُردَم از کربلا تا شام ، خیلی زمین خوردم اُم البنین اشکامون و دیدن اُم البنین همه میخندیدن ام البنین نبودی تویِ شام دور سر داداشم رقصیدن ... _اُم‌_البنین
61876_13981115170114_415995.mp3
510K
▪️نوحه وفات حضرت ام البنین بعد عباس و بنینم گشته ام تنهای تنها گر که مرگم سویم آید می شوم راحت ز غمها سر شود دوران هجران می‌روم سوی شهیدان می‌روم سوی شهیدان وا حسینا وا اباالفضل... افتخارم اینکه بودم خانه دار بیت حیدر بر یتیمان بعد زهرا بوده ام مانند مادر من کنیز زینبینم حسنین نور دوعینم حسنین نور دوعینم وا حسینا وا اباالفضل... در مدینه مانده بودم کربلا را من ندیدم شرح آن درد وبلا را بعداً از زینب شنیدم دست عباسم جدا شد بر امام خود فدا شد بر امام خود فدا شد وا حسینا وا اباالفضل... ظاهرا امّ ببینم لیک اینک بی بنینم با دلی خون چشم گریان بر سر راهی نشینم دل غمین با شور و احساس نوحه خوانم بهر عباس نوحه خوانم بهر عباس وا حسینا وا اباالفضل... همدم من زینبم شد مونس روز و شبم شد رفتن زینب ز دنیا باعث تاب و تبم شد ذاکر عجّل وفاتم خسته دل از این حیاتم خسته دل از این حیاتم وا حسینا وا اباالفضل... ✍اسماعیل تقوایی
20231225_084027-AudioConverter.mp3
929.6K
▪️نوحه وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها 🎙سبک: همه جا کربلا همسر بوتراب مادر مشک و آب ای ادیب ادب مادر آفتاب مدد ام البنین... کرده‌ای زمزمه گفته‌ای با همه که به بیت علی من شدم خادمه مدد ام‌البنین... ای شه عالمِین من تو را زیر دِین پسر ارشدم شد غلام حسین مدد ام‌البنین... ✍مرتضی محمودپور
. سلام الله علیها از روضه ی بشیر تا با خبر شدم بشکسته بودم و بشکسته تر شدم دنیا به حال من خون گریه میکند هم بی حسین شدم هم بی پسر شدم جسم عزیزان مرا در خون کشیدند گلهای یاسم را همه از ساقه چیدند دست علمدار مرا از تن بریدند خیلی حزینم_ام البنینم ۲ از سرشب تا صبح،گریه شده کارم این غم دل آشوب،می دهد آزارم "من امّ بی بنینم،ام البنینم" ......... خیلی دلم شکست،از دیدن رباب اشک دو دیده اش،من را کند عذاب بغض سکینه را،دیدم به چشم خود میسوزم از غم ِ، طفل نخورده آب گفتند شرمنده شده ساقی طفلان گفتند مشک آب او شد تیرُباران طفل رباب از تشنگی گردیده بی جان با غم عجینم،ام البنینم ۲ داروندارم را،نذر حسین کردم روضه گرفتم با،این دل پر دردم "من امّ بی بنینم،ام البنینم" ...... باور نمیکنم این زینب من است باور نمیکنم پیشانیش شکست آتش به جان زند،قد خمیده ش بند دلم‌ ازین،درد و بلا گسست گفتند رفته زینبم راه اسارت گفتند که دارایی او رفته غارت ای وای من ای وای من از این جسارت زارو غمینم،ام البنینم ۲ وِیلی عَلی شِبلی،ناله ی جان سوزم گریه به عباسم، روضه ی هر روزم "من امّ بی بنینم،ام البنینم 👇👇👇
Karimi-ShahadatImamBagher1401[01].mp3
7.65M
حرفی که دارم با شما گفتن ندارد  این حرف های بی صدا گفتن ندارد  این دردها درمان ندارد غیر وصلت  این غصّه ی بی انتها گفتن ندارد  چشم گنهکار من و دیدار رویت  دردی که باشد بی دوا گفتن ندارد  هر بار توبه کردم و هر بار ... بگذر  این ماجرای توبه ها گفتن ندارد  آقا اگر کاری برایت کرده باشم  باشم اگر بی ادعا، گفتن ندارد   هر صبح و شب گریان غمهایت نبودیم  حال دل این بی وفا گفتن ندارد  آقا خودت یک کربلا روزی من کن  اصلاً فراق کربلا گفتن ندارد یاصاحب الزمان... .
1_8682531920.mp3
1.49M
، واحد ، شور سلامِ ما بر تو اِی ، گل امیرالمومنین یار و یاور حیدر ، یا حضرت ام البنین سلامِ همه عالم ، بر تو ای مادر ادب بعد زهرا تو هستی ، همسر قَتال العرب تویی ماه بی قرین. حضرت ام البنین ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ بی بی یا ام البنین (۴)‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ یه روزی ان شالله ، بانو کنار مزارت بر سر و سینه زنیم از ناله های غمبارت گریه های تو بی بی ، دل همه زنها شکست کربلا هم تیغ کین ، بر گل یاس تو نشست بفدای عباسِت دلِ پُر از احساسِت بی بی یا ام البنین (۴)‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ تا شنیدی از فرقِ ، عباس و دستان جدا گفتی همه پسرهام ، فدای حسین زهرا تا که شنیدی بانو ، از غم و غربت حسین صیحه ای زده ای و ، دلت شده به شور و شین بند دلت پاره شد زینبش آواره شد بی بی یا ام البنین (۴)‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ .
روضه_حضرت_ام_البنین🥀 گریز حضرت رقیه (ع)🥀 بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم ‍ 🔸برتو ای ام البنین مادر روضه صلوات 🔸بر مادر با وفــای ســـــقا صلوات 🔸رخسارِ مه و ستاره ها را صلوات 🔸آن چهار شهید و مادر پاک سرشت 🔸بر گلشــــن و باغبانِ والا صلوات لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‌ وَنِعْمَ النَّصِیر، أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیه اجرومزد شما عزیزان با فاطمه زهر(س) انشالا حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشالا امشب بریم درخونه خانم ام البنین آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا.. تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی.امشب دامن مادر ابالفضل رو بگیر.. دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه.. درسته بی دست کربلاست. اما دست عالمی رو گرفته.. آقا خودش ناامید شد اماکسی را نا امید از در خونش رد نمی کنه مادرش ام البنین هم همینطوره.. اینا از خانواده کرمند.. از خانواده لطف و احسانند.. هر کی بیاد در خونشون دست خالی برش نمیگردونند.. ⬅️فقیری هرسال یه شب می اومد مدینه..در خانه ابالفضل..خرجی یک سالش رو از دست ابالفضل میگرفت و میرفت.. یه سال اومد مدینه درِ خانهٔ ام البنینو زد.. کنیز درو بازکرد..پرسید با کی کار داری..فقیر گفت برو به مولا و آقات بگو بیاد.. من با یه آقایی کار دارم اسمش رو نمیدونم.. ولی هرسال میام خرجی یکسالمو میگیرم و میرَم.. (گفت نشونی بده ببینم آقات کیه؟) مرد فقیر گفت:اسمشو نمیدونم ولی آقای رشیدی بود..بلند بالا.. خیلی زیبا..خیلی مهربان.. ⏪کنیز برگشت منزل مادر ابالفضل بی‌بی پرسید کی بود پشت در؟ صدا زد خانم جان فقیری بود که هر سال می اومد خرجی یک سالشو از آقام عباس میگرفت.. خانم جان حالا که آقام نیست..شروع کرد گریه کردن.. یه وقت ام البنین صدا زد حالا که عباسم نیست.. منه مادرش هستم.. نمیزارم کسی از در خونه ابالفضلم نا امید برگرده..عباسم ناراحت میشه بی بی فرمودند هر چی زیورالات تو خونه است بیارین بدین دست فقیر.. یه وقت دیدن ناراحت سرشو به دیوار گذاشت.😭 (چرا ناراحتی بگیرو برو) صدا زد من به بهانه دیدن آقام می اومدم من عاشق عباسم.(من برای پول نیامدم اومدم دست و بازوی آقام ابالفضل رو ببوسم.. یه لحظه بگین آقام. خودش بیاد. یه وقت نگاه کرد دید صدای شیون زنها بلند شد..چی شده (چرا گریه میکنید؟(امان امان) خانم صدا زد آی مرد دیر اومدی.. کربلا دستای ابالفضلمو از بدن جدا کردند..😭 آخ عمود آهن به فرقش زدند.. تیر به چشم نازنین پسرم زدند.. آخ تو کربلا شهیدش کردند. داغشو به دل حسین گذاشتند.. یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرد اما می خوام دلتو از مدینه ببرم خرابه شام هرکس با ابی عبدالله کار داری.... آقا رو به نازدانه اش قسم بده... اگه گرفتاری، مریضداری، حاجت داری، 😭 اگه کربلا میخواهی... بگو حسین جان... تو رو به صورت سیلی خورده دختر سه ساله ات قسم... امشب دیگه دست خالی ردمون نکن.. 🔸طواف شمع چون پروانه می کرد 🔸به دستش موی بابا شانه می کرد تا سر بابا رو گذاشتند جلو دختر بچه صدا زد بابا...😭 چه بلایی سرت آوردن...بابا... 🔸سر و روی پدر را پاک می کرد 🔸برایش عقده ی دل باز می کرد صدا زد بابای خوبم..😭. 🔸به قربان سر نورانی تو 🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو 🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا 🔸لبان تو چرا نیلی است بابا بابا کی با چوب به لب و دندانت زده... اما میخام بگم... بابای خوبم...😭 🔸تو از چوب جفا داری نشانه 🔸مرا باشد نشان از تازیانه😭 اگه با چوب به لب و دندان تو زدن... اما به منم تازیانه زدن... 🔸مرا باشد نشان از تازیانه😭 بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم... طاقت سیلی خوردن ندارم... طاقت سنگ خوردن ندارم... 🔸ز تو دارم تمنا جان بابا 🔸مرا با خود ببر در نزد زهرا .
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 و مناجات امام زمان(عج) روضه دفتری امام زمان(عج) و حضرت زینب (س)(سوریه) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم اول مجلس دعای سلامتی امام زمان(عج)را باهم زمزمه می کنیم اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. یا صاحب الزمان 🔸غم عشقت مرا بيچاره کرده 🔸دل تنگ مرا صد پاره کرده 🔸هواي ديدن روي تو يک عمر 🔸مرا در کوچه ها آواره کرده يابن الحسن ، يابن الحسن 🔸به تنگ آمد دلم از این جدائي 🔸عزيزم جان جانم کي مي آئي 🔸سراپا از غم هجر تو دردم 🔸بيا اي نازنين دورت بگردم ⬅️آقاجان کجای عالم از غم عمه جانت زینب کبری اشک می ریزی این روز عمه جانت منتظر شماست 🔸با بارگاه زینب کبری چه می کنید 🔸با قلب پاره پاره زهرا چه می کنید 🔸کفتارهای شوم پر از کینه از علی 🔸گرد حریم دختر مولا چه می کنید 🔸زاییده از درون کدامین تجاوزید 🔸با اهل بیت حضرت طاها چه می کنید 🔸دنیایتان خراب و قیامت خراب تر 🔸در دادگاه ویژه فردا چه می کنید 🔸ازحد گذشت جرأت وگستاخی شما 🔸با بارگاه وگنبد خضراء چه می کنید ⬅️آقا به جان عمّه ات زينب بيا (نام عمه ي امام زمان حضرت زينب آمد) آقا خيلي عمه اش را دوست دارد آقاجان امشب کدام گوشه دنیا ازغم عمه جانت زینب اشک می ریزی آقا امشب به داد عمه جانت زینب برس این شب ها حرم عمه جانت زینب در خطره چشم انتظار شماست آقاجان امید همه شمایید خود شما فرموده اید به شيعيان و دوستان ما بگوييد که خدا را به حق عمه ام، حضرت زينب (ع) قسم دهند که فرج مرا نزديک گرداند امشب شما رو به جان عمه ات. همان عمّه اي که در کوچه هاي مدينه دنبال مادر مي دويد.قسم میدم خودت حافظ حرمین شریفه سوریه باش انشاالله خود امام زمان دستهای کسی روکه به سوی حرم عمه جانش دازبشه قطع کنه ازاین به بعد عزیزان حرم بی بی زینب (س) وحضرت رقیه بی زائر میشه آروز زیارت به دلمان می مانه عزیزان خیلی ما شهید مدافع حرم داریم که به عشق دفاع از حرم بی بی زینب به سوریه رفتند نگذاشتند کوچکترین جسارتی به حرم بشه جانشان رو فدا کردند حاج قاسم عزیز کجای که نگذارید به حرم نزدیک بشن حالا هم زیاد داریم عزیزانی که ازحرم بی بی دفاع کنند اما حالا خیلی برامان سخته که نتوانیم اگر احیانا جسارتی بشه بتونیم بریم جانمان رو فدا کنیم امان از دل زینب😭😭 نمي دانم کدام روضه را بخوانم که نام زينب نباشد هر روضه را بخوانيم نام زينب است، مدينه زينب، کنار بستر مادر زينب، کوفه کنار بستر بابايش علي زينب، کنار طشت پر از خون امام حسن زينب، کربلا زينب، خيمه گاه زينب، قتلگاه زينب، دمّ دروازه ي کوفه زينب، تو مجلس يزيد زينب، خرابه ي شام زينب انشاالله بی بی همان طوری که درخرابه شام پرستار رقیه امام حسین بوده این جاهم خودش ازحرم دوردانه حسینش دربرابر این گروه ازخدابی خبر محافظت کنه، اربعين کربلا زينب، همه جا زينب است. امّا وقتي برگشت مدينه، از بس داغديده، عبدالله بن جعفر زينب را نشناخت. صدا زد: عبدالله! حق داري زينب را نشناسي ! زينبي که داغ شش برادر ديده است. عبدالله کجا بودی ببینی در یک نصفه روز همه هستی زینب را گرفتند. خانوم جان ازت گلگی دارم.عبدالله گلگیت چیه؟ خانم شنیدم روز عاشورا هر کسی زمین افتاد تو اومدی براش گریه کردی،شنیدم بالا سر علی اکبر رفتی،همه جا کنار حسین بود اما چرا دوتا بچه هام رو زمین افتادن از خیمه بیرون نزدی؟بالا سر بچه هامون نرفتی؟ صدا زد عبدالله من خواستم بیرون بروم،گفتم مبادا حسین حال منو ببینه؛ببینه چطور برا بچه هام گریه می کنم خجالت بکشه... حسین... ♦️او می دوید و من میدویدم ♦️او سوی مقتل من سوی قاتل ♦️او می نشست و من میدویدم نشستم ♦️او دوی سینه من در مقابل ♦️او می برید و من میبردیم ♦️او از حسین سر من از حسین دل اماجمله آخرو التماس دعا 🔸شیعه بنگربه زینبش حساس است 🔸او دختر زهراست و عطرِ یاس است 🔸ای دشمن اسلام به جایت بنشین 🔸حافظ به حریم حرمش عباس است الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون .
babolharam_mirdamad_1580977370.mp3
1.52M
ام البنین فرشتۀ مهرُ وفا ام البنین مادرِ مهربونیا ۲ )۲ ام البنین دلش به شورُ شِینِ ام البنین ذکرِ لبش دم همه دم حسینِ می گفت به عباس پسر ارباب تو حسینِ تو شبهای غربتُ و غم مهتابِ تو حسینِ (ام البنین فرشتۀ مهرُ وفا ام البنین مادرِ مهربونیا ۲ ) ۲ یه کاروون برگشته اما بی سپاه ۲ یه آسمون ستارۀ بدونِ ماه ۲ براش خبر آوردن از کربلا  از علقمه ، از ماهِ نخلستونا از سرایی که رفت روی نیزه ها میگفت چهارتا پسرم فدای نور عینم میگفت به زینب عزیزم  بگو کجاست حسینم (ام البنین فرشتۀ مهرُ وفا ام البنین مادرِ مهربونیا ۲ ) ۲ زینب حالا دارِ میده شرحِ سفر ۲ با اشک میگه از چل تا شامِ بی سحر (غریبونه گُلایِ یاسُ چیدن ماهِ منُ به خاکُ خون کشیدن پیش چشام ، حسینُ سر بریدن ...)۲ پیشونیِ حسینمُ  با سنگاشون شکستن... سر ابوالفضل تورو به روی نیزه بستن ..... اِی حسین ........... ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
و توسل ویژۀ وفات حضرت اُم البَنین سلام الله علیها به نفس حاج محمود کریمی•✾• آتش قلب من از یاد حسینِ فاطمه‌ است همچو آبی روی آتش، یادِ دست و علقمه است *وقتی میفهمم بچه ام برا حسین کشته شد دلم آروم میشه... اصلا چرا حسین رو برادر صدا زد؟ همه جا رسمه، همه این طوری هستن، دردی میاد، گرفتاری میاد، زمین میخورن، میگن: آی مادر! اما آقای ما اباالفضل، اربابمون حسین رو‌ خیلی بیشتر از مادرش اُم البنین دوست داشت،او‌ مادرش رو صدا نزد تا زمین خورد گفت: آی داداش! اُم البنین! بالاخره عباست حسینم رو‌ داداش صدازد، اما منو‌ خواهر صدا نزد...* "برا فرزندِ خود تا خواند مادر صداکردم‌حسینم را برادر تمام قوتم راجمع کردم‌ که خواهر جان بگویم بر تو‌ خواهر" آتش قلب من از یاد حسینِ فاطمه‌ است همچو آبی روی آتش، یادِ دست و علقمه است رشته‌کوهی بود از اولادِ زهرا دور من باهاشون بیرون میرفتم‌ اصلا من معلوم‌ نبودم، تو‌مدینه همه شروع میکردن حرف زدن دیدی ام البنین رو؟ شونزده، هفده تا جوون‌ همه رشید، همه زیبا...* رشته‌کوهی بود از اولادِ زهرا دور من اینکه اکنون در برم‌ مَحرم‌ندارم ماتم است *الان اگه علی اصغربود چندسالش بود؟ زبون باز کردنش رو ندیدم .. یادم‌میاد انگار همین دیروز بود علی اکبر زبون باز کرد بهم گفت: مادر! اونجا گفتم‌ حالا تازه اُم البنین ش، یادم‌ میاد قاسم بهم‌ گفت مادر! یادم‌ میاد آقام امام سجاد بهم‌ گفت: مادر! .. یادم‌ میاد امام باقر بهم‌گفت مادر! یادم‌ میاد عبدالله بهم‌ گفت: مادر!... یادم میاد سکینه بهم‌میگفت :مادر جان! آخه اینا فاطمه رو‌ندیده بودن .. یادم‌میاد رقیه صدام‌ میزد: مادر!... ‌خیلی دوست داشتم الان علی اصغر صدام‌میکرد: مادر! اون همه جوون‌داشتم الان یه کدومشون نیست* دیده ام‌ گاهی برای اکبر و قاسم فرات گاه بر داغ رباب و شیر خوارش زمزم است دستهای ذوالفقار و چشمهای پرنفوذ فرق ماه و ضرب آهن داستانی مبهم است *آخه اول بهش نگفتن عباست کشته شد، تا قافله رسید گفت: حسینم‌کو ؟ ام البنین حسین رو کشتن .. مگه عباسم مرده بود که حسين وکشتن؟ عباست نبود...* جسم آقایم هزار و نهصد و پنجاه زخم *اومد تو‌ خیمه، خیمه ای که بیرون مدینه عَلَم‌کرده بودن، گفتن: خانوم! ام البنین داره میاد، خانوم تشریف آوردن همه ی خانوما از جا بلند شدن یه نگاه به همه خانوما کرد همه از سفر اومدن چه سفری، صورتا همه آفتاب خورده، دو سه بار نگاه کرد، سؤال کرد خانومم زینب کجاست؟جلو‌ اومد مادر! روضه ای براش خوندن از کربلا، از خیمه بیرون رفت روی این خاکا نشست، اینقدر خاک رو‌سرش ریخت ... * جسم آقایم هزار و نهصد و پنجاه زخم زخم‌های عالم بر قد و بالای عباسم‌ کم‌ است پاره های پیکر عباس من از هم جداست جسمِ بی سرِ آقای عالم درهم است *ای حسین...*
14001026eheyat-karimi-roze2.mp3
3.07M
مادری کرده برای بچه های فاطمه خویش را پای امیرالمومنین انداخته چار فرزند او فدای پنج تن آورده است سفره نذریست که ام البنین انداخته .
وتوسل ویژۀ وفات حضرت أُم البَنین سلام الله علیها به نفس حاج‌مهدی رسولی •✾• باور ندارم بی دست و بی مشک نقش زمین شی باور ندارم سرو رشیدم با خاک عجین شی سخته برا من باور کنم که بی بال و پر شی دستت رو دادی تا افتخارِ ام البنین شی با عطشِ خیمه ها بی تاب شدی، عباسم! ساقی بچه های ارباب شدی، عباسم! اما خبر رسیده که مشکت رو تیر زدن تو علقمه از خجالت آب شدی، عباسم! آه! مِن بعد با غصه هم نشینم من امُّ البنینِ بی بنینم «وَیلی وَیلی... وَیلی عَلی شِبْلی» بعد از تو عباس، یک شب نشد که راحت بخوابم فکرِ عمود و فرقِ تو مادر میده عذابم شمعم که ذرّه ذرّه غم تو میکنه آبم تا روز محشر من شرمسار از روی ربابم به دنیا اومدی علمدار بشی، ای رودُم! برا حسین یارِ وفادار بشی، ای رودُم! ای شیر مرتضی ندارم باور یک روزی زخمی جنگ گرگ و کفتار بشی، ای رودُم! آه! میسوزم با آهِ حزینم من امُّ البنین بی بنینم «وَیلی وَیلی... وَیلی عَلی شِبْلی» .
003 Bavar Nadaram.mp3
6.22M
از آیت الله سید علی قاضی نقل شده است که فرموده اند: سریان فیوضات(سرچشمه فیض ها) و خیرات از مسیر حضرت سیدالشهد است و پیشکار این فضیلت هم حضرت قمر بنی هاشم، اباالفضل العباس علیه السلام است.
وتوسل ویژۀ وفات حضرت أُم البَنین سلام الله علیهابه نفس حاج عباس حیدر زاده •✾• قسمت این بود که تو مَحرم حیدر باشی به علی مونس و هم خانه و همسر باشی قسمت این بودکه در زندگی مشترکت به عزیزانِ دلِ فاطمه مادر باشی آفرین بر تو که هنگام ورودت گفتی آمدی خادمه یِ خانۀ کوثر باشی قسمت این بود که در بین تمامیِ زنان تو فقط صاحب یک ماه و سه اختر باشی .. قمرت یک نفره لشگرِ انصارِ خداست پس عجب نیست که تو مادر لشگر باشی خاک این خانه تو را قبله ی حاجات کند متعجب نشوگر شافع محشر باشی .. غم این خانه زیاد است زیاد است زیاد .. سعی کن، مَرهمِ زخمِ دلِ دختر باشی این یتیمان همه به واژه ی در حساسند نکند در بزنند و تو پسِ در باشی چار تا بچه ی این خانه همه مادری‌اند نکند تب بکنی گوشۀ بستر باشی : مهدی نظری .
1. قسمت این بود.mp3
8.56M
«ام البنیـن» یعنی؛ «عبـاس» داشته بـاشی و بگـویی: از «حسـین» چه خبر؟!
وتوسل ویژۀ وفات حضرت أُم البَنین سلام الله علیها به نفس استاد حاج منصور ارضی •✾• ای اُمِّ عشق مادرِ سرلشکر ادب وی سایه سارِ قد تو رویِ سر ادب بانویِ سرسپردۀ همسنگرِ ادب در آسمان ملقبِ بر مادرِ ادب از لحظه ای که واردِ بیت الکرم شدی با احترام کردن خود، محترم شدی روزِ عروسیت شد و اوجِ عزیزیت مبهوت شد زمانه از آن اشک ریزی ات قربان این درایت و دشمن ستیزی ات رفتی به بیت عشق به شرط کنیزی ات از ابتدا بنام تو بر احترام بود جان تو نذرِ خدمتِ چندیدن امام بود در ظّل نورِ فاطمه با غم عجین شدی شمسُ الضحی مکتب حقُ الیقین شدی ماه تمام چهار مه جبین شدی دادی بَنی و حضرتِ اُم البنین شدی ام البنین شدی و به تو التفات شد آغوشِ تو پناه زنان و بنات شد بانو تو کیستی که بنازد کرم به تو باب النجات داده کلیدِ حرم به تو غرق توسل است عرب تا عجم به تو داده امام عصر، خدا را قسم به تو یعنی تو شاهراهِ نزولِ عنایتی سجادۀ عبادتی و باب حاجتی عالم به حیرت است از این جانثاری‌ات مادر شدی و برف شدی بهر یاری ات جان ها فدای مادری افتخاری ات قربان این تفضل و این سفره داری ات خورشیدِ در تلألؤیی و ذره پروری تو باب فضلی و به اباالفضل مادری مادر شدی که داغ ببینی کمان شوی در هر بهار راوی فصل خزان شوی باران شوی، خمیده شوی، نیمه جان شوی گریان شوی و مادر گریه کنان شوی ما را ز اشک خویش تو تزکیه کرده ای خاکِ بقیع را تو حسینیه کرده ای بعد از حسین از دل و جانت سرور رفت گریان شدی و نالۀ تو تا قبور رفت بر پیکری که زود سرش در تنور رفت از بس گریستی تو، زِ چشم تو نور رفت آه از جگر کشیدی و قلبت کباب شد بعد از حسین خانۀ شادی خراب شد بعد از حسین زنده نمودی قیام را گریان نمود گریۀ تو خاص و عام را زینب که رفت داغ تو انگار تازه شد یعنی دوباره داغ علمدار تازه شد زینب که رفت پیر و خمیده کمر شدی نالان شدی شکسته شدی مختصر شدی یعنی که رو به قبله شدی محتضر شدی چشم انتظارِ دیدنِ روی پسر شدی اما یلان تو همه در خاک خفته اند در بین خاک با تن صد چاک خفته اند وقتش رسیده روضه حساس را بخوان در بزم گریه عطرِ گل یاس را بخوان مجلس بگیر نوحۀ احساس را بخوان یک چند صفحه مقتل عباس را بخوان شرح نزول ساقی سرمست را بگو از مرکب افتادن بی دست را بگو *وقتی خواست از رو اسب به زمین بیاد همه شنیدن، بی دست بوده .. از روی اسب به زمین افتاد ..* برگو چگونه عطش گریه خیز شد جسمش چگونه مرکز ثقلِ ستیز شد شمشیر حمله کرد و سرنیزه تیز شد بالا بلندِ خیمه تنش ریز ریز شد برگو چگونه نالۀ زن ها بلند شد با پارچه‌ سرش به روی نیزه بند شد *برا بی بی ام البنین روضه بخوانیم .. همون روضه ای که خودش خوانده : باور نمی کنم کسی جرائت کرده باشه بر سر مبارکت زده باشه اون هم با عمود آهن . اما شنیدم اول دست هاتُ قطع کردن .. دوم شنیدم تیر به چشمت زدن .. آنگاه عمود آهن بر سرت زدن .. سرت از هم پاشیده شد .. همچین که رو زمین خواست بیفته صدا زد داداش زود بیا "اخا ادرک اخا" ابی عبدالله به سرعت آمد. راوی میگه تو این آمدن دیدن به لحظه ایستاد، پیاده شد، شی رو برداشت به چشم گذاشت .. جلوتر آمدم دیدم دست های عباسِ .. با همون وضع آمد تا رسید به بدن یه نگاه به آن بدنِ پاره پاره و تیر باران خورد کرد، صدا زد «أَلانَ إنکَسَرَ ظَهرِي وَ قَلَّت حِيلَتِي وَ انقَطَعَ رَجائِي»(1) بمیرم برات .. دیگه کسی نیامد سمتِ این بدن .. کار حسینم بعد از این تمام شد .. دشمن فرصت پیدا کرد اول بدن رو غارت کرد بعد طوری به بدن صدمه زد که امام چهارم حضرت رو به سختی جمع کرد .. همه گفتن عباس قد رشیدی داره .. اما هرکی رفته سردابِ آقا میگه یه قبرِ کوچکی قرار دارد ..* منابع: 1) موسوعة الامام الحسین (ع) ج ۴، ص ۲۳۱ البحرانی، العوالم، ۱۷ / ۲۸۳ - ۲۸۴، ۲۸۵ بحار الأنوار، ج‏45، ص: 41
باب الحرم _ حاج منصور ارضی.mp3
6.58M
قدم اگر خمید ، فدای سر حسین جانم به لب رسید ، فدای سر حسین ام البنین سابق این شهر عاقبت.... شد شهید ، فدای سر حسین .
وتوسل ویژۀ وفات حضرت أُم البَنین سلام الله علیها به نفس سید مجید بنی فاطمه همه روزا رو با تنهایی می جنگه برا پسرش چقده دلش تنگه «ویلی ویلی عَلی الخِیَم ویلی ویلی عَلی الحَرم چی سرت اومد ای پسرم ای پسرم» پسرامو کشتن فدا سر حسینم قمرامو کشتن فدا سر حسینم پاییز اومد و برگ و بارمو گرفتن ثمرامو کشتن فدا سر حسینم «ای دل ای دل دوباره انگار عاشوراس ای دل ای دل صاحب عزا امشب عباس» همه پسراش مث نورِ مهتابن همه پسراش فدایی اربابن از نسلِ شاه لافتى شیرانِ دشت کربلا جون به کف و دلشده ى خونِ خدا با این که امان نامه واسشون آوردن یه ثانیه از خیمه ها تکون نخوردن چار تا دلاور چهار تا شیر میدون علم حسینو رو شونه شون می بردن «ای دل ای دل دوباره انگار عاشوراس ای دل ای دل صاحب عزاس امشب عباس» یه مادری که حالا دیگه تنها شد تشنه برای دیدن یه سقا شد دلگیر از دستِ روزگار خسته دلتنگ و بی قرار اشکِ توو چشماش شبیهِ ابر بهار داره میره اما با قامت خمیده حالا دیگه مادر به آرزوش رسیده میگه همه جا بشنَوَن تمومِ مردم مادرِ اباالفضل یه مادرِ شهیده «ای دل ای دل دوباره انگار عاشوراس ای دل ای دل صاحب عزاس امشب عباس» .
005 Deltang.mp3
5.22M
↻ اگرچه در کربلا نبودی تا حزن هزار دلهرگی را از دوش حسین علیه‏السلام برداری، امّا در مدینه ایستادی تا نبض عاشورا را در مدینه به جریان اندازی.
وتوسل ویژۀ وفات حضرت أُم البَنین سلام الله علیها به نفس کربلایی حسین سیب سرخی •✾• یک رباعی داشته دیوان تو چار گل روییده در دامان تو چار قل خواندیم در قرآن تو همسر شیری خود، شیر آفرین مثل قطره آمدی دریا شدی خاک بودی تربت اعلا شدی تا کنیزِ خانه ی زهرا شدی خانه ات شد قبلهٔ عرش برین وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني آنکه حکم صبر از الله داشت پیش چَشمت سر درون چاه داشت نیمه شب ها روضه ی کوتاه داشت پیش چَشمم خورد زهرا بر زمین وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني وقت رفتن پیشِ چَشم زیبنت گفته ای عباس را ای نور عین بر نمی گردی مدینه بی حسین جان تو جانِ امامِ من همین «وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني» بند قلب دختر زهرا گسست تا کنارِ علقمه افتاد دست با عمودی فرق عباست شکست خورد با صورت زمین آن مه جبین تا علمدارِ حرم از حال رفت یوسفِ زهرا سوی گودال رفت دستِ دشمن جانبِ خلخال رفت حمله کردند از یسار و از یمین یا فاطمه قومِی عَلیَ الطُفوفی هذا حسینٌ طُعمةً السُیوفی وَ الارضُ تَبکی وَ السَّماء واویلاه هذا حسینٌ بِالدِّماء واویلاه دوست سینه زن شد و شب گریه کرد شمر تا خندید زینب گریه کرد نعل می رقصید و مرکب گریه کرد ذوالجناح آمد به خیمه شرمگین .
مداحی آنلاین - یک رباعی داشته دیوان تو - حسین سیب سرخی.mp3
12.93M
آیت‌ اللّه حاج سید محمود شاهرودی(ره) : من هر وقت کارد به استخوانم می‌رسید و مشکلات بر من غلبه می‌کرد ، صد مرتبه تقدیم مادر حضرت عباس (علیه‌السلام) ، (علیهاالسلام) می‌فرستادم و حاجت می‎گرفتم. .
وتوسل ویژۀ وفات حضرت أُم البَنین سلام الله علیهابه نفس حاج امیر عباسی •✾• ای یار حبل متین، امّ بنین، غمی به جان دارم آوردم بر تو خبر، خون جگر، به دیدگان دارم گویم این را زار و حزین، تسلیت ای امّ بنین با دو چشم غرق به خون، شد ابالفضل نقش زمین به علقمه یاسَت، ز کینه پرپر شد دو دستِ عباست، جدا ز پیکر شد گفتا با شور و نوا، أدرک أخا یا حسین شرمنده ام به خدا، أدرک أخا یا حسین ببین که مشکم پاره شده، برادرت بیچاره شده ز غصه بیتاب است شراره دارد جان و دلم ز روی شش ماهه خجلم که تشنه ی آب است .
13300.mp3
1.6M
. از ویژگی های مهم اشعار حضرت ام البنین(س)، توجه به رویدادهای سیاسی زمان و مسائل مربوط به آن است. وی پس از واقعه عاشورا با استفاده از هنر مرثیه خوانی توانست ندای مظلومیت و حق طلبی حماسه آفرینان کربلا را به گوش نسل های آینده برساند و مردمان غفلت زده را بیدار کند.
وتوسل ویژۀ وفات حضرت أُم البَنین سلام الله علیها به نفس حاج عباس حیدر زاده •✾• کاش در این دمِ آخر پسرانت بودند شرزه شیرانِ جگردارِ جوانت بودند این زِمین گیر شدن،علت خونین بالی ست سرِ بالین تو جایِ پسرانت خالی ست گفتن از بی کسی ات حال بکاء می خواهد مادرِ داغِ جوان دیده، عصا می خواهد چه بگویم ؟ که از این بغض ، صدا می گیرد چه کسی گوشه ی تابوت تو را می گیرد ؟ گفتنش نیز به جان، غُصه و غم می ریزد مادر از مرگ پسر، زود به هم می ریزد مادر ! این لحظه ی آخِرکمی از ماه بگو از قد و قامتِ آن دلبر دلخواه بگو روضه ی مَشک بخوان پشت سرت گریه کنیم یک دلِ سیر برایِ قمرت گریه کنیم مادر ! آنگونه بخوان که جگر عالم سوخت پایِ این روضه شنیدم دلِ مروان هم سوخت روضه ی مشک بخوان، روضه ی گودال نخوان هر چه خواندی فقط از معجر و خلخال نخوان خوب شد کرببلا را تو ندیدی مادر خنده ی حرمله ها را تو ندیدی مادر خوب شد شام بلا را تو ندیدی مادر داخل طشت طلا را تو ندیدی مادر کوهی از غم به سرِ شانه ی زینب دیدند دخترت را ملاعام معذب دیدند ... :وحیدقاسمی .
3. کاش در این دم آخر.mp3
7.69M
. علي محمد دخيّل؛ نويسنده عرب زبان معاصر مي نويسد: بزرگواري اين زن (ام البنين) هنگامي روشن مي شود كه بدانيم وقتي خبر شهادت فرزندانش را به او مي دهند به آن توجه نمي كند، بلكه از سلامتي حضرت امام حسين عليه السلام مي پرسد؛ گويي حسين عليه السلام فرزند او است نه آنان.
وتوسل ویژۀ وفات حضرت أُم البَنین سلام الله علیها به نفس کربلایی زهیر سازگار •✾• سلام ما به تو ای هاجرِ چهار ذبیح درود ما به تو ای مریمِ چهار مسیح سپهرِ نورفروزِ سه اختر و یک ماه عجب نه خوانم اگرمادرت به ثارُ الله سلام بر تو و ابناء و شوهرت، مادر بـه عطرِ دامنِ عباس پرورت ، مادر ادب به قامت زهرایی ات قیام کند وفا به غیرت عباس تو سلام کند اگر چه با همه گفتی کنیزِ زهرایی به چشم آل محمّد عزیز زهرایی فرمود بچه ها ، آقازاده ها ، من نیومدم براتون مادری کنم ، من کجا و مادر شما فاطمه ی زهرا کجا ؟ من اومدم کنیزِ درِ خونه ی مادرتون زهرا باشم ...* تو بعد فاطمه در بیت وحی، فاطمه ای تو آسمان ادب را همیشه قائمه ای به نفس پاکِ محمّدتو همدمی مادر مسیحِ عشق و ادب را تو مریمی مادر بهشت، شیفته چار لاله یاست کلید بابِ حوائج به دست عبّاست هـزار قافله دل پای بست فرزندت نشان بوسه مولا به دست فرزندت *یه روز دید مولا، قنداقه عباسشو بغل گرفته، هی دستاشو می بوسه ، ... آقاجانم، آیا دستای بچم، عیب و نقصی داره ؟ ... نه اُمُّ البنین، دارم این دستهارو می بوسم، آخه یه روزی قراره برای حسینم ازبدن جدا بشه ...* حسین را که بسی داشت در کنار، شهید به جز تو نیست کسی مادرِ چهار شهید به چار ماهِ خود اشکی نریختی ز دو عین گریستی به حسین و گریستی به حسین *گفتند اُمُّ البنین عباست رو کُشتند، گفت از حسین چه خبر ؟ اُمُّ البنین، یکی یکی پسرایت را کشتند، گفت بگید از حسین چه خبر؟ ... انگار نه انگار ... فقط اول براش مهم این بود، ببینه چه بلایی بر سرِ حسین اومده ...* اگر تو نام نبردی ز شاخه یاست گریست دیده ی زهرا برای عبّاست * یه مادر از یک پسر احترام گرفت، یه مادر هم از یک پسرِ دیگه احترام گرفت، دو تا مادر تلافی کردند..* اگر تو نام نبردی ز شاخه یاست گریست دیده ی زهرا برای عبّاست *تو اینجا گفتی حسین، فاطمه هم کنار علقمه، هی صدا میزد : آی پسرم، عباسم ...* الا تمام وجودت پُر از نوایِ حسین به گریه نائبةُ الزینبی برای حسین روایتِ عطشِ کربلاست در اشکت سلامِ گریه کنان حسین، بر اشکت سرود زخم گلوی حسین وِردِ لبت خلوص زینب و عبّاس در نماز شبت تو مادر شهدا، همسرِ علی هستی هزار حیف، غریبانه چشم خود بستی *چرا میگه غریبونه، مگه شب برداشتند، نه والله، روز برداشتند ، اما : ..* خزان رسید چو بر برگِ لاله یاست نبود ، جعفر و عثمان و عون و عبّاست *مادرِ چهارتا پسره، اما وقتی از دنیا رفت، یه دونه پسراش نبودند زیرِتابوتش رو بگیرند؟ این مادر خیلی غریبانه تشییع شد ... * سپهر و مِهر و مَه وکوکبت کجا بودند ؟ علی، حسین، حسن، زینبت کجا بودند ؟ هَماره ریخت به رخ از دو دیده، یاقوتت اگر به دوش غریبانه رفت تابوتت دگر به پیکرت آثارِ تازیانه نبود دگر مراسم تشییعِ تو شبانه نبود تو داغدارِ شهید کنارِ علقمه ای همیشه فاطمه بودی، همیشه فاطمه ای نگه به خاطرِذریّه ی بتولم کن مرا که «میثمِ» آلوده ام، قبولم کن ... *روزها می اومد، چهار صورت قبردرست میکرد، می نشست، انقده گریه میکرد خانم، حرف دلش این بود :* دیگر مرا، اُمُّ البنین نخوانید زیرا که من، دیگر پسر ندارم .