eitaa logo
ذاکرین آل الله
361 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
2هزار ویدیو
446 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
@simaye_haram🌹@rozeh_daftari 🌹 - کانال روضه دفتری 1.mp3
زمان: حجم: 422.3K
🕯🥀🍂 🥀 ◈از نـهاد ؏لـے خیـزد ایـن زمزمـہ ڪشتـہ شد بےگناه، مـحسن فاطمـہ #⃣ #⃣ از نهاد علی خیزد این زمزمه کشته شد بی‌گناه، محسن فاطمه فاطمه، فاطمه، فاطمه، فاطمه نخل گلزار وحی فضه را زد صدا میوه‌اش با لگد شد ز شاخه جدا فاطمه، فاطمه، فاطمه، فاطمه یا محمد ز خاك سر برآر و ببین پاره پیکرت گشته نقش زمین فاطمه، فاطمه، فاطمه، فاطمه جای یاری به من یاورم را زدند دست من بسته بود، همسرم را زدند فاطمه، فاطمه، فاطمه، فاطمه همسرم را در این آستانه زدند با چه جُرمی به او تازیانه زدند فاطمه، فاطمه، فاطمه، فاطمه تربتت را به اشک شستشو می‌کنم بی تو مرگ از خدا آرزو می‌کنم فاطمه، فاطمه، فاطمه، فاطمه شمعم و بین جمع بی‌صدا مانده‌ام تو چرا رفتی و من چرا مانده‌ام فاطمه، فاطمه، فاطمه، فاطمه ✍
#⃣ ‍#⃣ #⃣ #⃣ #⃣ از نهاد علی خیزد این زمزمه کشته شد بی‌گناه، محسن فاطمه فاطمه، فاطمه، فاطمه، فاطمه نخل گلزار وحی فضه را زد صدا میوه‌اش با لگد شد ز شاخه جدا فاطمه، فاطمه، فاطمه، فاطمه یا محمد ز خاك سر برآر و ببین پاره پیکرت گشته نقش زمین فاطمه، فاطمه، فاطمه، فاطمه جای یاری به من یاورم را زدند دست من بسته بود، همسرم را زدند فاطمه، فاطمه، فاطمه، فاطمه همسرم را در این آستانه زدند با چه جُرمی به او تازیانه زدند فاطمه، فاطمه، فاطمه، فاطمه تربتت را به اشک شستشو می‌کنم بی تو مرگ از خدا آرزو می‌کنم فاطمه، فاطمه، فاطمه، فاطمه شمعم و بین جمع بی‌صدا مانده‌ام تو چرا رفتی و من چرا مانده‌ام فاطمه، فاطمه، فاطمه، فاطمه ✍
ای غائب از نظرها، کی می‌شود بیایی بُرقع* زِ رُخ بگیری، صورت به ما گشایی هم دست تو ببوسیم، هم دور تو بگردیم هم رو نما ستانی، هم رو به ما نمایی آیا به کوهِ رَضوی؟! آیا به طورِ سینا؟! آیا به بیتُ الاقصی؟! آیا به ذی طُوایی؟! در مکه یا مدینه، یا در نجف مقیمی؟! در شهر کاظمینی؟! یا سُرَّ مَنْ رَآیی؟! در کعبه در طوافی؟! یا زائر بقیعی؟! در مشهد مقدس؟! یا دشت کربلایی؟! جانم شود فدایت، تا بشنوم ندایت دائم زنم صدایت: یابن الحسن کجایی؟! تنها مسیح عالم! تنها نجات آدم! تنها وصیِّ خاتم! تنها امید مایی ای اِنس و جان سپاهت! محتاج یک نگاهت چشم همه به راهت، شاید زِ در درآیی هم «پرچم حسینی» بر دوش خود بگیری هم قبر مادرت را، بر شیعیان نمایی در قلب ما حبیبی، بر زخم ما طبیبی بر جان ما قراری، بر درد ما دوایی باشد شعار «میثم»، ای شهریارِ عالم! کی می‌شود بیایی؟! کی می‌شود بیایی؟! ✍ استاد
زمان: حجم: 311.3K
. از لاله زار توحید آتش زبانه می زد گل گشته بود پرپر، بلبل ترانه می زد در گلشن ولایت، یک نوشکفته گل بود گر می گذاشت گلچین، آن گل جوانه می زد من ایستاده بودم دیدم که مادرم را دشمن گهی به کوچه، گاهی به خانه می زد گاهی به پشت و پهلو گاهی به دست و بازو گاهی به چشم و صورت گاهی به شانه می زد گردیده بود قنفذ هم دست با مغیره او با غلاف شمشیر این تازیانه می زد وقتی که باغ می سوخت، صیاد بی مروت مرغ شکسته پر را در آشیانه می زد با چشم خویش دیدم جان دادن پدر را از ناله ای که مادر در آستانه می زد این روزها که می دید موی مرا پریشان با اشک دیده می شست با دست، شانه می زد هنگام شرح این غم، از قلب زار (میثم) مانند خانه ی ما آتش زبانه می زد استاد حاج ✍ ............. . علیهاالسلام بیمارت ای علی‌جان، جز نیمه‌جان ندارد میلی به زنده ماندن، در این جهان ندارد غم چون نسیم پاییز برگ و بر مرا ریخت این لالۀ بهاران غیر از خزان ندارد... خواهم که اشک غربت از چهره‌ات بگیرم شرمنده‌ام که دیگر دستم توان ندارد بگذار کس نداند در پشتِ در چه بگذشت من لب نمی‌گشایم، محسن زبان ندارد هر کس سراغم آمد با او بگو که زهرا قدرش عیان نگردید، قبرش نشان ندارد شهری که در امان‌اند حتی یهود در آن در بین خانۀ خود، زهرا امان ندارد!... 📝حاج ✍ .
... آسمان کوثر به دنیا آمده کوثر بخوان با سرود وحی مدح دخت پیغمبر بخوان مدح آن ممدوحه محبوبه داور بخوان با زبان خویشتن نه، با دم حیدر بخوان با زبان حیدر از صدیقه اطهر بخوان هرچه زیبا خوانده‌ای امروز زیباتر بخوان ماه عصمت اختر برج هدی را مدح کن روح احمد لیله القدر خدا را مدح کن جان عالم یک جهان جان را گرفته در بغل دست دل بگشوده قرآن را گرفته در بغل مطلع الانوار ایمان را گرفته در بغل گوهر دریای غفران را گرفته در بغل هستی دادار منّان را گرفته در بغل هرچه گویی بهتر از آن را گرفته در بغل یا محمّد (ص) یا محمّد (ص) عصمت کبراست این بوسه زن بر آفتاب طلعتش، زهراست این این ز پا تا سر تجلاّی جمال داور است این نه یک دختر تمام هستی پیغمبر است این به احمد کوثر است و دختر است و مادر است بلکه مام یازده عیسای عیسی پرور است چارده معصوم را شخصیّت او محور است جز محمّد (ص) از تمام انبیا بالاتر است ذات حق با آیه قرآن ثناها گویدش اوّلین شخصیّت عالم فداها گویدش مخزن اسرار حق گوهر ندارد مثل او ذات ربّ العالمین مظهر ندارد مثل او مصحف ختم رسل کوثر ندارد مثل او نخل سر سبز نبوّت بر، ندارد مثل او شخص ختم الانبیا دختر ندارد مثل او شیر حق دست خدا یاور ندارد مثل او هرچه گفتم هرچه گویم در ثنای او کم است مدح ناموس خدا فوق بیان عالم است آفرینش باغ توحید و بهارش فاطمه است دین و قرآن تا قیامت اعتبارش فاطمه است مصطفی فخر نبوّت افتخارش فاطمه است مرتضی دست خدا و دستیارش فاطمه است دستیارش نه همه دار و ندارش فاطمه است ای خوشا آن کس که روز حشر یارش فاطمه است در ثنای او همان اقرار عجز ما بس است گفتن اوصاف این دختر نه کار هر کس است ✍
‍#⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... آسمان کوثر به دنیا آمده کوثر بخوان با سرود وحی مدح دخت پیغمبر بخوان مدح آن ممدوحه محبوبه داور بخوان با زبان خویشتن نه، با دم حیدر بخوان با زبان حیدر از صدیقه اطهر بخوان هرچه زیبا خوانده‌ای امروز زیباتر بخوان ماه عصمت اختر برج هدی را مدح کن روح احمد لیله القدر خدا را مدح کن جان عالم یک جهان جان را گرفته در بغل دست دل بگشوده قرآن را گرفته در بغل مطلع الانوار ایمان را گرفته در بغل گوهر دریای غفران را گرفته در بغل هستی دادار منّان را گرفته در بغل هرچه گویی بهتر از آن را گرفته در بغل یا محمّد (ص) یا محمّد (ص) عصمت کبراست این بوسه زن بر آفتاب طلعتش، زهراست این این ز پا تا سر تجلاّی جمال داور است این نه یک دختر تمام هستی پیغمبر است این به احمد کوثر است و دختر است و مادر است بلکه مام یازده عیسای عیسی پرور است چارده معصوم را شخصیّت او محور است جز محمّد (ص) از تمام انبیا بالاتر است ذات حق با آیه قرآن ثناها گویدش اوّلین شخصیّت عالم فداها گویدش مخزن اسرار حق گوهر ندارد مثل او ذات ربّ العالمین مظهر ندارد مثل او مصحف ختم رسل کوثر ندارد مثل او نخل سر سبز نبوّت بر، ندارد مثل او شخص ختم الانبیا دختر ندارد مثل او شیر حق دست خدا یاور ندارد مثل او هرچه گفتم هرچه گویم در ثنای او کم است مدح ناموس خدا فوق بیان عالم است آفرینش باغ توحید و بهارش فاطمه است دین و قرآن تا قیامت اعتبارش فاطمه است مصطفی فخر نبوّت افتخارش فاطمه است مرتضی دست خدا و دستیارش فاطمه است دستیارش نه همه دار و ندارش فاطمه است ای خوشا آن کس که روز حشر یارش فاطمه است در ثنای او همان اقرار عجز ما بس است گفتن اوصاف این دختر نه کار هر کس است ✍
سرود زیبا ویژۀ میلاد سید و سالارِ شهیدان حضرتِ اباعبدالله الحسین علیه السلام به نفسِ حاج محمود کریمی •✾• سینه چاک میزنم ، تا حرم میپرم از مِی کربلا ، داغِ داغِ سرم... « 1 » آب زنید راه را هین که نگار میرسد مژده دهید باغ را بوی بهار می رسد « 2 » مرده بُدم و زنده شدم و عشق تو را بنده شدم دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم به مسیح نگاه تو من دولت پاینده شدم « 2 » ______ اَلسَّلامُ عَلَیک ، ای شَه عالَمین یا حَبیبَ القُلوب ، سَّیِدی یاحسین... « 1 » ای که به عشقت اسیر خیل بنی آدمند با خبران غمت بی خبر از عالَمند « 3 » خاک سر کوی تو زنده کند مرده را زان که شهیدان تو جمله مسیحا دمند « 3 » صفا و مَروه دیده ام گِرده حرم دویده ام هیچ کجا برای من کرب و بلا نمی شود به خدا به خدا به خدا کرب و بلا نمی شود « 4 » ______ روح به تو زنده و ، دل به تو مبتلا من گدای تو ام ، حاجتم کربلا.... « 1 » یوسف مصر بقا در همه عالَم تویی در طلبت مرد و زن آمده با دِرهمند « 3 » هر که غمت را خرید عشرت عالَم فروخت سوختگان غمت با غم دل خرمند « 3 » اگر مرا رها کنی تو را رها نمیکنم سر از تنم جدا کنی چونُ چرا نمی کنم به خدا به خدا به خدا چونُ چرا نمی کنم « 4 » شعر از: 1: 2: 3: 4:
📋 امشب لبالب می شود دخل همه خمار ها ✅ | حاج محمود کریمی ✅ ۱۳۹۷ ✅ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ امشب لبالب می شود دخل همه خمار ها وا می شود با جام می از تشنگان افطارها گویند کافر می شوم مست و قلندر می شوم بی پا و بی سر می شوم سر دسته ی عیارها از شوق دست افشانم و شعر جنون می خوانم و در پای دار عشق چون حلاج ها ، تمارها تسبیح و جام و مُهر و می تکلیف عقل و عشق کِی من خسته ام از این همه تکرار استغفار ها عهد کردم که ننوشم می و مستی نکنم بجز از امشب و فردا شب و شبهای دگر از قلب قرآن و زبور انجیل و تورات و صحف موعود میاد برون از کل استفسارها از پرده گر آید برون توحید می گردد فزون بت می تراشند از قد رعنای او حجارها جای تمام فرش ها پیش قدوم یار ما می گسترانند انبیا عمامه ها، دستارها آیینه ی حق منجلی در آینه روی علی تکثیر شد در آینه تا آسمان کرارها امشب که عطرآگین فضا از بوی نرگس می شود پای و سر و دست و دلم از شوق و بی حس می شود عهد کردم که ننوشم می و مستی نکنم بجز از امشب و فردا شب و شبهای دگر از آب زمزم قطره ای بر رخ بزن بیدار شو از جام کوثر قطره ای بر رخ بزن هشیار شو بر لوح تقدیر دلت از عرش میاد قلم بر بندگی اصرار کن گنجینه اسرار شو از قیدها ازاد شو از اهل عشق اباد شو مستشهد بین یدیه حضرت دلدار شو هستی همه از هست او دل را بده در دست او بردار خود را از میان بردار شو سردار شو دنیاست مملو از فتن روح بصیرت بی بدن این جسم ناسوتی بِنِ لاهوت را طیار شو نفس و نفس خیرات کن حب علی اثبات کن پای رکاب نائبش مقداد شو عمار شو نور اباصالح ببین می تابد امشب بر زمین با حضرت روح الامین در سامره احضار شو بر دامن مادر گلی خوابیده از نسل علی لالایی مادر ببین مادر منم بیدار شو در آسمان عصمت چشم خدای دلبری پیداست مهر مادر و برق نگاه حیدری امشب که عطرآگین فضا از بوی نرگس می شود پای و سر و دست و دلم از شوق و بی حس می شود بیت کرم بیت خدا بیت امام عسگری دست پر از خالی من محتاج لطف داوری گوید فرشته زیر لب با خویشتن یاللعجب بعد از محمد امده بار دگر پیغمبری از هوش رفته یاسمن بر روی دامانِ چمن افتاده یاس و نسترن بر شانه ی نیلوفری جمع کمال انبیا جمع جمال اولیا رخسار ختم الواصیا در قاب دست عسگری عالم دم از او می زند فریاد یاهو می زند خورشد سوسو می زند در پیش ماه دلبری در قاب قوسینش ببین محراب جبریل امین قد قامت ای اهل زمین سرو بلند حیدری تا من گدای او شدم حاتم گدای من شده دیوانه ام گر رو کنم بر آستان دیگری امشب به پای مهد تو نور دعای عهد تو آماده کرده سینه را تا انتقام مادری پای رکاب حضرتت وقت ظهور قدرتت جبریل می آرد برای رو خودت شهپری وقت قیامت ای بنازم صور اسرفیل را خصم علی می بیند ان دم کار عزرائیل را امشب که عطرآگین فضا از بوی نرگس می شود پای و سر و دست و دلم از شوق و بی حس می شود عهد کردم که ننوشم و مستی نکنم به جز از امشب و فردا شب و شب های دگر داشتم یک دل و آنهم به تو کردم تقدیم دل ندارم که دهم من دلارای دگر ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال رَفَــعَ اَللّٰهٌ رایَــةَ اَلْعَـبّاٰسْ 👇👇
علیه‌السلام دل بسته ام مرا زسر خویش وا مکن از من مرا جدا کن و از خود جدا مکن هرگز نگویمت که بیا دست من بگیر گویم گرفته ای زعنایت رها مکن من با تو پیش از آمدنم آشنا شدم ای آشنا مفارقت از آشنا مکن تنها بود به دست تو طومار جرم من این مشت بسته را به بر خلق وا مکن درمان درد من نبود غیر درد عشق این درد را زلطف بیفزا دوا مکن در من اگر سعادت ترک خطا نبود در تو کرامت است تو ترک عطا مکن خواهی اگر زلطف بمن اعتنا کنی دیگر به کثرت گنهم اعتنا مکن نزد کریم فرق ندارند خوب و بد یکجا قبول کن همگان را سوا مکن عمری بزخم تیر بلا سینه ام بسوز آنی به هجر خویش مرا مبتلا مکن «میثم» اگر ترک تن و ترک جان کنی ترک محبت علی مرتضی مکن «اللّهُمَّ عَجِّل لوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .
علیه‌السلام بیمار چشم یار طبیب دو عالم است در هر دمش کرامت عیسی بن مریم است آن کو گدای گوشه نشین شد به کوی دوست بالله قسم که سلطنت عالمش کم است پیغمبر خدا ندهد دل به گندمی خال لب تو رهزن حوا و آدم است ما پیش هر کسی در دل وا نمی کنیم در این حریم محرم کوی تو محرم است در کوی تو غم دو جهان شادی دل است بی تو تمام شادی خلق جهان غم است نازم به دست بازو و تیغت بزن، بکش هر زخم تیغ تو به جگر عین مرحم است پیوسته همچو کاه به بادم دهی و باز ایمان من به عشق تو چون کوه محکم است ما باغبان گلشن سبز محبتیم از اشک سرخ ماست که این باغ خرّم است دست قضا نهاده از اول به دوش ما باری که زیر آن کمر آسمان خم است «میثم» گرفتم این که گذارد به عرش پا خاک تو گر نشد به سرش خاک عالم است «اللّهُمَّ عَجِّل لوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .
علیه‌السلام خاک سرکوی تو مرا مهر نماز است از خلق بریدم دل و چشمم به تو باز است من سائل هر روزه کوی توام ای دوست در کوی تودیگر به بهشتم چه نیاز است بر سلسله وصل خداوند زند چنگ دستی که به دامان ولای تو دراز است دل سینه سینا و در آن طور غم تو است چون کعبه که در سینه صحرای حجاز است آن باغ دلی را که تو آتش زده باشی مطلوب ترین میوه آن سوز و گداز است در کعبه و آتشکده و دیر و کلیسا هر جا که روم روی توام قبله راز است از بسکه کریمی ز گدا ناز کشیدی با آنکه وجودت همه آیینۀ ناز است گر نور تو تابید به «میثم» عجبی نیست خورشید بزرگ است ولی ذره نواز است «اللّهُمَّ عَجِّل لوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .
علیه‌السلام به نوکری تو خط سیادتم دادند زکودکی به ولای تو عادتم دادند در آستان تو اول مرا پذیرفتند سپس اجازه عرض ارادتم دادند مرا چه زهره که گویم غلام کوی توام زلطف توست اگر این سعادتم دادند محبت تو که گنج خداست در دل من سعادتیست که پیش از ولادتم دادند خدای را به ولای تو بندگی کردم به یمن عشق تو حال عبادتم دادند گدای خاک نشین در تو گردیدم که در تمامی عالم سیادتم دادند چه از تو خواسته «میثم» که از تو نگرفته که هر چه خواستم از آن زیادتم دادند «اللّهُمَّ عَجِّل لوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .